منو
X

تصویر
سمیرا شایق
روانشناس بالینی و فردی
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
0%

دقت

80%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

100%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

سمیرا شایق هستم، فارغ التحصیل روانشناسی بالینی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان در سال ۱۳۹۱، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “پیش بینی اضطراب جدایی کودک بر اساس سلامت روان، سبک های فرزندپروری و سبک های دلبستگی مادر و اختلال دلبستگی در دانش اموزان دختر پایه های اول و دوم مدارس ابتدایی شهر اصفهان” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه اصفهان

دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی

پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی بالینی

عنوان:

پیش بینی اضطراب جدایی کودک بر اساس سلامت روان، سبک های فرزندپروری و سبک های دلبستگی مادر و اختلال دلبستگی در دانش اموزان دختر پایه های اول و دوم مدارس ابتدایی شهر اصفهان

استاد راهنما:

دکتر شعله امیری

استاد مشاور:

دکتر حسین علی مهرابی

پژوهشگر:

سمیرا شایق

مهر ماه ۱۳۹۱

فهرست مطالب

عنوان

مقدمه

شرح و بیان مسئله پژوهش

اهمیت و ارزش پژوهش

کاربرد نتایج تحقیق

اهداف پژوهش

اهداف اصلی

اهداف فرعی

فرضیه های پژوهش

فرضیه اصلی

فرضیه های فرعی

تعاریف اصطلاحات و مفاهیم

تعاریف نظری مفهومی و عملیاتی واژه ها

اختلال اضطراب جدایی

سبک دلبستگی

سبک دلبستگی ایمن

سبک دلبستگی ناایمن

سبک دلبستگی اجتتایی

سلامت روان

شیوه فرزند پروری

شیوه فرزند پروری مقتدرانه

شیوه فرزند پروری سهل انگارانه

شیوه فرزند پروری مستبدانه

تعاریف عملیاتی

اضطراب جدایی

سبک دلبستگی

سبک دلبستگی ایمن

سبک دلبستگی ناایمن

سبک دلبستگی اجتنابی

سلامت روان

شیوه فرزند پروری

شیوه فرزند پروری مقتدرانه

شیوه فرزند پروری سهل انگارانه

شیوه فرزند پروری مستبدانه

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش

مقدمه اضطراب جدایی

همه گیر شناسی اختلال اضطراب جدایی

سبب شناسی اختلال اضطراب جدایی

عوامل زیستی- روانی- اجتماعی

عوامل یادگیری اجتماعی

عوامل ژنتیک

رویکردهای مربوط به اضطراب جدایی

رویکرد جان بالبی

نظریه ماهلر

صورت بندی روان تحلیل گری

نشانه های همراه

عوامل خطر

تأثیرات خانوادگی – ژنتیکی

تأثیرات عصب- زیست شناختی

تأثیرات شناختی

تأثیرات روانی- اجتماعی

عوامل حمایتی

امراض توأم

سیر و پیش آگهی

درمان اضطراب جدایی

سبک والدینی و اضطراب اولیه کودکی

دلبستگی

رویکردهای مختلف در مورد دلبستگی

رویکردهای روان تحلیل گری

فروید

انا فروید

ماهلر

وینی کات

رویکرد روانی اجتماعی اریکسون

رویکرد یادگیری

رویکرد کردار شناسی طبیعی

دیدگاه بالبی

ابعاد دلبستگی

مراحل دلبستگی

سبک های مختلف دلبستگی در دوره کودکی

کودکان دلبسته ی ایمن

کودکان دلبسته ی ناایمن مقاوم با دوسوگرا

کودکان ناایمن اجتنابی

کودکان ناایمن آشفته /سرگشته

عوامل مؤثر در ایجاد دلبستگی نایمن کدامند؟

تأثیر رفتار های مادرانه بر روی سبک دلبستگی کودک

تأثیر تاریخچه دلبستگی والدین بر دلبستگی کودک

تأثیر دلبستگی مادر بر کودک

ثبات دلبستگی

اختلال دلبستگی

طبقه بندی اختلالات مربوط به دلبستگی

تغییر و درمان دلبستگی

درمان اختلال دلبستگی

فرزند پروری

تعریف و طبقه بندی شیوه های فرزندپروری

رویکردهای نظری به تعامل والد- کودک

نظریه روان تحلیل گری

نظریه صفات

نظریه رفتارگرایی

نظریه یادگیری اجتماعی

نظریه انسان گرایی

نظریه تعامل گرایی نمادین

نظریه منظومه ای

نظریه پذیرش – طرد والدین

فرایند فرزند پروری

شخصیت والدین

ویژگی های محیطی

صفات و ویژگی های کودکان

سلامت روان

ویژگی های افراد دارای سلامت روان

ملاکهای سلامت روان

پیشینه پژوهشی

پژوهش های انجام شده در خارج از کشور

پژوهش های انجام شده در داخل از کشور _

فصل سوم: روش پژوهش

مقدمه

نوع پژوهش

جامعه آماری

حجم نمونه و روش نمونه گیری

ابزار پژوهش

پرسشنامه علائم مرضی کودک (۴-CSI)

پرسشنامه فرزند پروری بامریند

پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان (AAQ) هازان و شیور

چک لیست علائم بالینی ۴۰ سؤالی تجدید نظر شده( R  -۹۰- SCL)

پرسشنامه اختلال دلبستگی راندولف (RADQ)

پرسشنامه جمعیت شناختی

شیوه اجرا پژوهش

روش های تجزیه و تحلیل داده ها

فصل چهارم: نتایج پژوهش

مقدمه

یافته های توصیفی

ارزیابی فرضیه های پژوهش

خلاصه و جمع بندی نتایج

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

مقدمه

بحث در یافته های پژوهشی

بررسی رابطه بین اختلال دلبستگی کودک و اضطراب جدایی

بررسی رابطه بین علائم آسیب شناسی روانی مادر و اضطراب جدایی

بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی مادر و اضطراب جدایی

بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری و اضطراب جدایی

بررسی رابطه بین متغیرهای جمعیت شناختی و اضطراب جدایی

پیش بینی اضطراب جدایی بر اساس متغیرهای پژوهش

محدودیت های تحقیق

پیشنهادات تحقیق

پیشنهادات کاربردی

پیشنهادات پژوهشی

پیوست

منابع و مأخذ

چکیده:

هدف از پژوهش حاضر پیش بینی علائم اضطراب جنایی بر اساس سلامت روان مادر، سبک های فرزندپروری سبک های دلبستگی مادر، اختلال دلبستگی کودک و متغیرهای جمعیت شناختی، در دانش آموزان دختر دوره ابتدایی شهر اصفهان بود، بدین منظور، در قالب مطالعهای توصیفی از نوع همبستگی، تعداد ۳۳۰ دانش آموز دختر پایه اول و دوم دوره ابتدایی از ناحیه ۳ آموزش و پرورش شهر اصفهان به شیوه تصادفی خوشهای انتخاب شده و مادران آنها با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی کودکان (۴-CSI)، پرسشنامه ۹۰ سوالی فهرست علائم بالینی( SCL-90-R- )، پرسشنامه فرزندپروری دایانا بامریند، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان (AAQ) و پرسشنامه اختلال دلبستگی راندولف ( R . ADQ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که تحصیلات والدین و نمرات مربوط به سبک دلبستگی ایمن مادر با علائم اضطراب جدایی، رابطه معکوس و معناداری دارند. بدین معنا که پایین بودن تحصیلات والدین و نمرات دلبستگی ایمن مادر با افزایش علائم اضطراب جدایی همراه است ( ۰۵/ ۰P< ) همچنین مشاهده شد که سبک های دلبستگی تا ایمن و اجتنابی مادر، شاخصهای آسیب شناسی روانی مادر از فیل اضطراب، افسردگی، حساسیت بین فردی، پرخاشگری و بدبینی، اختلال دلبستگی کودک و سبک فرزندپروری مستبدانه رابطه مستقیم و معناداری با علائم اضطراب جدایی کودک دارند. بدین معنا که افزایش گرایشات دلسنگی نا ایمن و اجتنابی، بالا بودن نمرات اضطراب، افسردگی، حساسیت بین فردی، پرخاشگری و بدبینی مادر، بالا بودن نمره اختلال دلبستگی کودک و همچنین بالا بودن نمرات سبک فرزندپروری مستیناته والدین با بالا رفتن علائم اضطراب جدایی کودکان دختر همراه است ( ۰۵/ ۰P< ). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین متغیرهای مورد بررسی، اضطراب مادر ۱۲ / ۴ درصد ، کیفیت دلبستگی کودک ۴ درصد، تحصیلات پدر ۲/ ۲ درصد، دلبستگی ایمن مادر ۴/۱ درصد و چهار مؤلفه عذکور، در مجموع ۹ / ۱۹ درصد از علائم اضطراب جدایی کودکان را تبیین می کنند ( ۰۵/ ۰P< ).

واژه های کلیدی: اضطراب جدایی ، سلامت روان ، سیکهای فرزندپروری، سبک های دلبستگی، اختلال دلبستگی دانش آموزان دختر، دوره ابتدایی

فصل اول

کلیات پژوهش

مقدمه

دوران کودکی از مهمترین مراحل زندگی است که در آن شخصیت فرد پایه ریزی شده و شکل می گیرد . اغلب اختلالات رفتاری ناشی از کمبود توجه به دوران حساس کودکی است. این بی توجهی منجر به عدم سازش با محیط و بروز مشکلات رفتاری برای کودک می شود. مشکل رفتاری به رفتار فردی اطلاق می شود که بدون پایین بودن بهره هوشی، تعادل روانی و رفتاری از اندازه عمومی اجتماع دور و دارای شدت، تکرار، مداومت در زمانها و مکانهای متعدد باشد. به طوریکه در عملکرد تحصیلی، رفتاری دچار درماندگی و با کاهش میزان کارایی فرد گردد. لذا توجه به مشکلات شایع رفتاری کودکان یکی از موضوعات حائز اهمیت و شناسایی سریع و به موقع اختلالات، امکان درمان سریعتر آنان را مهیا می سازد.اختلالات اضطرابی یکی از شایعترین اختلالات عادلفی- روانی در کودکان و نوجوانان می باشند. مطالعات انجام شده در مورد شیوع شناسی این اختلال نشان داده است که در حدود ۱۸-۱۲ % کودکان و ۱۰-۵% نوجوانان با یکی از معیارهای تشخیصی اختلال اضطرابی، تا اندازه ای که روند زندگی عادی و عملکرد روزانه آنها را مختل نماید، مواجه هستند (اسپنس، مایک و واتزر، ۲۰۰۳). در کل اضطراب حالتی خلقی است که از طریق احساسهای منفی و نشانه های جسمانی تنش در فردی که بیمناکاته وجود خطر با نگرانی را در آینده پیش بینی می کند، مشخص می شود. افرادی که به اختلال های اضطرابی مبتلا می شوند، آشفتگی و ناتوانی قابل ملاحظه ای را تجربه می کنند که شدت آن در کودکان و نوجوانان کمتر است.اختلال اضطرابی در کودکان و نوجوانان ممکن است در یکی از اشکال اضطراب جدایی، هراسی اجتماعی، اختلال اضطراب تعمیم یافته، اختلال آسیمگی با بازار هراسی و یا بدون آن اختلال وسواس فکری- عملی و هراس های اختصاصی وجود داشته باشد (اسپنس، بارت و ترنر، ۲۰۰۳). اختلال اضطراب جدایی کودکی با پیامدهای منفی بسیاری برای سازگاری شخصی، تحصیلی و اجتماعی همراه است (برنشتاین، لاین و ایگان ، ۲۰۰۵). اگر چه اختلال اضطراب جدایی نسبتا رایج است، اما باز یابی جدی در زندگی کودک دارد و چنانچه درمان نشود دارای سیری مزمن خواهد بود. لذا بررسی عوامل تأثیرگذار در ایجاد و تشدید علائم این بیماری حائز اهمیت می باشد. هدف اصلی این مطالعه نیز شناسایی و تعیین این عوامل بوده که خود زمینه ای برای مطالعات بعدی را فراهم کرده و رهنمودهایی جهت ارائه مداخلات مؤثر بر درمان این کودکان فراهم می آورد.

شرح و بیان مسئله پژوهش

ویرایش چهارم متن تجدید نظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی (IV – TR (DSM- اختلال اضطراب جدایی را جزو اختلالات دوره شیر خوارگی کودکی و نوجوانی آورده است( انجمن روانپزشکی آمریکا ، ۱۹۹۴). اختلال اضطراب جدایی به وسیله اضطراب مفرط، در زمان جدایی از اشخاصی که گودگی به آنها دلبسته است مشخص شده است، معیارهای بعدی که (IV – TR (DSM-برای اختلال اضطراب جدایی مشخص می کند عبارتند از: اضطراب مفرط تکرار شونده زمانی که جدایی از مادر با اشخاص مهم دلبسته رخ می دهد یا مورد انتظار است، نگرانی مداوم و مفرط در مورد فقدان پا آسیب احتمالی به اشخاص مهم مورد دلبستگی، نگرانی مفرط در مورد حادثه ای که منجر به جدایی از شخص مهم مورد دلبستگی شود، امتناع مداوم و بیزاری از رفتن به مدرسه یا هر جای دیگر به علت ترس از جدایی، ترس مقاوم و افراطی از تنها خوابیدن بدون حضور شخص مهم دلیته کودک با خوابیدن دور از خانه، ترس مداوم و افراطی و امتناع از تنها بودن در خانه بدون حضور بزرگسالان مهم و اشخاص دلبسته کودک و کابوس های تکرار شونده با موضوع جدایی عواملی که منجر به اختلال اضطراب جدایی می شوند، هنوز به طور کامل شناخته نشده اند. نظریه های رایج بیان می دارند که اضطراب جدایی متاثر از عواملی چون: آمادگی ژنتیکی برای تجربه اضطراب، آمادگی زیستی و طبیعی، رویدادهای استرس آمیز (مانند شروع مدرسه)، روابط همراه با دلبستگی ناایمن و تجارب منفی خانوادگی ایجاد می شود (کورپینا، ۲۰۰۱، تونگ، ۱۹۹۴) برخی مطالعات دیگر، کیفیت دلبستگی کودک، ابتلای یکی از والدین به اختلال های اضطرابی و تولد فرزند جدید را به عنوان عوامل مؤثر در اضطراب جدایی بیان کرده اند (برنشتاین، ۲۰۰۵، بارهایم ، ۲۰۰۷، بوگلز ۲۰۰۷)از جمله سایر عوامل مؤثر در اضطراب جدایی کودکان، سبک دلبستگی کودک به مراقب خود می باشد. دلبستگی عبارتست از پیوند عاطفی عمیقی که با افراد خاصی در زندگی خود بر قرار می کنیم، بطوری که باعث می شود وقتی با آنها تعامل می کنیم، احساس نشاط و شعف کرده و به هنگام استرس از اینکه آنها را در کنار خود داریم، احساس آرامش می کنیم (برک ، ۱۳۸۶). سبک دلبستگی، الگویی تفهیم بافته از پاسخ به روابط صمیمانه فرد است که تصور می شود تجربیات قبلی روابط صمیمانه را منعکس می کند و در طول زمان، ثبات نسبی دارد (فینی و نولر، ۱۹۹۶؛ به نقل از اسلامی مهر ۱۳۸۷). براساس آزمایش اینزورث و همکارانش، سه سبک دلبستگی ایمن، تا ایمن اجتنابی و تاپمن دوسوگرا مشخص شد. نوزادان دلبسته ناایمن به طور مستمر از تنها ماندن می ترسند، زیرا مراقبت کننده آنها قابل اطمینان در ارضاء نیاز های آنان نیست (برک، ۱۳۸۶).بالبی معتقد است حالت های اضطراب و افسردگی که در طی دوران بزرگسالی و نیز شرایط آسیب رخ می دهد، به گونه ای معنی دار و سیستماتیک با حالت های اضطراب، ناامیدی و گسلش (عدم دلبستگی) توصیف شده در دوران کودکی ارتباط دارد (بالبی، ۱۹۷۳). اضطراب کودک در رابطه با مادر متأثر از رفتار مادرانه ، حساسیت و پاسخ دهی وی و شیوه ای از هیجان ها در وری می باشد. رفتار مادرانه و واکنش های مادر تحت تأثیر سبک دلبستگی وی قرار می گیرد. بنابر این بررسی رابطه سبک دلبستگی مادر با اختلال های دلبستگی کودک موضوعی بسیار مهم است (اسروف و فلسون، ۱۹۸۶). در بررسی مؤلفه های رفتار مادرانه، علاوه بر سبک دلبستگی مادر باید اضطراب، ثبات هیجانی و رفتاری و به طور کل ویژگی های شخصیتی ما در مورد بررسی قرار گیرد. تحقیقات نشان داده اند که کودکان مادران دارای مشکلات روانشناختی، در معرض خطر زیادی برای مشکلات رشدی شامل اختلالات اضطرابی هستند. بدین معنا که سلامت روانی مادر نقش مهمی در ابتلا شدن یا نشدن کودک به اختلالات اضطرابی خواهد داشت. سازمان بهداشت جهانی، سلامت روانی را این گونه تعریف می کند: حالتی از بهزیستی که فرد توانایی هایش را محقق می کند، می تواند با فشارهای روانی معمولی در زندگی مقابله کند، می تواند به طور موثر و کارامد کار کند و قادر است که سهمی در ارتقاء جامعه داشته باشد.علاوه بر سبک دلبستگی و سلامت روانی مادر، تحقیقات نشان داده اند که سبک تربیتی والدین پر ایجاد اضطراب کودکان مؤثر است (گیتریرگ و اسکالسبرگ، ۲۰۰۲: دو نوان و اسپنس: ۲۰۰۰) سبک فرزندپروری، عبارتست از شیوه تعامل والد با کودک خود که طبق طبقه بندی بامریند (۱۹۶۷) به سه دسته تقسیم می شود:

سبک مقتدرانه : در این شیوه تعامل والد با کودک با استدلال و توضیح همراه بوده و کودک نیز به استفاده از استدلال تشویق می شود. کنترل والدین بر کودک، دقیق و ملایم و حمایت و مهرورزی آنها، بجا و به موقع می باشد.

سبک سهل انگارانه : شیوه ای است که در آن کمتر از استدلال استفاده شده و روابط کلامی کودک محدود است. کنترل والدین بر کود کد، اندک و حمایت و مهر و روی آن ها نیز ناکافی و نابجاستسبک مستبدانه در این شبوه، والدین کنترل قوی و خشک بر کودک داشته، در حالیکه حمایت و مهرورزی شان اندک و ناچیز است. بعلاوه روابط کلامی با کودک محدود است.در این راستا مطالعات نشان داده اند که حمایت زیاده از حد کودک، کنترل بیش از حد، بی ثباتی در رفتار والدین، عدم گرمی و پذیرش والدین و حس خصومت در والدین با ایجاد اضطراب در کودکان رابطه دارد (هادسون و رپی، ۲۰۰۱؛ مور، والی وسیگمن، ۲۰۰۴).در نظر گرفتن سیستم خانوادگی به عنوان عامل مهم در اختلالات اضطرابی کودکان، حیطه ای است که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. کارهای اولیه، حاکی از آن است که کودکان مبتلا به اختلال اضطرابی، والدینی دارند که نسبت به استقلال و خودمختاری آنهایی میل بوده و تا حدودی کنترل کننده می باشند (سیکوئلند اشتاینبرگ و کندال ،۱۹۹۵). مطالعات دیگر، حاکی از آن است که والدین در گرایش کودک به اجتناب، سهم دارند و این کار را از طریق تشویق آنها به حل مسائل به شیوهای اجتنابی انجام می دهند، یعنی کودک مضطرب، ممکن است فدری مبل به اجتناب داشته باشد، اما پس از بحث راجع به حل مسائل با والدین، اجتناب وی افزایش می یابد (گمل و هالند، ۱۳۸۳).تحقیقات صورت گرفته، تاکنون به بررسی هر یک از عوامل تأثیر گذار به صورت جداگانه پرداخته و کمتر به بررسی رابطه همزمان این عوامل با اضطراب جدایی کودکان توجه شده است، این در حالی است که در جامعه ایرانی چنین مطالعه ای صورت نپذیرفته و از آنجایی که اضطراب جدایی، یک اختلال چند بعدی بوده و عوامل بسیاری در شکل گیری و سیر این بیماری دخیل است، لذا می طلبد که بتوان نقش این عوامل با یکدیگر بر شدت علایم اضطراب جدایی کودکان را مورد بررسی قرار داد. بنابراین هدف این پژوهش تعیین رابطهی بین علائم اضطراب جدایی با سلامت روان، سبک های فرزندپروری و سبک های دلبستگی مادران و سبک دلبستگی در کودکان دختر پایه اول و دوم مدارس ابتدایی شهر اصفهان می باشد.

اهمیت و ارزش پژوهش

اختلال اضطراب جدایی شایع ترین اختلال اضطرابی دوران کودکی است (۲۰۰۳)، اختلالات اضطرابی کودکی و نوجوانی با پی آمدهای منفی قابل ملاحظه در سازگاری شخصی، تحصیلی و اجتماعی همراه است (استراوس، ۱۹۹۰ ؛ اسپنس، ۲۰۰۳). علاوه بر این شواهد نشان می دهد اختلال اضطراب کودکی پدیده ای گذرا نبوده و در صورت عدم درمان تا سنین نوجوانی و بزرگسالی ادامه پیدا می کند و از این رو مشکلات بسیاری قرار وی فرد قرار می گیرد (موریس ۲۰۰۱)، بنابراین ضروری است که ضمن شناسایی این تیل کودکان، زمینهی درمان مناسب و موثر نیز فراهم شود (اسپنس، ۱۹۹۸).با توجه به این که مشکلاتی همچون نشانگان اختلالات اضطرابی از طرف والدین به عنوان بخش مساده ای از مراحل رشد کودک تلقی می شود. معمولا در توجه به این نشانگان غفلت می شود. به نظر می رسد اختلالات اضطرابی از جمله اضطراب جدایی، چنانچه درمان نشوند دارای سپری مزمن خواهند بود (کلر، لاوری، واندر، بیردسلی، اسچوارتز و روت، ۱۹۹۲)اگرچه اختلال اضطراب جدایی نسبتا رایج است، اما باز تابی جدی در زندگی کودک دارد. برای مثال کودک از ترس اینکه هنگام جدایی از والدین دچار پیامدهای منفی و مخاطره آمیز شود، از شرکت در فعالیتهای دسته جمعی و بازی با دیگر بچه ها یا حتی از رفتن به مدرسه امتناع می کند، این اختلال، همچنین بر زندگی …

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه اصفهان
  • رشته تحصیلی روانشناسی بالینی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی سمیرا شایق روانشناس، سمیرا شایق مشاور، سمیرا شایق روان درمانگر، سمیرا شایق روانپزشک، سمیرا شایق متخصص اعصاب و روان، سمیرا شایق روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی بالینی
تصویر
سمیرا شایق
روانشناس بالینی و فردی
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر