منو
X

تصویر
سیده طلوع خدادادی
روانشناس بالینی و فردی
(22)
آمار این متخصص
(22) رای
52%

دقت

65%

مفید بودن

53%

دانش و مهارت

60%

رفتار بالینی

65%

وقت شناسی

53%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

سیده طلوع خدادادی هستم، فارغ التحصیل روانشناسی بالینی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۹۲، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “بررسی اثر بخشی برنامه آموزش TAME بر کاهش پرخاشگری و بهبود نظم جویی شناختی هیجان در نوجوانان پسر بی سرپرست و بد سرپرست” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه فردوسی مشهد

دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی

پایان نتامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی بالینی

عنوان:

بررسی اثر بخشی برنامه آموزش TAME بر کاهش پرخاشگری و بهبود نظم جویی شناختی هیجان در نوجوانان پسر بی سرپرست و بد سرپرست

استاد راهنما:

دکتر علی مشهدی

استاد مشاور:

دکتر حمید رضا محمدیان شعر باف

دانشجو:

سیده طلوع خدادادی

تابستان ۱۳۹۲

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: مقدمه پژوهش

چکیده

مقدمه

بیان مسئله

ضرورت و اهمیت پژوهش

اهداف اصلی

فرضیه های پژوهش

تعریف متغیرهای پژوهش

نظم جویی هیجان شناختی

نظم جویی شناختی هیجان

فصل دوم : گستره نظری و ادبیات پژوهش

موضع گیری های نظری در خصوص کودکان بی سرپرست و بد سرپرست

تاریخچه حمایت از کودکان بی سرپرست و بد سرپرست

نحوه نگهداری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست در جهان

نحوه نگهداری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست در ایران

علل بی سرپرستی

مشکلات مختلف کودکان بی سرپرست و بد سرپرست

فقدان احساس امنیت و تامین نیازها

هیجان

مؤلفه های هیجان

تاریخچه هیجان

نظریه های هیجان

نظریه جیمز – لانگه

نظریه شاخیر سینگر

نظریه ارزیابانه

نظریه بازخورد چهره

نظم جویی هیجانی

راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان

انواع و مولفه های راهبردی نظم جویی هیجان

عوامل موثر بر نظم جویی هیجان شناختی

تأثیر آموزش بر نظم جویی هیجانی شناختی کودکان بی سرپرست و بدسرپرست

موضع گیری در خصوص پرخاشگری

تعریف خشم و پرخاشگری

رویکردهای نظر در باره خشم و پرخاشگری

دیدگاه روان تحلیل گری

دیدگاه روانشناسی فردنگر

دیدگاه روان تحلیل گر اجتماعی

دیدگاه اصالت وجود

دیدگاه یادگیری اجتماعی

دیدگاه عقلانی، رفتار – عاطفی

دیدگاه فردمدار

دیدگاه شناختی – رفتاری

برنامه آموزش مدیریت خشم TAME

رابطه نظم جویی هیجان شناختی و پرخاشگری

فصل سوم : روش پژوهش

جمع بندی

طرح پژوهش

ابزار پژوهش

پرسشنامه خشم اسپیلریرگر (STA XI2)

اعتبار و روایی پرسشنامه اشپیلبرگر (۲-STAXL)

روش نمره گذاری

نسخه فارسی پرسشنامه تظم جویی شناختی هیجان

روند اجرای پژوهش و جمع آوری داده ها

مرحله اول: تهیه آزمون های پژوهش و طرح مداخله

مرحله دوم: جمع آوری نمونه و انجام پیش آزمون

مشاهدات میدانی

مشاهدات میدانی در حین انجام پیش آزمون

شرح ده جلسه ای پروتکل TAME

نحوه اجرا برنامه مدیریت خشم تام

جلسه اول: آشنایی گروهی

روش تجزیه و تحلیل داده ها

فصل چهارم: یافته های پژوهش

بررسی جمعیت شناختی

آزمون فرضیه های پژوهش

فرضیه دوم اصلی

فرضیه اصلی اول

فرضیه اصلی دوم

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

جمع بندی

محدودیت ها

پیشنهادات

منابع

چکیده

از آنجا که پرخاشگری و تنظیم هیجان از مسائل مهم در زندگی روزمره محسوب می شود و نوجوانان طیف وسیعی از جامعه را با درگیری در این دو مسئله در بر می گیرند و نوجوانان بی سرپرست و بد سرپرست به دلیل جبر حاصل از شرایط حاکم بر آنان از دوران کودکی فاقد دریافت مهارت های لازم وصحیح بودند و پژوهش حاضر با هدف بررسی آموزش برنامه ی مدیریت خشم TAM در سطح پرخاشگری و بهبود نظم جویی شناختی هیجان نوجوانان پسر بی سرپرست و بدسرپرست انجام گرفت. نمونه در این پژوهش ۲۰ نفر نوجوانان ۱۲ تا ۱۷ سال بودند که از دو مرکز شبانه روزی در شهر مشهد که حاضر به همکاری بودند به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابتدا پرسشنامهی نظم جویی شناختی، فرم کودک و نوجوان و اسپیلبرگر به هر دو گروه ارائه گردید و سپس پروتکل میریت خشم به مدت ۱۰جلسه هر هفته ۲ جلسه یک ساعتی به گروه آزمایش آموزش داده شد و گروه کنترل تنها جلسات دور هم نشینی را تجربه کردند سپس پرسشنامه ها مجددا ارائه داده شد و نتایج حاصل از پس آزمون و پیش آزمون حاکی از این بود که میزان پرخاشگری در ۴ خرده مقیاس خشم صفت، خشم درونی، کنترل خشم بیرونی، کنترل خشم درونی و در مورد نظم جویی هیجان شناختی راهبردهای ساز گارانه نظم جویی در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد ( ۰۵ / ۰=p). نتیجه گیری: آموزش مدیریت خشم TAME در کاهش پرخاشگری و بهبود سطح نظم جویی هیجان مؤثر است.

کلیدواژه: پرخاشگری، نظم جویی شناختی هیجان.

نگاهی کوتاه به جهان اطراف ما نشان خواهد داد که حرصا عصر پرخاشگری است، بخش عمده اخبار تلویزیون شرح و نمایش خشونت هایی است که در نقاط مختلف جهان از سوی انسان ها به همدیگر اعمال میشود. کشتارهای دسته جمعی، قتل های انفرادی، تجاوز، تبعیض، محروم کردن از حق اولیه، همه و همه گویای چهره خشن و زشت انسان به همنوعان خود است (کریمی، ۱۳۸۵)مشاهده جهان اطراف گویای این است که این مشکل رفتاری در بین همه انواع مختلف جانداران، جوامع طیفات اقتصادی – اجتماعی، مراحل مختلف سنی و جریان ها دیده می شود ولی آنچه مهم است شدت و نوع علائم این اختلال رفتاری در بین انواع مختلف است. مسائل مرتبط با خشم مانند رفتارهای مقابله ای، خصومت و پرخاشگری از علل اصلی مراجعه کودکان و نوجوانان به مراکز مشاوره و روان درمانی است (ملکی، ۱۳۸۵).

بیان مسئله

به طور کلی براساس ملاک یونیسف کودکان بی سرپرست افراد زیر هجده سالی که از سرپرستی وحضور تربیتی روان شناختی و حمایتی موثر والدین و از مزایای زندگی در خانواده محروم شده اند رنج می برند. این شرایط علاوه بر کودکان بی سرپرست شامل تمام کودکان بی سرپرست شامل میشود که یک یا هر دو والدین آنها دچار مشکلات ودا بیماری هایی هستند که سبب می شود صلاحیت و کفایت لازم برای انجام وظایف والدینی را بصورت موقت با دایمی از دست داده باشند (سازمان بهزیستی ۱۳۸۸)با وجود پیشرفتهای بشر در زمینه ی علوم مختلف، اما هنوز پدیده بی سرپرستی و بدسر پرستی جزء مسائل لاینحل باقی مانده است، که چنان تاثیر گذار و مهم بوده است که مورد بررسی و توجه بسیاری از شاخه ها و علوم مختلف همچون: روانشناسی، جامعه شناسی، حقوق، پزشکی و قرار گرفته است ( خوشبخت ۱۳۸۰)همچنین بدسر پرستی از آنجا که آسیب های جدی برای فرد، جامعه و خانواده در بر دارد از مصادیق بسیار مهم در حوزه ی پژوهش می تواند محسوب شود (مدانلو، حقانی، جعفر پور، ۱۳۸۰).از آنجا که سرپرستی مسئله ای مربوط به کودکی و نوجوانی است و دوره ی نوجوانی، از نظر سن شروع، سرعت و طول مدت رشد، می تواند به گونه ای منفی یا مثبت، دورهای بسیار حساس در شکل گیری شخصیت فرد در آینده باشد، بررسی وضعیت نوجوانان در مراکز نگهداری امری مهم می نماید(شانه ساز، نوروزی نژاد و عبادی،(۱۳۸۴)عوامل متعددی در پرخاشگری نقش دارد که می توان به موارد زیر اشاره کرد: هوش اجتماعی (حسن آبادی، کاهشی، سعادت جو، ۱۳۷۹). روابط بین والدین، تحصیلات خانوادگی، طلاق، طبقه اجتماعی، جنسیت، وضعیت اقتصادی (رضائی، افروز، کزازی، حجازی، ۱۳۸۶) نوع دلبستگی (مشهدی و همکاران، ۱۳۸۸)، مشکلات مربوط به لوب پیش پیشانی (مهری نژاد، داوود آبادی و فراهانی ،۱۳۹۰) اختلال سلوک و تکانشگری (پرستون و گودفلو ، ۲۰۰۴)، شیوه های فرزند پروری (سوتکر و آلاین، ۱۹۹۳)، اشتغال، ترتیب تولد، هوش هیجانی، عزت نفس و منبع کنترل (مداتلو و حقانی و جعفر پور، ۱۳۸۰)، ارث و محیط (ابراهیمی و نوری و مولوی، ۱۳۸۶)، نبود معیارهای اخلاقی (زندی پور، ژیان باقری، ۱۳۸۵)، وضعیت فرهنگی و هیجان خواهی (هافمن ۱۹۹۴) و (کلاینبرگ، هام و شاینگ ،۱۹۹۲ به نقل از کی نیا، ۱۳۷۴) (کرول و زاکرمن، ۱۹۸۲ به نقل از آقامحمدیان،(۱۳۸۰).نتایج تحقیقات نشان می دهد که نوجوانان در مراکز نگهداری، در زمینه ی نظم جویی هیجان (هیجان طلبی بالا) (نور بها، ۱۳۷۷)، پرخاشگری، اضطراب افسردگی، خود بیمار انگاری و اختلال وسواسی جبری را مسائلی تجربه می کنند (ساکی و جاریانی، ۲۰۰۹) که از این میان، پرخاشگری در نوجوانان دارای اهمیت وی ایست پرخاشگری و عدم کنترل هیجانی سیب تکانشگری شده و میزان جرم و جنایت و اعمال خشونت آمیز و جرائم تصادفی خشن را افزایش میدهد. تحقیقات نشان می دهد که ۸۰ % بزهکاران به طور اتفاقی و آنتی و در اثر هیجانات لحظهای مرتکب جرم میشوند که حاکی از آن است که این افراد در لحظه توانایی کنترل هیجانات و پرخاشگری را ندارند (کی نیا، ۱۳۸۰). عدم کنترل خشم سبب بروز مشکلات اجتماعی، شغلی و بیماری جسمی و روانی نوجوان میشود و پیش بینی کننده استفاده از مواد و الکل و کشیدن سیگار، سازگاری کم در مدرسه، افت تحصیلی، بزهکاری و اختلالات دیگر نوجوان است (دیس کویز ، ۲۰۰۳).طبق ارقام موجود در ایران ۴۰ %اطفال نگهداری شده در کانون اصلاح و تربیت در سال های اخیر متعلق به کانون های خانوادگی متشنج و از هم پاشیده و یا دارای اختلال بوده اند، این کودکان آموزش کافی در زمینه ی کنترل هیجانی را نداشته اند (شکوهی، ۱۳۸۰).مبتنی بر این فرض که نوجوانان کمتر بر خشم خود کنترل دارند، بدلیل کمبود مهارت های شناختی و رفتاری بخصوصی است، فیندلر و همکاران، یک برنامه مدیریت خشم برای نوجوانان ایجاد کردند. مدیریت خشم پر کنترل پاسخ های تکانشی و هیجانی و همچنین بر ایران مناسب خشم به شیوه جراتمندانه و منطقی، از طریق آموزش مهارت های خطی برانگیخته شده و راهبردهای شناختی طراحی شده و هدف اصلی و کلی در حل و فصل مسائل میان فردی و ارتباطات قاطعانه در مقوله خشم و پرخاشگری، نشان دادن عکس العمل های نامناسب و جلوگیری از واکنش های عصبی و پرخاشگری عصبی و پرخاشگری غیر ارادی داده است (فیندلر و همکاران، ۲۰۰۵).بر اساس پژوهشی که بر تأیید اثر آموزش هوش هیجانی بر کاهش پرخاشگری انجام داده اند، طی این پژوهش به روش شبه آزمایشی (طرح پیش آزمون- پس آزمون )با گروه کنترل ابتدا از بین مدارس ناحیه ۵ مشهد ۱۰۰ نفر دانش آموز به طور تصادفی انتخاب شدند و با پرسشنامه خشم نلسون ۲۰ نفر انتخاب شدند نتایج نشان داد بین هوش هیجانی و پرخاشگری نوجوانان بین پرخاشگری همبستگی منفی وجود دارد. در نتیجه آموزش هیجانی موجب بهبود پرخاشگری و مولفه های آن پرخاشگری های بدنی، ناکامی و ارتباط با همسالان می شود (کیمیایی، رفتار، سلطانی فر، ۱۳۹۰). در بررسی که مشهدی، میردورقی و حسنی انجام داده اند در قالب یک طرح همبستگی با استفاده از روش نمونه گیری خوشهای چند مرحله ای از میان دانش آموزان پایه سوم، چهارم، پنجم ابتدائی شهر مشهد انتخاب شد مشاهده شد که راهبردهای ملامت خود، تشخوارگری، فاجعه سازی و ملامت دیگران، رابطه ی مثبت با اضطراب و افسردگی دارد. در این پژوهش استنباط می شود که یکی از عوامل بروز اختلال های روان شناختی کودکان نقش دارد راهبرد شناختی است که آن ها برای نظم دهی هیجان خود بعد از تجربه رویداد تهدید آمیز به کار می گیرند (مشهدی، میر دورقی، حسنی ۱۳۹۰)طی پژوهشهایی که روی پردازش اجتماعی شناختی نوجوانان پرخاشگر انجام شده، نتیجه گیری شده است که، تعابیر و تفاسیر تحریف می شوند، سوگیری ها، نقص و کمبود در حل مسئله می توانند در پاسخ رفتارهای پرخاشگرانه و تکانشی موثر باشند، همچنین الگوهای فرآیند شناختی در طول زمان انعطاف ناپذیر می شوند و رفتارهای پرخاشگرانه شدت می یابند، ناسازگارتر می شوند شناختهای ناکارآمد رشد می کنند، ناپایدارتر می شوند، سطح تحریف های شناختی برانگیختگی های هیجانی و جسمانی افزایش می یابند (کریک و داچ ۱۹۹۴ و هاروی فلتچر و فرنچ ، ۲۰۱۱).براساس پژوهشی که اثر بخشی مدیریت پرخاشگری با رویکرد TAEM در دانش آموزان دبیرستانی با طرح پیش آزمون و پس آزمون به روش نمونه گیری تصادفی در شهرستان تایباد بین ۱۵- ۱۹ ساله انجام گرفت. گروه آزمایش به مدت ده جلسه ۴۵ دقیقه ای هر هفته یکبار مشارکت نمودند بافته ها نشان دادند که بلوغ اجتماعی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه افزایش یافته است و می توان آموزش مدیریت پرخاشگری مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری بعنوان روشی موثر بر افزایش بلوغ اجتماعی دانش آموزان دبیرستان در نظر گرفت (خجسته کاشانی، آقا محمدیان شعرباف و قشیری هاشم آبادی ۱۳۹۱).تاکنون تحقیقات انجام شده با برنامه اثر بخشی رویکرد شناختی رفتاری (TAEM) بر روی مفطع دبیرستان و افرادی که در فضای طبیعی جامعه زندگی می کنند، انجام گرفته است، ما بر آنیم که بدانیم در مورد کودکان بی سرپرست و بدسرپرست که برخی از آنان دارای سابقه ی بزهکار و می توانند دارای اختلالات سلوک باشند و از خانواده های از هم پاشیده و دارای روابط معیوب بین اعضای خانواده و همچنین فضای بسته و تا حدودی دارای فشار مراکز شبانه روزی به سر می برند تیز آیا برنامه مدیریت خشم با رویکرد رفتاری شناختی TAEM می تواند موثر باشد؟ و آیا میان پرخاشگری و نظم جویی هیجانی شناختی می توانند رابطهی وجود داشته باشد؟ و برنامه مدیریت خشم TAEM از این طریق می تواند بر نظم جویی هیجانی شناختی نیز تاثیر بگذارد؟

ضرورت و اهمیت پژوهش

پرخاشگری از جمله واکنش هایی است که شیوه های گوناگونی تاکنون برای مهار آن طراحی شده است. افزایش و عدم کنترل آن می تواند آسیب های جدی به فرد و پیرامون وی را به همراه داشته باشد.در نتیجه هر چه برنامه ای در روند مهار این هیجان کارآمدتر باشد. از آسیب های بیشتری جلوگیری خواهد کرد. بسیاری از آسیب هایی که خانواده و جامعه متحمل می شوند نتیجه پرخاشگری های کنترل نشده است.نوجوانان نیز گروهی هستند که با این هیجان به شدت در گیرند و به تبع آن خانواده های آنان در عرصه وسیع تر جامعه نیز درگیر می گردد. امروزه ارجاعات بسیاری از کودکان و نوجوان به مراکز مشاوره از مدراس و گله مندی بسیاری از والدین پرخاشگری فرزندان است.با توجه به آنچه گفته شد شاید کودکانی را که در مراکز شبانه روزی به سر می برند از جمله قربانیانی از فقر اجتماعی و عدم کفایتمندی والدین و بدنبال آن فارغ گشته از روش های صحیح مهارتهای زندگی بتوان شمرد.بنابر این محیط مراکز نگه داری و شبانه روزی ها می تواند فضائی باشد برای اینکه این رسیدگی که جبر زمانه از دسترسی به آن محرومند را دارا شوند. از این حیث وظیفه خطیر و حساس بر دوش سازمان های اصلاح و تربیت و با مراکز نگهداری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست میباشد. و بهبود هر چه بهتر برنامه های این سازمان بر دوش پژوهشگران این عرصه می باشد ما برآنیم تا با اجرای برنامه اثربخشی برنامه آموزش مدیریت خشم نوجوان نام بر کاهش پرخاشگری و بررسی نتیجه آن راهکاری را تدوین کرده تا بر کاهش سطح پرخاشگری و افزایش نظم جویی شناختی نوجوانان اثر می گذارد باشد . کاهش خشم و پرخاشگری و افزایش نظم جویی شناختی هیجان می تواند بر بهبود سطح زندگی پس از خروج از این سازمان نیز موثر واقع گردد به عبارتی سبب افزایش موثر سطح تعاملات اجتماعی وی گردد.از آنجا که نوجوانان گروه مهمی از افراد جامعه را تشکیل میدهند و آینده سازان جامعه هستند و همچنین پدیده ی بی سر پرستی و بدسر درستی ناخواسته بر آنان تحمیل گردیده است و هر ساله هزینه های زیادی از جامعه صرف این گونه افراد می شود برنامه آموزشی مؤثر برای این افراد در مراکزی که نگهداری میشوند می تواند بسیار کمک کننده باشد ما برآنیم تا بدانیم آیا برنامه تام می تواند بر پرخاشگری و هیجانات مؤثر واقع شود؟

اهداف اصلی

بررسی اثر بخشی آموزش مدیریت خشم (تام) بر کاهش پرخاشگری در نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست. بررسی اثربخشی آموزش مدیریت خشم (تام) بر بهبود تظم جویی هیجان شناختی ساز گارانه نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست

فرضیه های پژوهش

بین میزان پرخاشگری نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرستی که برنامه آموزش خشم نام را دریافت می کنند و افرادی که این آموزش را در یافت نمی کنند تفاوت معناداری وجود دارد. بین میزان نظم جویی شناختی هیجان نوجوانان بی سرپرست و بدسر پرست که برنامه آموزش خشم تام را دریافت می کنند و افرادی که این آموزش را دریافت نمی کنند تفاوت معناداری وجود دارد.

تعریف متغیرهای پژوهش پرخاشگری

پرخاشگری

به هر گونه رفتاری اطلاق می شود که به قصد آسیب رساندن به دیگران از یک فرد سر می زند، پرخاشگری ممکن است به شیوه های متفاوتی خود را نشان دهد. خصومت معرف جنبه شناختی پرخاشگری و خشم نشان دهنده جنبه ی هیجانی آن است. جنبه رفتاری پرخاشگری نیز به شکل کلامی و جسمانی بروز می کند (خزاعی، اسدی، محمدی، ۱۳۹۰)

نظم جویی هیجان شناختی

شامل ایجاد افکار و رفتارهایی است که افراد آگاهی می دهد چه نوع هیجانی دارند چه هنگام این هیجان در آنها پدید می آید و چگونه باید آن را ابراز تمایند (بهرامی، رضوان عابدی، ۱۳۸۴).

نظم جویی شناختی هیجان در این پژوهش برای اندازه گیری نظم جویی شناختی هیجانی، از فرم پرسشنامه (K-P- (CERQاستفاده شده است.

پرخاشگری در این پژوهش برای اندازه گیری پرخاشگری از پرسشنامه اسپیلبرگر استفاده شده است.

فصل دوم:

موضع گیری های نظری در خصوص کودکان بی سرپرست و بد سرپرست

تاریخچه حمایت از کودکان بی سرپرست و بد سرپرست

مسائل اجتماعی مثل فقر، بیماری و بی سرپرستی، بیکاری، فحشا و بردگی و … همواره در تاریخ زندگی انسان ها وجود داسته است. مشکل کودکان بی سرپرست نیز دارای تاریخچه ی بسیار طولانی بوده و بی شک از زمانی که بشر زندگی اجتماعی اختیار کرده، با این معضل نیز رو به رو بوده است. لیکن موضوع اصلی چگونگی و نحوهی برخورد رسیدگی جامعه به آن هاست ( تبریزی، ۱۳۸۰).

نحوه نگهداری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست در طول تاریخ

حمایت از کودکان بی سرپرست دارای سابقه بسیار طولانی است بطوریکه مامورابی حکمران مشهور بابل تقریبا در دو هزار سال قبل از میلاد مسیح مراقبت از زنان بیوه و کودکان یتیم را بر عهده داشته است. تا قرن ۱۳ میلادی نشانه های که حاکی از وضعیت قانونی کلی و شخص پیرامون حمایت از ایتام باشد، موجود نیست و مسائله حمایت از کودکان بی سرپرست همانند دیگر مشکلات فراوان دوران کلیسایی دستخوش اوضاع آشفتهای بود. طی قرون ۱۴ و ۱۵ میلادی بی توجهی به کودکان در نتیجه رها کردن آنها امری عادی بود و بسیاری از آنها مورد غفلت قرار گرفتند به بردگی فروخته شدند یا در صومعه خانه و یتیم خانه ها شدند. این نوع برخورد با کودکان ادامه داشت تا در اوایل قرن شانزدهم میلادی در تعدادی از کشورهای غربی موضوع حمایت و نگهداری از فقرا، نیازمندان، مساکین و ایتام به صورت مدون و برنامه ای و با همت افرادی که از حرکت های فکری و علمی تاثیر گرفته بودند در آمد. قانون هنری هشتم اولین قانونی بود که در انگلستان برای رسیدگی به وضع مستمندان وضع شد و در سال ۱۵۳۶ دولت انگلستان مقرراتی در زمینه قانون فوق به اجرا گذارد. در سال ۱۵۹۷ جهت نگهداری و حمایت از معلولین، پیران، نابینایان مراکز ایجاد شد و در این مراکز از این گونه افراد و کسانی قادر به کار کردن نبودند نگهداری می شد (صعنتی نیا، ۱۳۷۰).نخستین قانونی که موضوع کودکان بی سرپرست در آن تاکید شده بود در آغاز قرن ۱۷ میلادی تحت عنوان قانون فقرای الیزابت اول در انگلیس اجرا شد. ویژگی دوران پس از رنسانس تغییرات فراوانی در ساخت خانواده ها فراهم آورد. با شکل گیری نهاده ها و موسسات اجتماعی رفاهی که به جهت ارائه رفاه اجتماعی به وجود آمده بودند، خود به خود حجم زیادی از وظایف تربیتی خانواده ها کاهش یافت و به همراه آن مشکلات اجتماعی دیگر نظیر پیشرفت صنایع و تکنولوژی، افزایش جمعیت، کاهش مرگ و میر کودکان به لحاظ بهبود بهداشت در سطح جهانی، جنگ های مختلف، وضعیت کودکان بی خانمان را با شدت حادتری نشان داد و نتیجتا با نزول امکانات جوابگویی به مسائل کودکان بی سرپرست، زنان بی سرپرست و اروپای قرن هجدهم با مشکلات عمیق ناشی از ضایعات اجتماعی اخلاق گروههای آسیب پذیری مواجه شد (تبریزی، ۱۳۸۰)در ایالات متحده آمریکا اولین دار الیتام در سال ۱۷۴۰ بوجود آمد و موسسه ای برای نگهداری از کودکانی که در نتیجه فوت، جدائی، فقر والدین، بی خانمان می شدند. این دار الیتام از نظر تاریخی جز نخستین مراکز حمایتی در کشورهای صنعتی غرب می باشد. تا قبل از سال ۱۸۰۰ میلادی در آمریکا فقط هفت موسسه برای نگهداری از اطفال ولگرد، ففیرها شده وجود داشت که هر کدام از آنها توسط بخش خصوصی اداره می شود. در سال ۱۹۳۰ تعداد این مراکز افزایش یافته و در مناطق مختلف آمریکا به بیست و شش واحد رسیده بود (زیدنر، ۲۰۰۸).

نحوه نگهداری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست در ایران

از چگونگی شکل گیری و تاسیس مراکز پژوهشی ایتام در ایران سابقه مدونی وجود ندارد. و بر اساس مناراک موجود تا سال ۱۲۸۰ هجری شمسی این گونه مراکز در ایران تأسیس نشده بود فکر ایجاد پرورشگاه پس از دوران سلطنت صفویه در زمان حکومت قاجار مطرح شد. در زمان ناصرالدین شاه باورود برخی مطالب از غرب به ایران پدیده پرورشگاه نیز به ایران وارد شد و یک محل توسط دولت آلمان در شهرستان خود ایجاد شد (صنعتی نیا، ۱۳۷۰)براساس اولین قانون شهرداری کشور که در هر سال ۱۲۸۳ هجری شمسی به تصویب رسید، نگهداری اطفال سرراهی از جمله وظایف شهرداری است. از این رو اولین مراکز نگهداری در سال ۱۲۹۸ شمسی در دروازه قزوین و و اولین شیرخوارگاه نیز در دروازه دولت تهران ایجاد شده و تا سی سال بود همین دو محل برای اینگونه اطفال تعیین شده بود. در سال ۱۳۲۴ شمسی پرورشگاه دروازه دولت به تام بنگاه مستقل پرورشگاه کودکان تغییر نام داد ولی شیرخوارگاه کودکان به فعالیت خود به شکل قبل ادامه داد. در سال ۱۳۳۸ بعد از ایجاد آموزشگاه عالی خدمات اجتماعی و تربیت مددکاران در ایران توجهی به وضع نگهداری اطفال بیتم شود تغییرات اساسی صورت گرفت (بابایی، ۱۳۷۹).

علل بی سرپرستی

گسیختگی خانواده و نیز عوامل دیگر خانواده های زیادی را با بی سر پرستی کودکان روبه رو ساخته است. ناسازگاری والدین خاصا وقتی منجر به جدایی و طلاق می شود آسیب پذیری فرزندان را افزایش می دهد. از دست دادن والدین با یکی از آنها خانواده را دچار نقص می کند و آن گاه که خانواده گسسته تدوام زمانی پیدا کند تاثیرات منفی بیشتری بر کودکان داشته، زمینه را برای بروز آسیب های اجتماعی مختلف مقایسه می کند. کودکان بی سرپرست ممکن است یک با تمام افرادی که حضور فیزیکی آنها در تامین مرگ پدر، ازدواج مجدد مادر و عدم پذیرش ناپدری، یا مرگ مادر و حضور نامادری، مشکلات ارتباطاتی عاطفی میان کودک و نامادری و نیز اعتیاد پدر و بی تفاوتی مادر و بستگان را می توان نمونه هایی از علل بی سرپرستی قلمداد کرد (تبریزی، ۱۳۸۰).کاهش حضور فیزیکی هر یک از والدین یا هر دو آنها به خودی خود کودک بی سرپرست می کند. پدر و مادر لافیه با والدینی که بر اثر اختلافات بین خود و خانواده را به کانونی از نامهربانی ها تبدیل به طوری که کودک دائما در معرض فشارهای روانی و استرس قرار داد سرپرست دارند بی سر پرست اند. با توجه به آنچه گفته شد بی سر پرستی طیف وسیعی از کودکان را در بر می گیرد. به طوری که گاه حوادث، مسائل مشکلات والدین را از کودکان دور می کنند و یا والدین با قرار دادن کودک خویش در کنار خیابان با مساجد و اماکن معتبر که بی سرپرست به وجود آوردند و گاه کودک با گریه از خانه و کاشانه خود مجوب بی سرپرستی خویش می شود (بابایی، ۱۳۷۹)به طور کلی عواملی که باعث می شوند کودکان از طریق خانواده و یا سایر مراجع ذیصلاح در مراکز شبانه روزی مورد پذیرش و نگهداری قرار گیرند از حوادث و بلاهای طبیعی از قبیل سیل، زلزله، قحطی، خشکسال، گرسنگی، بیماری های واگیردار و مرگ و میر طبیعی والدین که بر اثر آن تعدادی از کودکان، والدین و اقوام را از دست می دهند.مجهول المکان بودن والدین، طلاق و جدائی والدین از یکدیگر، ترک خانواده توسط پدر، اعتیاد والدین با یکی از آنها عدم صلاحیت اخلاقی و اجتماعی والدین یا یکی از آنها، بیماری صعب العلاج والدین، فقره مفقودالاثر بودن والدین، وجود نابسامانی، آشفتگی و ناسازگاری در خانوادهد، خیانت والدین نسبت به یکدیگر اختلاف اعتقادی و طبقاتی والدین با یکدیگر، کثرت فرزندان خانواده، ازدواج مجدد والدین، وجود ناپایداری با ناامنی در خانواده، زندانی بودن والدین با یکی از آنها در محل زندگی و مسکن نامناسب، فرار کردن از خانه به لحاظ عدم کارکرد درست و صحیح وظایف خانواده و اجتماع در قبال خود و یکدیگر بروز می کنند. در میان عواملی که اشاره شد، عدم احساس مسئولیت در قبال کودک عمده ترین عامل به شمار میرود (تبریزی، ۱۳۸۰).

مشکلات مختلف کودکان بی سرپرست و بد سرپرست

به طور کلی می توان گفت کودکانی که خانواده ها یک والدی زندگی می کنند، کودکانی که به فرزند خواندگی دائم یا موقت پذیرفته شده اند، کودکان ساکن شبانه روزی، کودکان خیابانی و بی خانمان و کودکانی که در خانواده گسیخته و آسیب زا زندگی می کنند، دارای طیف وسیعی از مشکلات مشابه و متفاوت با یکدیگرند به نظر کردگان شبانه روزی ها چون زندگی با والدین محروم اند؛ مشکلات بیشتری دارند (ملازاده، ۱۳۸۲).

فقدان احساس امنیت و تامین نیازها

کودکان بدسرپرست و بی سرپرست و کودکان شبانه روزی دچار این مشکل اند: جابه جایی مکرر از این مرکز به مرکز دیگر، از یک خانه به خانه ی دیگر و از خانه به شبانه روزی و برعکس، تغییر کارکنان شبانه روزی تغییر سیاست های مراکز نگهداری که ممکن است زیر نظر سازمان بهزیستی با نظر هیات امضا باشد و کمبود امکانات مختلف رفاهی و تفریحی، همه این موارد منجر به احساس ہی تبانی، عدم امنیت و عدم ارضای نیازهای مختلف می شود. بی ثباتی و عدم امنیت خود باعث بروز احساساتی مثل گناه، شرم و ادراک به عنوان جائی خطرناک می شود. (حمیده پور گنابادی، آقا محمدیان شعرباف، اصغر نکاح، ۱۳۹).تحقیقات در مورد مقایسه میزان اعتماد به نفس و خود پندارهی کودکان عادی و ساکن در مراکز شبانه روزی، نتایج مختلفی را نشان داده است، ولی در مجموع بیشتر آنها بیانگر سطح پایین اعتماد به نفس وجود نداره در کودکان شبانه روزی است تحقیفی بابائی و همکاران (۱۳۷۹) در مراکز شبانه روزی استان تهران نشان می دهد فرزندان شبانه روزی ها دارای سطح پایین اعتماد به نفس، کودکان شبانه روزی با رفتن به کلاس های بالاتر کاهش می یابد (ملازاده، ۱۳۸۲).در مراکز مراقبت از کودکان بی سرپرست رفتارهای خشونت آمیز کلامی و بدنی شیوع زیادی دارد، شلوغی این مراکز سلیقه متفاوت کودکان، کمبود امکانات، احساس محرومیت و از جمله عواملی اند که باعث این خشونتها میشوند (نظری، ۱۳۷۸).همچنین این کودکان نسبت به کسانی که در میان خانواده زندگی می کنند نسبت به مدیریت هیجانات خویش از توانای کمتری برخوردارند.

هیجان

هیجان وضعیت پیچیده ای است در پاسخ به تجربه های دارای بار احساسات هر هیجان حداقل شش مولفه دارد. مولفه شامل: نخست حالت خلقی یا احساساتی که با هیجان همراهند. واکنشهای جسمانی، دومین مولفه ی هیجانی محسوب می شوند برای مثال وقتی خشمگین میشوید ممکن است بی آنکه بخواهید بدنتان بلرزد با صدایتان را بلند کنید. سومین مولفه، مجموعه افکار و باورهایی است که با هر هیجان معین همراه هستند و ظاهر بطور خودکار در ذهن پیدا می شوند. به عنوان مثال، احساس شادی غالبا همراه با اندیشیدن درباره علل آن است چهارمین مولفه تجربی هیجان، جلوه های چهره است. برای مثال وقتی حالت انزجار به شما دست دهد احتمالا اخم می کنید. پنجمین مولفه واکنشهای کلی به هیجان است برای مثال هیجان منفی ممکن است دید شما را نسبت به جهان تیره کند. ششمین مولفه، پیدایش تمایل به دست زدن به اعمال همسو با آن هیجان است یعنی سلسله رفتاری که هنگام تجربه هیجان رخ می کنند مثلا خشم ممکن است منجر به پرخاشگری شود (لازاروس ، ۱۹۹۱، هلیگارد  ۱۳۸۵).بیشتر مردم در طول زندگی هیجانات شدید و غیر قابل کنترل را تجربه کرده اند و در چنین مواقعی شخص بسیار مایل است شدت خشم، غم، اضطراب و نا امیدی تحت کنترل او باشد. ممکن است شدت هیجانات بر رفتار و طرز برخورد فرد به گونه ای تاثیر بگذارد که موجب رنجش و ناراحتی خود و اطرافیانش شود (شرر، ۲۰۰۵) اصطلاح هیجان از ریشه لاتین (Emovere) به معنی تحریک، حرکت و حالت تنش مشتق شده است. هیجان در زبان متداول با شور، احساس، انفعال و عاطفه معادل است در حال ماضی دو نوع کاربرد برای این واژه وجود دارد:اصطلاحی پوششی برای تعداد نامعینی از حالات ذهنی. این همان معنایی است که ضمن صحبت از عشق و نفرت و ترس مورد نظر است.برچسبی برای زمینه ای از پژوهش های علمی که به بررسی عوامل محیطی، فیزیولوژیکی و شناختی این تجربیات ذهنی می پردازد. علاوه بر این کاربردها، اصطلاح هیجان مفاهیم ضمنی دیگر نیز دارد: حالات هیجانی به طور طبیعی، حاد تلقی می شوند و این حالات، تجارب ذهنی هستند که با احساساست تفاوت داشته و از نظر رفتاری با آشفتگی و اضطراب همراه هستند (شرر، ۲۰۰۵؛ ملکی، ۱۳۹۱).هیجان، حالت پیچیده روان شناختی است که شامل مؤلفه مجزا می باشد: تجربه ذهنی، پاسخ هیجانی، و رفتار آشکاره بر این اساس مؤلفه های موجود، هیجان های اصلی شامل، ترس، تعجب، خشم، نفرت، ناراحتی، شادی می باشند و نوع دیگر هیجان هیجان های مرکب هستند که از ترکیب هیجانات اصلی می باشند (ملکی، ۱۳۹۱).هیجان معرف داده های درونی هستند که بر انگیزش و رفتار اثر می گذارند در واقع هیجان ممکن است مقدم بر شناخت باشد و دادههای تجربی نشان می دهد که از طریق ساختار مغزی زی قشری کنترل می شود هیجان ما می توانند بر طیفی از فرآیندهای شناختی، از جمله سوگیری در توجه و حافظه، قضاوت و تصمیم گیری اثر بگذارند (کلور و پارات، ۱۹۹۴، بیانگرد ۱۳۸۱).

مؤلفه های هیجان

هر هیجان شامل شناخت، اعمال و احساسات می باشد و تمامی هیجانات این مراحل را طی می کنند:

١-احساس درون ذهنی

۲- تحریک دستگاه خودکار

۳- ارزیابی شناختی از موقعیت

۴- ابزار هیجان

۵- واکنش عمومی

۶- گرایش عملی که مقدار هیجانی که از احساس ناشی می شود و به صورت رفتار خاصی بروز می کند به تجربه فرد بستگی دارد (اشمیت، ۱۹۹۹)

تاریخچه هیجان :

دانشمندان زیادی راجب هیجان پژوهش کرده اند. ویلیامز جیمز، اولین تحقیفی که برای هیجان یک الگوی فیزیولوژیکی ارایه داد و چارلز داروین یکی از اولین دانشمندانی بود که هیجان را بطور سیستماتیک مطالعه کرد. هدف وی از نشان دادن هیجان در میان شاهدی بر نظریه تکاملش بود (شرر ۲۰۰۵ ملکی، ۱۳۹۱)

نظریه های هیجان

نظریه جیمز – لانگه:

بر طبق این نظریه هیجاناتی که احساس می شوند. ادراک دگرگونی های بدنی است. طبق این نظریه چیزی ک ما به صورت هیجان تجربه می کنیم برچسبی است که به پاسخ های خودمان میزنیم به عبارت دیگر هیجان واکنش مستقیم حوادث محیط نیست، بلکه واکنشی است که در برابر پاسخ ارگانیزم به آن، حوادت به این معنی که وجود محرک هیجانی سبب فعال شدن پاسخ های ماهیچهای و رفتار می گردد که پسخوراند ناشی از ارگانیسم تجربه های هیجتی تلقی می گردد. برای مثال جون می گریزیم پس می ترسیم (محی الدین بناب، ۱۳۷۴).

در این نظریه توالی روادید ها در حالت هیجانی به صورت زیر مطرح می شود:

موقعیتی که سبب هیجان خواهد شد را ادراک می کنیم. به این موقعیت واکنش می دهیم. منوچه واکنش خود می شویم، ادراک، از واکنش خود احساس هیجانی است که تجربه می کنیم از این رو تجربه هیجان – احساس درونی هیجان – بعد از تغییرات بدنی رخ می دهد (محی الدین بناب، ۱۳۷۴).

نظریه شاخنر سینگر:

در این نظریه، هیجانی که احساس می کنیم و تغییر از حالت های برانگیختگی است و معتقد بودند که حالت بدنی برانگیختگی هیجانی برای بیشتر هیجان هایی که احساس می کنیم یکسان است و اینکه اگر حتی در الگوهای بدنی پاسخ های تفاوتی وجود داشته باشد مردم نمی توانند آنها را درک کنند. طبق این نظر به رویدادها در ایجاد احساسات هیجانی به قرار زیر است:

ادراک موقعیت بالقوه هیجان زا، حالت برانگیخته شده که نتیجه این ادراک است و مبهم است، تعبیر و مشخص کردن حالت های بدنی به طوری که با موقعیت ادراک شده متناسب باشد (محی الدین بناب، ۱۳۷۴).

نظریه ارزیابانه:

طبق نظریه لازارواس ، هیجان نتیجه ارزیابی اطلاعات از موقعیت محیطی و از درون بدن است (هیلگارد، ۱۳۸۴). لازار واس معتقد بود که ارزیابی به شکل تکانهای برای عمل، به واکنش هیجانی رفتار می انجامد. خدمت لازارواس این بود که ارزیابی های کلی و مقدماتی خوب، بد یا ارزیابی های خاص تکمیل کرد، ارزیابی هایی از اینکه موقعیت های محرک اختصاصا چالش برانگیز، تهدید کننده، منزجر کننده، ناکام کننده و از این دست هستند. برای لازار واس هر هیجان ارزیابی خاص خود را دارد، و مردم نه تنها موضوع محیطی را به صورت خوب یا بد ارزیابی کنند، بلکه آن را به صورت نوعی خاص از بد مانند تهدید کننده، تا کام کننده، منزجر کننده و غیره ارزیابی کنند، ارزیابی های اختصاصی تر به هیجانات خاص می انجامد (سیدمحمدی، ۱۳۸۵)

نظریه بازخورد چهره

طبق این نظریه حالت چهره باعث تجربه درون ذهن هیجان می شود. نام کنیز معتقد است: حالت چهره با مثبت است با ملفی، حالت چهره از همین طریق می تواند هیجانات مثبت و منفی را از هم افتراق دهد (هیلگارده ۱۳۸۴).

نظریه های کلاسیک تاکنون در باب هیجان در شش مورد متوفق القولند:

١-هیجان نظامی است که بر نظامهای دیگر اثر می گذارد و از آنها تأثیر می گیرد.

۲- بین هیجانهای مختلف تشابه و تمایز وجود دارد.

۳- برخی از هیجانها به عنوان هیجانهای نخستین و بعضی دیگر ثانوی در نظر گرفته می شوند.

۴- تمام هیجانها دامنه ای از شدت دارند و کیفیت آنها زمانی که شدت آنها بیش از حد فزون باید تغییر

می کند.

۵- هیجان ها انرژی دهنده یا انگیزشی هستند.

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه فردوسی مشهد
  • رشته تحصیلی روانشناسی بالینی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی سیده طلوع خدادادی روانشناس، سیده طلوع خدادادی مشاور، سیده طلوع خدادادی روان درمانگر، سیده طلوع خدادادی روانپزشک، سیده طلوع خدادادی متخصص اعصاب و روان، سیده طلوع خدادادی روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی بالینی
تصویر
سیده طلوع خدادادی
روانشناس بالینی و فردی
(22)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر