منو
X

تصویر
سعیده سبزیان
روانشناس بالینی و فردی
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
80%

دقت

0%

مفید بودن

100%

دانش و مهارت

0%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

سعیده سبزیان هستم، فارغ التحصیل روانشناسی عمومی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان در سال ۱۳۹۲، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “بررسی اثر بخشی آموزش بازی مشترک مادر-کودک بر شدت علائم اختلالات رفتاری و اختلال دلبستگی دانش آموزان پسر مبتلا به بی اعتنایی مقابله ای شهر اصفهان” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

داشگاه اصفهان

دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی

گروه روان شناسی

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روان شناسی عمومی

موضوع:

بررسی اثر بخشی آموزش بازی مشترک مادر- کودک بر شدت علائم اختلالات رفتاری و اختلال دلبستگی دانش آموزان پسر مبتلا به بی اعتنایی مقابله ای شهر اصفهان

استاد راهنما:

دکتر مهرداد کلانتری

استاد مشاور:

دکتر حسین علی مهرابی

پژوهشگر:

سعیده سبزیان

مرداد ماه ۱۳۹۲

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت مساله

اهداف پژوهش

هدف اصلی

اهداف فرعی

فرضیه های پژوهش

فرضیه اصلی

فرضیه های فرعی

تعریف اصطلاحات

فصل دوم: پیشینه پژوهش

مقدمه

پیشینه نظری

اختلال بی اعتنایی مقابله ای

تعریف

تاریخچه

ویژگی های بالینی

مسیرهای رشدی؛ تبدیل بی اعتنایی مقابله ای به اختلال سلوک

همه گیر شناسی

اختلالات همراه با اختلال بی اعتنایی مقابله ای

تشخیص افتراقی

درمان بی اعتنایی مقابله ای

دلبستگی

تعریف

مراحل رشد دلبستگی

اثرات جدایی و رهایی

اختلال دلبستگی در کودکان مبتلا به بی اعتنایی مقابله ای

هدف درمان اختلال دلبستگی

بازی و انواع بازی درمانی در درمان بی اعتنایی مقابله ای

هدف درمان اختلال دلبستگی

بازی و انواع بازی درمانی در درمان بی اعتنایی مقابله ای

نظریه های بازی

بازی و انواع آن

نقش بازی در رشد و تحول کودک

بازی و اثر درمانی

بازی درمانی

بازی درمانی گروهی و خانوادگی

تعامل مادر کودک در بازی

پیشینه پژوهش: مروری بر مطالعات انجام شده

مطالعات انجام شده در خارج از کشور

مطالعات انجام شده در داخل کشور

جمع بندی پیشینه

فصل سوم: روش پژوهش

مقدمه

طرح پژوهش

جامعه آماری

نمونه آماری و روش نمونه گیری

متغیرهای پژوهش

ابزار پژوهش

پرسشنامه علائم مرضی کودکان (۴-CSI )

پرسشنامه اختلال دلبستگی کودکان راندولف (RADQ

پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی

آزمون هوش ریون رنگی

شیوه اجرای پژوهش

تجزیه و تحلیل داده ها

فصل چهارم: یافته های پژوهش

مقدمه یافته های توصیفی

ارزیابی پیش فرضیه های آماری

ارزیابی فرضیه های پژوهش _

عنوان

فصل پنجم: بحث در یافته ها

مقدمه

اثربخشی آموزش بازی مشترک مادر کودک بر کاهش علائم بی اعتنایی مقابله ای

تعیین اثربخشی آموزش بازی مشترک مادر – کودک بر کاهش علائم سایر مشکلات رفتاری

تعیین اثربخشی آموزش بازی مشترک مادر – کودک بر کاهش علائم اختلال دلبستگی

محدودیت های پژوهش

پیشنهادهای تحقیق

پیشنهادات کاربردی

پیشنهادات پژوهشی

منابع و مأخذ

پیوست (۱)

پیوست (۲)

پیوست (۳)

چکیده:

هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش بازی مشترک مادر کودک بر شدت علائم اختلالات رفتاری و اختلال دلبستگی دانش آموزان پسر مبتلا به بی اعتنایی مقابله ای شهر اصفهان بود. بر این اساس، در قالب یک مطالعه نیمه تجربی همراه با گروه کنترل و با ارزیابی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تعداد ۳۲ دانش آموز پسر دارای نمره بالا در دسته مقیاس های اختلالات رفتار ایذایی ۴-CSI از مدارس ابتدایی شهر اصفهان به شیوه در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند (۱۶= n1 = n2 ). آزمودنی های گروه آزمایش یک دوره هشت جلسه ای به صورت هفتگی با مشارکت مادران و بازی با کودک دریافت کردند، در حالی که آزمودنی های گروه کنترل چنین مداخلهای دریافت نکردند و در لیست انتظار قرار گرفتند. آزمودنی های دو گروه با استفاده از فرم والد چک لیست مرضی کودکان (۴-CSI) و پرسشنامه اختلال دلبستگی راندولف مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که ارائه مداخله بازی مشترک مادر کودک باعث کاهش شدت علائم بی اعتنایی مقابله ای، سلوک، ترس مرضی، افسردگی، اضطراب منتشر و اختلال دلبستگی در مراحل پس آزمون و پیگیری می شود ( ۰۵ / ۰>p). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت ارائه مداخله مبنی بر آموزش بازی مشترک مادر کودک در کاهش شدت علائم اختلالات رفتاری و اختلال دلبستگی در دانش آموزان پسر مبتلا به بی اعتنایی مقابلهای مؤثر بوده است و با استفاده از این روش مداخله ای می توان در جهت بهبود رابطه مادر و کودک دارای مشکلات رفتاری و بهبود علائم مشکلات رفتاری این کودکان استفاده کرد .

واژگان کلیدی: آموزش بازی مشترک مادر – کودک، مشکلات رفتاری، اختلال دلبستگی، بی اعتنایی مقابله ای.

فصل اول

مقدمه

از جمله مسائل شایع در دوران کودکی و اوایل نوجوانی لجبازی کودک، غرولند کردن و جر و بحث کودک با بزرگسالان می باشد که در دوره هایی از فرآیند رشد این گونه رفتارها نرمال بوده و اقتضای فرآیند رشد کودک می باشد. اگر این لجبازی و نه گفتن کودک بعد از ۳ یا ۴ سالگی تداوم پیدا کند، تشدید یابد و با فحاشی با انجام ندادن وظایف مرتبط با سن، از کوره در رفتن، لجبازی و جدل کلامی با بزرگسالان همراه شود تحت عنوان اختلال بی اعتنایی مقابله ای از آن یاد می شود. متن تجدید نظر شده چهارمین راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی DSM – IVTR اختلال بی اعتنایی مقابله ای را از کوره در رفتن های کودک، امتناع فعالانه از رعایت مقررات و رفتارهای ایذایی در مقایسه با سایر کودکان تعریف می کند این اختلال شامل الگوی پایدار از رفتارهای منفی گرایانه، خصومت آمیز و گستاخانه بدون وجود نقض جدی هنجارهای اجتماعی یا حقوق دیگران می باشد (سادوک و سادوک، ۱۳۸۷).از جمله دیگر حالت های همراه با اختلال بی اعتنایی مقابله ای، مشکلات کودک در دلبستگی می باشد. مطالعات تجربی در زمینه دلبستگی ایمن نشان داده اند که برخی از رفتارهای متفاوت کودکان دلبسته ایمن با کودکان دلبسته ناایمن حاکی از نشانه های اولیه آشفتگی اختلالات رفتاری می باشند. به علاوه محققانی که شرایط دلبستگی کودک را با مشکلات رفتاری سال های قبل از مدرسه مرتبط می دانند. یافته های متناقضی به دست داده اند. مثلا این مطالعات بیان کرده اند که، الگوی دلبستگی مضطرب- اجتنابی احتمالا با مشکلات بی اعتنایی مقابله ای در سال های قبل از مدرسه ارتباط دارد در عوض، روابط دلبسته از لحاظ آماری با _جنسیت، جنبه های زیستی یا مزاجی کودک، متغیرهای بوم شناختی خانواده و فعالیت های کنترلی والدین که موجب بروز رفتارهای ضداجتماعی می گردد تعامل دارد (ماش و بارکلی، ۱۳۸۳).وجود اختلال بی اعتنایی مقابله ای و سیر و پیشرفت و تبدیل آن به اختلال سلوک، ضرورت ارائه مداخله های درمانی برای این اختلال را بیش از پیش ضروری می سازد. از جمله این مداخلات بازی درمانی و آموزش والدین می باشد که در این مطالعه به تلفیق این دو روش درمانی و بررسی اثربخشی آن پرداخته شدهاست.

۲ – ۱- بیان مسئله

امروزه دسته ای از کودکان دارای مشکلات رفتاری مختلفی می باشند. دسته عظیمی از این مشکلات طبیعی تلقی می شود و به فراخور شرایط سنی و انرژی کودک و کنجکاوی وی برای شناخت محیط اطراف خود می باشد، اما در مواردی این گونه رفتارها، شیطنتها یا فعالیت ها به گونه ای می شود که باعث بروز آسیب یا احتمال آسیب به کودک یا محیط اطراف کودک شده و با عملکرد اجتماعی وی را مختل می کند و یا بر فرآیند رشدی وی تأثیر منفی می گذارد. در این حالت به این دسته از رفتارها و حالت های کودک عنوان اختلال اطلاق می شود که دسته بندی های مختلفی از آن ارائه شده است.از جمله مسائل شایع در دوران کودکی و اوایل نوجوانی لجبازی کودک، غرولند کردن و جر و بحث کودک با بزرگسالان می باشد که یکی از علل رایج ارجاع کودکان به کلینیک های روان شناسی و مشاوره می باشد. متن تجدیدنظر شده چهارمین راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی DSM- IVTR  به حالت آسیب زای این مجموعه مشکلات اختلال بی اعتنایی مقابله ای نام می دهند و آن را از کوره در رفتن های کودک، امتناع فعالانه از رعایت مقررات و رفتارهای ایذایی در مقایسه با سایر کودکان تعریف می کند، این اختلال شامل الگوی پایدار از رفتارهای منفی گرایانه، خصومت آمیز و گستاخانه بدون وجود نقض جدی هنجارهای اجتماعی یا حقوق دیگران می باشد (سادوک و سادوک، ۱۳۸۷). _انجمن روانپزشکی آمریکا تصریح می کند که رفتارهای منفی گرایانه و لجبازی به شکل یک دندگی مستمر، مقاومت در برابر دستورالعملها و عدم تمایل به مصالحه و سلطه پذیری با جر و بحث با بزرگسالان با همسالان ظاهر می شوند. رفتار منفی گرایانه ممکن است از لحاظ رشدی در اوایل کودکی طبیعی تلقی شود. مطالعات همه گیری شناسی صفات منفی کاری در سنین مدرسه دیده میشوند. طبق IV – DSM میزان شیوع این اختلال ۲ تا ۱۶ درصد است. هر چند اختلال بی اعتنایی مقابله جویانه ممکن است از ۳ سالگی نیز شروع شود، ولی توعا تا ۸ سالگی شروع می شود و معمولا شروع آن قبل از دوره نوجوانی است. این اختلال قبل از سن بلوغ در پسران شایع تر است و پس از آن نسبت جنسی احتمالا برابر می شود. برخی از صاحبنظران معتقدند در دختران اختلال مقابله جویی شایع تر از پسران است و در حالی که اختلال سلوک در پسرها شایع تر است هیچ گونه الگوی خانوادگی مشخصی وجود ندارد ولی تقریبا تمامی والدین مبتلا به این اختلال آشکارا علاقه زیادی به موضوعات قدرت، کنترل و خودمختاری دارند (سادوک و سادوک، ۱۳۸۷). علاوه بر این، تقریبا ۲۴ درصد از کودکان بیش فعال که برای درمان ارجاع می شوند، ممکن است ملاکهای تشخیص بی اعتنایی مقابله ای یا اختلال سلوک را نیز داشته باشند (کاکاوند، ۱۳۸۸).در مورد بی اعتنایی مقابله ای شواهد زیادی وجود دارد مبنی بر این که آن ها با چندین اختلال کودکی همراه هستند. برخی از حالات مرضی همراه با این اختلال نقایص توجه- بیش فعالی، پیشرفت تحصیلی ضعیف و اختلالت مبهم درونی سازی می باشد (ماش و بارکلی، ۱۳۸۳). رفتار منفی گرایانه ممکن است از لحاظ رشدی در اوایل کود کی طبیعی تلقی شود. مطالعات همه گیری شناسی صفات منفی کاری در سنین مدرسه دیده میشوند طبق DSM- IVTR  میزان شیوع این اختلال ۲ تا ۱۶ درصد است. هرچند اختلال بی اعتنایی مقابله جویانه ممکن است از ۳ سالگی نیز شروع شود، ولی نوعا تا ۸ سالگی شروع میشود و معمولا شروع آن قبل از دوره نوجوانی است. در مورد بی اعتنایی مقابله ای شواهد زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه آنها با چندین اختلال کودکی همراه هستند. برخی از حالات مرضی همراه با این اختلال نقایص توجه – بیش فعالی، پیشرفت تحصیلی ضعیف و اختلالات مبهم درونی سازی میباشد (ماش و بارکلی، ۱۳۸۳)از جمله دیگر حالت های همراه با اختلال بی اعتنایی مقابله ای، مشکلات کودک در دلبستگی می باشد. مطالعات تجربی در زمینه دلبستگی ایمن نشان داده اند که برخی از رفتارهای متفاوت کودکان دلبسته ایمن با کودکان دلبسته تاایمن حاکی از نشانه های اولیه آشفتگی اختلالات رفتاری می باشند. به علاوه محققانی کهدست داده اند، مثلا این مطالعات بیان کرده اند، الگوی دلبستگی مضطرب – اجتنابی احتمالا با مشکلات بی اعتنایی مقابله ای در سال های قبل از مدرسه ارتباط دارد. مشابه این مطالعات گرینبرگ با خلاصه کردن نتایج تحقیقات موجود به این نتیجه رسید که دلبستگی نا ایمن بر رفتارهای ضداجتماعی کودکان تأثیر زیادی دارد. در عوض، روابط دلبسته از لحاظ آماری با جنسیت، جنبه های زیستی با مزاجی کودک، متغیرهای بوم شناختی خانواده و فعالیت های کنترلی والدین که موجب بروز رفتارهای ضداجتماعی می گردد، تعامل دارد (ماش و بارکلی، ۱۳۸۳).کودکان با علائم بی اعتنایی مقابله ای دارای مشکلات توجهی و نقص در کارکردهای اجرایی می باشند و عمدتا فاقد مهارت های شناختی، اجتماعی و عاطفی مورد نیاز برای انجام تقاضاهای بزرگترها می باشند (کوی، اسپلیتز، دیکلن، ۲۰۰۱؛ هومرسن، موری، اوهان و جانسون، ۲۰۰۶). نظریه پردازان روانی – اجتماعی چنین پنداشته اند که عوامل سرشتی و مادر زادی ممکن است پدیدار شدن اختلال بی اعتنایی مقابله ای در اوایل دوران کودکی، زمانی که با رفتارهای محدود کننده و توقعات ہی دلیل والدین به هم می آمیزند، در ارتباط باشد. در اواخر کودکی ضربات محیطی، بیماری یا ناتوانی مزمن تظیر عقب ماندگی مزمن ممکن است موجب بروز رفتارهای مقابله جویانه به عنوان دفاعی در مقابل درماندگی، اضطراب و فقدان عزت نفس گردد، نظریه کلاسیک روانکاوی اعتقاد دارد که تعارض های حل نشده دوران کودکی در مرحله مقعدی زمینه بروز این اختلال را ایجاد می کند. در حالی که رفتارگرایان این اختلال را نوعی رفتار آموخته شده و تقویت یافته به شمار می آورند و آن را با پیامدهای محیطی توجیه می کنند (کاکاوند، ۱۳۸۸).برای اختلال بی اعتنایی مقابله ای، روش های درمانی مختلفی معرفی شده است. درمان اولیه این اختلال مداخلات خانوادگی با استفاده از آموزش مستقیم والدین در زمینه مهارت های اداره کودک و ارزیابی دقیق تعاملات خانواده است. رفتار درمانگران بر آموزش والدین در مورد نحوه تغییر رفتار خود به منظور تضعیف مقابله جویی کودک و تشویق رفتارهای مناسب تأکید می کنند. رفتار درمانی روی پاداش و تقویت انتخابی رفتار مناسب و نادیده گرفتن و عدم تقویت رفتار نامطلوب تأکید دارد. علاوه بر این، در کودکان مبتلا به بی اعتنایی مقابله جویانه ممکن است روان درمانی انفرادی مفید باشد به طوری که کودک در موقعیتی با یک بزرگسال قرار می گیرد که در آن موقعیت پاسخ های انطباقی را تمرین می کند. الگوهای تنبیه کلامی و جسمانی خشن به خصوص به پرخاشگری و رفتارهای انحرافی در کودکان منجر می شود. بنابراین احتمال حذف روش های تربیتی تنبیهی و خشن و افزایش تعاملات مثبت والد- کودک اثرات مثبتی بر روی سیر رفتارهای بی اعتنایی و مقابله جویی خواهد گذاشت (سادوک و سادوک، ۱۳۸۷)علاوه بر این آموزش مدیریت والدین رویکردی درمانی مبتنی بر قواعد یادگیری اجتماعی است. در این رویکرد فرض شده که رفتارهای مثبت و منفی کودک از طریق تقویت کننده های شناخته یا ناشناخته ای که به دنبال آنها می آیند رشد می کنند، نگهداری می شوند. همچنین داروهای محرک که بیش فعالی را کنترل می کنند در رفع نشانه های مرضی اختلال بی اعتنایی مقابله ای، مؤثر می باشد. در کل اعتقاد بر این است که مداخلات دارویی در این اختلال، زمانی اثر بخش تر است که در اوایل سیر اختلال مورد استفاده قرار گیرند (کاکاوند، ۱۳۸۸).علاوه بر روش های درمانی فوق، یکی از اصلی ترین مداخلات درمانی برای کودکان دارای اختلالات رفتاری مختلف، بازی درمانی می باشد. بازی درمانی در دهه های اخیر به عنوان یک روش درمانی در کودکان مورد توجه ویژه قرار گرفته است. بازی درمانی تاکنون بر روی انواع مختلفی از اختلالات به کار رفته است که از جمله این اختلالات اضطراب جدایی کودکان (عبد خدایی و صادقی اردوبادی، ۱۳۹۰)، مشکلات رفتاری (زارعی و احمدی ۱۳۸۶)، رفتارهای پرخاشگرانه (ذوالمجد، برجعلی و آرین، ۱۳۸۶)، سبک فرزندپروری (امیر، حسن آبادی اصغری تکاح و طبیبی، ۱۳۹۱)، اختلال بیش فعالی (بهرامی، ۱۳۹۰)، اختلال سلوک (بابایی، یزدی و حسینیان، ۱۳۹۰)، ترس از شب (ابراهیمی دهشیری، مظاهری و طهماسیان، ۱۳۹۰)، عزت نفس (مددی زواره، کامکار و گلپرور، ۱۳۸۶)، مشکلات برونی سازی شده (دادستان، بیات، علی عسگری، ۱۳۸۸) و هراس اجتماعی فرحزادی، بهرام آبادی و محمدی فر، ۱۳۹۰) می باشد. علاوه بر این تحقیقات مختلف تأثیر بازی درمانی را در زمینه های اجتماعی، عاطفی، رفتاری و مشکل هایی که به محرک های تنش زای زندگی همچون طلاق، مرگ، جابجایی، بستری شدن در بیمارستان، سوء استفاده جنسی، جسمی و خشونت خانوادگی مربوط می شود. تایید می کند (پدرو کارل و ردی، ۲۰۰۵).در واقع، بازی درمانی به این دلیل به عنوان یک روش درمانی مطرح شده است که بازی به کودک امکان بروز احساسات را می دهد و از این طریق تعادل روانی- عصبی خود را باز می یابد. بازی و اثر درمانی بازی وسیله ای طبیعی برای بیان و اظهار وجود کودک است. کودکان از طریق بازی احساسات، ناکامی ها و اضطراب های خود را بیان می دارند. اما على رغم بروز آشکار کرد که بزرگسالان در بسیاری از مواقع قادر به درک احساسات و پاسخگویی مؤثر به آنها نمی باشند. بنابراین شکاف ارتباطی بین کودک و بزرگسال عمیق می شود. در این جاست که بازی می تواند به منظور برقرار ساختن ارتباط درمانی به کار رود و بزرگسالان می توانند از این طریق به دنیای درونی کودک راه یابند و با شناخت بهتر و بیشتر به مشکلات آنها پی ببرند و بدین وسیله نه تنها می توان کودک را در کاهش علائم بالینی کمک نمود بلکه می توان موانع رشد کودک را مرتفع ساخت (ویئر، ساندگراند و شافر، ۱۳۸۸).بازی درمانی یک تعامل کمکی بین کودک و بزرگسال آموزش دیده است که از طریق ارتباط نمادین در بازی، در جست و جوی راههایی برای کاهش آشفتگی های هیجانی کودک است. به طوری که کودک در طی تعاملات بین فردی با درمانگر، پذیرش، تخلیه هیجانی، کاهش اثرات رنج آور، جهت دهی مجدد تکانه ها و تجربه های هیجانی تصحیح شده را تجربه می کند (محمد اسماعیل، ۱۳۸۹). البته علاوه بر مدل های بازی درمانی جهت کاهش علائم اختلال بی اعتنایی مقابله ای، به نظر می رسد که می توان بر اساس آموزش، تمرین و تداوم فعالیت های مبتنی بر بازی بین کودک و مادره در جهت کاهش علائم اختلال بی اعتنایی مقابله ای در کودکان مبتلا اقدام کرد. در واقع علت ناکارآمدی روش های درمانی فوق برای اختلال بی اعتنایی مقابله ای را می توان این گونه بیان کرد که این در این روش ها کودک از فرایند درمان لذتی نمی برد و صمیمیتی بین مادر کودک ایجاد نمی شود و شاید این امر به کاهش تداوم نتایج درمان منجر شود؛ لذا به نظر می رسد اگر آموزش والدین با بازی درمانی ترکیب شود درمان این اختلال کارآمدتر می شود؛ چرا که در قالب فعالیتی مفرح مادر به درمان کودک خود می پردازد؛ علاوه بر این چنین مطالعهای قبلا انجام نشده است و اثربخشی این نوع مداخله بر علائم بی اعتنایی مقابله ای و سایر مشکلات رفتاری و اختلال دلبستگی کودکان پسر کمتر مورد توجه قرار گرفته است. لذا در این مطالعه به بررسی اثربخشی آموزش بازی مشترک مادر کودک بر شدت علائم اختلالات رفتاری و همچنین کیفیت دلبستگی دانش آموزان پسر مبتلا به بی اعتنایی مقابله ای پرداخته می شود.

اهمیت و ضرورت مساله

امروزه بحث کودکان بی اعتنایی مقابله ای یکی از مباحث مهم در مسائل رفتار کودکان است. پیش آگهی اختلال بی اعتنایی مقابله ای نامطلوب بوده و کودکان مبتلا در سال های آینده در معرض خطر رشد مشکلات دیگری همچون، سلوک، اختلال بیش فعالی – کمبود توجه، اختلالات یادگیری، خلقی، بیش اضطرابی، مصرف مواد و الکلیسم، اختلال سلوک، اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اختلالات خلقی و رفتارهای بزهکارانه در دوران بلوغ و بزرگسالی هستند. اکثر کودکان بی اعتنا دارای هوش طبیعی هستند ولی به علت مشکلات رفتاری، ممکن است نتوانند کارکرد تحصیلی مطلوب را نشان دهند. این کودکان به علت رفتارهای مقابله ای و در نتیجه ضعف در تحصیل و برقراری رابطه با دیگران دارای خودپنداره ضعیف، درماندگی آموخته شده، افسردگی و پرخاشگری هستند بینک، ۲۰۰۲)اگر از پیشرفت این اختلال جلوگیری شود و به درمان آن مبادرت ورزیده شود. پیشرفت نمی کند و تنش و مشکلات کودک کاهش می یابد. در واقع اهمیت انجام این مطالعه این است که باعث کاهش علائم بی اعتنایی مقابله ای می شود، بازی به عنوان یک روش درمانی مورد استفاده قرار می گیرد، و مبتنی بر مادر است که مادر را فعال می کند، و در نتیجه تداوم نتایج را به بار می آورد.در واقع دلایل زیادی برای آموزش مادر به منظور بازی مشترک با کودک و کاهش مشکلات رفتاری او وجود دارد

۱- از آنجا که والدین به خصوص مادر معمولا بیشترین تماس را با کودکان خود دارند، به همین علت می توانند بیشترین تأثیر را بر کاهش رفتارهای ناسازگارانه کودکان خود داشته باشند.

۲- بازی فرآیندی مفرح و سرگرم کننده است که کودک نیز از انجام بازی با مادر خود و حضور وی در کنار خود لذت می برد بنابراین مادر می توانند روزانه و در قالب فعالیت های مفرح و آسان به کاهش مشکلات فرزندش کمک کند. _

اهداف پژوهش

هدف اصلی

تعیین اثربخشی آموزش بازی مشترک مادر – کودک بر کاهش شدت مجموعه علائم اختلالات رفتاری و دلبستگی دانش آموزان پسر مبتلا به بی اعتنایی مقابله ای در مراحل پس آزمون و پیگیری

اهداف فرعی

۱- تعیین اثربخشی آموزش بازی مادر – کودک بر کاهش شدت علائم اختلال بی اعتنایی مقابله ای دانش آموزان پسر دارای اختلال بی اعتنایی مقابله ای در مراحل پس آزمون و پیگیری

٢- تعیین اثربخشی آموزش بازی مادر – کودک بر کاهش شدت علائم اختلال سلوک دانش آموزان پسر دارای اختلال بی اعتنایی مقابله ای در مراحل پس آزمون و پیگیری

٣- تعیین اثربخشی آموزش بازی مادر – کودک بر کاهش شدت علائم اضطراب منتشر دانش آموزان پسر دارای اختلال بی اعتنایی مقابله ای در مراحل پس آزمون و پیگیری

۴- تعیین اثربخشی آموزش بازی مادر – کودک بر کاهش شدت علائم افسردگی دانش آموزان پسر دارای اختلال بی اعتنایی مقابله ای در مراحل پس آزمون و پیگیری

۵- تعیین اثربخشی آموزش بازی مادر – کودک بر کاهش شدت علائم ترس مرضی دانش آموزان پسر دارای اختلال بی اعتنایی مقابله ای در مراحل پس آزمون و پیگیری

۶- تعیین اثربخشی آموزش بازی مادر – کودک بر کاهش شدت علائم اختلال دلبستگی دانش آموزان پسر دارای اختلال بی اعتنایی مقابله ای در مراحل پس آزمون و پیگیری

فرضیه های پژوهش

فرضیه اصلی

آموزش بازی مشترک مادر – کودک موجب کاهش مجموعه علائم اختلالات رفتاری و دلبستگی دانش آموزان پسر مبتلا به بی اعتنایی مقابله ای می شود.

فرضیه های فرعی _

۱- آموزش بازی مادر – کودک موجب کاهش شدت علائم بی اعتنایی مقابله ای دانش آموزان پسر دارای اختلال بی اعتنایی مقابله ای در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر می شود

۲- آموزش بازی مادر – کودک موجب کاهش شدت علائم اختلال سلوک دانش آموزان پسر دارای اختلال بی اعتنایی مقابله ای در مراحل پس آزمون و پیگیری در مرحله پس آزمون و پیگیری مؤثر می شود.

۳- آموزش بازی مادر – کودک موجب کاهش شدت علائم ترس مرضی دانش آموزان پسر دارای اختلال بی اعتنایی مقابله ای در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر می شود

۴- آموزش بازی مادر – کودک موجب کاهش شدت علائم افسردگی دانش آموزان پسر دارای اختلال بی اعتنایی مقابله ای در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر می شود

۵- آموزش بازی مادر- کودک موجب کاهش شدت علائم اضطراب منتشر دانش آموزان پسر دارای اختلال بی اعتنایی مقابله ای در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر می شود

۶- آموزش بازی مادر – کودک موجب کاهش شدت علائم اختلال دلبستگی دانش آموزان کودکان پسر دارای اختلال بی اعتنایی مقابله ای در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر می شود.

تعریف اصطلاحات

بی اعتنایی مقابله ای

تعریف مفهومی: الگوی پایداری از رفتارهای منفی گرایانه، خصومت آمیز و گستاخانه بدون وجود نقض جدی هنجارهای اجتماعی یا حقوق دیگران می باشد (سادوک و سادوک، ۱۳۸۷).

تعریف عملیاتی: نمره ای است که آزمودنی در خرده مقیاس بی اعتنایی مقابله ای فرم معلم و والد پرسشنامه ۴-CSI کسب می کند. بازی مشترک مادر-کودک

تعریف مفهومی: شامل آموزش، تمرین و تداوم فعالیت های مبتنی بر بازی بین کودک و مادر، در جهت کاهش علائم اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان مبتلا می باشد (محمد اسماعیل، ۱۳۸۹)

تعریف عملیاتی: شیوه ای است که والدین به منظور کاهش مشکلات رفتاری در کودکان خود دریافت می کنند که در این پژوهش آموزش بازی هایی خاص برای کاهش مشکلات رفتاری کودکان دارای تشخیص اختلال بی اعتنایی مقابله ای می باشد که در ۸ جلسه ارائه شده است.

اختلال سلوک

تعریف مفهومی: الگوی رفتاری مکرر و مقاوم، شامل نقض حقوق دیگران و هنجارهای عمده اجتماعی مربوط به سن کودک است (ماش و بارکلی، ۱۳۸۳).

تعریف عملیاتی: نمره ای است که آزمودنی در خرده مقیاس اختلال سلوک فرم معلم و والد پرسشنامه ۴-CSI کسب می کند.

اضطراب منتشر

تعریف مفهومی: اضطراب و نگرانی شدید در مورد چندین رویداد یا فعالیت می باشد که در اکثر روزها و در ضمن حداقل ۶ ماه دوام داشته است (سادو که سادوک، ۱۳۸۷)

تعریف عملیاتی: نمره ای است که آزمودنی در خرده مقیاس اضطراب منتشر فرم معلم و والد پرسشنامه _

۴-CSI کسب می کند.

ترس مرضی

تعریف مفهومی: ترس مرضی نوعی اضطراب به صورت ترس مداوم غیرمنطقی با بیش از حد معمول نسبت به یک شیئی، موقعیت، فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری، شرایط یا حتی یک عملکرد بدنی (که هیچ یک از این ها اساسا خطرناک نبوده یا تناسب منطقی با اضطراب ندارند (روزنهان، سلیگمن، ۱۳۹۱).

تعریف عملیاتی: نمره ای است که آزمودنی در خرده مقیاس ترس مرضی فرم معلم و والد پرسشنامه ۴-CSI کسب می کند.

افسردگی

تعریف مفهومی: یکی از شایع ترین تشخیص های روانپزشکی است که مشخصه آن خلق افسرده و با احساس غمگینی، اعتماد به نفس پایین و بی علاقگی به هر نوع فعالیت و لذت روزمره مشخص می شود (سادوک و سادوک، ۱۳۸۷).

تعریف عملیاتی: نمره ای است که آزمودنی در خرده مقیاس افسردگی فرم معلم و والد پرسشنامه ۴-CSI کسب می کند.

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه اصفهان
  • رشته تحصیلی روانشناسی عمومی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی سعیده سبزیان روانشناس، سعیده سبزیان مشاور، سعیده سبزیان روان درمانگر، سعیده سبزیان روانپزشک، سعیده سبزیان متخصص اعصاب و روان، سعیده سبزیان روانسنج
تخصص ها
  • روانشناسی عمومی
تصویر
سعیده سبزیان
روانشناس بالینی و فردی
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر