منو
X

تصویر
زهره حلواچی
روانشناس بالینی و فردی
(7)
آمار این متخصص
(7) رای
60%

دقت

60%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

80%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

60%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

من زهره حلواچی هستم، فارغ التحصیل روانشناسی تربیتی از دانشگاه شهید بهشتی در سال ۱۳۹۴. پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “رابطه فرایند و محتوای خانواده با سلسله مراتب ارزشها و مسئولیت پذیری در دختران نوجوان
تیزهوش و عادی شهر تهران” می باشد که در ادامه بخشی از کلیات پژوهشی آن را مشاهده می کنید:

تعریف و بیان مسئله اصلی پژوهش: نظام خانواده، یک نهاد اساسی و محوری در جامعه است و به عنوان هسته اولیه برای سایر نهادهای اجتماعی به شمار می رود.
همچنین این نظام کوچکترین واحد اجتماعی است که اساس و زیر ساخت واحدهای بزرگ اجتماعی بشری محسوب می شود.
خانواده، اولین و تنها واسطه ارتباط کودک با اجتماع است. کودک در خانواده ارزش ها و ضد ارزش ها ، اصول و قواعد اخلاقی را
.) می آموزد)جعفری نیا، ۵۵۳۳
نوجوانان امروز، افرادی که روزی به عنوان بزرگسالانی توانا در جامعه ظهور می کنند و مسؤلیتهای سنگینی را به عهده می گیرند،
نظام خانواده تربیتگاه نخستین آنها است. در خانواده های سالم، ارتباطات در سطح عمیقی است زیرا به اندازه کافی همه اعضا قادر به
اشتراک گذاشتن احساسات، اهداف، دست آوردها و تجارب خود هستند . هنگامی که در محیط خانواده بازخورد و انتقاد سازنده داده
.) می شود، با عشق و محبت پذیرا هستند و این انتقادها با استفاده از کلمات مثبت ساخته شده است)رویلا ۲۳۵۴
رشد و شکوفایی این نظام محبوب، مرهون شناخت و رعایت دقیق حقوق هریک از اعضای آن نسبت به یکدیگر است، همانطوری که
نظامهای بزرگ اجتماعی، قوانین و حقوق خاص خودش را در ارتباط با اداره واستحکام و رشد و بالندگی دارد، نظام خانواده نیز چنین
است.
مهمترین رکن در نظام خانواده، پدر و مادر است که هرکدام از حقوق ویژه ای در ارتباط با یکدیگر و در ارتباط با فرزندان برخوردار
هستند.کودکان از لحاظ عاطفی و شناختی وابستگی خاصی به خانواده دارند و خانواده برای آنها مهمترین نقش را در زمینه تأمین
نیازهای روانی دارد.اهمیت خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی مسئله ای غیر قابل تردید است. اگر چه فرزند از جامعه و همسالان
تأثیر می گیرد ولی بیشتر تحت تأثیر خانواده است. تأثیر خانواده در کودک ونقش های مهم آن در جنبه های سازندگی، فرهنگی،
اجتماعی، اخلاقی بسیار مهم و عظیم است )قائمی، ۵۵۱۳ (. خانواده به دلیل نقش تربیتی و فرهنگی خود در پرروش انسان های متفکر،
آگاه و بالنده نقش بسیارمؤثری می تواند ایفا کند. اگر ابعاد این نهاد تربیتی به درستی تحلیل شود معلوم می گردد که سلامت و پویایی
.) جامعه به سلامت و پویایی خانواده ارتباط دارد. نوجوان را نه می توان کودک دانست و نه همردیف با بزرگسالان قرار داد. دوره نوجوانی ما بین کودکی و بزرگسالی قرار دارد و معرّف
مرحله تغییر عمیقی است که کودک را از بزرگسال جدا می سازد. این مرحله واقعا به منزله دگرگون شدن است ) منصور و دادستان،
.) ۵۵۹۳ ، ص ۲۳۹
در جوامع مدرن مهارت هایی که نوجوانان باید در آن تسلط یابند به قدری دشوارند و انتخاب هایی که با آنها مواجه می شوند به قدری
متنوع هستند که نوجوانی تقریبا ده سال ادامه می یابد. نوجوان با تکالیف اساسی رو به رو می شود : او باید بدن خود را بپذیرد، شیوه
تفکر بالغ را فرا گیرد، استقلال مالی و عاطفی کسب کند، روش های پخته تر ارتباط با همسالان، هر دو جنس را بیاموزد و هویت خود
۵۵۹۳ ، ص ۴ و ۳(. برای ، را یعنی درک مطمئنی از اینکه از لحاظ جنسی، اخلاقی، سیاسی و شغلی کیست را تشکیل دهد )برک ۵
نوجوان این مراحل و گذر از این موقعیت ها به خانواده و محیط خانوادگی بسیار ارتباط دارد. چگونگی ارتباط والدین با هم و چگونگی
این ارتباط با فرزندان و کیفیت روابط در هر مرحله از زندگی نوجوان و در هر نوع از تحول در او اثر گذار است.برای بررسی عوامل
مختلف در نوجوانان می توان خانواده و روابط درونی آن را مورد بررسی قرار داد.
نوجوانان دارای ویژگی های متنوع و متفاوتی هستند که برخی از آنها بیشتر از سایر ویژگی ها در آنها نمود می یابد. بسته به شرایط
خانواده و محیط زندگی و فضای خانوادگی و سایر عوامل تأثیر گذار، این ویژگی ها و شدت آنها از نوجوانی به نوجوان دیگر متفاوت
است. به عنوان مثال یکی از ویژگی های بارز و مهم در نوجوانی،مسئولیت پذیری ۲ است که مانند سایر ویژگی های نوجوانان میزان آن
در همه به یک اندازه نیست. نوجوانی دوره ای است که در آن نوجوان در پی کسب استقلال است. باید یاد بگیرد که از دلبستگی
عاطفی به والدین دور باشد، استقلال مالی بدست آورده و ارزش های خود را انتخاب کند. در جهت انتخاب شغل راهنمایی شود و از
.) نظر اجتماعی احساس مسئولیت کند )مالارویکز ۵، ساعدی، ۵۵۹۵
مسئولیت پذیری، پذیرش فعالیت یا کاری متناسب با توانایی ، استعداد وعلاقه هر دانش آموز را گویند.اصل مسئولیت عبارت است از:
افزایش مقاومت فرد در برابر شرایط، تا به جای پیروی از فشارهای بیرونی از الزامهای درونی تبعیت کند که احساس مسئولیت یا «
این مفهوم به یک سلسله ارزشها و باورهای درونی اطلاق می شود که به عنوان یکی ازعوامل ». احساس تکلیف نامیده میشود
مهارکننده عمل می کند. شرط اساسی برای پذیرش مسئولیت و تقویت تعهّد اجتماعیِ دانش آموزان ، رشد اجتماعی آنان است . به طوری که افراد بتوانند در
جامعه اظهار نظر، ایفای نقش وانتقاد کنند و مسئولیتی بپذیرند . قبل از ورود دانش آموزان به جامعه ، ابتدا خانواده و سپس مدرسه و
آموزش رسمی باید روحیه گروه گرایی و حس مسئولیت پذیری را در آنان تقویت کنند. تقویت روحیه مسئولیت پذیری موجب
می شود که دانش آموزان به مزایایی از قبیل مزایای اقتصادی و مالی، تأمین و اهمیّت ارضای نیاز گروهی و اجتماعی و کسب هویّت و
تشخص فردی دسترسی یابند. بنابراین ابتدا اولیاء و سپس مربیان باید از همان دوره ابتدایی روحیه مسئولیت پذیری را در کودکان به
وجود آورند و آنها را افرادی مسئول و خدمتگزار به همنوع بار بیاورند و در این مسیر به فراخور سنشان ، مسئولیت هایی به آنها واگذار
کنند ودر چارچوب مسئولیت شان آنها را مورد بازخواست قرار دهند. از این رو دادن مسئولیت می تواند در دانش آموزان ایجاد انگیزه
.) کند و در ایجاد رفتار مناسب در افراد اثربخش خواهد بود )افجه ای، ۵۵۶۹ ،ص ۲۳
وقتی کودک از همان ابتدا با این روحیه مسئولیت پذیری مواجه شود و آن را در خود نهادینه کند، در نوجوانی بهتر می تواند به رشد و
شکوفایی آن کمک کند و نیز نوجوان خواهد فهمید که مسئولیت اعمالش فقط بر عهده خود او خواهد بود و والدین به عنوان الگوهای
تربیتی ، نقش حمایت کننده را در جلوگیری از تجربیات خطرآفرین و غیرقابل جبران او ایفا خواهند کرد. از آنجا که نمی توان همیشه
اعمال و رفتار نوجوان را تحت نظر گرفت،پس بهتر است همراه مشاوره و مشورت، وجدان اخلاقی را در او ایجاد کنیم تا همیشه خود،
ناظر و حاکم بر اعمالش باشد)جعفری نیا، ۵۵۳۳ (. استعدادِ پذیرش مسئولیت در همه کودکان کم و بیش وجود دارد و این محیط
تربیتی است که باید آن را پرورش دهد. با توجه به اینکه هدف اساسی و نهایی آموزش و پرورش ایجاد زمینه رشد و بالندگی دانش
آموزان از طریق جامعه پذیریِ مطلوب آنان می باشد و با تحقق این امرِ مهم است که نسل نوجوان و جوان به شهروندی فعّال و
مسئولیت پذیر تبدیل می شود، همچنین به علت پدید آمدن مشکلات فراوانی که در میان نوجوانان به چشم می خورد و با توجه به
نقش هدایت گریِ ارزش ها، نیاز روزافزونی به پژوهش درباره نقش اثرگذار این عامل در کاهش مشکلات نوجوانان به دست
.) می آید.)زکی، ۵۵۳۹
علاوه بر ویژگی مسئولیت پذیری، هر نوجوان دارای ارزش یا ارزش های متنوع و گوناگونی است که برخی از آنها برایش مهم تر از
برخی دیگر است و بطور کلی سعی می کند زندگی خود و مسیر حرکت خود را در راستای آن ارزش ها پیش ببرد و اصلا نمی تواند
بپذیرد که مخالف ارزش های خود عمل کند.می توان گفت از آن جایی که خانواده و روابط والدین با یکدیگر می تواند پایه و اساس
سرنوشت آینده کودک باشد بخصوص در سنین نوجوانی که ارزش ها برای وی از اهمیت شایان توجهی برخوردار می گردد که در
انتخاب مسیر زندگیِ آینده وی نقش بسیار مؤثری دارد، اینک این سؤال پیش می آید که آیا بعضی ویژگی های مربوط به درون خانواده مانند چگونگی روابط اعضای خانواده با هم و سایر ویژگی ها می تواند مرتبط با انتخاب نوع ارزش های فرزندان در نوجوانی
باشد؟
در این راستا از توجه به جو خانواده و فضای حاکم بر آن و روش های تربیتی و یا سبک های فرزند پروری والدین و تأثیری که بر
جنبه های مختلف رفتاری و شخصیتی وی می گذارد نباید غافل بود. والدین از طریق شیوه ارتباط با فرزندان خود نقش مهمی را در
.)۲۳۵۵ ، شکل دادن به ادراک وی از جهان بازی می کنند ) ماکزیمو، تایابان، کاکداک، کاکانیندین، پوگات، ریورا ۵
با توجه به گفته ماکزیمو و همکاران ، والدین در شکل دهی صفات و ویژگی های متنوع در نوجوانان از همان زمان کودکی تأثیر خود را
دارند. می توان اینگونه برداشت کرد که مسئولیت پذیر بودن و میزان آن و حتی اینکه یک نوجوان چه ارزش هایی را برای خودش مدّ
نظر دارد و سعی می کند در راستای آن ارزش حرکت کند از جمله مواردی است که می تواند تحت تأثیر محیط خانواده و روابط بین
اعضای آن قرار گیرد. پس با توجه به اهمیت داشتن ارزش ها در زندگی اکنون و آینده نوجوان باید بیشتر به مؤلفه ارزش و ملاک مهم
بودن یک ارزش پرداخت. تعاریف مختلف و ارائه شده درباره ارزش ها نشان می دهد که اکثرا برداشتی مثبت از آن داشته و آن را امری
پسندیده و مطلوب تلقی می نمایند. ارزش ها به عنوان معیاری اجتماعی و هنجار گذار به مثابه یکی از عناصر ساختاری فرهنگ
می باشند که با توجه به ارتباط آنها با رفتارها و نگرش های افراد، پایه و بینش و کنش انسان ها را شکل می دهند ) کمربیگی،
۵۵۹۵ ( .ارزش ها همچنان که هسته اصلی فرهنگ را شکل می دهند، به منزله مشخصه های بنیادی شخصیت، رفتارها و بازخوردهای
افراد نیز هستند ) دلخموش و احمدی مبارکه، ۵۵۹۳ (. ارزش، شیوه ای از بودن یا عمل است که یک شخص یا یک جمع به عنوان
.)۵۵۱۹ آرمان آن را می شناسد و رفتار یا رفتارهایی را که بدان نسبت داده می شوند، مطلوب و مشخص می سازد. )گی روشه ۲
ارزش، باور پایداری است که فرد با تکیه بر آن یک شیوه خاص رفتار یا حالت غایی را که شخصی یا اجتماعی است، به یک شیوه رفتار
یا حالت غایی که در نقطه ی مقابلِ حالتِ برگزیده قرار دارد، ترجیح می دهد.)روکیج، فیدر، ۵۹۱۳ ، نقل از توکلی، به نقل از کمربیگی،
.)۲۳۳۹ ، ۵۵۹۵ ، زوکاسکین و مالیناس کین ۳
ارزش ها، نگرش ها و الگوهای رفتاری اعضای خانواده مخصوصاً والدین، جوّی را بوجود می آورد که چنانچه سالم باشد، فرزندان را به
.) رد کردن تمایلات خود خواهانه به نفع علاقه اجتماعی به تمام بشریت، ترغیب می کند. نوجوانان در این سن اصرار دارند که بر تصمیمات و قوانین حاکم بر خود، تأثیر داشته باشند ) جیف، ۵۹۹۳ ، به نقل از برجعلی، ۵۵۱۳
۲۳۳۳ (. به منظور دستیابی به سلسله مراتب ارزش هایی که نقش مؤثری در زندگی فرد ایفا ، به نقل از اسلمی، ۵۵۳۳ ، اسپرا ۵
می نماید، درونی ساختن ارزش ها با حفظ استقلال فردی در رابطه با والدین و سایر افراد مانند دوستان، همسالان و خویشاوندان و
بطور کلی افراد جامعه، داشتن تعامل پویا با افراد مختلف از جهات متفاوت عاطفی، هیجانی، شناختی، اجتماعی ضروری می باشد و
.) ۵۹۹۴ ، به نقل از اسلمی، ۵۵۳۳ ، نقش مثبتی در تحولات معنوی و مادی نوجوان و آینده جامعه وی ایفا می کند) زیل و کریستین ۲
همسان سازیِ هرچه بیشترِ فرزند با والدین به هماهنگی و پیوستگی با ارزش ها و رفتارهای آنها منجر می شود ) زاده محمدی،
۵۵۳۱ (. نوع ارتباط والدین می تواند نشان دهنده سبک تربیتی آنان در رابطه با فرزند نوجوانشان باشد و تأثیر مثبت یا منفی آن با
ردیابی رفتار و روش های مورد نظر فرزندِ آنان نمایان می گردد، به همین طریق می توان نوع هویت شکل یافته و ارزش های منتخب
.) آنها و پایبندی به این ارزش ها را نیز مشاهده و ارزیابی کرد) آدلر به نقل از پروچاسکا، نورکراس، ۵۵۳۳
یکی از بارزترین نمودهای جامعه پذیری موفق هر جامعه ای ، یادگیری ارزش ها و هنجارهای اجتماعی توسط اعضای جامعه و رعایت
آنها به منظور نیل به آرمان های اجتماعی است. در تمام جوامع ، رویکرد افراد به ارزشهای اجتماعی مشابه است. معمولا هر ارزش،
زمینه رسیدن به ارزشهای دیگر را فراهم می کند. نهاد خانواده با در دست داشتن سلامت یا عدم سلامت جامعه، در بنای جامعه و
حفظ سنت ها، ارزشها، روابط خویشاوندی و پرورش کودک و تعادل روانی و عاطفی اعضای خود نقش مهمی دارد. به انجام رساندن این
کارکردها مستلزم شرایطی ضروری از قبیل احساس امنیت و آرامش افراد در خانواده است. تنها در صورتی که افراد از لحاظ عاطفی
احساس حمایت خانواده را تجربه کنند، می توان انتظار داشت که به کارکردهای مورد انتظار از خانواده، جامه عمل پوشیده و به
جامعه ای ایده آل نزدیک می شویم. در غیر این صورت به تناسب تفاوت وضعیت موجود با وضعیت ایده آل، می توان گفت که کیفیت
.)۵۳۳۹ روانی خانواده به سطح نامطلوب میل کرده است.)لاور ۵
با عنایت به اینکه جامعه فردا، از فرزندان امروز که در آغوش خانواده ها جسم و جانشان شکل می گیرد تشکیل می شود، سرمایه
گذاری در تحقیق پیرامون موضوع سلامتِ روان و جسم فرزندان، در واقع سرمایه گذاری بلند مدتی با سود کلان خواهد بود، بدیهی
است تمامی آن چه به عنوان ارزش های خانوادگی مطرح می شود، صحیح و بدور از اِشکال نبوده وحتی در بسیاری موارد ممانعت از
انتقال آن ها به نسل بعد ضروری می نماید. دقت نظر والدین و مربیان در ارائه چارچوب های ارزشی جامعه و هماهنگی آن با پیشرفت
های روز دنیا، نیز حفظ حریم آن ها، مدیریت این امر مهم را بر عهده دارد ولی موضوع ناپسند بودنِ برخی باورهای خانواده نباید محملی برای غفلت دست اندرکاران تربیت از ملاحظه نقش بی بدیل خانواده در سلامت روانی و عاطفی افراد و در نتیجه وابستگی افراد
به خانواده شود. در صورتی که فرزندان از چنین سطحی از سلامت روان برخوردار باشند، خانواده با استفاده از پتانسیل عاطفه قویِ
موجود در میان اعضا، بدون تحمل انرژی و مشقت و ریسک بالا، قادر به آموزش مفاهیمی غنی و عمیق خواهد بود که از عهده هیچ
نهاد اجتماعی دیگر بر نخواهد آمد. به نظر می رسد که اگر ارزش های مطلوب والدین به فرزندان منتقل شود، می تواند در آنها حس
مسئولیت پذیری برای تحقق آن ارزش ها را به همراه داشته باشد.
آموزش ارزش های خانواده در قالب مهارت های زندگی به فرزندان، پیامدهای گسترده و بی شماری را در بردارد که آرامش و امنیت
عمومی را موجب می شود. علل موفقیت و یا عدم توفیق در این انتقال، متعدد می باشد ولی عوامل درونی خانواده در این راستا نقش
غیر قابل انکاری را دارا می باشد. عواملی که با برنامه ریزی های کارشناسانه می توان آن ها را کنترل نموده و بهبود بخشید.
با توجه به مطالعات مذکور به نظر می رسد روابط درون خانواده و چگونگی ارتباطات اعضای خانواده با هم، با واسطه گریِ متغیرهایی
چون سبک های فرزند پروری، جنس فرزندان، جو خانوادگی می تواند بر سلسله مراتب ارزش های فرزندان نوجوانشان که دوره
شکل گیری هویت را می گذرانند اثر بگذارد. می توان گفت خانواده نقش بسیار پر اهمیتی در مسئولیت پذیری و انتخاب ارزش های
نوجوانان ایفا می کند و همین مسئولیت پذیری و ارزش های نوجوانانِ امروز، زمینه پیشرفت در حیطه های مختلف اجتماع را در
آینده فراهم می کند، پس باید پی برد که خانواده چگونه می تواند در این امر سهیم باشد و در مسئولیت پذیری و ارزش های نوجوانان
نقش داشته باشد.
اگر قرار باشد که جامعه در آینده دچار تغییراتی در زمینه های مختلف بشود، بستگی به این امر دارد که چه چیزی برای این
بزرگسالانِ آینده با ارزش محسوب می شود. با توجه به این امر که هر کس سعی می کند جامعه را به سمت ارزشی که قبول کرده و
برای آن ارزش اهمیت زیادی قائل است، پیش ببرد، خیلی مهم است که بدانیم این نوجوانان در دوره نوجوانی خود چه ارزش هایی را
از والدین خود می پذیرند و آن ارزش را برای خود نهادینه می کنند. پذیرش یک ارزش و نهادینه کردن آن ارزش توسط نوجوان در
درجه اول بستگی به فضا و جو خانواده آن نوجوان دارد زیرا نوجوانان در ابتدا خالی از هرگونه ارزش و برتری دادن امور هستند ولی به
تدریج که زمان می گذرد و به نوجوانی می رسند برایشان مهم می شود که برای برخی مسائل ارزش بیشتر و برای برخی مسائل دیگر
ارزش کمتری قائل شوند. در کنار ارزش دادن به امور مختلف، بزرگسالان آینده باید برای تحقق اهداف و پیشبرد جامعه به سمت
پیشرفت فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی، دارای حس مسئولیت پذیری باشند زیرا افرادی که دارای این خصوصیت باشند
مسئولیت کارها و اعمال خود را برای رسیدن به ارزشی که انتخاب کرده اند می پذیرند. پس می توان گفت که علاوه بر ارزش، میزان و
درجه مسئولیت پذیری فرزندان هم بستگی به نوع تربیت و فضای درون خانواده و نوع رفتار والدین با آنها دارد. از آنجا که میزان مسئولیت پذیری و سلسله مراتب ارزش ها و نیز الگو گرفتن این دو متغیر از والدین و محیط خانواده می تواند تحت
تأثیر میزان تیزهوشی نوجوانان باشد، لذا بررسی اثر این متغیر )هوش( بر میزان مسئولیت پذیری و ارزش ها از اهمیت خاصی برخوردار
است. طبق تحقیقات، سبک والدگری و نوع برخورد والدین با فرزندان نوجوانشان در ایجاد پیامدهای مثبت در آنها ) فرزندان( تأثیر
دارد بطوری که سبک والدگری مقتدر و توانا پیامد های مثبتی را در نوجوانان بالا می برد بخصوص نوجوانانی که به عنوان تیزهوش
.) تشخیص داده شده اند )راداسیل، آدلسون،کالاهان و کِیزر ۵۲۳۵۵
۲۳۳۴ (، پیشنهاد کردند که بچه های تیزهوش گرایش دارند تا روابط عموما ( آبلمن ) ۵۹۹۵ (، کرنل و گروس برگ ) ۵۹۳۱ ( و دووایری ۲
مثبتی با والدینی داشته باشند که سبک های والدگری مقتدر و موثقی را به آنها نشان میدهند.)راداسیل و همکاران، ۲۳۵۵ (. حتی
تحقیقات نشان داده اند که والدینِ دانش آموزان تیزهوش گرایش دارند تا نسبت به والدینِ نوجوانان عادی، بیشتر مقتدر و توانا و کمتر
قدرت طلب و سخت گیر باشند )آبلمن، ۵۹۹۵ ، کرنل و گروس برگ ۵۹۳۱ ، دوایری ۲۳۳۴ (. افراد تیزهوش برای گذار از کودکی به
بزرگسالی مانند بیشتر نوجوانان باید با مسائل و بحران های خاصی مقابله کنند اما نوجوانان تیزهوش علاوه بر این مسائل با چالش های
سازگاری دیگری رو به رو هستند. نوجوانان تیزهوش نه تنها در تحول هوشی بلکه در تحول هیجانی و اجتماعی نیز با دیگر نوجوانان
متفاوت هستند. هدایت توانمندی های فردی،اختلاط واقعیت و انتظارات،خطر پذیری و رقابت با انتظارات دیگران از جمله این
چالش ها هستند. به عنوان برخی از رایج ترین ویژگیهای هیجانی و اجتماعی نوجوانان تیزهوش می توان شدت واکنش های هیجانی،
حساسیت بالا، احساسات متفاوت و کمال گرایی را نام برد. در صورت ناآگاهی والدین، مدرسه و جامعه از ویژگی های تیزهوشان،
پرورش استعدادها و توان مندی های نوجوانان تیزهوش با دشواری رو به رو خواهد شد و این نوجوانان در برابر تنش ها و فشارهای
.) فردی و اجتماعی آسیب پذیری بیشتری نشان خواهند داد). موضوع قابل بررسی این است که هوش می تواند تاثیری بر مسئولیت پذیری و ارزش های نوجوانان داشته باشد یا نه.
کودکان و نوجوانان با استعداد و تیزهوش، نقش بیشتری در خلاقیت و پیشرفت جامعه می توانند داشته باشند و در کنار عوامل وراثتی
که کودکان را برای تیزهوشی مستعد می کند، عوامل محیطی و خانوادگی هم در شکوفایی توانایی های ذهنی و استعدادهای آنها از
اهمیت برخوردارند. لذا انتقال مسئولیت پذیری و ارزش ها از خانواده و محیط آن در این نوجوانان تیزهوش هم مهم است و از طریق
این پژوهش می توان فهمید که کدام گروه از نوجوانان، تیزهوشان یا افراد عادی، بیشتر از خانواده خود در این امور اثر می گیرند و
اینکه آیا می توان نتیجه گرفت که مسئولیت پذیری در نوجوانان ارتباط خاصی با ارزشهایی دارد که از والدین دریافت می کنند یا نه؟
و اینکه آیا این موضوع در نوجوانان تیزهوش و عادی به یک میزان است؟ آنها هم از نظر تأثیر گرفتن از ارزش های والدین شبیه
نوجوانان با هوش نرمال هستند یا تفاوت دارند؟
بنابراین مسئله اصلی مطالعه حاضر این است که:
آیا بین فرایند و محتوای خانواده با سلسله مراتب ارزش ها و مسئولیت پذیری در دختران نوجوان عادی ۵ و تیزهوش ۲ رابطه وجود
دارد؟ و در صورت وجود این رابطه، آیا بین دختران نوجوان تیزهوش و عادی تفاوتی در این رابطه ملاحظه می شود؟

 

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه شهید بهشتی
  • رشته تحصیلی روانشناسی تربیتی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی زهره حلواچی روانشناس، زهره حلواچی مشاور، زهره حلواچی روان درمانگر، زهره حلواچی متخصص اعصاب و روان، زهره حلواچی روانپزشک
تخصص ها
  • روان‌شناسی تربیتی
تصویر
زهره حلواچی
روانشناس بالینی و فردی
(7)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر