منو
X

تصویر
سید علی اکبری
روانشناس بالینی و فردی
(4)
آمار این متخصص
(4) رای
0%

دقت

100%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

80%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

سید علی اکبری هستم، فارغ التحصیل روانشناسی عمومی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت در سال ۱۳۹۲، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “مقایسه ویژگی های شخصیتی، سبک های یادگیری در دانش آموزان عادی و معلولین ناشنوا و نابینای شهر یاسوج” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد مرو دشت

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد روان شناسی گرایش عمومی

عنوان:

مقایسه ویژگی های شخصیتی، سبک های یادگیری در دانش آموزان عادی و معلولین ناشنوا و نابینای شهر یاسوج

استاد راهنما:

دکتر سلطان علی کاظمی

استاد شماور:

دکتر حجت ا… جاویدی

نگارش:

سید علی اکبری

تابستان ۱۳۹۲

فهرست مطالب

عنوان

چکیده

فصل اول: کلیات طرح

بیان مسئله

همیت و ضرورت تحقیق

هدف پژوهش

فرضیه ها

تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها

فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش

ویژگی های شخصیت

نظریه های مربوط به شخصیت

تعریف مفهوم یادگیری

سبک های وابسته به زمینه و ناوابسته به زمینه

سبک های تکانشی و تأملی

سبک های یادگیری کلب

تفکر (مفهوم سازی انتزاعی AC)

الف) سبک یادگیری همگرا

دیدگاه هانی و مامقورت در سبک های یادگیری

سبک یادگیری عملگرا

سبک یادگیری فعالیت گرا

سیک یاد گیری گراشا۔ ریجمن

ویژگی های افراد بر اساس سبک های یادگیری گراشا – ریچمن

سبک یادگیری دان – دان

یادگیری مشاهده ای

ناشنوایی

ساختمان گوش و عملکرد آن در شنیدن

تعریف آسیب های شنوایی

علل کم شنوایی

وسایل و دستگاههای کمکی برای ناشنوایان

نیازمندی های توانبخشی فردی

مسیر روند اقدامات توانبخشی برای فرد ناشنوا از ابتدای طفولیت

اختلال بینایی

ساختار چشم

گروه بندی نابینایان

علل ضایعات بینایی

تعدادی از اختلالات و بیماریهای چشم

نیازمند های توانبخشی فرد نابینای از ابتدای طفولیت

سیر روند اقدامات توانبخشی برای فرد نابینا از ابتدای طفولیت

آشنایی با آموزش نابینایان و روشهای مورد استفاده

پیشینه پژوهش

جمع بندی

فصل سوم: روش پژوهش

روش تحقیق

جامعه آماری

نمونه و روش نمونه گیری

ابزار گردآوری داده ها

روش اجرای پژوهش

روش تجزیه و تحلیل داده ها

ملاحظات اخلاقی

فصل چهارم: یافته های پژوهش و تجزیه و تحلیل آماری

الف) بافته های توصیفی

ب) یافته های استنباطی

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

خلاصه پژوهش حث و نتیجه گیری دستاوردهای پژوهشی

محدودیت های پژوهش

پیشنهاد های پژوهش

منابع

پیوست الف: پرسشنامه سبک یادگیری

پیوست ب: پرسشنامه شخصیت نئو

چکیده :

هدف از پژوهش حاضر مقایسه ویژگیهای شخصیتی، سبک های یادگیری در دانش آموزان عادی و معلولین ناشنوا و نابینای شهر یاسوج در سال تحصیلی ۹۲-۹۱ بود. این تحقیق از نوع علی- مقایسه ای بوده و جامعه آماری شامل ۲۰ نفر دانش آموز نابینا (۱۰ دختر و ۱۰ پسر ) و ۲۰ نفر دانش آموز ناشتوا (۱۰ دختر و ۱۰ پسر) و ۲۰ نفر دانش آموز عادی (۱۰ دختر و ۱۰ پسر) انتخاب گردیدند و گروه ناشنوا و عادی با توجه به سن، جنس، سال تحصیلی و وضعیت اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی با گروه نابینا همتاسازی گردیدند. برای سنجش ویژگیهای شخصیتی از پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو و برای سنجش سبک های یادگیری از پرسشنامه ۴۰ سؤالی سبک یادگیری هانی و مامقورت استفاده گردید. داده ها از طریق نرم افزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که بین سبک یادگیری فعالیت گرایی، اندیشه گرایی، عملگرایی، نظریه پرداز) در دانش آموزان عادی و ناشتوا و نابینا تفاوت معنادار وجود ندارد و همچنین بین مؤلفه روان نژند گرایی از ویژگی شخصیتی در دانش آموزان عادی و نابینا و ناشتوا تفاوت معنادار وجود ندارد و بین مؤلفه برون گرایی از ویژگی شخصیتی در دانش آموزان عادی و نابینا و ناشتوا تفاوت معنادار وجود ندارد و بین مؤلفه بودن با وجدان بودن از ویژگی شخصیتی در دانش آموزان عادی و نابینا و ناشنوا تفاوت معنادار وجود ندارد ولی بین مؤلفه انعطاف پذیری از ویژگی شخصیتی در دانش آموزان عادی و نابینا و ناشنوا تفاوت معنادار وجود دارد و این تفاوت به نفع گروه نابینا نسبت به عادی و ناشنوا است و بین مؤلفه توافق پذیری از ویژگی شخصیتی در دانش آموزان عادی و نابینا و ناشتوا تفاوت معنادار وجود دارد و این تفاوت به نفع گروه ناشنوا نسبت به دو گروه دیگر بوده است.

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیت، سبک یادگیری، دانش آموز ناببناء دانش آموز ناشنوا.

مقدمه:

انسان ها از لحاظ شکل و ظاهر با هم متفاوتند و به نظر می رسد که از لحاظ شخصیتی و ویژگی های رفتاری و شخصیتی با هم متفاوت باشند لزوما چون هر انسانی تجربه متفاوتی نسبت به دنیای اطراف و حتی دنیای برونی دارند لذا اساسا باید از لحاظ ویژگی های شخصیتی و نوع یادگیری و سبکی که در آموختن و یاد گرفتن به کار می برند نیز متفاوت باشتان روان شناسان از نظر معنی و مفهوم شخصیت با یکدیگر متفاوت هستند. اکثر آنها باور دارند که واژه شخصیت از کلمه لاتین پر سونا گرفته شده است که به ماسک نمایشی اشاره دارد که هنرپیشه های رومی در تئاتر بونائی بر چهره می زدند. این هنرپیشه های رومی باستان، برای نمایش دادن با ظاهری دروغین ماسک بر چهره می زدند. البته این برداشت سطحی از شخصیت، تعریف معقولی نیست، وقتی روانشناسان اصطلاح شخصیت را بکار می برند منظورشان بیش از نقشی است که افراد بازی می کنند (فیست ، ۱۲۰۰۲ ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۸)بعضی از افراد نابینا هستند و به طور کلی نابینا به افرادی گفته می شود که مجبورند خواندن را به وسیله بریل یا با استفاده از روش های سمعی (تقطیر نوارهای شنوایی و صفحات گرامافون) یاد بگیرند (هالاهان، کافمن، ۱۹۹۴، ترجمه جوادیان، ۱۳۷۸) از آنجائی که این افراد از حس دیدن محروم هستند و به نظر می رسد که در درک دنیای بیرون با افراد عادی متفاوت باشند لذا شاید ویژگی های شخصیتی و سبک یادگیری آنها نیز متفاوت باشد و از طرفی بعضی از افراد ناشنوا هستند و به طور کلی ناشنوا به افرادی گفته می شود که قبل از زبان آموزی با پس از آن شنوایی خویش را به کلی از دست داده باشند بدان معنا که ته قادر به شنیدن است و نمی تواند صحبت سایرین را مستقیما از راه گوش درک کند. ناشنوا حتی با استفاده از سمعک نیز به خوبی قادر به تشخیص صداهای محیط نیست (بهادری، ۱۳۶۸) و چون این افراد از حس شنوایی محروم هستند و لذا شاید ویژگی های شخصیتی و سبک یادگیری آنها نیز متفاوت باشد.کسی که قوه بینایی و یا شنوایی خودش را از دست داده خیلی سخت است که تمام کارهای یک آدم بینا و شنوا را انجام بدهد. اما کسانی که یکی از مجاری حسی – مثلا بینایی خود را از دست می دهند غالبا با پرورش مهارتهای حسی خود در مجاری دیگر مثلا در شنوایی یا لامسه با این ضعف خود ساز گار می شوند و آنرا جبران می کشند (سانتراک، ۲۰۰۳، ترجمه فیروزبخت، ۱۳۹۰) .به همین دلیل پژوهش حاضر می خواهد ویژگی های شخصیتی و سبک یادگیری افراد نابینا و ناشنوا و عادی را با هم مقایسه کند.

بیان مسئله

ویژگی شخصیتی و سبک یادگیری هر فردی متفاوت از افراد دیگر است بخصوص ویژگی شخصیتی که بسیار گوناگون است همچنین معلولین ناشنوا و نابینا که هر کدام در حسی دچار نقص هستند قطعا بر سبک یادگیری و ویژگی های شخصیتی آنان تأثیر می گذارد لذا شناخت ویژگی های شخصیتی و سبک یادگیری این دسته از معلولین می تواند کمک شایانی به نحوه ارتباط با این دسته از معلولین نمود.پژوهش در مورد سبک های یادگیری از مطالعات مربوط به ابعاد روانشناسی، اجتماعی و فیزیولوژیک فرایند آموزش سرچشمه گرفته است. شناخت و درک مدل های مرتبط با سبکهای یادگیری یکی از پیشرفت های اساسی روانشناسی در قرن ۲۰ است در واقع سیک یادگیری روش ثایت یادگیرنده برای پاسخگویی و بکار گیری محرک های موجود در موقعیت یادگیری است. بررسی مطالعات انجام شده در زمینه روانشناسی شناخت، بیانگر این نکته است که افراد دارای تفاوتهای فردی مهمی در زمینه مسائل شناختی هستند که در حل مشکلات و تصمیم گیری به آنها انگا می کنند. یکی از این ابعاد سیکهای یادگیری است که در میان این طبقه بندیها از جایگاه مهمی برخورداند( فام، ۲۰۰۱ به نقل از امامی پور، اسفند آباد، ۱۳۸۶).کلن و هلزمن معتقد بودند که هر تجربه ای اثر خود را در حافظه افراد بجا می گذارد که براساس این تجارب افراد اطلاعات را درک می کشند و توان جذب و ترکیب ایده ها و مفاهیم را بدست می آورند . این وضعیت تاثیر زیادی در برخورد فرد یا وقایع جدید دارد (نوروزی، ۱۳۸۷).بنابر این توانایی بالقوه افراد نیز برای یادگیری متفاوت است زیرا انسانها در موقعیت یکسان، متفاوت یاد می گیرند، که شاید مهم ترین دلیل آن سبک های متفاوت یادگیری آنان باشد این سبکها تعیین می کنند که در برخورد با یک موقعیت، فرد چه مدت، به چه چیز و به چه میزان توجه می کند و چه مکانیزمهایی را در یادگیری بکار می گیرد. بعبارتی دیگر فرد از چه سبکی استفاده می کند , اما تمام سبک ها الزاما کمک کننده نخواهند بود و حتی ممکن است در برخورد مؤثر با موقعیت اختلال ایجاد کند ( تقوایی، ۱۳۸۱).یافته های پژوهشی دانشمندان علوم تربیتی و روانشناسی در زمینه یادگیری، افق های تازه ای را برای انسانها گشوده است. این یافته ها موجب شده است که آموزش و یادگیری به عنوان یک فعالیت تصادفی بلکه به صورت یک روند علمی منظم تلقی شود. با شناخت سبکهای یادگیری دانش آموزان نه تنها می توان در زمینه آموزش و یادگیری به آنان کمک نمود، بلکه می توان هر فرد را به رشته تحصیلی و شغل مناسب هدایت نمود. (عبادی، ۱۳۸۴).افرادی که دارای سبک یادگیری حسی هستند، به کسب اطلاعات از طریق حواس، واقعه ها و مشاهدات تمایل دارند و علاقمند به یادگیری واقعه های عینی هستند، در حالیکه افراد دارای سبک یادگیری شهودی، به کسب اطلاعات از طریق نهادها و تفاسیر تمایل دارند و علاقمند به کشف روابط و احتمالات هستند، افراد داری سبک یادگیری فعال، تمایل دارنان که در باره ی اطلاعات با دیگران به بحث بپردازند یا آنرا برای دیگران توضیح دهند و به انجام کار بصورت گروهی علاقه دارند. در حالیکه افراد دارای سبک یادگیری تاملی، تمایل دارند دربارهی اطلاعات در آرامش به تفکر بپردازند و کار بصورت انفرادی را می پسندند، افرادی دارای سبک یادگیری دیداری به کسب اطلاعات از طریق اشکال، نمودار و تصاویر تمایل دارند، در حالیکه افراد دارای سبک یادگیری کلامی به کسب اطلاعات از طریق کلمات، چه به صورت کلمات نوشته شده یا به صورت توضیحات کلامی (شفاهی) علاقمندند. افراد دارای سبک یادگیری متوالی، به درک مطالب در مراحل منظم تمایل دارند. مراحلی که هر یک بطور منظمی مراحل پیشین را دنبال می کند، از سوی دیگر، افراد دارای سبک یادگیری کلی، به یادگیری در پرسشهای بزرگ علاقه دارند و مطالب را نفریبأ بصورت تصادفی و بدون توجه به روابط بین آنها جذب و سپس بطور ناگهانی درک می کنند. (فلدر ، ۱۹۹۳ به نقل از امامی پور، اسفند آباد، ۱۳۸۲).همه نظریه پردازان علی رغم نظریه ها و مدلهای متفاوت در زمینه سبک های یادگیری توافق دارند که افراد به شیوه های متفاوتی اطلاعات و تجارب را ادراک، سازمان بنادی، تحلیل و پردازش می کنند یعنی افراد به جهان بطور یکسان نمی نگرند و ممکن است هر فرد در مقایسه با دیگری علایق و تمایلات متفاوتی در نحوه یادگیری داشته باشد (اسامی پور، اسفند آباد، ۱۳۸۶).در برنامه ریزی توسعه و مدیریت اجرایی، نیروی انسانی مهم ترین عامل در جهت تحقق اهداف تلقی می گردد و در این راستا توجه به تفاوت های فردی برای درک رفتار انسان ضرورت دارد . بدیهی است اختلافات فردی باعث بسیاری از تفاوت های رفتار انسانی است و نخستین سرچشمه این امتیازات شخصیت آدمی است. لذا شناخت خصلت ها، توانمنادی ها، ناتوانی ها، نگرش و احساسات انسان و نیز درک و فهم علل رفتارها از دیر باز مورد توجه و علاقه اندیشمندان علوم اجتماعی مانند روانشناسان، مردم شناسان، متفکران  تعلیم و تربیت و جامعه شناسان بوده است. بدون شک تطبیق توانایی ها و استعداد های فرد با مشاغل مورد نیاز جامعه باعث کارایی و ثمر بخشی بیشتر، بهبود کیفیت کار، موفقیت و رضایت او می شود. مطالعات نشان داده است که ممکن است مشکلات مشترک سازمانها، واقعا با عوامل شخصیتی مرتبط باشد( پلاک، ۱۹۸۱).افراد از لحاظ استعدادها، علایق و توانایی ها و دیگر خصوصیات شخصیتی با یکدیگر متفاوتند. موفقیت در انجام کار نیز مستلزم توانایی و استعداد خاصی است که برنامه ریزی دقیق و تنظیم جهت هدایت شغلی افراد که نه تنها کمک ارزنده ای در جهت بازدهی و رونق اقتصادی جامعه است، بلکه سبب رضایت و موفقیت بیشتر در کارایی فرد می شود (دعایی، ۱۳۷۷).ویژگی های منحصر به فرد شخصیتی اساس تمام تفاوتهای فردی را در بین انسانها تشکیل می دهد. | شخصیت عبارت است از سبکهای ویژه ای که هر فرد در فکر کردن و رفتار کردن دارد . بعبارت دیگر نحوه فکر کردن و رفتار کردن هر فرد منعکس کننده شخصیت اوست. بدین ترتیب ، اگر شخصیت فرد با الگوهای | معمولی پاسخهای وی را در موقعیت های مختلف بشناسیم، قادر خواهیم بود رفتار او را در موقعیت های جدید، پیش بینی کنیم (آزاد، ۱۳۷۲). بر اساس نظریه صفات شخصیت، جنبه های مهم رفتار و تجارب آدمی را می توان با تعداد محدودی از صفتها توصیف کرد. هریک از این صفات در جامعه توزیع بهنجار دارد. در سالهای اخیر این نظریه براساس الگوی ۵ عامل شخصیت تعیین می شود ( مک کرا و کاسته ۱۹۹۲) بر اساس این الگو، شخصیت انسان را می توان بوسیله ۵ عامل بزرگ تبیین کرد.این ۵ عامل عبارتند از : روان رنجورخوبی، برون گرایی، پذیرش، سازگاری و وظیفه شناسی (مک کرا و کاستا، ۱۹۹۲)کورت ( به نقل از اکسی، ۲۰۰۴) در بیان تفاوتهای فردی، با توجه به صفات شخصیت اشاره می کند که روان رنجور خویی(N) به تمابل فرد به تجربه هیجانات منفی از قبیل اضطراب، افسردگی، خشم، تنش، ترحم جویی، کینه ورزی، تکانش وری و عزت نفس پایین اشاره می کند. برون گرایی ( E) به تمایل فرد به پر انرژی بودن، قادر معاشرتی بودن، جرات طلبی و صمیمی بودن اطلاق می شود. پذیرش (ه) به نمابل فرد به غیر سنتی و تخیلی بودن و علاقه مند به هنر اشاره می کند. سازگاری ( A به تمایل فرد به اعتمادورزی، کمک کنندگی و بخشندگی، مهربانی، سخاوت، همدلی و نوع دوستی اشاره می کند و وظیه شناسی(C) به تمایل فرد به قابل اعتماد بودن، کوشا و منظم بودن، کارآمد بودن، پیشرفت مداری، منطقی و آرام بودن اشاره می کند. بالا و پایین بودن یک یا چند عامل از این ۵ عامل باعث می شود که شخصیت منحصر به انسان شکل بگیرد. مثلا یک فرد روان رنجور (N) فردی است که به خاطر طبیعت اساسا منفی اش حوادث منفی تری را در زندگی نسبت به افراد دیگر تجربه می کنند، زیرا بدنبال محیط هایی است که احساسات منفی را تقویت می کند. این فرد، طبیعتا در مقابل مشکلات و مسائلی که در محیط های مختلف آموزشی و شغلی برایش اتفاق می افتد، سریعتر احساس درماندگی می کند و سعی می کند از واقعیت اجتناب کند. و یا بجای اینکه مستقیما با مشکلات روبرو شود، سعی در نادیده گرفتن و گریز از آنها را دارد. چنین فردی فاقد اعتماد به نفس می باشد و نگرش منفی او، مشکلات زیادی را در زندگی بوجود می آورد(رابینز و همکارانش،۲۰۰۱).همچنین اگر فردی برون گرا نیاشاد، نمی توانتال در اجتماع موفق باشد و یا اینکه دوست دیگران باشد و یا در محیط کاری اش خلاق باشد و در صورت بروز مشکلات، به توانایی های خود اتکا نمی کند و از جامعه گریزان می شود. (رابینز و همکارانش ، ۲۰۰۱)معلولیت از دیر باز همراه بشر بوده است اما برخی از معلولین قادرند بصورتی با معلولیت خود کنار آیند که برای اغلب ما تعجب آور است. تفاوتهایی که در آنها وجود دارد هرگز نتوانسته است زندگی عادی شان را بعنوان کودک با بزرگسال مختل سازد. یک گروه از این معلولیت ها، معلولیت ناشنوایی است که محروم بودن از حس شنوایی فقط به مفهوم شنیدن صدا نیست، بلکه ما حصل این محرومیت موجب عدم امکان دستیابی به بسیاری از تجربیات مفید و امیدبخش زندگی فردی و اجتماعی گردیده است تا جایی که ممکن است فرد را از مسیرهای موفقیت آمیز زندگی دور نماید. از این رو شناخت مشکل و معضل ناشنوایی، یافتن راههای مناسب آموزشی و ارتباطی و بوجود آمدن امکانات لازم به منظور یاری نمودن افراد ناشنوا حایز اهمیت بسیاری است. (کورکر ، ۱۹۹۰، ترجمه موللی ۱۳۸۰).ناشتوا فردی است که قبل از زبان آموزی با پس از آن شنوایی خویش را به کلی از دست داده باشد. بدان معنی که نه قادر به شنیدن است و نه می توانند صحبت سایرین را مستقیما از راه گوش درک کند. ناشنوا حتی با استفاده از سمعک نیز بخوبی قادر به تشخیص صداهای محیط نیست ( بهادر، پیروزی، تهران زاد، قاسمی شاد، موسوی و همکاران ، ۱۳۶۸)همچنین مفهوم کم شنوا به شخصی اطلاق می گردد که دچار اختلال شنوایی شده و میزان شنوایی آن کاهش یافته باشد. ولی دارای باقیمانده ای از شنوایی بوده و می تواند با استفاده از سمعک صداهای پیرامون خود را شنیده و درک کند ( کتز ، ۲۰۰۵).گروه دیگری از معلولین، نابینایان است، مثل تمام افراد معلول، فرد نابینا می خواهد که با وی همجون سایر افراد رفتار شود. تعداد زیادی از افراد نابینا نمی خواهند مورد ترحم قرار گیرند و حتی از کمکهای غیر ضروری دیگران بهره مند شوند. با وجود اینکه در بعضی موقعیتها ممکن است به کمک نیازمند باشند، اما در اصل ترجیح می دهند که مستقل باشند. آنها به توجه دیگران نسبت به خود ارج می نهند، اما مایلند که افراد بجای اشاره کردن به تفاوتهایشان از مشابهت هایشان گفتگو کنند. نقص بینایی بیش از هر معلولیت دیگر ناتوائی بار می آورد، تعداد زیادی از افراد عقب مانده ذهنی از نظر ظاهری با دیگران فرقی ندارد در حالیکه فرد نابینا نشانه های زیادی دارد که او را از دیگران متمایز می سازد. از قبیل: عصای سفید، عینکهای سیاه و ضخیم و به دلیل دیگری که ما را از نابینایی بیشتر می ترسپم بخاطر نقشی است که چشمها در روابط اجتماعی باز می کنند، شاعران، نمایشنامه نویسان، و ترانه سرایان از قدیم الایام به تاثیرات عاطفی چشمهایی برده اند. همه ما نیز با صحنه های ناراحت کننده ای که ضمن صحبت با کسی که به چشمهای ما نگاه نمی کند تاکنون مواجه بوده ایم. به این مساله فکر کنید که چند بار از افراد شنیده اید که گفته اند، دوست دارند بجای این که در تلفن با کسی صحبت کنند، بصورت رویارویی با او به گفتگو بنشینند. متعلقی است حالت چشمها مشخص کننده این است که ببینم تا چه اندازه، صحبتهایمان بر دیگران تاثیر گذار است. (هالاهان ، کافمن ۱۹۴۴، ترجمه جوادیان ۱۳۷۸). از نظر تربیتی افراد نابینا به کسانی اطلاق می شود که تقصی بینایی شان به اندازه ای شدید است که مجبورند خواندن را بوسیله بریل یا با استفاده از روشهای سمعی (نظیر توارهای شنوایی و صفحات گرامافون) یاد بگیرند. افراد نیمه بینا کسانی هستند که می توان از طریق وسایل اگر اندیسمان با کتابهایی که با خطوط درشت چاپ شده اند، خواندن را به آنها آموخت. ( هالاهان، کافمن، ۱۹۴۴ ، ترجمه جوادیان ۱۳۷۸).معلولیت بینایی می تواند در هر سنی بوجود آید، چنانکه معلولیت شدید بینایی از بدو تولد وجود داشته باشد معلولیت بینایی مادرزاد» نامیده می شود. افرادی که پس از تولد (بخصوص پس از دو سالگی) نابینا می شوند انابینای اکتسابی می نامند. در نابینایانی که پس از دو سالگی بینایی خود را از دست می دهند خاطره آنچه دیده اند باقی می ماند و این خاطرات آنان را در یاد آوری شباهتهای بعضی از اشیاء باری می کند. هر چه معلولیت بینایی دیرتر بوجود آید میزان یادآوری بیشتر خواهد بود (نامنی و همکاران، ۱۳۸۱)مدارک متناقض آبادی درباره اینکه افراد مبتلا به نقص بینایی در مقایسه با همسالان بینایی خود ساز گاری کمتری از خود نشان می دهند، وجود دارد، از آنجا که تحقیقات نشان نداده اند که کودکان نابینا و کم بینا کلا ناسازگاری از خود نشان می دهند، ما می توانیم نتیجه بگیریم که وجود مشکلات شخصیتی یک شرط لازم برای نابینایی نمی باشد. ناسازگاریهایی که در فرد نابینا مشاهده می شود، این بیشتر بخاطر برخوردهای نادرستی است که جامعه و اطرافیان نسبت به آنها اعمال داشته انداز آنجا که نحوه ارتباط در رشد اجتماعی و شخصیتی فرد نقش حیاتی دارد. بنظر می رسد که افراد ناشنوا و کم شنوا با مسائل بیشتری در زندگی، از جمله زندگی اجتماعی و شغلی خود مواجه می باشند. اماء عامل تعیین کننده در این که آیا افراد ناشنوا و کم شنوا، دچار مشکلات رفتاری خواهند شد، به این بستگی خواهد داشت که تا چه میزان اطرافیان بانوانی او را بیاد یرتاد تا نپذیرند. انزوای اجتماعی این کودکان از جمله شنوایان، گاهی باعث می شود که افراد ناشنوا و کم شنوا با همدیگر معاشرت کنند. در واقع، جامعه ای که ناشنوایان برای خود تشکیل می دهند بصورتی استثنایی برایشان پر جاذبه است. برخی از مقامات، آموزش مهارتهای اجتماعی را به دانش آموزان ناشنوا و کم شنوا توصیه کرده اند، به این منظور که به آنها یاد داده شود تا چگونه بر حالت کم رویی و گوشه گیری خود غلبه کنند. بطور کلی شواهد بسیار کمی وجود دارد که نشان دهد افراد نابینا و کم بینا در مقایسه با افراد عادی که سن عقلی یکسانی با آنان دارند، عقبتر باشند، دستاورد دیگری بیان می کند که پیشرفت تحصیلی کودکان نابینا به اندازه پیشرفت تحصیلی کودکان ناشنوا و کم شنوا دچار آسیب نمی شود. در زمینه یادگیری، حس شنوایی بنحو آشکاری مهمتر از حس بینایی است. این نکته نیز شایان توجه است که انگیزه هایی را که برای یاد گیری از اهمیت برخوردارند، در کودکان نابینا بهتر و مؤثرتر از کودکان ناشنوا و کم شنوا می توان بو جود آورد. (هالاهان، گافمن، ۱۹۴۴، ترجمه جوادیان، ۱۳۷۸).با توجه به مطالب بالا که تفاوت های فردی در افراد عادی و معلول وجود دارد پژوهش حاضر به دنبال مقایسه سبک های یادگیری و ویژگی های شخصیتی این افراد می باشد.

اهمیت و ضرورت تحقیق

از آنجائی که شخصیت انسان از تجاربی که فرد با محیط به دست می آورد شکل می گیرد و همچنین نوع آموختن و یاد گیری انسانها به نحوه ارتباط و تعامل حس های انسان با محیط بر می گردد لذا احتمالا گروه معلولین ویژگی های شخصیتی و سبک یادگیری متفاوتی با بقیه انسان ها دارند. که لزوما چون قشر وسیعی از انسان ها معلولین می باشد پس پژوهش در ارتباط با ویژگی های شخصیتی و سبک یادگیری لازم و ضروری به نظر می رسد.با شناخت شخصیت شخص با الگوهای معمولی پاسخ فرد در موقعیتهای مختلف میتوانیم رفتار فرد را در موقعیت های مختلف و جداد، پیش بینی کنیم لذا شناخت ویژگیهای شخصیتی بسیار لازم و ضروری است (آزاد، ۱۳۷۳)مطالعه نمودن رفتار یک شخص در حقیقت تعیین کننده ویژگیهای شخصیتی آن شخص است و لذا با شناخت رفتار فرد، می توانیم رفتارهایی که این فرد در موقعیت های مختلف انجام می دهد را پیش بینی بکنیم، و تحقیق در شخصیت به معنای چگونگی تفاوت افراد در ادارک و نحوه ارتباط این تفاوتها با کشش کلی انسان است. ( دلیلی، ۱۳۷۵)معلولیت از جمله مفاهیمی است که همواره در طول تاریخ زندگی بشر وجود داشته و خواهد داشت و ریشه کنی صد در صد آن غیر ممکن است. از میان معلولیتهای مختلف، کم شنوایی بدلیل آنکه بسیاری از تواناییهای فرد را برای سازگاری با محیط از وی سلب می کند از جمله معلولیت های مهم ارتباطی تلقی می شود و اختلالات ارتباطی در افراد دچار معلولیت شنوایی بیشتر از معلولیت های دیگر بروز می کند تاحدی که موجب نوعی عقب ماندگی و ناتوانی در رشد ذهنی و عقلی می گردد. بنابراین یادگیری که اساسی ترین توانایی انسان است تحت تاثیر حس مهم شنوایی دچار اختلال می گردد. ( گورابی، ۱۳۸۱)و همچنین معلولیت بشیایی نیز با دلیل نقص در بینایی از حواس دیگر خود استفاده می کنند که قطعا نحوه یادگیری آنان نیز بگونه ای دیگر می باشند که لزوم دارد سبک یادگیری به عنوان یک موضوع مورد مطالعه قرار گیرد. از آنجائی که سبک های یادگیری بیشتر از محیط دریافت می شوند با اکتسابی هستند و چون نابینا و ناشنوا با افراد عادی از محیط یکسان تأثیر نمی پذیرند مسلما سبک های یادگیری آنها یکسان نیست.در حقیقت بررسی سبکهای شناختی یادگیری معلولین ناشنوا و نابینا می تواند به درک شفافتری از سبک یادگیری این گروه از معلولین گردد که همین موضوع باعث می گردد که معلمین سبک یادگیری این گروه از معلولین را بخوبی درک کنند و مطابق با سبک یادگیری آنان به تدریس و شیوه حل مساله بپردازند . و بدین ترتیب با شناخت سیکهای یادگیری این گروه از معلولین، می توان گامی در جهت اصلاح و عملکرد بالای یادگیری آنان برداشت.بنابراین می توان اینگونه خلاصه نمود که پیامدهای نقص جسمی بر رشد شخصیت تأثیر گذار است مک گوایر و مبرز ، ۱۹۷۱)لو نفلد (۱۹۸۰) چنین نتیجه گرفت که نقص بینایی، فرد را بیشتر در معرض فشار عصبی، احساس ناامنی، و اضطراب قرار می دهد.با توجه به اینکه معلولین ناشنوا و نابینا قشری از جامعه هستند که والدین و معلمین در جهت آموزش به آنها مشغول هستند. به همین منظور پژوهش حاضر به دنبال مقایسه سبک پادگیری و ویژگی های شخصیتی آنان با افراد عادی می باشد.

هدف پژوهش

١-بررسی و مقایسه ویژگیهای شخصیتی و سبک یادگیری دانش آموزان عادی و ناشنواو نابینا

فرضیه ها

۱) بین مؤلفه فعالیت گرایی در سبک یادگیری افراد عادی، نابینا و ناشتوا تفاوت معنادار وجود دارد.

۲)بین مؤلفه اندیشه گرایی در سبک یادگیری افراد عادی، نابینا و ناشتوا تفاوت معنادار وجود دارد.

۳)بین مؤلفه عملگرایی در سبک یادگیری افراد عادی، نابینا و ناشنوا تفاوت معنادار وجود دارد.

۴) بین مؤلفه نظریه پرداز در سبک یادگیری افراد عادی، نابینا و ناشتوا تفاوت معنادار وجود دارد.

۵) بین میزان روان نژند گرایی در ویژگی های شخصیتی افراد عادی، نابینا و ناشتوا تفاوت معنادار وجود دارد.

مشخصات
  • جنسیت مرد
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت
  • رشته تحصیلی روانشناسی عمومی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی سید علی اکبری روانشناس، سید علی اکبری مشاور، سید علی اکبری روان درمانگر، سید علی اکبری روانپزشک، سید علی اکبری متخصص اعصاب و روان، سید علی اکبری روانسنج
تخصص ها
  • روانشناسی عمومی
تصویر
سید علی اکبری
روانشناس بالینی و فردی
(4)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر