منو
X

تصویر
سید حسین حسینی
روانشناس بالینی و فردی
(4)
آمار این متخصص
(4) رای
0%

دقت

80%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

100%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

40%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

سید حسین حسینی هستم، فارغ التحصیل روانشناسی تربیتی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه خوارزمی در سال ۱۳۹۱، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “تاثیر یادگیری مشارکتی بر انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی درس روان شناسی پایه سوم دبیرستان” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه خوارزمی

پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی تربیتی

عنوان:

تاثیر یادگیری مشارکتی بر انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی درس روان شناسی پایه سوم دبیرستان

استاد راهنما:

دکتر غلامرضا صرامی

استاد مشاور:

دکتر پروین کدیور

نگارش”

سید حسین حسینی

بهمن ۱۳۹۱

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه

بیان مساله

اهمیت و ضرورت

اهداف و سوالات پژوهش

تعاریف نظری عملیاتی

فصل دوم: ادبیات پژوهش

بادگیری مشارکتی

تعریف و تبیین رویکرد یادگیری مشارکتی

سه دیدگاه نظری بر مبنای مشارکت و همکاری

مقایسه رویکرد یادگیری مشارکتی با رویکرد یادگیری رقابتی و انفرادی

تاثیرات آموزشی و پرورشی یادگیری مشارکتی

مدل یادگیری مشارکتی اسلاوین

روش یادگیری مشارکتی اسلاوین و مراحل اجرای آن

تفاوت های جنسیتی در یادگیری مشارکتی

شرایط اساسی همکاری دو گروه

محدودیت کاربرد یادگیری مشارکتی

انگیزش

تعاریفی از انگیزش

انگیزش تحصیلی

نظریه های انگیزش

خلاصه ای از نظریه های انگیزش

عوامل موثر بر انگیزش تحصیلی

انواع انگیزه

انگیزه درونی

انگیزه بیرونی

بی انگیزگی

یادگیری مشارکتی و انگیزش

پیشرفت تحصیلی

عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی

تفاوت های جنسی در پیشرفت تحصیلی

یادگیری مشارکتی و پیشرفت تحصیلی

سرور تحقیقات قبلی

تحقیقات خارجی

تحقیقات داخلی

جمع بندی و نتیجه گیری نهایی

فصل سوم: روش شناسی پژوهش

روش انجام تحقیق

طرح تحقیق

جامعه آماری

نمونه و روش نمونه گیری

نحوه ی اجرای پژوهش

ویژگی های تحقیق نیمه آزمایشی

طرح در روش نیمه تجربی

اهتبار درونی تحقیق

عوامل موثر بر اعتبار درونی

ابزار جمع آوری اطلاعات

*پرسش نامه انگیزش تحصیلی

*روش یادگیری مشارکتی

* آزمون عملکرد تحصیلی معلم ساخته

روش تجزیه و تحلیل اطلاعات

فصل چهارم: بافته های پژوهش

مقدمه

نتایج توصیفی تحقیق

*میانگین و انحراف استاندارد مولفه ها به تفکیک گروه ها و موقعیت آزمون (دختران)

*میانگین و انحراف استاندارد مولفه ها به تفکیک گروه ها و موقعیت آزمون (پسران)

یافته های استنباطی پژوهش

* تحلیل واریانس یک طرفه F جهت تجزیه و تحلیل تفاوت بین گروه ها در پیش آزمون( آزمودنی های دختر )

*تحلیل واریانس یک طرفه F جهت تجزیه و تحلیل تفاوت بین گروه ها در پیش آزمون آزمودنی های پسرا |

*آزمون tنمرات اختلافی متغیر پیشرفت تحصیلی در گروه های آزمایش و کنترل (پسر و دختر)

* آزمونt نمرات اختلافی متغیر انگیزش تحصیلی در گروه های آزمایش و کنترل (پسر و دختر)

*آزمونt انصرات اختلافی متغیر انگیزش درونی در گروه های آزمایش و کنترل پسر و دختر)

* آزمون t نمرات اختلافی متغیر انگیزش بیرونی در گروه های آزمایش و کنترل (پسر و دختر)

* آزمون t نمرات اختلافی متغیر بی انگیزگی تحصیلی در گروه های آزمایش و کنترل پسر و دختر

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

* سوال اول

* سوال دوم

* سوال سوم

*سوال چهارم

* سوال پنجم نتیجه گیری

محدودیت های پژوهش

پیشنهادات اجرایی و کارکردی

پیشنهاداتی برای پژوهش های آینده

منابع

چکیده:

هدف از این پژوهش بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی بر انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دوره دبیرستان در درس روان شناسی بود. بدین منظور تعداد ۹۴ دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. روش تدریس یادگیری مشارکتی (روش اصلاحی اسلاوین) به مدت یک نیمسال تحصیلی در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل به شیوه سنتی آموزش دیدند. ابزار مورد استفاده پژوهش، پرسش نامه ی انگیزش تحصیلی (AMS) و آزمون معلم ساخته درس روان شناسی بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد ) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس یک راهه به منظور تجزیه و تحلیل تفاوت های بین میانگین گروه های آزمایش و کنترل در پیش آزمون و أ اختلافی برای مقایسه ی دو گروه مستقل) تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بعد از اجرای روش یادگیری مشارکتی، این روش تاثیر قابل توجهی بر پیشرفت تحصیلی دختران و پسران در گروه آزمایش داشت. همچنین یافته ها نشان داد که اثر یادگیری مشارکتی بر انگیزش تحصیلی در دختران نسبت به گروه کنترل معنادار است اما بین پسران و گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین یافته ها نشان داد که اثر یادگیری مشارکتی بر انگیزش درونی در دو جنس نسبت به گروه کنترل معنادار است ولی اثر آن بر انگیزش بیرونی فقط در دختران معنادار بود. یافته ها همچنین نشان داد که یادگیری مشارکتی بی انگیزگی تحصیلی را در هر دو جنس کاهش می دهد. به طور خلاصه می توان گفت که یادگیری مشارکتی اثر تاثیر گذاری بر انگیزش تحصیلی بخصوص در بین دختران دارد.

کلید واژه ها: یادگیری مشارکتی، پیشرفت تحصیلی انگیزش تحصیلی، انگیزش درونی، انگیزش بیرونی ، بی انگیزگی

مقدمه

پیشرفت علم و گسترش دامنه علوم مختلف ، ضرورت کسب معلومات بیشتر بادوام تر در زمان کوتاه تر را اجتناب ناپذیر می سازد . کیفیت تدریس و ارتباط آن با عملکرد دانش آموزان از موارد مهمی است که همواره کانون تمرکز آموزش دهندگان در هر جای دنیا قرار گرفته و دامنه ی وسیعی از تحقیقات به بررسی تاثیرات عمده ی تدریس پر پیشرفت دانش آموزان پرداخته اند (هاتی ۲۰۰۷ ، راو ،۲۰۰۷) در دنیای اخیر آموزش و پرورش تمامی تلاش ها برای افزایش کیفیت یادگیری در یادگیرندگان است (نیکول ، ۲۰۰۹ ). بنابراین یکی از وظایف متخصصین تعلیم و تربیت شناسایی شیوه های مناسب جهت یادگیری سریع تر و بهتر دانش آموزان و استفاده بهینه فراگیران از زمان محدود آموزشی می باشد. در این میان در نظام آموزشی هر کشوری معلمان بیشترین و برترین نقش را برعهده دارند، آنان می توانند با به کارگیری روش های تدریس فعال چهره آموزش را دگرگون و فضای مدرسه را به فضای محبت مرشد و بالندگی میدل کنند . یکی از روش های فعال که کارایی و اهمیت آن به اثبات رسیده روش باد گیری مشارکتی است ، معلمان با به کار گرفتن این روش کیفیت تدریس ، انگیزه دانش آموزان و لذت بردن دانش آموز از جو کلاس را افزایش می دهد جانسون و جانسون ،۲۰۰۰) .اجرای یادگیری مشارکتی می تواند گام بزرگی در تغییر نظام آموزشی و نحوه تدریس در مدارس باشد، اجرای یادگیری مشارکتی مستلزم نگرش دوباره و تازه به امر تدریس در مدارس ، کلاس، دانش آموز و معلم می باشد. برای یک آموزش اثر بخش و مؤثر باید محیطی حاصل شود که نوعی مشارکت فعال بین مربی و دانش آموزان ایجاد شده باشد. زیرا بدون وجود این مهم، یادگیری یک فعالیت یک جانبه است و مقبولیت کافی ندارد . درک درست از روش یادگیری مشار کنی و به کار گیری آن این امکان را را به معلمین می دهد که قادر باشند قراگیرانی تربیت نمایند که بتوانند از دانش خود به طور موثر در جهت با هم بودن استفاده نمایند . یادگیری مشارکتی در دهه های اخیر از جمله روش های فعالی است که توجه صاحب نظران تعلیم و تربیت را به خود معطوف داشته است روش های فعال ، علاوه بر این که به طور مستقیم در عملکرد دانش آموزان و تعمیق بخشیدن به یادگیری آنان موثر است با توجه به خصوصیاتی که این روش ها دارند از قبیل درگیر کردن دانش آموزان به موضوع درس همکاری دانش آموزان با یک دیگر پرس و جو از دیگران برای یافتن مطالب علمی و مواردی از این قبیل در رشد خصوصیات شناختی رفتاری ، عاطفی و به خصوص در ایجاد نگرش مشیت آن ها تاثیر به سزایی دارند. به اعتقاد فلدر (۲۰۰۱) در رویکرد های سنتی بیشتر وقت کلاس در اختیار معلم است دانش آموزان شنونده و بیننده بوده و به صورت انفرادی روی تکالیف درسی کار می کنند . در نتیجه فرصت های کمتری برای تعامل ، و هم اندیشی فراهم گردیده و روحیه ای همکاری تقویت نمی شود . معلم محوری مهمترین مشخصه رویکرد سنتی محسوب می شود . در مقابل در رویکرد مشارکتی ، یادگیری به صورت فعال ایجاد می شود زیرا دانش آموزان فرصت می باید نسبت به حل کردن مسائل ، پاسخ دادن به مسائل ، تنظیم راه حل های خود و بحث کردن و توضیح دادن اقدام نمایند . در نتیجه احساس مسولیت فردی و روابط درون گروهی مثبت تقویت می شود . بر این اساس به نظر می رسد بادگیری مشارکتی الگوهای تدریس مناسبی برای افزایش انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی باشد.

بیان مساله

بحث یادگیری فعال و یادگیرندگان فعال امروز در مباحث تربیتی جایگاه ویژه ای دارد. یادگیری فعال پایدارترین نوع یادگیری است که در این نوع یادگیری بادگیرنده بیش از یاددهنده در فرایند یادگیری سهم دارد. و همچنین دانش آموزان ترغیب می شوند از طریق درگیر شدن فعال در مفاهیم و اصول، عمدتا خودشان یاد بگیرند و آموزگاران دانش آموزان را ترغیب می کنند تجربیاتی داشته باشند و آزمایش هایی را اجرا کنند که به آنها امکان دهد خودشان اصول را کشف کنند (ون من و همکاران ،۲۰۰۵). اما در نظام آموزشی ایران بیشتر معلمان با تکیه بر روش های سنتی به ویژه، سخنرانی، شاگردان را به حفظ و تکرار مفاهیم علمی ترغیب می کنند، ولی علی رغم اینکه در محافل علمی و تربیتی و حتی اجرایی صحبت از فعال بودن دانش آموز رشد فکری و آزاد اندیشی می شود، اما عملا چنین رویکردهایی جنبه ی شعار گوته به خود گرفته اند. از سوی دیگر صحبت از تقویت روحیه ی همکاری و رفاقت در بین دانش آموزان و رشد اجتماعی آنان می شود. اما در عمل نه تنها گام مؤثری در این راستا برداشته نمی شود بلکه اغلب اوقات همکاری و رفاقت به نوعی رقابت تبدیل می شود که نتیجه ی آن افزایش حس حسادت، کینه و دشمنی در بین شاگردان است (کرامتی،۱۳۸۴). به اعتقاد کارشناسان تعلیم و تربیت دانش آموزانی که از طریق یادگیری فعال به یادگیری می پردازند نه تنها بهتر فرا می گیرند بلکه از یادگیری لذت بیشتری هم می برند. زیرا آنها به جای اینکه شنوده صرف باشند فعالانه در جریان یادگیری مشارکت می کنند و خود را مسئول یادگیری خویش می دانند ( گاردنر و جولر، ۲۰۰۰). مشاهدات و اندازه گیری هایی که در طی سال ها در کلاس های درس انجام گرفته نشان می دهد که شیوه های آموزش سنتی یک معلم، به تنهایی حدود یک سوم از وقت کلاسی را صحبت می کنند و به طور نسبی معلم ۵۰ درصد وقت کلاس را به حرف زدن اختصاص می دهد. بنابراین، به نظر می رسد که هر گونه سرمایه گذاری در آموزش و پرورش اعم از تغییر کتبه بهبود وضعیت امکانات آموزشی و کمک آموزشی – بدون تغییر دادن شیوه های آموزشی معلمان امری بی ثمر است (کاتلین و همکاران۲۰۰۳) یکی از جایگزین های مناسب برای روش های تدریسی سنتی روش یادگیری مشارکتی است. یادگیری مشارکتی اشاره به روش های آموزشی دارد که در آن ها دانش آموزان در گروه های کوچک کار می کنند و تمام اعضای گروه به پیشرفت یک دیگر در یادگیری کمک می کنند (جونز هاپکینز ، ۲۰۱۰). یادگیری مشارکتی یکی از گسترش یافته ترین و مفیدترین حوزه های نظریه پژوهشی و عملی در تعلیم و تربیت است. این شیوه به طور گسترده در تمام سطوح آموزش از پیش دبستانی گرفته تا سطوح دانشگاهی در یادگیری ریاضیات، خواندن، علوم تجربی و مطالعات اجتماعی به کار گرفته شده است (یانگ ، ۲۰۰۵). در این شیوه، برخلاف شیوه های سنتی یادگیری، همچون روش حفظ و تکرار، فرآیند یاددهی و یادگیری بر محور دانش آموز بوده و معلم ضمن حفظ نفش مدیریتی خود در کلاس، در ایجاد و سازماندهی فعالیت ها و تجارب یادگیری برای فراگیران نقش اساسی بازی می کند. معلم موضوعات درسی مشخص شده را برای بحث و حل مسائل به گروه ها ارائه کرده و خود به طور مداوم، بر فعالیت های اعضای گروه نظارت می کند و این دانش آموزان هستند که با بیان نظرات و عقاید خود پیرامون مسائل مطرح شده در گروه، ضمن برقراری رابطه ی درونی و چهره به چهره با هم تیمی های خود در نهایت به انجام دادن تکالیف مشترک بین همه ی اعضای گروه پرداخته و در این میان برای کسب امتیاز و نصرات قابل قبول، با هم تشریک مساعی می کنند طرفداران رویکرد یادگیری مشارکتی اشاره می کنند که از طریق کار مشارکتی، دانش آموزان نقش فعالی را در فرایند یادگیری بر عهده می گیرند ( گاتلین و همکاران، ۲۰۰۳) . شواهد تحقیقاتی نشان می دهد، بیشتر مسائلی که در روش سنتی و غیر فعال به چشم می خورد در رویکرد یادگیری مشارکتی به حداقل می رسد. مثلا تتایج مطالعه ای که در خصوص مقایسه روش یادگیری مشارکتی و سنتی انجام شده است که یادگیری مشارکتی، عزت نفس، میزان تمرکز روی تکالیف لذت بردن از کلاس و مدرسه و عشق به یادگیری را افزایش و وابستگی به معلم را کاهش می دهد وایکر و تانری ، ۱۹۹۷). و همچنین یادگیری مشارکتی به عنوان روشی تلفی می شود که برای بهبود فرآیند یادگیری و تفکر بسیار موثر است (یولریک – ماری کروس و همکاران، ۲۰۰۹). یکی از روش های تدریس که باعث بالابردن انگیزش می شود یادگیری مشارکتی است ( گیلیس، أشمن وترول، ۲۰۰۸ جانسون و سایرین (۱۹۹۸) دریافتند که روش یادگیری مشارکتی برای جذب دانش آموزان جهت شرکت فعالانه در انجام تکالیف یادگیری و افزایش انگیزش بسیار سودمند است روش یادگیری مشارکتی باعث ارتقای سطح انگیزشی دانش آموزان بی انگیزه و تلاش بیشتر آن ها در فرایند یادگیری می شود. انگیزش تحصیلی تمایل یادگیرنده جهت مشغول شدن به فعالیت یادگیری تلاش مستمر در انجام و به پایان رساندن آن فعالیت است و همچنین عامل موثر در یادگیری و پیشرفت تحصیلی یادگیرندگان است. او لترز ،۱۹۶۶). انگیزش را به دو دسته درونی و بیرونی تقسیم کرده اند. براساس تعریف فرچایلد و همکاران (۲۰۰۵) انگیزش درونی، تحریک شلن و تعقیب کردن یک فعالیت صرفا به دلیل لذت و ارضایی که از خود آن فعالیت بر می خیزد، است. در انگیزش درونی دانش آموزان به خاطر چالش انگیزی، پیچیدگی و تأهم خوانی تکلیف و یا به دلیل این که تکلیف، احساس شایستگی، تسلط، کنترل و با خود مختاری را تقویت کند، به کوشش وا داشته می شوند( گاتفرید ,۱۹۹۰). در انگیزش بیرونی دانش آموزان تلاش و کوشش خود را برای به دست آوردن آنچه که در مورد علاقه شان است افزایش می دهند. در چنین موردی، تکلیف وسیله ای برای به دست آوردن شی مورد علاقه است (لپر، ۱۹۹۸). بنابراین انگیزش و مشوق درونی، جنبه ای از یک فعالیت است که افراد از آن لذت می برند و برای آن برانگیخته می شوند (گاتفرید، ۱۹۹۰). یادگیری مشارکتی روشی است که یک چهار چوب تعریف شده مناسبی را برای دانش آموزان فراهم می کند که آنها می توانند از سایر اعضای گروه هم یاد بگیرند و هم مطالبی را به دیگران آموزش دهند. یادگیری مشارکتی به عنوان ابزاری در نظر گرفته شده است که می تواند سبب افزایش انگیزه درونی و بیرونی دانش آموزان شود. یادگیری مشارکتی با فراهم کردن موقعیت های چالش برانگیز، فعال کردن دانش آموز ، تقویت کنترل دانش آموزان بر جریان یادگیری و افزایش اعتماد به نفس آنان، منجر به تقویت انگیزه درونی دانش آموزان می شود. همچنین یادگیری مشارکتی منجر به افزایش یادگیری و پیشرفت دانش آموزان می شود که این امر منجر به موفقیت آنان در امر تحصیل و دریافت بازخورد مثبت از طرف دیگران و صعود به مقاطع بالاتر تحصیلی می شود.این موارد به نوبه خود بر افزایش انگیزه بیرونی آنان تاثیر گذارند (وانگ و همکاران، ۲۰۰۸). کار دانش آموزان در گروه های کوچک بر مبنای اهداف آکادمیکی یا اجتماعی تعریف می شود. این به عنوان یک رویکرد تیمی تلفی می شود که موفقیت هر کدام از اعضای گروه به فعالیت سایر اعضای شرکت کننده در فعالیت های گروهی وابسته است مطابق پژوهش جانسون و همکاران (۱۹۹۸) یادگیری مشارکتی یک ابزار آموزش است که در آن دانش آموزان در گروه های کوچک برای افزایش یادگیری سایر اعضای گروه به مقدار زیادی با هم همکاری می کنند. در داخل اعضای گروه کل دانش آموزان گروه برای رسیدن به نتایجی که برای کل گروه سودمند است تلاش می کنند. بر مبنای رویکرد یادگیری مشارکتی معلمان می توانند از این روش به عنوان یک ابزار آموزشی برای تشویق دانش آموزان جهت شرکت فعالانه در تکالیف و فرآیند یادگیری استفاده کنند (ونمن ودنسن ،۲۰۰۵). روش یادگیری مشارکتی برای افزایش انگیزه دانش آموزان که دچار کمبود انگیزه یا بی انگیزگی هستند بسیار مناسب است (بایلر و استومن، ۱۹۹۷) جانسون و سایرین دریافتند که روش یادگیری مشارکتی برای جذب دانش آموزان جهت شرکت فعالانه در انجام تکالیف یادگیری و افزایش انگیزش بسیار سودمند است روش یادگیری مشارکتی باعث ارتقای سطح انگیزشی دانش آموزان بی انگیزه و تلاش بیشتر آن ها در فرایند یادگیری می شود. در روش یادگیری مشارکتی حل کردن تکالیف نیازمند همکاری همه ی اعضای گروه است و در رسیدن به اهداف تمام اعضای گروه سهیم هستند دانش آموزانی که در فرایند یادگیری به روش یادگیری مشارکتی از سطح انگیزش بالاتری برخوردار می شوند به سایر اعضا در یادگیری بهتر کمک می کند (جانسون و جانسون، ۱۹۸۹). کیفیت تدریس و ارتباط آن با عملکرد دانش آموزان از موارد مهمی است که همواره کانون تصرگتر آموزش دهندگان در هر جای دنیا قرار گرفته است و همواره دامنه ی وسیعی از تحقیقات به بررسی تاثیرات عمده ی تدریس بر پیشرفت دانش آموزان پرداخته اند (هاتی، ۲۰۰۷، راو، ۲۰۰۷) در دهه های اخیر ، در حوزه ی عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی، روانشناسان تربیتی به عواملی فراتر از هوش و تجربیات پیشین دانش آموزان توجه کرده اند کلایتون ،۲۰۰۸). از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی استفاده از الگوهای تدریس است که یکی از الگوهای تدریس مهم، آموزش به روش یادگیری مشارکتی است (رادگر” مورای” و کامینگز”، ۲۰۰۷). آموزش به روش یادگیری مشارکتی باعث بهبود عملکرد افراد بعد از فرایند یادگیری می شود. (هانز و برگر، ۲۰۰۷). تحقیقات نشان می دهند یادگیری مشارکتی در بسیاری از موضوعات درسی و پایه ای تحصیلی ، اثر به سزایی بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان داشته است (آنویویاری ۲۰۰۱) نتایج پژوهش جانسون و جانسون (۲۰۰۴). همچنین فقیهی (۱۳۷۱) نشان میدهد که پادگیری مشارکتی در پیشرفت تحصیلی همه دانش آموزان (شامل دختر ، پسر ،قوی، ضعیف و متوسط، شهری با روستایی )، تقریبا به یک نسبت سودمند است که این روش تاثیر مثبتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد (بازرگان، ۱۳۷۶). در زمینه یادگیری مشارکئی تحقیقات زیادی انجام شده است اما در زمینه اثر این نوع پادگیری بر انگیزش تحقیقات کمی انجام شد و نتایج نیز متناقض بوده به طور مثال نیکولز” (۲۰۰۲) در مطالعه ای، تأثیر یادگیری مشارکتی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس هندسه مورد بررسی قرار داد که نتایج نشان داد که دانش آموزانی که در گروه یادگیری مشارکتی بودند، نسبت به دانش آموزانی که در گروه کنترل بودند، از نظر پیشرفت و انگیزش تحصیلی وضعیت بهتری داشتند. همچنین بایلر و اسنومن (۱۹۹۷) در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که روش یادگیری مشارکتی برای افزایش انگیزه دانش آموزان که دچار کمبود انگیزه با بی انگیزگی هستند، بسیار مناسب است. در مقابل کلاین و همکاران (۱۹۹۵) تاثیر روش های یادگیری مشارکتی و فردی را بر روی عملکرد تحصیلی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی، مورد بررسی قرار دادند که نتایج نشان داد دانش آموزانی که به صورت فردی آموزش می دیدند نسبت به دانش آموزانی که به صورت مشارکتی کار می کردند عملکرد تحصیلی و انگیزش تحصیلی بالاتری داشتند.تفاوت های جنسیتی در زمینه میزان ارتباط، و آموزش پذیری می تواند به طور متقابل بر روش تدریس تاثیر داشته باشد (راد گره مورای و کامینگز، ۲۰۰۷). برخی از تحقیقات از این عقیده که دختران به لحاظ نگرش نسبت به برقراری رابطه، وابستگی به دیگران و مشارکت در فعالیت های گروهی در سطح بالاتری نسبت به پسران هستند حمایت می کنند (فول تز و هرزوگ،۱۹۹۱؛ مارکوس و کی تایاما، ۱۹۹۱). از آن جایی که یادگیری می تواند به عنوان یک فعالیت اجتماعی در نظر گرفته شود. برقراری ارتباط و یا عدم برقراری رابطه با دیگران در این فعالیت تاثیر به سزایی دارد. دختران که نگرش مثبت تری نسبت به گرفتن پاداش از طریق یادگیری مشارکتی به عنوان یک فعالیت جمعی دارند از این شیوه ی یادگیری که با آن ها اجازه پیشرفت و موفقیت بیشتر در برقراری رابطه با همکلاسی ها و معلم و رسیدن به اهداف کلاسی از قبل مشخص شده را می دهد، نسبت به پسران بهره گیری بیشتری دارند (راجر، مورای، کامینگر، ۲۰۰۷). بنابراین برخلاف یادگیری مشارکتی که مبتنی بر برقراری رابطه و ایجاد وابستگی بین افراد است شیوه های آموزش رقایتی نمی تواند به اندازه روش های یادگیری مشارکتی بر پیشرفت و موفقیت دختران موثر باشد. پژوهش های صورت گرفته توسط اینگل هارت، بائر (۲۰۰۳) از این عقیده حمایت کرده اند. آن ها دریافتند که دخترانی که از طرف محیط (روش های که بین دانش آموزان احساس رقابت ایجاد می کند) به رقابت تشویق می شوند از پیشرفت تحصیلی پائین تری برخوردار می شوند زیرا دختران همان طور که گفته شد میل به همکاری و ایجاد ارتباط دارند. این در حالی است که پسران در صورتی که از طرف محیط به رقابت تشویق شوند نسبت به دختران عملکرد بهتری خواهند داشت زیرا آن ها بر موفقیت و رسیدن به هدف به جایی برقراری ارتباط تاکید دارند پژوهشهای انجام شده در رابطه با تفاوت های جنسی در زمینه یادگیری مشارکتی دارای ابهام است. از یک سو النسون و بوی کین (۱۹۹۴) گزارش کرده اند که دختران در مدارسی که به روش یادگیری مشارکتی آموزش داده می شد نسبت به پسران هم پیشرفت بیشتری را به دست آورده بودند و هم در مولف های چون زمان انجام تکلیف، نگرش مثبت نسبت به پاداش، ارزش قائل شدن برای یادگیری، و اعتماد به توانایی های خود، نسبت به پسران نمرات بالاتری را کسب کرده بودند. فولتز و هر زونگ (۱۹۹۱) گزارش کرده اند که در فعالیت های گروهی و تعامل بین افراد، دختران نسبت به پسران در سطح بالاتری قرار دارند در حالی که در فعالیت های مستقل و رقابت جویانه پسران نسبت به دختران در سطوح بالاتری می باشند. در مقابل اسپرینگر و همکاران (۱۹۹۹) در فراتحلیلی که بروی دانش آموزان ریاضی و علوم انجام دادن دریافتند که تفاوت معناداری بین یادگیری و پیشرفت تحصیلی در گروه های کوچک مانند یادگیری مشارکتی و یا یادگیری دو جانبه، بین دختران و پسران وجود ندارد. گلبک و سیناگرا (۲۰۰۰) در پژوهش خود به صورت تصادفی گروهی از دانش آموزان دختر و پسر را در گروه های مختلط و هم جنس قرار دادن و آموزش به روش یادگیری مشارکتی را بر روی آن ها اعمال کردند و یک گروه هم به عنوان گروه گواه در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد بین دختران و پسران سه گروه در میزان یادگیری و انجام تکالیف فضایی تفاوت معناداری وجود ندارد. پژوهش های انجام شده در رابطه با تفاوت های جنسی نیز در زمینه انگیزش تحصیلی نیز دارای ابهام است. از یک سو والرند و همکاران (۱۹۹۲) نشان دادند که دانش آموزان دختر در مقایسه با پسران از انگیزش درونی بیشتری برخوردارند و از لحاظ انگیزش خود مختارند. از طرف دیگر کو کلی و همکاران (۲۰۰۱) در پژوهشهای خود نتوانستند ثابت کنند که دانش آوزان دختر در مقایسه با پسران از انگیزش درونی بیشتری برخوردارند. تحقیقات در زمینه جنسیت بر یادگیری بیانگر این نکته است که در نظر گرفتن تفاوت های جنسی در برنامه آموزشی لازم به نظر می رسد و در نظر گرفتن تفاوتها بین جنسیت ها در برنامه ریزی های آموزش نتایج مطلوبی به همراه خود داشت. لذا شناخت تفاوتهای جنسی دانش آموزان در فرایند یادگیری مشارکتی و انگیزش تحصیلی با توجه به نوع روش تدریس یکی از موضوعات مهم و اساسی است که باید مورد توجه پژوهشگران و مسئولین آموزش و پرورش قرار گیرد. با توجه به آن چه گفته شد هم در زمینه اثر یادگیری مشارکتی بر انگیزش تحصیلی نتایج متناقضی به دست آمده و هم اینکه نتایج بادگیری مشارکتی و انگیزش تحصیلی در بین دو جنس نیز متناقض بوده است. با توجه به این عوامل و با در نظر گرفتن این نکته که اگر یادگیری مشارکتی پر انگیزش تحصیلی تاثیر گذار است، نوع این تاثیر بر انگیزش درونی، بیرونی و بی انگیزگی به چه شکلی است، تحقیق حاضر به بررسی اثر یادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی و انگیزش تحصیلی (درونی، بیرونی و بی انگیزگی) در بین دانش آموزان دختر و پسر دوره دبیرستان در درس روانشناسی می پردازد. به همین دلیل پژوهشگر در این تحقیق می خواهد به این سوال پاسخ دهد که أبا یادگیری مشارکتی با توجه به جنسیت دانش آموزان در انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی تأثیر متفاوتی دارد ؟

اهمیت و ضرورت تحقیق

در هر جامعه ای از معلمان انتظار می رود که همگام با تغییر و تحولات تکنولوژی در زمینه کار و رشته خود پیش رونده زبرا در دنیای معاصر آموزش و تدریس از جمله مسائل و فرآیند های پیچیده ای است که ارائه آنها به شیوه سنتی دیگر مؤثر و کار آمد نخواهد بود و ارائه یک جانبه مطالب از سوی معلمان رونویسی مطالب از روی تخته سیاه بدون اینکه دانش آموز فرصتی برای مشارکت و یادگیری داشته باشد، حفظ طوطی وار و کورکورانه مطالب بدون آنکه شاگردان تأمل و تعمفی در آن داشته باشند و تماشاگر بودن دانش آموزان ، در واقع آنها را به طوطی وار از بر کردن و پس دادن مطالب کلیشه ای تبدیل می کند و فرصت اندیشیدن و خلاقیت را از آنها می گیرد. تلاش برای حفظ و ادامه روشها و شیوه های سنتی تدریس ، تلاش در جهت ثابت نگه داشتن حرکت و جریان زمان استر کرامتی، ۱۳۸۴ در روش های سنتی که امروزه از آنها به عنوان روش های غیر فعال یاد می شود، معلم نقش فعالی در جریان تدریس داشته، مطالب را به طور شفاهی در کلاس بیان کرده و دانش آموزان فقط باید صحبت های او گوش داده و مطلب مورد نظر را حفظ کنند. در چنین شریطی زمینه های لازم برای پیشرفت تحصیلی و انگیزش تحصیل و رشد فکری شاگردان نیز از تأثیرات نامطلوب این شرایط بی نصیب نمی ماند. به همین دلیل امروزه موضوع روشهای آموزش فعال ، یادگیری فعال و یادگیرنده فعال جایگاه ویژه ای در مباحث تربیتی پیدا کرده است. تحقیقات نشان می دهد یکی از روشهای فعال که مؤثر بوده است و مشکلات را به حداقل می رساند رویکرد یادگیری مشارکتی است (باتری ۲۰۰۳ ). دانش آموزان که از طریق یادگیری مشارکتی به یادگیری می پردازند، بهتر یاد می گیرند و از تجربه ی یادگیری لذت بیشتری می برند به نظر بین و ویتاکر (۲۰۰۰) یکی از مهمترین راهبرد های فعال کردن دانش آموزان در فرایند یادگیری استفاده از گروه های مطالعه و فراهم کردن فرصت بحث و تبادل نظر است. به نظر می رسد از طریق یادگیری مشارکتی بهتر می توان چنین فرصتی را فراهم کرد زیرا در این روش دانش آموزان در قالب گروه های کوچک ناهمگون برای رسیدن بر هدف مشترک با یکدیگر کار می کنند و تلاش می کنند تا یادگیری خود و دیگران را به حداکثر برسانند( گو کال، ۱۹۹۵ آنویویازی، ۲۰۰۱).یادگیری مشارکتی موجب می شود تا مهارتهای شنیداری، نوشتاری، توصیفی – تحلیلی و خواندن توسعه پیدا کند (ولینگ ،۱۹۹۹) ، به گونه ای که دانش آموزان قادر شوند مسائل پیچیده درسی را به ویژه در سطح دبیرستان حل کنند(جانسون و جانسون و اسمیت، ۲۰۰۴٫ وهمکاران ،۲۰۰۲). نتایج پژوهش های انجام شده گویای آن است که یادگیری مشارکتی موجب افزایش شوق یاد گیرنده و کاهش اضطراب، پرورش روحیه انتقادگری و انتقاد پذیری ، بهبود روابط عاطفی و حس وظیفه شناسی افزایش اعتماد و احترام متقابل و تقویت مهارتهای کلامی و خود رهبری در دانش آموزان می شود ( الیزابت کوهن .۲۰۰۴٫٫ هانگ ۲۰۰۰، فارل، ۱۹۹۹ رونالد، ۱۹۹۷٫شوماکر و همکاران، ۲۰۰۲) و در نتیجه بستر لازم برای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و دانش جویان در دروس مختلف فراهم می گردد. تحقیقات دیگر هم نشان می دهد یادگیری مشارکتی در بسیاری از موضوعات درسی و پایه ای تحصیلی تاثیر بسزایی بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان داشته است أنویو بازی، ۲۰۰۳)، با کاربرد این روش در کلاس درس، دانش آموزان ضعف و قوی در کنار هم رشد می کنند و به درک عمیق مطالب درسی فایل می شوند (مک در موت و همکاران، ۱۹۹۹ به نقل از کرامتی،۱۳۸۴). نتایج پژوهش جانسون و جانسون (۲۰۰۴). همچنین فقیهی (۱۳۷۱) نشان می دهد که یادگیری مشارکتی در پیشرفت تحصیلی همه دانش آموزان (شامل دختر ، پسر ، قوی، ضعیف و متوسط، شهری با روستایی ، تقریبا به یک نسبت سودمند است که در این روش تاثیر مثبتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد ( بازرگان، ۱۳۷۶). تحقیقات نشان می دهد که رویکرد و یادگیری مشارکتی با توجه به انعطاف پذیری که دارد در آموزش دروس مختلف و در مقاطع تحصیلی مختلف قابل اجراست على رغم اینکه تحقیقات زیادی در کشورهای دیگر در مورد یادگیری مشارکتی در دوره ها و رشته ها و مقاطع تحصیلی مختلف صورت گرفته و تاثیرات مثبت این رویکرد بررسی شده، در کشور ما تحقیقات اندکی در این زمینه انجام گرفته است. و بیشتر تحقیقات انجام گرفته در دوره ابتدایی و راهنمایی است و در دوره متوسطه در تعداد معدودی دروس صورت گرفته است. به دلیل حاکمیت روشهای سنتی در مدارس ایران ضروری است که توسعه رفاقت، همکاری و بالا بردن انگیزه تحصیلی و پیشرفت تحصیلی در بین فراگیران توسعه یابد و از آنجایی که ماهیت کتاب روانشناسی ضرورت استفاده از بحث گروهی و مشورت را ایجاد می کند کاربرد رویکرد یادگیری مشارکتی …

مشخصات
  • جنسیت مرد
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه خوارزمی
  • رشته تحصیلی روانشناسی تربیتی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی سید حسین حسینی روانشناس، سید حسین حسینی مشاور، سید حسین حسینی روان درمانگر، سید حسین حسینی روانپزشک، سید حسین حسینی متخصص اعصاب و روان، سید حسین حسینی روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی تربیتی
تصویر
سید حسین حسینی
روانشناس بالینی و فردی
(4)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر