منو
X

تصویر
دکتر راضیه ظهره وند
روانشناس بالینی و فردی
(4)
آمار این متخصص
(4) رای
60%

دقت

0%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

80%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

دکتر راضیه ظهره وند هستم، فارغ التحصیل روانشناسی تربیتی در مقطع دکترا از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه الزهرا در سال ۱۳۸۸، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “شناسایی الگوی پیش بینی شکست تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی، براساس عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه الزهرا

دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی

پایان نامه دکتری در رشته روان شناسی تربیتی

عنوان:

شناسایی الگوی پیش بینی شکست تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی، براساس عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی

استاد راهنما:

دکتر علیرضا کیامنش

اساتید مشاور:

دکتر زهره خسروی

دکتر مهناز اخوان تفتی

دانشجو:

راضیه ظهره وند

بهمن ۱۳۸۸

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: طرح پژوهش

مقدمه

بیان مسأله

هدف های پژوهش

اهمیت و ضرورت پژوهش

سؤال و فرضیه های پژوهش

تعریف های مفهومی و عملیاتی متغیر ها

گرایش به ترک تحصیل

تکرار پایه

عملکرد تحصیلی

درگیری مدرسه ای

مشارکت و درگیری والدین

عزت نفس

روابط با همسالان

تحصیلات والدین

تسهیلات زندگی

فشار های روانی در خانواده

بد رفتاری در مدرسه

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش

مقدمه

تعریف شکست تحصیلی و شاخص های آن

عملکرد تحصیلی ضعیف

تکرار پایه

ترک تحصیل و گرایش به ترک تحصیل

مطالعه شکست تحصیلی بر اساس رویکرد شناختی- اجتماعی

شکست تحصیلی و عامل های مؤثر بر آن

مدل های مفهومی پیش بینی شکست تحصیلی

نظریه های «ترک تحصیل»، «راندن به بیرون» «واکنش از پیروان»

مدل مفهومی تیتو برای پیش بینی ترک تحصیل

مدل ساختاری برای تبیین ترک تحصیل در دانش آموزان

پنج نظریه به عنوان پیش بینی کننده های ترک تحصیل در دبیرستان

مدل مفهومی پژوهش حاضر

متغیر های پیش بینی کننده شکست تحصیلی در مدل فرضی پژوهش

متغیر های خصیصه ای و زمینه ای

متغیر های خانوادگی

تجربه های مدرسه ای و ارزیایی فردی

روابط با همسالان

درگیری مدرسه ای

بد رفتاری در مدرسه

ارزیابی از خود (عزت نفس)

خلاصه

فصل سوم: روش شناسی پژوهش

مقدمه

روش

جامعه

حجم نمونه و شیوه نمونه گزینی

ابزار های گردآوری داده ها

پرسشنامه درگیری مدرسه ای

روایی (اعتبار ) اندازه گیری پرسشنامه در گیری مدرسه ای

پایایی پرسشنامه در گیری مدرسه ای

پرسشنامه مشارکت و درگیری والدین

روایی اندازه گیری پرسشنامه مشارکت و درگیری والدین

پایایی پرسشنامه مشارکت و درگیری والدین در امور تحصیلی مقیاس عزت نفس

تحلیل عاملی اکتشافی مقیاس عزت نفس تحلیل عاملی تأییادی مقیاس عزت نفس

پایایی اندازه گیری مقیاس عزت نفس اندازه گیری میزان گرایش به ترک تحصیل

. روایی پرسشنامه گرایش به ترک تحصیل

پایایی پرسشنامه گرایش به ترک تحصیل پرسشنامه مشکلات رفتاری در مدرسه

روایی پرسشنامه مشکلات رفتاری در مدرسه

پایایی پرسشنامه مشکلات رفتاری در مدرسه اندازه گیری فشار های روانی در خانواده

سنجش ارتباط با همسالان

اندازه گیری عملکرد تحصیلی

اندازه گیری موقعیت اقتصادی – اجتماعی خانواده

تسهیلات زندگی

تحصیلات والدین

اندازه گیری تکرار پایه

روش اجرای پژوهش

روش های آماری

فصل چهارم: بافته ها

مقدمه

بررسی مدل پیش بینی شکست تحصیلی در کل دانش آموزان گروه نمونه

شاخص های توصیفی متغیر های پژوهش در نمونه اول

ماتریس همبستگی های متغیر های پژوهش

تحلیل مسیر

اثرات مستقیم متغیر ها

اثرات غیر مستقیم

اثرات کلی

بررسی فرضیه های پژوهش در مدل اول

شاخص های برازندگی مدل

بررسی مدل پیش بینی شکست تحصیلی در دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین

شاخص های توصیفی متغیر های پژوهن در نمونه دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین

ماتریس همبستگی های متغیر های پژوهش

تحلیل مسیر

اثرات مستقیم متغیر ها

اثرات غیر مستقیم متغیر ها

مقایسه ضرایب استاندارد شده اثرات مستقیم، غیر مستقیم. کل و میزان واریانس تبیین شده متغیر ها در مدل تصحیح شده در گروه نمونه دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین

بررسی فرضیه های پژوهش در مدل (نمونه دوم)

شاخص های نیکویی برازش مدل تصحیح شده پیش بینی شکست تحصیلی در گروه نمونه دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

بحث در مورد فرضیه های پژوهشی

عامل های پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی پایین

عامل های پیش بینی کنندهی تکرار پایه در دانش آموزان

عامل های پیش بینی شناسی گرایش به ترک تحصیل

نتیجه گیری

محدودیت های پژوهش

پیشنهاد ها

پیشنهاد های کاربردی

پیشنهاد های پژوهشی

فهرست منابع

پیوست ها

چکیده

شکست تحصیلی دانش آموزان نه تنها خسارت های مادی قابل توجهی را متوجه خانواده ها و کشور می کند، بلکه مهم تر از آن مشکلات و آسیب های غیر قابل جبرانی را برای زندگی حال و آینده کودکان و نوجوانان به همراه دارد. عملکرد تحصیلی پایین، تکرار پایه، و ترک تحصیل هر یک نشانگری از شکست تحصیلی دانش آموز در مدرسه به شمار می روند.هدف این پژوهش، شناسایی میزان اثر عامل های فردی (جنسیت، درگیری مدرسه ای و عزت نفس)، عامل های خانوادگی تحصیلات والدین، تسهیلات در خانواده، فشار های روانی در خانواده و مشارکت و درگیری تحصیلی والدین) و عامل اجتماعی روابط با همسالان) بر عملکرد تحصیلی، تکرار پایه و گرایش به ترک تحصیل در دانش آموزان بر اساس یک مدل پیشنهادی بوده است.۷۲۱ نفر دانش آموز دختر و پسر سال سوم راهنمایی به عنوان گروه نمونه اول و ۲۸۵ نفر دانش آموز دارای عملکرد تحصیلی پایین به عنوان گروه نمونه دوم، با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند.داده ها با استفاده از ابزارهای پرسشنامه درگیری مدرسه ای مرکز ملی درگیری مدرسه ای ایالات متحده (۲۰۰۶)، مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت (۱۹۶۷) و پرسشنامه های محقق ساخته؛ ادراک دانش آموزان از مشارکت و درگیری تحصیلی والدین، گرایش به ترک تحصیل، مشکل های رفتاری در مدرسه، تسهیلات زندگی بر اساس پرسشنامه مطالعه بین المللی تیمز ۲۰۰۳، چگونگی و میزان روابط با همسالان جمع آوری شد. همچنین میانگین نمره های درس های ریاضی و علوم دانش آموزان در نیمسال اول سال تحصیلی ۸۷- ۱۳۸۹، به عنوان عملکرد تحصیلی دانش آموزان در نظر گرفته شد. اعتبار و روایی پرسشنامه ها با استفاده از ملاک های روان سنجی احراز شد از روش آماری تحلیل مسیر نیز به منظور بررسی روابط على، اثرات مستقیم و غیر مستقیم بین متغیر ها استفاده شده است.آزمون مدل پیشنهادی در کل دانش آموزان و در دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین برازندگی مطلوبی را ارایه داد، اما تفاوت هایی در اثر گذاری متغیر ها در این دو نمونه مشاهده شد. یافته ها نشان داد، متغیر های جنسیت، تحصیلات و الدین، تسهیلات زندگی و عزت نفس بیشترین اثرات مستقیم و غیر مستقیم را بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان داشته اند، در حالی که در تکرارپایه، بیشترین اثرات مستقیم و غیر مستقیم مربوط به متغیر های جنسیت، عملکرد تحصیلی و فشار های روانی در خانواده بوده است. همچنین متغیر های درگیری مدرسه ای، جنسیت، مشارکت و درگیری تحصیلی والدین، عملکرد تحصیلی، تکرار پایه و فشار های روانی در خانواده بیشترین اثرات را در گرایش به ترک تحصیل دانش آموزان داشته اند.همچنین نتایج آشکار کرد، عملکرد تحصیلی می تواند اثرات غیر مستقیم عامل های خانوادگی، اجتماعی و فردی را بر تکرار پایه و گرایش به ترک تحصیل در دانش آموزان میانجی گری کند. علاوه بر آن درگیری مدرسه ای اثر مستقیم قابل توجهی بر گرایش دانش آموزان به ترک تحصیل داشته است.به طور کلی، بررسی پیش بینی کننده های شکست تحصیلی نشان داد، شکست تحصیلی در دانش آموزان حاصل تعامل متغیر های بافتی و فردی است، و تجربه های مدرسه ای از قبیل؛ درگیری مدرسه ای، عملکرد تحصیلی و تکرارپایه با احتمال بیشتری گرایش به ترک تحصیل را در دانش آموزان پیش بینی می کنند.

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه

با توسعه رویکرد شناختی- اجتماعی در روان شناسی تربیتی، یادگیرنده به محور اصلی بسیاری از مطالعات و اقدام های آموزشی تبدیل شده است. از این رو تمرکز اصلی برنامه های آموزشی، تمهید های متخصصان، پژوهش های روان شناسان تربیتی و اقدام های اصلاحی مشاوران مدرسه، همه در جهت موفقیت کودکان و نوجوانان در مدرسه است. اما با وجود این اقدام های برخی از دانش آموزان در دستیابی به اهداف تحصیل در مدرسه موفق نبوده و دچار شکست تحصیلی می شوند.کسب تجربه منفی که در نتیجه شکست تحصیلی عاید دانش آموزان می شود، نه تنها درک آنان را از توانایی های خود تغییر داده و سلامت روانی و سبک زندگی حال و آینده آنان را تغییر می دهد (بلوم، ترجمه سیف، ۱۳۶۳)، بلکه این افراد احساس گسستگی از مدرسه، خانواده و دنیای پیرامون خود را نیز تجربه خواهند کرد (کارچر و استون، ۲۰۰۳). کودکان و نوجوانانی که در مدرسه شکست می خورند، معمولا در معرض خطر شکست در حوزه های دیگر نیز هستند (فریمر ، ۱۹۹۲ به نقل از بدیتوی ۲۰۰۵). به این ترتیب دانش آموزی که از نظر تحصیلی در مدرسه موفقیت کمتری دارد، ممکن است احساس شکست کند، و این احساس شکست نه تنها باعث گردید وی نسبت به توانایی های شناختی اش و احساس ناامیدی در دانش آموز شود، بلکه متعاقب آن از تمایل دانش آموز به مشارکت در هر گونه فعالیت مدرسه ای می کاهد، و لذا زمینه ای می شود تا دانش آموز شکست های بزرگتری را نیز در آینده تجربه کند.موضوع شکست تحصیلی، نه تنها یک مشکل مهم و اساسی برای کودکان و نوجوانان تلقی می شود، بلکه می تواند خسارت های اقتصادی و اجتماعی بسیاری را برای نظام های آموزشی و جوامع ایجاد نماید. لذا وجود دانش آموزانی که در مدرسه موفق نیستند، یکی از دغدغه های معلمان و والدین به طور خاص، و سیاستگذاران و برنامه ریزان نظام های آموزشی به طور عام به شمار می رود.شکست تحصیلی علاوه بر عملکرد تحصیلی ضعیف (کم آموختگی)، تکرار پایه (در پایه ماندگی با مردودی) و ترک تحصیل را نیز شامل می شود (بدیتوی، ۲۰۰۵). اما به نظر می رسد اگر چه عملکرد تحصیلی ضعیف خود یکی از نشانگر های شکست تحصیلی است، اما می تواند در بسیاری موارد موجب بروز انواع دیگری از شکست تحصیلی، از قبیل؛ تکرار پایه و ترک تحصیل در دانش آموزان شود. همچنانکه بررسی ها (باتین – پیرسون و همکاران ۲۰۰۰ زومبرگر ۲۰۰۱، کیامنش ۱۳۸۲، جیمرسون، فرگوسن، ویپل، اندرسون و دالتون ، ۲۰۰۲، انسمینگر و اسلاس ارکیک ، ۱۹۹۲، و هاموند، لینتن، اسمینک و درا ، ۲۰۰۷) نشان داده اند، دانش آموزانی که سطح پیشرفت تحصیلی پایین تری دارند، بیشتر در معرض خطر تکرار پایه و ترک تحصیل هستند.تکرار پایه نیز یکی از شاخص های شکست تحصیلی است که ممکن است زمینه ساز شکست های آنی کودکان و نوجوانان نیز باشد. کنی (۱۹۸۹) با مروری بر پژوهش ها نشان داد، تکرار پایه که با هدف ترمیم و ارتقاء عملکرد تحصیلی انجام می شود، در واقع یک رخداد آسیب زننده عاطفی بوده که با احتمال زیادی باعث بروز فشار روانی در این افراد می شود. تکرار پایه در واقع علامتی است که نشان می دهد دانش آموز در حال تجربه یک مشکل تحصیلی است (رد، کوچران، هیر و مور، ۲۰۰۲)، و این شکست نه تنها آسیب هایی را برای سازگاری اجتماعی دانش آموزان، مفهوم خود تحصیلی و عزت نفس آنان به همراه دارد (توماس و همکاران، ۱۹۹۲ به نقل از رد و همکاران، ۲۰۰۲)، بلکه یکی از قدرتمند ترین پیش بینی کننده ها برای ترک تحصیل است (فاین و دیویس ،۲۰۰۳، ویپل، ۲۰۰۲ درفاین و دیویس، ۲۰۰۳ جیمرسون، ۲۰۰۰، جیمرسون، ۲۰۰۱، جیمرسون و همکاران، ۲۰۰۲ و الکساندر و انت وایز ، ۲۰۰۴).ترک تحصیل به عنوان مهم ترین شاخص شکست تحصیلی قلمداد شده است. ترک مدرسه قبل از کامل کردن آن (قارغ التحصیل شدن در دوره راهنمایی و متوسطه)، یا عدم ثبت نام در پایه های بعدی در دوره های عمومی آموزش، نشانه ی روشنی است که دانش آموز در مسیر یادگیری و رسیدن به هدف های آموزشی دچار شکست شده است. اما ترک تحصیل یک اتفاق نیست، بلکه فرایندی است که از ابتدای دوران تحصیل دانش آموزان شروع می شود. در واقع، عدم درگیری برخی از دانش آموزان با مادر سه در سنین نسبتا پایین شروع شده و زمانی که این عدم در گیری به یک سطح معینی در دوره دبیرستان می رسد، آنان مدرسه را ترک می کنند (استون و مک لاناهان ، ۱۹۹۱). گرایش دانش آموزان به ترک تحصیل نیز نشان دهنده مهمی از شکست تحصیلی است، و می تواند ترک تحصیل دانش آموزان را در سال های بعدی، پیش بینی کند (والرند، فورتیر و گای ۱۹۹۷).بر اساس آنچه که آمد، اگر چه ترک تحصیل شاخص تنهایی شکست تحصیلی به شمار می رود، اما نشان دهنده هایی چون؛ عملکرد تحصیلی پایین، تکرار پایه و گرایش به ترک تحصیل نه تنها خود گویای نوعی شکست تحصیلی در مدرسه هستند، بلکه پیش آگهی های مهمی برای شکستی بزرگتر، یعنی ترک تحصیل، محسوب می شوند.امروزه کمتر مطالعه ای، مسئله شکست تحصیلی را، به ضعف در توانایی و میزان هوش نسبت می دهد، لذا نمی توان گفت که علت اساسی آن ناتوانی در یادگیری است، بلکه شکست تحصیلی کودکان و نوجوانان در مدرسه دارای علل متعدد بوده و از ابعاد مختلف قابل بررسی است، و شناسایی پیش بینی کشنده های آن می تواند صدمه های غیر قابل جبران آن را کاهش دهد.برای پیش گیری از شکست تحصیلی دانش آموزان نه تنها شناسایی عامل های مرتبط با شکست تحصیلی ضرورت دارد، بلکه چگونگی اثرگذاری عامل های زمینه ای و خصیصه ای، و همچنین تجربه های تحصیلی و اجتماعی که دانش آموز که در محیط آموزشی کسب می کند، پر عدم موفقیت دانش آموزان ، نیز اهمیت دارد.

بیان مسأله

بررسی علل و پیش بینی کننده های شکست تحصیلی به طور عمده، با دو رویکرد انجام شده است؛ رویکرد فردی که تمرکز اصلی آن بر نگرش، ادراک، ارزش و رفتار های دانش آموز است، و رویکرد نهادی که بر عامل های بافتنی (خانواده، مدرسه، همسالان و اجتماع) تأکید دارد (رومبرگر ۲۰۰۱). رویکرد فردی ریشه در نظریه های روان شناختی دارد که بر رفتار ها و فرآیند های روانی فردی انسان، متمرکز است. بر اساس این رویکرد، تمام عامل های خارج از فرد از جمله، محیط، تعامل های اجتماعی و زمینه ها و روابط خانوادگی از طریق فرد و ادراک ها، باورها، نگرش ها و ویژگی های او بر مسئله شکست تحصیلی اثر می گذارند. در رویکرد نهادی نیز، توجه به تأثیر خانواده، همسالان و مدرسه در فرآیند شکست تحصیلی دانش آموزان از اهمیت خاصی برخوردار است. بر اساس دیدگاه نهادی، نگرش ها و رفتارهای فردی به وسیله زمینه نهادی که فرد در آن زندگی می کند (از جمله خانواده، مدرسه و اجتماع)، تغییر می کند. در واقع تمرکز اصلی در این رویکرد آن است که ویژگی ها و شرایط محیطی عناصر اصلی در پدیده ای همچون شکست تحصیلی هستند. دیدگاه نهادی، بیشتر در نظریه های علوم اجتماعی از جمله اقتصاد، جامعه شناسی و مردم شناسی و اخیرا نیز در حوزه روان شناسی رشد و علم تحولی رفتار، مورد توجه قرار گرفته است (رومبرگر، ۲۰۰۱).پژوهش های مختلف با رویکرد های متفاوت، عوامل متعدد؛ فردی، خانوادگی، اجتماعی و مدرسه ای را با شکست تحصیلی مرتبط دانسته اند. پژوهش ها نشان داده اند، عوامل فردی چون؛ در گیری مدرسه ای بعنی تعلق، تعهد، و توجه به مدرسه و فعالیت های مرتبط با آن (فورتین، روبر، پات وین، مارگوت و یرجیو و همکاران ۲۰۰۹، و الکساندر و انت وایز ۲۰۰۴، یوانز ، لوبلانک، بولریک و ترمبلای، ۱۹۹۷، منابع انسانی و اجتماعی توسعه کانادا، ۲۰۰۱، زیمرگمبک و همکاران ۲۰۰۶، فربمر ۱۹۹۲ در بدیتوی ۲۰۰۵، و اگر و همکاران ۱۹۹۸ و عارفی ۱۳۸۳)، مشکلات رفتاری در مدرسه از قبیل؛ سابقه اخراج، تعلیق و فرار از مدرسه (جیمرسون ۲۰۰۰، بوانز و همکاران ۲۰۰۰ و جیمرسون و همکاران، ۲۰۰۲)، میزان عزت نفس (فریمر، ۱۹۹۲ در بادیتوی، ۲۰۰۵ و جیمرسون و همکاران، ۲۰۰۲) و جنسیت (کافمن ۱۹۹۲ در بدیتوی، ۲۰۰۵، کورین ، ۲۰۰۲، فورتین و همکاران ۲۰۰۴، نیوکامپ و همکاران ۲۰۰۲) با شکست تحصیلی رابطه دارند.بررسی ها همچنین نشان داده انال، موقعیت اقتصادی – اجتماعی (جیمرسون، ۲۰۰۰، بائین – پیرسون و همکاران، ۲۰۰۰، فورتین و همکاران، ۲۰۰۴ و رحیمی، ۱۳۷۲)، ساختار خانواده (یاتین – پیرسون و همکاران ۲۰۰۰، کورمن ، ۲۰۰۲ منابع انسانی و اجتماعی توسعه کانادا ۲۰۰۱ یوانزو همکاران، ۲۰۰۰، نیو کامپ همکاران ۲۰۰۲، و اسداللهی و همکاران ۱۳۷۲)، مشارکت و درگیری والدین با مدرسه (جیمرسون، ۲۰۰۰، کافمن ، ۱۹۹۲ به نقل از بدیتوی، ۲۰۰۵، و منابع انسانی و اجتماعی توسعه کانادا، ۲۰۰۱). ارزش گذاری والدین نسبت به تحصیل الکساندر و انت وایز، ۲۰۰۴)، از هم گسیختگی و فشار های روانی در خانواده ( منابع انسانی و اجتماعی توسعه کانادا، ۲۰۰۱، یوانز و همکاران، ۲۰۰۰ و سمواتیان، ۱۳۷۳)، از جمله عامل های خانوادگی هستند که با عدم موفقیت دانش آموزان در مدرسه، رابطه دارند.کیفیت و کمیت تعامل های اجتماعی دانش آموزان که از طریق روابط با همسالان و شرکت در فعالیت های گروهی بروز می یابد، از جمله عامل های اجتماعی است که با شکست تحصیلی رابطه نشان داده اند (جیمرسون، ۲۰۰۰، جیمرسون، ۲۰۰۲، الن بوگن و چامبرلند ۱۹۹۷، عارفی، ۱۳۸۳، منابع انسانی و اجتماعی توسعه کانادا، ۲۰۰۱، باتین – پیرسون و همکاران، ۲۰۰۰، بوانز و همکاران، ۲۰۰۰، احمدی، ۱۳۷۰). برخی از بررسی ها نیز از بمرگمبک، ۲۰۰۹، لى و بور کام ، ۲۰۰۰) عامل های مدرسه مدار از قبیل، ساختار مدرسه، روابط معلم – شاگردی، و برنامه ریزی آموزشی را با شکست تحصیلی مرتبط دانسته اند.اگر چه متغیر های فردی و بافتی متعددی، بر شکست تحصیلی دانش آموزان اثر می گذارند اما برخی از این متغیر ها اثرات مستقیم پر شکست تحصیلی دارند، در حالی که برخی دیگر اثرات غیر مستقیم داشته و تعدادی نیز نقش متغیر های میانجی را در این زمینه ایفا می نمایند. لذا شناسایی صرف رابطه متغیر ها با شکست تحصیلی در تبیین این پدیده کافی نیست و تعیین نقش و سهم هر یک از پیش بینی گشاده های شکست تحصیلی بر اساس یک مدل، که متغیر های مرتبط را با هم در نظر می گیرد، برای تبیین دقیق تر این پله باله ضروری است.بندورا (۱۹۸۹) در تبیین رفتار انسانی، با اتخاد یک رویکرد شناختی- اجتماعی معتقد است، اثر متقابل محرک های محیطی (اعم از محیط اجتماعی و محیط فیزیکی و توانایی ها و باورهای مختلف شناختی است که نتایج رفتاری را تنظیم می کنند. در واقع عامل های محیطی به تنهایی نمی توانند نقشی در رفتار فرد داشته باشند و پیشکاری انسانی (عاملیت انسانی) در این خصوص سهم بسیاری دارد. به نظر می رسان، شکست تحصیلی که در رفتار هایی چون؛ عملکرد تحصیلی، تکرار پایه و ترک تحصیل قابل مشاهده است، مانند هر رفتار دیگری، برآیندی از اثر گذاری عامل های فردی و بافتی (خانه و خانواده، مدرسه و اجتماع) بوده، در نتیجه ی تعامل فرد با افراد دیگر، و تعامل با محیط و بافت های درگیر (مثل مدرسه) شکل می گیرد به این ترتیب، عامل های درون فردی و برون فردی، با هم، پدید آورناہی رخداد های زندگی هستند. لذا، باید در بررسی علل و پیش بینی کتناله های شکست تحصیلی به هر دو عامل، فردی و بافتی (یرون فردی) توجه داشت. اما نظر به اینکه، بسیاری از عامل های بافتی از طریق تأثیر بر عامل های فردی نقش خود را ایفاء می کند، در بررسی شکست تحصیلی لازم است، برای ادراک ها، باور ها، انگیزه ها و شناخت دانش آموز اهمیت ویژه ای قائل شد.تینتو (۱۹۷۵) یک مدل نظری را به منظور تبیین فرایند تعامل بین فرد و نهاد که منجر به تفاوت های افراد در ترک تحصیل به عنوان یکی از شاخص های مهم شکست تحصیلی) دانشجویان می شود، ارایه داد، که به نظر می رسد این مدل، به دلیل اهمیت دادن به تعامل عامل های فردی و محیطی در تبیین رفتار ترک تحصیل ، از لحاظ زیر ساخت نظری، شباهت زیادی به نظر به بندورا (۱۹۸۹) دارد.بر اساس مدل تینتو (۱۹۷۵) افراد با تنوعی از ویژگی ها مثل، نژاد، جنس و توانایی و تجربه های قبلی (مثل: میانگین نمره ها، ویژگی های اجتماعی و تحصیلی، جو های ارزشی و انتظار ها) وارد نهاد آموزش عالی می شوند. مشخصه های زمینه ای و ویژگی های فردی نه تنها بر انتظار های آموزشی و تعهد های نهادی که افراد با خودشان به دانشگاه می آورند تأثیر می گذارد، بلکه این ویژگی ها و تجربه های قبلی، به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر عملکرد دانشجو بان، تأثیر گذار هستند. از سوی دیگر، تجربه های دانشجویان در کالج که ناشی از عملکرد نمره ای، رشد عقلی ، تعامل با همسالان، تعامل های گروهی و دانشکده ای است، نیز بر تصمیم آنان بر ادامه تحصیل و یا تصمیم به ترک تحصیل اثر می گذارند. در واقع تینتو استدلال کرد که، تعیین کننده های اولیه ماندگاری موفقیت آمیز می تواند به عامل هایی که به تجربه های قبلی و ویژگی های دانشجو مرتبط هستند، و عامل هایی که از تجربه های دانشجو در دانشکده ناشی می شوند، تفکیک شوند (رووایی ، ۲۰۰۶).هسته مرکزی نظریه تینتو (۱۹۷۵)، مفاهیم تلفیق (یکپارچگی تحصیلی ، و تلفیق اجتماعی هستند. تلفیق تحصیلی ترکیبی از عملکرد نمره ای و رشد فکری فرد و تلفیق اجتماعی حاصل تعامل با همسالان، تعامل های و تعامل های دانشکده ای است. تینتو (۱۹۷۵) فرض می کند که ویژگی های فرد و تعامل های او با محیط اجتماعی و تحصیلی آن نهاد، هر دو، تعیین کننده های اصولی اهداف آموزشی و تعهد های نهادی هستند.اگرچه مدل تینتو (۱۹۷۵) برای دانشجویان طراحی شده است، اما همان طور که همینگز (۱۹۹۶) نشان داد، مفاهیم اصلی نظریه تیتو مثل، تلفیق تحصیلی، تلفیق اجتماعی، اثرگذاری تجربه های قبلی و زمینه ی خانوادگی بر آن ها، می تواند در مورد دانش آموزان نیز مصداق داشته باشد.باتین – پیرسون و همکاران (۲۰۰۰) نیز، ینتج عادل نظری را برای پیش بینی ترک تحصیل در دبیرستان در دانش آموزان پایه هشتم (سن ۱۴ سالگی) و همان دانش آموزان در ۱۶سالگی، مورد آزمون قرار دادند. این نظریه ها عبارت بودند از : نظریه میانجی گری تحصیلی : نظر به انحراف کلی ، نظریه پیوند جویی انحرافی ، نظر به جامعه پذیری ضعیف خانواده و نظریه ویژگی های ساختاری، هریک از این نظریه ها، مجموعه خاصی از عامل ها با فرایند هایی که پر شکست تحصیلی اثر می گذارند را، شناسایی و فرض کرده اند. نتایج آزمون پنج نظر به پاتین – پیرسون و همکاران (۲۰۰۰) نشان داد، پیشرفت تحصیلی پایین، اثرات همه متغیر های مستقل را پر ترک تحصیل میانجی گری کرده است. اما از طرف دیگر، انحراف کلی، پیوند با همسالان ضد اجتماعی، و وضعیت اقتصادی – اجتماعی خانواده نیز اثرات مستقیمی بر ترک تحصیل دانش آموزان قبل از پایه دهم داشته انال. باتین – پیرسون و همکاران (۲۰۰۰) در یافتند، هیچ یک از این نظریه ها به صورت کامل برای تبیین ترک تحصیل کافی نیستند و بهترین مدل برازنده مدلی بود که جنبه هایی از هر یک از نظریه ها را با هم در یک مدل، قرار داده است.پژوهش حاضر بر اساس نظریه بتاو را (۱۹۸۹) در تبیین رفتار انسانی، مدل مفهومی تینتو (۱۹۷۵) برای پیش بینی ترک تحصیل، مالدال های پژوهش باتین – پیرسون و همکاران (۲۰۰۰) و برخی یافته های پژوهش های انجام شاده، عللی تلفیقی را به منظور شناسایی تأثیر عامل های فردی (جنسیت، در گیری مدرسه ای، میزان عزت نفس)، عامل های خانوادگی (تحصیلات والدین، تسهیلات زندگی در خانواده، میزان فشار های روانی در خانواده و مشارکت و درگیری والدین در امور تحصیلی فرزندان و عامل های اجتماعی ارتباط با همسالان)، بر شکست تحصیلی (عملکرد تحصیلی، تکرار پایه و گرایش به ترک تحصیل) دانش آموزان ارائه

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه الزهرا
  • رشته تحصیلی روانشناسی تربیتی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی دکترا
  • کلمات کلیدی دکتر راضیه ظهره وند روانشناس، دکتر راضیه ظهره وند مشاور، دکتر راضیه ظهره وند روان درمانگر، دکتر راضیه ظهره وند روانپزشک، دکتر راضیه ظهره وند متخصص اعصاب و روان، دکتر راضیه ظهره وند روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی تربیتی
تصویر
دکتر راضیه ظهره وند
روانشناس بالینی و فردی
(4)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر