سارا صلواتی
مشاور خانواده
آمار این متخصص
دقت
مفید بودن
دانش و مهارت
رفتار بالینی
وقت شناسی
هزینه اقتصادی
سارا صلواتی هستم، فارغ التحصیل روانشناسی خانواده درمانی در مقطع کارشناسی ارشد از پژوهشکده خانواده دانشگاه شهید بهشتی در سال ۱۳۹۴، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “بررسی واکنش به خیانت و نقش سبک دلبستگی در آن” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:
دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشکده خانواده
پایان نامه
برای دریافت درجه کارشناسی ارشد
روانشناسی خانواده درمانی
عنوان:
بررسی واکنش به خیانت
و نقش سبک دلبستگی در آن
استاد راهنما:
خانم دکتر فرشته موتابی
استاد مشاور:
خانم دکتر منصورهالسادات صادقی
دانشجو:
سارا صلواتی
مهر ۱۳۹۴
چکیده:
خیانت زناشویی اثرات مخربی بر فرد درگیر خیانت دیده، خانواده آنها و خانواده گسترده تحمیل میکند. پژوهشهای بسیاری به بررسی عوامل پیشبینی کننده خیانت پرداختهاند، اما واکنش به خیانت و عوامل تاثیرگذار بر آن حیطهای کمتر شناخته شده است. این در حالی است که نحوه واکنش فرد میتواند نقش به سزایی در تعاملات زوج پس از وقوع خیانت، سلامت جسمانی و روانشناختی فرد و همسر و فرزندان و فرجام رابطه داشته باشد. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی واکنش افراد به خیانت و نقشی که سبک دلبستگی فرد در آن ایفا میکند انجام شد. روش تحقیق، روش کیفی با رویکرد پدیدار شناسی بود. به منظور اجرای پژوهش، با نصب اطلاعیه از افرادی که تجربه خیانت همسر را داشتند دعوت شد تا در پژوهشی روانشناختی شرکت نمایند. نمونهگیری هدفمند تا زمان رسیدن دادهها به اشباع ادامه یافت. بدین ترتیب تعداد ۱۶ نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. به منظور گردآوری دادهها در مورد واکنش فرد به خیانت از ابزار مصاحبه عمقی نیمه ساختاریافته استفاده شد. همچنین به منظور سنجش سبک دلبستگی افراد از دو پرسشنامه سبکهای دلبستگی بزرگسالان (AAS) و مقیاسهای رابطه (RSQ) و از مصاحبه دلبستگی بزرگسالان (AAI) به عنوان ابزار کمکی استفاده شد.
به منظور تحلیل دادهها از مراحل هفتگانه کلایزی استفاده گردید. نتایج حاصل از کدگزاری، تشکیل ۹۴ مفهم اولیه بود که در قالب ۱۲ مقوله عمده دستهبندی شدند. این مقولهها عبارتند از: واکنشهای رفتاری به خود، واکنشهای شناختی به خود، واکنشهای هیجانی به خود، واکنشهای فیزیولوژیک، واکنشهای رفتاری به همسر، واکنشهای شناختی به همسر، واکنشهای رفتاری به فرد سوم، واکنشهای شناختی به فرد سوم، واکنشهای فتاری به خانواده همسر، واکنشهای شناختی به خانواده همسر، واکنشهای رفتاری به دیگران (خانواده خود، فرزندان، دوستان)، واکنشهای شناختی به دیگران (خانواده خو، فرزندان، دوستان). در نهایت در کدگزاری گزینشی نیز ۵ مقوله مرکزی تعیین گردید که به صورت زیر نام گذاری شدهاند.: واکنشها به خود، واکنشها به همسر، واکنشها به فرد سوم، واکنشها به خانواده همسر و واکنشها به دیگران (خانواده خود، فرزندان، دوستان). در مرحله بعد واکنش افراد به خیانت همسر با توجه به سبک دلبستگی آنان مورد مقایسه قرار گرفت. یافتههای پژوهش حاضر مطابقت بالایی را با نظریهای تبیین واکنش به خیانت به عنوان نوعی پاسخ به رویداد آسیبزا و همچنین مفهوم بندی خیانت به عنوان نوع آسیب دلبستگی نشان میدهد. اما د مقوله واکنش به خانواده همسر و واکنشهای فیزیولوژیک از یافتههای انحصاری پژوهش حاضر میباشند. همچنین نتایج نشان داد که افراد با سبک دلبستگی اضطرابی به طور کلی هیجانات و افکار منفی بیشتری را در مواجهه با خیانت همسر تجربه میکنند؛ مدل خود در افراد با سبک دلبستگی اجتنابی کمتر از گروههای دیگر تحت تاثیر خیانت قرار میگیرد و افراد ایمن در مقایسه با افراد ناایمن کمتر از راهبردهای مقابله ناکارآمد استفاده میکنند.
کلمات کلیدی: واکنش به خیانت، سبک دلبستگی، پدیدار شناسی
با تشکر از زحمات اساتید گرانقدرم
خانم دکتر فرشته موتابی که با راهنماییهای ارزشمند خود در طول پژوهش حاضر، سبب ساز به سرانجام رسیدن هر چه بهتر آن بودهاند.
و همچنین خانم دکتر منصورهالسادات صادقی، که به عنوان استاد مشاور این پایاننامه، زحمات فراوانی را متقبل گشتهاند.
فهرست مطالب
فصل اول: کلیات پژوهش ۱۲
- مقدمه و بیان مسأله ۱۳
- ضرورت و اهمیت پژوهش ۱۹
- اهداف پژوهش ۲۱
۱-۳-۱- هف کلی ۲۱
۱-۳-۲- اهداف فرعی ۲۱
- سوالات پژوهش ۲۲
- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها ۲۲
۱-۵-۱- سبک دلبستگی ۲۲
۱-۵-۲- خیانت ۲۳
فصل دوم: پیشینه پژوهش ۲۴
مقدمه ۲۵
۲-۱- خیانت، تهدیدی بر پایداری نظام خانواده ۲۵
۲-۲- خیانت و واکنش به آن ۲۶
۲-۲-۱- پیشینه نظری درباره واکنش به خیانت ۲۹
۲-۲-۲- پیشنه پژوهشی واکنش به خیانت ۳۳
۲-۲-۳- پژوهشهای کیفی در حوزه خیانت و واکنش به آن ۳۸
۲-۳- دلبستگی ۴۰
۲-۳-۱- سبکهای دلبستگی در کودکی ۴۱
۲-۳-۲- دلبستگی در بزرگسالی ۴۲
۲-۳-۳- دلبستگی و رابطه عاشقانه ۴۷
۲-۴- پیشینه پژوهش درباره نقش سبک دلبستگی در واکنش به خیانت ۴۸
نتیجهگیری ۵۰
فصل سوم: روش پژوهش ۵۲
مقدمه ۵۳
۳-۱- روش تحقیق ۵۳
۳-۲- جامعه آماری ۵۳
۳-۳- نمونه آماری و روش نمونهگیری ۵۳
۳-۴- مراحل اجرایی تحقیق ۵۴
۵-۴- ابزار گردآوری اطلاعات ۵۷
۵-۵- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات ۶۰
۵-۶- ارزیابی اعتبار و روایی نتایج پژوهش ۶۳
فصل چهارم: یافتههای پژوهش ۶۴
مقدمه ۶۵
۴-۱- مشخصات جمعیت شناختیگروه مصاحبه شونده ۶۵
۴-۲- یافته های پژوهش ۶۶
۴-۲-۱- کدگزاری دادهها ۶۶
۴-۲-۲- واکنش افراد به خیانت همسر چگونه است؟ ۶۶
۴-۲-۳- آیا واکنش افراد به خیانت همسر با توجه به سبک دلبستگی آنان متفاوت است؟ ۸۲
جمع بندی ۸۶
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری ۸۸
مقدمه ۸۹
۵-۱- انواع واکنش به خیانت همسر ۸۹
۵-۲- واکنش افراد به خیانت همسر با توجه به سبک دلبستگی ۸۹
۵-۳- بررسی واکنش افراد به خیانت همسر ۹۰
۵-۴- بررسی واکنش به خیانت همسر با توجه به سبک دلبستگی افراد ۹۸
جمعبندی ۱۰۲
محدودیتهای پژوهش ۱۰۳
پیشنهادها ۱۰۳
منابع ۱۰۴
فهرست پیوستها
پیوست ۱: پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان (AAS) ۱۱۵
پیوست ۲: پرسشنامه مقیاسهای رابطه (RSQ) ۱۱۷
پیوست ۳: سوالات مصاحبه دلبستگی بزرگسال (AAI) ۱۱۹
پیوست ۴: مصاحبه واکنش به خیانت ۱۲۲
فهرست جداول
جدول ۲-۱: شیوههای پاسخ به موقعیت برانگیزاننده حسادت حاصل پژوهش گوئررو و همکاران (۱۹۹۵) ۴۶
جدول ۴-۱: مشخصات جمعیت شناختی گروه نمونه ۶۵
جدول ۴-۲: مقاهیم، مقولههای عمده و مقولههای مرکزی حاصل از کدگزاری باز و محوری و گزینشی متن مصاحبهها ۶۷
جدول ۴-۳: فراوانی و درصد فراوانی مشاهده شده مفاهیم در هر یک از سبکهای دلبستگی ۸۳
جدول ۴-۴: فراوانی و درصد فراوانی مشاهده شده افراد در مقولههای عمده براساس سبک دلبستگی ۸۵
فهرست شکلها
شکل ۲-۱٫ مدل ۲ بعدی دلبستگی بزرگسال با ۴ سبک دلبستگی ۴۹
شکل ۳-۱: مراحل اجرای پژوهش ۵۶
شکل ۳-۲: مراحل تحلیل دادهها با استفاده از مراحل هفتگانه کلایزی ۶۲
فصل اول
کلیات پژوهش
- مقدمه و بیان مسأله
تمامی افراد درکی منحصر به خود از مفهوم خیانت زناشویی دارند. خیانت زناشویی رفتارهای متنوعی را شامل میگرد. برای بخی افراد خیانت به معنی داشتن رابطه جنسی خارج از حیطه ازدواج است برای افراد دیگر رفتارهایی مثل سکس مجازی، دیدن پورنوگرافی، درجات متفاوت صمیمت جسمانی، و صمیمیت عاطفی را هم شامل میگردد(هرتلاین[۱]، وچلر[۲]، و پیرسی[۳]، ۲۰۰۵) تا حدی به دلیل همین تفاوت در مفهومسازی خیانت، یافتهها در مورد میزان شیوع این پدیده متفاوت است. با مرور پژوهشهای انجام گرفته در ایران، به نظر میرسد تحقیق که میزان شیوع خیانت و یا طلاق ناشی از آن را در بین زوجین ایرانی مشخص کند انجام نشده است.
در آمریکا، مطالعات پیمایشی، شیوع خیانت جنسی در طول عمر را تقریبا ۲۱ درصد در بین مردان، و ۱۱ درصد در بین زنان برآورد کردهاند (لامن[۴]، گاگنون[۵]، مایکل[۶]؛ ۱۹۹۴). با گنجاندن خیانت عاطفی در دامنه مفهوم خیانت، این آمار تا ۴۴ درصد برای من و ۲۵ درصد برای زنان افزایش مییابد (گلس[۷] و رایت[۸]، ۱۹۹۷). همچنین نمونههای نماینده جامعه، نشان دادهاند که در هر سال بین ۶/۰ تا ۵/۱ درصد از افراد متاهل درگیر رابطه فرازناشویی جنسی میشوند (برای مثال لامن و گاگنون، مایکل، ۱۹۹۴؛ ویسمن[۹]، گوردون[۱۰]، و چاتاو[۱۱]، ۲۰۰۷ و ویسمن و اشنایدر[۱۲]، ۲۰۰۷).
خیانت میتواند اثرات مخربی بر فرد درگیر خیانت، فرد خیانت دیده، خانواده آنها و خانواده گسترده داشته باشد. به دنبال افشای خیانت، زوج آشفتگیهای عاطفی فراوانی را تجربه میکنند. همسران عهدشکن اغلب با احساساتی نظیر شرم، احساس گناه، تردید، عصبانیت، ناامیدی و احساسات منفی درمورد خود دست به گریبان هستند. در حالیکه همسرانی که به آنها خیانت شده است، اغلب احساساتی مانند خشم، عزت نفس پایین، افسردگی، ناامیدی، درماندگی، شوکه شدن، سردرگمی، حس قربانی شدن و حسادت را تجربه میکنند (براون[۱۳]، ۲۰۰۱؛ بیوانک[۱۴]، ۱۹۹۵؛ گلس و رایت، ۱۹۹۲؛ چیاروکو[۱۵]، اچواریا[۱۶]، لواندفسکی[۱۷]، ۲۰۱۲). در واقع مطالعات زیادی نشان دادهاند که واکنش فرد نسبت به خیانت همسر، شبیه علائم اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) میباشد (گوردون، باکوم[۱۸]، اشنایدر، ۲۰۰۴؛ گلس و رایت، ۱۹۹۷). احتمال ابتلا به افسردگی بالینی در زنانی که به تازگی در معرض خیانت همسر قرار گرفتهاند، شش برابر جمعیت عادی است (بیچ[۱۹]، جورایلز[۲۰]، اُلری[۲۱]، ۱۹۸۹؛ کانو و اُلری، ۲۰۰۰). همچنین این افراد به طور معناداری نشانههای بیشتری از اختلالات افسردگی و اضطراب نامشخص را گزارش میکنند (کانو و اُلری، ۲۰۰۰) و احتمال اقدام به خودکشی در آنها بالاست (شکلفورد[۲۲]، باس[۲۳]، ویکز-شکلفورد، ۲۰۰۳).
در فرد خیانتدیده چندین فرض اساسی در مورد ازدواج زیر سوال میرود؛ مثل این فرض که همسرم قابل اعتماد، رابطهام ایمن و قابل اطمینان است، و یا این فرض که همسران میتوانند به قضاوتشان در مورد یکدیگر اعتماد کنند (باکوم، اشنایدر، گوردون، ۲۰۰۹). پیشینه پژوهش درباره تروما نشان میدهد هنگامی که چنین فرضهای اساسی زیر سوال میروند، فرد سانحهدیده پیشبینی آینده را غیرممکن میبیند و به دنبال آن حس نداشتن کنترل و افزایش اضطراب و افسردگی را تجربه میکن (برای مثال: جوزف[۲۴]، یول[۲۵] و ویلیامز[۲۶]، ۱۹۹۳؛ مک کان[۲۷]، و ساکهایم[۲۸]، آبراهامسون[۲۹]، ۱۹۹۸).
در پی به خطر افتادن احساس اعتماد و ایمنی در فرد خیانتدیده، وی تلاش میکند تمهیداتی را برای محافظت از خود ایجاد کند. این راهبرد میتواند شامل پاسخهایی مانند خوابیدن در اتاقی جداگانه، جدا سپری کردن اوقاتی از روز که پیش از این اوقاتِ مشترک به حساب میآمده و داشتن حداقل تماس فیزیکی باشد، به علاوه، فرد آسیبدیده برای بازسازی مجدد درک خود از همسر و رابطه، و درنهایت ترمیم احساس امنیت خویش، فرد خیانتکننده را درمورد خیانتش به شکلی وسواسگونه مورد سوال قرار میدهد (کارنی[۳۰]، بردبری[۳۱]، فینچام[۳۲] و سالیوان[۳۳]، ۱۹۹۴). هرچند به دلیل اثرات تحریفکننده احساسات منفی بر فرآیند پردازش اطلاعات، احساسات قوی حاکم بر این مرحله اغلب پردازش اطلاعات و تلاش برای فهم علت وقوع خیانت را بسیار دشوار میسازند. به علاوه دانستن اطلاعاتی که نقشی در درک عوامل موثر در وقوع خیانت ندارند، مانند جزییات رابطه جنسی همسر با فرد سوم، نه تنها کمکی به کسب مجدد احساس امنیت در فرد نمیکند، بلکه با ایجاد تصویر ذهنی، واکنشهای آسیبزای فرد از قبیل فلش بکها را افزایش داده، و آشفتگی و رنج فرد را زیاد میکنند (باکوم، اشنایدر، گوردون، ۲۰۰۹).
همچنین، ممکن است فرد خیانتدیده تصور کند که تعادل قدرت در رابطه از بین رفته و فرد خیانتکننده قدرت بیشتری دارد. برای اصلاح این عدم توازن، ممکن است فرد آسیبدیده راههای مخربی را برگزیند. بیشترین میزان آسیب رسانی پس از وقوع خیانت، در زمانی اتفاق میافتد که زوج به طور مستقیم با یکدیگر تعامل میکنند. اگر چه هر دو طرف ممکن است این تعاملات را آغاز یا حداقل در آن مشارکت کنند، اما اغلب تعاملات مخرب از جانب فر خیانت دیده آغاز میگردد. گاهی تنها حضور فرد خیانت کننده کافی است تا احساسات شدید خشم و میل به انتقام را در همسر ایجاد کند. برخی رفتارهای آسیب رسان، به مرزهای فراتر از سطح کلامی میروند. برای افرادی که در گذشته تجربه خشونت فیزیکی نسبت به همسر را داشتهاند، کشف خیانت همسر احتمال وقع خشونتهای بیشتر را فراهم میآورد. حتی در میان زوجهایی که هیچگاه تجربه خشونت فیزیکی را در گذشته نداشتهاند، کشف خیانت میتواند با به اوج رساندن تعارضات، منجر به کتک زدن یا آسیب رساندن فیزیکی به همس شود. البته رفتارهای آسیب رسان به منظور گرفتن انتقال از سوی فرد خیانت دیده، لزوما در زمان حضور همسر و به صورت رو در رو صورت نمیگیرند. آسیب رسانن به متعلقات همسر در غیاب وی یا نوشتن نامهای تخریب کننده در مورد همسر به همکاران او، نمونهای از رفتارهای آسیب رسان از طرف فرد خیانت دیده، در زمان عدم حضور همسر است. (باکوم، اشنایدر، گوردون، ۲۰۰۹).
اگر چه بیشترین الگوی رایج اینست که زوج به طور متناوب و به شکلی کنترل نشده احساسات منفی شدید ابراز کنند، برخی افراد به روشنی اجتنابیتر، منطقیتر و با حداقل پاسخ هیجانی واکنش نشان میدهند؛ مشابه کرختی احساسی و اجتنابی که در PTSD مشاهده میشود (باکوم، اشنایدر، گوردون، ۲۰۰۹).
تعدادی از درمانگران در قالب کتابها و مقالاتی دستورالعملهایی برای درمان زوجهای درگیر خیانت پیشنهاد دادهاند (اتوود[۳۴]، و سایفر[۳۵]، ۱۹۹۷؛ پلوسو[۳۶]، ۲۰۰۷؛ باکوم، اشنایدر، گوردون، ۲۰۰۹؛ براون، ۲۰۱۳). اما غالب رویکردهایی که درمان رابطه زناشویی پس از خیانت را هدف قراردادهاند، بر یافتههای پژوهشهای تجربی استوار نیستند. بلکه عمدتا این درمانگران، بینشهای برخواسته از تجارب بالینی خود را به اشتراک گذاشتهاند. تعداد مطالعاتی که عواقبِ بعد از وقوع خیانت را مور بررسی قراردادهاند، معدود است. یافتههای تجربی اندکی در مورد فرآیند افشا شدن خیانت، واکنشها به افشا، فرآیند تعاملی زوجهای درگیر خیانت و روند بهبودی در زوجهایی که خیانت را پشت سر گذاشتهاند در دسترس است. واکنش به خیانت حیطه مهمی در تحقیقات به نظر میرسد، مسألهای که در سایه حجم بالای تحقیقاتی که به عوامل پیشبینی کننده خیانت میپردازند، مبهم و نامعلوم باقی مانده.
بنابراین نیاز به مطالعاتی خصوصا از نوع کیفی وجود دارد تا به بررسی منظم و عیق این حوزه بپردازد. بلو[۳۷] و هارتنت[۳۸] (۲۰۰۵) در مقاله مروری خد بر روی مطالعات انجام گرفته در حوزه خیانت، با اشاره به کمک شایانی که معدود مطالعات کیفی انجام گرفته در این حوزه به فهم بهتر فرآیندهای خیانت کردهاند لزوم پرداختن بیشتر به مطالعات کیفی در بررسی پدیده خیانت را خاطرنشان میسازد.
مسأله مهم دیگر در مورد مطالعات انجام گرفته در حوزه واکنش به خیانت، بررسی این موقله در زندگی واقعی افراد است. بلو و هارتن (۲۰۰۵) اذعان میکنند که با مرور پژوهشهای حوزه خیانت مشخص میشود پژوهشگران عمدتا با استفاده از موقعیتهای فرضی، واکنشهای شرکتکنندگان را به خیانتهای خیالی جستجو میکنند. این مسأله رسیدن به نتیجه را دچار مشکل میکند، چرا که در این موقعیتها خیانت واقعا اتفاق نیافتاده است. به علاوه عمده شرکتکنندگان این پژوهشها را دانشجویان مقطع لیسانسه رشته روانشانسی تشکیل میدهند؛ این موضوع حتی مرتبط ساختن نتایج را با خیانت در زندگی واقعی دشوارتر میسازد. هریس[۳۹] (۲۰۰۲) در مطالعهای، حسادت در برابر خیانت واقعی و فرضی را مورد مقایسه قرار میدهد و نشان میدهد که واکنشها به خیانت فرضی ارتباطی با واکنشها به خیانت واقعی ندارند.
به علاوه در ایران نیز تعداد پژوهشهایی که به بررسی مسأله حایز اهمیتِ خیانت پرداختهاند، بسیار اندک است. به نظر میرسد نگرش افراد به خیانت به دلیل تعامل گسترده آن با متغیرهای مختلف، متفاوت است. ارزشهای برخواسته از جامعهای که فرد در آن زندگی میکند را میتوان به عنوان یکی از اساسیترین این متغیرها معرفی کرد. در همین رابطه ویدمر[۴۰]، تریس[۴۱] و نیوکمب[۴۲] (۱۹۹۸) نگرش به رابطه فرازناشویی را در نمونهای شامل ۳۳۵۹۰ نفر از ۲۴ کشور مختلف مورد بررسی قرار دادند. تقبیح رابطه فرازناشویی در تمام این کشورها مشاهده شد؛ اگر چه افراد نمونه از چند کشور (مانند روسیه، جمهوری چک و بلغارستان) این پدیده را تحملپذیرتر ارزیابی کردند. در یک نمونه از افراد عمدتا متاهل یا همخانه در هلند، هردوی زنان و مردان خیانت زناشویی را به دلایل اخلاقی ناپسند معرفی کردند (پرینز[۴۳]، بیوانک و ون پرین[۴۴]، ۱۹۹۳). در دانمارکف سولستاد[۴۵] و موچیک[۴۶] (۱۹۹۹) به این یافته دست پیدا کردند که افراد نسبت به رابطه فرازناشویی پذیراتر هستند و خصوصا افرادی که قبلا درگیر چنین رابطهای شدهاند، آن را بیشتر میپذیرند. نویسندگان این یافتهها را به ارزشهای جامعه دانمارک نسبت دادهاند. میتوان پیشبینی کرد تفاوت در نگرش نسبت به ارتباط فرازناشویی، تاثیرهای احتمالی بر نحوه واکنش افراد به این اتفاق خواهد گذاشت.
با توجه به فقدان مطالعاتی که به بررسی واکنش به خیانت زناشویی در ایران بپرداز، مشخص نبود آیا واکنشهایی که مختص جامعه ایران باشد، بروز و ظهور پیدا خواهد کرد یا خیر. به همین دلیل انجام پژوهشی با رویکرد کیفی که به اکتشاف عمیق این مساله بپردازد، ضروری مینمود.
علاوه بر شناخت انواع واکنشها به خیانت، درک بهتر عواملی که در این واکنشها تاثیر گذارند نیز میتواند در پیشگیری، مواجهه و درمان مؤثرتر آسیبهای ناشی از خیانت کمک کننده باشد. عوامل متنوعی در نحوه واکنش افراد به خیانت موثر است. آلن[۴۷] و اتکینز[۴۸]، باکوم، اشنایدر، گوردون و گلس (۲۰۰۵) در بخشی از مقاله خود به مرور ادبیات پژوهشی درمورد عوامل موثر در واکنش به خیانت میپردازند. آنها این عوامل را به ۴ دسته عمده تقسیم میکنند: عوامل مربوط به فرد خیات کننده، عوامل مربوط به فرد خیانت دیده، عوامل مربوط به ازدواج و عوامل زمینهای (آلن و همکاران، ۲۰۰۵). از جمله عوامل مربوط به فرد خیانت دیده که میتواند در نحوه واکنشش به خیانت موثر باشد، سبک دلبستگی وی به عنوان سازهای بین فردی است.
امروزه نظریه دلبستگی یکی از موثرترین نظریهها در مطالعه روابط بین فردی است. نظریه دلبستگی بزرگسالان درواقع بسط نظریه دلبستگی است که بالبی [۴۹] و انزورث[۵۰] در فاصله سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۹۱ برای تبیین تفاوتهای فردی در ابعاد شناختی، هیجانی و رفتاری در بافت روابط نزدیک بزرگسالی و نوجوانی ارائه کردهاند (میکالینسر[۵۱] و شیور[۵۲]، ۲۰۰۳). اینزورث و بالبی سه سبک دلبستگی ایمن، ناایمن – اجتنابی، ناایمن- دوسوگرا را در کودکان شناسایی کردند (دیویس[۵۳]، ۲۰۰۴). بررسیهای هازان[۵۴] و شیور (۱۹۸۷) همین سبکها را در بزرگسالی نیز شناسایی کرد آنها معتقدند که روابط عاشقانه را میتوان به عنوان یک فرایند دلبستگی مفهومسازی کرد. از سال ۱۹۸۷، مطالعات زیادی نشان دادهاند که نمرات سبک دلبستگی با متغیرهای مختلفی همچون فرایندهای ذهنی مرتبط با روابط نزدیک، رفتارهایی که در چنین روابطی مشاهده میشوند و پیامدهای چنین روابطی که هم پیامدهای ذهنی (مانند خشنودی) و هم پیامدهای عینی (مانند جدایی یا طلاق) را شامل میشوند، رابطه دارند (میکالینسر و شیور، ۲۰۰۳).
از نظر بالبی (۱۹۷۳) الگوهای عملی درونی[۵۵] انسان تحت تأثیر تجارب مکرر روزانه کودک با نگارههای دلبستگی ساخته میشوند: بنابراین تجسمات چهره دلبستگی در ابتدای کودکی شکل میگیرند. از طریق این تصورات و الگوها فردوقایع محیط اطراف خود را درک کرده و آنها را ارزیابی میکن، آینده را پیشبینی مینماید، برنامهها و طرحهایی میسازد، و انتظارات خود را از پاسخها و رفتار اطرافیان شکل میدهد. این الگوها به فرد اجازه میدهد تا به تفسیر و پیشبینی رفتار چهره دلبستگی پرداخته، پاسخهای آینده او را پیشبینی کرده و از آنها در جهت یک برنامهریزی فوری برای واکنش نسبت به آن پاسخها استفاده کند (میکالینسر و شیور، ۲۰۰۷).
طبق نظریه دلبستگی، این الگوهای ذهنی زمانی که تهدیدی متوجه روابط دلبستگی میگردد، فعال میشوند (بالبی، ۱۹۶۹؛ فینی[۵۶] و کرک پاتریک[۵۷]، ۱۹۹۶). با در نظر گرفتن خیانت به عنوان موقعیتی تهدید کننده رابطه رمانتیک، سیستم دلبستگی در مواجهه با آن فعال میگردد تا افکار و احساسات مرتبط با آن مثل تصمیم به جدایی یا حفظ رابطه با مدیریت کند. همین فرآیند مبنایی برای انجام پژوهش پیشِ رو قرار گرفت تا ابتدا طی تحلیل مصاحبههایی عمقی با افراد خیانت دیده، واکنش آنها به خیانت مشخص گردد و در مرحله بعد، نقش احتمالی سبکهای دلبستگی افراد در واکنشهایشان مورد بررسی قرار گیرد.
- ضرورت و اهمیت پژوهش
خیانت زناشویی مسالهای تکا دهنده برای زوجها و خانوادهها و پدیدهای رایج برای درمانگران حیطه ازدواج و خانواده است (اتکینز، باکوم، جیکبسن[۵۸]، ۲۰۰۱). نتایج مطالعات متعد در آمریکا نشان میدهد که اکثر افراد انتظار تکهمسری در روابط جنسی و پرهیز از روابط خارج از چارچوب ازدواج را از همسران خود دارند (باس و شکلفورد، ۱۹۹۷؛ تریس و گیسن[۵۹]، ۲۰۰۰؛ ماتینگلی[۶۰]، ویلسون[۶۱]، کلارک[۶۲]، بکت[۶۳]، وایلدر[۶۴]، ۲۰۱۰). بهطوری که در تحقیقی۹۷ درصد از پاسخ دهندگان بیان کردهاندکه افراد متاهل نباید در روابط خارج از چارچوب ازدواج خویش شرکت نمایند (جانسون[۶۵] و همکاران، ۲۰۰۲). با وجو این نگرشها باز هم افراد بسیاری درنهایت از اینگونه روابط سر در میآورند. تخمین زده میشو که در ۲۰ تا ۲۵ درصد ازدواجها خیانت اتفاق میافتد (گریلی[۶۶]، ۱۹۹۴؛ لامن، گاگنون، مایکل، ۱۹۹۴؛ وایدرمن[۶۷]، ۱۹۹۷). اتکینز، باکوم و جیکبسن (۲۰۰۱) گزارش میدهند که خیانت پدیدهای رایج در ازدواجها اما کمتر شناخت شده است.
خیانت از عوامل مهم تخریب رابطه زناشویی است. حدود ۴۰ درصد از افرادی که در آمریکا طلاق گرفتهاند، گزارش کردهان که در طول زندگی زناشویی حداقل یکبار درگیر روابط فرازناشویی شدهاند (جنس[۶۸]، جنس، ۱۹۹۳). خیانت محدود به جامع آمریکا و یا حتی ازدواجهای غربی نیست. در تحقیقی با بررسی ۱۶۰ فرهنگ مختلف، خیانت بیشترین دلیل ذکر شده برای طلاق عنوان شده است (بتزیگ[۶۹]، ۱۹۸۹).
خیانت زناشویی میتوان پیامدهای منفی بسیاری را بر خانواده تحمیل کند. نتایج پژوهشهای متعدد حاکی از آن است که پس از افشا خیانت همسر، خانوادهها با مسائلی نظیر بحران زناشویی، تضعیف عملکردی در نقشهای والدینی و مشکلات شغلی روبرو میشوند (استفانو[۷۰]، اولا[۷۱]،۲۰۰۸) از دیگر پیامدهای خیانت همسر میتوان به مسائلی نظیر ضرب و شتم، قتل همسر و اقدام به خودکشی اشاره کرد (شکلفورد، باس ، ویکز[۷۲]– شکلفورد، ۲۰۰۳). خیانت اثر منفی طلاق بر کودکان را شدت میبخشد؛ برای مثال این عقیده نوجوان که والدینش به خاطر خیانت طلاق گرفتهاند، از قویترین پیشبینی کنندههای دلبستگی ناایمن به دست آمده است (واکر[۷۳] و ارنبرگ[۷۴]، ۱۹۹۸).
به عقیده زوجدرمانگران، از بین دشوارترین مشکلات زناشویی برای درمان، خیانت جایگاه سوم را داراست (ویسمن، دیکسون[۷۵] و جانسون[۷۶]، ۱۹۹۷؛ گایس[۷۷] و اُلیری[۷۸]، ۱۹۸۱). احتمال طلاق و جدایی در زوجهایی که با مشکل خیانت به زوجدرمانگر مراجعه میکنند، بیشتر از زوجهایی است که با سایر مشکلات در جستجوی درماناند (گلس، ۲۰۰۳). خصوصا خیانت جنسی و عاطفیِ توأمان تهدیدی شدیدتر برای پایداری ازدواج محسوب میشود. در یک مطالعه، مردانی که تنها در خیانت جنسی درگیر شدهبودند، به احتمال کمتری رابطه را ترک کردند (گلس، ۲۰۰۳). در مطالعهای جداگانه،زنانی که استرسورهای رابطهای علاوه بر یک خیانت بزرگ را تجربه کرده بودند، به احتمال بیشتری طلاق میگرفتند (کانو[۷۹]، کریستین-هرمان[۸۰]، اُلری و اوری-لیف[۸۱]، ۲۰۰۲). به سادگی میتوان نتیجه گرفت اثر معمول خیانت بر ازدواج منفی است؛ با این حال به نظر میرسد
مشخصات
- جنسیت زن
- وابسته به کلینیک
- تجارب / مهارت ها
- دانشگاه دانشگاه شهید بهشتی
- رشته تحصیلی روانشناسی خانواده درمانی
- گواهینامه ها
- پست های مدیریتی
- مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
- کلمات کلیدی سارا صلواتی روانشناس، سارا صلواتی مشاور، سارا صلواتی روان درمانگر، سارا صلواتی روانپزشک، سارا صلواتی متخصص اعصاب و روان
تخصص ها
- روانشناسی خانواده