منو
X

تصویر
مریم قاسمی
روانشناس بالینی و فردی
(4)
آمار این متخصص
(4) رای
60%

دقت

0%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

60%

رفتار بالینی

0%

وقت شناسی

40%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

مریم قاسمی هستم، فارغ التحصیل روانشناسی عمومی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم انسانی و ادبیات دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال ۱۳۹۲، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “اثر بخشی فنون فرزندپروری بر تنیدگی والدین و مشکلات رفتاری کودکان” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه شهید باهنر کرمان

دانشکده ادبیات و علوم انسانی

پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی عمومی

عنوان:

اثر بخشی فنون فرزندپروری بر تنیدگی والدین و مشکلات رفتاری کودکان

استاد راهنما:

دکتر حسن بنی اسدی

استاد مشاور:

دکتر مسعود باقری

نگارش:

مریم قاسمی

بهمن ۱۳۹۲

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت پژوهش

اهداف پژوهش

هدف کلی پژوهش

اهداف جزیی پژوهش

فرضیه های اصلی پژوهش

فرضیه های پژوهش

فرضیه های فرعی پژوهش

واژگان کلیدی

تعریف مفهومی و عملیاتی متغیر ها

تنیدگی والدینی

مشکلات رفتاری کودک

آموزش فنون فرزند پروری

فصل دوم: پیشینه پژوهش

مقدمه

تنیدگی والدینی

مشکلات رفتاری کودک

علل مشکلات رفتاری کودکان و عدم پیشرفت والدین در بهبود شرایط

رفتار والد چگونه بر رفتار کودک تاثیر می گذارد؟

پرخاشگری کودکان

الگوی خانواده و پرخاشگری

گوشه گیری و اضطراب کودکان ( کم رویی)

بی توجهی و رفتار های بچگانه

انتظارات واقع گرایانه والدین در اجرای فنون فرزند پروری

فنون فرزند پروری

اهمیت آموزش فنون فرزند پروری برای والدین کودکان پیش دبستانی

معرفی فنون فرزند پروری

مروری بر تحقیقات انجام شده

فصل سوم: روش پژوهش

روش پژوهش

جامعه پژوهش، حجم نمونه و روش نمونه گیری

جامعه پژوهش

حجم نمونه

روش نمونه گیری

انواع متغیر ها از لحاظ نوع آن ها در تعیین و چگونگی کنترل متغییر های تحقیق

معیار های ورود به پژوهش

معیار های خروج از پژوهش

ابزار جمع آوری اطلاعات

فرایند اجرای آزمایش

برنامه مداخله

روش تجزیه و تحلیل داده ها

فصل چهارم: یافته های پژوهش

مقدمه

توصیف وضعیت متغیر های اصلی پژوهش

آمار استنباطی

فرضیه اصلی اول آموزش فنون فرزند پروری بر کاهش تنیدگی والدینی موثر است

فرضیه اصلی دوم: آموزش فنون فرزند پروری بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی مؤثر است

فرضیه فرعی اول: آموزش فنون فرزند پروری بر کاهش پرخاشگری کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد

فرضیه فرعی دوم : آموزش فنون فرزند پروری ، بر کاهش گوشه گیری و اضطراب کودکان پیش دبستانی، تأثیر دارد

فرضیه فرعی سوم : آموزش فنون فرزند پروری، بر کاهش بی توجهی و رفتار بچگانه کودکان پیش دبستانی، تأثیر دارد

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

مقدمه

بحث و نتیجه گیری

محدودیت های پژوهش

پیشنهادات

منابع

پیوست ها

چکیده:

هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی فنون فرزند پروری بر تنیدگی والدین و مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی بود.

روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی به مرکز پیش دبستانی از میان ۴۷ مدرسه پیش دبستانی ناحیه دو شهرستان کرمان انتخاب شدند، به تعداد کودکان هر مرکز پرسشنامه دموگرافیک تهیه شد و از کل مادران که پرسشنامه جمعیت شناختی را پر کرده بودند و دارای معیار های ورود به پژوهش بودند؛ ۴۰ نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار داده شدند. ابزار مورد سنجش، پرسشنامه تنیدگی والدین و مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی (فرم والدین) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها ار از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS استفاده شد.

یافته ها: نتایج نشان دادند که میانگین نمره های پس آزمون گروه آزمایش در تنیدگی والدین و مشکلات رفتاری کودکان نسبت به پیش آزمون و همچنین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری پیدا کرده است که نشان می دهد آموزش فنون فرزند پروری ، تنیدگی والدین و مشکلات رفتاری کودک را به طور قابل ملاحظه ای کاهش داده است.

نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که استفاده از مداخله های روانشناختی از قبیل آموزش فنون فرزند پروری می تواند در کاهش استرس و احساس سرخوردگی والدین و کاهش مشکلات رفتاری کودکان مخصوصا پرخاشگری مفید و موثر باشد.

واژگان کلیدی: تنیدگی والدین، مشکلات رفتاری، دوره پیش دبستانی و فنون فرزند پروری

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه

والد بودن، کار مشکلی است که نیاز به تخصص دارد. به هر حال، حقیقت این است که والد بر فرزند خود تسلط دارد، والدین دقیقا همان کسانی هستند که می توانند به فرزندان خود کمک کنند (مقیمی، ۱۳۸۷). روش های تربیتی والدین با کودکانشان اثرات طولانی مدت بر رفتار، عملکرد، انتظارات و در نهایت بر شخصیت افراد در آینده دارد (مهرابی زاده، نجاریان و بحرینی، ۱۳۷۹). بدون شک یکی از مهمترین و موثرترین دوران زندگی آدمی که در آن شخصیت فرد پایه ریزی شده و شکل می گیرد، دوران کودکی است. کودک برای پایه گذاری بنای روانی و عاطفی و ایجاد شخصیت صحیح احتیاج به محبت والدین و احساس امنیت در خانواده دارد و باید بتوانند پایه های زندگی روانی آینده خود را بر اساس عواملی مانند احساس محبوب بودن در خانواده، همسازی و انطباق صحیح با خانواده و جامعه، ارضای تمایلات به طور منطقی و مطلوب پی ریزی نماید ( ملکشاهی و فرهادی، ۱۳۸۷). اغلب اختلالات رفتاری ناشی از کمبود توجه، به دوران حساس کودکی و عدم هدایت صحیح در روند رشد و تکامل است (طهماسبیان، مهریار، بیرشک، و بوالهری، ۱۳۷۶). این بی توجهی منجر به عدم سازش با محیط و بروز مشکلات رفتاری برای کودک می شود، این گونه کودکان مرتب از سوی اطرافیان طرد می شوند و در مدرسه مرتب از آن ها گله و شکایت می شود (گراس و همکاران .۲۰۰۳). لذا توجه به مشکلات شایع رفتاری کودکان یکی از موضوعات حائز اهمیت و شناسایی سریع و به موقع اختلالات، امکان درمان سریعتر آنان را مهیا می سازد. اگر پدر و مادر به ضروریات فوق یعنی شناسایی و درمان اختلالات کودکی خود توجه نمایند، احتیاجات کودک به نحو کامل درک نشود و ثبات عاطفی در خانواده وجود نداشته باشد، کودکی که در حال رشد است دچار نابسامانی های روانی خواهد شد (دی کلاین، سیلتر و گرین برگ ، ۱۹۹۸). ابتدا باید دید والدین چگونه باید رفتار کنند و این که بر اساس نقششان چگونه یادگیری را ایجاد کنند ؟ اگر والدین خودشان یاد نگرفته باشند که چگونه باید احساساتشان را کنترل کنند، قادر نخواهند بود کنترل و تنظیم احساسات را به کودک آموزش دهند. والدینی که به هنگام عصبانیت احساس خود را با داد و فریاد کشیدن، پرخاش کردن، حمله فیزیکی، توهین کردن به دیگران، آسیب زدن به اشیای پیرامون نشان می دهد، مرز میان احساس و کنترل آن را نیاموخنه است (آلن و گیلبرت ، ۲۰۰۲). بنابراین این تصور را که افراد به صورت ژنتیکی قادر به انجام بعضی کار ها هستند، باید در امر فرزندپروری کنار گذاشت. ممکن است افراد ویژگی ها و خصلت های متفاوتی داشته باشند و آستانه تحریک پذیری شان متفاوت باشد، اما تمام افراد با آموزش، تمرین و تکرار قادر خواهند بود احساسات خود را کنترل کنند. تاثیر نابسامانی های خانوادگی در ایجاد و شکل گیری اختلال های رفتاری و عاطفی کودکان، پژوهشگران را به مطالعه ی تنیدگی (استرس) به عنوان یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار در این زمینه ترغیب کرده است (راس، بلانس و هالی ، ۱۹۹۸ و پری ، ۲۰۰۴) تنیدگی والدینی ، اصطلاحی است که مشخص کننده ادراک تنیدگی در نظام والد- کودک است. این موضوع هم ویژگی های تنیدگی زای کودک و هم پاسخ های والدین به این ویژگی ها را در بر می گیرد (راس، بلانس و هالی، ۱۹۹۸).

بیان مسئله

زندگی با یک کودک خردسال ۳ تا ۶ سال می تواند مهیج، ناکام کننده، سرگرم کننده لذت بخش و خسته کننده باشد. با این وجود این سال ها یکی از سال های فعلی و مهم رشد کودک است. برخی از کودکان در فرایند رشد و بزرگ شدن با آسیب های روانی و مشکلات رفتاری و عاطفی روبه رو می شوند که معلول یک خانواده ناسالم و پر تنش، محیط خانوادگی ناپایدار پر استرس و سبک فرزندپروری نامناسب است (دی لابرا، تولدو و رودریگز ، ۲۰۰۵). ادراک والدین از کودک و رابطه آنان با او، نقش اصلی را در ایجاد مشکلات رفتاری کودک ایفا می کنند (بایلی، برودت و پالینگر: ترجمه حیاتی، ۱۳۸۹) همچنین مشکلات والد، سبک فرزند پروری، عدم رضایت زناشویی والدین و ستیزه های خانوادگی بر کمیت و کیفیت رفتار و رشد کودک موثر است (ساندرز ، ۲۰۰۸).کودکان با مشکلات رفتاری در مقایل ناکامی و شکست از تحمل اندکی برخوردارند و به سرعت بر آشفته می شوند و اگر مراقبان کودک از آن ها بخواهند که نظم را رعایت نمایند پرخاشگرانه رفتار می کنند ( کاتنر ، ۲۰۰۷). در این قبیل کودکان ویژگی های دیگری مانند مشاجره و لجاجت، پرخاشگری و قشقرق شدید، عدم توانایی در مهار خود با نظم دهی عواطف منفی و رفتار های بچگانه نیز دیده می شود، اینگونه ویژگی ها که تعارض شدیدی را میان والدین و کودک ایجاد می کند، مانع برقراری رابطه با همسالانش می شود و بر توانایی های یادگیری کودک اثر منفی می گذارد (کیم برلی، ۲۰۱۰). اگر چه این نشانه ها به طور پایدار و شدید مشهود هستند، با این وجود مسیر شناسایی مشکل به طور کلی از شناسایی اینگونه مشکلات اولیه تا رفتار های ضد اجتماعی بعدی، واضح و شفاف نیست. در برخی کودکان با مشکلات رفتاری بعضی از ویژگی ها امکان دارد در کودک و در برخی دیگر ممکن است در والدین یا خانواده آنان بسیار شدید باشد، در هر صورت چنانچه عوامل موثر از هر دو ناحیه کودک و والدین نقش داشته باشند، تعامل میان والدین و کودک به تدریج و به طور فزاینده ای منفی و تعارض آمیز می گردد. که این عامل به تدریج باعث افزایش تنیدگی والدین می شود که در این وضعیت، درجه ای از عدم موفقیت در رشد حاصل می شود، افزون بر این والدین به تدریج کودک را مهارناپذیر تصور و با او به طریق منفی و نادرست برخورد می کنند (منا و لندى و ترجمه به پژوه، ۱۳۸۹). یکی دیگر از عوامل حساس و فایل اهمیت در رشد عاطفی کودک، تعامل و کنش متقابل بین او و والدین است، بنابراین برای کمک به کودکان با مشکلات رفتاری باید به شناسایی هر یک از عوامل موثر کودک، والدین و تعامل والدین – کودک پرداخته شود (یونسی، ۱۳۸۴). _بدون شک همه والدین کمایش پس از تجربه داشتن یک یا چند فرزند طعم موفقیت و شکست را در شیوه های تربیتی خود چشیده اند. یک تربیتی والدین در تحول کودکان و شخصیت آنان نقش به سزایی دارد. متاسفانه بسیاری از پدران و مادران هیچ اصول و قواعدی را به تربیت فرزندان خود نمی پذیرند و تنها راهنمای تربیت آن ها عواطف پدر و مادری است که گاهی نیز به حمایت افراطی خود باعث می شوند که کودک احساس بی کفایتی و عدم مقبولیت کند که خود تهدید کننده ترین خطر برای کودکان می باشد و عامل شکست ها به جز آن هایی که آسیب های نفری مذهبی در آن ها نقش دارند می شود (محرری، سلطانی فر، خالصی، اسلامی، ۱۳۹۱).حال این سوال مطرح می شود که آیا استفاده از قنون فرزند پروری مناسب توسط والدین می تواند بر کاهش مشکلات رفتاری کودک و کاهش تنیدگی والدینی موثر باشد؟

اهمیت و ضرورت پژوهش

کودک در خانواده اصول اخلاقی، اجتماعی و قواعد ادب را کسب می کند. فرد از طریق تماس با پدر، مادر و اطرافیان و با تقلید از رفتار های آنان روش زندگی خود را مشخص می سازد (کار؛ ترجمه تبریزی، ۱۳۸۴). والدین وظیفه دارند رشد و پیشرفت فرزند را تسهیل کرده و او را برای بزرگسالی آماده کنند. تسهیل رشد و پیشرفت، از طریق تأمین محیطی است که در آن نیاز های جسمی، عاطفی و آموزشی کودک برآورده می شود. نیاز های جسمی و آموزشی کودک با فراهم آوردن محیط سالم تأمین می شود. نیاز های عاطفی نیازمند آماده سازی محیطی پر از عاطفه، همدلی و احترام هستند. در واقع درک والدین از رابطه خود با کود کشان بر توانایی های آنان از نظر واکنش نشان دادن به کودکان به طریق دلسوزانه و قابل پیش بینی تاثیر می گذارد (مک گرودر و هیرا، ۲۰۰۹). همه والدین می خواهند که کودکانشان سالم، شاد، متعادل و بزرگسالی قوی باشند. آن ها از کودک می خواهند که یاد بگیرد، برای خود بیندیشد و تصمیمات درست بگیرد، ولی باید دانست که برای رسیدن به این اهداف از بدو تولد کوشش کرد (باگنر و ایبرگ ،۲۰۰۷). هدف از تربیت کودک در هم شکستن اراده قوی او نیست بلکه کمک به کودکان است تا قدرت تشخیص مناسب و خویشتن داری را پرورش دهند( کاپا لکا : ترجمه مردانی راد، ۱۳۸۹). یکی از وظایف مهم والدین و مربیان انتقال دانش مناسب به کودکان است که در کنار آن باید به سلامت و پرورش جسم و روان کودک نیز توجه شود. برنامه ریزی و سرمایه گذاری برای کودکان در صورتی مفید است که آنان از سلامت روانی برخوردار باشند. بنابراین درک صحیح از مشکلات آنان و کمک در جهت رفع آن از جمله مسائل بسیار مهم هر نظام تربیتی است. بدین منظور ارتباط بین والدین و انجمن اولیاء و مربیان در جهت ارزیابی سطح سلامت کودکان و ارائه خدمات بهداشت روانی در مدارس و ایجاد مراکز مشاوره روانی به منظور پیشگیری از بروز اختلالات رفتاری و تشخیص و درمان آن در کودکان ضروری بنظر می رسد. با ارائه آموزش های لازم به والدین و آشنا کردن آن ها با مسائل بهداشت روانی و روند رشد روانی کودکان به منظور برخورد مناسب و شناسایی کودکان دارای مشکلات رفتاری توجه شود (ملکشاهی و فرهادی، ۱۳۸۷).با توجه به اینکه والدین بیشترین ارتباط را با کودکان دارند، بدیهی است که برقراری جلسات آموزشی بهداشت روانی بصورت مستمر و جدی برای آن ها لازم و ضروری است. بنابراین، آموزش والدین به عنوان یکی از رایج ترین و موثر ترین شیوه های درمانگری است که اثر بخشی آن بر جنبه های مختلف رفتار کودکان توسط پژوهشگران مختلف (کت رایت – هاتمن ، ۲۰۰۵ و بر، ساندرز و مارکی- ددز ، ۲۰۱۲) تایید شده است. والدین همیشه در پی روش ها و فنونی بوده اند که بتوانند بیشترین تاثیر مثبت را در کودک بوجود آورند. در این راستا، آنچه جایگاه خاص خود را دارد، تعامل والد- کودک است که نقش خانواده را در قلمرو پیشگیری و درمان، مشخص می سازد و بدون شک توانمندی والدین در برقراری ارتباط مفید با فرزندان و استفاده از فنون مناسب فرزند پروری در تربیت آن ها، پراهمیت ترین عامل حمایت کننده ایست که احتمال بروز پیامد های منفی را در شرایط خطر آفرین کاهش می دهد. در کشور ما، به رغم اهمیت نقش خانواده در تربیت فرزندان، برای آموزش خانواده برنامه رسمی و فراگیری وجود ندارد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی، کارگاه های آموزشی فنون نوین فرزند پروری و تاثیر یادگیری فنون فرزند پروری بر مشکلات رفتاری کودک پیش دبستانی را مورد کنکاش علمی قرار داده و با بررسی شیوه های تربیتی والدین میزان تنیدگی والدینی را نیز مورد ارزیابی قرار می دهد. در این کارگاه ها والدین با روش حل مسئله آشنا می شوند و گام به گام آن را به کار می برند. از مزایای این روش این است که کودکان و والدین آن ها در روند تربیت فعالند زیرا کودکان در کنار پدر یا مادر خود به انجام تکالیف مبادرت می ورزند و به تفکر وادار می شوند. فنون فرزندپروری نام روشی است که با کمک آن والدین می توانند بهتر و موثر در با فرزندانشان ارتباط برقرار کرده، بر آن ها کنترل بیشتری داشته، به رشد شخصیت سالم و پیشگیری از مشکلات روانی در آن ها کمک کند. برخی از انواع شیوه های فرزند پروری از جمله سختگیری و وابستگی زیاد، نقش مهمی در به وجود آمدن مشکلات رفتاری کودکان دارند که کمتر مورد توجه پژوهشگران در کشور ما واقع شده است. تحقیقاتی در زمینه ی اثربخشی فنون فرزند پروری بر تشیدگی والدین و مشکلات رفتاری کودکان در کشور عمدتا صورت نگرفته است، لذا هدف این پژوهش مشخص کردن تاثیر و اهمیت یادگیری فنون فرزند پروری بر سطوح تنش والدگری (در قلمرو والد، قلمرو کودک و تنش زندگی) و مشکلات رفتاری کودکان بهنجار است.

اهداف پژوهش

هدف کلی پژوهش:

تعیین اثر بخشی آموزش فنون فرزند پروری بر تنیدگی والدین و مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی و

اهداف جزئی پژوهش:

۱-­تعیین تاثیر آموزش فنون فرزند پروری بر تنیدگی والدین

٢- تعین تاثیر آموزش فنون فرزند پروری بر مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی

فرضیه های اصلی پژوهش:

فرضیه های پژوهش:

۱-آموزش فنون فرزند پروری بر کاهش تنیدگی والدینی موثر است.

۲- آموزش فنون فرزند پروری بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی موثر است.

فرضیه های فرعی پژوهش:

۱-­آموزش فنون فرزند پروری بر کاهش تنیدگی والدینی تاثیر دارد.

۲- آموزش فتون فرزند پروری بر کاهش پرخاشگری کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد.

۳- آموزش فنون فرزند پروری بر کاهش گوشه گیری و اضطراب کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد.

۴- آموزش فتون فرزند پروری بر کاهش رفتار های بچگانه کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد.

واژگان کلیدی: تنیدگی والدینی ، مشکلات رفتاری کودکان ، پیش دبستانی و فئون فرزند پروری

تعریف مفهومی و عملیاتی متغییر ها

تنیدگی والدینی

تعریف نظری: اصطلاحی است که مشخص کننده ادراک تنش در نظام والد – کودک است که ویژگی های تنش زای کودک و هم پاسخ والدین به این ویژگی ها را در بر می گیرد (بری وجونز، ۱۹۹۵).

تعریف عملیاتی: به نمره ای اطلاق می شود که پاسخ گویان از شاخص تنیدگی والدینی به دست می آورند.

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه شهید باهنر کرمان
  • رشته تحصیلی روانشناسی عمومی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی مریم قاسمی روانشناس، مریم قاسمی مشاور، مریم قاسمی روان درمانگر، مریم قاسمی روانپزشک، مریم قاسمی متخصص اعصاب و روان، مریم قاسمی روانسنج
تخصص ها
  • روانشناسی عمومی
تصویر
مریم قاسمی
روانشناس بالینی و فردی
(4)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر