زینب زراعت جو هستم، فارغ التحصیل روانشناسی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال ۱۳۹۳، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “تعیین رابطه ی بین کارکردهای اجرایی با انواع توانش های خواندن در بین کودکان عادی و دارای اختلال یادگیری در شهر تبریز سال تحصیلی ۹۲-۹۳” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه شهید مدنی آذربایجان

دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی

پایان نامه کارشناسی ارشد در  رشته روانشناسی

عنوان:

تعیین رابطه ی بین کارکردهای اجرایی با انواع توانش های خواندن در بین کودکان عادی و دارای اختلال یادگیری در شهر تبریز سال تحصیلی ۹۲-۹۳

استاد راهنما:

جواد مصرآبادی

استاد مشاور:

پیمان یار محمد زاده

پدیدآور:

زینب زراعت جو

۱۳۹۳

فهرست مطالب

عنوان

مقدمه

بیان مسئله

ضرورت و اهمیت

اهداف پژوهش

اهداف جزئی

فرضیه ها و سوال ها

تعریف های مفهومی و عملیاتی

تعریف های مفهومی

تعریف های عملیاتی

فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش

مقدمه

بخش اول (پیشینه نظری)

الف: کارکردهای اجرایی

مقدمه

تعریف کار کردهای اجرایی

مبانی نورولوژیکی کارکردهای اجرایی

کارکردهای اجرایی و کرنکس پیشانی

تحول کار کردهای اجرایی

سنجش کارکردهای اجرایی

مؤلفه های این پژوهش

برنامه ریزی سازماندهی

حل مسئله

حافظه کاری

بازداری رفتار

انعطاف پذیری شناختی

مدل کارکردهای اجرایی

مدل نرمن و شالیس

مدل استاس و بنسون

مدل براون

مدل سه لایه سارا وارد

الگوی سه مؤلفهای میاکه و همکاران

مدل CEO مغزی با رهبر ارکستر (مک کلوسکی)

مؤلفه های تکمیلی کاردهای اجرایی

ب : خواندن

نگاهی به تاریخچه آموزش خواندن در جهان

روش های مختلف تدریس خواندن و نوشتن در ایران

پیش نیاز های خواندن

بازشناسی حروف

جهت یابی

وقوف بر کلمه

آگاهی واج شناختی

پیش نیاز های شناختی خواندن

انواع خواندن و مهارت های مربوط به آن

دانش ساختاری متن

دانش پیشین

دانش وازگانی

درک مطلب (خواندن)

انواع درک مطلب

سطوح مختلف خواندن

هدف های آموزش خواندن در دبستان

مراحل خواندن

اشکالات خواندن در دوره ابتدایی

ج: اختلالات یادگیری

نا توانایی های یادگیری

نظریه ی غلبه ی طرفی مغز

نظریه شناخت گرایان

نظریه ی روان کاروان

نظریه کوتاهی دامنه توجه

نظریه ی فرابری آگاهی ها

نظریه تأخیر در رشد

نظر به ضایعات خفیف مغز

نظریه چند عاملی

تعریف اختلالات ویژه در یادگیری

ویژگی های توأم با ناتوانی های یادگیری

عوامل دخیل در ناتوانی های یادگیری

ناهمخوانی هوشبهر – پیشرفت تحصیلی

بد کاری سیستم عصبی مرکزی

اختلالات پردازش روانشناختی

زبان های محیطی، عقب ماندگی ذهنی با آشفتگی هیجانی

علل ناتوانی های یادگیری

عوامل زیست شناختی و عضوی

عوامل ژنتیکی

عوامل محیطی

بخش دوم

پیشینه ی تجربی

الف: تحقیقات انجام شده در خارج از کشور

ب: تحقیقات انجام شده در داخل کشور

جمع بندی

فصل سوم: روش پژوهش

جامعه آماری

حجم نمونه و روش نمونه گیری

ابزارهای پژوهش

روش تجزیه تحلیل اطلاعات

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها

مقدمه

بررسی پیش فرض های کلی

آماره های توصیفی

بررسی سؤال های پژوهش

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

مقدمه

بحث و نتیجه گیری

محدودیت های پژوهش

پیشنهاد های کاربردی و پژوهشی

پیشنهادات کاربردی

پیشنهادات پژوهشی

منابع فارسی

منبع لاتین

چکیده انگلیسی

چکیده فارسی:

هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین رابطه بین کارکردهای اجرایی با انواع توان های خواندن در بین کودکان عادی و دارای اختلال یادگیری در شهر تبریز بود. نمونه این پژوهش ۶۰ نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی پایه های دوم تا پنجم دارای مشکلات یادگیری سال تحصیلی ۹۲-۹۳ در پنج تاحیه شهر تبریز، و ۶۰ نفر از دانش آموز عادی همتا با دانش آموزان دارای اختلال یادگیری بر اساس سن، جنسیت، و پایه تحصیلی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند برای گروه اول، نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای برای گروه دوم، انتخاب شد. به منظور جمع آوری اطلاعات از ابزار های برج لندن، مرتب کردن کارتهای ویسکانسین، آزمون رنگبازی استروپ و آزمون نارساخوانی نما استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری: همبستگی پیرسون، t مستقل، تحلیل واریانس چند متغیره، تجربه تابع تشخیص، و رگرسیون چند گانه استفاده شد. نتایج همبستگی نشان داد بین مؤلفه های خواندن و برنامه ریزی و سازماندهی، انعطاف پذیری شناختی و حافظه کاری رابطه معناداری وجود دارد. نتایج مربوط به آزمون تفاوت دو همبستگی نشان داد که روابط بین مؤلفه های ثوانش های خواندن و کارکردهای اجرایی در بین دو گروه کودکان دارای اختلال یادگیری و عادی تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج MANOVA نشان داد که که به طور کلی بین کودکان عادی و دارای اختلال یادگیری از لحاظ کارکردهای اجرایی و توانش های خواندن تفاوت معناداری وجود دارد به طوری که کودکان عادی در بازداری پاسخ برنامه ریزی و سازماندهی، حافظه کاری و توجه و انعطاف پذیری شناختی و مؤلفه های خواندن کلمات، درک کلمات و زنجیره کلمات دارای میانگین بالاتری بودند. نتایج مربوط به تجزیه تابع تشخیص یک تابع به دست داد که می توانست ۳۷ درصد واریانس متغیرهای ملاک را تبیین کند. نتایج مربوط به ضرایب کانونیک استاندارد شده نشان داد که برنامه ر پزی و سازماندهی دارای بیشترین سهم (۳۸/ .) و حافظه کاری و توجه دارای کم ترین سهم ( ۲۰/ ۰) در پیش بینی کودکان دارای اختلال و عادی هستند. در نهایت نتایج مربوط به طبقه بندی متغیر ملاک توسط تابع تشخیص نشان داد که ۷۵ درصد موارد به درستی طبقه بندی شده اند و در آخر نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که می توان تمرات عملکرد خواندن را از طریق تمرات حافظه کاری و توجه، و انعطاف پذیری شناختی به صورت خطی پیش بینی کرد که حافظه کاری و توجه دارای بیشترین سهم در پیش بینی عملکرد خوانتقدان و مؤلفه انعطاف پذیری شناختی دارای کم ترین سهم می باشد.

کلید واژه ها: کارکردهای اجرایی، توانش های خواندن، اختلال یادگیری، آزمون ویسکانسین، آزمون استروپ

مقدمه

زندگی هر موجود زنده به ویژه انسان به عمل یادگیری بستگی دارد زیرا برای هر لحظه از زندگی رفتار خاصی لازم است که بدون آن پیشرفت و ادامه حیات ممکن نخواهد بود و بی تردید هر عاملی که روی یادگیری اثر مثبت یا منفی داشته باشد بر کل سیستم فرد تأثیر خواهد گذاشت. اگرچه هر کدام از مقاطع زندگی از حیث آموزش و یادگیری قابل مطالعه و بررسی اند اما مشکلات یادگیری کودکان مربوط به دوره ای است که یاد گیری به طور رسمی و در یک نهاد رسمی مانند مدرسه شروع می شود چون متأسفانه در این سال هاست که تعدادی از کودکان با انواع مشکلات یادگیری روبه رو می شوند.کودکان با ورود به مدرسه که نقطه عطفی در رشد آنان محسوب می شود، مهارت های تازه ای از قبیل خواندن و نوشتن را فرا می گیرند و عادت های تازه ای در محیط خود ایجاد می کنند. از سوی دیگر رفتارها و عادت های نامناسب با محیط تازه را تغییر داده و به صورت مطلوب در می آورند اما مشکلات یادگیری واقعیت های غیر قابل انکاری هستند که در تمام جوامع و فرهنگ ها به چشم می خورند. چه بسیارند دانش آموزانی که از نظر هوشی تقریبا در سطح طبیعی هستند و همانند سایر کودکان رفتار می کنند، مانند سایر همسالان خود صحبت کرده و بازی می کنند. لیکن وقتی پای خواندن و نوشتن و املاء و ریاضیات به میان می آید نقایص آشکاری از خود نشان می دهند و عمدتا از نظر درسی در یک با چند زمینه با مشکل جدی رو به رو بوده و بدون بهره گیری از آموزش های ویژه قادر به ادامه تحصیل نیستند.لذا یکی از مواردی که روی فرایند یادگیری اثر می گذارد و به تبع آن استعدادها، علایق، نگرش ها، آموزش، کارایی، و به طور کلی شخصیت فرد تحت تأثیر آن قرار می گیرد، اختلالات یادگیری است. بر اساس تعریف چهارمین راهنمایی تشخیصی – آماری اختلالات روانی (IV – TR – DSM) ، اختلالات یادگیری زمانی تشخیص داده می شوند که پیشرفت در آزمون های استاندارد شده برای خواندن، ریاضیات و بیان نوشتاری به طور قابل ملاحظه ای زیر حل مورد انتظار برحسب سن، تحصیلات و سطح هوشی می باشد (فلچر، موریس و لئون، ۲۰۰۳). این اصطلاح شامل کسانی که مشکلات یادگیری آنها معلول عواملی مانند نقص بینایی، نقص شنوایی، نقایص حرکتی، عقب ماندگی ذهنی، پریشانی عاطفی نابهنجاری های محیطی، فرهنگی و یا اقتصادی است، نمی گردد (ارفعی، دشتبان زاده، و تمنایی فر، ۱۳۹۱).یکی از اساسی ترین مسائلی که کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری با آن مواجهند، ناتوانی های مربوط به خواندن است زیرا کودکی که نمی تواند بخواند شانس بسیار کمی جهت موفقیت در مدرسه دارد. بر این اساس فرآیند خواندن در آغاز مدرسه از اهمیت و حساسیت فوق العاده ای برخوردار است. تأخیر در رشد سیستم عصبی مرکزی و با آسیب مغزی به عنوان علت عدم توانایی در خواندن ذکر می شود، صدمه به مراکزی از مغز که کنترل تکلم، شنوایی و بینایی را بر عهده دارند نیز می تواند نارساخوانی را به وجود آورد و اثر من، لواندووسکی ، ۱۹۹۳، به نقل از شریفی، زارع، و حیدری، ۱۳۹۲).متخصصان تعلیم و تربیت گزارش کرده اند که کودکان دارای مشکلات خواندن در تکالیف شناختی بدترین عملکرد را دارند (احمدی و اسدی،۱۳۷۶). این نقایص شناختی در حوزه های مختلفی مانند حافظه فعال، حل مسئله، توجه انتخابی، قضاوت، نگهداری توجه، به طور کلی کار کردهای اجرایی مطرح می شود، لذا یکی از ویژگی های مهم عصب روان شناختی کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری به ویژه اختلال خواندن، نقص در کارکردهای اجرایی است. کارکردهای اجرایی به عنوان یک سازه غصب شناختی مهم عموما به آن دسته از فرایندهای عالی روان شناسی اطلاق می گردد که در کنترل و تنظیم شناخت، تفکر، رفتار هدفمند و آینده نگری نقش دارند (مولایی، ۱۳۹۱)از این رو یکی از مسائلی که اخیرا توجه پژوهشگران حوزهی ناتوانی های ویژه در کودکان را به خود جلب کرده، نقص این کودکان در کارکردهای اجرایی می باشد. و به نظر می رسد بهبود و حالت طبیعی این کار کردها نقش کلیدی در گسترش توانایی های تحصیلی و اجتماعی و همچنین در آمادگی آن ها برای ورود به مدرسه بازی می کند. بنابراین با توجه به مطالب فوق پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی بین کارکردهای اجرایی با انواع توانش های خواندن در بین کودکان عادی و دارای اختلال یادگیری می پردازد.

بیان مسئله

کودکان مبتلا به اختلال یادگیری در یک یا چند مورد از توانایی های تحصیلی مانند خواندن، نوشتن و ریاضیات، مشکلات جدی دارند. متأسفانه این کودکان با این که بهره هوشی مناسبی دارند ولی دارای عزت نفس پایین و محبوبیت کمتری می باشند زیرا شکست های مدرسه اغلب اثرات منفی بر کودکان می گذارد و باعث کم شدن اعتماد به نفس و کاهش انگیزهی آنان می گردد. بررسی پیرامون مسائل و مشکلات این گونه از دانش آموزان اخیرا به طور چشمگیری افزایش پیدا کرده و توجه متخصصان و دست اند کار ان مسائل آموزشی را بیش از پیش به خود جلب کرده است. این دانش آموزان را در مقوله خاصی تحت عنوان ” دانش آموزان دارای ناتوانی های ویژه دسته بندی کرده اند. نتایج مطالعات بیانگر آن است که بین ۵/۲ تا ۳۰ درصد کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری هستند (اکبرزاده، ۱۳۹۰).دانش آموزان دارای اختلال یادگیری که به طور مداوم و مکرر شکست تحصیلی را تجربه می کنند نسبت به مشکلات رفتاری و اجتماعی هیجانی آسیب پذیرترند، انتظار می رود این دانش آموزان پس از تجربه شکست و احساس ناشایستگی در چند سال متوالی تحصیل علائمی از پریشانی و بیگانگی از دنیای مدرسه و بزرگسالی بروز دهند (آرچر ۲۰۰۳ به نقل از ارفعی و همکاران، ۱۳۹۱).اختلالات یادگیری ابتدا در دهه ۱۹۶۰ به عنوان جدیدترین حوزه فرعی در مبحث کودکان استثنایی و نیازمند کمک های ویژه وارد شده است. با وجود این می توان آن را بزرگترین حوزه در بین این گروه از کودکان نیز به حساب آورد.اصطلاح اختلال یادگیری شامل اختلال خواندن، اختلال املاء و یبان نوشتاری و اختلال ریاضی و محاسبه کردن می باشد که از این بین ناتوانی در خواندن از مهم ترین دلایل عدم موفقیت دانش آموزان در مدرسه است (داراب، ۱۳۸۷). کودکان مبتلا به اختلال خواندن کودکائی هستند که علی رغم هوش طبیعی قادر به خواندن نیستند، این گروه از کودکان ممکن است واژه های بسیاری را بدانند و به راحتی آن ها را در مکالمه بکار گیرند اما قادر به شناسایی نشانه های نوشتی با چایی نیستند و نیز برخی دیگر از این کودکان حتی می توانند واژه ها را بخوانند اما مفهوم آنها را نمی فهمند (نادری و سیف نراقی، ۱۳۹۰).حل موفقیت آمیز این مسئله در سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی آنان، عامل مهمی به شمار می رود و این توانایی با مهارتهای خود نظم بخشی و موفقیت در تکلیف ارتباط دارد و می تواند از مشکلات اجتماعی و یادگیری آتی جلو گیری کتاد (ارفعی و همکاران، ۱۳۹۱).محققان گزارش کرده اند در حدود ۸۰ درصد از دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری مشکل خواندن دارند (والاس ، ۲۰۰۵ به نقل از شریفی، و همکاران ۱۳۹۲) سوانسون، هریس و گراهام (۲۰۰۳)، بالاترین میزان شیوع اختلال خواندن را حدود ۱۲ درصد در دانش آموزان دوم و پایین ترین میزان شیوع را در دانش آموزان پایه پنجم حدود ۳ درصد گزارش نموده اند. همچنین در ایران رحیمیان و صادفی (۱۳۸۵) اختلال خواندن را در پایه دوم، سوم، چهارم و پنجم ابتدایی به ترتیب ۸ /۱۰  درصد، ۹ / ۵ درصد، ۲ / ۸ درصد و ۹/۶ درصد در پسران و ۹ / ۵ درصد، ۴ / ۴ درصد، ۵ /۳ درصد و ۸/۲ درصد در در دختران ذکر کردند. (شریفی، و همکاران، ۱۳۹۲).به نظر می رسد برطبق پژوهش های انجام شده، تفاوت های زیادی در عملکردهای شناختی بین افراد سالم و افراد مبتلا به ناتوانی در خواندن وجود دارد زیرا حجم قابل توجهی از تحقیقات این اختلال را به نفس در پردازش های شناختی، حافظه فعال، اختلال در تلفظ کلمات، اختلال در ذخیره سازی انتخابی، برنامه ریزی، مدیریت زمان و به طور کلی کار کردهای اجرایی نسبت داده اند (واترمن، لواندووسکی، ۱۹۹۳، به نقل از شریفی، و همکاران، ۱۳۹۲).کارکردهای اجرایی، کارکردهایی تقطابق پذیر و هدف دار هستند که فرد را قادر می سازد به طور خودکار فکر کنند و نسبت به محیط واکنش نشان دهد و اصطلاحی جدید و کلی در علوم اعصاب است که برای توصیف مجموعه ای از پردازش های ذهنی استفاده می شود و فرد را توانا می سازد تا به طور هشیار تفکرش را کنترل نماید. در اصل آنچه به مدیریت توانایی های سطح بالای شناختی منجر می شود، کارکردهای اجرایی نامیده می شود (میاکه و همکاران، ۲۰۰۰، به نقل از مولایی، ۱۳۹۱).بر این اساس پژوهش حاضر به دنبال بررسی این مسئله است که آیا در افراد مبتلا به انواع اختلال یادگیری نقصی در کارکردهای اجرایی مشاهده می شود و اگر نقصی وجود داشته باشد در هر کدام از انواع توانش های خواندن این کودکان، به چه صورتی است و در کدام یک از از زیر مولفه های کارکردهای اجرایی این نقص مشخص می شود و با توجه به همینشی بین این توانش ها آیا می توان با نتایج بدست آمده از این پژوهش در خصوص تفاوت زیر مؤلفه های کارکردهای اجرایی در دو گروه برای تشخیص افتراقی استفاده کرد؟

ضرورت و اهمیت

یادگیری، طیف وسیعی از زندگی کودکان را در بر می گیرد و موفقیت تحصیلی کودکان در دوره ابتدایی و سال های اولیه، در رشد عاطفی و پیشرفت تحصیلی در دوره های تحصیلی آینده مؤثر است لیکن با توجه به اهمیت و سیطره باد گیری، خواندن، نوشتن و حساب کردن از بنیادی ترین نیازهای امروز بشر و به عنوان پایه ای برای یادگیری های دیگر در هر جامعه محسوب می شود.یکی از مسائل مبتلا به آموزش و پرورش این است که دانش آموزانی را می بینیم که در امر پادگیری دارای مشکلاتی می باشد و قادر نیستند به طور طبیعی به یادگیری بپردازند. به همین جهت همواره از افراد همسال خود در این زمینه عقب تر هستند. این موضوع در حالی است که بسیاری از افراد مبتلا به مشکلات یادگیری از نظر هوشی و نیز سایر توانایی های ذهنی در سطح مناسبی می باشند (کرمی نوری و مرادی، ۱۳۸۹).از طرفی کودکانی که دچار نارسایی های یادگیری انال، اغلب با کودکان عقب ماندهی ذهنی اشتباه گرفته می شوند و گاه به کلی از جریان یادگیری و تحصیل کنار می مانند و با این وضعیت منجر به مشکلات سازشی و تطابقی و یا شکست های پی در پی و بیزاری و تنفر از درس و مدرسه و گرایش به رفتارهای ضد اجتماعی می شود. بنابرین می توان گفت که اختلالات یادگیری یکی از معضلات مهم و تعیین کنندهی سرنوشت تحصیلی دانش آموزان به شمار می آید (سیدمن، بیدرمن ، به نقل از رحیمیان بوگر، ۱۳۹۱). لذا شناسایی و رفع مشکلات آنان امری است که ضرورت دارد و باید مورد توجه مسئولان تعلیم و تربیت قرار گیرد. زیرا در صورت ارزیابی سطحی و نامناسب، ممکن است ناتوانی یادگیری بر عملکرد فرد تاثیر نامطلوبی گذاشته و باعث ایجاد نقایص عملکردی در بسیاری از حیطه های زندگی شود. از متداول ترین نارسایی های یادگیری در بین کودکان سنین دبستان ناتوانی در خواندن می باشد و از آنجایی که توانایی و مهارت کودکان در خواندن، که در آغاز مدرسه از اهمیت و حساسیت فوق العاده ای برخوردار است، تأثیر قابل ملاحظه ای در سازش یافتگی اجتماعی، فردی و بهداشت روانی آنها دارد لذا در بحث از نارسایی های یادگیری لازم است توجه خاصی به مسئله خواندن و توانایی های خواندن در کودکان دبستانی مبذول گردد.با توجه به مطالب فوق به نظر می رسد عدم شناسایی عوامل پیش بینی کننده اختلالات یادگیری و مداخلهی زود هنگام در این عوامل موجب خواهد شد که دانش آموزان بیشتری از گردونه ی آموزش عمومی حذف شوند و رشد فرهنگی و اجتماعی کشور را با مانع مواجه سازد. برای کاهش این روند، شناسایی عوامل موثر و مداخلهی زود هنگام در درجه اول اهمیت قرار دارد. این گونه می توان اظهار داشت که شناخت این کودکان و یافتن علل نارسایی آنها به معلمان و اولیاء کمک می کند تا نسبت به رفع مشکلات یادگیری اقدام و از افت تحصیلی که خود از آفت های بزرگ آموزشی است جلوگیری شود و می تواند راه گشای برنامه ریزی درسی آتی برای کودکان باشد.همچنین خلا، های پژوهشی در این زمینه، و استفاده از نتایج پژوهش در زمینهی آسیب شناسی مبتلایان به ناتوانی یادگیری از ضرورت های مهم این مطالعه می باشد.و می توان افزود که از لحاظ روش شناختی نیز این پژوهش برای بار نخست اقدام به گروه بندی این دانش آموزان بر اساس انواع توانش های خواندان و کارکردهای اجرایی دخیل در هریک از انواع می کند که در این گروه بندی چند متغیره، احتمالا شاهد تفاوت هایی در انواع کارکردهای مؤثر در انواع توانش های خواندن خواهیم شد که در پژوهش های قبلی شاهد آن نبوده ایم.

اهداف پژوهش

هدف کلی: تعیین رابطه بین کارکردهای اجرایی با انواع توانش های خواندن در بین کودکان عادی و دارای اختلال یادگیری.

۱-تعیین رابطه ی بین کارکردهای اجرایی و توانش های خواندن

۲) تعیین تفاوت نسبت بین عملکرد کارکردهای اجرایی در کودکان عادی و دارای اختلال یادگیری

۳)تعیین تفاوت رابطه ی بین کارکردهای اجرایی در کودکان عادی و کودکان دارای اختلال یادگیری

تعیین تفاوت رابطهی بین توانش های خواندن در کودکان عادی و کودکان دارای اختلال یادگیری۔

۵- تمیز کودکان عادی و کودکان دارای اختلال یادگیری بر اساس کارکردهای اجرایی

۶-پیش بینی عملکرد خواندن بر اساس کارکردهای اجرایی

فرضیه ها و سوال ها

۱-بین توانش های خواندن و کارکردهای اجرایی در بین کودکان عادی و کودکان دارای اختلال یادگیری رابطه مثبت وجود دارد.

۲) روابط بین توانش های خواندن و کار کردهای اجرایی در بین دو گروه کودکان دارای اختلال یادگیری و عادی متفاوت است.

۳) آیا بین کودکان عادی و دارای اختلال یادگیری از لحاظ نوع رابطه بین کارکردهای اجرایی تفاوت وجود دارد؟

۴) آیا بین کودکان عادی و دارای اختلال یادگیری از لحاظ توانش های خواندن تفاوت وجود دارد؟

۵-بر اساس کلام کارکرد اجرایی می توان کودکان عادی و دارای اختلال یادگیری را از هم تمییز داد؟

۶-بر اساس چه نوع کارکرد اجرایی می توان عملکرد خوانان را پیش بینی کرد؟

تعریف های مفهومی و عملیاتی

تعریف های مفهومی

کارکردهای اجرایی

کارکردهای اجرایی ظرفیت های هدایتگری هستند که مسئول درگیر شدن فرد در ادراکها، هیجانهاء افکار و اعمال هدفمند، سازمان یافته، راهبردی و خودنظم جو هستند و شامل عناصر و مؤلفه هایی از قبیل برنامه ریزی و هدفمندی، سازماندهی رفتار در طول زمان، بارداری، توجه، و سیستم های حافظه ای که هدایتگر آنها هستند، حافظه کاری، فرایند های خودنظم جویی، خود کنترلی و خود نظارتی می باشند. (مک کلوز کی،واند یوینر، پرکینس ، ۲۰۰۸، ص ۱۳).

ثوانش های خواندن

خواندن ترجمه مستقیم نمادهای نوشتاری فکر یا گفتار است. خواندن در بر گیرندهی مجموعهی پیچیده ای از مهارت است که بازشناسی لغات نوشته شده، تعیین معنی لغات و عبارات و هماهنگ ساختن ابن معنا با موضوع کلی متن را شمال می شود. این کار مستلزم فرایندهایی است که در سطوح مختلف باز نمایی از قبیل حروف، کلمات، عبارات، جملات و واحدهای بزرگتر متن عمل می کنند. ( حاجلو رضایی، ۱۳۹۰، ص ۲۶).

اختلالات یادگیری

مشخصه اختلالات یادگیری در کودک یا نوجوان عدم پیشرفت تحصیلی در زمینه خواندن، بیان نوشتاری یا ریاضیات در مقایسه با توانایی هوش کلی کودک است. متن بازنگری شده DSM- IV  اختلالات یادگیری را در ۴ طبقه تشخیصی گنجانده است: اختلال خواندن ، اختلال ریاضیات ، اختلال بیان نوشتاری ، و اختلال یادگیری نامشخص (NOS) (سادوک و سادوک ، ۲۰۰۷، ص ۲۷).

تعریف های عملیاتی

کار کردهای اجرایی: در این پژوهش منظور از کارکردهای اجرایی عبارت است از سازه نظری که توسط آزمون های برج لندن ، مرتب کردن کارت های ویسکانسین، آزمون رنگ – واژه ی استروپ، و آزمون فراخنای ارقام وکسلر اندازه گیری می شود.

ثوانش های خواندن: در این پژوهش منظور از توانش های خواندن عبارت است از سازه نظری که توسط آزمون خواندن و نارساخوانی شما، کرمی نوری و همکاران ( خرده آزمون های درک متن، درک کلمات، زنجبرای کلمات و خواندن کلمات اندازه گیری می شود.

اختلالات یاد گیری: در این پژوهش منظور از اختلالات یادگیری، اطلاعاتی است که با مراجعه به پرونده دانش آموزانی که برای پژوهش به صورت هدفمند انتخاب شده بودند و به مراکز اختلال یادگیری معرفی شده بودند، بدست آمد.