منو
X

تصویر
سمیه رامین
مشاور کودک
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
60%

دقت

60%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

0%

رفتار بالینی

0%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

سمیه رامین هستم، فارغ التحصیل مشاوره توانبخشی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در سال ۱۳۹۸، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “تأثیر آموزش گروهی والدگری راه حل محور به مادران بر مشکلات برونی سازی کودکان پیش دبستانی” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی

پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته مشاوره توانبخشی

عنوان:

تأثیر آموزش گروهی والدگری راه حل محور به مادران بر مشکلات برونی سازی کودکان پیش دبستانی

استاد راهنما:

دکتر سید جلال یونسی

استاد مشاور:

دکتر منوچهر از خوش

استاد مشاور آمار:

دکتر اکبر بیگلریان

نگارش:

سمیه رامین

شهریور ۱۳۹۸

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول (کلیات تحقیق)

مقدمه

بیان مسئله

ضرورت و اهمیت مسئله

اهداف پژوهش

فرضیه های پژوهش

متغیرهای پژوهش

تعریف مفاهیم

فصل دوم (ادبیات تحقیق)

مقدمه

بخش اول: مبانی نظری

روانشناسی مرضی تحولی

طبقه بندی اختلالات دوران کودکی

طبقه بندی مقوله ای

طبقه بندی ابعادی

نشانه های رفتار برونی سازی

الف – پرخاشگری

ب- رفتارهای ضد اجتماعی

ج- بیش فعالی

د- رگه های بی عاطفگی و بی هیجانی

تحول مشکلات برونی سازی

تفاوتهای جنسیتی

وقوع همزمان

علت شناسی مشکلات رفتاری بروتی سازی

الف- آسیب شناسی روانی رشدی

۱-­دلبستگی

۲- مزاج

۳- هیجان و نظم بخشی آن

۴- یادگیری

۵- فرایند شناخت اجتماعی

ب- آسیب شناسی زمینه های محیطی و بیولوژیکی

۱-­ژنتیک

۲- مشکلات پیش تولدی و بعد از تولد

۳- عوامل مربوط به خانواده

الف- تعامل والد-کودک

ب – آسیب شناسی روانی والدین

پ- تعارض بین والدین

ت – تغییر در ساختار خانواده: طلاق

ث – بد رفتاری و خشونت و الدین

۴- عوامل اجتماعی

الف – پایگاه اجتماعی اقتصادی

ب – تأثیرات همسالان

پ- تأثیرات محیط آموزشی

مداخله: پیشگیری و درمان

الف – برنامه های پیشگیری

ب – برنامه های درمانی

– دارو درمانی

– روش های درمانگری کودک محور

۱- آموزش مهارت های اجتماعی

۲- آموزش مهارت های شناختی

۳-بازی درمانی

– روش های درمانگری مدرسه محور

– روش های درمانگری خانواده محور

۱- خانواده درمانی

۲- آموزش والدین

رویکرد کوتاه مدت راه حل محور

فرض های اساسی مشاوره راه حل محور

اصول مهم مشاوره راه حل محور

آیا مشاوره راه حل محور مؤثر است؟

فرایند مشاوره و درمان راه حل محور

ارزیابی مشکل تکنیک های درمانی راه حل محور

۱-­سؤالات مربوط به تنظیم اهداف

۲- مسؤولات معجزه آسا

۳- سؤالات مربوط به بافتن استثنائات

۴ -سؤالات مقیاس گذاری

۵- سؤالات ارتباطی

۶- سؤالات مقابله ای

۷- واگذاری تکلیف

کار گروهی راه حل محور

مشخصات کار گروهی راه حل محور

گروه های والدگری راه حل محور

مدل ۶ جلسه ای راه حل محور سلکمن

بخش دوم: پیشینه پژوهشی

الف – تحقیقات خارجی

ب- تحقیقات داخلی

فصل سوم ( روش شناسی تحقیق)

مقدمه

نوع مطالعه

جامعه و نمونه و روش نمونه گیری

معیار های ورود به مطالعه

روش اجرا و جمع آوری داده ها

ابزار سنجش روش تجزیه و تحلیل داده ها

ملاحظات اخلاقی

محتوای جلسات آموزشی

فصل چهارم ( یافته های پژوهش)

الف – توصیف داده ها

ب- تجزیه و تحلیل داده ها

فصل پنجم (نتیجه گیری)

مقدمه

پیشنهادات پژوهش

فهرست منابع

الف- منابع فارسی

ب- منابع لاتین

محتوای جلسات آموزش والد گری راه حل محور

پرسشنامه CBCL

چکیده:

چکیده: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی والدین به شیوه راه حل محور بر کاهش مشکلات برونی سازی شده کودکان پیش دبستانی است. ۲۳ نفر از مادران کودکانی که مشکلات برونی سازی داشتند، به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (۱۲=n) و گروه کنترل (۱۱=n) تقسیم شدند. گروه آزمایش ۶ جلسه تحت آموزش والد گری راه حل محور قرار گرفتند. برای دسنیایی به این هدف، از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل استفاده شد. داده های پژوهش توسط پرسشنامه چک لیست رفتاری کودکان که بوسیله والدین گزارش داده می شد، جمع آوری گردید. نتایج تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان داد. این نتایج بیان کرد که مشکلات برونی سازی کودکان به صورت معناداری در اثر روش آموزش والدگری راه حل محور کاهش یافته است و این روش توانسته است در بهبود این دسته از مشکلات بعد از ۱ ماه پیگیری، مؤثر واقع گردد.

واژه های کلیدی: راه حل محور – مشکلات برونی سازی – والدگری – کودکان پیش دبستانی

فصل اول

مقدمه

اکثر کودکان در جریان بزرگ شدن، مشکلات هیجانی و رفتاری خاصی پیدا می کنند که معلول فشارهای رشد و انطباق با انتظارات خانواده و اجتماع است. کودکان از جهت رشد و نمو سریع، جمعیت منحصر به فردی هستند. تغییر رشدی (مثبت و منفی)، محصول تبادل کودک با ترکیب شناختی، ژنتیکی، محبط فیزیکی، اجتماعی و فرهنگی است. تکالیف رشدی کودک در هر سنی تغییر می کند و هر مرحله رشد، چالش های خاصی برای کودک و والدین بوجود می آورد (شرودر و گوردون ، ۱۳۸۴).از بین مسائل مربوط به رشد و تحول کودک، مشکلات رفتاری، یکی از جنبه های اصلی و مهم آن به حساب می آیند. از نظر روانشناسان کودک، سالهای پیش از دبستان یکی از مهمترین دوره های رشد کودک است، زیرا بسیاری از قابلیتهای کودک در این دوران پی ریزی می شوند و هم مشکلات رفتاری معمولا در همین سنین نمود پیدا می کنند (سندرس ، گولی و نیکلسون ، ۲۰۰۰). از بین مشکلات مربوط به کودکان ، مشکلات برونی سازی مانند پرخاشگری، بی توجهی، بی اعتنایی و نافرمانی از جمله مسائل رایج بین آنها، بخصوص کودکان سنین پیش دبستانی هستند. برای برخی از این کودکان این رفتارهای برونی سازی، نرمال و موقتا بخشی از کودکی است و برای بعضی دیگر به نظر می رسد، نشان دهنده مشکلات بلند مدت هستند که عدم توجه به درمان به موقع و زود هنگام آنها می تواند پیامدهای منفی ای را در سنین بلوغ و بزرگسالی در بر داشته باشد (ترنر ، ۲۰۰۵ ). یکی از مهمترین عواملی که بر رشد مشکلات بیرونی سازی کودکان تأثیر می گذارد، کیفیت روابط والد و کودک است. یافته های پژوهشی نشان می دهند که رفتارهای والدگری که با گرمی و اعمال محدودیتهای منطقی و روشن همراه هستند، منجر به رفتارهای اجتماعی مثبت در کودک می شوند، در حالی که رفتار های منفی و اجبار گونه و فاقد دلبستگی والدین، به مشکلات رفتاری می انجامد. با توجه به نقش والدین در بروز مشکلات رفتاری کودکان، یکی از موثرترین و پرکاربرد ترین مداخلات درمانی معمول، در درمان مشکلات برونی سازی، برنامه های آموزش والدین است. مطالعات بیشماری تأثیر گذار بودن این برنامه درمانی را بر رفع مشکلات رفتاری کودکان سنین مختلف، مورد تأیید قرار داده اند (گیمپل و هالند ، ۱۳۸۴). در این پژوهش نیز تأثیر یکی از برنامه های نوین آموزش والدین تحت عنوان آموزش والدگری راه حل محور را به صورت گروهی و برای مادران، به منظور کاهش مشکلات برونی سازی کودکان پیش دبستانی مورد بررسی قرار می گیرد.

۲ – بیان مسئله

یکی از رایجترین تقسیم بندیهای مشکلات رفتاری دوران کودکی، تمایز مشکلات درونی سازی از برونی سازی است. مشکلات درونی سازی ماهبنا درون فردی هستند و به شکل کناره گیری از تعاملهای اجتماعی، بارداری، اضطراب و افسردگی متجلی می شوند. در مقابل، مشکلات برونی سازی هستند که مسائل بین فردی را موجب می شوند و به صورت بیش فعالی، پرخاشگری و رفتارهای ضد اجتماعی و در هم گسیخته ظاهر می گردند (هیل ، دگنان ، کالکینس و کیان ، ۲۰۰۶). تقریبا ۷ تا ۱۵ درصد مادران کودکان پیش دبستانی دبستانی گزارش می دهند که فرزندان آنها رفتار های شدید برونی سازی از خود نشان می دهند (کمپل ، ۲۰۰۲)، تحقیقات بسیاری نشان داده اند، از این عوامل مختلف مربوط به کودک ( ژنتیک، حوادث پرینانال و… )، خانواده (تعارض زناشویی، تعامل والد- کودک و …) و محیط ( محیط آموزشی، نقش همسالان و..) که در بروز مشکلات برونی سازی دخالت دارتاد، نحوه والدگری و کیفیت رابطه و الد- کودک به عنوان مهمترین عامل تأثیرگذار، در رشد و تداوم مشکلات برونی سازی کودکان نقش دارد (نجمان ، بر ، اندرسون ، آکولا گان و ویلیامز ، ۲۰۰۰ ویگنا ، ۲۰۰۸، آکن ، جانگر، ورهون ، آکن و دکو یک، ۲۰۰۸؛ ریتز ، دکویک و میجر ، ۲۰۰۶، کپلان ، بوکر و کوپر ، ۲۰۰۳). در این بین مادران نسبت به پدران نقش پررنگ تری دارند، زیرا وقت بیشتری را با کودک می گذرانند (بخصوص در سال های ابتدایی رشد کودک) و هم بیشتر از پدران در تعیین و اجرای شیوه های انضباطی دخیل هستند (مک براید و میلز ، ۱۹۹۳؛ مک الروی و ردریگز ، ۲۰۰۸) که هر دوی اینها موجب می شوند تعارضاتی که به مشکلات رفتاری می انجامد بین مادر و کودک بیشتر از پدر و کودک باشد.روش های مختلفی از جمله دارو درمانی، خانواده درمانی، آموزش مهارت های اجتماعی، آموزش مهارت های حل مساله، بازی درمانی، برنامه های مدرسه محور (ویک – نلسون و اسراییل ، ۲۰۰۹) در درمان این مشکلات بکار گرفته می شوند اما با توجه به نقش مهم زنجیره تعاملی والد- کودکی در رشد و تداوم مشکلات برونی سازی، یکی از جنبه های مهم و کلیدی موفقیت برنامه های درمانی این گروه از مشکلات، آموزش والدین این کودکان است (چس و ایبورگ ، ۲۰۰۸). امروزه چندین برنامه آموزش والدین بطور گسترده بکار گرفته می شوند که عبارتند از برنامه والدگری مثبت ساندرز ، برنامه سالهای باورنکردنی وبستر – اسٹرائون ، درمان تعامل والد کودک ایبرگی و کودک نافرمان بار کلی (مک ماهون و فورهند ، ۲۰۰۳). این برنامه ها بر پا به اصول سنتی یادگیری اجتماعی (دانفورس ، ۱۹۹۸) و شرطی سازی عاملی (گیمیل و هالند، ۲۰۰۳) بنا شده اند. در این برنامه ها به والدین اصول تقویت آموخته می شوند (بصورت کلامی، نقش بازی کردن، ویدئو و آنها یاد می گیرند که زمینه ها و پیامدهای اعمال خود و کودکشان را که منجر به بروز و تدوام رفتار (هم مثبت و هم منفی می شوند را تشخیص دهند. بدین ترتیب رفتار های اجتماعی کودک تقویت می شوند (از طریق پاداش و توجه مثبت و رفتارهای نادرست از طریق روشهایی مانند بی توجهی، تکنیک های انضباطی مناسب و استفاده از زمان محرومیت ، خاموش می گردند (دانفورس، دانفورس، ۱۹۹۸). یکی از رویکرد های نوینی که امروزه توجهات پژوهشی و درمانی را در دنیا به خود اختصاص داده روش پست مدرن و کوتاه مدت راه حل محور است. این مدل در حوزه های مختلفی از جمله آموزش والدین مورد مورد استفاده قرار گرفته است و فلسفه زیربنایی اش این است که بر خلاف رویکردهای سنتی، به جای تمرکز روی مشکل، بر راه حل ها تاکید می کند و معتقد است که هر فردی مهارتها و توانمندی های لازم برای حل مشکلات خود را دارد. در آموزش والد گری راه حل محور نیز، هدف این است که والدین را برای یافتن توانمند بها و منابع خود، جهت حل مشکلات مربوط به فرزندشان، تشویق کنیم (اکنل ، پالمر و شری ،۲۰۰۳).برنامه های آموزش والدین مبتنی بر شیوه رفتاری، در عین حال که روش های موثری هستند، گاهی در درمان ایجاد اشکال می کنند. ممکن است بعضی از والدین به دلیل دارا بودن ویژگیهای شخصیتی و توانمند، بهای متفاوت، نتوانند از تکنیک های رفتاری مورد استفاده در این برنامه ها، که کار آمدی آنها به اثبات رسیده است، مانند نادیده گرفتن کج خلفی کودک با استفاده از زمان محرومیت به خوبی استفاده کنند و نتایج مشابه یکدیگر دریافت نمایند. برای مثال بعضی از والدین می توانند بدون عصبانیت با کودکشان صحبت کنند، اما بعضی دیگر می توانند در سرگرم کردن کودکانشان توانا باشند. بنابر این تحمیل کردن یک راه حل (تکنیک رفتاری خاص) به والدین ، صحیح به نظر نمی رساند، زیرا به طور معمول، تصور پیشتر والدین کودکان برون ساز این است که دانش والدگری پایینی دارند و فاقد شایستگی و توانمندی های مورد نیاز در تربیت کودک هستند (ترنر، ۲۰۰۵) و اگر آن ها در کاربرد این تکنیک ها، با شکست مواجه شوند، احساس ضعف مضاعفی را در والد گری در آن ها ایجاد می کند. در نتیجه مقیادتر خواهد بود که راه حل های مورد دلخواه خود والدین که برای آنها آسانتر و متناسب با توانمندیهای آنهاست، در بهبود تعامل والد و کودکی به کار گرفته شوند (اکنل، پالمر و شری، ۲۰۰۳). از طرف دیگر زمان زیادی در این برنامه ها برای آموزش اصول و روش ها به والدین صرف می شود که بطور متوسط شامل ۱۰ تا ۲۰ جلسه (پرل ، ۲۰۰۹) می گردد. در صورتی که اغلب مادران، با وجودی که می دانند. باید برای درمان مشکلات رفتاری کودکشان و با یادگیری شیوه های مناسب رفتار با کودک اقدام نمایند، تمایلی برای شرکت در جلسات آموزشی و درمانی بلند مدت نشان نمی دهند. روش کوتاه مدت والدگری راه حل محور با تأکیدی که بر کمک به والدین برای ایجاد راه حل های خودشان” دارد، می تواند شیوه مناسبی برای رفع اشکالات این برنامه ها باشد. زیرا از یک طرف به جای اینکه حجمی از تکنیک ها مانند آنچه که در برنامه های آموزش والدین مبتنی بر رویکرد سنتی رفتاری دیده می شود، را به والدین دیکته کند، آن ها (والدین) تشویق می شوند تا هم روشها و راهکار هایی که در حال حاضر در برخورد با کودکشان خوب عمل می کنند را شناسایی کنند و هم راه حل های جایگزین خود را بیافرینند که با ویژگی های شخصیتی و موقعیت های زندگی شان بهتر منطبق می شوند (اکنل، پالمر و شری، ۲۰۰۳). بدین ترتیب می تواند در احیای حس شایستگی و توانایی والدین در تربیت کودکشان، مؤثر باشد. از طرف دیگر به خاطر کوتاه مدت بودن (۶ جلسه) می تواند همکاری والدین را برای حضور در جلسات آموزشی و درمانی جلب کند که این خود عامل مهمی در ایجاد نتایج مثبت درمانی است. زیرا اشتیاق مادر را برای شرکت در جلسات آموزشی زیاد می کند که این خود موجب تسریع در روند تغییر می شود سرانجام اینکه در مورد کارایی مدل راه حل محور در ایران تحقیقات محدودی صورت گرفته است و آن هم، بیشتر در حوزه زوج درمانی است اما در خصوص موضوع آموزش والدین به شیوه راه حل محور تحقیقی انجام نشده است. بنابراین جای چنین پژوهشی در ادبیات تحقیق ما خالی است و با توجه به اهمیتی که این گونه درمان های کوتاه مدت امروزه در دنیا پیدا کرده اند، ضروری به نظر می رسد که ما نیز در فرهنگ ایران آنها را مورد تحقیق و بررسی قرار دهیم. لذا این مسئله، به همراه شیوع چشمگیر مشکلات برونی سازی در سنین قبل از دبستان و تفاوت هایی که آموزش والدگری راه حل محور چه از نظر محتوی و چه محدودیت زمانی با برنامه های متنی آموزش والدین رفتاری دارد، ما را به سمت این موضوع سوق داد که آیا این مدل می تواند همانند برنامه های رفتاری، در بهبود مشکلات رفتاری کودکان تأثیر گذار باشد یا نه؟ لذا تحقیق حاضر، به دنبال این است که آموزش والدگری راه حل محور به مادران، بر کاهش مشکلات پروتی سازی کودکان پیش دبستانی می تواند موثر واقع گردد؟۳- ضرورت و اهمیت مسئله دوره نوزادی تا پیش دبستانی یکی از بحرانی ترین دوره های رشد به حساب می آید (شاو، گیلیوم ، اینگولدسبی و نگین، ۲۰۰۳؛ نقل از آکن و همکاران، ۲۰۰۸). گزارش شده است که مشکلات برونی سازی اغلب در این دوره پدیدار می شوند و معمولا بیشترین تشخیص را از بین اختلالات مربوط به کودکان، شامل می گردند (مستدرس و همکاران، ۲۰۰۰ گاستین و فاگت، ۲۰۰۳)۔ پژوهش ها نشان داده اند که این مشکلات پیامدهای منفی ای مانند سلامت روانشناختی پایین، عدم توانایی در برقراری روابط صمیمی (نستر ، ۲۰۰۳)، مشکلات مربوط به سازگاری زناشویی، اجتماعی و شغلی را در نوجوانی و بزرگسالی به بار می آورند (کازدین ، ۱۹۹۵، نقل از ترنر، ۲۰۰۵) و از عوامل خطر ساز برای رشد اختلالات شخصیت، سوء مصرف الکل به حساب می آیند (سندرس و همکاران، ۲۰۰۰). علاوه بر این، نحوه والد گری در ۴ سال اول زندگی شدید روی رشد کودک تأثیر می گذارد (سروف ، اگلند، کارلسون و کولینز ، ۲۰۰۵) و از مهمترین عوامل دخالت کننده در رشد اجتماعی کودک و پدید – آیی مشکلات برونی سازی است. در نتیجه، آموزش والدین این کودکان و مداخله زود هنگام، می تواند یکی از اقدامات مؤثر و ضروری در درمان این دسته از مشکلات باشد.از طرفی دیگر امروزه تعداد مراجعانی که به دنبال شکلهای کوتاه تر مداخلات هستند رو به افزایش است. شواهد متعدد حاکی است که مراجعان حتی زمانی که می توانستند بدون پرداخت هزینه در جلسات درمانی با آموزشی شرکت کنند، تمایلی برای جلسات بلند مدت نداشتند (هیت ، ۱۹۹۵، نقل از شری، ۲۰۰۷) همچنین مطالعات نشان داده اند که مداخله های کوتاه مدت در امر مشاوره، هم موجب تسریع در روند تغییر می شوند و هم در زمان و هزینه صرفه جویی می گردد (دیویس و آزبورن ، ۱۳۸۶). مادران نیز همانند سایر مراجعان، تمایلی به صرف وقت زیاد برای شرکت در جلسات آموزشی و درمانی ندارند و همین مسئله آنها را از انجام اقدامات درمانی برای حل مشکلات کودکانشان باز می دارد و همانطور که اشاره کردیم اگر برای درمان مشکلات کودکان در سنین پایین اقدام شود متاسفانه عواقب منفی را به دنبال خواهد داشت که هم کیفیت زندگی کودک و هم خانواده را در سالهای بعد، پایین می آورد. لذا فراهم کردن شیوه درمانی و آموزشی که در کوتاه مدت نتایج مثبتی را ایجاد کند، ضروری به نظر می رسد.

اهداف پژوهش

هدف کلی

  • تعیین اثربخشی آموزش گروهی والدگری راه حل محور به مادران، بر کاهش مشکلات برونی سازی شده کودکان پیش دبستانی

اهداف اختصاصی

  1. تعیین اثر بخشی آموزش گروهی والدگری راه حل محور بر کاهش رفتارهای پرخاشگری کودک

۲- تعیین اثر بخشی آموزش گروهی والدگری راه حل محور ہر کاهش رفتارهای قانون شکنی کودک

اهداف کاربردی

۱-­ارائه روشی کاربردی به والدین، به منظور رفع مشکلات رفتاری کودکانشان و داشتن تعاملات مناسب با آن ها .

۲- ارائه روش کاربردی و کوتاه مدت به روانشناسان و مشاوران کودک در درمان مشکلات رفتاری کودکان با استفاده از روش آموزش والدین.

فرضیه های پژوهش

فرضیه کلی:

*آموزش گروهی والدگری راه حل محور به مادران، موجب کاهش مشکلات برونی سازی کودکان پیش دبستانی می شود.

فرضیه های اختصاصی

۱-آموزش گروهی والدگری راه حل محور به مادران، رفتارهای پرخاشگری کودکان پیش دبستانی را کاهش می دهد.

۲- آموزش گروهی والدگری راه حل محور به مادران، رفتارهای قانون شکنی کودکان پیش دبستانی را کاهش می دهد

متغیرها

متغیر مستقل: آموزش گروهی والدگری راه حل محور

تعریف نظری: آموزش گروهی والدگری راه حل محور، یک مدل گروهی با جهت گیری بهزیستی خانواده است که به جای تأکبد و شناسایی مشکلات و آسیب شناسی والد گری، روی منابع و توانمند بهای والدین سرمایه گذاری می کند و تلاش می کند که به والدین، فرایند رویکرد راه حل محور را به عنوان روشی از حل مسائل و دستیابی به اهداف نشان دهد (سلکمن، ۱۹۹۱).

تعریف عملیائی: منظوره تکنیک های آموزش گروهی والدگری راه حل محور است که توسط سلکمن (۱۹۹۱) در ۶ جلسه طراحی شده است.

متغیر وابسته: مشکلات برونی سازی

تعریف نظری: مشکلات برونی سازی، الگو های رفتار غیر انطباقی کودکان در موقعیت های مختلف هستند که مشکلاتی برای دیگران ایجاد می کند (ماش و دوزوریس ، ۲۰۰۳) و شامل رفتار های ضد اجتماعی، بی بی توجهی، نافرمانی، تحریک پذیری و پرخاشگری می شوند (ترتر، ۲۰۰۵).

تعریف عملیاتی: در این پژوهش مشکلات برونی سازی بر حسب نمره بدست آمده از مجموع در مقیاس و رفتار پرخاشگرانه و و و نادیده گرفتن قواعد و در فرم چک لیست رفتاری کودک (CBCL) از مجموعه فرم های سنجش آشتنباخ (۲۰۰۱) – که توسط والدین تکمیل می شوند، ستجده شد( آشنباخ و رسکورلا ،۲۰۰۱).

متغیر کنترل: سن کودکان

فصل دوم

مقدمه

در این فصل ابتدا به پیشینه نظری در مورد مشکلات بیرونی سازی و رویکرد درمانی و مشاوره ای راه حل محور و برنامه آموزش والدگری راه حل محور خواهیم پرداخت، سپس به تحقیقات انجام شده در این زمینه ، در داخل و خارج از کشور اشاره می شود.

مبانی نظری

روانشناسی مرضی تحولی

اخیرا توجه و علاقه به مطالعه آسیب شناسی کودک، افزایش یافته است. این به دلیل رشد این واقعیت است که از یک طرف بسیاری از مشکلات دوران کودکی، پیامدهای بلند مدتی دارند که هم برای کودک و هم خانواده و جامعه هزینه زیادی را ایجاد می کنند و از طرف دیگر بسیاری از اختلالات بزرگسالی ریشه در تجربیات دوران اولیه کودکی دارند، بنابراین در هر چه بهتر اختلالات کودکی باعث رشد برنامه های مؤثر پیشگیری و مداخله می گردد (ماش و دوزوریس، ۲۰۰۳). هرگاه کودکان کنترلشان را از دست بدهند، یا رفتار پیش بینی نشده ای از آن ها سر بزند و با رفتارشان نامعقول و بی معنا شود، والدین و مربیان آنها نگران می شوند و هر گاه این رفتارها شدید و مداوم باشند، مسئله مشکل دار بودن با اتابهنجاری کودکان مطرح می گردد. واقعیت این است که به طور کلی علائم تابهنجاری روانی دوران کودکی، به تعبیری همان پاسخ های رفتاری، شناختی و هیجانی هستند و دلیل آن که بد کار کردی تلقی می شوند، به کثرت، مداومت و شدت بیش از حد آنها بر می گردد، بنابراین تفاوت اکثر اختلالات دوران کودکی با رفتارهای بهنجار در کمیت آنهاست (هربرت ، ۱۳۸۴). قرار گرفتن کودک در فرایند رشد ، رسش و تغییرات قابل مشاهده در رفتار های عاطفی و شناختی و هیجانی، ناتوانی در قضاوت بین درست و نادرست و کنترل برخی از رفتارهای خود، تصمیم گیری آسیب شناختی در مورد رفتار های وی را دشوار می سازد و چنین ایجاب می کند که بهنجار و نا بهنجار را با تاکید بر قابلیت ها و انتظار های سنتی و رشدی کودکان و نوجوانان تبیین کنیم. از پژوهش ها استنباط می شود که در اصل تناسب سنی و پیش بینی آینده در تشخیص رفتار های بهنجار و نا بهنجار در نظر گرفته شود. بر اساس اصل تناسب سنی برای تشخیص رفتارهای نابهنجار باید انتظارات سنتی را در نظر گرفت و بر اساس اصل پیش بینی آینده باید معلوم کنیم که آیا رفتار مورد نظر در رشد و گسترش سازگاری و بهزیستی کودک تولید اشکال می کند یا نه (لطفی کاشانی و وزیری، ۱۳۸۱)؛ برای مثال نافرمانی و لجبازی کودکی، سه ساله معنای کاملا متفاوتی از همین رفتار در کودکی ده ساله دارد، بنابراین اکثر مؤلفان ضابطه انحراف از هنجارهای متناسب با من را برای قضاوت در مورد مسئله بهنجاری و مرضی در کودکی پذیرفته اند و یک – نلسون و اسراییل، ۲۰۰۹؛ کندال ، ۲۰۰۰).

طبقه بندی اختلالات دوران کودکی

اگر چه از نظر متخصصان بالینی یکی از اهداف اساسی ارزیابی کودک این است که رفتار او در کدام بخش از پیو سٹار رفتار های انطباقی و غیر انطباقی قرار می گیرد، اما اینکه رفتار چگونه طبقه بندی می شود، بستگی به این دارد که چه سیستم طبقه بندی ای بکار گرفته شود. در سیستم مهم و اساسی که در حال حاضر برای طبقه بندی رفتار های مشکل ساز و اختلالات کودکان و نوجوانان مورد استفاده قرار می گیرد، عبارتند از : طبقه بندی مقوله ای و طبقه بندی ابعادی (ویلمشرت ، ۲۰۰۵).طبقه بندی مقوله ای در این سیستم، مقوله با اختلال هایی با ماهیت کاملا مجزا و متمایز از هم تعریف می شوند که شامل ویژگی نشانه های مشخصی هستند و هر پدیده که واجد ویژگی های مورد نظر باشد، در آن مقوله فرار می گیرد (کندال ۲۰۰۰). کاربرد وسیع؛ نشانه شناسی جامع و کامل بودن مستندات، مشخصه های تشخیصی، مشخصه های ستی، جنسیتی و فرهنگی خاص؛ گزارش شیوع و سیر بیماری و الگوهای خانوادگی، از ویژگی های مثبت این نوع طبقه بندی به حساب می آیند. هر چند سیستم مقوله ای، در تشخیص گذاری های پزشکی مفید واقع می شود، ولی به ندرت در مورد اختلالات روانی سودمند است (ویلمشرت، ۲۰۰۵). به عقیده برخی از مؤلفان، بسیاری از مشکلات دوران کودکی به سادگی و به طور دقیق، در هر مقوله ای جای نمی گیرند. مثلا ممکن است کودکی که تفاوت آشکاری با همسالان خود دارد و انحراف کامه مشخصی از هنجارهای مرتبط با سنش نشان می دهد، بر اساس DSM واجد هیچ اختلالی نباشد (کندال، ۲۰۰۰). از طرف دیگر میزان بالای رخداد همزمان اختلال ها در کودکان و همپوشی نشانه های یک اختلال با اختلال دیگر، استفاده از این سیستم طبقه بندی را برای مشکلات کودکان و نوجوانان با مشکل روبرو می سازد (ویلمشرت، ۲۰۰۵). از بین سه اختلال برونی سازی، تنها در اختلال نافرمانی مقابله ای ODD , اختلال بیش فعالی و کمبود توجه ADHD است که تحت عنوان اختلال رفتار مخل در DSM (که بر اساس طبقه بندی مقوله ای بنا شده است) برای کودکان قبل از دبستان تشخیص گذاری می شوند. اما تشخیص اختلال سلوک به ندرت در کودکان زیر ۵ یا ۶ سال دیده می شود، زیرا دبدن نشانه های این اختلال در کودکان پایین تر از این سن، سخت است (کمپل، ۲۰۰۲).

طبقه بندی ابعادی

در حالی که در یک نظام مقوله ای، طبقه بندی بر اساس حضور یا عدم حضور یک رگه انجام می گیرد، در نظام ابعادی، طبقه بندی بر مبنای کمیت با فراوانی رگه صورت می پذیرد (دادستان، ۱۳۸۳), سیستم ابعادی، اشکال بالینی را بر حسب کمیت صفات، طبقه بندی می کند تا انتساب طبقات و برای توصیف پدیده هایی مفید ثر است که انتشار مستمر داشته و فاقد مرزهای واضح هستند (کاپلان و سادوک ، ۱۳۸۲). در خصوص مشکلات مربوط به کودکان، رویکردهای ابعادی، شماری از ابعاد یا صفت های نسبتا مستقل را بیان می کند که همه کودکان آنها را در درجات مختلف دارا هستند (لرنر ، جاکوب و ورتلیب ، ۲۰۰۲). سیستم ابعادی بیان می کند که نشانه های سلامت روان کودک روی یک پیوستار رشد طبیعی فرار می گیرد. به عنوان مثال، به جای اینکه گفته شود کودک دارای اختلال ADHD است، می توان گفت که کودک نسبت به کودکان دیگر کم توجهی و تحریک پذیری بیشتری دارد. این دیدگاه برای کودکان، کمتر برچسب زننده است و یک استراتژی مدیریتی کل نگرایانه را نسبت به یک مدل پزشکی محدود کننده فرا می خواند و در خصوص برخی از نشانه ها اعتبار قابل پیش بینی تری نسبت به مدل تشخصی دارد (تسکر ، مک کلار و آسرین ، ۲۰۰۸). یکی از پر کاربردترین و گسترده ترین پژوهش ها در زمینه اختلال های دوران کودکی که از رویکرد ابعادی پیروی می کند، تظام مبتنی بر تجربه اشتنباخ است (آشنباخ و رسکورلا، ۲۰۰۱). بر اساس این رویکرد ابعادی، دو بعد وسیع آسیب شناسی کودک عبارتند از: مشکلات پرونی سازی با کم مهار شده و مشکلات درونی سازی یا بیش از حد مهار شده (رینولد ، ۱۹۹۲، تقل از ماش و دوزویس، ۲۰۰۳). بعد برونی سازی، الگوهای رفتار غیر انطبافی (پرخاشگری و رفتار های ضد اجتماعی) کودکان در موقعیت های مختلف است که مشکلاتی برای دیگران ایجاد می کند، در حالی که بعد درونی سازی، معمولا احساسات و حالت هایی را که معطوف به درون با نهفته مانده هستند افسردگی، اضطراب، در بر می گیرد (ماش و دوزوریس ۲۰۰۳). هر چند سیستم های ابعادی، صرفه جویی در اطلاعات و افزایش پایایی را ممکن می سازند، در عین حال محدودیت هایی دارند، از جمله این که در قلمروهای بالینی و پژوهشی در مقایسه با نظام مقوله ای کمتر می توانند مفید واقع شوند و نیز توصیف های ابعادی رقمی، به مراتب کمتر از اسامی مطلق اختلالات روانی آشکار و صریح هستند ( کاپلان و سادوک، ۱۳۸۲).

نشانه های رفتار برونی سازی

رفتار های برونی سازی شامل طیف وسیعی از رفتار های مختل، در هم گسیخته ، تا خوانده و آشکار می شوند. کودکان دارای رفتار های برونی سازی معمولا پرخاشگر هستند و سطوح بالای فعالیت و تکانشگری را نشان می دهند و رفتارهایشان می تواند بصورت کلامی و فیزیکی، باعث آزار و اذیت دیگران شود (ویلمشرت، ۲۰۰۸). چهار نشانه رفتاری عمده این کودکان در اینجا شرح داده می شود که عبارتند از: پرخاشگری، رفتارهای ضد اجتماعی، بیش فعالی و رفتار های بی عاطفگی.

الف) پرخاشگری

پرخاشگری شامل رفتارهای فیزیکی و کلامی است که به دیگران (کودکان، بزرگسالان و حیوانات) صدمه وارد می کند (APA ء ۱۹۹۴ نقل از لیو ، ۲۰۰۴). بین یک کودک پرخاشگر و کودکی که بعضی وقت ها رفتار های پرخاشگرانه نشان می دهد، تفاوت وجود دارد. یک کودک پرخاشگر یاد گرفته است که از اجبار، تهدید و نا فرمانی به عنوان روشی برای کنترل افراد با موقعیت ها، استفاده کند. اما کودکی که بعضی

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
  • رشته تحصیلی مشاوره توانبخشی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی سمیه رامین روانشناس، سمیه رامین مشاور، سمیه رامین روان درمانگر، سمیه رامین روانپزشک، سمیه رامین متخصص اعصاب و روان، سمیه رامین روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی مشاوره
تصویر
سمیه رامین
مشاور کودک
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر