منو
X

تصویر
مقصود نادر پیله ور
روانشناس بالینی و فردی
(4)
آمار این متخصص
(4) رای
80%

دقت

80%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

100%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

مقصود نادر پیله ور هستم، فارغ التحصیل روانشناسی عمومی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی در سال ۱۳۹۲، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “بررسی اثر بخشی آموزش نظریه ذهن بر ارتقا سطوح نظریه ذهن و مهارت اجتماعی کودکان ناشنوا” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه علامه طباطبایی

دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی

پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد در رشته رئان شناسی گرایش عمومی

عنوان:

بررسی اثر بخشی آموزش نظریه ذهن بر ارتقا سطوح نظریه ذهن و مهارت اجتماعی کودکان ناشنوا

استاد راهنما:

دکتر فرامرز سهرابی

استاد مشاور:

دکتر فریده حسین ثابت

پژوهشگر:

مقصود نادر پیله ور

تابستان ۱۳۹۲

فهرست مطالب

عنوان

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت تحقیق

اهداف پژوهش

فرضیه های پژوهش

متغیرهای پژوهشی

متغیر مستقل: برنامه آموزش نظریه ذهن

تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها

تعریف تطری نظریه ذهن

تعریف عملیاتی نظریه ذه

تعریف نظری کودکان ناشنوا

تعریف عملیاتی کودکان ناشنوا

تعریف نظری مهارت اجتماعی

تعریف عملیاتی مهارت اجتماعی

فصل دوم: پیشینه تحقیق

منشاء نظریه ذهن

سن اکتساب نظریه ذهن

نظریه های نظریه ذهن

رویکردهای نظری

نظریه های تحولی پیرامون تبیین تحول نظریه ذهن

نظریه نظریه

نظریه پودمانی

نظریه شبیه سازی

نظریه ذهن کودکان ناشنوا

درمان مبتنی بر ذهنی سازی

مهارت های اجتماعی

انواع مهارت های اجتماعی

تاثیر خانواده در رشد اجتماعی

اثر همسالان در رشد اجتماعی

مهارت های اجتماعی در کودکان ناشنوا

پیشینه پژوهشی

فصل سوم: روش شناسی پژوهش

روش تحقیق و نوع طرح پژوهشی

جامعه آماری

روش نمونه گیری و حجم نمونه

ملاک های ورود به مطالعه

ملاک های خروج از مطالعه

ابزار و روش اندازه گیری اطلاعات

فرایند اجرای پژوهش

روش تجزیه تحلیل اطلاعات

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها

الف- بخش توصیفی

ب- بخش استنباطی

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

محدودیت های تحقیق

پیشنهادها

منابع فارسی

منابع انگلیسی

چکیده:

بی شک برای زندگی در این دنیا هر انسانی نیازمند شناخت اجتماعی و مهارت اجتماعی می باشد چه بسا این موضوع در مورد کودکان دارای ناشنوایی بیشتر مورد نیاز است هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش نظریه ذهن در بهبود مهارت اجتماعی و نظریه ذهن کودکان ناشنوا بود. در این بررسی از روش شبه آزمایشی استفاده شده است که در آن دو گروه ۸ نفره به گروه های آزمایشی و کنترل تخصیص داده شده اند و جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان ابتدایی پسر ناشنوا که در سال ۹۲-۹۱ در مقطع پنجم و ششم ابتدایی مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی می باشد بود در این بررسی ما نمونه خود را بصورت نمونه تصادفی انتخاب کردیم که بعد از انتخاب نمونه ها به تعداد۱۶ نفر در گروهای آزمایشی و کنترل بصورت تصادفی گمارش شدند همچنین ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون نظریه ذهن استیقمن و ومقیاس درجه بندی شده مهارت های اجتماعی گرشام والیوت می باشد.تحلیل کوواریانس و آزمون t وابسته بعد از تحلبل نهایی نشان داد که آموزش نظریه ذهن در بهبود نظریه ذهن کودکان ناشنوا به طور معنی داری ( ۰۰۱/ ۰>p) موثر می باشد ولی آموزش نظریه ذهن در تهران مهارت های اجتماعی کودکان ناشنوا معنی دار نبود. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که کودکان ناشنوا در حوزه نظریه ذهن باید مورد توجه قرار بگیرند و دست اندرکاران آموزش ناشنوایان مناسب است که در مورد این حیطه و آموزش آن به کودکان ناشنوا از همان بدو ورود به مدرسه توجهات لازم را مبذول فرمایند همچنین مهارت اجتماعی این کودکان درگیر با عوامل زیادی است که در این تحقیق نیز مشخص شد که آموزش نظریه ذهن به تنهایی در بهبود این حیطه نمی تواند موثر باشد اگرچه این کودکان در این حیطه نیز کمبود های دارند.

کلمات کلیدی: نظریه ذهن، مهارت اجتماعی، کودکان ناشنوا

مقدمه

اصطلاح «نظریه ذهن را اولین بار پریماک و وودورف در سال ۱۹۷۸ در مقاله ای تحت عنوان آیا شامپانزه نظریه ذهن دارد؟» مطرح کردند. در این مقاله، اصطلاح نظریه ذهن به توانایی شناختی اشاره دارد که اجازه می داد هر فرد بداند که دیگران افکار منحصر به خود دارند که می تواند از افکار آن فرد و یا حتی با واقیعت، متفاوت باشد (حسن زاده، محسنی، افروز، حجازی، ۱۳۸۶). به عبارت دیگر نظریه ذهن توانایی شناختی ویژه ای برای درک حالتهای ذهنی دیگران می باشد (تسوریا ، کوبایاکاوا ، کاوامورا ، ۲۰۱۱)، این توانایی را در مقالات گوناگون به اسامی گوناگون آورده اند، همچون ذهنی سازی ، ذهن خوانی ، موضع هدفمند ، کشف عامل ، شناخت اجتماعی می باشد. به عبارت ساده تر نظر به ذهن کودک را قادر می کند تا رفتار، عمل و فعالیت افراد را پیش بینی و تبیین کند (میکاییلی و آدینه، ۱۳۹۱). این توانایی به ما این امکان را می دهد که در اجتماع و تعامل با دیگران همانند بازیگر شطرنج، اندیشه ها، باورها، گرایش ها و هدف های دیگران را در ذهن خویش باز نمایی کنیم و واکنش مناسب بدهیم (بارون و کوهن ، ۱۹۸۹).مهارت اجتماعی رفتارهای اکتسابی جامعه پسندی است که فرد را قادر می کند که آن گونه با دیگران در تعامل باشد که واکنش مثبت آنها را بر انگیزد و از واکنش منفی آنها اجتناب ورزد (وهاب، شهیم، جعفری، زنجانی، ۱۳۹۱) و با مهارت اجتماعی فرایند مرکبی است که فرد را قادر می سازد به گونه ای رفتار کند که دیگران او را با کفایت تلقی کنند (محرمی، ۱۳۹۰). با توجه به بحث های گوناگون می توان گفت که نظریه ذهن و مهارت اجتماعی به گونه ای با هم می تواند در ارتباط باشد. به گونه ای که طی بررسی های زیادی به وجود ارتباط این حوزه ها باهم اذعان شده است. کودکان معلول واستثنایی به دلایل نقایص جسمی و محرومیت های ناشی از آن اغلب قادر به ایجاد رابطه اجتماعی و متقابل با بزرگسالان و همسالان نیستند که سازگاری عاطفی و اجتماعی آتی آنها را با دشواری روبرو می کند (شهیم، ۱۳۸۱). اکلسنین (۲۰۰۶)خاطر نشان می کند افرادی که دارای کمبودهای در مهارت های اجتماعی می باشند اغلب آنها توسط دیگران طرد می شوند که می تواند این امر موجب فراهم شدن مشکلات روانی شود که حتی در بزرگسالی نیز ماندگار باشد. یکی از گروه های استثنایی که دارای مشکلات زیادی در مهارت های اجتماعی هستند کودکان ناشنوا و کم شنوا می باشد به گونه ای که بررسی ها فراوانی سطوح پایین مهارت های اجتماعی در کودکان ناشنوا را گزارش کرده اند (بیابانگرد، ۱۳۸۴؛ به پژوه، صالحی، ۱۳۷۹؛ به پژوهه غباری، حجازی، خانزاده، ۱۳۸۴ به پژوه، ۱۳۹۱). بنابراین باید اذعان کرد که شنوایی یکی از مهم ترین حواس آدمی است و آسیب های شنوایی، بسیاری از سازگاری های انسان با محیط را تحت تأثیر قرار می دهد و موجب تاخیر در فرایند تحول می شود(به پژوه و صالحی، ۱۳۷۹). ناشنوایی یک تجربه نامتنابهی است که طبیعت به فرد ناشنوا داده است به دلیل همین آسیب افراد ناشنوا در دنیای سرتاسر محرومیت (صدا، زبان، مراودات اجتماعی) رشد می کند به دلیل مشکلات مهارت اجتماعی این کودکان، در معرض خطر تنهایی قرار دارند. کاترین، فورد، ۲۰۰۶). به راستی چرا کودکان ناشنوا در مهارت های اجتماعی کمبودهای را دارند؟ با توجه به اهمیت مهارت اجتماعی و نظر به ذهن در زندگی هر فردی به ویژه کودکانی که دارای ناتوانی های ویژه هستند، بررسی این حوزه ها مهم به نظر می رسد. اولین بار بارون- کوهن (۱۹۸۹) با بررسی نشانه های رفتاری کودکان اوتیسم علاقه به بررسی آسیب شناختی نظر به ذهن را ایجاد کرد. بعد از آن سیلی از تحقیقات آغاز شد. در سال ۱۹۹۵ برای اولین بار پترسون و سیگل طی گزارشی اعلام کردند که کودکان ناشنوا دارای والدین شنوا در عملکرد نظر به ذهن ضعف هایی دارند، که بعد از آن بررسی نظریه ذهن کودکان ناشنوا افزایش پیدا کرد که اکثریت فریب به اتفاق بافته های همسویی را ارایه می دهند تعدادی از پژوهش ها ارتباط بین نظر به ذهن با پیامدهای اجتماعی رفتار اجتماعی و دیگر شاخص های شایستگی) را اندازه گرفته اند (عارفی، ۲۰۱۰) ساری (۲۰۱۲) به این نتیجه رسیده است که مشکلات اجتماعی و ارتباطی را در افراد با استفاده از نظر به ذهن می توان تبیین کرد. در بررسی هایی، رضوی، لطیفیان، عارضی، ۱۳۸۴) به ارتباط نظریه ذهن با رفتار همدلی و پرخاشگری آشکار و ارتباطی و جامعه پسند رسیده اند. همچنین به نقش نظریه ذهن در کودکان با نیازهای ویژه در کفایت اجتماعی (بخشی، بارزبلی، میکائیلی،۱۳۹۰) و ارتباط نظریه ذهن یا اجتماعی شدن کودکان کم توان ذهنی را نشان داده اند (عبدالله زاده رافی، ادیب سوشکی، پور محمد رضای، بخشی، ۱۳۹۱) در مجموع به نظر می رسد بین نظریه ذهن و مهارت های اجتماعی ارتباط وجود دارد. با توجه به اهمیت تنظریه ذهن در زندگی روزمره بخصوص در کسب مهارت های اجتماعی، در این پژوهش سعی در بررسی اثرات آموزش تظریه ذهن در مهارت اجتماعی و بهبود نظریه ذهن کودکان ناشنوا خواهیم داشت.

بیان مسئله

اصطلاح نظریه ذهن حداقل از دو طریق به ادبیات تحولی وارد شده است، اول ویل من ( ۱۹۷۹ – ۱۹۸۵ ) که روی حوزه فراشناخت کار می کرد از (نظریه ذهن) به عنوان مفهوم کودکان از شناخت بزرگسالان استفاده کرد. راه دوم و شاید مشهورترین، پریماک و وودورف (۱۹۷۸) از این اصطلاح برای بررسی شناخت نخستی ها استفاده کردند و آن را به مانند یک سیستم استنباطی که برای پیش بینی رفتار، آن هم به وسیله استاد حالت های ذهنی به افراد تعریف کردند (داهرتی ، ۲۰۰۶) می توان گفت یک ژرفا، حتی یک انقلاب با به چالش کشیدن نظریه رشد شناختی پیازه آن هم از منظر نوزادان در روان شناسی تحولی رخ داد. وقتی که بررسی ها در مورد نظر به ذهن از دهه ۸۰ میلادی آغاز شد (حسن زاده، ۱۳۸۸) آن هم با کار پریماک وودورف با این سوال که آیا شامپانزه ها نظریه ذهن دارند؟ (استینگتون و بیرد، ۲۰۰۵)، که از اصطلاح نظریه ذهن برای اشاره به توانش فرد در اسناد دادن حالتهای ذهنی خود و دیگران و نیز پیش بینی رفتارها براساس حالتهای ذهنی استفاده کردند (مشهدی و محسنی، ۱۳۸۵).فلاول و همکاران در سال (۱۹۹۳) طی بررسی هایی که انجام دادند با حمایت از دیدگاه رشدی در مورد نظر به ذهن، بیان کردند که نظریه ذهن دارای سه سطح است سطح اول نظریه ذهن که همان شکل گیری تظریه ذهن مقدماتی است. در سطح دوم، نظریه ذهن واقعی ولی اولیه شکل می گیرد . سطح سوم که جنبه های پیشرفته تر نظریه ذهن، نظیر در ک شوخی و قضاوت های پیچیده تر است را شامل می شود.بررسی ها در مورد نظریه ذهن به علت تو بودن این موضوع محدود است و بیشتر بررسی های انجام شده در مورد نظریه ی ذهن کودکان در خود مانده، آسپرگر و ناتوان یادگیری انجام شده است. از نیمه دوم دهه ۹۰ میلادی که توجه ها به بررسی نظریه ذهن کودکان ناشنوا معطوف شد. تقریبا انقر از هر ۱۰ / ۰۰۰ نفر کودک متولد شده با شوانی کمتر از ۴۰ دسی بل (db) متولد می شوند که در دامنه شنوایی ۴۰۰۰-۵۰۰ قرار می گیرند (یانجی سو، چان ،۲۰۱۰)ناشنوایی عارضه ای است که در اثر وجود شایعه ای در دستگاه شنوایی به وجود می آید، در نتیجه قدرت ارتباطی که از طریق شنیدن ابعاد گسترده تر پیدا می کند دچار خلل و نقصان می شود (محمدپور ، ۱۳۷۶). داشتن ارتباط اجتماعی با دیگران مستلزم درک این مطلب است که شناخت و دانش دیگران نسبت به حوادث، اشیا و به طور کلی جهان، متفاوت از محتوای ذهنی خود شخص در مورد آن موضوعات است (خانجاتی و هداوندخانی، ۱۳۸۶).مهارت اجتماعی مجموعه رفتار های آموخته شده ای است که فرد را قادر می سازد با دیگران رابطه اثربخش داشته و از واکنش نامعقول اجتماعی خوداری کند. همکاری، مشارکت با دیگران، کمک کردن، تعریف و تمجید از دیگران و قدردانی کردن، مثال هایی از این نوع رفتار است (بیابانگرد، ۱۳۸۴). ارزیابی مهارت های اجتماعی کودکان در سال های اخیر مورد توجه متخصصان روانشناسی و تعلیم و تربیت بوده و در این راستا تحقیقات متعددی در زمینه تاثیر مهارت اجتماعی بر تطابق و سازگاری آنی کودک انجام شده است (شهیم،۱۹۹۹).نظریه ی ذهن را می توان پیش نیازی برای درک محیط اجتماعی و درگیری در رفتار های اجتماعی رقابت آمیز دانست (بهشتی اقدم، ۱۳۸۹). بررسی ها نشان داد که کودکان عادی در مهارت اجتماعی به طور معناداری از دانش آموزان نابینا و ناشنوا بهتر بودند و مهارتهای اجتماعی دانش آموزان نابینا به طور معناداری بهتر از دانش آموزان ناشنوا بود (بیابانگرد، ۱۳۸۴)ناشنوایی که بعد از عقب ماندگی ذهنی رتبه دوم معلولیت را در کشور به خود اختصاص داده است و آمار های تخمینی ارایه شده توسط سازمان بهزیستی کشور نشانگر این است که حدود ۱۰ درصد از جمیعت بیش از ۷۰ میلیونی ایران را معلول تشکیل می دهند، از این تعداد ۲/ ۱۶ درصد یعنی ۴۷۰ هزار نفر را معلولان دارای اختلال شنوایی تشکیل می دهند (بهشتی اقدم، ۱۳۸۹). این قشر زیاد سالها از لحاظ حوزه نظریه ذهن مورد غفلت قرار گرفته اند. بر اساس پژوهشی که با استفاده از ابزار واحدی تکلیف باور کاذب تغییر مکان ) بر روی کودکان پنج فرهنگ اروپایی به کانادایی، هندی، پروبی، سامورایی، تایلندی انجام شده است، سن رسیدن به نظریه ذهن در تمامی فرهنگها پنج سالگی گزارش شده است (حسن زاده، ۱۳۸۸). در بررسی دیگر که توسط( ویلیرس ، ۲۰۰۷) انجام پذیرفت به این نتیجه رسید که در کودکان چهار ساله این اعتقاد که دیگران نیز می توانند اعتقادات غلطی داشته باشند و بر اساس آن عمل کنند، به وجود می آید.می توان گفت که دو توانایی اصلی که انسان ها را از سایر گونه ها متمایز می کند، نظریه ذهن و زبان است. در واقع اگر انسانها نمی توانستند با هم ارتباط جمعی داشته باشند عجیب بود. (داهرتی، ۲۰۰۹ ترجمه خانجانی و هداوند، ۱۳۹۰) بعد از سالها بی توجهی به حوزه نظریه ی ذهن کودکان ناشنوا برای اولین بار پیرسون و سیگال (۱۹۹۵) بررسی هایی را انجام دادند که در آن گزارش کردند که اکثریت یک گروه از کودکان ناشنوا (دارای والدین شنوا) استرالیایی ۸ تا ۱۳ ساله موفق به اجرای صحیح تکالیف باور کاذبی که کودکان شنوا در ۴ یا ۵ سالگی آنها را به درستی اجرا می کردند، نبودند (حسن زاده، ۱۳۸۸)، براساس همین بررسی های رشد شناختی کودکان ناشنوا بر اساس نظریه ذهن، از نیمه دوم دهه ۹۰ میلادی توجه برخی پژوهشگران در استرالیا و آمریکا و انگلستان را به خود جلب کرد. بر همین اساس اگر پژوهش مارشاک و همکاران (۲۰۰۰) را که در آن نتیجه می گیرند کودکان ناشنوا در مقایسه با کودکان شنوا نه تنها تاخیری در رشد نظر به ذهن ندارند بلکه قدری هم از همسالان شنوای خود جلوترند یک استثنا روش شناختی بدانیم، بقبه بررسی ها همگی به اتفاق به عملکرد پایین و تاخیر کودکان ناشنوا در رسیدن به تظریه ذهن را خاطر نشان می شوند(حسن زاده(۱۳۸۸)طی بررسی های گری و هسی (۱۹۹۶) خاطر نشان شدند که کودکان ناشنوا یک تاخیری در کسب نظریه ذهن دارند که این تاخیر می تواند در اثر مشکل در نحو و زبان باشد، که به اهمیت ارتباط زبان و نظریه ذهن اشاره دارد. در بررسی های دیگر کودکان ناشنوا وقتی در محیطی هستند که زبان گفتگو در آن مسلط و غالب است یک تأخیری در کسب نظریه ذهن در آنها دیده می شود (راسل ، هانتر، بنکس، ۱۹۹۸) پترسون و سیگال (۱۹۹۹) نیز در بررسی های دیگری نشان دادند که تفاوت هایی در نظریه ذهن کودکان ناشنوا و شنوا مشاهد می شود. باز هم پترسون و سیگال (۲۰۰۰) در بررسی دیگری به این نتیجه می رسند که کودکان ناشنوا دارای والدین شنوا دارای تاخیر در نظریه ذهن می باشند، که شاید می تواند به این دلیل باشد که حدود ۹۰ درصد کودکان ناشنوا در خانواده های شنوا متولد می شوند و اکثر این خانواده ها آشنایی با زبان اشاره ندارند و حتی در صورت باد گرفتن نیز نتیجه ناامید کننده است (حسن زاده، ۱۳۸۸). البته باید خاطر نشان کنیم که کودکان ناشنوای دارای والدین ناشنوا به خاطر داشتن یک سیک تعامل نظریه ذهن آنها تاخیر آنچنانی ندارد. جکسون (۲۰۰۱) در بررسی هایش به این نتیجه رسید که توانایهای نظریه ذهن، ارتباط مهم و مثبتی با زبان دارد و کودکان شنوا نسبت به کودکان ناشنوا در تکلیف باورهای کاذب بهتر عمل می کنند. در بررسی های کاستا و هریس (۲۰۰۱) رشد زبان و مولفه های صحبت کردن را یک اصل در کسب نظریه ذهن می دانند و به این نتیجه رهنمون می شوند که کودکان ناشنوا نسبت به کودکان شنوا در کسب نظریه ذهن تاخیری دارند. لاندی (۲۰۰۲) نیز باز اهمیت زبان را در نظریه ذهن خاطر نشان می کند و در بافته هایش به تاخیر کودکان ناشنوا در رسیدن به نظریه ذهن تاکید می کند.وتت و سیگال (۲۰۰۲) نیز خاطر نشان می شوند که کودکان ناشنوا نسبت به شنوا تاخیر در کسب نظریه ذهن دارند. هال و فلسبرگ (۲۰۰۳) نشان می دهند که کسب جمله های نحوی در رشد نظریه ذهن تاثیر دارد.در مجموع همه بررسی ها منتشره به جز یک استتتا به تأخیر در کسب نظریه ذهن در کودکان ناشنوا تاکید دارند، اما با توجه به آغاز دیر هنگام بررسی نظریه ذهن در حوزه کودکان ناشنوا در ایران این حوزه از لحاظ منابع بررسی خیلی محدود و کم می باشد. در بررسی که توسط حسن زاده (۱۳۸۴) انجام شد به این نتیجه رسید که کودکان ناشنوا تاخیری در رشد نظریه ذهن دارند. در بررسی های دیگر که توسط حسن زاده محسنی، افروز، حجازی (۱۳۸۶) انجام شد کودکان ناشنوایا دارای والدین شنوا در رشد تظریه ذهن را دارای تاخیر شدیدی یافتند. بهشتی اقدم (۱۳۸۹) در بررسی های که به مقایسه نظریه ذهن بین کودکان شنوا و ناشنوا پرداخته بود به این نتیجه رسید که کودکان ناشنوا دارای تاخیر شدیدی در کسب نظریه ذهن هستند. عارفی، قائنی وابراهیم پور (۱۳۹۲) با مقایسه کودکان ناشنوای ۹ تا ۱۱ ساله با کودکان عادی به نتیجه همسو می رسیدند. با جمع بند بهای نتایج بررسی ها مشاهده می شود که کودکان ناشنوا تاخیر ۲ ساله ای در کسب نظریه ذهن دارند در صورت تایید این تاخیر، در مدارس ناشنوایان باید ساعتی را به آموزش این حوزه اخنصاص داد (بهشتی اقدم، ۱۳۸۹).با توجه به اهمیت موضوع و گستره تاثیر حوزه نظریه ذهن در سراسر جنبه های زندگی و با توجه به تاخیر شدید کودکان ناشنوا در کسب نظر به ذهن آن هم در دوران حساس زندگی به نظر می رسد آموزش نظر به ذهن به این افراد ضروری می باشد. فروزه و همکاران (۲۰۱۳) در مقاله خود چنین بیان کرده اند به نظر می رسد انجام دادن تمرینات نظریه ذهن برای افراد اسکیزوفرنی و کودکان اوتیسمی دارای اهمیت می باشد. با توجه به این که بررسی ها در مورد اثر بخشی آموزش نظر به ذهن با باورهای کاذب روی طیف گوناگون کودکان انجام شده است، همانند بررسی تاثیر آموزش باورهای کاذب بر پاسخ گویی تکالیف نظر به ذهن کودکان ۳ تا ۶ ساله که در این پژوهش به این نتیجه می رسند که آموزش باورهای کاذب باعت پاسخ گویی به تکالیف تظریه ذهن می شود (نسائیان، عبداله زاده، کاوه، مرادی، ۱۳۸۹). در بررسی دیگر که آموزش نظریه ذهن باعث افزایش در تمرات مهارتهای ارتباطی، مهارتهای زندگی، رفتار های انطباقی شد ولی در تصرات مهارتهای اجتماعی تغییری پیدا نشد (مختاری، ۱۳۸۹). همچنین در بررسی های دیگر آموزش نظریه ذهن باعث ارتقاء سطح نظریه ذهن دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر شد (انصاری نژاد، موللی، ادیب، ۱۳۸۹) و در بررسی های دیگر نیز آموزش نظریه ذهن باعث افزایش در تمرات مهارت ارتباطی، مهارتهای زندگی و رفتارهای انطباقی شد (ادیب، ۱۳۸۹) .با توجه به مشکلات مهارت اجتماعی کودکان ناشنوا که توسط بیابانگرد (۱۳۸۴) و چندین بررسی دیگر تایید شده است، این بررسی در بعد نظری می تواند نشان دهد که آیا آموزش نظریه ذهن و مداخله در کودکان ناشنوا شتاب و رشد نظریه ذهن و رشد مهارت اجتماعی را به همراه خواهد داشت و در کاهش این تاخیر موثر است و در بعد عملی نیز یافته های تحقیقی برای متخصصان تعلیم و تربیت کودکان استثنایی، مربیان، برنامه ریزی های آموزشی و والدین مفید خواهد بود. پس مناسب و ضروری به نظر می رسد که تحقیقاتی در مورد آموزش نظریه ذهن روی کودکان ناشنوا و بررسی اثرات آن روی مهارت های اجتماعی انجام شود که تعداد قابل توجهی از کودکان استثنایی را شامل می شوند. بنابراین، در این پژوهش سعی می شود که جواب این سوال داده شود که آیا آموزش نظریه ی ذهن بر بهبود نظریه ی ذهن و مهارت های اجتماعی کودکان ناشنوا تاثیر دارد یا نه؟

اهمیت و ضرورت تحقیق

نظریه ذهن با ذهن خوان ، به توانایی های نامتشابه انسانها در پیش بینی و تبین رفتار با ارجاع به درون و حالت های ذهنی اشاره دارد (عارفی، ۲۰۱۰). در که این امر که فکر درباره موضوعی، نیاز به حضور فیزیکی آن موضوع ندارد، از دوره پیش دبستانی آغاز می شود (حسن زاده، ۱۳۸۸). در مجموع می توان گفت که در این زمان کودکان به دو کشف مهم درباره ذهن دست می یابند یکی اینکه ذهن چیست و دیگری اینکه دهن چه کاری انجام می دهد که این دستاوردهای مهمی است که برای درک اجتماعی اصل بنیادی است (مشهدی، ۱۳۸۲). کودکان ناشنوا در چهار سالگی می فهمند که رفتار انسان ها را نمی توان صرفا براساس ویژگی های موقعیتی درک کرد (حسن زاده، ۱۳۸۴)، پس اینگونه می توان گفت که نظریه ذهن پیش نیازی برای درک محیط اجتماعی و لازمه رفتارهای اجتماعی رقابت آمیز می باشد. افزون بر این در بررسیهای مختلف تاثیر نظر به ذهن بر خود تنظیمی و مهارتهای حل مسئله (کوله و میچل ،۲۰۰۰)، خودپنداشت (بوزاکی، ۲۰۰۰)، تشخیص بازنمون از واقعیت (لی لار، ۱۹۹۳)، کفایت و مهارت های بین فردی (هال دویه و کوهن، ۱۹۹۳) درک هیجانات (بلوم، ۲۰۰۳) تفسیر و درک تصاویر مبهم (رویاروی و همکاران، ۲۰۰۳) و رفتار های جامعه پسند و همدلی و همدردی (لیتیربورگ و همکاران، ۲۰۰۳) مشخص شده است (به نقل از قمرانی و همکاران،(۱۳۸۵).در بین کودکان، بعضی از آنان از جمله کودکان ناشنوا جهت آموزش و آماده سازی برای زندگی اجتماعی روشی خاص، وقتی خاص و توجهی خاص طلب می کنند (چمن دستی، ۱۳۸۷) و با توجه به اهمیت رشد شناختی در دوره کودکی و با توجه به تأخیرهای شدید کودکان ناشنوا در کسب نظریه ذهن و پژوهش های انجام شده که برای اولین بار توسط سیگال و پترسون (۱۹۹۵) روی کودکان ناشنوای استرالیایی ۸ تا ۱۳ساله که قادر به انجام تکالیف باورهای کاذب نبودند انجام شده که بقیه بررسی ها همه به اتفاق در این که کودکان ناشنوا در رشد تظریه ذهن تاخیر دارند هم رای هستند، اهمیت بررسی نظر به ذهن روی کودکان ناشنوا مخصوصا آموزش این حوزه به نظر ضروری می آید.بیابانگرد (۱۳۸۴) نیز مشکلات مهارت اجتماعی در کودکان ناشنوا نسبت به سایر دانش آموزان (عادی، نابینا خاطر نشان کرده است. اسلبی و گوارا (۲۰۰۳) مهارت های اجتماعی را مترادف با سازگاری اجتماعی می دانند. از نظر آنها مهارت اجتماعی عبارت است از توانایی ایجاد ارتباط متقابل با دیگران در زمینه خاص اجتماعی، به طور کلی در عرف جامعه قابل قبول و ارزشمند باشد.بررسی هایی به رابطه بین نظریه ذهن و کفایت اجتماعی که یکی از مولفه های تاثیر گذار در ایجاد روابط اجتماعی مطلوب است مورد بحث قرار می دهد و نتیجه گیری می کند که کودکان با نیاز های ویژه مشکلات بسیاری در داشتن روابط اجتماعی موثر دارند و علاوه بر آن، با رشد توانایی نظر به ذهن احتمال می رود که باعث به وجود آمدن عملکرد اجتماعی موثر شود (بخشی بارزیلی و میکائیلی، ۱۳۹۰). در مورد میزان شیوع ناشنوایی در ایران متاسفانه آمار دقیقی وجود ندارد. در مطالعه برادران فرد و همکاران (۱۳۸۸) ۴/۱۳ درصد افراد دارای کم شنوایی گزارش شده است (به نقل از حاجیلو و انصاری، ۱۳۹۰). با توجه به این که این پژوهش در استان اردبیل انجام شده است، براساس گزارش حاجیلو و انصاری (۱۳۹۰) در استان اردبیل ۱ / ۷ در ۱۰۰۰ نفر دچار اختلال شنوایی و ۳/۴ در ۱۰۰۰ نفر دچار کم شنوایی هستند که اهمیت بررسی را در ما دو چندان می کند.اگر چه پژوهش های در مورد نظریه ذهن بر مهارت های اجتماعی روی افراد در خود مانده، آسپرگر انجام شده است، اما بررسی های محدودی در مورد حوزه های شناختی و اثر آن در مهارت های اجتماعی کودکان ناشنوا انجام شده است. پژوهشهایی در مورد اثربخشی نظریه ذهن روی کودکان عقب مانده (ادیب، ۱۳۸۹ و انصاری، موللی، ادیب، ۱۳۸۹) روی افراد اسکیزوفرنیا (نجاتی، شریفی، علاقمندراد، ۱۳۸۳)، آموزش باورهای کاذب (نسائیان، عبدالله زاده، مرادی، کاوه، ۱۳۸۹) در مهارتهای اجتماعی (مختاری، ۱۳۸۹)، حاکی از نقش مهم نظریه ذهن در ابعاد زندگی و مهارت اجتماعی می باشد.از طرف دیگر در پژوهشهای زیادی بر مشکلات زیاد ناشنوایان در مهارت های اجتماعی تاکید شده است (بیابانگرد، ۱۳۸۴). پژوهشهای انجام شده بر این عقیده است که از طریق آموزش باورهای کاذب می توان پیشرفت قابل ملاحظه ای را در رشد و تحول نظریه ذهن ایجاد نمود. بنابراین اهمیت موضوع در این تحقیق این هست نظر به ذهن برای هر فردی ضروری است که این موضوع اهمیت آموزش نظریه ذهن را به کودکان ناشنوا دو چندان می کند همچنین مهارت اجتماعی برای هر زندگی و حیاتی ضروری است چون انسان موجودی اجتماعی است و هر موجود اجتماعی برای زندگی و حیاتی ضروری است چون انسان موجودی اجتماعی است و هر موجود اجتماعی برای  بهزیستی خود به مهارت های اجتماعی نیاز خواهد داشت.

اهداف پژوهش

تعیین میزان اثربخشی آموزش نظریه ذهن در ارتقاء نظریه ذهن در کودکان ناشنوا در استان اردبیل است.

تعیین میزان اثربخشی آموزش نظریه ذهن در ارتقاء مهارتهای اجتماعی در کودکان ناشنوا در استان اردبیل است

فرضیه های پژوهش

آموزش نظریه  ذهن، بر ارتقاء نظریه ذهن در کودکان ناشنوا تاثیر دارد.

آموزش نظر په ذهن، بر ارتقاء مهارت های اجتماعی در کودکان ناشنوا تاثیر دارد.

متغیرهای پژوهشی

متغیر مستقل برنامه آموزش تنظریه ذهن

متغییر وابسته: نظریه ذهن، مهارت اجتماعی

تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها

تعریف نظری نظریه ذهن

نظریه ذهن با ذهن خوانی به توانایی فکر کردن در مورداعتقادات، تمایلات، دانش و نبات گفته می شود (آپرلای ،۲۰۱۱).

تعریف عملیاتی نظریه ذهن

در این بررسی نمره ای که فرد در آزمون نظریه ذهن استیم من دریافت می کند، ملاک تعریف عملیاتی نظریه ذهن می باشد.

تعریف نظری کودکان ناشنوا

ناشنوایی عارضه ای است که در اثر وجود ضایعه در دستگاه شنوایی انسان به وجود می آید و در نتیجه قدرت ارتباطی انسان که از طریق شنوایی می تواند ابعاد گسترده داشته باشد، دچار خلل و نقصان می شود (محمدپور، ۱۳۷۶).

تعریف عملیاتی کودکان ناشنوا

در این بررسی تمامی دانش آموزان ناشنوای پسر در حال تحصیل در مقطع پنجم و ششم ابتدایی در مدارس استثنایی استان اردبیل در سال تحصیلی ۱۳۹۲ – ۱۳۹۱ می باشد.

تعریف نظری مهارت اجتماعی

اسلبی و گوارا (۲۰۰۳) مهارت های اجتماعی را مترادف با سازگاری اجتماعی می دانند. از نظر آنها مهارت اجتماعی عبارت است از توانایی ایجاد ارتباط متقابل با دیگران در زمینه خاص اجتماعی، به طور کلی در عرف جامعه قابل قبول و ارزشمند باشند

تعریف عملیاتی مهارت اجتماعی

نمره ی آزمودنی ها در مقیاس درجه بندی مهارت اجتماعی گرشام و البوت است.

مشخصات
  • جنسیت مرد
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه علامه طباطبائی
  • رشته تحصیلی روانشناسی عمومی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی مقصود نادر پیله ور روانشناس، مقصود نادر پیله ور مشاور، مقصود نادر پیله ور روان درمانگر، مقصود نادر پیله ور روانپزشک، مقصود نادر پیله ور متخصص اعصاب و روان، مقصود نادر پیله ور روانسنج
تخصص ها
  • روانشناسی عمومی
تصویر
مقصود نادر پیله ور
روانشناس بالینی و فردی
(4)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر