امیر حسین کتابی هستم، فارغ التحصیل روانسنجی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در سال ۱۳۹۱، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “ویژگی های روانسنجی آزمون نیازهای اساسی روان شناختی و رابطه آن با بهزیستی روانی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد تهران مرکزی

دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی

پایان نامه بر ای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A)

گرایش: سنجش و اندازه و گیری (روانسنجی)

عنوان:

ویژگی های روانسنجی آزمون نیازهای اساسی روان شناختی و رابطه آن با بهزیستی روانی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران

استاد راهنما:

دکتر حید علی هومن

استاد مشاور:

دکتر سیمین بشر دوست

پژوهشگر:

امیر حسین کتابی

تابستان ۱۳۹۱

فهرست مطالب

عنوان

فصل یکم: معرفی پژوهش

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت پژوهش

اهداف پژوهش

سوالهای پژوهش

فرضیه های پژوهش

تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش

تعاریف مفهومی متغیرها

تعاریف عملیاتی متغیرها

فصل دوم : مرور پیشینه پژوهش

نیازهای بنیادی روان شناختی

تعاریف نیاز

انواع نیاز

نظریه های نیازهای بنیادی انسان

تعاریف بهزیستی روانی

نظریه های بهزیستی روانی

پژوهش های انجام شده

فصل سوم: روش شناسی پژوهش

جامعه آماری و گروه نمونه مورد مطالعه

ابزارهای پژوهش

مقیاس نیازهای اساسی روان شناختی

مقیاس بهزیستی روانی ریف

مقیاس نیازهای اساسی روان شناختی در محیط کار

روش تجزیه و تحلیل اطلاعات

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش

برآورد اعتبار روایی مقیاس نیازهای اساسی روان شناختی

برآورد اعتبار زیر مقیاس شایستگی

برآورد اعتبار زیر مقیاس خود مخنتاری

برآورد اعتبار زیر مقیاس ارتباط

رابطه نیازهای اساسی روان شناختی با بهزیستی روانی

یافته های توصیفی

فصل پنجم: بحث و تفسیر

نتیجه گیری

محدودیت های پژوهش

پیشنهاد های پژوهش

فهرست منابع

پیوست

چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس نیازهای اساسی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران بود . جامعه پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شاغل به تحصیل سال ۹۰-۸۹ تهران بود .نمونه ۵۲۷ نفر از دانشجویان بودند که به روش نمونه برداری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به مقیاسهای نیازهای بنیادی روانشناختی و بهزیستی روانی ریف پاسخ گفتند. آلفای کرانباخ محاسبه شده ۸۰۵/۰ بود که نشان دهنده اعتبار بالای مقیاس است . ضرایب اعتبار برای شایستگی ۷۴۵/ ۰ ، خودمختاری ۷۰۳ / ۰ و ارتباط ۶۴۵/• بوده است .روایی ابزار از طریق تحلیل عامل اکتشافی به روش تحلیل مولفه های اصلی به دست آمد. نتایج نشان داد که مقیاس مذکور دارای سه مولفه است که در مجموع۶/۳۸ درصد از واریانس کل را تبیین کرد .این مولفه ها با عناوین شایستگی، خودمختاری و ارتباط نام گذاری شد. ابزار فوق از اعتبار و روایی قابل قبول برخوردار بوده و برای دانشجویان ایرانی نیز مناسب است. همچنین ارتباط بین نیازهای اساسی روانشناختی و بهزیستی روانی مثبت و معنادار بود.

کلید واژه ها : نیاز های اساسی روانشناختی ، بهزیستی روانی ، خودمختاری ، شایستگی ، ارتباط،اعتبار، روایی .

مقدمه

انسان می تواند فعال و یا برعکس منفعل و منزوی باشد ، در جامع ترین توصیف ها از ویژگی های انسان ، مردم کنجکاو ، سرزنده و تلاشگر هستند، برای یادگیری و کسب آگاهی تلاش می کنند ، مهارت های جدید کسب می کنان و استعدادهای خود را به کار می گیرند اما گاه افرادی را مشاهده می کنیم که بی تفاوت بمنزوی و بی مسئولیت هستند. این افراد غیر فعال نه تنها در کلینیک های روانشناختی بلکه در بین میلیون ها نفری نیز که روزانه برای ساعت ها مقابل تلویزیون به صورت منفعل می نشینند ، یا با بی میلی از انتهای کلاس خیره می شوند و یا بی هدف منظر آخر هفته می مانند نیز دیده می شوند.انگیزش همواره یکی از موضوع های مهم در روانشناسی بوده است زیرا در مرکز مسائل زیستی ، شناختی و مقررات اجتماعی قرار گرفته است ممکن است در دنیای واقعی انگیزش به دلیل پیامدهایش مهم باشد، بدین خاطر برای کسانی که در نقش معلم ، مدبر ، رهبر مذهبی ، مربی مراقب بهداشت و والدین هستند، مورد توجه زیاد است، زیرا باید دیگران را به تحرک را دارند . نظر به خود تعیین گرى (SDT )رویکردی است که انگیزش و شخصیت انسان را به کمک روش های علمی بررسی می کند . پژوهش هایی که بر اساس این نظریه انجام شده به مطالعه شرایط اجتماعی می پردازد که فرآیندهای طبیعی خود انگیزشی و رشد روانی سالم را تسهیل کرده و با مانع می شود . با | وجودی که عوامل اجتماعی در این فرآیندها نقش دارند، اما فقط تفاوت های اجتماعی و فرهنگی به تنهایی این شرایط را تبیین نمی کنند . در قرن گذشته نظریه های مربوط به نیازهای اساسی انسان گسترش یافته است . برخی از محققان از جمله دسی وریان (۲۰۰۰) نیازها را فطری می دانند. در حالیکه برخی دیگر مثل مورای (۱۹۳۸)و مک کلند (۱۹۹۵) معتقدند که نیازها در طول زمان آموخته می شوند.دانشمندان در اجزا تشکیل دهنده نیازها اختلاف نظر دارند. برخی معتقدند که نیازها ماهیت روان شناختی دارند در حالیکه برخی ، نیاز ها را دارای ماهیت زیست شناسی می دانند و عده ای نیز نیاز ها را ترکیبی از هردو تلقی می کنند.زمانی که رفتاری نیازهای روان شناختی ما را فعال کند، به آن علاقه مند می شویم و احساسخشنودی می کنیم در حالیکه نیاز های فیزیولوژیکی به آب و غذا و …. از کمبودهای زیستی ناشی می شود. این نوع رفتار با انگیزه اصولا واکنشی است ، یعنی هدف آن واکنش نشان دادن به احساس کمبود بدن و برطرف کردن آن است. اما نیازهای روان شناختی ، کیفیتی متفاوت دارند. انرژی حاصل از نیازهای روان شناختی پیشتازانه است و این نیازها ، تمایل به جستجو کردن محیطی را در ما ایجاد می کند که انتظار داریم سبب پرورش نیاز های مذکور شود.نیازهای روان شناختی (خودمختاری، شایستگی، ارتباط ) به ماهیت انسان و رشد سالم وایستهاست. در حالی که به راحتی می توان نیاز های فیزیولوژیکی را از نیازهای روان شناختی متمایز کرد ولی متمایز کردن نیازهای روان شناختی از نیازهای اجتماعی (پیشرفت، صمیمیت و قدرت) دشوار است. نیاز های اجتماعی از تاریخچه هیجانی و اجتماعی شدن ما فراگیری با درونی شده اند.گاهی نیاز های روان شناختی ارگانیزمی نامیده می شوند به منظور از ارگانیزم موجود زنده ای است که با محیط خود نبادل فعال دارد و بقای هر ارگانیزمی به محیط آن بستگی دارد، زیرا محیط منابعی چون غذا ، آب ، حمایت اجتماعی و تحریک عقلانی را تامین می کند و همه ارگانیزمها برای تعامل کردن با محیط شان تجهیز شده اند.در مورد نیاز به خود مختاری بایستی این نکته را در نظر داشت که اغلب این مفهوم را متضاد بااجتماعی بودن و ارتباط در نظر می گیرند و در برخی نظریه ها خود مختاری با مفاهیمی مثل فرد گرایی و استقلال بیشتر ، معادل فرض می شود ( برای مثال اشتاینبرگ و سیلوربرگ ، ۱۹۸۶ )، و خود مختار بودن را با داشتن ارتباط کمتر یا دیگران توصیف می کنند اما در نظر به SDT ، خود مختاری بر استقلال ، جدایی و خود محوری اشاره ندارد بلکه به معنی احساس اراده است که می تواند با هر رفتاری خواه مستقل و یا وابسته ، اجتماعی و یا فردی همراه باشد . در پژوهش ( ریان و لینچ ، ۱۹۸۹ ، ریان ، ۱۹۹۵) نتایج نشان داد، والدینی که از خود مختاری فرزندان نوجوانشان حمایت می کنند ، ارتباط گرم و مناسبی نیز با آن ها دارتلند به این صورت مفهوم خود مختاری در نظریه SDT ، معادل با فردگرایی محسوب نمی شود .در نظریه مذکور یک نیاز اساسی خواه فیزیولوژیکی باشد ( هال”، ۱۹۴۳ ) و یا روانشناختی ،حالت انرژی زا دارد که در صورت ارضا به سلامتی و بهزیستی و در صورت عدم ارضا به آسیب و بیماری منجر می شود در سال های اخیر مطالعات روزافزونی در ارتباط با نیازهای بنیادی روانشناختی و بهزیستی روانی انجام پذیرفته است . لوپز و سیندر” (۲۰۰۲) بهزیستی روانشناختی را به عنوان تجربه عواطف خوشایند ، سطوح پایین خلق منفی و رضایت از زندگی بالا تلفی می کنند .برخی از پژوهشگران از جمله گیسرو ریان ، ۱۹۹۳ ) مطرح می کنند که پیگیری و پیشرفت دربعضی اهداف زندگی منجر به ارضای نیازهای بنیادی و در نتیجه ، ارتقای بهزیستی روانی می شود ،در حالی که اهداف دیگر نقشی در این قضیه ندارند و ممکن است حتی منجر به کاهش تمرکز بر نیازهای اساسی شوند و ما را به سوی بیماری سوق دهند و در راستای این استدلال آن ها به بررسی تفاوت های فردی در تاکید مردم بر تمایلات درونی (اهدافی مثل پیوند جویی ، رشد شخصی و اجتماعی که به طور مستقیم نیازهای بنیادی را ارضا میکند و در مقایسه با تمایلات و اشتیاق های بیرونی ( اهدافی چون ثروت ، شهرت و آن چه که به طور غیر مستقیم نیازهای اساسی را ارضا می کند ) ، پرداخته اند ، آن ها دریافتند که تمرکز و اهمیت دادن به نیازهای درونی ارتباط مستقیمی با شاخص های بهزیستی روانی از جمله عزت نفس ، خود شکوفایی و ارتباط معکوس با اضطراب و افسردگی داشت . در حالی که اهمیت دادن به آرزوهای بیرونی به شکل منفی در ارتباط با شاخص های بهزیستی بود . در یک پژوهش فراتحلیل (دسیکاستنر” و ربان ،۱۹۹۹) ، نتایج نشان داد که تمام پاداش های عینی که بر نحوه عملکرد تاثیر می گذارند به صورت پایا انگیزش درونی را کاهش می دهند .در مجموع نیاز های روان شناختی ارگانیزمی ،خود مختاری، شایستگی و ارتباط انگیزشی طبیعیرا برای یادگیری و رشد گردن تامین می کنند. اینکه افراد یادگیری و رشد سالم را تجربه کنند بستگی دارد به اینکه آیا محیط از نیازهای آنها به خود مختاری ، شایستگی و ارتباط حمایت می کنند یا آنها را ناکام می سازند.باتوجه به مطالب عنوان شده پژوهشگر به بررسی ویژگیهای روان سنجی مقیاس نیازهای بنیادی روان شناختی (BPN5)” و همچنین به ارتباط این نیازها با بهزیستی روان شناختی می پردازد.

بیان مسئله

افراد به دلایل متفاوتی به حرکت وعمال می پردازند، این موضوع که آیا مردم به دلایل درونی (علاقه و ارزشمند بودن فعالیت ) و یا به دلایل بیرونی ( پاداش با فشار بیرونی )، دست به اقدام می زنند موضوعی است که پژوهش های بسیاری درباره آن انجام شده. حوزه اصلی تحقیقات SDT، گرایش های رشدی فطری و نیاز های بنیادی انسان و عوامل و شرایطی است که سبب ارتقا و یا تحلیل انگیزش درونی ، خود تنظیمی و بهزیستی می شوند.در نظریه خودباوری ( SDT ) نیازها روان شناختی به عنوان مفاهیمی فطری برای سلامت روان اساسی تلقی می گردند. نظریه SDT نیازهای روان شناختی را تحت عنوان نیاز های بنیادی روانشناختی مطرح می کند که این نیاز ها شامل خود مختاری، شایستگی و ارتباط است. (دسی و ریان ۲۰۰۰ نقل از جانستون و فینی۲ ، ۲۰۱۰).نیاز به خود مختاری به معنای تجربه کردن انتخاب در شروع و تنظیم رفتار است . به عبارت دیگر به جای این که رویدادهای محیطی اعمال فرد را تعیین کنند ، این نیاز داشتن انتخاب های شخصی را منعکس می کند و احساس هایی مثل اراده ، سرزندگی و ابتکار در فعالیت ها و اموری را که فرد به دلخواه خویش انتخاب کرده را شامل می شود (دسی و ریان ، ۱۹۸۵ ، ۲۰۰۰). خودمختاری به نیازی اطلاق می گردد که فرد احساس کند رفتار او ناشی از فعالیتهای خودش است. رفتار زمانی خود مختار است که تمایلات ، ترجیحات و خواستهای ما فرآیند تصمیم گیری را برای انجام دادن یا انجام ندادن فعالیتی خاص را هدایت کنند. وقتی نیروهای بیرونی ما را وادار می سازد به شیوه خاصی فکر احساس یا رفتار کنیم ، خود مختار نیستیم. (نیمک” ، لینج” و همکاران ۲۰۰۶).نیاز به شایستگی دیگر نیاز روان شناختی است برای دنبال کردن چالش های بهینه و به خرج دادن تلاش لازم برای تسلط بافتن بر آنها (ریو ۲۰۰۵ ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۵) و با احساس کفایت و اثر گذار بودن در محیط است (دسی ، ۱۹۷۵ ، دامی و ریان ، ۲۰۰۰ ,۱۹۹۳)ارتباط دیگر نباز روان شناختی که نیاز به برقراری پیوندها و دلبستگی های عاطفی با دیگران است.ریان (۱۹۹۳) مطرح می کند، ما نیاز داریم به سمت کسانی کشیده شویم که مطمئن باشیم به رفاه ما اهمیت می دهند و از کسانی که مطمئن نیستیم اهمیتی برای رفاه ما قابل باشند دوری می جوبیم. چیزی که افراد از یک رابطه ارضا کننده می خواهند این است که صادقانه با دیگری رابطه ای محبت آمیز و معنی دار برقرار کنند. نیاز به ارتباط تمایل به نزدیکی و ارتباط با دیگران، احساس علاقه و مورد علاقه آن ها بودن است ( دسی، ۱۹۷۵ باسی وربان ۱۹۸۵ ،۲۰۰۰)در نظر به SDT فرصت تجربه خودمختاری به شایستگی و ارتباط در زمینه های مهم زندگی برای افزایش بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی حیاتی محسوب می شوند. (دسی وریان، ۲۰۰۰). مطالعات پژوهشگران در کشورهای غربی بخصوص در آمریکا دست آوردهای قابل ملاحظه ای از نظریه SDT و مفهوم نیازهای اساسی روان شناختی بدست آورده اند از جمله مطرح کرده اند وقتی جوانان در روابطی خاص ارضای نیازهایشان را تجربه کنند ارزیابی شان از آن روابط بهتر است . به عبارت دیگر افراد امنیت ، سلامت روان و رضایت بیشتر از روابطی دارند که نیاز هایشان را ارضا کنند، شواهد امر مبتنی بر این است که مردم به طور طبیعی گرایش به زمینه ها و فعالیتهایی دارند که ارضای این نیازها را دنبال داشته باشند. حتی برخی پژوهش ها برآورده شدن این نیازها را علاوه بر بهزیستی روان شناختی برای عملکرد روزانه نیز مهم می دانند. (دسی دریان .۲۰۰۰)شناخت نیازهای بنیادی روان شناختی برای والدین و معلمین و پزشکان و روان شناسان ، کار فر مایان و مدیران بسیار مفید است و می تواند به ارتقای عملکرد افراد کمک کند چرا که انگیزش یکی از مبانی ترین متغیرهایی است که می توانند افراد را به سوی اهدافشان به حرکت وادارد.با توجه به مطالب عنوان شده ، تفش نیاز های بنیادی روانشناختی در بسیاری از مطالعات روانشناختی از جمله بهزیستی روانی تایید شده است . به همین منظور با توجه به مطالعات اندکی که در ایران صورت گرفته و از آنجا که نیاز های اساسی روان شناختی در رابطه با بهزیستی روانی از اهمیت به سزایی برخوردار است و ابزارهای دقیق و معتبر برای دست یافتن به موضوع های مهم روان شناسی همواره از جانب پژوهشگران توصیه شده استپژوهش حاضر برای دست یافتن به ابزاری که دارای ویژگیهای مناسب روان سنجی و برای جامعه ایرانی نیز مناسب باشد تدوین یافت . در نهایت پژوهشگر در پی پاسخ به این سوال بود که آیا مقیاس نیازهای بنیادی روان شناختی از روایی و اعتبار کافی برخوردار است و آیا این ابزار برای جوانان ایرانی در جامعه مورد پژوهش نیز متناسب است یا خیر؟ در نهایت آیا نیازهای بنیادی روان شناختی بابهزیستی روانی جوانان ارتباط دارد یا خیر؟

اهمیت وضرورت پژوهش

اعتباریابی ابزار های روان شناختی یکی از اولویت های متخصصان در حیطه روان شناسی و روانسنجی محسوب می گردد. با توجه به اینکه نیازهای اساسی روان شناختی یکی از مهم ترین عامل های پیش بینی کننده بهزیستی روانی است. سنجش و اندازه گیری آن از نظر پژوهشگران ، درمانگران خانواده ها او لبای تعلیم و تربیت، مدیران و کارفرمایان ضروری است. بنابر این اجرای این گونه تحقیق ها به نوآوری در زمینه های علمی معطوف بوده و می تواند ابزاری معتبر را برای پژوهش نه تنها در زمینه روان شناسی بلکه در سایر حوزه ها از جمله آموزش و پرورش و شیوه های یادگیری مبتنی بر نیازهای اساسی روان شناختی و رشد کودکان سالم در خانواده و بهره وری بهینه در مراکز شغلی را فراهم می سازد و در نهایت ابزاری مناسب را به دانشگاه ها و مراکز پژوهشی معرفی کند.مشکلات اقتصادی و اجتماعی ، پیچیدگی روابط انسانی حاکی از عدم آگاهی افراد نسبت به نیازهای اساسی روان شناختی است . تصمیم برای انجام دادن با ندادن کاری و تلاش برای تسلطبر مشکلات و ارتباط عاطفی با دیگران نشان دهنده آشنایی با این نیازها می باشد.پژوهش هایی از این نوع می تواند با تنوع کاربرد در محیط های مختلف تحصیلی درمانی و شغلی از هدر رفتن منابع انسانی و مالی جلوگیری کنند زیرا با شناخت و آگاهی درباره نیازهای انسان می توان رشد و بهزیستی و اعتلای او را به حداکثر رساند.

اهداف پژوهش

– دستیابی به یک وسیله پایاو دقیق برای اندازه گیری نیازهای اساسی روان شناختی

– بدست آوردن مقباس عملی، معتبر و روا برای سنجش نیاز های اساسی روان شناختی برای استفاده دانشجویان و مشاوران .

– تدوین ابزار معتبر وروا برای پژوهش های آینده

– نشان دادن این مطلب که عدم توجه به نیاز های اساسی روان شناختی، بهزیستی روانی دانشجویان را تحت تاثیر قرار می دهد.

با بررسی عملی بودن اعتبار به روایی و ترم یابی مقیاس مذکور این اهداف دستیابی به آن در پژوهشی با تموته ای متشکل از دانشجویان مشخص حاصل می شود. و پس از شود که پایین نیاز های اساسی روان شناختی و بهزیستی روانی آنها رابطه معنادار وجود دارد یانه ؟

سؤال های پژوهش

باتوجه به ویژگیهای روان سنجی مقیاس نیازهای روان شناختی می توان سوال های پژوهش

حاضر رابه شرح زیر بیان کرد آیا مقیاس نیازهای اساسی روان شناختی از روایی لازم برخوردار است؟ آیا مقیاس نیازهای اساسی روان شناختی از اعتبار لازم برخوردار است؟ مقیاس نیازهای اساسی روان شناختی از چند عامل اشباع شده است؟ آپاہین نیاز های اساسی روان شناختی و بهزیستی روانی دانشجویان رابطه وجود دارد؟

فرضیه های پژوهش

فرضیه های پژوهش به صورت زیر بیان می شود

بین نیاز های اساسی روان شناختی و بهزیستی روانی دانشجویان رابطه مثبت وجود دارد.

مقیاس نیازهای اساسی روان شناختی آن روانی لازم برخوردار است.

مقیاس نیازهای اساسی روان شناختی از اعتبار لازم برخوردار است.

تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش

تعاریف مفهومی متغیرها

نیاز: ” منظور از نیاز هر گونه شرایطی که برای زندگی و رشد فرد ضروری است به طوری که پرورش آن موجب سلامتی می شود و ممانعت از آن لطمه می زند. “ریو ، ۲۰۰۵ ترجمه سیدمحمدی)

خودمختاری: عبارت است از تجربه کردن انتخاب در شروع کردن و تنظیم کردن رفتار ، وبه جای اینکه رویدادهای محیطی اعمال فرد را تعیین کنند. این نیاز داشتن انتخابهای شخص را منعکس می سازد. ” . (ریو ، ۲۰۰۵ ترجمه سید محمدی).با عبارت است از ” انتخاب در شروع کار ها و داشتن احساساتی مثل آزاد بودن، اراده و اختیار داشتن سر زنده و مبتکر بودن.” (دسی و ریان، ۲۰۰۰)

شایستگی: “نیاز تعامل موثر با محیط است . این نیاز ، مبل بکار بردن توانایی ها و مهارت ها و در انجام این کار ، دنبال کردن چالشهای بهینه و تسلط یافتن بر آنها را نشان می دهد.” (ربو، ۲۰۰۵ ترجمه سیدمحمدی)با عبارت است از نیاز به موثر بودن در تعامل با محیط که بیانگر مبل به کار بردن استعدادها و مهارت ها در انجام کار ، دنبال کردن چالش های بهینه و تسلط یافتن بر آنهاست . “(دسی در زبان، ۲۰۰۰)

ارتباط: نیاز به برقرار کردن پیوند عاطفی و دلبستگی یا دیگران است .”(ریو، ۲۰۰۵ ترجمهسیدمحمدی)با عبارت است از تمایل به ارتباط داشتن و پیوند عاطفی و دلبستگی با دیگران است.” (دسی وریان، ۲۰۰۰).

بهزیستی روانی: تلاش برای کمال در جهت توانایی های بالقوه واقعی فرد می باشد. به عبارت دیگر که در تحقق استعدادها و توانایی های فرد متجلی می تلاش برای استعلا و ارتقا است شود.”(ریف”.۲۰۰۹)

تعاریف عملیاتی متغیرها

خودمختاری: منظور از خود مختاری نمره ای است که فرد در پاسخ به مقیاس نیاز های اساسی روان شناختی (دسی وربان، ۲۰۰۰) به دست می آورد. شایستگی: منظور از شایستگی نمره ای است که فرد در پاسخ به مقیاس نیاز های اساسی روان شناختی (دسی و ریان، ۲۰۰۰) به دست می آورد . ارتباط: منظور از ارتباط نمره ای است که فرد در پاسخ به مقیاس نیاز های اساسی روان شناختی (دسی وریان، ۲۰۰۰) به دست می آورد بهزیستی روانی: منظور از بهزیستی روانی تمره ای است که فرد در پاسخ به مقیاس بهزیستی روانی ریف RSPWB) به دست می آورد.

نیازهای بنیادی روانشناختی

در طی قرن گذشته نظریه های نیازهای اساسی انسان بسیار گسترش یافته اند. برای مثال برخینظریه پردازان بر این اعتقاد هستند که نیازهای انسانی جنبه قطری دارند (دسی و ریان ۲۰۰۰)، در حالی که عده ای دیگر نیازها را حاصل یادگیری می دانند ( مک کلند ۱۹۶۵، موری ۱۹۳۸)علاوه بر این درباره ماهیت نیاز نیز اختلاف نظر وجود دارد. برخی محققان ماهیت نیاز را روانشناختی می دانند ( برای مثال موری ،۱۹۳۸)در حالی پژوهشگران دیگر نیاز را دارای ماهیت فیزیولوژیکی تلقی می کنند (برای مثال نیاز به غذا ، هال ۱۹۴۳ به نقل از جانستون و فینی ۲۰۱۰).در مقابل نظر به پردازانی مثل مزلو (۱۹۷۰ ) بر این اعتقاد هستند که نیاز ترکیبی از نیاز هایفیزیولوژیکی و روانشناختی است.در نظریه خود تعیین گری (SDT ) نیازها فطری ، روانشناختی و برای بهزیستی و سلامت روانیدارای اهمیت اساسی هستند . در حالی که نیاز های فیزیولوژیکی به آب و غذا از کمبود های زیستی …