منو
X

تصویر
الهه محمدی
روانشناس بالینی و فردی
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
60%

دقت

60%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

80%

رفتار بالینی

0%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

من الهه محمدی هستم، فارغ التحصیل روانشناسی عمومی از دانشگاه شهید بهشتی در سال ۱۳۹۵، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “بررسی تاثیر شرطی سازی ارزشیابانه ی زیر آستانه ای بر تغییر نگرش” می باشد که در ادامه بخشی از کلیات پژوهشی آن را مشاهده می کنید:

بیان مسئله: نگرش­ها را می­توان به عنوان ارزشیابی از موضوعات که اطلاعات راجع به آن موضوعات را خلاصه می­کنند، تعریف کرد. یک موضوع نگرش شامل هر چیزی است که فرد می­تواند در ذهن خود داشته باشد، مانند اشیا، افراد، گروه­ها و عقاید. یک نگرش را می­توان به صورت موافق یا ، مخالف با یک موضوع نگرشی در نظر گرفت. اما تنها بیان جهت نگرش نسبت به موضوع نگرش کافی نیست. غالبا لازم می­آید که نیرومندی نگرش، یعنی درجه­ی موافقت یا مخالفت دقیقا مشخص شود. ترکیب نیرومندی و جهت نگرش والانس خوانده می­شود. نگرش­ها نسبت به نیرومندی­شان از ثبات و دوام برخوردارند، اما این امر بدین معنا نیست که آن ها غیر قابل تغییرند، در واقع نگرش ها می­توانند تحت شرایط تغییر کنند. تغییر نگرش به این شکل تعریف شده است که ارزشیابی فرد از یک موضوع نگرش از یک میزان به میزان دیگری تغییر کند، و معمولا در ارتباط با نگرش­های اولیه می­باشد. قطبی شدن و ناقطبی شدن دو مفهوم اصلی در تعریف تغییر نگرش به حساب می­آیند، که اولی هنگامی اتفاق می افتد که فرد در جهت نگرش اولیه­ی خود حرکت کرده به آن قوت می­بخشد، و دومی هنگامی که در جهت خنثی شدن حرکت می­نماید. نگرش­ها همچنین می­توانند از عدم وجود به بدست آوردن قدری والانس تغییر کنند، بدین معنی که از سطح خنثی عبور کرده و ارزش آن ها تغییر کند. پژوهش­ها چندین فرایند متفاوت که ارتباط بین موضوع نگرش و ارزشیابی را تعیین می کنند شناسایی کرده­اند. بعضا از این تاثیرهای درونی نسبتا مستقیم بوده و غالبا به فرایند­های تفکر واسطه ای اندک در مقایسه با انواع تاثیرها نیاز دارند. در مقابل فرایندهای دیگری برای تغییر نگرش وجود دارند که به تلاش شناختی بیشتری نیازمندند، از جمله این فرایندها می­توان متقاعدسازی را نام برد. در اینجا برخی از فرایندهای تغییر نگرش را نام خواهیم برد که در واقع پردازش عاری از تفکر و حتی ناآگاهانه می­باشند. این فرایندها عبارتند از: رویارویی محض: شواهد نشان می­دهند که رویارویی هرچه بیشتر با یک محرک علاقه به آن محرک را افزایش می­دهد؛ شرطی سازی و تقلید: روان­شناسان در بررسی چگونگی رفتار اکتسابی مردم سه اصل عمده را شناسایی نمودند: یادگیری از طریق مجاورت، یادگیری از طریق تقویت، یادگیری از طریق مشاهده. پژوهشگران نگرش این فرایندها را در راستای کسب نگرش­ها به کار بردند. در اینجا ما به بررسی یادگیری از طریق مجاورت محرک ها می­پردازیم. ما ممکن است چیزی یا شخصی را دوست داشته باشیم به این دلیل که رویارویی با آن با تجربه ی عاطفی مثبت که از سایر منابع نشات گرفته، همراه است. یا ممکن است نسبت به چیزی بی­علاقه باشیم زیرا که با یک محرک آزارنده همراه بوده است. این فرایند تحت عنوان شرطی شدن ارزشیابانه شناخته می­شود. کروسنیک و همکاران در پژوهشی نشان دادند که شکل­ گیری نگرش­ها می­تواند بدون آگاهی هشیارانه از آنچه باعث به وجود آمدن آن نگرش ها شده است انجام بگیرد، و همیشه بر پایه­ ی استدلال­ های آگاهانه نیست، بلکه گاهی بر پایه ی ادراکات ناهشیار می­باشد. ممکن است دو فرایند مختلف در شرطی­ سازی کلاسیک انسان اتفاق بیفتد: شرطی سازی علامتی و شرطی­سازی ارزشیابانه (EC). در آزمایش­های استاندارد شرطی­سازی ارزشیابانه، نشان داده می­شود که صرف نمایش محرک­ه ای جفت شده ­ی خنثی با محرک مورد علاقه یا مورد نفرت، باعث می­شود که محرک خنثی ارزش مثبت یا منفی پیدا کند. طبق تعریف، شرطی­سازی ارزشیابانه تغییر در ارزشیابی یک محرک شرطی به خاطر جفت شدن با یک محرک غیرشرطی مثبت یا منفی می­باشد. محرک خنثی اولیه محرک شرطی، و محرک دارای ارزش مثبت یا منفی که با آن جفت شده، محرک غیرشرطی خوانده می­شود. اثر شرطی­سازی ارزشیابانه به طور قابل توجهی قوی بوده است، و در بیش از ۲۵۰ تحقیق ثبت شده است. برای مثال، تحقیقات نشان داده­اند که شرطی­ سازی ارزشیابانه در تغییر نگرش نسبت به برندهای مصرفی، افراد ناشناس، شخصیت­های کارتونی، خود و مردمی از نژادهای دیگر موثر بوده است. شرطی­ سازی ارزشیابانه در این پژوهش عبارت است از ایجاد نگرش مثبت نسبت به یک فرد از طریق جفت کردن واژه ­های مثبت با نام وی. مباحثات زیادی در مورد نقش آگاهی از ارتباط بین محرک شرطی و غیرشرطی (خنثی و مثبت/منفی) در شرطی ­سازی ارزشیابانه صورت گرفته است. هیچ تحقیق دیگری در زمینه ­ی شرطی ­سازی ارزشیابانه اینقدر مورد توجه نبوده است. برای مثال، از ۲۸۲ مقاله چاپ شده در سایک اینفو در ژانویه ­ی ۲۰۱۴ که شرطی­ سازی ارزشیابانه را در عنوان یا چکیده ی خود داشته­اند، ۶۹ مورد واژه ­ی “آگاهی” را نیز داشته­اند. یعنی حدود ۲۵ درصد از تحقیقات در این زمینه، مستقیما به این موضوع می­پردازند. به نظر می­رسد در مقابل هر مقاله ای که بیان می­کند شرطی­ سازی ارزشیابانه بدون آگاهی رخ می­دهد، مقاله ­ی دیگری وجود دارد که به نقش آگاهی در این زمینه می پردازد. همانطور که عنوان شد، یکی از سوالات اساسی در زمینه­ ی شرطی­ سازی ارزشیابانه این است که آیا امکان دارد که شرطی­ سازی ارزشیابانه در غیاب آگاهی از وابستگی CS-US به هنگام رمزگذاری اتفاق بیفتد یا خیر. متاسفانه تحقیقات شواهد در هم آمیخته­ ای را در مورد وجود آگاهی در شرطی­ سازی ارزشیابانه فراهم می­کنند. یکی از رویکردهای آزمایشی که می­تواند شواهد نیرومندی برای شرطی­ سازی ارزشیابانه بدون نیاز به آگاهی فراهم سازد، نمایش زیرآستانه­ای محرک­ها می­باشد. در واقع اثبات این امر دلالت های نظری و عملی زیادی دارد. اثباتشرطی­ سازی ارزشیابانه ی بدون آگاهی نشان­دهنده­ ی این امر است که نگرش­ها می­توانند از طریق فرایندهای ضمنی صورت بگیرند، و به مکانیزم یادگیری غیرگزاره ای دلالت دارد.  در زمینه­ی شرطی­ سازی ارزشیابانه ­ی زیرآستانه ­ای نیز پژوهش­ها به نتایج متفاوتی دست یافته ­اند. مطالعاتی وجود دارند که نشان می­دهند شرطی­ سازی ارزشیابانه ی زیرآستانه ­ای توانایی تغییر نگرش را ندارد. برای مثال هوفمن، دی هاور، پروگینی، باینز و کرومبز (۲۰۱۰) در فراتحلیلی نشان دادند که اثر شرطی­ سازی ارزشیابانه با محرک غیرشرطی زیرآستانه­ ای به طور معناداری کوچکتر از زمانی بودند که این محرک به صورت فراآستانه­ای نمایش داده می­شد. در مورد نمایش زیرآستانه­ای CS در این مطالعه، به دلیل محدود بدون پژوهش­هایی که  CSدر آن­ها به صورت زیرآستانه ­ای نمایش داده شود، در این مورد نتیجه­ گیری­ ای نشده بود. در عین حال مقالات متعددی نیز چاپ شده­اند که ادعای وجود شواهدی برای شرطی­ سازی ارزشیابانه زیرآستانه ­ای را دارند. با این حال نگرانی­ هایی در مورد مشکلات تجربی، روش شناختی و همچنین تئوریکی این پژوهش­ها وجود دارد. یکی از تله­ های روش­ شناختی در مطالعات شرطی­ سازی ارزشیابانه­ ی زیرآستانه ­ای ناشی از سختی در سنجش این موضوع است که آیا مدت زمان نمایش یک محرک به اندازه ­ی کافی کوتاه بوده است که مانع از آگاهی آزمودنی از دیدن آن محرک باشد یا خیر. اگرچه این نگرانی کلی است، اما بیشتر در مورد محرک­ های دارای بار هیجانی صدق می­کند. مطالعات مختلفی نشان داده­ اند که ارزش هیجانی و حتی معنی کامل واژه ی هیجانی با نمایش بسیار کوتاه آن استخراج می­شود. در نتیجه مطالعات شرطی­ سازی ارزشیابانه­ ی زیرآستانه ­ای در صورتی که محرک شرطی به جای محرک غیرشرطی به صورت زیرآستانه­ ای نمایش داده شود متقاعدکننده ­تر خواهد شد. اما تا جایی که ما می­دانیم یکی از معدود آزمایش­هایی که تا به حال در شرایطی که محرک شرطی زیرآستانه ­ای بوده است انجام شده است، آزمایش دیکسترهوییز بوده است. دیکسترهوییز در ۵ آزمایش (که به صورت بین گروهی انجام شد) نشان داد که نمایش زیرآستانه ­ای واژه­ ی  “من” همراه با لغات مثبت می­تواند عزت نفس ضمنی افراد را افزایش دهد، اما این آزمایش­ها شرایط کنترل نامناسبی داشتند. با توجه به این موضوع، چنانچه سوالدنز و همکاران (۲۰۱۴) در پژوهش خود توصیه می­کنند، بررسی شرطی­ سازی ارزشیابانه­ ی زیرآستانه­ ای در شرایطی که محرک شرطی به صورت زیرآستانه ­ای نمایش داده شود می­تواند یکی از عوامل روشنگر در تاثیر شرطی ­سازی ارزشیابانه­ ی زیرآستانه­ ای بر تغییر نگرش باشد. آنچه در این پژوهش مورد پرسش می­باشد این موضوع است که آیا در درجه ی اول تغییر نگرش در غیاب آگاهی هشیارانه از وجود وابستگی بین محرک­ های شرطی و غیرشرطی امکان پذیر می یاشد یا خیر، و این موضوع با ارائه­ ی زیرآستانه ­ای یکی از محرک های شرطی یا غیرشرطی سنجیده می­شود. و در درجه ­ی دوم آزمودن این مساله از طریق نمایش زیرآستانه ­ای محرک شرطی می­باشد. و نیز مقایسه­ ی قدرت تاثیر شرطی­ سازی ارزشیابانه، در شرایطی که محرک شرطی یا محرک غیرشرطی به صورت زیرآستانه­ ای نمایش داده شوند، مورد پرسش می­باشد.

 

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه شهید بهشتی
  • رشته تحصیلی روانشناسی عمومی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی الهه محمدی روانشناس، الهه محمدی مشاور، الهه محمدی روانپزشک، الهه محمدی روان درمانگر، الهه محمدی متخصص اعصاب و روان
تخصص ها
  • روانشناسی عمومی
تصویر
الهه محمدی
روانشناس بالینی و فردی
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر