منو
X

تصویر
راضیه جمالی نژاد
روانشناس بالینی و فردی
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
0%

دقت

100%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

0%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

راضیه جمالی نژاد هستم، فارغ التحصیل روانشناسی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه مشهد در سال ۱۳۹۱، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “بررسی اثر بخشی آموزش خلاقیت مادر-کودک بر خلاقیت کودکان و خودکار آمدی والدگری مادران کودکان پیش دبستانی” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه مشهد

دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی

پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی

عنوان

بررسی اثر بخشی آموزش خلاقیت مادر- کودک بر خلاقیت کودکان و خودکار آمدی والدگری مادران کودکان پیش دبستانی

استاد راهنما:

دکتر سید محسن اصغری نکاح

استاد مشاور:

دکتر حسین کارشکی

پژوهشگر:

راضیه جمالی نژاد

پاییز ۱۳۹۱

فهرست مطالب

عنوان

چکیده

بیان مسأله

اهمیت و ضرورت پژوهش

اهداف پژوهش

فرضیه های پژوهش

تعاریف مفهومی

تعاریف عمالیاتی

فصل دوم: پیشینه پژوهش

خلافیت

خلاقیت از منظر دیدگاه های مختلف

خلاقیت از دیدگاه روانکاوی

خلافیت از دیدگاه تداعی گرایی و رفتار گرایی

خلافیت از دیدگاه روانسنجی

خلافیت از دیدگاه عصب شناختی

خلافیت از دیدگاه گشتالت

خلاقیت از دیدگاه انسان گرامی

خلاقیت از دیدگاه شناختی- اجتماعی

ابعاد خلاقیت

الگوهای خلاقیت

الگوی والاس

الگوی استین

اسبورن و پارنر

الگوی آماییل

الگوی الکساندر پارسونز و نش

عوامل موثر بر خلاقیت

نقش خانواده در خلاقیت

آموزش خلاقیت

رشد خلاقیت در کودکان

خود کار آمدی

خود کار آمدی والدگری

نقش خودکار آمدی والد گری

عوامل موثر بر خود کار آمدی والدگری

خصوصیات مادر

خصوصیات کودک

نقش خودکار آمدی والدگری در رفتار کودک

خود کار آمدی والد گری و رابطه مادر و کودک

پژوهش های انجام شده در رابطه با آموزش خلاقیت مادر کودک پژوهش های انجام شده در رابطه با آموزش خلاقیت مادر کودک و خودکارآمدی مادر

نتیجه گیری

روش پژوهش

جامعه آماری پژوهش

روش نمونه گیری و حجم نمونه

ابزار پژوهش و روایی و پایایی ابزار ها

آزمون خلاقیت در عمل و حرکت

مقیاس خود کار آمدی والدگری

روش اجرا

شیوه تجزیه و تحلیل داده

فصل چهارم: یافته ها

یافته های توصیفی پژوهش

یافته های مربوط به فرضیه های پژوهش

فرضیه اول

فرضیه دوم

خلاصه یافته ها

فصل پنجم:

تبیین یافته های پژوهش

محدودیت ها

پیشنهاد های پژوهشی

پیشنهاد های کاربردی

منابع

منابع فارسی

منابع انگلیسی

ضمایم

مقیاس خوکارآمدی والد گری

دستور العمل ارزیابی آزمون خلاقیت در عمل و حرکت

برنامه ی آموزش خلاقیت مادر- کودک

چکیده انگلیسی

چکیده

این مطالعه با هدف بررسی تأثیر آموزش برنامه ی خلاقیت مادر کودک بر خلاقیت کودک و خود کار آمدی مادر در کودکان پیش دبستانی انجام شد. آزمودنی ها شامل ۳۰ کودک دختر پیش دبستانی شهرستان مشهد با میانگین سنی ۵ سال و ۲ ماه بودند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای گرفتند. یک برنامه آموزش خلاقیت مادر کودک به مدت ۱۰ جلسهی ۹۰ دقیقه ای مبتنی بر شناساندن سازهی خلاقیت و موانع آن در خانواده و آموزش تکنیک های خلاقیت به مادر و اعمال آن ها بر کودک با روش های بازی و قصه برای گروه آزمایش ارائه شد . جهت سنجش خلاقیت کودکان از آزمون تفکر خلاق در عمل و حرکت TCAM تورنس و برای سنجش خودکارآمدی مادر از مقیاس خود کار آمدی والدگری PSAM که توسط دو مکا، استو رزینگر، جکسون و روسا ساخته شده استفاده شد. داده های به دست آمده با روش تحلیل کوواریانس نشان دهنده تفاوت معنادار بین میانگین نمرات خلاقیت در گروه آزمایش و گواه بود ۰۱/ ۰>p) همینملور تفاوت بین خود کار آمدی والدگری در گروه آزمایش و گواه نیز معنادار بود ( ۰۱/ ۰>p). نتایج این پژوهش نشان می دهد که آموزش خلاقیت مادر کودک سازه خلاقیت در کودک و خودکارآمدی در مادر را بهبود می بخشد. بنابراین استفاده از این برنامه آموزشی جهت ارتقای مهارت شناختی خلاقیت در محیط خانواده و پیش دبستانی مثمر ثمر خواهد بود.

واژگان کلیدی: خلاقیت، آموزش مادر-کودک، خودکارآمدی والدگری، پیش دبستانی

بیان مسأله

امروزه نقش خلاقیت در جهان معاصر بر کسی پوشیده نیست. گسترهی عظیم تغییرات در فناوری، فرهنگ و همچنین پیچیدگی رو به رشد در گت از واقعیت در اطراف، نشان دهنده ی آن است که برای داشتن عملکرد موثر فعالیت های گذشته کافی نیست. جامعه برای پیشرفت و توسعه به انسان های خلاق نیاز دارد تا بتوانند چهره ی جامعه را تغییر دهند (گلاوینو ، ۲۰۱۱)استرنبرگ (۲۰۰۱) خلاقیت را، توانایی آفرینش اندیشه های نو در سطح عالی می داند که آمیزه ای از توان، نو آوری، انعطاف پذیری و حساسیت در برابر باورهای موجود است و به فرد این توانایی را می دهد که همراه با اندیشه ی منطقی و خردمندانه، به یافته های دیگری بیندید (به نقل ازشریفی و داوری، ۱۳۸۸).روکو (۲۰۰۴) خلاقیت را فرایند ارتباط و ترکیب عناصر شناخته شده ی قبلی در یک جامعیت جدید می داند دولاما و همکاران، ۲۰۱۰)خلاقیت را از نظر حیطه ی مورد بررسی در دو حوزه ی شناختی و هیجانی بررسی می کنند. تفکر خلاق با خلاقیت شناختی بر اساس دیدگاه گیلفورد (۱۹۶۷) شامل سه بعد سیالی، انعطاف پذیری و نوآوری است که در ادامه تورنس در پژوهش های خود مولفهای بسط ” را هم به آنها افزود (امیری و اسعدی، ۱۳۸۶).خلاقیت هیجانی به بررسی خلاقیت در حوزه ی هیجانات می پردازد. آوریل و تانلی” (۱۹۹۲) ابعاد و عناصر این خلاقیت را مطرح کردند. خلاقیت هیجانی آمیزه ای از ابراز صادقانه و نو آوارائه و اثربخش خویشتن است و عبارت است از ابراز خود با صداقت به روش جدید با بداعت که بر اساس آن خطوط فکری فرد بس ط یافته و روابط میان فردی او افزایش یابد و با اثربخش باشد (جوکار و البرزی، ۱۳۸۹). بر اساس شواهد به دست آمده عوامل و زمینه های مختلفی در توسعه ی خلاقیت دخیلند مانند : انگیزش و بافت محیطی (بیوتی، ۲۰۰۷)، خانواده (اریک، ۲۰۰۵ ؛ روان ، ۲۰۰۵ ؛ به نقل از میر کمالی، ۱۳۸۸)، هوش (فارنهام و همکاران ، ۲۰۰۸، پر کله و همکاران ۲۰۰۵، به نقل از نوفرستی، ۱۳۸۸)، سبک شناختی (هریس، ۲۰۰۴) و شخصیت (فارنهام و با چتیار، ۲۰۰۸) متأثر است.اندیشمندان توضیحاتی روشنگرانه در تبیین هر کدام از این عوامل ارائه داده اند. یکی از مهم ترین آن نظریه ها تحت عنوان ” روانشناسی اجتماعی خلافیت” است که توسط آماییل (۱۹۹۰) مطرح شد.آماییل معتقد است خلافیت پدیده ای اجتماعی است و از نیازها، مقتضیات جامعه و شرایط خانوادگی بر می خیزد ( پیر خائفی، ۱۳۸۸)، وی در الگویی ترکیبی، تبیین می کند که خلاقیت به تعاملات سه اصل اساسی بستگی دارد: مهارت های مرتبط به زمینه با مهارت های شناختی، مهارت های مرتبط به خلاقیت با مهارت های خلاقانه و انگیزش و پر این باور است که تعامل عوامل محیطی و اجتماعی با توانایی های شناختی و شخصیتی عامل اساسی در بروز اف کار خلاقانه می باشد. از نظر آمابیل، انگیزه مهمترین بعد از خلاقیت است و تحت تأثیر عوامل محیطی و بالاخص خانواده شکل می گیرد که نقش مهمی در شکل دهی خلاقیت در کودک دارد (لطیفیان، ۱۳۸۷).آنچه برای آمابیل و دیگر پژوهشگران شناختی- اجتماعی حائز اهمیت است ارتباط نزدیک ظهور خلاقیت با موقعیت خانوادگی است. متخصصان معتقدند که میزان خلاقیت را می توان با ایجاد محیط مناسب خانوادگی افزایش داد. منظور از عوامل خانوادگی تأثیر روش ها، عقاید، برخوردها و الگوهای ارتباطی اطرافیان پر حالت های شناختی، عاطفی، انگیزشی و رفتاری فرد خلاق است (پیر خائفی، ۱۳۸۷ ؛ داوسون “، ۲۰۰۹؛ کناپ “، ۲۰۰۳).میر کمالی (۱۳۸۸) در پژوهشی که به منظور شناسایی عوامل موثر بر خلاقیت کودکان دبستانی انجام شده بود، مولفه های اثرگذار بر خلاقیت را الویت بندی کرد که بر طبق آن، آموزش خلاقیت و محتوا الویت اول و فرهنگ و روابط اجتماعی حاکم بر خانواده الویت دوم پرورش خلاقیت در کودکان است. آنچه از برآیند مطالعات مربوط به خلاقیت کودکان و خانواده به دست می آید نشان دهنده ی اثر گذاری شاخصه های بسیاری از مجموعه ی خانواده بر خلاقیت است . از جمله : محیط پاسخ ده و محرک (روان، ۲۰۰۳)، احترام زیاد، آزادی عمل برای کشف جهان اطراف، آزادی برای تصمیم گیری، استقلال عمل، نبود وابستگی زیاد بین کودک و والدین، نگران نبودن والدین به خاطر کودک (ایگان ، ۲۰۰۵)، موقعیت خانواده، رفتار و نگرش والدین و کمیت و کبفبت علایق آنها و نحوه تعامل آن ها با کودک (روان، ۲۰۰۵)، ایجاد محدودیت برای کودک در محیط خانواده امکانات محلی و آموزشی، سبک های تربیتی (لطیفیان، ۱۳۸۵)، پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانواده، تحصیلات والدین، مرزهای طبیعی در خانواده (نوری و معرفاوی، ۱۳۸۲)، موقعیت اجتماعی، نگرش والدین به خلاقیت، قوانین و مقررات حاکم بر خانواده (سبک نظم و انضباط والدین)، نگرانی و پاسخده بودن بیش از حد والدین، روابط خانوادگی بین افراد و توجه به توانایی های کودک (میر کمالی، ۱۳۸۸).رایت و رایت (۱۹۹۰) یک مدل سه جانبه از محیط خانواده خلاق ارائه دادند که در آن سه جزء اصلی خانواده ی خلاف تبیین شده است، جزه اول احترام به کودک، جزء دوم تحریک استقلال و جزء سوم غنی سازی محیط یادگیری (کمپل ونیسنبرگ ، ۲۰۰۰). آنها یک محیط خانوادگی عاطفی و گرم و دارای آزادی، سبک های ارتباطی موثر،  اولیاء پاسخده، ادراک مشیت پدر و مادر از خلاقیت کودک و حمایت وال دین را از خلاقیت بسیار اثرمند می دانند(کناپ، ۲۰۰۳).از مهمترین مباحث مورد بررسی در رشد خلاقیت کودک آموزش روابط والدین و کودک است و استفاده از تعاملات والد-کودک می تواند برای یادگیری خلاقیت لذت بخش و هیجان انگیز باشد به دلیل رابعلهی دو جانبه ای که از ارتباط بین نگرش والدین به خلاقیت و مشاهده آن در کودک ایجاد می شود (گلاوینو ، ۲۰۱۱).بلسکی (۱۹۸۴) در زمینهی والدگری فرآیندهای دوسویه در رابطه و الد-کودک را مطرح می کند و معتقد است که خصوصیات والد و کودک هر دو بر رابطه پویای تعاملی این دو تاثیر دارند. اما والدین نقش بیشتری را در طی سالهای کودکی در این رابطه بازی می کنند (ابارشی، ۱۳۸۸).والدین و به ویژه مادران به عنوان افرادی که از نظر کمی و کیفی بیشترین تماس را با کودک دارند، در رشد شناختی و در پرورش خلاقیت در کودکان اثر گذارند. همچنان که در مفاد برخی دیدگاه ها از جمله نظریات ویگوتسکی مطرح می شود، مادران در صورت دریافت آموزش، می توانند در اکتشاف کمکی و در یادگیری باری بخش کودک را همراهی نموده و از این طریق به پرورش و گسترش خلاقیت در کودک بپردازند (برکت، ۱۳۸۷).یک رابطه ی والد – فرزندی صحیح به منظور پرورش خلاق یت، تاشی است از حس مراقبت و پاسخدهی به نیاز های کودک به منظور تسهیل محیطی که در آن رفتارهای مستقل، واکنش های غیر متعارف، کنجکاوانه، منحصر به فرد، مبتکرانه و مبتنی بر تخیل کودک توسط والد ارزشمند تلقی شود و نگرش مثبت به خلاقیت داشته باشند و در صورت حمایت ملایم والدین، کودک احساس آرامش روانی و شایستگی می کند و والدین بر روند خلافت اثر می – گذارند (لیم و اسمیت”، ۲۰۰۸).رابطهی مادر – کودک و کیفیت آن و میزان تلاش مادر برای بهبود رشد همه جانبه ی کودک از طریق رفتارهایی قابل مشاهده است که عمدتا تحت تاثیر عوامل واسطه ای همچون باورها و شناخت ها قرار دارند، یکی از مهمترین باورهای تاثیر گذار بر نحوه و کیفیت رابطه مادر و کودک باور خود کار آمدی والدگری است که در نتیجه ی آموزش به والدین تغییر می کند (ابارشی، ۱۳۸۸).اصطلاح خود کار آمدی اولین بار توسط بندورا تعریف شد. خود کار آمد ادراک شده توسط یک فرد، به باور آن فرد در توانایی های خود در تکلیفی که به او واگذار شده، تعریف می شود و می تواند بر زندگی آن فرد تاثیر گذار باشد. سازهی خود کار آمدی یک صفت شخصیتی فراگیر نیست بلکه خاص یک موقعیت است، چند سال بعد از تعریف خود کار آمدی، خودکار آمدی والدگری بر پایه ی مدل خودکار آمدی بندورا تعریف شد (لاکاریت، ۲۰۰۵؛ به نقل از طالعی، ۱۳۸۸)خود کار آمدی در شروع یک رفتار، مقدار تلاش، استقامت و پشتکار فرد نقشی تعیین کننده دارد و خودکارآمدی  والدگری یکی از مولفه های رابطهی والدین و فرزندان است. بدین معنا که والدین بچه میزان در توانایی شان جهت بهدست گرفتن همهی جنبه های پرورش کودک احساس کار آمدی می کنند (کولمن و کاراکر، ۲۰۰۰).تصویر مادر از روابط اولیه با کودک، حمایت اجتماعی، تحصیلات و جنسیت از عوامل اصلی موثر بر خود کارآمدی والدگری هستند که در این میان تصویر مادر از روابط تعاملی با کودک را می توان اولین منبع اطلاعات مربوط به شایستگی دانست که تأثیر قابل توجهی بر تصورات والدین از توانایی های خودشان دارد (طهماسبیان، ۱۳۸۹).بر اساس پژوهش های خود کار آمدی والدگری شیوه ی انضباطی مادر، باور مادر در مورد روش های والد گری و حساسیت و پاسخگویی را در مادر پیش بینی می کند. بر نحوهى تعامل مادر – کودک نیز اثر دارد، مادرانی که در نقش والد گری خود احساس کار آمدی می کنند، روایطی گرم و منظم با کودکان خود دارند و جهت گیری مقابله ای فعالی را نشان می دهند که منجر به شکل گیری روابط والدفرزندی سالم می شود. بر عکس مادرانی که احساس ناکارآمدی می کنند در رابطه ی خود با کودکان شان دچار مشکل هستند و توانایی پرورش همه جانبه ی کودک را در خود نمی – بینند ( تنی و گلفاند” ۱۹۹۷، به نقل از کولمن و کاراکر، ۲۰۰۳).همچنین خود کار آمدی والد گری اطاعت و پذیرش کودک، شوق و اشتیاق، عاطفه و به صورت منفی اجتناب و منفی نگری کودک را نیز پیش بینی می کند و در نسبت رشد اجتماعی، حرکتی، هوشی و سازگاری کودکان در سال – های اولیه زندگی نیز عامل مهمی است یعنی خود کار آمدی بالا در مادر احتمال موفقیت کودکان را در حوزها ی آموزشگاهی افزایش می دهد و تاثیر مستقیمی بر موفقیت کودکان از طریق مدل سازی آن ها با نگرش ها و باورهای والدین دارد (کو ترونز”، ۲۰۰۶؛ تورنزو، ۲۰۰۶).همان طور که بیان شد خودکارآمدی والدگری هم به طور مستقیم و هم از طریق اثر گذاری بر روش های والد گری در رشد کودک دخیل است، لذا تلاش برای بهبود این سازه در مادر کمک زیادی به رشد کودک می کند. یکی از روش های ارتقاء این سازه در مادر آموزش است، آموزشی که در مادر احساس شایستگی را تقویت کند. بر طبق اصول اساسی نظریه ی خود کار آمدی، باورهای خودکارآمدی والدگری با پستی سطح دانش مربوط به رفتارهای پرورش کودک و میزان شایستگی در توانایی شخصی را در جهت انجام نقش ویژه والدگری با هم یکی سازد . لذا افزایش دانش والدگری باید توام با تعاملات موثر والد و کودک باشد. از این روست که عمده ی پژوهش ها برای افزایش این سازهای شناختی در مادر، پژوهش هایی است که در صدد ایجاد بستری مناسب برای اصلاح و با ایجاد تعاملات والد – فرزندی مثبت و خوشایند در مادر و کودک هستند. البته تغییرات این سازه در بستر آموزش خلاقیت مادر کودک و تاثیرات ناشی از آن بر خودکارآمدی والدگری مورد بررسی قرار نگرفته است. تامل در منابع و گزارش های پژوهشی نشان می دهد، هر چند آموزش خلاقیت از شواهد کافی و مناسبی در خارج از  کشور بر خوردار است اما این موضوع در داخل برای کودکان پیش دبستانی و به ویژه پژوهش کاربردی در زمینه ی آموزش مادر- کودک کودکان پیش دبستانی از سوابق نظری و پژوهشی کافی برخوردار نیست و از آنجا که والدین نقش تعیین کننده ای در رشد شناختی و هیجانی کودک ایفا می نمایند، لذا انتظار می رود آموزش والدین در زمینه ی خلافت، نه تنها به زمینه سازی برای گسترش خلاقیت در کودکان کمک نماید ، بلکه بر غنی شدن روابط والد کودک و تجربه ی خود کار آمدی مادر در ستر فعالیت های خلاق نیز موثر باشد.بنابراین پژوهشگر علاقمند است تاثیر ارائه ی فعالیت های پرورش خلاقیت کودکان و خودکارآمدی مادران مورد بررسی قرار دهد.

اهمیت و ضرورت پژوهش

خلاقیت یکی از بسترهای رشد است که نیازمند سرمایه گذاری است. به نظر تورنس قوه خلاقای کودک در طول سال های پیش دبستانی و قبل از شروع تحصیلات رسمی در سطح بالاتی است و نیازمند توجه خاص خانواده بالاخص مادر که زمان بیشتری را با فرزند می گذرانده است (کمپل و نیستیگ، ۲۰۰۰).بر اساس شواهد به دست آمده پرورش خلاقیت در دوران پیش دبستانی باعث موفقیت تحصیلی، سازگاری و توانایی حل مسئله و شکل گیری خودپنداره ی مشت در کودکان می شود که از الزامات ورود به تحصیلات رسمی است. کودکانی که توانایی تفکر خلاق ندارند دچار مشکلاتی اعم از نداشتن ایده جدید و عدم توانایی نگاهی عمیق به  مفاهیم و زوایای متفاوت هستند. خلاقیت بر توانایی تنقلیم با سازگاری بالاخص در طول موقعیت های متعارف که نیاز به تعدیل سطح عاطفی با استفاده از مهارت های شناختی دارد، موثر است (نیک و باتچر، ۲۰۰۵).چرخه ی عینی شدن شخصیت در کودکان پیش دبستانی در بستر فرهنگی و تربیتی خانواده و شرایط و تحولات جسمانی به واقعیت در می آید. کودکان تحت تاثیر آموزش های والدین، انتظارات، امکانات خانوادگی و الگوهای جسمانی به واقعیت در می آید. کودکان تحت تأثیر آموزش های والدین، انتظارات، امکانات خانوادگی و الگوهای فرهنگی و تربیتی خاص خانواده خود قرار دارند . اثر عمیق خانواده بر توسعه ی خلاقیت است که لزوم انجام پژوهش – های عملیاتی پرورش خلاقیت کودک توسط مادر را روشن می کند. پرورش خلاقیت از طریق شناخت خود سازه، موانع شکل گیری آن، شیوه صحیح والدگری، شناسائی تمودهای خلاقیت در کودکان و … به والدین و همین طور انجام کار گاهی بعضی از بازی های خلاق با کودک باعث می شود که از کارآمدترین نیرو در تربیت کودک استفاده شود و به طور واسطه ای متغیرهای شناختی مثل خود کار آمدی والدگری را در مادر که اثرگذار بر سایر بخش های تربیت کودک است تحت تاثیر قرار دهد. از این رو در این مطالعه سعی بر آن است با ارائه آموزش خلاقبت مادر کودک در سنین قبل از ورود به مدرسه، کودک را برای مواجهه با مسائل شناختی و اجتماعی که بعدها هویت و عزت نفس تحصیلی او را شکل می دهد، آماده سازد.یافته های احتمالی پژوهش، والدین را جهت دقت در آموزش و رشد این دوره سنی هدایت نموده و آموزش خلاقیت در سنین پایین را جدی تر و عملیاتی تر خواهد کرد. برنامه ریزان نیز به اهمیت آموزش خلاقیت پیش دبستانی در شکل گیری موفقیت های تحصیلی پی برده و جهت انتقال آموزش های لازم به کودک دقت بیشتری مبدول خواهند داشت.به نظر می رسد، پژوهش حاضر اطلاعات بیشتری را در مورد مدل های خلاقیت در خانواده و فرزند پروری خلاق و تعاملات مادر کودک فراهم می آورد.

اهداف پژوهش:

بررسی اثر بخشی برنامه ی آموزش خلاقیت مادر- کودک بر خلاقیت کودکان پیش دبستانی

بررسی اثر بخشی برنامه ی آموزش خلاقیت مادر- کودک بر خود کار آمدی والد گری مادران

فرضیه های پژوهش

آموزش خلاقیت مادر- کودک موجب بهبود خلاقیت کودکان پیش دبستانی می شود.

آموزش خلاقیت مادر- کودک موجب بهبود خودکار آمدی والد گری مادران می شود.

تعریف مفهومی

خلاقیت: از خلاقیت تعاریف متعددی ارائه شده است که کار انتخاب تعریف را مشکل می کند.

خلاقیت فرآیندی روانی است که به حل کردن، ایده پروری، مفهوم سازی، ارانه اشکال هنری و علمی با تولیدات صنعتی منجر می شود ( پیر خائفی، ۱۳۸۷)

تورنس خلاقیت را انعطاف پذیری در تفکر، سرشار از ایده بودن، توانایی کار آمدن با ایده های جدید و پیکر و کشف ارتباط تازه بین چیز های موجود می داند (۱۹۸۰، به نقل از دولاما و همکاران، ۲۰۱۰)

خودکارآمدی والدگری: اشاره به باورها یا قضاوت های یک والد از توانمندی هایش جهت تنظم دهی و اجرای یک سری از تکالیف مربوط به والدگری با کودک دارد (مانتیگنی و لاکاریت، ۲۰۰۵)

تعریف عملیاتی

خلاقیت: در این پژوهش، منظور از خلاقیت، نمره ی آزمودنی در آزمون تفکر خلاق در عمل و حرکت (TCAM تورنس است.

برنامه ی آموزش خلاقیت : در پژوهش حاضر برنامه ی آموزش خلاقیت در بر گیرنده ی یک برنامه ی آموزشی شامل ۱۰ جلسه ی آموزش است که هر جلسه اساعت و ۳۰ دقیقه بود. این برنامه شامل دو واحد کار آموزش به مادر و آموزش مادر- کودک است. فرد آموزش دهنده در نقش تسهیل گر ارتباط مادر و کودک عمل می کند و مباحث طراحی شده را به مادران آموزش می دهد. این برنامه آموزش خلاقیت بر اساس مطالعه منابع نظری و کاربردی و با توجه به تجارب استاد راهنما تدوین گردید.

خود کار آمدی والد گری : در این پژوهش، منظور از خود کار آمدی والد گری، نمره ی مادر در مقیاس خودکارآمدی والدگری (PSAM است.

در فصل حاضر، ابتدا پیشینه نظری مربوط به موضوع پژوهش مورد بررسی قرار میگیرد. به این معنی که آغاز، مباحث نظری مرتبط با خلاقیت و خودکارآمدی ارائه می شود و سپس بافته های پژوهشی مرتبط مورد بررسی و تدقیق واقع می شود.

خلاقیت

خلاقیت یک منبع مهم سازگاری است که منجر به پیشرفت های هنری و تکنولوژیکی می شود. توانایی مهمی که برای زندگی فردی و اجتماعی انسان ضروری است (تیک و با تچر ، ۲۰۰۵).خلاقیت، توانایی بدیعی برای حل تناقضات، در قالب یک ایده است که خارج از محدوده جواب موجود قرار می گیرد و یکی از اساسی ترین توانایی های شناختی بشر است. آدمی ذاتا خلاق متولد می شود با این حال خلاقیت در مراحل ابتدایی زندگی تکامل یافته و پیشرفته نیست و به همین دلیل نیازمند به توجه و هدایت است و نخستین جایگاه خلاقیت دوران کودکی است و این لزوم فراگیری خلاقیت را در کودکی روشن می کند (راجرز، ۱۹۷۷؛ نقل از پیر خائفی، ۱۳۸۷).روانشناسان در مورد خلاقیت دارای دیدگاه های متفاوتی هستند و هر یک تعریف خاص خود را ابراز نمودهاند. لذا مرور مختصری از تعاریف ارائه شده توسط صاحب نظران تمای مناسبی از سازه خلاقیت در بستر روانشناسی را نشان دهد. مورن” خلاقیت را جزء جدایی ناپذیر تفکر می داند و معتقد است بنیان تفکر کشف است که عبارت است از دیدن آنچه همه دیده اند و فکر کردن آن طور که هیچ کس فکر نکرده است (معدن دار و کاکبا، ۱۳۸۷). در حالی که لورنس (۱۹۸۰) خلافت را انعطاف پذیری در تفکی سرشار از ایده بودن، توانایی کنار آمدن با ایده های جدی بد و بکر و کشف ارتباط تازه بین چیزهای موجود می داند.حال آن که گیلفورد (۱۹۵۰) معتقد است که خلاقیت بعدی فراشناختی دارد و با فرآیندهای عالی ذهنی نظیر تفکر، هوش، تخیل و پردازش اطلاعات ارتباط دارد . عده ای دیگر نظیر هرینگتون * (۱۹۹۰) و تورتس معتقدند که خلاقیت یک اثر شخصی است. یعنی به عواملی نظیر انگیزش، هیجان، عواطف و احساسات، تجربه ها و یادگیری های شخصی وابسته است. گروهی هم مانند استرنبرگ (۱۹۹۳) و مایعالی (۱۹۹۶) معتقدند که خلاقیت پدیده ای چند

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه مشهد
  • رشته تحصیلی روانشناسی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی راضیه جمالی نژاد روانشناس، راضیه جمالی نژاد مشاور، راضیه جمالی نژاد روان درمانگر، راضیه جمالی نژاد روانپزشک، راضیه جمالی نژاد متخصص اعصاب و روان، راضیه جمالی نژاد روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی بالینی
تصویر
راضیه جمالی نژاد
روانشناس بالینی و فردی
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر