منو
X

تصویر
الناز موسی نژاد جدی
مشاور کودک
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
0%

دقت

80%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

100%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

الناز موسی نژاد جدی هستم، فارغ التحصیل روانشناسی بالینی کودک در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه تبریز در سال ۱۳۹۰، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “اثر بخشی درمان نوروفیدبک بر کارکردهای عصبی-روانشناختی کودکان مبتلا به اختلال خواندن” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه تبریز

دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی

گروه روانشناسی

پایان نامه جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی کودک

عنوان:

اثر بخشی درمان نوروفیدبک بر کارکردهای عصبی- روانشناختی کودکان مبتلا به اختلال خواندن

استاد راهنما:

دکتر محمد علی نظری

استاد مشاور:

دکتر تورج هاشمی

پژوهشگر:

الناز موسی نژاد جدی

شهریور ۱۳۹۰

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت پژوهش

اهداف پژوهش

سوالات پژوهشی

تعریف متغیرها

تعاریف مفهومی

تعاریف عملیاتی

فصل دوم : ادبیات و پیشینه پژوهشی

ناتوانی های یادگیری

انواع اختلال یادگیری

اختلال بیان توشتاری

اختلال ریاضی

اختلال خواندن

فرایند خواندن

پردازش واج شناختی

آگاهی واج شناختی

حافظه فعال واج شناختی

نامیدن سریع خودکار

سبب شناسی

نظریه واج شناختی

نظریه نقص دوگانه

نظریه پردازش شنیداری سریع

نظریه بینایی

نظریه خود کاری مخچه ای

نظریه مگنوسلولار

نظریه عوامل ژنتیکی

نظریه خبرپردازی

نظریه بر تری نیمکره مغزی طرف راست

نظریه بد کار کردی مغز

تشخیص و سنجش

مداخله و درمان

نوروفیدیک

امواج مغزی

شیوه اجرای درمان نوروفیدیک

سازوکار اثرگذاری درمان نوروقیدیک

حیطه ی یادگیری

حیطه ی زیستی

بررسی ادبیات پژوهشی

فصل سوم : روش پژوهش

مقدمه

نوع مطالعه آزمودنیها

متغیرها و انواع آن

ابزارهای گردآوری اطلاعات

مصاحبه تشخیصی بر مبنای چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (IV- TR – DSM )

پرسش نامه علایم مرضی کودکان (۴-CSI)

آزمون هوش وکسلر کودکان (II –  WISC)

آزمون خواندن

آزمون آگاهی واج شناختی

آزمون حافظه فعال واج شناختی

چک لیست اختلال خواندن

روش اجرا بستهای درمانی

روش تجزیه و تحلیل داده ها

فصل چهارم : یافته های پژوهش

مقدمه

سوال پژوهشی ۱

سوال پژوهشی ۲

سوال پژوهشی۳

سوال پژوهشی۴

سوال پژوهشی ۵

سوال پژوهشی ۶

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری

مقدمه

بحث و نتیجه گیری

محدودیت ها پیشنهادات

ملاحظات اخلاقی

منابع

چکیده:

مقدمه: اختلال خواندن یکی از اختلالات شایع دوران کودکی است که ابعاد مختلفی از زندگی کنونی و آینده کودک را تحت تاثیر قرار می دهد. با توجه به این که این اختلال، یک اختلال عصبی رشدی محسوب می شود، یک روش درمانی نوین برای این اختلال، درمان نوروفیدبک است که به طور مستقیم امواج مغزی را هدف درمان فرار می دهد. در پژوهش حاضر سعی شده است تا اثربخشی درمان نوروفیدبک در بهبود کارکردهای عصبی روانشناختی کودکان مبتلا به اختلال خواندن مورد بررسی قرار گیرد.

روش: این پژوهش در چارچوب طرح تک آزمودنی با استفاده از خط پایه چندگانه پلکانی، طی ۲۰ جلسه روی ۶ کودک مبتلا به اختلال خواندن با پیگیری ۲ ماهه اجرا شد. برای جمع آوری داده ها در سطح رفتار از آزمون های خواندن، أگاهی واج شناختی و حافظه فعال واج شناختی و در سطح امواج مغزی از الکتروانسفالوگراف و تبدیل داده ها به الکتروآنسفالوگراف کمی استفاده شد.

نتایج: درمان تغییرات چشمگیر و قابل توجهی در توانایی خواندن، آگاهی واج شناختی، حافظه فعال واج شناختی و توانایی تقطیع و ترکیب واج ایجاد کرد. تحلیل داده ها در سطح امواج مغزی نیز تغییرات مثبت و چشمگیری در هم نوسانی باندهای مختلف در جهت هم تو ساتی بهنجار نشان داد.

نتیجه گیری: درمان نوروفیدبک می تواند در افراد مبتلا به خواندن به بهبودی در سطح کار کرد مغز و همچنین بهبودی در کارکردهای مختلف عصبی روانشناختی منجر شود.

کلمات کلیدی: نوروفیدبک، اختلال خواندن، آگاهی واج شناختی، هم نوسانی

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه

زبان نظام پیچیده ای از رمزهاست که بر اشیاء صقات، افعال و روابط دلالت می کند و بر اساس این عناصر است که انجام کارهای پیچیده ی رمزگذاری و انتقال اطلاعات میسر می شود. زبان دارای کتش – های اصلی گفتار، نوشتار، خواندن و گوش دادن است. گفتار و نوشتار وسیله رمزگردانی اشیا و پدیده ها و خواندن و گوش دادن وسیله رمزگشایی و درک هستند. آن چه خواندن را از سایر تواناییها و فعالیت های زبانی متمایز می کند این است که خواندن به شکل طبیعی کسب نمیشود و نیاز به آموزش مستقیم دارد. از آن جایی که دانش آموزان به راحتی خواندن را فرا می گیرند، افراد عادی فکر می کنند که خواندن جنبه های اسرار آمیز دارد و کمتر به پیچیدگی این امر و شرایط فراگیری آن فکر می کنند (میکائیلی، ۱۳۸۴)ما گاهی با کودکانی مواجه می شویم که دارای هوش طبیعی بوده و فاند مشکلات جدی حسیحرکنی هستند، اما نمی توانند متناسب با سن و توانایی های شناختی خود به شکل صحیح و روان بخوانند، اختلال خواندن با دشواری در بازشناسی صحیح یا روان کلمه و توانایی رمزگشایی ضعیف مشخص می شود. اختلال خواندن احتمالا رایج ترین اختلال عصبی زیستی در دوران کودکی است که کودکان سنین مدرسه را گرفتار می کند. وقتی کودکان در مدرسه با این مشکل مواجه می شوند، بسیار مضطرب می شوند، استقلال و عزت نفس شان آسیب می بیند و از انجام تکالیف درسی نامید میشوند. این مسئله باعث میشود که اختلال ابعاد گسترده تری به خود بگیرد و زندگی کودک را تحت تأثیر قرار دهد (هرسن و توماس، ۲۰۰۶). شیوع بالا و ابعاد چندگانه این اختلال موجب شده تا پژوهشگران بسیاری به بررسی درمان های مختلف در این زمینه بپردازند. نوروفیدبک درمان جدیدی است که در چند سال اخیر در درمان اختلالات مختلف از جمله اختلال خواندن مورد استفاده قرار گرفته است. در این درمان بر بدکار کردی مغز این افراد تاکید شده و سعی می شود که الگوی نابهنجار امواج مغزی اصلاح گردد.

بیان مسئله

ناتوانی های یادگیری از اختلال های شایع دوران کودکی است، ناتوانایی های بادگیری به ناتوانی کودک با نوجوان در کسب مهارت های مورد انتظار خواندن، نوشتن، تکلم، کاربرد شنوایی، استدلال و ریاضیات، در مقایسه با سایر کودکان همسن و صاحب توانایی هوشی مشابه اطلاق می گردد (کاپلان و سادوگ، ترجمه پور افکاری، ۱۳۸۴) چهارمین طبقه بندی تشخیصی و آماری اختلال های روانی (۱۹۹۴) اختلالات یادگیری را به چهار طبقه تقسیم کرده است اختلال خواندن، اختلال در ریاضیات، اختلال در بیان نوشتاری و اختلال یادگیری که به گونه ای دیگر مشخص نشده است. شایع ترین نوع، اختلال خواندن است که در DSM – IV به این صورت تعریف شده است: پیشرفت در زمینه خواندن بر پایه آزمون میزان شده انفرادی با در نظر گرفتن سن، به طور چشمگیری پایین تر از سطح مورد انتظار است (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۱۹۹۴). اختلال در خواندن با نقص توانایی برای شناخت واژه ها، خواندن کند و نادرست و فهم ضعیف در غیاب هوش پایین با نقص حسی قابل ملاحظه مشخص است. این اختلال معمولا در سن ۷ سالگی مشخص می شود و کودک موقع خواندن اشتباهات متعددی مرتکب می شود که با حذف، افزودن پا دگرگون ساختن کلمات مشخص است (کاپلان ۲۰۰۲)، کودکان با اختلال خواندن در یادگیری ارتباط حرف – آوا و هم چنین تشخیص و دستکاری ساختار صدای زبان که تحت عنوان آگاهی واج شناختی از آن یاد می شود، دچار مشکل هستند (بلاو و همکاران، ۲۰۱۰). هم چنین به دلیل نقص پردازش واج شناختی نمی توانند به شکل موثر و بسنده – ای از رمزگردانی واجی و ذخیره واج شناختی در حافظه فعال استفاده کنند (راک، ۱۹۹۵؛ به نقل از میکائیلی، ۱۳۸۴). این عدم موفقیت تحصیلی به عوامل اقتصادی، خانوادگی، کار در خارج از خانه، محرومیت های محیطی و یا غبت به علت بیماری نیست (میلاتی فر، ۱۳۸۶). داشتن این اختلال بار هیجانی بالایی بر فرد دارد، اگرچه این کودکان در ادراک و انجام خواست های دیگران در خانه مشکلی ندارند ولی در مدرسه با تکالیفی مواجه میشوند که حل کردنشان برای آنها بسیار مشکل است. در حالی که آنها برای حل تکالیف تلاش می کنند، شاهد این هستند که همسالانشان در انجام همان تکالیف مشکل چندانی ندارند. این موضوع آنها را آشفته، تا کام، تاامید و مضطرب می کند و رشد عزت نفس و استقلال خود در آینده زیر سوال میرود (هر سن و توماس، ۲۰۰۶). بر اساس آمار جهانی، شیوع مشکلات خواندن ۵۳ / ۳ تا ۶ درصد است. میزان شیوع اختلال خواندن در جمعیت دانش آموزی ایران ۴ تا ۱۲ درصد گزارش شده است که با توجه به جوان بودن کشور، حتى شیوع کمتر از این میزان نیز می تواند جمعیت وسیعی را گرفتار کند (شفیعی، ۱۳۸۷). هم چنین میزان شیوع اختلال خواندن در دانش آموزان پسر و دختر، در دانش آموزان شهر و روستا و در پایه های تحصیلی مختلف متفاوت است. از نظر تفاوت های جنسی، گزارش های به دست آمده از مدارس و کلینیک ها، رواج ۴ به ۱ را بین پسرها و دخترها مطرح کرده اند. اگرچه آمارهای مربوط به شیوع اختلال خواندن متفاوت است اما شیوع این اختلال بالاست و برای ارائه زود هنگام مداخله های درمانی و بهره گیری از راهبردهای توانبخشی توجه به این گروه از اختلال ها دارای اهمیت به شمار می رود (رحیمیان و صادفی، ۱۳۸۵).پژوهشگران سه عامل را در ارتباط با علت اختلال خواندن موثر می دانند: ۱. نقایص عصب روانشناختی، ۲. شاخص های عصب شناختی کار کرد تابهنجار مغز، ۳. عوامل خانوادگی و ژنتیکی مرتبط با اختلال. تحقیقات نشان داده که برای موفقیت در خواندن چهار کارکرد عصب روانشناختی پردازش واجی، پردازش دیداری- فضایی، سرعت پردازش تصادهای نوشتاری و پردازش زبان ضروری است که افراد با اختلال خواندن در این مهارت ها دچار نقص هستند. مطالعات نشان داده که اختلال کار کرد در پردازش واجی مهم ترین مشکل در اکثر این افراد است (هرسن و توماس، ۲۰۰۶)مقایسه کار کردهای عصب شناختی افراد با اختلال خواندن با افراد عادی، تفاوت هایی را در ریخت – شناسی و فیزیولوژی بخش هایی از مغز که با پردازش زبان، کارکردهای اجرایی، حافظه کوتاه مدت و بلندمدت و نیز پردازش دیداری- قضایی مرتبط است، نشان می دهد (هر سن و توماس، ۲۰۰۶). فرض میشود منطقه PT و گیروس هشل در پردازش واج شناختی در گیرند که در آن واجهای شنیداری می توانند به نشانه های دیداری (حروف) بازنمایی شوند (شاپلسک، راشل، وودراف و دیوید ، ۱۹۹۹). _بلاو و همکاران (۲۰۱۰) مشاهده کردند که در کودکان نارساخوان هنگام یکپارچه کردن حرف و آواء |گیروس تمپورال فوقانی فعالیت کمتری از خود نشان می دهد. این یکپارچگی کاهش یافته با نقائص پردازش شنیداری و آگاهی واج شناختی در این کودکان ارتباط دارد. مطالعات fMRI نیز نشان داده که تقارن PT در کودکان نارساخوان بالاست (۷۰%)، در حالی که در کودکان نرمال ۳۰٪ است. به علاوه PT راست در کودکان نارساخوان بزرگتر است (لارسن، هوئن، لاندبرگ و اودگارد ، ۱۹۹۰)هم چنین با توجه به مناطق مغزی مرتبط با زبان، در ساختار مغزی و فعالیت EEG کودکان نارساخوان تفاوتی با کودکان دیگر وجود دارد. برای مثال، آرنس، پیئرز، پرتلر و ورهوون (۲۰۰۷) گزارش کردند که کودکان نارساخوان فعالیت امواج آهسته (دلتا و تنا) بالاتری در مناطق تمپورال و فرونتال مغزی دارند. ریبون و برونسویک (۲۰۰۰) اشاره کردند که در کودکان نارساخوان فعالیت تنای لوب فرونتال در طول تکالیف واج شناختی افزایش می یابد. همچنین آشفتگی در گیروس تمپورال فوقانی چپ (۱۳) توسط سیموس، فلچر و برگمن (۲۰۰۲) گزارش شده است. به علاوه مطالعات مختلف تفاوت هایی را در هم نوسانی مناطق مختلف مغزی کودکان نارساخوان با کودکان عادی ثابت کرده است (اسکلار، هالی و سیمونز ، ۱۹۷۲ شیوتاه کوندا و تاکشیتا، ۲۰۰۰؛ ویس و مولر ، ۲۰۰۳).مسئله ژنتیکی از این نظر پذیرفته شده است که اگر یکی از دوقلوهای یکسان مبتلا به ناتوانی خواندن باشد دیگری نیز مبتلا می شود، در صورتی که در دوقلوهای غیر یکسان شیوع به نسبت ۳۲ درصد گزارش شده است. علاوه بر آن اعضای خانواده و منسوبین این کودکان نیز ۳۷ تا ۹۰ درصد مبتلا به ناتوانی خواندن با نوشتن بوده اند در صورتی که این میزان در کل جمعیت از ۱۰ درصد تجاوز نمی کند (میلانی فر، ۱۳۸۶).اکثر راهبردهای اصلاحی فعلی برای کودکان مبتلا به اختلال خواندن بر دستورات مستقیم در مورد اجزا مختلف خواندن متمرکز هستند. بسیاری از برنامه های درمانی موثر با آموزش ارتباط دادن درست حروف و صداها شروع می شوند (کاپلان و سادوک، ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۴). علیرغم وسعت برنامه های آموزشی و اجتماعی برای اختلال خواندن و پادگیری، اخیرا مداخلات به نتایج با اهمیتی رسیدهاند. لیون و موانس در سال ۱۹۸۸ گزارش کردند که اطلاعات بالینی و تجربی بسیاری وجود دارد که نشان می دهد مدل های روانی- آموزشی و درمانی فعلی تا کافی هستند. پریش (۱۹۹۹ ) به نقل از تورنتون و کار مودی ، ۲۰۰۵) ادعا کرد که علی رغم استفاده گسترده از تکنیک های چند حسی در برنامه های ترمیمی برای کودکان با اختلال خواندن و باور عمیق درمانگران به استفاده از این تکنیک، شواهد تجربی کمی در حمایت از این برنامه ها وجود دارد. نتایج تحقیقات در مورد برنامه های اورتون – گیلینگهام و لینداموود- بل نیز نشان داد که بهبودی در حد متوسط ایجاد می کنند. به علاوه در سال۔ های اخیر درمان های متنوع مبتنی بر برنامه های کامپیوتری برای کودکان با اختلال خواندن طراحی شده اند، اما شواهد تجربی و علمی چندانی در حمایت از این برنامه ها وجود ندارد. ارزیابی کارایی این برنامه ها در بهبود توانایی خواندن نشان داد که اگرچه این برنامه ها برخی جنبه های مهارت های زبانی را بهبود می بخشد ولی مشخص نیست که برای مهارت های خواندن واقعی مفید باشند (روس و کروگر ، ۲۰۰۴).در سال های اخیر علوم اعصاب با پیشرفت جدیدی به نام نوروفیدبک مواجه شده است. نوروفیدبک، شکلی از بیوفیدبک است که بجای سیستم خودمختار (ANS)، سیستم عصب مرکزی (CNS ) را درگیر می سازد و فرآیند الکتریکی مغز را مورد بررسی قرار می دهد. این ابزار به منظور ایجاد تغییر در کارکرد مغز از طریق تغییر دادن الگوی امواج مغزی به کار گرفته می شود. در واقع در این روش شرطی سازی عامل بر روی EEG صورت می گیرد، بر سیستم خود تنظیمی اثر می گذارد و منجر به تغییرات پایدار در کارکرد مغز میشود (اتمر و کیسر ، ۱۹۹۸).اولین و گسترده ترین پژوهش ها، در مورد کاربرد بالینی نوروفیدبک بر روی اختلال کمبود توجه . بیش فعالی انجام شد. تحقیقات انجام شده در این زمینه آنقدر وسیع است که اثربخشی درمان نوروفیدبک برای این اختلال مورد پذیرش قرار گرفته است (ایوانس ، ۲۰۰۷). تورنتون و کار مودی (۲۰۰۵) به این مسئله اشاره کرده اند که پژوهش کافی در مورد نوروفیدبک به طور اختصاصی بر روی اختلال خواندن وجود ندارد، با این وجود همین تحقیقات اندک نیز تأثیر مثبت این درمان را بر این اختلال نشان داده اند. به عنوان مثال، واکر و تورمن (۲۰۰۶) در چند مطالعه موردی به بررسی تاثیر نوروفیدبک بر اختلال خواندن پرداختند. نتایج پژوهش آن ها بهبودی معنی داری در توانایی خواندنه حافظه کوتاه مدت و هجی کردن را نشان داد. تورتتون و کار مودی (۲۰۰۵) نیز مطالعات موردی متعددی در این زمینه انجام داده و بهبودی در خواندن، حافظه شنیداری و حافظه خواندن را به عنوان پیامد درمان نوروفیدبک در کودکان مبتلا به اختلال خواندن گزارش کردند. نتایج مشابهی در مطالعه تأنسی و پروتر (۱۹۸۳)، جاکوبس (۲۰۰۵)، قرتاندز و همکاران (۲۰۰۳) و بکرا و همکاران (۲۰۰۶) یافت شد. در پژوهشی دیگر برتلر، آرتس، پیترز، کیپمتر و ورهوون (۲۰۱۰) به بررسی تاثیر درمان تور وقیدی بر کودکان نارساخوان پرداختند. آنها بهبودی قابل ملاحظه ای در توانایی هجی کردن کودکان گروه آزمایشی یافتند ولی هیچ گونه تفاوت معنی داری در توانایی خواندن مشاهده نشد.با توجه به تمهیدات یاد شده در مورد تأثیر نوروفیدبک مسئله اساسی پژوهش حاضر این است که أبا آموزش نوروفیدیک می تواند کار کردهای عصبی روانشناختی در افراد مبتلا به اختلال خواندن را بهبود بخشد؟

اهمیت و ضرورت پژوهش

اختلال خواندن یکی از اختلالات شایع دوران کودکی است. کودکان مبتلا به اختلال خواندن مورد توجه همسالان نبوده و دارای مشکلات متعدد در برقراری روابط اجتماعی و نقص در مهارتهای اجتماعی هستند (شهیم، ۱۳۸۲). برخی معتقدند که این دانش آموزان در کلاس پرخاشگری و بدرفتاری بیشتری دارند که به طرد آنها منجر می شود. عزت نفس و خودپنداره ضعیف هم می تواند تأثیری منفی بر پیشرفت بگذارد. در بین کودکان مبتلا به اختلال خواندن، آن دسته که عزت نفس پایینی دارند، نسبت به آن هایی که دارای عزت نفس مناسبی هستند، از لحاظ تحصیلی عملکرد بدتری دارند هم چنین اختلال خواندن در این کودکان تاثیر منفی بر کار کرد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد و منجر به عواقب نا مطلبوب در دوران تحصیل می گردد (نریمانی و رجبی، ۱۳۸۴). مشکلات این گونه افراد به غیر از ایجاد مشکلات خاصی برای خود قرد، با توجه به میزان توسعه یافتگی آن کشوره صرف وقت و هزینه های آموزشی زیادی را به خود اختصاص خواهد داد (کوشش و همکاران، ۱۳۸۵).با در نظر گرفتن ابعاد چندگانه این اختلال و نیز شیوع بالای آن در عصر حاضر، بسیار مهم است که دانش جمع آوری شده در سطح سیب شناسی، در مداخلات درمانی و تحول شیوه های نوین برای کمک به این کودکان به کار گرفته شود. بررسی بیشتر زوایای روش درمانی نوروفیدبک می تواند به پیشرفت و به کار گیری موثرتر آن در اختلال خواندن منجر شود.در این بررسی دو جنبه باید در کنار هم در نظر گرفته شود؛ نتیجه و فرایند درمان. در پژوهش های آزمایشی که اغلب بر روی گروه نمونه ی وسیعی اجرا می شود، صرفا نتیجه درمانی مورد بررسی قرار می گیرد و چون امکان بررسی دقیق هر آزمودنی وجود ندارد. بررسی فرایند درمان ممکن نیست. اجرای طرح های تک آزمودنی علاوه بر بررسی اثربخشی درمان، می تواند امکان بررسی فرایند درمان آن چه در حین درمان به وقوع می پیوندد و بررسی چگونگی تغییرات به لحاظ زمانی را نیز فراهم آورد.

اهداف پژوهش

هدف کلی پژوهش حاضر عبارت است از تعیین اثربخشی درمان نوروفیدبک پر کار کردهای عصبی۔ روانشناختی کودکان مبتلا به اختلال خواندن

اهداف اختصاصی عبارتند از :

  1. تعیین نقش درمان تورو قیدیک در بهبود مهارت خواندن در کودکان مبتلا به اختلال خواندن

۲- تعیین نقش درمان نوروفیدبک در بهبود آگاهی واجشناختی در کودکان مبتلا به اختلال خواندن

٣. تعیین نقش درمان نوروفیدیک در بهبود حافظه فعال واج شناختی در کودکان مبتلا به اختلال خواندن

۴. تعیین نقش درمان نوروفیدیک در بهبود تقطیع واج در کودکان مبتلا به اختلال خواندن

۵- تعیین نقش درمان نوروفیدبک در بهبود ترکیب واج در کودکان مبتلا به اختلال خواندن

۶ تعیین نقش درمان نوروفیدیک در تغییر الگوی امواج مغزی کودکان مبتلا به اختلال خواندن

سوالات پژوهش

با توجه به مسئله اساسی پژوهش و اهداف ارائه شده سوالات پژوهشی به شرح زیر است :

۱-آیا درمان نوروفیدیک به بهبود مهارت های خواندن در کودکان مبتلا به اختلال خواندن منجر می شود؟ ۲. آیا درمان نوروفیدبک به بهبود آگاهی واج شناختی در کودکان مبتلا به اختلال خواندن منجر می شود؟

  1. آیا درمان نوروفیدبک به بهبود حافظه فعال واج شناختی در کودکان مبتلا به اختلال خواندن منجر

می شود؟

۴. آیا درمان نوروفیدیک به بهبود تقطیع واج در کودکان مبتلا به اختلال خواندن منجر می شود؟

۵-آیا درمان نوروفیدبک به بهبود ترکیب واج در کودکان مبتلا به اختلال خواندن منجر می شود؟

۶ -آبا درمان نوروفیدبک به تغییر الگوی امواج مغزی در کودکان مبتلا به اختلال خواندن منجر می

شود؟

تعریف متغیرها

تعاریف مفهومی

اختلال خواندن اختلال خواندن شایع ترین نوع اختلال یادگیری است که در آن پیشرفت در خواندن، بر مبنای آزمون میزان شده انفرادی، با در نظر گرفتن سن زمانی شخص، هوش سنجیده شده و آموزش متناسب با ست، به طور قابل توجهی پایین تر از سطح مورد انتظار است (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۱۹۹۴).

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه تبریز
  • رشته تحصیلی روانشناسی بالینی کودک
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی الناز موسی نژاد جدی روانشناس، الناز موسی نژاد جدی مشاور، الناز موسی نژاد جدی روان درمانگر، الناز موسی نژاد جدی روانپزشک، الناز موسی نژاد جدی متخصص اعصاب و روان، الناز موسی نژاد جدی روانسنج
تخصص ها
  • روانشناسی کودک
تصویر
الناز موسی نژاد جدی
مشاور کودک
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر