منو
X

تصویر
فاطمه امیر
مشاور خانواده
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
60%

دقت

80%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

0%

رفتار بالینی

0%

وقت شناسی

60%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

فاطمه امیر هستم، فارغ التحصیل مشاوره خانواده در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۹۰-۱۳۹۱، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “اثر بخشی آموزش بازی درمانی کودک-محور به مادران بر سبک های فرزند پروری و رابطه مادر-کودک” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه فردوسی مشهد

دانشگاه علوم تربیتی و روانشناسی

پایان نامه جهت اخذ مدرک کارشناسی ارشد رشته مشاوره خانواده

عنوان:

اثر بخشی آموزش بازی درمانی کودک- محور به مادران بر سبک های فرزند پروری و رابطه مادر- کودک

استاد راهنما:

دکتر حسین حسن آبادی

اساتید مشاور:

دکتر سید محسن اصغری نکاح- دکتر زهرا طبیبی

پژوهشگر:

فاطمه امیر

سال تحصیلی ۱۳۹۰-۹۱

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: کلیات

مقدمه

بیان مسأله

فرضیه ها

اهداف و ضرورت پژوهش

تعریف مفهومی متغیرها

تعاریف عملیاتی متغیرها

فصل دوم: پیشینه پژوهش

شیوه های فرزند پروری

تعریف سبک فرزند پروری

برخی از نظریات مطرح شده در زمینع فرزند پروری

نظریه بامریند

نظریه اریکسون

الگوی فرزند پروری زیگلمن

نظریه آدلر

پیامدهای شیوه های فرزند پروری

تعامل مادر کودک

نظریه پذیرش – طرد والدین

الگوی شفر

الگوی وینتر باتم

رفتارهای والدین نسبت به کودک

پذیرش و محبت والدین

کنترل والدینی

طرد کودک به وسیله والدین و پیامدهای آن

حمایت افراطی و پیامد هایش

تحقیقات انجام شده در زمینه سبکهای فرزند پروری

بازی

تاریخچه بازی

تعریف بازی

انواع بازی

نقش بازی در دوران کودکی

کاربردهای مختلف بازی در درمان

بازی به عنوان الگوی روان درمانی: طرح نظریه های بازی درمانی

رویکرد روان تحلیل گری بازی درمانی رهایشی

بازی درمانی ارتباطی

بازی درمانی آدلری

بازی درمانی شناختی – رفتاری

بازی درمانی غیر مستقیم (کودک – محور)

مفاهیم اصلی بازی درمانی کودک محور

شرایط درمانی مناسب برای رشد

ارتباط درمانی

اصول بازی درمانی کودک محور

اهداف

آموزش بازی درمانی کودک محور به والدین

تاریخچه آموزش بازی به والدین

مدل آموزشی بازی درمانی کودک محور به والدین

اهداف جلسات بازی کودک – محور در منزل

پژوهش های انجام شده در زمینه بازی درمانی —

پژوهش های انجام شده در زمینه آموزش باتری درمانی کودک – محور به والدین

فصل سوم: روش پژوهش

نوع پژوهش سس

جامعه آماری

نحوه و روش نمونه گیری

ویژگی آزمودنی ها

روش اجرای پژوهشی

ابزار پژوهش

شیوه تجزیه و تحلیل داده ها

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها

یافته ها

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

مقدمه

بحث

محددیت های تحقیق

پیشنهادات

چکیده :

هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش بازی درمانی کودک به محور به مادران (فیلیال تراپی) بر سبک های فرزندپروری و تعامل مادر – کودک بود. در این پژوهش دو سؤال مطرح بود: ۱. آیا آموزش بازی درمانی کودک – محور به مادران می تواند میزان به کار بردن سبک مقتدرانه در مادران را افزایش و سبک های سهل گیرانه و استبدادی را کاهش دهد؟ ۲. آیا آموزش بازی درمانی کودک – محور می تواند میزان پذیرندگی مادران را افزایش و میزان عدم پذیرندگی آنها را کاهش دهد؟  بدین منظور یک مهد کودک به صورت نمونه گیری در دسترس از میان مهد کودک های منطقه تبادکان شهر مشهد انتخاب شده و ۲۰ نفر مادر کودکان ۶-۴ ساله نیز به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و مداخله نما قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش ۱۰ جلسه ۲ ساعته آموزش گروهی بازی درمانی کودک – محور را دریافت کردند و آزمودنی های گروه مداخله نما تحت آموزش تغذیه و شرکت در جلساتی در مورد امکانات مهد کودک قرار گرفتند. تمام آزمودنیها مقیاس سبک های فرزند پروری بامریند و تعامل مادر – کودک رابرت راس را قبل و پس از ارائه متغیر مستقل پر کردند. پس از ۱ ماه به منظور پیگیری هر دو گروه مجددا پرسش نامه های مربوطه را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل واریانس مختلط نشان داد که آزمودنی هایی که آموزش دریافت کرده بودند در مقایسه با سایر آزمودنیها افزایش در میزان پذیرندگی و کاهش در عدم پذیرندگی و هم چنین افزایش در به کار گیری سبک فرزندپروری مقتدرانه و کاهش در به کار بردن سبک فرزندپروری استبدادی نشان دادند.

کلید واژه ها : آموزش بازی درمانی کودک – محور به مادران، تعامل مادر – کودک، سبک های فرزند پروری

مقدمه:

خانواده در مفهوم کلی خود پدیده های جهانی است که در هر جا وجود دارد و حالتی همه شمول و فراگیر دارد زیرا به آن دسته از نیازهای آدمی پاسخ می گوید که برای تمامی نوع بشر مشترک هستند و لذا در گستره جغرافیا هر کجا که انسانی زیست می کند و در عمق تاریخ تا آنجا که نشانی از حیات انسان مشاهده می شودخانواده وجود داشته است (محدث، ۱۳۷۲)همه کودکان در طی فرایند اجتماعی شدن و با کمک والدین ارزشها و معیارهای رفتاری را که در فرهنگشان از آنها انتظار می رود می آموزند. والدین در انتقال این معیارها روش خاص خود را دارند. پدر و مادرها الگوهای فرهنگی و ارزشهای جامعه خود را درست همانطور که از طرف والدین، معلمین و دیگران بر آنها تحمیل شده است به کودک خود منتقل می کنند. کودک همراه با رشد خود ارزشها، آرمانها، گرایشهای اجتماعی و طرحی از نقش خود را در اشیاء و امور و در طی رابطه با آنها پیدا می کند (استافورد”، ۱۳۷۷).بسیاری از والدین در زمان و فضای مشترکی با فرزندانشان به سر می برند اما فرزندان خود را نمی شناسند بادرک نمی کنند. امروزه در جامعه ما والدین متعلق به تمامی سطوح اجتماعی – اقتصادی زیر فشار توقعاتاقتصادی و اجتماعی سنگین و تعهدات مدت دار برای حفظ زندگی و شیوه زیست خود قرار دارند. این تعهدات والدین را به صورت جسمی و هیجانی از فرزندانشان دور می سازد و در نتیجه کودکان را در معرض فشار قرار می دهد. بسیاری از والدین از نیازهای هیجانی فرزندانشان بی اطلاعتد و فاقد مهارتهای لازم برای تعامل کار آمد با فرزندانشان در سطح هیجانی هستند. پدر و مادر بودن بسیار فراتر از رویدادی زیستی است. فرزندان به زمان کافی برای مشارکت هیجانی با والدینشان نیاز دارند و پدر و مادرها باید بدانند چگونه به شیوه ای تسهیل گرانه پاسخ دهند. متأسفانه اساسا بسیاری از والدین از آن رو با فرزندانشان آشنایی ندارند که فرصتی صرف نکرده اند تا همراه فرزندانشان باشند، به گونه ای که آن ها امکان بیابند همان شخصی باشند که هستند (لندرث، ۱۳۹۰). در میان صاحب نظران و دانشمندان هیچ اختلاف نظر فاحشی بر سر اهمیت والای نقش والدین در تحقق اهداف اجتماعی وجود ندارد و همگان در مورد جایگاه بی مانند خانواده در جامعه اتفاق نظر دارند. از طرفی اعتقادات، نگرشها و فعالیتها و اقدامات والدین در قالب الگوی خانوادگی با سبک والدینی نمود پیدا می کند و در صورتی که این الگوی اعمال شده از سوی پدر و مادر دارای تناسب و سازگاری کافی با سایر متغیرها و نیازهای اجتماعی کودک باشد می توان به موفقیت فرد و خانواده در نیل به اهداف تربیتی از پیش تعیین شده امیدوار بود (استافورد، ۱۳۷۷).ماهیت ارتباط والد کودک در سلامت روانی کودکان در حال و آینده مهمترین نقش را دارد. در نتیجه روشن است که اگر قصد آن را داریم که بر سلامت روان جمعیت بزرگسال آینده تأثیر مثبتی بگذاریم، باید برای ارتقاء سلامت روان تمامی کودکان، نه صرفا آنهایی که آشکارا به کمک حرفه ای نیاز دارند، تلاشهای بیشتری صورت دهیم. به نظر می رسد کمک درمانگران به والدین برای تبدیل شدن آنها به نمایندگان درمانگران در زندگی فرزندشان، یکی از کار آمدترین شیوه های بهبود ارتباط والد- کودک باشد. (دروز، ۱۳۸۹).در اکثر خانواده ها مادران بیشترین تعامل را با کودک دارند. چگونگی برقراری ارتباط مادر با کودک از اهمیت خاصی برخوردار است. شاید بتوان گفت یکی از بهترین روشهای وارد شدن به دنیای کودک از طریق بازی است. بازی نه تنها می تواند بر جسم و روان کودک تأثیر گذار باشد بلکه می تواند بر نحوه ارتباط مادر با کودک نیز مؤثر واقع شودپژوهش حاضر در پی یافتن تأثیر آموزش بازی کودک – محور به مادران پر سبکهای فرزند پروری و تعامل مادر-کودک می باشد.

بیان مسئله:

خانواده اولین پایه گذار شخصیت، ارزش ها و معیارهای فکری کودکان است که نقش مهمی در تعیین سرنوشت و سبک زندگی فرد دارد. تاثیر خانواده به عنوان نخستین و موثرترین واحد اجتماعی بر فرزندان، امری بدیهی و روشن است (کمیجانی و ماهر، ۱۳۸۶).تجارب سالهای اولیه کودکی که معمولا در خانواده ایجاد می گردد سازنده و زیربنای شخصیت و رفتارهای بعدی کودک است. حتی بعضی از روان شناسان از جمله فروید معتقدند که تنها تجارب چند سال اول زندگیکودکی شخصیت او را شکل می دهد و تجارب بعدی در اساس این شکل پذیری تغییر چندانی نمی تواند ایجاد کند (احدی و بنی جمالی، ۱۳۷۸)داشتن رابطه ای انسانی و درست با کودک حیاتی ترین مرحله کار و اثر بخش ترین عامل موفقیت در تعلیمو تربیت او می باشد زیرا پژوهش ها نشان داده است که در میان عوامل گوناگونی که در پرورش شخصیت سالم در کودکان موثرند تأثیرات متقابل کودک و والدین و نحوه برخورد و ارتباط والدین و کودک از مهمترین و بنیادی ترین عوامل محسوب می شود. خانواده مهمترین نهاد اجتماعی در جوامع انسانی بوده و از نظر تکوین شخصیت و پرورش آن در فرزندان و سازگاری فرد با جامعه آثار وسیعی دارد. تأثیر خانواده بر رشد چنان بارز است که بسیاری از صاحب نظران روان شناسی، در زمینه اهمیت سبک های فرزند پروری و تأثیر آن بر رشد نظر مشترک دارند (سهرابی و حسنی، ۱۳۸۶).اکثر روان شناسان صرف نظر از مکتبی که به آن معتقدند کنش های متقابل بین والدین و فرزندانشان را اساس رشد عاطفی تلقی نمودند(سهرابی و حتی، ۱۳۸۶). دارلینگ و استینبرگ (۱۹۹۳؛ تقل از گلاسکو، دورنیوچ، ترویر و همکاران، ۱۹۹۷) شیوه های فرزندپروری را این گونه تعریف کرده اند. شیوه های فرزندپروری مجموعه ای از گرایش ها، اعمال و جلوه های غیر کلامی است که ماهیت تعامل کودک و والدین را در تمامی موقعیت های گوناگون مشخص می کند و در سه حیطه استبدادی ، سهل گیرو مقتدرانه مطرح شده است.بامریند (۱۹۹۱) از سبک های فرزندپروری استبدادی، و سهل گیر و مقتدر نام برد. بامرین بیان می کند که والدین مستند روابط سرد همراه با کنترل زیاد را بر فرزندان خود اعمال می کنند. والدین مقتدر، کنترل خود را همراه با رابطه گرم و پاسخ گویی به فرزندان خود دارند در حالی که والدین سهل گیر، انتظارات اندکی ازفرزندان خود داشته هیچ گونه کنترل و پاسخ گویی هم نسبت به آنان ندارند (خوئی فر، رجایی و محب راد،۱۳۸۶).در روش فرزند پروری مستبدانه باور های والدین موجب می شود که آنان سعی کنند رفتار و نگرش هایکودکان خود را مطابق معیارهای مطلق شکل دهند و کنترل و ارزیابی نمایند. به اولیای امور و مراجع قدرت،وظیفه و کار، سشتها و حفظ نظم احترام بگذارند. والدینی که رفتار فرزندانشان را زیاد از حد کنترل می کنند و بیشتر به فکر برآوردن نیازهای خودشان هستند تا فرزندانشان کودکانی می پرورانند که اگر چه تا حدود زیادی خویشتندارند اما در برخوردهای خود با موقعیت ها و افراد جدید از احساس امنیت و اعتماد به نفس کافی برخوردار نیستند. در روش فرزند پروری سهل گیر، و الدین چشم پوشی می کنند و رفتارهای کودک را می پذیرند تا آنجا که ممکن است از تنبیه استفاده نمی کنند و توقع و انتظار آنان برای رفتارهای رشد بافته در کودک اندک است. بامریند در مطالعه کودکان دبستانی در یافت که کودکان والدین سهل انگار از نظر رفتاری نارس، فاقد کنترل روی رفتارهای خود و از اعتماد کم برخوردار بودند و این کودکان فاقد مسؤولیت اجتماعی و استقلال بودند. در روش فرزندپروری مقتدرانه اعتقادات والذین منجر به آن می شود که آنان از کودک خود انتظار رفتار بالغانه بیشتر داشته و در صورت لزوم از دستور ها و جریمه استفاده کنند. قوانین و مقرارت به طور ثابت اجرا شوند، استقلال و فردیت کودک مورد تشویق قرار گیرد، حقوق والدین و نیز کودکان به رسمیت شناخته شوند و ستد کلامی میان کودک و والدین مورد تشویق قرار گیرد. (سهرابی و حسنی، ۱۳۸۶). گرمی والدین به عنوان یک قطب دو بعدی تعبیر می شود که طرد یا عدم گرمی و محبت والدین در قطب مخالف پذیرش است ، والدین پذیرا از نظر یارت (۱۹۸۶)، و الذیتی هستند که دوستی با محبت بیشتری را به صورت کلامی یا جسمانی به کودکانشان نشان می دهند. والدین طرد کننده از نظر پارت آنهایی هستند که کودکان خود را تقبیح می کنند با کودکانشان از آنها رنج می برند. والدین طرد کننده هم از نظر جسمانی و هم از نظر روانی از کودکانشان کناره می گیرند و برای آنها قابل دسترس نیستند. آنها به هیچ یک از نیازهای جسمانی با هیجانی کودک پاسخ نمی دهند و اغلب در تامین نیازها و رفاه کودکانشان و رضایت خاطر آنها شکست می خورند (محدث، ۱۳۷۲).در فرآیند رشد کودکان نیازها و مشکلاتی دارند که بیشتر این مشکلات از سوی والدین آنچنان که باید درک و پاسخ داده نمی شود پس باید یک راه ارتباطی سازگار با کودک بافت، راهی که بزرگسالان برای بیان احساسات و نیازهای خود بکار می برند سخن گفتن در مورد مشکلات است. بنابراین باید روشی را برگزید که به اندازه سخن گفتن به کودکان یاری رساند. بازی یکی از راه هایی است که کودک به کمک آن سخنمی گوید – بازی روشی است که بوسیله آن کودک احساسات خود را نشان می دهد، روابط خود را می گستراند، تجربیاتش را می نمایاند و آرزوهایش را فاش می سازد (هترینگون و پارک، ۱۳۷۲).پیازه روان شناس بزرگ کودک معتقد است که در فعالیتهای خود جوش کودک باید او را آزاد گذاشت دخالت نامناسب و بی موقع در فعالیت های او استقلال و خودمختاری را از او سلب می کند. با این همه تاثیر بزرگترها در بازیهای کودکان را بی اهمیت نمی شمارد و به حضور مناسب بزرگترها در بازیهای کودکان اشاره می کند. شرکت مناسب بزرگترها در بازیهای کودکان موجب مستحکم تر شدن روابط والد – فرزند می شود (سهرابی و حسنی، ۱۳۸۶). آموزش بازی درمانی کودک – محور یکی از روش هایی است که می تواند به ایجاد و با بهبود رابطه والد – کودک کمک کند. بازی در خانه اساسا یک ارتباط صمیمانه بین کودک و مادر یا پدرش می باشد که در طول آن کودک خود را به عنوان یک شخص ارزشمند می شناسد و احساس دوست داشتنی بودن را به عنوان | یکی از اعضای خانواده تجربه می کند (لسینکا، ۲۰۰۳)لندرت (۲۰۰۶) بیان می کند که اگر به دنبال یک جمعیت بزرگسال با سلامت روان هستیم بیشترین تلاشمان باید معطوف به بالا بردن و بهبود سلامت روان کودکان باشد این امر محقق نخواهد شد مگر با آموزشوالدین به دلیل اهمیت نحوه برخورد و ارتباط والدین با کودکان و با توجه به اینکه در اکثر خانواده ها مادرانبیشترین ارتباط را با فرزندان خود دارند، و از آنجا که ارتباط کودک با مادر و کیفیت و کمیت آن بر بسیاریاز ویژگی های اجتماعی، اخلاقی و عاطفی کودک تاثیر گذار است ، محقق از آموزش بازی درمانی کودک- محور به مادران به منظور روشی برای بهبود رابطه مادر – کودک و همچنین تغییرات مطلوب در سبک فرزند پروری آنها استفاده می کند.

فرضیه ها

۱-بین میزان پذیرندگی مادرانی که آموزش بازی درمانی کودک – محور می بیند و مادرانی که آموزش می بینند، تفاوت معنی داری وجود دارد

۲- بین میزان عدم پذیرندگی مادرانی که آموزش بازی کودک محور می بینند و مادرانی که آموزش می بینند، تفاوت معنی داری وجود دارد .

۳-در نمره سبک فرزندپروری مقتدرانه مادرانی که آموزش بازی درمانی کودک محور دریافت می کنند

تغییر معناداری نسبت به گروهی که این آموزش را دریافت نمی کنند دیده خواهد شد .

۴- در نمره سبک فرزند پروری استبدادی مادرانی که آموزش بازی درمانی کودک محور دریافت می کنند تغییر معناداری نسبت به گروهی که این آموزش را دریافت نمی کنند دیده خواهد شد.

۵-در نمره سبک فرزند پروری سهل گیرانه ی مادرانی که آموزش بازی درمانی کودک محور دریافت می کنند تغییر معناداری نسبت به گروهی که این آموزش را دریافت نمی کنند دیده خواهد شد.

اهداف و ضرورت پژوهش

محیط خانوادگی و یا فضای خانواده به معنای درجه احساس امنیت و تعلق و پله پرش در خانواده است به طوری که کودک بتواند به راحتی مسایل و مشکلات خود را با والدین مطرح کند. محبت لازمه رشد عاطفی کودک است وعدم وجود محبت در تعاملات والدین با کودک باعث ایجاد مشکلات رفتاری، هیجانی و اجتماعی می گردد امجد، ۱۳۸۳)کودکی که به دنیا می آید عالی ترین و کامل ترین امکانات رشد را داراست و در صورت وجود شرایط لازم و کافی برای رشد، به برترین کمالات خود دست خواهد یافت. اما زندگی خانوادگی، محیط بهداشتی، آموزشی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری از افراد چنان است که دستیابی به چنین مقصودی را دشوار می سازد و بسیاری از مشکلات هیجانی – رفتاری کودک تتجه اجتناب ناپذیر فقر، جهل، بدرفتاری و نابسامانی های |خانوادگی و کاستی های آموزشی، پرورشی، فرهنگی و اجتماعی است( محمد اسماعیل، ۱۳۸۹).بسیاری از والدین در زمان و فضای مشترک با کودکانشان به سر می برند اما با احساسات و نیازهای کودک خود بیگانه اند. امروزه در جامعه ما والدین متعلق به تمامی سطوح اجتماعی- اقتصادی زیر فشار توقعات اقتصادی و اجتماعی سنگین و تعهدات مدت دار برای حفظ زندگی و شیوه زیست خود قرار دارند. این تعهدات والدین را به صورت جسمی و هیجانی از فرزندشان دور ساخته و در نتیجه والدین فاقد مهارت های لازم برای تعامل کار آمد با فرزندانشان هستند. پدر و مادر بودن بسیار فراتر از رویدادی زیستی است. فرزندان به زمان کافی برای مشارکت هیجانی با والدینشان نیاز دارند و پدر و مادرها باید بدانند که برای برقرار شدن ارتباط لازم، چگونه باید به شیوه هایی کار آمد به تعامل با کودکان خود بپردازند (لندرث، ۱۳۹۰).ایجاد رابطه ی گرم و پذیرنده و فراهم آوردن محیطی که کودک در آن احساس امنیت و آرامش خاطر کند از عواملی است که تأثیر بسزایی در سلامت روان کودک دارد. از طرفی از بازی می توان به عنوان روشی برای برقراری این ارتباط استفاده کرد. بازی وسیله ای طبیعی برای بیان و اظهار وجود کودک است. کودکان از طریق بازی احساسات، ناکامی ها و اضطراب های خود را بیان می دارند. اما علی رغم بروز آشکار کودک، بزرگسالان در بسیاری از مواقع قادر به درک احساسات و پاسخگویی مؤثر به آنها نمی باشند. بنابراین شکاف ارتباطی بین کودک و بزرگسال عمیق می شود. در اینجاست که بازی می تواند به منظور برقرار ساختن ارتباط درمانی به کار رود و بزرگسالان می توانند از این طریق به دنیای درونی کودک راه یابند و با شناخت بهتر و بیشتر به مشکلات آنها پی ببرند.با توجه به اینکه بسیاری از والدین با دخالت نامناسب و بی موقع خود در بازی کودک استقلال و خودمختاری کودک را سلب می کنند و با روش های صحیح بازی و تأثیر مثبت آن بر رشد کودک آشنایی ندارند، محقق به آموزش بازی درمانی کودک – محور به مادران برای ارتقاء رابطه ی مادر – کودک می پردازد.هدف اصلی این مطالعه در مرحله اول افزایش میزان پذیرندگی مادران و کاهش عدم پذیرندگی آنان و درمرحله دوم بالا بردن سبک فرزندپروری مقتدرانه و کاهش سبک فرزندپروری استبدادی و سهل گیرانه است. به بیان دیگر سوال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا به واقع می توان مادرانی را در جهت ایجاد و بهبود رابطه پذیرنده و همدلانه و استفاده از سبک مقتدرانه فرزند پروری آموزش داد؟ بنابراین هدف مشخص این پژوهش دستیابی به الگوی تعامل مادر – کودک پذیرنده تر و استفاده مادران ازسبک فرزند پروری با اقتدار بیشتر، استبداد و سهل گیری کمتر از طریق آموزش بازی درمانی کودک – محور به مادران می باشد.

تعریف مفهومی متغیرها

سبک های فرزند پروری: منظور از سبک های فرزند پروری سه روش مستبدانه، سهل گیر و مقتدرانه است که در توانایی شناختی و اجتماعی کودکان اثرگذار است. در روش فرزند پروری مستبدانه باورهای والدین موجب می شود که آنان سعی کنند رفتار و نگرش کودکان خود را مطابق معیارهای مطلق شکل داده، کنترل و ارزیابی کنند.

در روش سهل گیر، و الدین چشم پوشی می کنند و رفتارهای کودک را می پذیرند در روش فرزند پروری مقتدرانه، والدین از کودکان خود انتظار رفتار بالغانه داشته و قوانین و مقررات به طور ثابت اجرا می شود (بامریند، ۱۹۹۱؛ نقل از کمیجانی ، ۱۳۸۶).

الگوهای ارتباطی: منظور از الگوهای ارتباطی در الگوی پذیرش و عدم پذیرش والدینی می باشد.

والدین پذیرا دوستی و محبت بیشتری را به صورت کلامی یا جسمانی به کودکانشان، نشان می دهند. والدین

غیر پذیرنده کودکان خود را تقبیح می کنند ، آنها را آزاد گذاشته و یا از آنها کناره می گیرند (محدث، ۱۳۷۲).

بازی درمانی: یک رویکرد درمانی است که در آن، یک بازی درمانگر آموزش دیده از ظرفیت های درمانی بازی برای کمک به مراجعین در جهت پیشگیری و با حل مشکلات روانی و همچنین دستیابی به رشد و

الندگی استفاده می کند (رابینسون، ۲۰۰۳).

بازی درمانی کودک- محور : نوعی درمان برای کودکان در این روش درمانگر مسولیت و هدایت بازی را به کودک می سپارد اصول کلی این بازی درمانی عبارت است از ایجاد رابطه رضایتنمند، پذیرش بدون قید و شرط کودک ایجاد احساس آزادی عمل در کودک، انعکاس احساسات، احترام به چارچوب مرجع کودک، عدم شتاب در بازی، عدم محدودیت در ابراز احساسات و اعتماد به توانایی کودک در خود رهبری و خودشکوفایی (لندرث و براتون ، ۲۰۰۶).مدل ۱۰ جلسه ای آموزش بازی درمانی کودکت محور به والدین (فیلیال تراپی) : مدل فشرده آموزش بازی درمانی کودک محور به والدین توسط التدرت و برتون (۱۹۸۰) مطرح شد. این روش به صورت آموزش به والدین ارایه می شود. والدین در همراهی کردن کودک در بازی با توجه به اصول آموزش دیده شده در این روش توانمند می گردند.

تعاریف عملیاتی متغیرها

الگوهای ارتباطی : در این پژوهش منظور از الگوهای ارتباط (تعامل مادر کودک) در الگوی پد برش و عدم پذیرش است که به وسیله پرسشنامه رابرت راس (۱۹۶۱) تعیین می گردد.

سبک های فرزند پروری : در این پژوهش منظور از سبک های فرزندپروری الگوهای مقتدرانه، آزاد گذار و استبدادی است که به وسیله پرسشنامه بامریند (۱۹۷۳) تعیین می گردد.مدل ۱۰ جلسه ای آموزش بازی کودک-محور به والدین : در این مدل والدین ۱۰ جلسه ۲ ساعته مهارتها و اصول بازی درمانی فرزند محور را از بازی درمانگر متخصص می آموزند و در طول این ۱۰ جلسه هر هفته، به مدت ۳۰ دقیقه در زمان و مکان مشخص در منزل به بازی با کودک خود پرداخته و مدل آموخته شده را به کار می گیرند (شرح ساختار طرح درمان در ضمیمه آمده است).

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه فردوسی مشهد
  • رشته تحصیلی مشاوره خانواده
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی فاطمه امیر روانشناس، فاطمه امیر مشاور، فاطمه امیر روان درمانگر، فاطمه امیر روانپزشک، فاطمه امیر متخصص اعصاب و روان، فاطمه امیر روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی خانواده
تصویر
فاطمه امیر
مشاور خانواده
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر