منو
X

تصویر
امیر ایران منش
مشاور کودک
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
0%

دقت

80%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

80%

رفتار بالینی

0%

وقت شناسی

40%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

امیر ایران منش هستم، فارغ التحصیل روانشناسی کودکان استثنایی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان در سال ۱۳۸۹، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی بر عملکرد خانواده دارای کودک ناتوان ذهنی در شهرستان اراک” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه اصفهان

دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی

پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی کودکان استثنایی

عنوان:

بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی بر عملکرد خانواده دارای کودک ناتوان ذهنی در شهرستان اراک

استاد راهنما:

دکتر مختار ملک پور

استاد مشاور:

دکتر حسین مولوی

پژوهشگر:

امیر ایران منش

تیر ماه ۱۳۸۹

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه

شرح و بیان مساله پژوهش

اهمیت و ضرورت تحقیق

کاربرد نتایج تحقیق

اهداف تحقیق

هدف اصلی

اهداف ویژه

فرضیه ها (در صورت لزوم با سوالهای تحقیق

فرضیه اصلی

فرضیه های ویژه

متغیرها

تعریف اصطلاعات و مفاهیم

آموزش مهارت های زندگی

عملکرد خانواده

عقب مانده ذهنی

فصل دوم: پیشینه پژوهش

مقدمه

تاریخچه ناتوان ذهنی

شیوع و طبقه بندی کودک نانوان ذهنی

گروه ناتوان ذهنی خفیف

گروه ناتوان ذهنی متوسط

گروه ناتوان ذهنی شدید

گروه ناتوان ذهنی عمیق

تعریف خانواده

انواع خانواده

عملکرد خانواده

ارزیابی عملکرد خانواده

مدل های سنجش و ارزیابی عملکرد خانواده

مدل مک مستر در کارکرد خانواده

مدل فرایند کار کرد خانواده

مدل ساختاری ارزیابی کارآیی خانواده

مدل سه محوری تسنگ و مک درموت

مدل چند مختصاتی السون و همکاران

مدل ارزیابی کارایی خانواده بیورز

مدل ارزیابی عملکرد خانواده برادبوری

مدل جهت گیری روابط بین فردی بنیادی خانواده (FIRO )

مهارت های زندگی

انواع مهارت های زندگی

توانایی تصمیم گیری

توانایی حل مساله

توانایی تفکر خلاق

توانایی تفکر انتقادی

توانایی ارتباط موثر

توانایی روابط بین فردی

توانایی خودآگاهی

توانایی همدلی

توانایی مقابله با هیجانات

توانایی مقابله با استرس

برنامه آموزش مهارت های زندگی

تاریخچه مهارت های زندگی

اهداف برنامه آموزشی مهارت های زندگی

ارتقا بهداشت روانی و پیشگیری از آسیب های اجتماعی

توانمند کردن افراد

تحقق توانایی های بالقوه و انطباق لا تغییرات زندگی

مطالعات درمانی

پیشینه پژوهشی

تحقیقات انجام شده در داخل کشور

تحقیقات انجام شده در خارج از کشور

فصل سوم: روش پژوهش مقدمه

روش پژوهش

جامعه آماری

نمونه

ابزار

روش آماری

نتایج تحلیل عوامل

پاپایی و روایی پرسشنامه

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل

مقدمه

تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری و تبیین فرضیات

مقدمه

بحث و نتیجه گیری

محدودیت ها

پیشنهادات

پیوست

منابع

چکیده :

هدف این تحقیق بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر عملکرد خانواده، دارای فرزند ناتوان ذهنی آموزش پذیر در شهر اراک بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی (پسر) که بالغ بر ۱۷۴نفر بودند. ۳۰ نفر از مادران به عنوان نمونه به صورت تصادفی ساده از ۱۷۴ نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل یک پرسشنامه جمعی شناخت محقق ساخته و پرسشنامه عملکرد خانواده بلوم بود. گروه آزمایش در ۷ جلسه دو ساعته) آموزش های مهارتهای زندگی در یونیسفه شرکت کردند. تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت بین نمرات باقی مانده گروه آزمایش و گروه کنترل معنی دار است ۰۰۰۱/۰>p)، بنابراین اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی پر میلگرد خانواده، دارای فرزند ناتوان ذهنی گروه آزمایش تحقیق تایید شد آموزش مهارتهای زندگی به خانواده های دارای فرزند ناتوان ذهنی آموزش پذیر تاثیر گذار بوده است.

کلیدواژه ها: آموزش مهارت های زندگی، کودک ناتوان ذهنی، عملکرد خانواده

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه

امروزه با توجه به پیشرفته شدن و عصر اطلاعات و فناوری، انسانها به طور مصنوعی در برآورده کردن نیازهای خویش بر آمدهاند، و آنچه که روز به روز کم رنگ تر می شود تعامل و ارتباط انسانها با همدیگر می باشد. سر در گمی بشر از اینکه چگونه با این مسایل بوجود آمده توسط خود، مقابله کند و اینکه تا چه اندازه توان و پتانسیل این رادارد که بتواند با عملکرد طبیعی به زیستن ادامه داده و بقاء خویش وخانواده تضمین کند، کاری سخت و دشواری است، با توجه به این مشکل عمده، به نظر می آید که انسان باید در صدد پیشگیری و یا از میان بردن این مشکلات بر آید. آنچه مسلما باید به آن توجه نمود این است که امروز علم، علم پیشگیربست، قبل از آنکه وقوع حادثه پی، شکل گیرد بهتر آن است که مهارت لازم را جهت مقابله و برطرف کردن مشکلات و چالش ها را بدست آورد. خانوادهای که در آن کودک ناتوان ذهنی وجود دارد، با توجه به مشکلات و تغیرات زندگی چگونه با مشکل ناتوانی کودک برخورد می کند؟ آیا آنها همانند سایر افرادی که در خانوادهای زندگی می کند که کودک تائوان ذهنی ندارند، می تواند زندگی رضایت بخشی داشته باشند؟ آیا آنها به سادگی با دیگران تعامل و ارتباط دارند؟ آیا تمامی اعضاء خانواده کودک ناتوان ذهنی را عضوی از خانواده ی خود می داند؟ درک و همدلی در میان اعضاء چنین خانواده ای شکل مطلوبی دارد؟ با توجه به تحقیقات به عمل آمده و مشاهده های محقق خانواده هایی که کودک ناتوان ذهنی دارند با سایر خانوادها تفاوت فاحشی دارند. آنها دانش و مهارت لازم جهت برخورد با چالش ها و مشکلات زندگی را ندارند. با توجه به این مشکلات ضروری بنظر می آید که جهت ارتقاء بهداشت روانی کودک ناتوان، خانواده و جامعه، راه حل هایی بمنظور پیشگیری از مشکلات احتمالی مورد استفاده قرار گیرند. یکی از این راه حل ها، آموزش هایی است که به این خانواده داده می شود از جمله آموزش ها آموزش مهارتهای زندگی میباشد، که این آموزش در ایران از سال ۱۳۷۷شروع گردید. هدف از این آموزش، کمک به افراد در جهت شناخت هر چه بهتر خود، کنترل هیجانات و استرس و حل هر چه بهتر مسائل و مشکلات است در سایه تامین چنین اهدافی، توانایی روانی – اجتماعی افراد افزایش پیدا می کند و باعث میشود افراد مسولیت های مربوط به نقش اجتماعی خود را پذیرفته و بدون صدمه زدن به خود و دیگران با چالش ها و مشکلات زندگی روبه رو شوند، انتخاب ها و رفتارهای سالمی در سراسر زندگی داشته باشند. (امامی بالینی، ۱۳۸۳)، در این تحقیق گوشش هایی جهت کسب مهارت های زندگی برای خانواده های دارای کودک ناتوان ذهنی شده است. امید به اینکه این تحقیق برای این خانواده ها و دیگر خانوادهایی که کودکانی با سایر ناتوانی دارند، نقطهی شروع، آموزش های دیگر باشد.

شرح و بیان مساله پژوهش

خانواده نخستین نهاد اجتماعی است که تامین کننده نیازهای روانی و جسمانی فرد است و نخستین محیط پرورشی است که میتواند زمینه بالندگی و شکوفایی فرد را فراهم سازد. همچنین خانواده مانند هر نظامی از عناصری چند تشکیل شده که در تعامل با یکدیگرند. این عناصر در کنار هم ممکن است به استقلال وانسجام دست یافته و یک خانواده بالنده را تشکیل دهند و یا ممکن است به تضاد و تعارض و ناسازگاری برسند و پک خانواده آشفته منجر شود (نجمی، ۱۳۷۵ به نقل از ربیعی ۱۳۸۶). خانواده اولین و مهمترین پایگاه و مأمن پرورشی ابعاد مختلف وجود انسان به ویژه بعد روانشناختی او میباشد و به همین علت نوع تعاملات اعضاء و عملکرد خانواده می تواند در راستای تحقق این مساله حائز اهمیت بسیار باشد (اسلامی، ۱۳۸۰ به نقل از ریعی ۱۳۸۶).یکی از چالش هایی که بیشتر مورد توجه قرار گرفت رسیدگی به وضعیت خانواده هایی است که در آن یک کودک ناتوان ذهنی بزرگ می شود. طبق تعریف کودک ناتوان ذهنی کودکی است که عقب ماندگی با عملکرد هوشی پایین تر از ۷۰ بطور معنی دار که مشکل او قبل از ۱۸ سالگی بوجود آمده باشد و همراه با نقص در رفتار سازشی باشد (انجمن روانپزشکی آمریکا ، ۲۰۰۰). از آنجایی که کودک ناتوان ذهنی بیشتر در خطر بروز رفتارهای ضد اجتماعی می باشد، تا اینکه رشد اخلاقی داشته باشد (پیتر و همکاران، ۲۰۱۰)، زندگی اجتماعی بسیاری از این خانواده ها معمولا دستخوش محدودیت ها و مشکلاتی می شود (لاندیل ، ۱۹۷۸). این مساله سرانجام موجب فشار هایی بر والدین شده و بر تعامل روانی اجتماعی آنها اثرات منفی خواهد گذاشت و فعالیت های خانوادگی مانند دیدار از دوستان، استفاده از اوقات فراغت و سایر تعاملان را تحت تاثیر قرار می دهد. برای این خانواده های محدود بهایی در انتخاب نوع تعطیلات نیز وجود دارد. هنگامی که کودکان ناتوان خردسال هستند با دارای ناتوانی جسمانی با مسائل رفتاری می باشند و زمانی که میزان ناتوانی شدید است، محدودیت اجتماعی به بالاترین حد خود می رسد (گالاگر، بکمن و کراس ، ۱۹۸۳) خانواده هایی که کودکان ناتوان دارند کمتر در اجماع حضور پیدا می کند (ویدمر ، ۲۰۰۷). وفشار روانی بیشتری را نسبت به خانواده هایی که کودک ناتوان ندارند، تجربه میکند (کسیلیا و همکاران ۲۰۰۳). همچنین، هزینه های بیشتری را نیز متحمل میشوند (لاندیل ، ۱۹۷۸: مورفی . ۱۹۸۲)، این هزینه ها در اغلب موارد برای مراقبتهای پزشکی، پوشاک و حمل ونقل است. در آمد خانواده نیز ممکن است کاهش یابد زیرا پدر یا مادر به دلیل صرف وقت خود در مراقبت از کودک ناتوان نمی تواند در خارج از خانه کار کند (مک آندرو ، ۱۹۷۶). قرن حاضر، قرن دگرگونیهای بسیار است از یک سو پیچیدگی روز افزون جامعه، ساختار خانواده را عمیقا دگرگون ساخته است و از سوی دگر فرصت ها را برای پرداختن به مسایل و مشکلات خانواده کاهش داده است، در این فرقه والدینی که ناگزیر از داشتن فرزند ناتوان هستند به الحائط مسایل و مشکلاتی که ناتوانی فرزند به آنان تحمیل می کند، با مسئولیت های انسانی رو به رو می شوند. از طرف دیگر آنها فضا و زمان لازم برای انجام مسئولیتهای آموزشی، تربیتی و بهداشتی فرزند خود را نمی تواند فراهم سازند.این مساله سر انجام موجب فشارهای مضاعف بر والدین شده و بر تعامل روانی – اجتماعی آنها اشران مخربی به جا می گذارد فشار ناشی از ناتوانی فرزند به عنوان یک متغیر مداخله گر می تواند اثرات زیانباری بر تصمیم گیریهای مربوط به زندگی روانی – اجتماعی اعضای خانواده به جا می گذارد. در واقع کیفیت زندگی در نزد والدین کودک ناتوان، دستخوش دگرگونی می شود و رضایتمندی آنها را کاهش می دهد (ترنبال وترنبال ، ۱۹۹۰)، باتوجه به مشاهدات و مطالعاتی که صورت گرفته امروزه خانواده های بسیاری از داشتن فرزند نانوان ذهنی به سبب مسائلی مانند هزینه های اقتصادی سنگین، اختلال ها و ناسازگاری های زناشویی، و محدودیت ها در روابط اجتماعی تحمل ترحم و رفتارهای دلسوزانه دیگران، بروز ناسازگاریهای رفتاری در سایر فرزندان و دشواری در تصمیم گیری برای بچه دار شدن مجدد رنج می برند، حضور این کودکان به سلامت و تعادل خانواده آسیب می رساند (مینوچین ، ۱۹۹۶ ترجمه ثنایی، ۱۳۸۳). حضور کودک ناتوان ذهنی به آسیب های روانی مشخصی دیگر از جمله اضطراب و افسردگی منجر می شود. لذامی توان سلامت روانی زوجین راتابعهای از حضور کودک ناتوان ذهنی در خانواده تلقی نمود (نامپلین و همکاران ، ۱۹۹۸). افزایش فشار روانی والدین تحت تاثیر حضور کودک ناتوان ذهنی منجر به کاهش رضایت مندی والدین شده است (نورالله دینی ترکی و همکاران، ۱۳۸۵). داشتن کودکی با ناتوانی ذهنی باعث بحران و کتر ظاهر شدن در فامیل می شودواغلب باعث جدایی والدین می گردد (دوریس ، ۱۹۹۰). داشتن کودکی تا توان ذهنی و عدم سازگاری با چنین وضعنی ننش بسیار زیادی در والدین ایجاد می کنند و والدین واکنش های نامناسب در موقعیتهای مختلف از خود بروز می دهند و تاثیر نامطلوبی بر روی کل خانواده و اطرافیان می گذارد. این واکنش ها همچنین بر روی کودک تائوان هم تاثیر بسزایی دارد. زیرا ممکن است بر آموزش کودک مفید باشد و با برعکس جنبه حاد و بحرانی داشته باشد. و آموزش او را غیر ممکن سازد (ایلالی، ۱۳۷۶).کودک ناتوان می تواند همچنین اثرات زیانبار احتمالی بر روی خواهران و برادران داشته باشد. مارید (۲۰۱۰) گزارش دادهر چه شدت ناتوانی ذهنی بیشتر باشد گرمی محبت دربین خواهران و برادران کمتر می شود به اعتقاد سلیگمن و دارلینگ (۱۹۸۹)، عوامل متعددی در ناسازگاری خواهران و برادران دخالت دارند، گاه مسئولیت مراقبت از کودک بانوان برای آنها بسیار سنگین است یا ممکن است احساس کنند بیش از توان خود باید در جبران نا امیدی پدر و مادر از داشتن فرزندی ناتوان بکوشند. همچنین ممکن است نگران این مساله باشند که پدر و مادرشان، بعد از ازدواج خودشان هنوز انتظار مسئولیت مراقبت از خواهر و برادر ناتوان خود را داشته باشند و دل مشغولی از این که همسر آینده آنها تمایلی نسبت به ادامه مسئولیت آنها داشته باشد (فدرستون ، ۱۹۸۱). ساپر نگرانبهای خواهران و برادران ممکن است این باشد که شاید در آینده خود صاحب فرزندانی ناتوان شوند (کرنیک و لوکت ، ۱۹۸۶؛ سیمو نسون و مک هیل ، ۱۹۸۱). تا پایان نیمه اول قرن بیستم از تائبر فرزندان بر رضایت با عدم رضایت زناشویی صحبتی نبود، اما امروزه با تاکید و نقشی فرزندان در زندگی آنها را عامل بروز نارضایتی و اختلافهای زناشویی به شمار می آورند، چرا که با تولد و حضور فرزند تغیراتی در کارکرد خانواده ایجاد می شود (مینوچین، ۱۹۹۹ ترجمه ثایی، ۱۳۸۳).متاسفانه تحقیقات کمی بر روی حمایت خانواده های دارای کودک ناتوان ذهنی انجام گرفته است بطور ویژه، به کودک بانوان ذهنی، نسبت به دیگر اعضای خانواده توجه بیشتری شده است (رابرتسون ، ۲۰۰۱). تحقیقات نشان می دهد کود ناتوان ذهنی، در عملکرد خانواده اختلال ایجاد می کند. کودک ناتوان ذهنی اغلب تاثیر زیادی بر روی خانواده می گذارد، خانواده مجبور است فعالیت بیشتری داشته باشد. حتی اگر والدین از مراقبت بیشتر، احساس رضایت داشته باشند (هری و رویان ، ۲۰۰۴)، حتی اگر والدین از پیشرفت آموزشی کود کشان احساس رضایت داشته باشند (جوتکین و براون و ۲۰۰۵)، باز تاثیر منفی بر عملکرد و نقش اعضای خانواده می گذارد (لامبرت ، ۲۰۰۲)، والدین ممکن است حمایت بیشتری به کودک ناتوان ذهنی، تا دیگر خواهر و برادرها داشته باشند، یا ممکن است والدین نسبت به کودک ناتوان ذهنی احساس بی تفاوتی کنند(مینکن و همکاران، ۱۹۹۹). مسلما کار کرد و عملکرد خانواده یی که در آن یک کودک ناتوان ذهنی وجود دارد، در مقایسه با عملکرد خانواده ی معمولی، شکل مطلوب و بهینه ی ندارد.بنابراین، با توجه به وضع نامطلوبی که بسیاری از خانواده های دارای کودک با توان ذهنی دارند و از آنجایی که عملکرد خانوادگی یکی از مهمترین ابعاد در بهداشت روانی خانواده است، پژوهشهای متعددی در جهت اثربخشی رویکردهای مختلف برای ارتقاء این عملکرد انجام شده است که یکی از مهمترین آنها آموزش مهارتهای زندگی می باشد. برنامه آموزش های مهارتهای زندگی را سازمان بهداشت جهانی از سال (۱۹۹۹) به منظور کاهش آسیب های روانی، اجتماعی و ارتقاء سطح بهداشت روانی تدارک دیده است (مانتر و ۱۹۹۸ ترجمه از عبداله زاده ۱۳۷۸). هدف از آموزش مهارتهای زندگی کمک به رشد مهارتهای روانی اجتماعی است که برای کنار آمدن با موقعیت ها و چالش های زندگی به رفتارهای سالمی می انجامد که خود می تواند مسائل و موانع سلامت روانی را کاهش دهد (سازمان بهداشت جهانی ۱۹۹۹۰)، محور اصلی افزایش توانائی های روانی اجتماعی و ارتقاء سطح سلامت از طریق آموزش در حوزهای تصمیم گیری – حل مساله ارتباط موثر – رفتاری بین فردی، تفکر انتقادی – تفکر خلاق، مقابله با هیجانات – مقابله با استرس، خودآگاهی همدلی) می باشد (امامی نائینی، ۱۳۸۳). با توجه به مسائلی که مطرح گردید، و همچنین با مشاهدات انجام شده، توسط محقق، در حیطهی آموزشی و خانوادگی کودکان ناتوان ذهنی در شهر اراک، که حاکی از این میباشد. خانواده های این کودکان با مشکلات زیادی روبرو هستند، اکثریت این خانواده ها نمی دانند که چگونه با مسائل و مشکلات بر خورد کند، در ارتباط بر قرار کردن و تعامل با یکدیگر دچار تعارض هستند و نمی دانند در مقابل رفتار کودکان چه عکس العملی نشان دهند، و همچنین تعاملات آنها با دیگران با مشکل مواجه است و روز به روز مسائل و مشکلات آنها افزوده می شود، و با توجه به این امر، هدف این تحقیق اثربخشی مهارتهای زندگی بر عملکرد خانواده، دارای فرزند ناتوان ذهنی مسلح آموزش پذ، پر می باشد، محور آموزش در حوزه های خود آگاهی همدلی، ارتباط موثر – رفتاری بین فردی، مقابله با هیجانات . مقابله با استرس می باشد.

اهمیت و ضرورت تحقیق

متاسفانه بسیاری از این خانواده ها در مواجه با ناملایمات و مشکلات از روش های ناکارآمد و سنتی گذشته تربیتی خود استفاده می کنند. اگر در دوران زندگی تربیتی گذشته خشم و پرخاشگری از جانب بالغین، راه کارهای هر چند موقتی برای خاموش ساختن رفتارهای غلط و نامناسب به کار برده می شد. علیرغم اشراف کامل به غلط بودن این شیوه تربیتی، هنوز نیز همان شیوه را جهت بروز با خاموش کردن رفتار بکار می برند. با توجه به سالیانی که از کاربرد آموزش و درمان گذشته، هنوز خانواده هایی هستند که بخاطر وجود کودک شائوان فعلی در حل مسائل در زندگیشان دچار مشکل می باشند. مشکل کودک در خانواده تاثیر مخرب و شدیدی بر سلامت روانشناختی خانواده می گذارد (یان ، ۲۰۰۵). آنها ممکن است روشهای ناکارآمدی در روابط اجتماعی استفاده کنند. احساساتشان را نمی توانند بیان کنند، خشم شان رانمی تواند کنترل کنند، ارتباط شان با دیگران کم شده و تمایلی جهت حفظ ارتباط با دیگران را ندارند. آنها احساس می کنند دیگران نمی تواند آنها را درک کند، جهت تصمیم گیری دچار تردید و ضعف هستند گاه احساس می کند مورد خشم و غضب الهی قرار گرفته اند و تعارضهای زیادی دارند (هریت ، ۱۹۷۱). با فراگیری ارتباطات خانوادگی و آماده ساختن برای آینده می توان امنیت و سلامتی و بهداشت و تازگی بیشتری در زندگی به وجود آورد (السون ودیفراین ، ۲۰۰۳). بنابر این، با استفاده از آموزش مهارت های زندگی احتمالا بتوان تعارضات و مشکلات این خانواده ها را کاهش و یا از میان برد.

کاربرد نتایج تحقیق

چنانچه مشخص شود آموزش مهارت های زندگی می تواند عملکرد خانوادهای دارای کودکان ناتوان ذهنی را بهبود بخشد نتایج حاصل این پژوهش می تواند در مراکز آموزشی و ترینی کودکان ناتوان ذهنی کاربرد داشته باشد، از جمله میتوان در مراکز بهزیستی، سازمان آموزش و پرورش استانی و دیگر دست اندر کاران اشاره نمود. افزون بر این، آموزش موجب تحکم و استحکام خانواده های دارای کودک ناتوان ذهنی شده و فشار روانی و مشکلات وارده بر آنها را رو به کاهش داده یا از میان می برد.از طرف دیگر، با افزایش عملکرد خانواده از طریق این آموزش، احتمالا توان خانواده برای برخورد با مشکلات کودک افزایش یافته و این امر بنوبه خود موجب ارتقاء سطح بهداشت روانی کودک و خانواده خواهد شد.

اهداف تحقیق

با توجه به اینکه عملکرد خانواده دارای مولفه های متفاوت است لذا این تحقیق دارای یک هدف اصلی و پنج هدف ویژه به شکل زیر مقیاس های پرسشنامه عملکرد خانواده بلوم می باشد.

هدف اصلی

تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر عملکرد خانواده در دو گروه آزمایش و کنترل

اهداف ویژه

۱-تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی پر زیر مقیاس هماهنگی عملکرد خانواده در دو گروه آزمایش و کنترل

٢- تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی پر زبر مقیاس حفظ ارزش عملکرد خانواده در دو گروه آزمایش و کنترل

٣- تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی ہر زیر مقیاس توجه به بیان و وظایف عملکرد خانواده در دو گروه آزمایش و کنترل

مشخصات
  • جنسیت مرد
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه اصفهان
  • رشته تحصیلی روانشناسی کودکان استثنایی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی امیر ایران منش روانشناس، امیر ایران منش مشاور، امیر ایران منش روان درمانگر، امیر ایران منش روانپزشک، امیر ایران منش متخصص اعصاب و روان، امیر ایران منش روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی کودکان استثنایی
تصویر
امیر ایران منش
مشاور کودک
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر