منو
X

تصویر
دکتر شادی شریفی
مشاور خانواده
(5)
آمار این متخصص
(5) رای
80%

دقت

80%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

0%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

شادی شریفی هستم، فارغ التحصیل مشاوره در مقطع دکترا از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی در سال ۱۳۹۱، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “ارائه الگوی مفهومی چگونگی انتقال باور های دینی به فرزندان” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه علامه طباطبایی

دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی

رساله دکتری در رشته مشاوره

عنوان:

ارائه الگوی مفهومی چگونگی انتقال باور های دینی به فرزندان

استاد راهنمای اول:

دکتر معصومه اسماعیلی

استاد راهمای اول:

دکتر محمد سعید ذکایی

اساتید مشاور:

دکتر احمد برجعلی- دکتر عبدالله شفیع آبادی

دانشجو:

شادی شریفی

تیر ماه ۱۳۹۱

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه

بیان مسئله

ضرورت و اهمیت تحقیق

اعراف تحقیق

تعریف واژگان و اصطلاحات تحقیق

پرسش های تحقیق

فصل ۳: ادبیات و پیشینه پژوهش

مقدمه

ادبیات نظری تحقیق

نظریه جامعه پذیری

رویکرد سرمایه اجتماعی

نظریه انتخاب عقلانی

رویکرد الگوهای تحولی

رویکرد توسعه فرهنگی

جامعه ارتباطی

نظریه محرومیت نسبی

نظریه خود تشخیصی

نظریه آزادی

شیوه های فرزند پروری

سبک های دلبستگی

کیفیت روابط والد فرزندی

نقش پدران ونقش مادران

موقعیت اجتماعی اکتسابی

نظریه های تبیین کننده مسائل نسلی

ادبیات عملی تحقیق

نتیجه گیری

فصل ۳-روش اجرای تحقیق

مقدمه

نظریه مینایی چیست؟

بنیان های نظری رویکرد نظریه مبنایی

میرساخت گرایی اجتماعی در مقابل اثبات گرایی

کنش متقابل نمادین

طرح تحقیق

ابزار های جمع آوری اطلاعات

جمعیت مورد مطالعه

روش های نمونه گیری و انتخاب نمونه

نمونه گیری نظری

رویه های تحلیل

کد گذاری باز

کد گذاری محوری

کد گذاری انتخابی

آزمون واهمیت آن

روایی یافته های تحقیق

رعایت اخلاق در تحقیق

فصل ۴: تجزیه و تحلیل داده ها

مقدمه

یافته های توصیف

نتایج حاصل از کد گذاری باز

تاکیدات دینی والدین و اولویت های انتقال

نگرانی از برخی تحولات اجتماعی – فرهنگی

عوامل تهدید کننده دینداری

نقش و اهمیت دین

ادراک والدین از ماهیت تهدید دینداری

تغییرات در خانواده پس از ورود فرزندان به نوجوانی

مدیریت دینی شرایط

زمینه های عمل والدین جهت مدیریت شرایط

توانمندی ها و ظرفیت های خانوادگی

سیستم های حمایتی خارج از خانواده

استراتژی های مدیریت دینی شرایط

استراتژی های مدیریتی در زمینه اول

استراتژی های مدیریتی در زمینه دوم

تغییرات رشدی در اعضا خانواده

حل تعارض در نوجوانان

کسب مهارت ها و شایستگی های اجتماعی

یافته های حاصل از کد گذاری محوری

پدیده محوری

شرایط زمینه

شرایط میانجی

استراتژی های کنش/ کنش متقابل

پیامد ها

کد گذاری انتخابی

فصل ۵:بحث و نتیجه گیری

مقدمه

مقوله های شناسایی شده

نتیجه گیری

محدودیت ها

پیشنهادات بر آمده از تحقیق

فهرست منابع

پیوست

چکیده:

با توجه به نقش و اهمیت دین در وجوه مختلف زندگی فردی و اجتماعی و با توجه به وجود چالش های پیش روی خانواده های مذهبی در انتقال پاور های دینی به فرزندان در پیش زمینه برخی تغییر و تحولات اجتماعی در چند دهه اخیر پژوهش حاضر با استفاده از شیوه تحلیل آمیخته و انجام مصاحبه با خانواده های مذهبی سعی در ارائه الگویی مفهومی از چگونگی انتقال باور های دینی به فرزندان از دید خانواده های مذهبی دارد. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با سی خانواده مذهبی ساکن در شهر تهران با استفاده از شیوه های رویکرد نظر به مبنایی ( استراوس و کوربین ۱۹۹۸) نشان داد برخی تغییر و تحولات اجتماعی – فرهنگی، بر جریان انتقال باورهای دینی به فرزندان، تأثیر گذاشته و آن را دشوار ساخته است. والدین مذهبی، ماهیت این تحولات را تهد. پدی برای قدرت نفوذ خود بر فرزندان می دانستند و به منظور مقابله با آنها به “مد پریت دینی شرایط ” می پردازند. بر اساس ارزیابی های والدین از قدرت عوامل تهدید کننده د پنداری و همچنین میزان رشد دینی فرزندان در زمینه شناسایی شد. در زمینه اول, والدین تقود خود را در مقابل تاثیر عوامل تهدید کننده دینداری زیاد دانسته ور شد دینی فرزندان را در جریان می دانند. من پریت دینی شرایط در این زمینه , مدیریت کنترلی و با هدف سرمایه گذاری دینی به فرزندان صورت می پذیرد. در زمینه دوم، والدین میزان نفوذ خود بر فرزندان را در مقابل تاثیر عوامل تهدید کننده د پنداری کاهش یافته می بینند اما رشد دینی فرزندان به زعم والدین در جریان است. مدیریت دینی در این زمینه به شیوه تعاملی و با هدف افزایش نفوذ والدین بر فرزندان صورت می گیرد. مدیریت دینی پیامدهای مثبت رشدی برای والدین و فرزندان به همراه دارد.

واژگان کلیدی: انتقال باورهای دینی، خانواده های مذهبی، روابط بین نسلی، نظریه مینایی

فصل اول:

مقدمه:

هزاران سال است که دین تأثیر نیرومندی بر زندگی ایناه بشر داشته است. دین همواره یکی از بخش های اصلی تجربه انسان بوده و بر چگونگی درک و واکنش انسان در قبال محیط زندگی تأثیرگذارده است. هر چند که در تجربه تجدد، بسیاری از شتون زندگی انسان توسط دیدگاه عقل گرایانه فتح گردیده باما همواره واکنش هایی علیه علم وتفکر عقل گرا وجود داشته است. زیرا علم و عقل گرایی درباره بنیادی ترین پرسشهایی که مربوط به معنا و هدف زندگی است، ساکت میمانند و همین پرسشها هستند که همیشه اساس دین بوده و مفهوم ایمان یعنی پرش عاطفی سوی عقیدهو باور را پرورش داده اند (گیدنز، ۲۰۰۰ ترجمه چاوشیان. ۱۳۸۶ :۷۶۸). دو قائمه بزرگ مادیگری ومادی نگری، یعنی اثبات گرایی در علم, ومارکسیسم و کمونیسم در عرصه عمل واقتصاد نیز شکست خورده اند و برای بشر رنج دیده امروز بمجال تامل در معنویات و بازگشت به سنت های معنوی که دین جامع ترین مصداق آن است. فراهم گردیده است. بنابر این عصر حاضر را می توان دوره بازگشت و بازنگری به دین دانست (آذر بایجانی ۱۳۸۲ :۱۲). کنشهای اساسی دین در عرصه حیات بشری، اهمیت پژوهش را در حیطه دین بطور عام روشن می کند. پرسش از چگونگی انتقال باورها و ارزشهای دینی به فرزندان نیز همواره مورد علاقه والدین و جامعه بوده است. در ادبیات تحقیق ونظریه یادگیری اجتماعی که پایه و اساس نظریه جامعه پذیری است. سعی در تبیین چگونگی انتقال باور های دینی به فرزندان را دارد و والدین به دلیل نقش خاصشان مهمترین عنصر در فرایند جامعه پذیری و جامعه پذیری دینی فرزندان تلقی می شوند. (فلور وتاپ, ۲۰۰۱). اما تحولات دنیای جدید و تلاقی بین جهان جدید و دین به عنوان مهمترین و قویترین نماینده عصر سنت در حیطه انتقال باورهای دینی به فرزندان و تجربه ای متفاوت را ایجاد کرده است. برخی تحقیقات صورت گرفته در جوامع مدرن، حاکی از کاهش توانایی والدین در انتقال باور های دینی به فرزندان است برخی از اندیشمندان این مسئله را ناشی از تاثیر بحران های فرهنگی معاصر در زندگی خانوادگی از جمله بی ثبائی زندگی زناشویی به دلیل گسترش فرد گرایی از یک سو و غلبه پدیده دنیایی شدن بر اذهان افراد از سویی دیگر می دانند (گوین وسیلور استاین ۲۰۰۸). در این وضعیت اعتبار نظریات کلاتی مانند جامعه پذیری و جامعه پذیری دینی که بر اساس آنها خانواده مهمترین نقش را در انتقال ارزشها و باورهای جامعه بخصوص باورهای مذهبی به نسل جدید را بر عهده دارد زیر سوال میرود زیرا جامعه پذیری دینی فرایند ناهشیاری تلقی میشود که در طی آن افراد ارزشهای دینی را درونی می کنند و یاد گیری مذهب مانند یادگیری سایر نقش های اجتماعی از جمله نقش های جنسیتی و یاد گیری سبک زندگی و فراگیری زبان و صورت می گیردباما در یک جامعه متنوع از نظر مذهبی, تنوع و گوناگونی، هوشیاری در انتخاب را در افراد می افزاید. بنابر این به اینکه افراد بدون انتخاب خود و صرفا بر اساس نقش های اجتماعی عمل کنند و نمی تواند درست باشد(دیلون (۲۰۰۳). بطور سنتی و نظریه پردازان در حیطه روان شناسی و جامعه شناسی و با سرمشق قرار دادن علوم طبیعی و پیروی از پیش فرض های اثبات گرایانه، سعی در تبیین پدیده های انسانی و فرمول بندی قوانین عام دارند . در عصر تجدد، با عنایت به فردی شدن شیوه های زیست و الگوی زندگی و متکثر شدن سبکهای زندگی، جهت و حرکت بیشتر به سمت دگرگونی و تنوع است تا یکپارچگی در چنین وضعیتی، دوران نظریه های عام و کلان به سر می رسد و نیاز به نظریه هایی پیدا می شود که ارتباط نزدیکتری با مسائل روزمره زندگی داشته باشند و با وضعیت ها و مشکلات خاص ومشخص محدود، محلی و تاریخی تناسب داشته باشند این نیاز می باید توسط نظریه هایی تأمین شود که دارای بیان تجربی بوده و از تحلیل عمیق تجارب واقعی زندگی افراد در حوزه های مختلف ایجاد می شوند( فلیک ۲۰۰۶ ترجمه جلیلی ، ۱۳۸۸: ۱۷).پژوهش حاضر به منظور ارائه الگوی مفهومی از جریان انتقال باورهای دینی به فرزندان با انجام مصاحبه های عمیق با خانواده های مذهبی، سعی در تحلیل نظری از این فرایند دارد. از آنجا که تجربه و نگرش افراد نسبت به پدیده دین و دینداری متفاوت است و همچنین با توجه به تفاوت تجربه افراد از تحولات دنیای جدید از تحلیل مقایسه ای که اساس تولید در نظریه مینابی است (صفری شالی، ۱۳۸۶)استفاده گردید.

بیان مسئله:

بک اولریش (۱۹۹۹) به بررسی ماهیت پرتلاطم روابط شخصی ازدواج و الگوهای خانوادگی و والدینی در پس زمینه دنیای بسرعت دگرگون شونده فعلی پرداخته است. بنابه استدلال دی، سنت ها و قواعد و رهنمودهایی که بر روابط شخصی حاکم بوده است از جمله روابط والدین و فرزندان), تضعیف گردیده اند و اکنون افراد با سلسله بی پایانی از انتخاب ها روبرو هستند. وی از کاهش نقود سنت و رسوم مذهبی بر هویت شخصی و همچنین از اضمحلال الگوهای خانواده سنتی در عصر تجدد نام می برد. به اعتقاد وی تغییرات حاصل از تجدد, ماهیت تجربه روزمره افراد را تغییر داده و آنها را وادار به تعریف دوباره جنبه های خصوصی زندگی می کند. گیدنز (۲۰۰۰)، معتقد است :” ظهور جامعه جهانی سیب گردیده که ما نتوانیم کنش های محلی را از محیط های اجتماعی بزرگتری که به سراسر جهان گسترش می یابند جدا کنیم. این پیوند های میان امور محلی و امور جهانی نتیجه پیشرفت های نمایان و چشمگیر در فناوری ارتباطات و اطلاعات است. پیوند های فزاینده ما با بقیه جهان به این معنا است که اعمال ما پیامد هایی برای دیگران دارد و مسائل و معضلات جهان پیامدهایی برای ما و همین موجب پدید آمدن بیم و خطر های تازه ای می شود که بر همه ما تاثیر می گذارد جهانی شدن چیزی نیست که در آنجا حضور داشته باشد و در فاصلهای دور از ما عمل کنند و ربطی به امور فردی نداشته باشد( گیدنز ۲۰۰۰، ترجمه چاوشیان ۱۳۸۶-۷۵).تغییر و تحولات اجتماعی فرهنگی چند دهه اخیر در جامعه ما متاثر از شرایط جهانی و تحولات سیاسی اجتماعی داخلی در جریان انتقال ارزش ها و باورهای دینی به نسل بعدی تجربه ای خاص و متفاوتی را به وجود آورده اند. می توان گفت که نسل های قبلی، مجاری ارتباطی یکسانی داشتند. پدر بزرگ ها و پدران ما در شرایط ودنیای شبیه به هم می زیستند. طبیعی است که در انتقال فرهنگ ومذهب دغدغه ای نداشتند. اما اکنون در هنگام شکل گیری هویت، چندین دنیای ارتباطی متفاوت وجود دارد که جوان را دچار پریشانی وسر در گمی می کند. گسترش موج تجدد گرایی و ملزومات آن ورود به عصر دیجیتال رسانه های چندمنظوره بشکاف در مرزهای فیزیکی و جغرافیایی وعصر ماهواره ها, چالشی را فرا روی والدین قرار می دهد. وباوراندن دین را به نسل جدید مشکل می سازد و به نظر می رسد توسل به روش های سنتی تربیت دینی در حفظ و انتقال ایمان مذهبی به نسل بعدی و کارایی گذشته را نداشته باشد، چرا که تحولات دنیای جدید بسیاری از پیش فرض های دینی جوانان را تغییر داده و یا ابطال کرده است دنیای جدید واجد عناصری است که در پاره ای از مواردی اندیشه های دینی هم خوانی و سازگاری ندارند (باقری نیا ۱۳۸۳). چالش های پیش روی خانواده های مذهبی در انتقال یاور های دینی به فرزندان که از موضوعات مهم و مطرح نشست های مشاوره ای است و شاهدی بر این مدعا است. گیدنز (۲۰۰۰) همچنین معتقد است: ” فیلم ها و برنامه های تلویزیونی ساخته غرب که بر رسانه های سراسر جهان سیطره دارند. طبعا” مجموعه ای از مباحث سیاسی و اجتماعی و اقتصادی را پیش می کنند که جهان بینی خاص غربی را منعکس می سازد. برخی بیم آن دارند که جهانی شدن به پیدایش “فرهنگ جهانی” بیانجامد. که در آن ارزش های قدرتمندترین و ثروتمند ترین ها بر نیروی رسوم و سنت های محلی فائق آید. طبق این دیدگاه جهانی شدن شکلی از ” امپریالیسم فرهنگی است که در آن ارزش ها و سبک ها و نگرش های دنیای غرب با چنان شدت وحدتی گسترش می یابد که فرهنگ های ملی منفرد را منکوب می کندر گیدنز ۲۰۰۰، ترجمه چاوشیان ۱۳۸۶ :۹۵) برخی مطالعات انجام شده در داخل کشور نیز تاثیر پیشرفت های تکنولوژیک در عرصه ارتباطات و اطلاعات رابر تغییر ارزش های نوجوانان و جوانان نشان داده اند از جمله منتظر قائم (۱۳۸۷) در مطالعه ای نشان داد اینترنت در ایران امکان خاصی از هنجار شکنی را بوجود آورده است که برخورد با آن از طریق روش های سنتی میسر نیست. دانش (۱۳۸۸) نیز در مطالعه ای به الگوی مصرف شبکه های ماهواره ای در ایران پرداخت وی به این نتیجه دست یافت که ارائه تصاویر الگوها و ارزش های خاص که لزوما” با محتوای فرهنگ بومی جامعه فرد هماهنگ نیستند. وخوراک فکری متفاوتی را بر او عرضه می دارند. بر جریان فرهنگی وروال رشد اجتماعی وی تاثیر قابل توجهی دارد.” ذکایی(۱۳۸۶) با اشاره به مفهوم گذار به مثابه حرکتی در نقش های اجتماعی و هم به عنوان فرایندی در باز آفرینی روابط نسلی، بر اساس مطالعات تجربی ونیزیانکا به دادههای بدست آمده از پیمایش های اخیر ملی معتقد است: “تحولات فرهنگی و ساختاری در ایران متاثر از شرایط جهانی ونیز مستقل از آن، گرایشها و رفتارهای جدیدی را در تجربه جوانی و نوجوانی ایجاد کرده است. فرایند جدید گذار در ایران نه بر پایه گذار مرسوم خطی ونه گذار غیر خطی و کاملا” فردی شده است. وی الزامات تحول در تجربه کنار را به تغییر روابط قدرت جوانان با خانواده های خویش، میل افزایش یافته آنها به کسب استقلال دموکرائیزه شدن مناسبات خانوادگی و اجتماعی شدن دو طرقه می داند(ذکایی ۱۳۸۶: ۵۶).علاوه بر تاثیرات ناشی از شرایط جهانی، ویژگی خاص دیگری که موقعیت جامعه ما را از سایر جوامع متمایز می سازد. حاکمیت نظام سیاسی دینی بر آن است که اشاعه دهنده فرهنگ دینی است. اما این احتمال وجود دارد. محرومیت هایی که برای افراد در سایه حکومت دینی به وجود می آید، موجبات نارضایتی آنان از حکومت دینی و کاهش دینداری واعتقادات دینی اعضای آن جامعه گردد, گنجی (۱۳۸۹). در ادبیات تحقیق دو دیدگاه عمده, نقش والدین را در انتقال باور های دینی به فرزندان را تبیین می کند. دید گاه اول نظریه یادگیری اجتماعی است که در آن و والدین به عنوان الگوهای دینی و معنوی برای فرزندان خود عمل می کنند، در این رابطه دو الگوی متفاوت شناسایی شده است. الگوی اول الگوی انتقالی ” است که در آن انتقال یاور های دینی امری یکسویه و صرفا از سوی والدین به فرزندان دانسته می شودو فرزندان در این فرایند نقش منفعلی بر عهده دارند (فلور ونپ ۲۰۰۱) طبق این الگووالدینی که در اعتقادات خود راسخ تر هستند و فعالیت های آشکار مذهبی بیشتری انجام می دهند. فرزندان مذهبی تری خواهند داشت (بندور ۱۹۸۰ به نقل از نونی ۲۰۰۶) .در ادبیات تحقیق، این الگو زیربنای نظری مطالعاتی را تشکیل می دهند که بر الگوسازی رفتاری والدین در توسعه ایمان مذهبی فرزندان متمرکز هستند. در حالیکه مطابق الگوی انتقالی انتقال باور ها و ارزش ها بطور یکجانبه از والدین به فرزندان تصور می شد. تحقیقات بعدی نشان داد اگر چه الگوسازی رفتاری والدین نقش مهمی در رفتار های دینی فرزندان بر عهده دارد. اما نقش کمتری در پیش بینی نگرش های فرزندان در رابطه با مذهب دارد (فرانسیس و گیبسون ۱۹۹۳ به نقل از تاتچر ۲۰۰۶) بنابراین در الگویی جدیدی با عنوان الگوی تبادلی و انتقال باور های دینی، فرایند دوجانبه ای دانسته شد که والدین و فرزندان هر دو نقش فعالی در این فرایند بر عهده دارند. ویژگی این فرایند. فعال بودن و قصدمندی والدین و فرزندان در درونی سازی ارزشها است (گرولنیک وریان ودسی (۱۹۹۷). دیدگاه عمده بعدی رویکرد سرمایه اجتماعی است. بر اساس این دیدگاه و ارتباطات بین شخصی وشبکه های اجتماعی و سایر ساختار های اجتماعی، منابع مهمی را به بچه ها عرضه می کنند و اجازه دسترسی به انواع دید گاه ها را فراهم می کنند، والدین با قرار دادن فرزندان خود در زمینه های خاص اجتماعی و اقتصادی بارزش ها و باورهای خاصی را در آنها ایجاد می کنند( کوپن و سیلورستاین ۲۰۰۸). پیش از آن نیز گورن وال (۱۹۸۸) همسو با رویکرد فوق دریافته بود که اگرچه والدین تاثیر مستقیمی از طریق فرایند اجتماعی شدن بر فرزندان خود دارند. آنها می توانند بطور غیر مستقیم نیز در ایجاد باورها و ارزش های فرزندان نقش داشته باشند. او از واژه ارتباط داده ” برای توصیف نقود والدین پر مکان هایی که فرزندان خود را به آنجا می فرستند، نحوه گذران اوقات فراغت و فعالیت هایی که در آن شرکت می کنند و اینکه چگونه و چه وقت آنها جامعه پذیر می گردند و استفاده کرد. او همچنین بیان داشت که والدین از طریق فراهم ساختن ساختارهای شناختی برای درگ دنیای پیرامونشانه بر جهان بینی فرزندان خود نفوذ می کنند نتیجتا این ساختارهای شناختی درگی از ساختارهای اجتماعی مشابه با والدین را در فرزندان ایجاد می کند. مرور ادبیات تحقیق نشان می دهد خانواده همچنان مهمترین عامل تاثیر گذار بر دینداری نوجوانان دانته شده است (کینگ، فارو برات ، ۲۰۰۲ اسمیت ودنتون ۲۰۰۵ به نقل از تونی ۲۰۰۵ ) اما تحقیقات هنوز تصویر روشنی از تجارب خانواده ها از فرایند انتقال باور های دینی به فرزندان ارائه نکرده اند. بسیاری از مطالعات روانشناختی در حیطه مذهب متمرکز بر دینداری افراد بوده اند و آن هایی که بر پویایی های والد فرزندی توجه داشته اند با شیوه های کمی و نمونه های وسیع صورت گرفته است و کمتر از داده های کیفی به منظور درک عمیق تر استفاده گردیده است. بنابراین در باره فرایند های مربوطه اطلاعات کمی وجود دارد ( ماهونی و تارا کشور ۲۰۰۰ به نقل از نانچر ۲۰۰۶).روش های تحقیق کیفی از جمله روش نظریه مبنایی یارانه شیوه های منعطف و با حساسیت بالا این فرصت رابرا یدرک معنای حیطه زندگی اجتماعی و سایر حیطه هایی که بخوبی شناخته نشده اند را فراهم می آورند. تحقیق کیفی از طریق کشف وخلق بینش های جدید در مورد مشکلات قدیمی و تولید گزارشات دقیق و عمیق به تفسیر تجربه شرکت کنندگان در تحقیق می پردازد مبنای مطالعات تجربی در شیوه نظریه مینایی معنای ذهنی است که افراد به فعالیتها و محیط شان نسبت میدهند در این رویکر دست کنش متقابل نمادین میرساخت گرایی اجتماعی (در مقابل اثبات گرابی) و تفسیر گرایی (هرمنوتیک) و پدیدار شناسی و چارچوب یکپارچه ای را تشکیل میدهند (بازرگان ۳۵: ۱۳۸۷). پژوهش حاضر در پیش زمینه تغییر و تحولات اجتماعی فرهنگی دهه های اخیر در جامعه ایران و با بهره گیری از پتانسیل روش های تحقیق کمی و کیفی، وبا تمرکز بر تعاملات درون خانواده درصدد پاسخگویی به این پرسش اساسی است که انتقال باورهای دینی به فرزندان (نوجوانان چگونه صورت می گیرد؟

اهمیت و ضرورت پژوهش

باور ها و ارزش ها دارای کار کردهای بسیار مهم در جامعه هستند. این اهمیت زمانی بیشتر مشخص می شود که جامعه ای در معرض تغییر و تحولات فرهنگی اقتصادی اجتماعی و سیاسی قرار گیردو نظم اجتماعی تهدید شود و نیاز به تقویت انسجام اجتماعی و انتقال مواریت فرهنگی یک ضرورت اساسی تلقی شود. جامعه ایران در چند دهه گذشته تحولات بزرگی چون انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی را تجربه کرده و به اعتقاد برخی صاحب نظران در معرض تهاجم فرهنگی قرار دارد. در چنین وضعیتی باورها و ارزش های دینی می توانند ملاط های ارتباط و حلقه های پیوند میان اقشار مختلف و نسل های متعدد در جامعه باشند. بنابراین کشف تجارب خانواههای مذهبی در انتقال باورهای دینی به فرزندان در ایجاد تداوم فرهنگی و جلوگیری از انقطاع تسلی حائز اهمیت است از آنجا که روش انجام تحقیق ، مبتنی بر بینش تفسیری است، در نهایت الگویی به منظور تقهم این موقعیت خاص از دید خانواده ها ایجاد می شود که مبتنی بر تجارب افراد است. از دیدسازه گرایی اجتماعی واقعیت سازه ای اجتماعی است و در داستانهای خانواده های مذهبی (والدین و فرزندان از تجاربشان از فرایند انتقال باور های دینی، منعکس می گردد و محقق این حقایق ادراک شده را شناسایی کرده و کشف می کند که چگونه افراد در درون یک فرهنگ واحد معنا را خلق می کنند. همچنین اساس روش نظریه مینابی بر مقایسه های دائمی بین داده ها و در نهایت کشف یک الگوی مفهومی بر اساس تنوع در شرایط استوار است. در مطالعه حاضر نیز تنوع در عوامل زمینهای و گونه های مختلف دینداری در والدین و روشهای بکار رفته از سوی آنها و پیامد های آن برای والدین و فرزندان از طریق انجام مقایسه های مداوم و کشف و شناسایی گوناگونیها در قالب یک الگوی مفهومی می تواند از طریق ایجاد یک سنخ شناسی از این جریان الهام بخش دست اندرکاران تعلیم و تربیت والدین و برنامه ریزان و سیاست گذاران در اشاعه فرهنگ دینی باشد از وجهی دیگر پژوهشهای صورت گرفته در این حیطه در خارج از کشور که در قالب نظریه مینابی به این موضوع پرداخته اند. متناسب با نوع مذهب و شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی آن جوامع است. اهمیت ارائه الگوی مفهومی انتقال باورهای دینی باز این واقعیت برمی خیزد که تفاوت شرایط اجتماعی- تاریخی ایران و متفاوت بودن آموزه های دینی واقتضائات دینداری و مانع از پذیرش سهل وساده الگوهای غربی در این زمینه بوده, لاجرم نیازمند تلاش های درون خیزاست. منطق استفاده از روشهای تحقیق کیفی از جمله استفاده از شیوه نظریه مینایی و کسب درک عمیقی از یک فرایند در شرایطی خاص (از جمله موقعیت فرهنگی اجتماعی کشورمان است به این ترتیب از طریق ایجاد بینش نسبت به تجارب افراد واقعی در موقعیت های واقعی به متخصصین تعلیم و تربیت در ارائه برنامه های اصلاحی در تربیت دینی فرزندان در سطح خانواده کمک می کند. همچنین به مشاورینی که به ارائه خدمات در این حیطه می پردازند نیز کمک می کند از طریق توجه به جریان انتقال باورهای دینی در این خانواده ها درک عمیقتری نسبت به تعاملات والدین و فرزندان به دست آورند. اهداف پژوهش: هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر تعیین گزاره هایی در جهت تحلیل و تبیین نحوه انتقال باور های دینی به فرزندان است . اهداف جزئی تحقیق عبارتند از:

۱-توصیف تجربیات موثر خانواده های مذهبی از فرایند انتقال باور های دینی به فرزندان که می تواند شناخت عمیقی را از گروه مورد مطالعه فراهم کنند.

۲-تعیین عوامل موثر ادراک شده در انتقال باور های دینی در خانواده های مذهبی

۳-تعیین چالشهای پیش روی والدین مذهبی در انتقال یاور های دینی به فرزندان

۴- تعیین نحوه واکنش فرزندان به روش های والدین در انتقال باور های دینی و تعیین عوامل تاثیر گذار در آن .

۵- تعیین ابعاد مختلف دینداری در نمونه والدین مورد مطالعه و تعیین تقاوت روش های آنها در انتقال باور های دینی به فرزندان و پیامد های هر روش برای خانواده ها و به این ترتیب ایجاد یک سنخ شناسی در این باره است.

تعریف واژگان و اصطلاحات تحقیق

باورهای دینی

باورهای دینی در پژوهش حاضر ناظر بر وجوه معرفتی (اعتقادات) بوجوه عاطفی عبادات) و وجوه رفتاری (شرعیات و اخلاقیات، دینداری مسلمانان است که توسط شجاعی زند(۱۳۸۴) به شرح زیر تعریف شده اند.

اعتقادات

تعریف نظری اعتقادات محتوای نظری یک آنین است که ناظر بر موضوعات بنیادین هستی شناختی و مسائل غابی زندگی است و در دین اسلام اعتقادات شامل اعتقاد به پیامبر اعتقاد به امامان (مختص مذهب تشیع) اعتقاد به قران و حیات پس از مرگ و اعتقاد به حسابرسی بعد از مرگ است تعریف عمل: در پژوهش حاضر اعتقادات توسط سولات ۶-۱ پرسشنامه سنجش دینداری شجاعی زند (۱۳۸۴) اندازه گیری می گردد.

عبادات

تعریف نظری: منظور از عبادات کلیه رفتار وأدایی است که فرد مسلمان در مقام پرستش نسبت به پروردگار ومعبود خویش انجام می دهد و به دو شکل عمومی و رسمی یعنی عبادات جمعی با ماسک و غیر رسمی و خصوصی یعنی عبادات فردی انجام می شود.

تعریف عملی: در پژوهش حاضر عیادات جمعییا مناسک شامل نماز جماعت نماز جمعه, مجالس دعا اعتکاف وحج وعبادات فردی شامل نماز اول وقت خواندن قران و نماز وروزه مستحبی ودعای فردی است که انتظار می رود پیروان دین اسلام آنها را بجا آورند و به ترتیب عبادات جمعی توسط سوالات ۲۳ و ۲۴ و ۲۵ و ۲۶ و ۲۷ وعیادات فردی توسط سولات ۱۷ و ۱۹ و ۲۰ و ۲۱ و ۲۲ پرسشنامه سنجش دینداری شجاعی زند(۱۳۸۴) سنجیده می شوند.

شرعیات

تعریف نظری شریعت دستورات صریح دینی و غیر دینی است که در اسلام فقه خوانده می شود شرعیات مقررائی است حداقلی که نحوه زندگی در دنیا و تعامل با خود طبیعت ودیگران را تعیین می کندو وشامل تکالیف فردی وتکالیف جمعی است که خداوند آنها را واجب یا حرام, مکروه. ویا حلال کرده است و قرد مسلمان ملزم به رعایت آنها است.

تعریف عملی : در پژوهش حاضر شرعیات گویه هایی چون نماز های یومیه, روزه, خوردن مشروبات الکلی وغسل جنابت به تکالیف فردی مربوط می شود، ودفاع از اعتقادات ودین, امر به معروف و نهی از منکر و ازدواج به تکالیف جمعی مربوط می شوند و توسط سوالات ۱۶ ۱۸ ۴۳ ۴۰ ۴۱ ۴۲ ۴۳ ۴  پرسشنامه سنجش دینداری ز شجاعی زند ۱۳۸۴) سنجیده می شوند.

اخلاقیات

تعریف نظری: خصلت هایی است که فرد مسلمان وظیفه دارد که خویشتن را به آن خصلت ها و خوبی ها بیاراید واز اضداد آنها دور نگه دارد. کاری که در این زمینه به عهده انسان است از نوع مرافبت نفس و خود سازی است.

تعریف عملی: اخلاق در پژوهش حاضر به فعل اخلاقی مربوط می شود. به این معنا که فرد در موقعیت عمل چه رفتاری انجام می دهد و به ترتیب به وسیله سولات ۷ ۸ ۹ ,,۲۸, ۲۹, ۳۰ و ۳۱ پرسشنامه سنجش دینداری ( شجاعی زند۱۳۸۴) سنجیده می شود و گونه هایی چون آبادانی جهان و حفظ طبیعت واکنش در برابر رفتار ناعادلانه نسبت به دیگران محدود کردن مصرف رعایت حال دیگران حل مشکلات مردم حساس بودن نسبت به حقوق دیگران و تامل در اعمال روزانه را شامل می شود.

انتقال باور های دینی

فرایند انتقال باور های دینی والدین به فرزندان که از طریق درونی سازی باورهای دینی والدین توسط فرزندان است.

تعریف نظری فرایند پذیرش ارزشها و رفتارهای اجتماعی با تغییر شکل دادن فعالانه ی آنها در قالب ارزش های شخصی و رفتار خودگردان خودمختارانه و درونی سازی نامیده می شود ( گرولنیک (۱۹۹۷ ترجمه اسمعیلی وشیر افکن زیر چاپ).

تعریف عملی: در پژوهش حاضر جایگاه فرزندان در پیوستار درونی سازی باور های دینی توسط والدین تعیین می شود. این پیوستار از رفتار های تقلیدی دینی آغاز و به رفتار های خودجوش دینی در انتهای دیگر ختم می شود.

والدین مذهبی

تعریف نظری بمنظور والدینی با بالاترین میزان دینداری هستند که فرزند نوجوان دارند.

تعریف عملی در پژوهش حاضر والدینی هستند که بالاترین نمرات را در پرسشنامه سنجش دینداری شجاعی زند ۱۳۸۴) به دست آورده و حداقل یک فرزند نوجوان ۱۸-۱۲ ساله داشته باشند.

نظریه مینایی

تعریف نظری یکی از روش های تحقیق کیفی جهت ساختن نظریه از دل داده های تحقیق است که از طریق تحلیل مقایسه ای میان گروه ها با خرده گروه های مختلف مردم صورت می گیرد (صفری شالی ۶۴: ۱۳۸۶)

تعریف عملی: در پژوهش حاضر منظور از نظریه مینایی، تحلیل داده ها با شیوه های ارائه شده توسط استراوس و کوربین (۱۹۹۸) است.

پرسش های تحقیق

در تحقیق حاضر تعاملات درون خانواده در پیش زمینه برخی تغییر و تحولات اجتماعی فرهنگی به عنوان چارچوبی برای درک فرایند انتقال باور های دینی به فرزندان در نظر گرفته شد. به این منظور از طریق انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته با والدین و فرزندان به پرسش های ذیل پاسخ داده خواهد شد. _

۱- روش های والدین در انتقال باور های دینی به فرزندان کدام است؟

۲-چالش های پیش روی والدین مذهبی در انتقال باور های دینی به فرزندان کدام است؟

٣- فرزندان به چه شیوه هایی به روش های والدین پاسخ می گویند؟

۴-چه نوع سنخ شناسی در روش های انتقال باور های دینی به فرزندان از سوی والدین وجود دارد؟

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه علامه طباطبائی
  • رشته تحصیلی مشاوره
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی دکترا
  • کلمات کلیدی شادی شریفی روانشناس، شادی شریفی مشاور، شادی شریفی روان درمانگر، شادی شریفی روانپزشک، شادی شریفی متخصص اعصاب و روان، شادی شریفی روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی مشاوره
تصویر
دکتر شادی شریفی
مشاور خانواده
(5)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر