منو
X

تصویر
علی رجایی
روانشناس بالینی و فردی
(4)
آمار این متخصص
(4) رای
60%

دقت

80%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

80%

رفتار بالینی

0%

وقت شناسی

40%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

علی رجایی هستم، فارغ التحصیل روانشناسی تربیتی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “بررسی وضعیت بهداشت روانی دانش آموزان دبستانی شهر مشهد در سال ۹۰-۸۹” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه فردوسی مشهد

دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی

پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی تربیتی

عنوان:

بررسی وضعیت بهداشت روانی دانش آموزان دبستانی شهر مشهد در سال ۹۰-۸۹

استاد راهنما:

دکتر سید امیر امین یزدی

استاد مشاور:

دکتر حسین کارشکی

نگارش:

علی رجایی

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول:

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت پژوهش

اهداف پژوهش

سوالات پژوهش

تعریف مفهومی و عملیاتی متغیر ها

فصل دوم

تعریف بهداشت روانی و مولفه های آن

و عوامل موثر در بهداشت روانی کودکان

عوامل زیست شناسی

عوامل شناختی

عوامل محیطی – اجتماعی عده

الگوهای ارتباطی کودکان با والدین

وضعیت سلامت روان در جوامع مختلف

تعریف اختلالات رفتاری

الگوهای آسیب شناسی اختلالات کودکان

الگوی زیست شناختی

الگوی شناختی، ده عدد عدده ده

الگوی شناختی- رفتاری

الگوی روان پویا یی

الگوی سیستم ها

اهمیت بهداشت روانی در پیشرفت تحصیلی

اهمیت بهداشت روانی در سلامت روان

ارزیابی اختلالات رفتاری کودکان و اهمیت تشخیص زود هنگام

اهمیت نقش مدرسه و معلم در تشخیص و درمان مشکلات بهداشت روانی

بررسی پژوهش های انجام شده در این رابطه در ایران

بررسی پژوهش های انجام شده در این رابطه در خارج

جمع بندی

روش پژوهش

جامعه و نمونه

ابزار گردآوری داده ها

داده ها و روش تجزیه و تحلیل آن ها

فصل چهارمداده های توصیفی

پاسخگویی به سوالهای اول، دوم و سوم تحقیق

تحلیل داده ها

پاسخگویی به سوال چهارم تحقیق

فصل پنجم

مقدمه

بحث و نتیجه گیری

محدودیت ها

پیشنهادات پژوهشی

کاربردها

پیوست ها

منابع

چکیده:

این پژوهش یک پژوهش همه گیر شناسی در مورد مشکلات بهداشت روانی (مشکلات هیجانی، رفتاری و اجتماعی کودکان دبستانی شهر مشهد است که هدف عمدهی آن تعیین میزان شیوع این در کودکان دبستانی و ارائه نیمرخی از این مشکلات است.جامعه آماری در این پژوهش، تمامی دانش آموزان دبستانی شهر مشهد هستند که در سال تحصیلی ۹۰-۸۹ در مدارس دولتی مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای غیر نسبی تعداد ۵۰۰ دانش آموز دختر و پسر از چهار ناحیه شهر مشهد انتخاب شدند و بوسیله فرم گزارش معلم (TRF) از مجموعه نظام سنجش آخنباخ مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای بررسی و تحلیل نتایج پژوهش از شیوه های آمار توصیفی استفاده شد. بر اساس داده های بدست آمده ۱۵ درصد از دانش آموزان دارای مشکلات بالینی، ۵ درصد دارای مشکلات مرزی و ۸۰ درصد بهنجار بودند. همچنین با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس تک عاملی ANOVA مشخص شد که میزان مشکلات مربوط به بهداشت روانی در پایه های مختلف دارای تفاوت معناداری می باشد. برای تعیین اینکه تفاوت بین کدام گروه ها معنادار است، از آزمون تعقیبی LSD استفاده گردید که نشان داد پایه های مختلف دبستان از نظر میزان شیوع مشکلات بهداشت روانی دارای تفاوت معناداری با یکدیگر هستند، نیمرخ ترسیم شده در این پژوهش یک سیر صعودی در مجموع مشکلات بهداشت روانی را از پایه اول ابتدایی به پایه دوم یتصویر می کشد، سپس در پایه سوم تزول چشمگیری پیدا می کند و دوباره سیر صعودی خود را طی کرده و در پایه پنجم به بیشترین میزان خود می رسد. دلایل احتمالی میزان شیوع این مشکلات، در دانش آموزان دبستانی را می توان با عواملی که در درون خانواده، مدرسه، محیط اجتماعی و فرهنگی اتفاق می افتد، تبیین کرد. این یافته ها توجه بیشتر به جو روانی مدارس و ایجاد محیطی سالم و ایمن را توسط اولیاء مدرسه می طلبد. همچنین هشداری برای مسولین و برنامه ریزان می باشد تا در تعیین اهداف کلان نظام آموزش و پرورش به رشد هیجانی کودکان نیز در کنار رشد شناختی آنها توجه نمایند و زمینه ی رشد همه جانبه ی آن ها را که رسالت تعلیم و تربیت ایده آل است فراهم نمایند.

بیان مسئله:

بهداشت روان از مباحث اساسی در حیطه علوم اجتماعی و روانشناسی است که توجهبسیاری از سازمانها و نهادها را در سطح ملی و بین المللی به خود معطوف ساخته است.مشکلات مربوط به بهداشت روانی یکی از گرفتاری های مهم و رو به افزایش خانواده ها وجوامع است. هدف از بهداشت روان، پیشگیری از ابتلا، کاهش شیوع و جلوگیری ازعوارض اختلالات و بیماری های روانی است ( عنایت و آقاپور، ۱۳۸۹). از بهداشت روانیتعاریف متعددی ارائه شده است. ویر (۲۰۰۰) اصطلاح بهداشت روانی را اینگونه تعریفمی کنند. این اصطلاح به معشی بهزیستی جسمانی، هیجانی و همچنین نداشتن بیماری روانی است. همچنین این اصطلاح به توانایی ادامه ی یک زندگی فعال و انعطاف پذیری در مقابله با فشارهایی که در زندگی رخ می دهد، اشاره دارد (به نقل از اتکینسون و هورنبی، ۲۰۰۲).بارکر (۲۰۰۰) بهداشت روانی را به عنوان قابلیت های روانی و هیجانی می داند که ما را برای لذت بردن از زندگی توانا می سازد. این توانایی ها به ما کمک می کند تا بر یاس و نا امیدی و رنج و اندوه غلبه کنیم به نقل از براتیان، ۱۳۸۶). در میان همه این تعاریف، تعریف سازمان بهداشت جهانی (۲۰۰۰) جامع تر و کامل تر بنظر می رسد. در این تعریف آمده است که بهداشت روانی برابر با سلامت بدنی، روانی، اجتماعی، خشنودی و شاد زیستن می باشد که در آن افراد قادرند توانایی های خود را شکوفا ساخته با فشارهای روانی روزمره مواجه شده و بر آنها فایق بیایند، به طور مولد کار و کوشش ویژگی هایی که بیان شد در جامعه خود مشارکت نمایند (به نقل از براتیان، ۱۳۸۶). بر ایناساس وجود اختلال های هیجانی رفتاری و مشکلات اجتماعی می توانند وضعیت بهداشتروانی افراد را دچار آسیب نمایند. امروزه کودکان که قشر عظیمی از جوامع را دربر می گیرند و به عنوان آینده سازان هر جامعه ای تلقی می شوند، بیشتر در معرض اختلالاترفتاری و هیجانی فرار می گیرند. آنها بسیاری از این اختلالات را در محیط مدرسه تجربه می کنند که این امر توجه بیشتر به این کودکان را در محیط های آموزشی می طلبد.اختلالات هیجانی و رفتاری مدرسه ای، به شرایطی اطلاق می شود که در آن، پاسخ هایهیجانی و رفتاری در مدرسه با هنجارهای فرهنگی، سنی و قومی تفاوت داشته باشد، بهطوری که بر عملکرد تحصیلی فرد، مراقبت از خود، روابط اجتماعی، سازگاری فردی،رفتار در کلاس و سازگاری در محیط کار نیز تاثیر منفی بگذارد. اختلالات هیجانیرفتاری شامل پاسخ های قابل قبول کودک یا نوجوان به عوامل تنش زای محیطی نمی شود. این اختلالات بر اساس داده های حاصل از منابع مختلف در مورد کار کردهای هیجانی با رفتاری فرد شناسایی می شوند و دست کم در دو موقعیت متفاوت که یکی از آنها مدرسهاست می توانند بروز کنند. این اختلالات می توانند به طور همزمان با سابر معلولیت ها نیزظاهر شوند که نارسایی توجه و ناسازگاری را نیز در بر می گیرند شورای کودکاناستثنایی، ۱۹۹۱، به نقل از غباری بناب و همکاران، ۱۳۸۸). مشکلات هیجانی و رفتاری  کودکان به دو گروه کلی یعنی مشکلات برون سو و درون سو تقسیم می شوند. مشکلات برون سو معطوف به خارج و مشتمل بر رفتارهایی مانند برونر پڑی، ستیزه جویی و نافرمانی می باشند و مشکلات درون سو بیشتر معطوف به درون و شامل اختلالاتی چون گوشه گیری ، افسردگی و اضطراب هستند. علاوه بر این کودکان، معمولا رفتارهایی را از خود بروز می دهند که در هیچ یک از این دو حیطه ی رفتار قرار نمی گیرد. گیمل و هالند، ترجمه جلالی، ۱۳۸۳، ص ۱۰).بر خلاف تصور عموم اختلالات روانی محدود به جمعیت بالغ و بزرگسال نیست. کودکانو نوجوانان بیش از سایر جمعیت آسیب پذیرند. اما کمتر از بزرگسالان از حمایت ومراقبت های لازم برخوردارند. تقریبا ۲۱ درصد از کودکان و نوجوانان علایم و نشانه هایاختلالات روانشناختی را بر طبق معیارهای DSM – IV تجربه می کنند (کاوه و همکاران۱۳۸۸)، طی چند دهه ی گذشته علاقه و توجه به رشد هیجانی و اجتماعی کودکان پیش دبستانی و دبستانی افزایش یافته است. روشن است که بسیاری از کودکان در سال های اوایل کود کی مشکلات هیجانی و رفتاری دارند که در طی زمان و شاید تا دوران بزرگسالی شان نیز ادامه پیدا کند و باید این واقعیت را بیش از پیش قبول کرد که این مشکلات به طور طبیعی کاهش نخواهند بانت. بنابراین باید توجه فزاینده ای صرف پیشگیری و درمان مشکلات آنها شود( گیمل، هالند، ترجمه جلالی، ۱۳۸۳ ص ۱). شیوع این اختلالات می تواند بر حسب شکل، سن و جنس کودکان متفاوت باشد (فومبون ۱۹۹۸، به نقل از اتکینسون و هورنبی، ۲۰۰۲).در گزارش های مختلف شیوع این اختلال در میان جمعیت مدرسه ای بین ۵ تا ۲۰ درصد بوده است (کافمن، ۲۰۰۱، به نقل از غباری بناب و همکاران، ۱۳۸۸). در این میان پژوهش ها نشان داده اند که گونه های خاصی از اختلالات رفتاری مانند اختلال رفتار سلوک (CD) اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) و اختلال نقص توجه و فزون کنشی (ADHD) در میان دیگر اختلالات در مدرسه از بیشترین فراوانی برخوردار بوده اند ( هرینگتون ، ۲۰۰۴، به نقل از کریمی و همکاران، ۱۳۸۹). ابتلای کودکان و نوجوانان به بیماری های روانی که حدود یک سوم جمعیت کشور را تشکیل می دهند و پیشرفت، توسعه و بهداشت نسل آینده نیز به آنها وابسته است، اهمیت بسیار دارد. بنابراین در تمام جوامع، ہو پژه مالی در حال توسعه به رویکردهای فعال تر، موثرتر و جامع تر ارائه خدمات بهداشت روانی نیاز است (ویست و کریستودولو، ۲۰۰۰، کارن و همیلتون ، ۱۹۹۷، به نقل از کاوه و همکاران، ۱۳۸۲). دلایل بسیاری وجود دارد که سازماندهیخدمات بهداشت روانی در مدارس، راهبرد اساسی برای ارتقای سلامت دانش آموزان ودر نهایت کل جامعه است. در واقع، مدرسه فرصتی بی همتا و جایگاهی اساسی برای بهبودزندگی و ارتقای بهداشت روانی کودکان و نوجوانان می باشد (هندرن، ۱۳۷۷، کاوه، ۱۳۷۲،محیط وسیف الدین، ۱۹۹۸، تیلر ، ۲۰۰۰، به نقل از همان منبع). در واقع برای بسیاری ازکودکان، مدارس عمده ترین کانال برای دریافت خدمات بهداشت روانی هستند و مدرسهبرایشان تنها منبع مراقبت محسوب می شود ( UCLA به نقل از کاره و همکاران، ۱۳۸۲).در حقیقت تعلیم و تربیت کودکان، یکی از مسئولیت های عمدهی هر جامعه ای می باشد کهباید در راستای آموزش همه افراد آن جامعه در حد اعلی تلاش نماید. اما تاکنون بسیار ازآن سطح ایده آلی که مورد انتظار بوده است. دور مانده و گروه کثیری از افراد از آموزشکافی بهر مند نگشته اند که در میان این گروه، دانش آموزانی به چشم می خورند که ازمشکلات هیجانی و روانی رنج می برند. این دانش آموزان با توجه به میل به آموزش، نتوانسته اند همپای نظام آموزشی حرکت کنند ( هرینگ و فیلیپس ، ۱۹۶۲، ص ۱). با توجه به آنچه که گفته شد. مدرسه نقش بسیار مهمی در ارتقا سلامت روانی در مراحل بحرانی دوران کودکی و نوجوانی ایفا می کند که این امر می تواند شخصیت، نگرش، مهارت و نیز آگاهی دانش آموزان را بهبود بخشد (ایمانی و همکاران، ۱۳۸۳). بعبارتی می توان گفت که تجربیات مدرسه ای محدوده ی رشد آن ها را تعیین می کند. این بدین معنی است که اگر کودکی مشکلات عمده ای در مدرسه و یادگیری داشته باشد، پیامدهای عمده ای در ادامه زندگی او بر جای خواهد گذاشت (گورمن ، ۲۰۰۱، ص ۴۰).در زمینه بهداشت روانی و هیجانی مهمترین موضوع برای دانش آموزان، یادگیری است که ارتباط آن با بهداشت روانی عمیق و گسترده می باشد. به عبارت دیگر موفقیت در مدرسه قویا از لحاظ هیجائی تقویت کننده است. به عنوان مثال، موقعیت هایی که از نظر یادگیری ضعیف می باشند. می توانند برای دانش آموزان مشکلاتی ایجاد کنند و به سازگاری آن ها لطمه بزنند. این وضعیت یک خود پندارهای منفی را در آنها بنا می نهد. ارتباط بین یادگیری و بهداشت روانی یک خیابان دو طرفه است. همانطور که شایستگی های تحصیلیدانش آموزان را قادر می سازد تا بر اثرات محیطی موثر بر بهداشت روائش تسلط پیدا کند.بهداشت روانی آنها نیز می تواند توانایی هایشان برای یادگیری را تغییر دهد (ردل، ۱۹۵۹، ص ۲۰۵). هر چند که ارتباط پادگیری و بهداشت روان ارتباطی متقابل است ولی آنچه که در این پژوهش مورد نظر ما می باشد اثر بهداشت روان دانش آموزان در ارتقای توانایی های یادگیری آنها می باشد. تاثیری که هیجانات بر یادگیری بالقوه کودکان دارد، توسط گرین هالگ (۱۹۹۹) مورد تاکید قرار گرفته است. او اظهار می دارد که احساسات دردناک ناراحت کننده، و تحریک کننده نقش بسیار پر قدرتی در پادگیری دارد. در واقع قلمرو احساسات و تجربه های ذهنی ما می تواند در تسهیل با توقف جریان رشد، تحول و _یادگیری موثر باشد و به نقل از اتکینسون و هورشی، ۲۰۰۲). از این رو سالهای مدرسه حیاتی ترین دوران زندگی کودکان به ویژه برای رشد هیجانی آنها می باشد و ایجاد محیطی امن و سالم برای کودکان در مدارس برای رشد شاداب و مطمئن آنها اساسی است.پترسون و همکاران (۱۹۹۱) برای تشریح رابطه بین مشکلات رفتاری و افسردگی، الگوی شکست دو جانبه را مطرح کرده اند. بر اساس این الگو مشکلات رفتاری باعث می شود که کودک در دو حوزه کار کردی با شکست روبرو گردد این دو حوزه عبارتند از تعامل با همسالان، و تحصیل، معمولا مشکلات رفتاری کودکان باعث می شود که آنها از سوی گروه همسالان طرد شوند و مشکلات تحصیلی متعددی داشته باشند. متعاقبا این مشکلات نیز به افسردگی و احساس کم ارزشی آنان منجر می شود و پس، ۱۳۸۹، ترجمه بابازاده و همکاران، ص ۳۵۷). به همین دلیل تقریبا ۲۵ درصد کودکان مبتلا به مشکلات رفتاری، با عدم موفقیت تحصیلی روبرو می شوند. عدم موفقیت تحصیلی یعنی اینکه عملکرد تحصیلی کودک با توجه به سن و میزان هوش او بسیار ضعیف باشد. علاوه بر این، مشکلات رفتاری کودکان در اواسط دوره کودکی باعث می شود که آنها نسبت به مدرسه و معلم نگرش منفی پیدا کنند. کودکانی که مشکلات رفتاری دارند اغلب از مدرسه خوششان نمی آید. به یادگیری علاقه ندارند. تلاش نمی کند و از اعتماد به نفس کافی برخوردار نیستند(همان منبع ص ۳۵۹). بنابر این مشکلات رفتاری کودکان و عدم برخورداری ازبهداشت روانی مطلوب می تواند مانعی جدی بر سر راه آموزش و یادگیری باشد. و باعث به هدر رفتن وقت و هزینه زیادی گردد. که این امر توجه بیشتر و دقیق تری را به این موضوع می طلبد. علاوه بر این بهداشت روانی در بزرگسالی به میزان زیادی با بهداشت روانی در دوران کودکی ارتباط دارد. به عنوان مثال آمپنگ (۱۹۹۹) در تحقیق خود که بر روی ۱۸۳ کودک دارای اختلالات رفتاری انجام داد و آنها را به مدت ۱۸ سال تحت نظر گرفت به این نتیجه رسید که بین اختلالات رفتاری کودکی و ابتلا به سایکوز در بزرگسالی ارتباط وجود دارد به نقل از رواقی و همکاران، ۱۳۷۹).علی رغم مشکلات باد شده، به بهداشت روانی دانش آموزان توجه کانی نشده است و به اندازه ای که به عملکرد تحصیلی آنها اهمیت می دهند. نگران عزت نفس و تجارب اجتماعی آنها نیستند. رانر شواهدی گرد آوری کرده است که بر اساس آن توجه به بهداشت روانی دانش آموزان مستقیما در راستای نیل به موفقیت تحصیلی و موثرتر بودن آموزش است و بر به نقل از اتکینسون و هورنبی، ۲۰۰۰). بیشتر کودکانی که دارای مشکلات بهداشت روانی هستند هرگز به خدمات تخصصی که بدان نیازمندند دسترسی ندارند که مدارس باید به آن توجه داشته باشند و از طرفی فشارهای وارد بر مدارس، از قبیل تقاضاهای مربوط به برنامه درسی ملی، توجه به نیازهای عاطفی و اجتماعی دانش آموزان را مشکل تر کرده است. در این میان جامعه برای تربیت بزرگسالانی متعادل باید به رشد شخصیتی و اجتماعی آنها توجه کند. اختلالات در زندگی کودکان و خانواده های آنان تاثیر مستقیم بر جای می گذارد. این کودکان در خطر عدم موفقیت تحصیلی با موفقیت تحصیلی پایین قرار دارند. به علاوه این عدم موفقیت روی توانایی کودکان در

مشخصات
  • جنسیت مرد
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه فردوسی مشهد
  • رشته تحصیلی روانشناسی تربیتی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی علی رجایی روانشناس، علی رجایی مشاور، علی رجایی روان درمانگر، علی رجایی روانپزشک، علی رجایی متخصص اعصاب و روان، علی رجایی روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی تربیتی
تصویر
علی رجایی
روانشناس بالینی و فردی
(4)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر