منو
X

تصویر
سمیرا رستمی
مشاور خانواده
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
0%

دقت

80%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

80%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

سمیرا رستمی هستم، فارغ التحصیل روانشناسی بالینی-خانواده درمانی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه علم و فرهنگ در سال ۱۳۸۹، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “بررسی اثر بخشی خانواده درمانی شناختی- رفتاری بر اضطراب کودکان، عملکرد خانواده و شیوه فرزند پروری مادران” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه علم و فرهنگ

پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی بالینی- خانواده درمانی

عنوان:

بررسی اثر بخشی خانواده درمانی شناختی- رفتاری بر اضطراب کودکان، عملکرد خانواده و شیوه فرزند پروری مادران

استاد راهنما:

دکتر علی فتحی آشتیانی

استاد مشاور:

دکتر علیرضا مرادی

پژوهشگر:

سمیرا رستمی

۱۳۸۹

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: گستره مسأله پژوهش

بیان مسأله

ضرورت انجام پژوهش

هدف های پژوهش

فرضیه های پژوهش

تعاریف

متغیرهای پژوهشی

تعریف مفهومی

تعریف

عملیاتی

فصل دوم: مروری بر یافته های نظری و پژوهشی قبلی در قلمرو مسأله پژوهش

اضطراب کودکان

همودی

سبب شناسی

عوامل شناختی

عوامل ژنتیکی

عوامل زیست شناختی

عوامل خانوادگی

درمان اضطراب کودکان

مداخله محیطی

مداخله مرتبط با جنبه های پزشکی- بهداشتی

درمان شناختی- رفتاری

خانواده درمانی

خانواده درمانی رفتاری

خانواده درمانی شناختی- رفتاری

فنون خانواده در مهمانی رفتاری و شناختی – رفتاری

عملکرد خانواده

شیوه های فرزند پروری

فرزند پروری قاطع و اطمینان بخش

فرزند پروری استبدادی

فرزند پروری سهل گیرانه

پیشینه پژوهش

پیشینه پژوهش در جهان

پیشینه پژوهش در ایران

فصل سوم: روش پژوهش

طرح پژوهش

جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری

شیوه اجرای پژوهش

ابزار گردآوری داده ها

مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (SCA5) فرم کودکان

مقیاس اضطراب کودکان (SCA5)-فرم والدین

ابزار سنجش خانواده (FAD)

پرسش نامه سبک های فرزندپروری بامریند

برنامه درمانی

روش تجزیه و تحلیل داده ها

فصل چهارم: یافته های پژوهش

داده های جمعیت شناسی

یافته ها در چارچوب فرضیه های پژوهش

یافته های جانبی پژوهش

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

بحث در چارچوب فرضیه های پژوهش

نتیجه گیری

محدود پیت ها

پیشنهاد های کاربر دی

پیشنهادهای پژوهشی

منابع

ضمائم

ضمیمه ۱- مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (SCA5 فرم کودکان

ضمیمه ۲- مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (SCAS) فرم والدین

ضمیمه ۳- ابزار سنجش خانواده (FAD)

ضمیمه ۴- پرسشنامه فرزند پروری بامریند

چکیده:

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی خانواده درمانی شناختی رفتاری پر اضطراب کودکان، عملکرد خانواده و شیوه فرز تا پیر اور مادران اجرا شد.

روش: در یک مطالعه شبه آزمایشی، پس از غربالگری از ۱۲۰ دختر ۱۰ و ۱۱ ساله یک مرکز آموزشی با استفاده از مقیاس اضطراب کودک اسپ (SCAS)فرم کودکان، ۲۴ کودک که نمره اضطراب آنها بالاتر از نقطه برش بود، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. مادران آنها نیز مقیاس اضطراب اسپنس فرم والدین و همچنین ابزار سنجش خانواده (FAD) و پرسشنامه فرزندان پیروزی بامریند را تکمیل کردند. گروه آزمایشی (۱۲ خانواده) ۸ جلسه خانواده درمانی شناختی رفتاری (برنامه درمانی Cool Kids) را به مدت ۸ هفته دریافت کردند در نهایت هر دو گروه آزمایشی و کنترل) بعد از دو ماه بار دیگر توسط فرم مقیاس اضطراب کودکان اسپیس فرم کودکان و والدین، FAD و پرسشنامه شیوه فرزند پروری بامر پسند مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های به دست آمده با روش آماری کوواریانس (ANCOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: نتایج نشان داد که در ارزیابی کودکان، تفاوت معناداری بین میزان اضطراب کلی، اضطراب جدایی، اضطراب فراگیر، فوبیا. اضطراب اجتماعی، پانیک همراه با گذر هراسی و اختلال وسواسی-اجباری در کودکان گروه آزمایش و کنترل وجود دارد و میزان اضطراب به طور معنی داری در گروه آزمایش کاهش یافته است. در ارزیابی مادران، تفاوت معنی داری بین میزان اضطراب کلی، اضطراب فراگیر، فوبیا، پانیک همراه با گذر هراسی، اضطراب جدایی، اضطراب اجتماعی و اختلال وسواسی-اجباری فرزندان آنها وجود دارد. یافته ها تفاوت معناداری بین شیوه فرزند پروری قاطع و استبدادی مادران در گروه آزمایش و کنترل نشان دادند در حالی که در مورد شیوه فرزند پروری سهل گیر نتایج معنی دار نبود. این عملکرد کلی خانواده و زیر مقیاس های حل مشکل. تفش ها، کنترل رفتار، ارتباط مشارکت عاطفی و واکنش عاطفی، تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل معنادار بود.

نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می تواند روش خانواده درمانی شناختی رفتاری را به عنوان یک روش مؤثر در کاهش اضطراب کودکان، بهبود عملکرد خانواده و شیوه فرزندپروری مادران پیشنهاد داد.

کلیدواژه ها: خانواده درمانی شناختی رفتاری، اضطراب، عملکرد خانواده، فرزندپروری، کودکان

فصل اول:

بیان مسأله

اختلالات اضطرابی از جمله شایع ترین تشخیص های گزارش شده در مطالعه های همه گیری شناسی کودکان و نوجوانان می باشند (سیکلند، زین و دیاموند، ۲۰۰۴). در مروری پر نظر خواهی های اجتماعی، کاستلو (۲۰۰۴ به نقل از کارر ، ۲۰۰۹) دریافت که نرخ میانگین شیوع برای اختلالات اضطرابی ۱ / ۸ درصد، با دامنه ای از ۲ تا ۲۴ درصد بود.اختلالات اضطرابی در کودکان و نوجوانان شامل اضطراب جدایی ، ترس خاص ، اختلال اضطراب فراگیر ، اختلال وسواسی-اجباری و اختلال استرس پس از سانحه می باشد (APA ۲۰۰۰ ). همگی به وسیله ترس مفرط از تجربه های درونی با موقعیت های بیرونی خاص و اجتناب از این تجربه ها، مشخص می شوند (کارر، ۲۰۰۹)محیط خانوادگی برجسته ترین و بی واسطه ترین زمینه ای که در آن کودکان رشد می کنند را تشکیل می دهد (هرسن ، توماس و آمرمن ،۲۰۰۶). به عقیده بسیاری از روانشناسان و جامعه شناسان، باید ریشه بسیاری از انحراف های شخصیت و بیماری های روانی را در پرورش اولیه خانواده جستجو کرد. شیوه های انضباطی والدین غالبا بر حسب تعامل بین دو بعد رفتاری آنها، در تغییر است. بعد نخست به بررسی رابطه عاطفی با کودک می پردازد و حدود آن از رفتاری پاسخ ده، پذیرا و کودک محور آغاز می شود و به رفتاری بی توجه و طرد کننده که مرکزیت آن به نیازها و امیال والدین گذاشته شده است، ختم می شود. بعد دوم، کنترل والدین بر کودک را دربر می گیرد و از رفتاری محدود کننده و مطالبه کننده با روشی آسان گیر و بی ادعا، متغیر است و در آن برای رفتار کودک، محدودیت های مختصری منظور شده است. از ترکیب این دو بعال مهم یعنی پذیرش در برابر طرد شدن» و «سختگیری در برابر آسان گیری»، الگوهای قاطع و اطمینان بخش، خودکامه و مستبد، مساوات طلب و سهل گیر و بی بند و بار شکل می گیرد. والدین قاطع و اطمینان بخش، هم برای رفتار خودمختارانه و هم رفتار منضبط اعتبار قائلند. آنان روابط کلامی را تشویق می کنند و وقتی از اقتدار خود به عنوان والدین استفاده می کنند و کودک را از چیزی منع می کنند تا از او انتظاری دارند، برایش دلیل می آورند. والدین خود گامه و مستیان بر خلاف والدین دموکرات، تحریک پذیر، انعطاف ناپذیر، زورگو، خشن و نسبت به نیازهای کودکان بی توجهند. به نظر آنان اطاعت بی چون و چرا یک فضیلت است. والدین مساوات طلب، سهل گیر و بی بتاد و باز نیز نمی توانند نیازهای کودکان با نوجوانان را برآورده کنند. بعضی از والدین اجازه می دهند کودک هر کاری که می خواهد بکند، شاید به این دلیل که کاری به کودک ندارند و یا اینکه اهمیتی نمی دهند. والدین اینگونه خانواده ها، بین خودشان و کودک فاصله ای ایجاد و آن را حفظ می کنند و نیاز های خودشان را به جای نیازهای کودک مد نظر قرار می دهند (قرضی گلفزائی، محمد اسماعیل و رئوفیان مقدم، ۱۳۸۲)بررسی های رفتار والدگری به طور مشترک، تشخیص داده اند که والدگری کنترلی و بیش حمایتی” با اختلالات اضطرابی ارتباط دارد. برای نمونه کاگن، اسنیدمن ، آرکوس و ورزنیک (۱۹۹۴ به نقل از هرسن؛ توماس و آمرمن، ۲۰۰۶) گزارش کردند درجه ای که مادران کودکانشان را حمایت می کردند در حالی که فرزندانشان احتیاجی به کمک نداشتند، ترس و اضطراب را در کودکان در یک سال بعد، پیش بینی می کرد. تحقیقات نشان می دهند که مادران نوجوانان مضطرب هنگامی که کودکانشان یک تکلیف پر از استرس را انجام می دهند، نسبت به مادران نوجوانان غیر مضطرب، دخالت کننده تر و بیش از اندازه درگیر هستند. در خانواده هایی که کودک مضطرب دارند باور های خانواده در مورد والدگری و اضطراب می تواند به طور جدی روی توانایی نوجوان برای مقابله با چالش های زندگی تاثیر بگذارد. بسیاری از والدین به اضطراب به عنوان یک عامل تهدید کننده که باید از آن اجتناب شود می نگرند. متعاقبه، آنها تلاش می کنند نوجوانشان (و خودشان را در مقابل این تجارب حفاظت کنند. این امر منجر به بروز رفتارهای والدینی ای می شود که وابستگی و اجتناب را افزایش می دهند. احتمالا پیچیده تر آن است که والدین از کنترل روان شناختی استفاده می کنند. در اینجا و الدین نظرها، احساسات و تجربه های متفاوت مخصوصا راجع به عاطفه منفی (مانند خشم یا غمگینی) را در خانواده سرکوب می کنند. این خانواده ها اغلب معتقادتا که بیان تفاوت ها و با تعارض به روابط صمیمانه شان آسیب می رساند. بنابراین مذاکره آزاد در مورد تعارض را منع می کنند که تکلیف تحولی استقلال را مختل می سازد. این کارها وابستگی نوجوان به والدین را تقویت می کند و خودپنداره بی کفایتی را تقویت می نماید. متأسفانه نوجوانان مضطرب آنقدر به والدین وابسته می شوند که به اندازه والدینشان در نگه داشتن این پویایی ها (وابستگی ها)، شرکت می کنند (لیبو ، ۲۰۰۵).خانواده می تواند به عنوان واحدی از شخصیت های تعامل کر دیده شود، که در یک ساختار در حال پیشرفت از طریق تعامل های حفظ شده و اصلاح شده، با هم رابطه خویشی دارند. در سال ۱۹۷۴، مینو چین استعاره اصلی ساختار خانواده شامل مرزهای میان فردی و زیر سیستمی، دامنه ای از مرزهای پراکنده ( که او در هم تنیده» می نامید) تا مرزهای واضح و در انتهای دیگر پیوستار تا مرزهای به طور نامناسب انعطاف ناپذیر (که او اگسستها می نامید)، را ایجاد کرد. مطابق با نظر مینوچین، مرزهای واضح، پیوند کار کردی و سازگاری موفقی را برای تغییر تقاضاهای درون خانوادگی و برون خانوادگی ایجاد می کرد. علاوه بر این، السون ، راسل و اسپرنکل (۱۹۸۳ به نقل از بوگلز و بر چمن- توساینت ، ۲۰۰۶) به هم پیوستگی و انطباق پذیری را به عنوان بنیادی ترین ابعاد کار کرد خانواده شناسایی کردند. پس از آن، تعدادی از مطالعه ها، با استفاده از پرسشنامه های سنجش خانواده (برای مثال، ابزار سنجش خانواده FAD)، مصاحبه های ساخت بافته یا تست سیستم خانوادگی، برای تحقیق کردن درباره ساختار خانواده و کار کرد در خانواده هایی با اختلالات اضطرابی و مشکلات مربوط به آن هدایت شدند. کودکان ۸ تا ۱۲ ساله با اضطراب بالا، خانواده هایشان را نامتعادل تر (که آن به هم پیوستگی زیاد با سلسله مراتب ضعیف و یا به هم پیوستگی کم یا زیاد با سلسله مراتب خشک است) از کودکان با اضطراب متوسط توصیف کردنتال پلگ پوپکو و دار (۲۰۰۱) ثابت کردند که به هم پیوستگی خانوادگی بیشتر، با هراس اجتماعی کودک و ترس از ارزیابی مربوط می شد، در حالی که کمبود انطباق پذیری خانوادگی با ترس از غریبه ها ارتباط داشت و همچنین ارتباط خانوادگی فقیر و کمبود ترغیب خانوادگی برای خود مختاری، وابسته به تست اضطراب کودک بود. کارکرد خانوادگی ناکار آمد، حالت و رگه اضطراب کودک را در کودکانی که زلزله را تجربه کردند، پیش بینی می کرد و کمبود جامعه پذیری خانوادگی، هراس اجتماعی کودک را در یک نمونه ترکیبی بالینی و بهنجار پیش بینی می کرد. عباسی و همکاران (۱۳۸۸) نیز در پژوهشی کار کرد خانواده بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی، افسردگی و خانواده های غیر بالینی را مقایسه کردند و نتایج نشان دهنده این بود که تفاوت معنی داری در نمرات میانگین مقیاس FAD وجود داشت (F= 2/9, p≤۰/۰۰۱). در زیر مقیاس های FAD بین گروه غیر بالینی، بیماران مبتلا به افسردگی و اختلالات اضطرابی در حوزه های کار کرد کلی، حل مسأله و نقش ها، و بین گروه غیر بالینی و  گروه اختلالات اضطرابی در حوزه آمیختگی عاطفی تفاوت معناداری وجود داشت (p≤۰/۰۵) و در تمام حوزه های کار کرد خانواده، گروه های بالینی نسبت به گروه غبر بالینی به طور معناداری عملکرد پایین تری داشتند (عباسی، یزدخواستی، منصوری و دهقانی، ۱۳۸۸).بافته ها، حوزه های خاص تعاملات خانوادگی را برای هدف قرار دادن با استفاده کردن رویکردهای والدین محور، پیشنهاد می دهند (سیکلند، رین و دیاموند، ۲۰۰۴). چند بن تحقیق فواید حمایت مشارکت گروهی بیماران و اعضای خانواده را خاطر نشان کرده اند (سارتوریس ؛ لف؛ لوپز – ایبور، ماج و اکاشا، ۲۰۰۵). شیوه شناختی رفتاری که تأکید زیادی روی شناخت و رفتار دارد، بر عمق الگوهای تعاملی خانواده تمرکز دارد. روابط خانوادگی، شناخت ها، هیجان ها و رفتارها در این نظریه بر یکدیگر تأثیرات دو جانبه دارند. بنابراین یک استنتاج شناختی می تواند هیجان با رفتاری را برانگیزد و یک هیجان با رفتار می تواند بر شناخت تأثیر بگذارد. رویکرد خانواده درمانی شناختی رفتاری با نظر به نظام ها در این موضوع که اعضای خانواده به طور همزمان بر یکدیگر تأثیر گذاشته و از هم تأثیر می گیرند، همخوانی دارد. در نتیجه رفتار یک عضو خانواده باعث می گردد که این به نوبه خود باعث ایجاد رفتار، هیجان و شناخت های واکشی فرد شود. همچنان که فرایند ادامه پیدا می کند، التهاب در پویایی های خانواده بالا می گیرد و خانواده را نسبت به گرداب های منفی تعارض، آسیب پذیر می کند (نیکولز ، شوارتز به نقل از دهقانی، گنجوی، نجاریان، رسولی، زاده محمدی و طهماسیان، ۱۳۸۷).با توجه به نتایج تحقیقات انجام شده در حوزه خانواده درمانی شناختی رفتاری برای کودکان مضطرب، از جمله تحقیق دادز و همکاران (۱۹۹۲)، بارت و همکاران (۱۹۹۶). هاوارد و کندال (۱۹۹۶) و وود وهمکاران (۲۰۰۶) درمان شناختی رفتاری خانواده محور بهبود بیشتری در علائم اضطرابی کودکان نسبت به درمان شناختی رفتاری فردی ایجاد می کند. مندلوپتر و همکاران (۱۹۹۹)، CBT گروهی والد- کودک و گروه درمانی با والدین را مقایسه کردند و داده ها نشان دهنده این بود که کودکان در CBT گروهی والد-کودک بهبود بیشتری نسبت به درمان دیگر داشتند. گویهام (۱۹۹۸) در مطالعه ای نشان داد که تفاوتی بین اثر گذاری CBT فردی و درمان خانوادگی CBT وجود ندارد. ماناسیس و همکاران (۲۰۰۲) درمان خانوادگی فردی را با درمان خانوادگی گروهی مقایسه کردند. نتایج نشان دهنده تفاوت معنی داری بین این دو درمان شود. در پژوهش راپی (۲۰۰۰) نتایج اثر گذاری خانواده درمانی شناختی- رفتاری گروهی و CBT فردی، یکسان بودند. دگروت و همکاران نیز قالب های فردی و گروهی مداخله شناختی رفتاری خانواده محور را در پژوهشی مورد بررسی قرار دادند و نتیجه گرفتند که بین این دو قالب درمانی تفاوت معنی داری وجود ندارد.با توجه به نتایج پژوهش های فوق و با توجه به اینکه (تا جایی که بررسی شده است) طرح درمانی خانواده درمانی شناختی رفتاری برای کودکان مضطرب تا کنون در ایران انجام نشده است، در این پژوهش در صاده پاسخگویی به سوال های زیر هستیم:

۱- نقش خانواده درمانی شناختی- رفتاری در کاهش علائم اضطرابی کودکان چقدر است؟

۲- نقش خانواده درمانی شناختی رفتاری در بهبود کار کرد خانواده چقدر است؟

۳- نقش خانواده درمانی شناختی رفتاری در تغییر شیوه فرزند پروری مادران چقدر است؟

ضرورت انجام پژوهش

اختلالات اضطرابی از جمله شایع ترین اختلالات روانشناختی کودکی و نوجوانی هستند، کودکانی که مضطرب هستند تمایل به مضطرب ماندن در نوجوانی و بزرگسالی دارند؛ ولو اینکه آنها به مدت طولانی ملاک های تشخیصی برای یک اختلال اضطرابی را نداشته باشند (سیچتی و کوهن ،۲۰۰۶).بسیاری از کودکان دارای اختلالات اضطرابی با اعتماد به نفس پاین، انزوای اجتماعی و مهارت های اجتماعی شایستاده، اختلال در کار آکادمیک و مشکلات فیزیکی (مانند سر دردها و دل در دها) دست به گریبان هستند (سیکلند، رین و دیاموند، ۲۰۰۴).اختلالات اضطرابی علی رغم رشد سراسری شابع وسبع، نسبنا از چند دهه اخیر شناسایی شده اند، اگر چه این اختلالات معمولا با شدتی کمتر نسبت به دیگر شکل های آسیب شناسی روانی درک می شوند، تحقیقات اخیر نشان داده اند اختلالات اضطرابی با گستره ای از پیامدهای مضر، شامل ترک مدرسه، رشد دیگر اختلالات روانپزشکی از قبیل افسردگی عمده و خودکشی می باشد. پژوهش های اخیر نشان داده اند که اکثریت بزرگسالانی که از اختلال خلقی با اضطرابی گسترش یافته، رنج می برند علائم اولیه بیماریشان در طول کودکی با نوجوانی، به عنوان یک اختلال اضطرابی آشکار می شود. اختلالات اضطرابی همچنین هزینه مالی بزرگی بر اجتماع تحمیل می کنند (سیچتی و کوهن، ۲۰۰۶).با توجه به اینکه کودکان تقریبا ۵۰ درصد جمعیت کشورهای در حال توسعه را تشکیل می دهند، به ویژه در کشور ما که از نظر بافت جمعیتی از کشورهای جوان دنیا به شمار می رود، شناخت مسائل و مشکلات روانی و عاطفی این قشر عظیم از جمعیت و کوشش در جهت یافتن شیوه های درمانی موثر و پایدار و گسترش آن دارای اهمیت بسیار است. مداخله های درمانی مؤثر، خود نوعی اقدام پیشگیرانه محسوب میشود (موسوی، ۱۳۸۴) و تحقیقات روی عامل های خانوادگی نشان می دهد که مشخصات و الگوهای تعاملی خانوادگی خاص ممکن است نقشی در رشد یا نگهداری اضطراب کودکی داشته باشند (سیکلنده رین و دیاموند، ۲۰۰۶). لذا مداخله در خانواده ضرورت دارد.

هدف های پژوهش

هدف کلی

تعیین اثربخشی خانواده درمانی شناختی رفتاری بر کاهش علائم اضطرابی در کودکان، بهبود عملکرد خانواده و شیوه فرزند پروری مادران .

اهداف

جزئی

١- مقایسه اضطراب کودکان قبل و بعد از مداخله درمانی در گروه آزمایش و کنترل.

۲- تعیین اثربخشی خانواده درمانی شناختی- رفتاری بر بهبود کار کرد خانواده قبل و بعد از مداخله درمانی در گروه آزمایش و کنترل

٣- تعیین اثربخشی خانواده درمانی شناختی رفتاری بر تغییر شیوه فرزندپروری مادران قبل و بعد از مداخله درمانی در گروه آزمایش و کنترل.

فرضیه های پژوهش

۱-خانواده درمانی شناختی- رفتاری اضطراب کلی کودکان را کاهش می دهد.

۲- خانواده درمانی شناختی- رفتاری عملکرد کلی خانواده را بهبود می بخشد.

۳ – خانواده درمانی شناختی- رفتاری شیوه فرزند پروری قاطع و اطمینان بخش را افزایش می دهد.

۴- خانواده درمانی شناختی- رفتاری شیوه فرزند پروری مستبدانه را کاهش می دهد.

۵- خانواده درمانی شناختی- رفتاری شیوه فرزند پروری سهل گیرانه را کاهش می دهد. _

تعریف متغیرهای پژوهش

تعریف مفهومی

خانواده درمانی شناختی رفتاری: شیوه شناختی رفتاری که تأکید متعالی روی شناخت و رفتار دارد، بر عمق الگوهای تعاملی خانواده تمرکز دارد. روابط خانوادگی، شناخت ها، هیجانات و رفتار در این نظریه بر یکدیگر تأثیرات دو جانبه دارند. بنابراین یک استنتاج شناختی می تواند هیجان با رفتاری را برانگیزد و یک هیجان با رفتار می تواند بر شناخت تأثیر بگذارد (نیکولز و شوارتز به نقل از دهقانی؛ گنجوی تجاریان؛ رسولی؛ زاده محمدی و طهماسیان، ۱۳۸۷).اضطراب اضطراب تشویشی فراگیر، ناخوشایناد و مبهم است که اغلب علائم خود کار نظیر سردرد، تعریق، تپش قلب، احساس تنگی در قفسه سینه، ناراحتی مختصر معده و بیقراری که توسط ناتوانی در نشست با ایستادن به مدت طولانی نشان داده می شود (سادوک و سادوک، ۲۰۰۷).

عملکرد خانواده: قابلیت و توانایی عملکرد خانواده در چهار حوزه مهم است: ۱) عملکرد فردی؛ تقطیر رضایت از خود در خانواده، ۲) عملکرد زناشو بی نظیر توجه کردن و مورد توجه واقع شامان یا ارضای نیازهای جنسی، ۳) عملکرد مشارکتی نظیر استفاده از قدرت والدینی و اجتماعی کردن کودکان ۴) عملکرد اجتماعی اقتصادی؛ تقطیر برنامه ریزی اقتصادی خانواده (تبریزی، دیبائیان، کاردانی و جعفری، ۱۳۸۵). مدل مک مستر برای درک ساختارها و سازماندهی خانواده و الگوهای تعاملی مرتبط با مشکلات خانوادگی، پر ارزیابی و فرمول بندی شش بعد از زندگی خانوادگی تمرکز می کند. حل مسأله، ارتباط نقش ها، پاسخدهی عاطفی، مشارکت با درگیری عاطفی و کنترل رفتار (میلر ، ریان ، کیتنر ، بی شاپ و ایشتاین ، ۲۰۰۰).

شیوه فرزند پیروزی: روش هایی هستند که والدین در برخورد با فرزندان خود اعمال می کنند و در شکل گیری و رشد آنان در دوران کودکی و خصایص بعدی شخصیتی و رفتاری او تأثیر فراوان و عمیقی دارند (فرضی گلفزانی و همکاران، ۱۳۷۹).

تعریف عملیاتی

خانواده درمانی شناختی رفتاری خانواده درمانی شناختی- رفتاری برای کودکان مضطرب آن درمانی است که توسط طرح درمانی «Cool Kids اجرا می شود.

اضطراب اضطراب نمره ای است که فرد از مقیاس اضطراب کودکان اسپنس دریافت می کند.

عملکرد خانواده: عملکرد خانواده ثمره ای است که فرد از ابزار سنجش خانواده (FAD) می گیرد.

شیوه فرزند پروری آن چیزی است که توسط پرسشنامه فرزند پروری بامریند سنجیده می شود.

فصل دوم:

در این فصل مبانی نظری مربوط به اضطراب کودکان، عملکرد خانواده و شیوه های فرزند پروری و یافته های پژوهشی و پیشینه تحقیقاتی موضوع مورد پژوهش را عنوان می کنیم.

اضطراب کودکان

رشد هیجانی برای همه انسان ها نوعی چالش است، کودکان در طی دورهای کمتر از یک دهه از درک هیجاتی محدود به افرادی با شبکه هیجائی پیچیده تبدیل می شوند. با بالا رفتن سن تعداد و پیچیدگی تجارب هیجانی و همینطور مطالبات برای نحوه ابراز هبچائی همگی افزایش می یا بستند؛ تعجب آور نیست که برخی از کودکان در رویارویی با این چالش ها در هم می شکنند و دچار اختلال های هیجانی می شوند؟ اختلال های هیجانی سپری مزمن دارند و می توانند به شدت مزاحم روند عادی زندگی در دوران بزرگسالی شوند (کندال به نقل از نجاریان و داوودی، ۱۳۸۹).به طور کلی در کودکان نشانه های مرتبط با اختلالات اضطرابی، از جمله تظاهرات فیزیولوژیایی، رفتاری و شناختی، شیبه به نشانه هایی است که در بزرگسالان دیده می شود. هر چند نشانه های اختلالات اضطرابی ممکن است به صورت دل درد، سر درد، تنش عضلانی، تعرقی، رفتار های دلواپسانه ، احساس خفقان با نفس تنگی مشاهده شود، اما همه بچه ها این واکنش های بدنی را مربوط به اضطراب نمی دانند. کودکان مضطرب از لحاظ شناختی نگرانند و این نگرانی ها اغلب مبتنی بر سوء تعبیر مطالبه های محیطی و دست کم گرفتن توانایی های مقابله خودشان است (همان منبع). کودک گاهی به طور مستقیم به بیان حالت خود می یر ندارد ولی اغلب ادراک جسمانی وی در رفتارش آشکار می شود، به این معنا که با بزرگسال را جستجو می کند تا در کنار او بر خود مسلط شود و یا برعکس با توسل به درون ریزی هیجانی، کوشش می کنند تا خود را از دلشوره و رفتار ناشی از اضطراب رها سازه شیوه های مختلف بیان اضطراب کودک بر اساس مشاهده های بالینی به قرار زیر است:

۱-در رفتار های ظاهری پاره ای از کودکان هیچ گونه ترس یا اضطرابی مشاهده نمی شود اما مکانیزم های دائم اجتناب و گریز مبین اضطراب عمیق آن هاست.

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه علم و فرهنگ
  • رشته تحصیلی روانشناسی بالینی-خانواده درمانی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی سمیرا رستمی روانشناس، سمیرا رستمی مشاور، سمیرا رستمی روان درمانگر، سمیرا رستمی روانپزشک، سمیرا رستمی متخصص اعصاب و روان، سمیرا رستمی روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی بالینی
  • روان‌شناسی خانواده
تصویر
سمیرا رستمی
مشاور خانواده
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر