منو
X

تصویر
الهه جراحی
روانشناس بالینی و فردی
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
0%

دقت

80%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

100%

رفتار بالینی

0%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

الهه جراحی هستم، فارغ التحصیل روانشناسی تربیتی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه الزهرا در سال ۱۳۹۵، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “بررسی چالش ها و محدودیت های ورود به دانشگاه برای دانش آموزان ایرانی با ناتوانی های یادگیری ویژه” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه الزهرا

دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی

پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی تربیتی

عنوان :

بررسی چالش ها و محدودیت های ورود به دانشگاه برای دانش آموزان ایرانی با ناتوانی های یادگیری ویژه

استاد راهنما:

دکتر مهناز اخوان تفتی

استاد مشاور:

دکتر مرتضی منادی

دانشجو:

الهه جراحی

بهمن ۱۳۹۵

فهرست مطالب

عنوان

فهرست مطالب

فصل اول: شناسایی پژوهش

مقدمه

بیان مساله اهمیت و ضرورت

اهداف پژوهشی

پرسش های پژوهشی

تعریف اصطلاحات

فصل ۲، بنیان نظری و پیشینه پژوهش

مقدمه

اصول زیربنایی نظریه پردازش اطلاعات

اصول زیربنایی نظریه های یادگیری شناختی

پژوهش های پیشین

فصل ۳، روش شناسی پژوهش

مقدمه

رویکرد پژوهشی

جامعه پژوهشی

روش نمونه گیری

ابزار پژوهش

روش اجرای پژوهش

روش تجزیه و تحلیل داده ها

فصل ۴، تجزیه و تحلیل

مقدمه

تم های اصلی و فرعی

یافته های پژوهشی مربوط به مادران

یافته های پژوهشی مربوط به متخصصین

یافته های پژوهشی مربوط به نوجوانان

فصل ۵- بحث و نتیجه گیری

مقدمه

بحث

نتیجه گیری

محدودیت های پژوهشی

پیشنهاد های کاربردی

پیشنهاد های پژوهشی

منابع فارسی

منابع انگلیسی

پیوست ها

چکیده:

در بسیاری از کشورها، دانشگاه ها دارای مرکزهایی جهت حمایت از افراد با ناتوانی های یادگیری اند. با این حال، در کشور ما، عبارت “دانشجوی دارای اختلالات یادگیری” کمتر مورد استفاده قرار می گیرد و یا اصلا مورد استفاده قرار نمی گیرد. آیا این به آن معنی است که دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری در ایران به سطح دانشگاه نمی رسند؟ پژوهش حاضر با هدف بررسی چالش ها و محدودیت های پیش روی دانش آموزان دارای ناتوانی های بادگیری در ایران برای ورود به دانشگاه انجام شده است. با توجه به ماهیت موضوع و نبود مرجعی برای شناسایی و دسترسی به دانش آموزان دبیرستانی دارای ناتوانی های یادگیری، در این اثر روش پژوهش کیفی پدیدار انگاری مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه پژوهشی متشکل از دانش آموزان دبیرستانی با فارغ التحصیلانی بود که در مقطع ابتدایی تشخیص ناتوانی های یادگیری را دریافت کرده بودند. حجم نمونه پژوهشی عبارت بود از ۸ نوجوان دارای ناتوانی های یادگیری و مادرانشان که به روش گوهورت تاریخی انتخاب شدند، همچنین از نمونه ای هدفمند مشتمل بر ۳ متخصص و فعال حوزه اختلالات یادگیری در این پژوهش استفاده شد. به منظور گردآوری اطلاعات، مصاحبه های نیمه ساختار یافته به کار گرفته شد و سپس دادهها از طریق تحلیل محنوی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر آن است که گرچه بازدارنده های فردی وابسته به ناتوانی های یادگیری غیرقابل انکار می باشنده بازدارنده های محیطی وابسته به مدرسه در سطح اول در ایران مهم ترین چالش پیش روی این دانش آموزان جهت ورود به دانشگاه ها است. این پژوهش علاوه بر شناسایی این عوامل، راهکارهایی را نیز در جهت سهولت عوامل محیطی موجود بیان می دارد که از مهم ترین آن ها تجهیز مدارس به برنامه های درمانی و ترمیمی ویژه دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری است

کلیدواژه ها: ناتوانی های یادگیری – ورود به دانشگاه – پدیدارانگاری.

مقدمه:

در مدرسهزنگ اول علوم دارید، چیزی از مفاهیمی که معلمتان سعی در باد دادنش به شما دارد، نمیفهمید چرا که تمام توجهتان به این است که قبل از آنکه او تخته را پاک کند، بتوانید همه چیزهایی را که روی تخنه مینویسد، در دفترتان پیاده کنید، زنگ دوم هم نمی توانید دستوراتی را که معلم شیمی تان برای انجام آزمایش به شما می دهد، دنبال کنید و به ناچار همه کارها را هم تیمی تان به عهده می گیرد، سر زنگ ادبیات که زنگ بعدیتان است، یک تمرین درک مطلب داده شده، هنگامی که برای بار اول متن را می خوانید، تقریبا هیچ چیز نمی فهمید. دوباره خواندن متن هم تنها وقت بیشتری از شما می گیرد و نتیجه خاصی در پی ندارد، جدای این قضیه که چیزی را درک کنید یا نه، همیشه درگیر به خاطر سپردن و به یاد آوردن اطلاعات جدید هستید، اضطرابتان موقعی بیشتر می شود که میبینید بیشتر بچه ها شروع به جواب دادن به سوال ها می کنند. بعد از آنکه بارها و بارها متن را می خوانید، درک مطلب و بادا ورینان بهتر می شود. حال با اعتماد به نفس کمی که به دست آوردید، به سراغ سوال های چهارگزینه ای می روید، اما وقتی که می بینید در هر سال چهار جوابی ۲ تا ۳ گزینه درست به نظر می رسد، می فهمید که طبق معمول یک جای کار ایراد دارد. اینجاست که انگیزه و تمرکزتان را از دست می دهید چرا که این همه انرژی را صرف تصرینی گردید بدون آنکه نتیجه ای در برداشته باشد، بار دیگر در انجام یک تکلیف درسی شکست می خورید و بار دیگر بر عدم توانایی تان در درک مطلب، یاد گرفتن و به خاطر آوردن یک متن نوشتاری مهر تایید می خورد. زنگ بعد که یک امتحان چهار گزینه ای در درس ریاضی دارید، شما حجزء آخرین افرادی هستید که برگهاش را تحویل می دهد، در حالی که تنها به ۶ سوال از ۱۰ سوال پاسخ دادهاید. با این وجود، شما نسبتا از تلاش خود راضی هستید چرا که حداقل توانستید بر روی بعضی از سوالات تمرکز کنید؛ تمرکز کردن و جواب دادن به همه سوالات که بیشتر به یک رویا شبیه است (سبا، ۲۰۱۶).به خاطر دارم هنگامی که برای اولین بار من و همکلاسی هایم در کلاس درس اختلالات یادگیری حاضر شدیم هیچ یک از ما ایده ای از آنچه استاد درباره اش صحبت می کرد، نداشتیم. به راستی، چند جلسه اول چنان گیج و مبهوت به یکدیگر و به استاد نگاه می کردیم که گویی ایشان دارد درباره موجودات دیگری صحبت می کند که متعلق به گره دیگری هستند. باورش سخت بود که دانشجوی ترم آخر روان شناسی تربیتی باشید و تا به حال چیزی راجع به اختلالات یادگیری نشنیده باشید. ما که این گونه بودیم، از مردم عادی چه انتظاری می توان داشت؟ آنها چقدر نسبت به این اختلال آگاهی دارند؟ معلم های مدرسه ها چطور؟ آیا آنها نسبت به وجود احتمالی چنین دانش آموزهایی در کلاس خود آگاهند؟متنی که در ابتدای فصل آورده شده تنها بیانگر بخشی از زندگی روزانه یک فرد نارساخوان است که توسط معلم ادبیانی نوشته شده که خود نارساخوان بوده. واقعیت آن است که داستان عملکرد تحصیلی، زندگی روزمره و مشکلات هر فرد مبتلا به اختلالات یادگیری می تواند از فرد دیگری که تشخیص یکسان دریافت کرده باشد، متفاوت باشد. (هالاهان، لوید و مارتینز، ۱۳۹۳ و لوتر، ۱۳۹۰). با این حال، حتی تصور این موضوع خود می تواند مشکل باشد که چگونه فردی با داشتن چنین ویژگی هایی می تواند سطح های تحصیلی را پشت سر گذارنده و به دانشگاه راه پیدا کند.

بیان مساله

همان طور که پیشتر اشاره شد، یکی از مشکلاتی که تعدادی از افراد به طور روزمره با آن دست و پنجه نرم می کنند، اختلالات یا ناتوانی های یادگیری است. تعاریف متعددی از این مفهوم ارائه شده که وجه اشتراک همه آنها را می توان در اختلال در مهارت های تحصیلی بنیادین (سلیکوویتز، ۱۳۸۶) ذکر کرد، همانند اختلال در به کار گیری توانایی های گوش دادن، صحبت کردن (هم درک مطلب و هم بیان مطلب)، خواندن، نوشتن، استدلال با محاسبات ریاضی.از آنجا که داشتن اختلال در هر یک از این مهارت های پایه می تواند منجر به دشواری های فراوانی شود، به اختصار به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد: مشکلات پیش روی دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری کم نیستند، مشکلات مربوط به اختلال در خواندن خود را به شکل نادرست خواندن، درک مطلب بسیار پایین ضعف در هجی کردن، گم کردن خطی که در حال خوانده شدن است، تندخوانی با کندخوانی افراطی، جانداختن کلمات و معکوس خواندن نشان می دهد. مشکلات مربوط به اختلال در نوشتن در زمینه دستخط به شکل بیش از حد ناخوانا بودن، عدم رعایت خط و زمینه، عدم رعایت فاصله حروف با هم، عدم رعایت تناسب در اندازه های حروف، زاویه نویسی بیش از حد و بسیار پر رنگ یا کمرنگ نوشتن نمود پیدا می کند. اختلال در نوشتن، در درسی مانند انشا با خلاصه نویسی آنچه که خوانده شده، خود را به شکل پیدا نکردن کلمات مناسب، ضعف در سازمان دهی تفکر، ناتوانی در پسط دادن مفاهیم و عدم رعایت قوانین نقطه گذاری نشان میدهد. اختلال در مشکلات حساب به معنای وجود مشکل در تشخیص شکل، اندازه، تناظر یک به یک، مجموعه و زیرمجموعه، شمردن، مهارت های حافظه ای، حل مساله، درک مفهوم زمان و شمارش پول است (اخوان، ۱۳۹۴). اما آیا این مسائل تنها مشکلات پیش روی این دانش آموزان است؟واقعیت آن است که بسیاری از افراد دارای ناتوانی های یادگیری به طور همزمان از وجود اختلال در چندین مهارت تحصیلی بنیادین رنج می برند. به بیان دیگر، کمتر دانش آموزی را می توان پیدا کرد که تنها در خواندن مشکل داشته باشد. بسیاری از افرادی که دارای تاتوانی های خواندن هستند، در نوشتن نیز دچار مشکل هستند. به همین ترتیب، تعداد بسیار اندکی از افراد تنها در محاسبات ریاضی مشکل دارند. پژوهش ها نشان داده است که کودکانی که در محاسبات ریاضی دچار مشکل هستند، از اختلال خواندن نیز رنج می برند (سیمرود – کلیکمن، ۱۳۹۳)، علاوه بر هم آیندی این اختلالات با یکدیگر دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری می توانند دچار اشکال در: زبان گفتاری، مشکلات ادراکی، ادراکی حرکتی و هماهنگی کلی، اختلال توجه و بیش فعالی مشکلات حافظه، شناخت و فراشناخت، مشکلات اجتماعی، هیجانی و رفتاری و مشکلات انگیزشی نیز باشند (احدی و کاکاوند، ۱۳۸۹). همه این عوامل دست در دست هم داده، نهایتا منجر به شیوع بالای ترک تحصیل در میان این دانش آموزان، میزان استخدام پائین و اشتغال نامناسب میشود (هالاهان و همکاران، ۱۳۹۳ و کرکی گالاگر و آناستازیو، ۱۳۸۷). بنابر این بیشتر کودکان دارای ناتوانی های یادگیری بایستی با چندین مشکل به طور همزمان دست و پنجه نرم کنند.بدین ترتیب، مشخص است که اگر تشخیص و ترمیم دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری به موقع انجام نشود، آنها می توانند در دوره های بالاتر و با رویارویی با مفاهیم پیچیده تر دچار مشکل شوند (شایان، اخوان تفتی و عشایری، ۱۳۸۹)، جهت اجتناب از این موقعیت در کشورهای پیشرفته، این دانش آموزان واجد شرایط دریافت خدمات آموزش ویژه می شوند؛ بدین شکل که ابتدا بایستی تشخیص داده شود که دانش آموز دارای ناتوانی بوده و برای پیشرفت تحصیلی احتیاج به خدمات آموزش و پژه دارد. پس از آنکه مراحل و ارزشیابی های اولیه انجام شد و تشخیص بر آن باشد که فرد مورد نظر واجد شرایط دریافت خدمات است، برای آن دانش آموز برنامه آموزش انفرادی طراحی می شود. از این رو، در بسیاری از مدارس، این دانش آموزان علاوه بر شرکت در کلاسهای عمومی بایستی برنامه های آموزش انفرادی پیشنهادی از طرف مدرسه را نیز دریافت کنند (هالاهان و همکاران، ۱۳۹۳). تا بدین جا، آنچه در کشور ما نیز اتفاق می افتند، کم و بیش به همین شکل است؛ در صورت وجود معلمی آگاه، دانش آموزی که دارای مشکلاتی است که متفاوت از بقیه همکلاسی هایش است. دیر یا زود، به مرکز اختلالات ویژه یادگیری ارجاع داده میشود. در مرکز مربوطه، پس از انجام ارزشیابی های اولیه برنامه ای فردی برای دانش آموز در نظر گرفته می شود. البته ترمیم چنین دانش آموزی در همان مرکز، با هزینه شخصی، و نه در محیط مدرسه، انجام می گیرد.از آنجا که پژوهش های انجام شده بر روی کودکان مبتلا به ناتوانی های پادگیری نشان دهنده آن بود که مسائل و مشکلات این افراد، چه در حیطه تحصیل و چه در حیطه مسائل اجتماعی، کماکان در نوجوانی و بزرگسالی نیز وجود دارند، این افراد بایستی در تمامی مراحل تحصیلی تحت پوشش قانون قرار بگیرند و از خدماتی و پژه بهره مند شوند. در کشورهای پیشرفته برای کمک به حل مسائل و مشکلات افراد مبتلا و بهبود فرایند گذار از نوجوانی به بزرگسالی برنامه هایی تحت عنوان برنامه انتقال برای دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری تدوین می شود. پایه و اساس این برنامه ریزی بایستی در طول سال های تحصیلی فرد در دبستان و راهنمایی شکل بگیرد و هیچ گاه دیرتر از ۱۴ سالگی اتفاق نیفتند. این برنامه ریزی انفرادی نهایتا قرار است به فرد کمک کرده تا به کالج با دانشگاه راه یافته با او برای خود استقلال شغلی داشته باشد. (هالاهان و همکاران، ۱۳۹۳). در واقع، این همان چیزی است که در کشور ما اتفاق نمی افتد. عمده ترمیم و درمان صورت گرفته در دوره ابتدایی بوده و در دوره راهنمایی انتظار می رود که فرد مبتلا مسائل و مشکلات پیشین را نداشته باشد. علاوه بر این، احتمال عدم آگاهی معلم های دوره راهنمایی و متوسطه نسبت به وجود اختلالات یادگیری نیز بیشتر می شود. رایج ترین سن برای تشخیص اختلالات یادگیری بین ۸ تا ۱۰ سالگی است، یعنی زمانی که دانش آموز در پایه های دوم تا چهارم ابتدایی قرار دارد (لرنر، ۱۳۹۰) آنچه به طور معمول در کشور ما و سایر کشورهای مشابه اتفاق می افتد، این است که حتی اگر به دلایلی دانش آموز عذکور توسط معلمش به مرکز تشخیص اختلالات یادگیری ارجاع داده نشود، به راحتی و تنها پس از مدت کوتاهی از شروع دوره تحصیلی توسط معلم و گروه همسالان قابل تشخیص است. تشخیصی که آنها می دهند عموما حول محور کم هوشی و تنبلی است چرا که بسیاری از معلم های ابتدایی حتی نسبت به وجود چنین اختلال شایعی آگاهی ندارند. به هر صورت، دانش آموز دارای اختلال یادگیری فارغ از اینکه تشخیص حرفه ای برای داشتن اختلال یادگیری دریافت کرده باشد و با نکرده باشد، توسط همکلاسی ها و بعضا معلمش مورد پذیرش قرار نمی گیرد. او نه تنها هیچ گاه در مدرسه محبوب نیست، بلکه بسیاری از اوقات در پیدا کردن یک یا دو دوست صمیمی هم دچار مشکل می شود سلیکوویتز، ۱۳۸۶)، کم کم چنین دانش آموزی به این نتیجه می رسد که توسط مسئولین مدرسه و همچنین گروه همسالان مورد پذیرش نیست و ایرادی بزرگ دارد که او را تا این حد با بقیه متفاوت می کند. باور به داشتن ایرادی بزرگ، به ویژه هنگامی که با القابی مانند “کندذهن”، “تنبل” و “نادان” همراه شود، موجب تخریب و تضعیف عزت نفس در دانش آموز دارای ناتوانی یادگیری می شود (سیمرود کلیکمن، ۱۳۹۳ ؛ لرنر، ۱۳۹۰ و احدی و کاکاوند، ۱۳۸۹). علاوه بر این، حس عدم پذیرش که در دوران مدرسه توسط این دسته از دانش آموزان تجربه می شود، کم کم آنها را در دوره نوجوانی به سمت ترک تحصیل و رو آوردن به بزهکاری سوق میدهد (هالأهان و همکاران، ۱۳۸۳). شاید به این امید که توسط گروه دیگری از افراد مورد پذیرش بیشتری قرار گیرند.هرچند آمار و ارقام دقیقی از تعداد دانشجویان مبتلا به اختلالات یادگیری وجود ندارد، بسیاری از دانشگاهها در کشورهای مختلف اقدام به راهاندازی مراکز ویژه ای با نام های گوناگون مانند مرکز ناتوانی های یادگیری، مراکز نارساخوانی و یا مراکز ویژه افراد دچار ناتوانی کرده اند تا از طریق فراهم کردن شرایط یکسان برای همه جهت یادگیری اقدام به پشتیبانی و حمایت از این دانشجویان کنند (چستر، ۱۳۸۷) در واقع این مراکز به دانشجوی نارساخوان راهکارها و خدماتی را ارائه می کند تا فرد بتواند همپای دانشجویان عادی به تحصیلات خود ادامه دهد. این خدمات از دانشگاهی به دانشگاه دیگر متفاوت بوده، با این حال رایج ترین خدمات شامل تخصیص زمانی طولانی تر برای پاسخ دهی به سوالات امتحانی، جداسازی دانشجو در اتاقی دیگر جهت کاهش عواملی که زمینه ساز حواس پرتی هستند، امکان استفاده از سیستم ضبط صدا هنگام تدریس و همچنین ارائه فایل صوتی از منابع درسی است (مرکز منابع دانش آموز های دارای ناتوانی، ۲۰۱۶) برخی از دانشگاهها رایانه هایی دستی به دانشجوهای مبتلا به اختلالات یادگیری ارائه می کنند که دارای واژه نامه املائی الکترونیکی است یا حتی می تواند صوت را به متن تایپ شده تبدیل کند (سلیکوویتز، ۱۳۸۶) هنگامی که گفته میشود داشتن ناتوانی یادگیری مشکلی است که در تمام عمر با شخص همراه است (هالاهان و همکاران، ۱۳۸۳). بدان معنی است که افراد مبتلا به ناتوانی های یادگیری در تمامی سطوح و پایه های درسی از پیش دبستانی تا دانشگاه وجود دارند. اما آیا در کشور ما نیز علیرغم نبود حمایت های لازم جهت رشد تحصیلی این افراد در دوره متوسطه وضعیت چنین است؟ دانش آموزانی که مداخله های لازم در دوره ابتدایی را دریافت کرده اند، در دوره متوسطه به چه صورت عمل می کند؟ آیا آنها دارای توانایی های لازم برای ورود به دانشگاه هستند؟ همان طور که گفته شد، صرف ابتلا به نوعی از نانوایی های یادگیری در بسیاری از کشورها مغایر با ادامه تحصیل و ورود به دانشگاه نیست. این افراد تنها نیاز به آموزش ویژه دارند چرا که نقاط قوت و ضعف آنها متفاوت از عموم دانش آموزان است.در بسیاری از کشورهای پژوهش های طولی مختلفی برای ارزیابی مراحل رشدی و مسائل و مشکلات مربوط به افراد مبتلا به ناتوانی های یادگیری انجام شده است (گلدیرگ، هیگینز رسکایند و هرمن،  ۲۰۰۳ ؛ اسوتاز، آیرلند و یلوم، ۲۰۰۰، آزبورن، شولت و مک کینی، ۱۹۹۱) از آنجا که تا به حال پژوهشی مشابه در کشور در مورد افراد مبتلا به ناتوانی های یادگیری صورت نگرفته است، بنا به پیشنهاد یکی از اساتید، پژوهشگر تصمیم گرفت تا پژوهشی از نوع هم گروهی / کوهورت تاریخی انجام دهد. بدین معنا که با مراجعه به پرونده های تشخیصی افراد مبتلا به ناتوانی های یادگیری، جویای حال امروز آن ها شده و ببینیم که آنها هم اکنون در چه سطحی از | تحصیلات قرار دارند. آیا آمادگی رفتن به دانشگاه، با توجه به داشتن اختلال یادگیری برایشان میسر است با خبر؟ چه چشم اندازی در مورد آینده تحصیلی و شغلی شان دارند؟ در صورت آمادگی برای رفتن به دانشگاه، چه عواملی را زمینه ساز آن می دانند؟ و در غیر این صورت، چه عواملی مانع آن شده اند؟

اهمیت و ضرورت

ناتوانی های یادگیری پدیده ای ژنتیکی و ارثی است که در دنیا با شیوعی ۵ تا ۱۵ درصدی مشاهده می شود. پر اساس پژوهش های انجام شده در ایران، میزان شیوع اختلالات یادگیری در کشور ۱۱ درصد گزارش شده است (شکیبا، ۱۳۸۱) از آنجا که بر اساس اطلاعات منتشر شده از مرکز آمار ایران، جمعیت ایران در حال حاضر بیش از ۷۹ میلیون و ۲۶۲ هزار نفر است (جمعیت ایران در سال ۹۵، ۷۹ میلیونی شد، ۱۳۹۵)، با احتساب آمار ۱۱ درصدی رواج ناتوانی های یادگیری در کشور، تعداد افراد مبتلا به ناتوانی های یادگیری بیش از ۸ میلیون و هفتصد هزار نفر برآورد می شود. همچنین، تعداد داوطلبان کنکور سال ۹۴ بر اساس آمار منتشره ۸۸۰ هزار و ۷۵۶ نفر بوده است (نجاتی، ۱۳۹۴) و تخمین زده می شود که حدود ۹۶۸۸۳ نفر آن ها مبتلا به اختلالات یادگیری باشند. اما آیا این دانش آموزان توانسته اند به دوره پیش دانشگاهی راه پیدا کنند یا خیر. به عبارتی دیگر، آیا زیرساخت های موجود در نظام آموزش و پرورش کشور به گونه ای است که از دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری به اندازه ای حمایت کند تا آنها را از دوره ابتدایی تا دانشگاه هدایت کند یا نبود زیرساخت های لازم خود مانعی برای رسیدن به این مهم است؟ همچنین، بر پایه آمار ارائه شده توسط معاون آموزشی نهضت سواد آموزی کشور، ۹ میلیون و ۷۰۰ هزار بی سواد در کشور وجود دارد، که یک میلیون و ۴۲۰ هزار نفر آنها مربوط به کودکان ۶ تا ۱۸سال است که در سال ۹۴-۹۳ در هیچ مدرسه ای ثبت نام نکرده اند (آمار ترک تحصیل همچنان درشت و متأثر کننده، ۱۳۹۵). به راستی، چه تعداد از این دانش آموزان به علت مشکلات مربوط به ناتوانی های یادگیری ترک تحصیل کرده اند؟ در مورد چه تعداد از افراد ترک تحصیل کرده دارای ناتوانی های یادگیری تشخیص و ارزیابی اولیه صورت گرفته و مداخلات مورد نیازشان انجام شده است؟از سویی دیگر، پژوهش های متعددی که در ایران و کشورهای دیگر بر روی داوطلبان کنکور و همین طور کسانی که از رفتن به دانشگاه بازماندهاند انجام شده، نشان دهنده آن است که این افراد از سلامت روان و عزت نفس پائین تری نسبت به پذیرفته شدگان با دانش آموزان دوره های تحصیلی پایین تر برخوردارند (معتمدی، ۱۳۸۵). علائم افسردگی و اضطراب بالا نیز در میان این دسته از افراد مشاهده می شود. همچنین این افراد فشار محیطی شدیدی برای موفقیت را تجربه می کنند (صدیق، عبدالله پور، آذرنیک، شریعتی و کشاورز اخلاق، ۲۰۱۶ بیلدیریم، ارجن و ملیر، ۲۰۰۷). توجه به این نکته نیز ضروری است که میزان اختلالات افسرده خوبی در دانش آموزان نوجوان دارای نارساخوانی تا دو برابر همسالان و میزان اختلالات اضطرابی در این نوجوانان تا سه برابر بیشتر گزارش شده است (موگنینی، لاسی، مالفا و آلبرتینی، ۲۰۰۹). سوال اینجاست که چه تعداد از این دانش آموزان که نتوانسته اند به دانشگاه راه پیدا کننده مبتلا به یکی از انواع ناتوانی های یادگیری بوده اند؟ آیا می توان تمهیداتی برای ورود این افراد به دانشگاه فراهم کرد که با نیازها و توانایی هایشان همخوانی داشته باشد؟بدیهی است که بی تفاوتی و انفعال رویکردی علمی نیست. به نظر می رسد یکی از دلایل کم توجهی به سرنوشت آموزشی این دانش آموزان این واقعیت است که هنگامی که سالانه بسیاری از افراد، موفق به پشت سر گذاشتن سد کنکور نمی شوند، چه تفاوتی می کند که فردی که از راه یافتن به دانشگاه بازمانده مبتلا به ناتوانی های یادگیری باشد باشد یا خیر. اما سوال آنجا است که اگر فرد دارای ناتوانی یادگیری به علت نبود شرایط و زیر ساخت …

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه الزهرا
  • رشته تحصیلی روانشناسی تربیتی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی الهه جراحی روانشناس، الهه جراحی مشاور، الهه جراحی روان درمانگر، الهه جراحی روانپزشک، الهه جراحی متخصص اعصاب و روان، الهه جراحی روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی تربیتی
تصویر
الهه جراحی
روانشناس بالینی و فردی
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر