منو
X

تصویر
سید محسن ابراهیمی
روانشناس بالینی و فردی
(4)
آمار این متخصص
(4) رای
0%

دقت

80%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

80%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

40%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

سید محسن ابراهیمی هستم، فارغ التحصیل روانشناسی تربیتی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم اجتماعی و روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در سال ۱۳۹۱، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “رابطه سبک های دلبستگی و روابط موضوعی با تصور از خدا در دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان تهران” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد تهران مرکزی

دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی، گروه روان شناسی

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی تربیتی

عنوان:

رابطه سبک های دلبستگی و روابط موضوعی با تصور از خدا در دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان تهران

استاد راهنما:

دکتر مژگان سپاه منصور

استاد مشاور:

دکتر سوزان امامی پور

پژوهشگر:

سید محسن ابراهیمی

تابستان ۱۳۹۱

فهرست مطالب

عنوان

فصل یکم: معرفی پژوهش

مقدمه

بیان مسئله

ضرورت پژوهش

اهداف پژوهش

سوالهای تحقیق

تعریف نظری و عملی متغیرها

تصور از خدا

دلبستگی

تصور از خود

تصور از والدین

تصور از دیگران مهم

دانش آموزان دوره متوسطه

تصور از خدا

مفهوم خدا و تصور از خدا

رشد تصور از خدا

مفهوم خدا و تصور از خدا

پایه های نظری مقیاس تصور از خدا

نظریه هایی در مورد تصور از خدا

تصور از خدا و یادگیری اجتماعی

تعریف دلبستگی

انواع سبک های دلبستگی

دلبستگی در دوران نوجوانی

نظریه دلبستگی و تصور از خدا

والدین، جنسیت، دلبستگی و تصور از خدا

تفاوت های فرهنگی دلبستگی و تصور از خدا

عوامل موثر در دلبستگی ایمن و ناایمن

رابطه سبک های دلبستگی و تصور از خدا

نظریه روابط موضوعی و تصور از خدا

چگونگی شکل گیری تصور از خود

رابطه تصور از خود و تصور از خدا

رابطه تصور از والدین و تصور از خدا

رابطه تصور از والدین، تصور از خود با تصور از خدا

رابطه تصور از دیگران مهم (دوستان) با تصور از خدا

جامعه پذیری و تصور از خدا

پژوهش های انجام شده، جامعه پذیری دینی، دلبستگی و تقسور از خدا

نتیجه گیری

فصل سوم: روش پژوهش

روش پژوهش

جامعه، نمونه و روش نمونه برداری

ابزار پژوهش

پرسشنامه تصور از خدا (GII)

مقیاس تصور از موضوع های رابطه: خدا، خود، والدین و دیگران مهم

پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (هاتن و شیور، ۱۹۸۷)

روش اجرا

روش تجزیه و تحلیل داده ها

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل اطلاعات

تجزیه و تحلیل داده ها

یافته های توصیفی مربوط به نمونه

یافته های مربوط به سوالات تحقیق

یافته های جانبی

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

مقدمه

بحث مربوط به سوالات اصلی

نتیجه گیری نهایی

محدودیت ها

پیشنهاد ها

منابع

چکیده:

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های دلبستگی و روابط موضوعی با تصور از خدا بود. برای بررسی این هدف ۳۵۲ نفر از دانش آموزان مناطق۲, ۶ , ۱۴ و ۱۶ آموزش و پرورش تهران که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شده بودند، پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسالان تصور از موضوعهای رابطه خود، والدین و دیگران مهم و تصور از خدا را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد نتایج تحلیل داده ها نشان داد بین سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن اجتنایی با نمره کلی تصور از خدا رابطه وجود دارد. بطوری که افراد ایمن تصور مثبت تری از خدا و افراد تا ایمن اجتنابی تصوپر منفی از خدا داشتند. لازم به ذکر است سبک دلبستگی اضطرابی تنها با زیر مقیاس مشیت الهی تصور از خدا رابطه معنادار مثبت نشان داد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سبک دلبستگی ایمن، پیش بینی کننده معتبری برای خرده مقیاسهای پذیرندگی، خیرخواهی حضور و نمره کلی تصور از خدا می باشد. همچنین سبک دلبستگی تایمن اجتنابی نیز پیش بینی کننده معتبری البته به طور معکوس برای خرده مقیاسهای تاثیر پذیری، حضور و نمره کلی تصور از خدا است. در ضمن سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی فقط پیش بینی کننده معتبری برای خرده مقیاس مشیت الهی تصور از خدا می باشد یافته دیگر پژوهش حاضر گزارش رابطه معنادار مثبت بین نمره کلی تصور از خدا با مولفه های تصور از خود، دوستان و والدین می باشد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که مولفه تصور از والدین پیش بینی کننده معتبری برای خورده مقیاسهای تاثیر پذیری، مشیت الهی، پذیر تادگی، خیرخواهی، حضور، چالش و نمره کلی تصور از خدا بوده است و در حالی که مولفه تصور از دوستان، پیش بینی کشنده معتبری برای خرده مقیاسهای تاثیر پذیری، خیر خواهی، حضور و نمره گلی تصور از خدا بوده است، مولفه صور از خود، تنها برای خرده مقیاس پذیرندگی تصور از خدا نقش پیش بینی کننده داشته است. به عبارت دیگر از بین مولفه های روابط موضوعی، تصور از والدین هر چه مثبت تر بوده است تصور فرد از خدا مثبت تر شکل گرفته است در تبیین یافته های فوق پژوهشگران اشاره داشته اند دلبستگی ایمن نوعی پایگاه ایمنی بخش در افراد به وجود می آورد که پایه و اساس شکل گیری تصور از خدا است. همچنین تصور افراد از خدا و خود، از قبل در ذهن آنان و بر اساس روابط موضوعی در دوران کودکی شکل گرفته است. اگر کودک و الذینش، دیگران مهم و در نهایت خودش را به عنوان موجوداتی خوب در نظر بگیرد، خدا را نیز موجودی خوب تصور می نماید.

کلید واژه ها: تصور از خدا، دلبستگی ایمن، اجتنابی، اضطرابی، روابط موضوعی، تصور از والدین، خود و دیگران مهم (دوستان).

فصل اول:

مقدمه:

بحث دین از دیر باز مورد توجه بوده است و کمتر جامعه ای را می توان یافت که با دین سر و کاری نداشته باشد. نگاهی گذرا به تاریخ بشر نشان می دهد که همه جوامع، به نوعی دیندار بوده اند؛ خواه جوامع ابتدایی و ساده با جوامع پیشرفته و پیچیده. مراجعه به متون دینی مختلف نشان می دهد که انسان، بدون پایبندی به دین نمی تواند به هدف نهایی حیات خود دست یابد (داوودی، ۱۳۸۳). مفهوم دین و کارکرد آن متأثر از مجموعه عواملی است که مهمترین آن جایگاه خدا در دین می باشد. هر یک از ادیان یهود، مسیحیت و اسلام به خداوند عظیم که جهان را خلق کرده است، ایمان دارند (مشایخی راد، ۱۳۸۰).خداوند به عنوان مبدأ آفرینش، از جنجال برانگیز ترین موضوعات ذهنی بشر بوده که دارای ابعاد مختلف فلسفی، دینی، جامعه شناختی و روان شناختی می باشد. سؤالات فراوانی در این باره وجود دارد، چرا که خداوند به تجربه حسی بشر نمی آید اما یشر به گونه ای او را درک می کند. اعتقادات افراد در مورد زندگی از چگونگی ارتباط آنها با خدا تأثیر می پذیرد و بر ارتباط آنها با هر چیزی تأثیر می گذارد و از همه مهمتر نگرش آنها را بسوی خودشان، افراد دیگر و به طور کلی معنا و مفهوم زندگی تعیین می کند (کاباریک ، ۱۹۹۸).تصور از خدا، توصیف اثر عاطفی یا ارزیابی جنبه های مختلف بازنمایی ذهنی از خداوند است که معنا داده می شود. جنبه توصیفی آن به اطلاعاتی که افراد در مورد خدا می دهند مثل اینکه شبیه چیست و کجاست و چه کار می تواند بکند و یا از مردم چه می خواهند بر می گردد، در حالی که جنبه ارزیابی آن مربوط است به ارزشهای مثبت یا منفی که به خدا نسبت داده می شود. مثل تصور از خدای عاشق ، طرد کننده یا پادیر ناده (دی روس و ساعی ، ۲۰۰۴).کاباریک (۱۹۹۸) اعتقاد دارد این موضوع که خدا چیست و چگونه بر ما تأثیر می گذارد، اعتقاد و تصور ما را در مورد خداوند شکل می دهد. تصور و اعتقاد ما درباره خدا باعث می شود که ما به شکل خاصی عمل کنیم و عقاید مشخصی داشته باشیم و همچنین خصوصیات معینی را نشان دهیم. کرکپاتریک و شیور (۱۹۹۰) توضیح دادند افرادی که شکل های دلبستگی آنها به صورت عاشق و مراقب بوده است گرایش دارند تصور از خودشان و در نهایت تصورشان از خدا به صورت عاشق و مراقب باشد، بر اساس کار بالبی؛ سروف، فلیسن و فلیسن (۱۹۸۶؛ به نقل از صالح نصرتی، مظاهری و حیدری، ۱۳۸۵) تأکید کردند که روابط اولیه و اللد – فرزند اساسی برای روابط دلبستگی آینده است.دلبستگی ها در تمام چرخه حیات شامل روابط والد- فرزند، روابط عاشقانه و رابطه با خدا می باشد (دیکی و همکاران ، ۲۰۰۶؛ به نقل از رازقی، غباری بناب و مظاهری، ۱۳۸۵). در واقع در چارچوب دلبستگی کودکان، دلبستگی به والدین و تصور از خدا از طریق شکلهای والدینی، در نوجوانی توسعه پیدا می کند (گرانکویست و هیچکول ، ۱۹۹۹). بدین ترتیب در دوره نوجوانی، ادراک دوران کودکی از والدین، پیش بینی کننده تصور از خود و تصور از خدا است.

بیان مسئله:

بالبی (۱۹۸۸) مؤلفه اساسی طبیعت انسان را وجود زمینه ای برای شکل گیری پیوند های صمیمی با افراد دیگر دانست. وی اعتقاد داشت که نظریه دلبستگی طبق پیوندهای عاطفی بین والدین و کودکان، بخصوص مادر و کودک رشد می کند و هدف رفتارهای دلبستگی در کودکان را دستیابی به امنیت در جوار بزرگسالان دانست. بالبی (۱۹۸۸؛ به نقل از مانوس و بارابوزرا، دامدا و کاستا ،۱۹۹۹) دلبستگی را یک نیاز جهانی و متعلق به هر انسان می داند که هر کسی احتیاج دارد روابط صمیمانه ای با دیگران برقرار کند. سبک دلبستگی یکی از مهمترین عوامل موثر در تعاملات بین فردی است که در دوران کودکی شکل گرفته و با توجه به محیطی که در آن تحول یافته است در سئین بعدی ادامه می یابد (بالبی، ۱۹۸۸).شکل گیری یک ارتباط دلبستگی ایمن، مستلزم بروز هیجانهای تنظیم شده از سوی مادر است و به طور متقابل، در بافت نشانه های وضعیت درونی کودک از سوی مادر، به وجود آورنده هیجانهای مثبت و منفی در او خواهد بود (گرین برگ ، ۲۰۰۰). گرمی والدین به کودک کمک می کند تا احساس امنیت کافی برای کشف محیط داشته باشند، از توانایی اش آگاه شود و عوامل احتمالی که باعث ارتقاء رشد او می گردد را تجربه کند (ریکس و تامپسون ۲۰۰۵ به نقل از تبعه امامی، نوری، ملک پور و عابادی، ۱۳۹۰). آگاهی مادران از علائم و نشانه های کودک، ارائه پاسخ مناسب، قابلیت دسترسی، مشارکت و آهنگ هماهنگ با کودک، نبود عصبانیت و تهاجم و غنی ساختن محیط برای کودک همه مربوط به دلبستگی ایمن می باشد. بالبی (۱۹۸۸) کیفیت دلبستگی را حاصل پاسخ دهی مناسب و به موقع مادر به علائم کودک و در دسترس بودن او تعریف می کند. هر چه والدین در برابر کودکان خود دارای پذیرش بالاتری باشند محیط آنان را غنی تر و امن تر می سازند.شکست مادر در ایجاد یک ارتباط گرم، حساس و پاسخ دهنده طی سالهای اول زندگی مشکلات رفتاری پایداری در نوجوانی ایجاد می کند (فوگل ،۲۰۱۰). توماس (۱۹۷۴؛ به نقل از دادلی و ویسبی ، ۲۰۰۰) نشان دادند وقتی والدین و فرزندان حمایت عاطفی و ارتباط عاطفی مثبتی دارند، نوجوانان تعهد بالایی نسبت به ارزشهای دینی نشان می دهند. ون وانگر (۲۰۰۸ به نقل از تبعه امامی و همکاران، ۱۳۹۰) معتقد است که ناکامی در شکل دادن دلبستگی مطمئن طی ماههای اول زندگی می تواند تاثیرات منفی بر روی رفتارهای دوران کودکی و نوجوانی داشته باشد. افراد دارای دلبستگی ناایمن در مقایسه با افراد ایمن با جسارت و انعطاف پذیری کمتر به جستجو پرداخته و تجربه کمتری می آموزند و در روابط با دیگران مشکل داشته و هویت سردرگم خواهند داشت (بشارت، شریفی و ایروانی، ۱۳۸۰).بالبی (۱۹۸۸) معتقد است کودک همان طور که رشد می کند، الگوهای درونی باز نمایی دهنی از خود، دیگران و الگوی تعامل با دیگران را در زمینه روابط شکل می دهد، و سبکهای دلبستگی در حالی که تحت تأثیر رابطه با اولین مراقبین قرار دارد، اما در طول زندگی بر طبق الگوی مؤثر روانی به افراد دیگر منتقل شده و دیدگاه فرد را نسبت به روابط نزدیک با دیگران شکل می دهد. بنابراین تجارب دلبستگی در کودکی تأثیر عمیقی بر تحول شخصیت و روابط دلبستگی بعدی در زندگی دارد. در کودکی روابط دلبستگی تنها با مراقبان اولیه کودک شکل می گیرد اما با افزایش سن، نوجوانان، بیشتر متوجه همسالان و دوستان خود می شوند و با این روابط جدید بین آنها روابط دلبستگی ایجاد می شود، چون نوجوانان نقاط مشترک زیادی با هم دارند موجب درک بهتر آنها از هم می شود میزان دلبستگی ایمن افراد در نوجوانی به دلیل ظهور روایط دلبستگی جدید با همسالان دستخوش تغییر می گردد (پارا و کیجا ، ۲۰۰۲؛ به نقل از صالح نصرتی و همکاران، ۱۳۸۵). دلبستگی ایمن به والدین و همسالان در نوجوانی پیامدهای مثبت سلامت روانشناختی (مانند حل فعالانه مسائل و افزایش عزت نفس) را به ارمغان می آورد و نوجوان با احساس امنیت به جستجوی در دنیای درون و بیرونخود می پردازد (سامولیس، لایبرن ، ۲۰۰۱؛ به نقل از صالح نصرتی و همکاران، ۱۳۸۵).به نظر می آید در مرحله نوجوانی همسالان چهره های دلبستگی به معنای واقعی کلمه محسوب می شوند در این زمینه شیور، تریسی، آلبینو و کوپر (۲۰۰۷) بیان می کنند که در سنین نوجوانی، فرزندان از والدین به عنوان الگوهای اولیه دلبستگی دور شده و اعتماد بیشتری به عقاید و حمایتهای همسالان نشان می دهند. آنها همچنین بیان می کنند که در دوره نوجوانی مقدار زمانی که آنان صرف بودن با همسالان هم جنس و همچنین همسالان غیر هم جنس خود می کنند افزایش می یابد. این تغییرات سرآغاز تغییر الگوهای اولیه دلبستگی از والدین به سوی همسالان می باشد.از آنجایی که به باور دیگی و همکاران (۱۹۹۷) فاصله از تصور از خدا در کودکان تا تصور از خدا در نوجوانان، با نظریه دلبستگی و موضوعهای آن مربوط می باشد و بر طبق این نظریه ها که فرض می کنند ارتباط بهینه والد- فرزند می تواند در شکل گیری این تصور، نقش مهمی ایفا کند (صادقی، مظاهری و حیدری، ۱۳۸۶)، لذا پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سوال است که آیا سبک های دلبستگی و روابط موضوعی می تواند به عنوان عواملی در شکل گیری تصور از خدا نقش داشته باشد؟ و این عوامل به چه صورتی در شکل گیری تصور از خدا دخالت دارند و هم اینکه کدامیک از سبک های دلبستگی با روابط موضوعی، در تصور از خدا نقش پیش بینی کننده معتبر تری دارد؟

ضرورت پژوهش

این موضوع که خدا چیست و چگونه بر ما تأثیر می گذارد، اعتقاد و تصور ما را در مورد خداوند شکل می دهد. تصور و اعتقاد ما درباره خدا باعث می شود که ما به شکل خاصی عمل کنیم و عقاید مشخصی داشته باشیم و همچنین خصوصیات معینی را نشان دهیم (فروئس و بدر ، ۲۰۰۵).نوع ارتباط و دلبستگی کودک به والدین که از نقطه شروع در او وجود دارد به تدریج متنوع گردیده و به چهره های مشخص گسترش یافته و در تمام زندگی پابرجا می ماند اما با ورود به مرحله نوجوانی و افزایش بختگی شناختی، احتمال بیشتری وجود دارد که فرد نسبت به چهره های مشاهده نشده (مثل خدا) دلبستگی پیدا کند. (منصور و دادستان، ۱۳۸۳).کرکپاتریک (۱۹۹۴؛ به نقل از صادقی، ۱۳۸۴) نیز معتقد است که در نوشته های مذهبی، خدا به عنوان شکلی از والدین توصیف شده است. وی اعتقاد دارد که ارتباط انسان با خدا، وابستگی زیادی با ارتباط دلبستگی انسان دارد. به طور مشابه ریزاتو (۱۹۷۴) نیز در یک تحقیق تجربی نشان داد که تصور فرد از خدا به طور نزدیک با تجربه او با اولین مراقبش ارتباط دارد. کر کپاتریک و شیور (۱۹۹۲؛ به نقل از صادقی، ۱۳۸۴) در مطالعات خود این طور نتیجه گرفتند افرادی که الگوهای

مشخصات
  • جنسیت مرد
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
  • رشته تحصیلی روانشناسی تربیتی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی سید محسن ابراهیمی روانشناس، سید محسن ابراهیمی مشاور، سید محسن ابراهیمی روان درمانگر، سید محسن ابراهیمی روانپزشک، سید محسن ابراهیمی متخصص اعصاب و روان، سید محسن ابراهیمی روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی تربیتی
تصویر
سید محسن ابراهیمی
روانشناس بالینی و فردی
(4)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر