منو
X

تصویر
شهرزاد سپه پور
روانشناس بالینی و فردی
(4)
آمار این متخصص
(4) رای
80%

دقت

0%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

0%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

40%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

شهرزاد سپه پور هستم، فارغ التحصیل روانشناسی تربیتی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم اجتماعی و روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در سال ۱۳۹۰، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “رابطه سبک های یادگیری و سبک های دلبستگی با سلامت روان در دانشجویان دختر رشته های علوم انسانی” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد تهران مرکزی

دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی، گروه روان شناسی

پایان نامه جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی تربیتی

عنوان: رابطه سبک های یادگیری و سبک های دلبستگی با سلامت روان در دانشجویان دختر رشته های علوم انسانی

اتساد راهنما:

دکتر محمود جمالی فیروز آبادی

استاد مشاور:

دکتر پریسا تجلی

پژوهشگر:

شهرزاد سپه پور

تابستان ۱۳۹۰

فهرست مطالب

عنوان

چکیده

فصل اول: کلیات تحقیق

بیان مساله

اهمیت و ضرورت پڑو هش

اهداف پژوهش

فرضیه های پژوهش

تعریف متغیرهای تحقیق

تعریف واژه ها و اصطلاحات

فصل دوم: ادبیات و پیشینه تحقیق

سبک های یادگیری

تعریف سبک های یادگیری

سبک های یادگیری گراشا۔ ریچمن

انواع سبک های یادگیری

بررسی انواع سبک های یادگیری در جریان زبان آموزی

تفاوت های فردی در یادگیری سبک های دلبستگی

درآمدی بر سبک های دلبستگی

نظریه بالبی در زمینه سبک های دلبستگی

نظریه آیتس ورث در زمینه سبک های دلبستگی

نظریه بارثولومیو در زمینه سبک های دلبستگی

گستره دلبستگی بزرگسالان

نظریه دلبستگی و آسیب شناسی روانی

سلامت روانی

درآمدی بر سلامت روانی

سلامت عمومی و بهنجاری

انواع سلامت روانی

رویکردهای مطرح در سلامت عمومی

پیشینه تحقیق

پیشینه تحقیق در ایران

پیشینه تحقیق در خارج

فصل سوم: روش پژوهش

مقدمه

طرح پژوهش

جامعه آماری

نمونه و روش نمونه گیری

ابزار پژوهش

پرسشنامه سیک های یادگیری گراشا-ریچمن

پرسشنامه دلبستگی کولیتز و رید

پرسشنامه۲۸  GHQ

شیوه اجرا

تجزیه و تحلیل اطلاعات

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها

توصیف داده ها

تحلیل داده ها

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

بحث و نتیجه گیری

محدودیت های پژوهش

محدودیت های تحت کنترل پژوهشگر

محدودیت های خارج از کنترل پژوهشگر

پیشنهادهای تحقیق

پیشنهاد های روش شناختی

پیشنهادهای مبتنی بر یافته ها

منابع و مآخذ

پیوست

پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و رید ( RAAS)

پرسشنامه سبک های یادگیری گراشا –ریچمن

پرسشنامه سلامت عمومی ۲۸-GHQ

چکیده:

هدف از این پژوهش آن است که معین گرند کدام یک از سبکهای یادگیری و کدام یک از سبکهای دلبستگی پیش بینی کننده سلامت روان در دختران دانشجو رشته های علوم انسانی است. سه فرضیه و یک سوال در این پژوهش مطرح شده است و جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان رشته های علوم انسانی دانشکده ادبیات و علوم انسانی و دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی هستند که در نیمسال تحصیل ۸۹-۹۰ ثبت نام کرده اند و روش نمونه گیری تصادفی در دسترس است. حجم نمونه ۲۰۰ نفر می باشد که برای حجم نمونه پرسشنامه سبک های بادگیری گراشا سربچمن و پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و رید و پرسشنامه سلامت عمومی فرم ۲۸ سوالی اجرا شد. در ضمن به توصیه استاد راهنما اعتبار این پرسشنامه ها مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد. و برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. در مورد سوال پژوهش که عبارت است از کدام سبک پادگیری و سبک دلبستگی پیش بینی کننده سلامت روان است ؟ سبک یادگیری اجتنابی و سبک دلبستگی اجتنابی پیش بینی کننده سلامت روان در دانشجویان است که سهم سبک یادگیری اجتنایی اندکی بیش از سبک دلبستگی اجتنابی می باشد. فرضیه های پژوهش که شامل : ۱- بین سبک های یادگیری و سلامت روان دانشجویان رابطه وجود دارد. ۲- بین سبک های دلبستگی و سلامت روان دانشجویان رابطه وجود دارد ۳- بین سبک های دلبستگی و سبک های یادگیری دانشجویان دختر رابطه وجود دارد یافته های پژوهش حاضر نشان داد که بین سبک یادگیری مشارکتی با سلامت روان رابطه منفی معناداری و بین سبک یادگیری اجتنابی و سلامت روان رابطه مثبت معناداری وجود دارد، بین سبک دلبستگی اضطرابی و سبک دلبستگی اجتنابی با سلامت روان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین بین سبک دلبستگی ایمن با سبک یادگیری همیار رابطه مثبت معنادار اما بین سبک دلبستگی ایمن با سبک یادگیری اجتنابی رابطه منفی معناداری وجود دارد ، بین سبک دلبستگی اضطرابی با سبک های یادگیری رقابتی ، اجتنابی و مستقل رابطه مثبت معناداری وجود دارد، بین سبک دلبستگی اجتنایی با سبک یادگیری رقابتی و اجتنابی رابطه مثبت وجود دارد.

واژگان کلیدی: سبک های یادگیری، سبک های دلبستگی، سلامت روان.

مقدمه:

انسان موجودی پیچیده و دارای ابعاد مختلفی است و حیات وی در اثر تعادل نسبی این ابعاد تضمین شده و دوام می یابد. در برقراری تعادل عوامل بیشماری به طور مستقیم و غیر مستقیم تاثیر می گذارند که ممکن است نقش برخی از آنها برجسته و مهمتر از عوامل دیگر باشد. اما آنچه مهم است اینکه برقراری تعادل اغلب سبب بهبود رفتار و رضایت خاطر از زندگی و خشنودی می گردد و کیفیت زندگی را ترقی می بخشد. چیزی که برخی از دانشمندان از آن با واژه سلامت بد میکنند (بابایی، ۱۳۸۰)سلامت خود، مفهومی کلی و پیچیده و دارای ابعاد فراوانی است که گرچه هر کدام عملکرد مستقلی دارند اما از بسیاری جهات با هم ارتباط داشته و بر یکدیگر تاثیر می گذارند در ارتباط با این مفهوم دیدگاه های مختلفی بوجود آمده است که هر کدام از آنها موضوع را از منظر خود وارسی کرده و درباره آن و عوامل مرتبط با آن مطالبی را بیان داشته اند. برای مثال، دیدگاه پزشکی أن را در ارتباط با عملکردهای جسمانی و عوامل زیست شناختی تصور کرده است (گنجی، ۱۳۸۶)الگوی محیطی اکوسیستم نقش محیط و تغییرات موجود در محیط و اکوسیستم را اغلب از دیدگاه کلینگر و به صورت سیستمی به تعریف و تبیین مفهوم سلامت پرداخته است و عنوان می کند که این مفهوم باید با در نظر گرفتن ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد. ابعدی که به طور یکپارچه فرض شده و با همدیگر ارتباط تعاملی دارند (میلانی فر، ۱۳۸۳).بدون شک صرفنظر از واژه پردازی و دیدگاههای مختلف درباره مفهوم سلامت، پارهای عوامل بر میزان آن تاثیر می گذارند و سبب افزایش یا کاهش آن می شوند و از بین أن عوامل برخی به طور مستقیم و برخی دیگر به طور غیرمستقیم، پاره ای به شکل درونی و غیر عنی و پارهای دیگر به شکل عینی و بیرونی بر سلامت تاثیر می گذارند و بدان طریق زندگی افراد را رقم میزنند و تاثیر و ارتباط برخی از این عوامل در بررسی های مختلف مورد تحقیق قرار گرفته اند برخی دیگر به بوته و ارسی گذاشته شده اند. برخی از آنها دارای تاثیر مثبت بوده و برخی دیگر تغیر منفی بر جای گذاشته اند و در پارهای موارد نتایجی گزارش شده است (دبی ، ۲۰۰۲).بنابراین، سلامت روانی را میتوان به عنوان یک وضعیت روانی در نظر گرفت که تحت تاثیر عوامل متعددی قرار می گیرد. بعضی از نظریه پردازان بر این باورند که عوامل ژنتیکی بیشترین تاثیر را بر روی وضعیت سلامت روانی افراد دارا میباشد ( شاملو، ۱۳۶۸). در حالی که عده دیگری از نظریه پردازان تأکید بیشتری را بر روی عوامل محیطی ابراز میذارند و معتقدند که عوامل محیطی و شرایط پیرامونی سیم تعیین کننده ای را در سلامت روانی افراد دارا میباشد ( شاملو، ۱۳۶۸).کلب معتقد است که سلامت روانی با سبک های یادگیری مرتبط هستند. بدین ترتیب، بررسی سبک های یادگیری افراد به ما کمک میکند تا دریابیم که افراد برای حل و پلاگیری یک تکلیف از کدامیک از سبک ها استفاده کرده اند با کدامیک را بر دیگری ترجیح داده اند. اینکه آیا آنان لزوما از یک سبک بهره گرفته اند یا از تعدادی از آنها استفاده کردهاند، سلامت روانی افراد چگونه بر سبک های یادگیری أنان تاثیر گذاشته است و نهایتا اینکه افراد با توجه به وضعیت سلامت روانی، دارای مجلک یادگیری منحصر به خود هستند یا خیر، ارتباط بین سبک های یادگیری و سلامت روانی برا نشان میدهد (امامی پور و شمس اسفندآباد، ۱۳۸۶).از سویی دیگر، کردارشناسان معتقدند دلبستگی به عنوان یکی از مهمترین ویژگی های انسانها محسوب میشود که در دوره حیات باید تلاش نمود تا به سبک ایمن سرق باید دلبستگی توام با امنیت ، می تواند سلامت روانی افراد را افزایش دهد. از آنجائیکه سبک های دلبستگی در حیطه روانکاوی، روان شناسی تحولی و امروزه کردارشناسان، نقش چشمگیری را در سلامت روائی ایفا می کنند، ضروری است تا دستاوردهای تجربی را بدست آورده و بتوان در توصیف سلامت روانی از تعامل سبکهای دلبستگی با سبک های یادگیری، بافته های معتری را بدست آورده این وضعیت میتواند به عنوان پل ارتباطی بین رویکرد روانکاوی، تحولی، کردارشناسی و شناختی در توصیف و تبیین سلامت روانی شناخته شود. اجرای اینگونه تحقیقات، بستر مناسبی را برای پلهای ارتباطی رویکردهای روانشناختی و تحلیل سیستمی فراهم می سازد. از آنجا که سلامت روان در کشورمان با تغییرات چشمگیری روبرو می باشد و تحقیقات معتری از دیدگاه روانشناختی بر روی آن صورت نگرفته، ضروری است تا بتوان داده های تجربی و اطلاعات آماری را در زمینه أثار سبک های یادگیری و سبکهای دلبستگی بر روی سلامت روانی، بدست آورد.بیان مساله علی رغم اینکه در مورد سلامت روان تحقیقات فراوان شده است، ولی هنوز هم در شناسایی عوامل موثر بر آن، هاله ای از ابهامات وجود دارد؛ از این رو، بهتر است بجای مفهوم سلامت روان از سلامت عمومی استفاده بعمل آورد. سلامت عمومی شامل سازه هایی از جمله کارکرد جسمانی، کارکرد اجتماعی، عدم اضطراب و عذم افسردگی است (صدقی، ۱۳۸۳).بنابراین، به راحتی نمی توان عوامل موثر بر سلامت عمومی را مورد شناسایی قرار داد. یکی از این عوامل ، سبک های دلبستگی است که در محیط خانوادگی شکل می گیرد. همواره مادر و نحوه ارتباط آن با دختر، اثرات ویژه ای را در ساختار شخصیتی و کارکردهای مغز بوجود می آورد. با مرور تحقیقات می توان مطرح نمود که سبک دلبستگی تایمن، اثرات نامطلوبی را در سلامت روانی ایجاد می کند؛ در حالی که سبک دلبستگی ایمن، باعث میشود تا برخی از مشکلات ارتباطی کاهش یافته و سلامت روانی دختران افزایش یابد (صدقی، ۱۳۸۳).بسیاری از نظریه پردازان دیگر، عوامل محیطی را از عوامل مخرب سلامت روانی افراد، نام می برند و معتقدند که عوامل محیطی و شرایط بیرونی سهم بسزایی را در سلامت روانی افراد دارا میباشند. از مهمترین عوامل محیطی، میتوان به محیطهای آموزشی و از همه مهم تر به سبک های یادگیری اشاره نمود (شاملو، ۱۳۷۸).به عبارتی، برخی از نظریه پردازان معتقدند، مراکز آموزشی نقش فزاینده ای را در افزایش سلامت روانی بر جای می گذارند و اینگونه مراکز میتوانند بستر مناسبی را برای کاهش آسیب های روانشناختی و افزایش سلامت روانی و مهارت های سازگاری فراهم سازند (پینولی،۲۰۰۲).شایان ذکر است، با ورود اصطلاح سیک به جهان تعلیم و تربیت، اصطلاحاتی نظیر سبک های یادگیری، سیکهای شناختی و عیکهای آموزش به طور وسیعی به کار گرفته شدند. مطالعه در مورد سبک های یادگیری در دهه ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰ آغاز شد و سبکها پلی بین مطالعه شناخت (فرایندهایی نظیر ادراک، یادگیری، تفکر و …) و مطالعه شخصیت ایجاد کردند. در دهه ۱۹۷۰، مفهوم سبک گسترش بیشتری یافت و در میان آموزش دهندگان محبوب شد (امامی پور و شمس اسفند آباد، ۱۳۸۶). گراشا (۱۹۹۶) تعاملات بین یادگیرندگان با همسالانشان بابا معلمشانشان را بر اساس ۶ سبک یادگیری تعریف کرد که عبارتند از اجابی، همکاری خواهد رقابتی وابسته، مستقل و مشارکتی، نظریه سبک های یادگیری گراشا۔ ریچمن به این دلیل انتخاب شد که در این نظریه به تعاملات اجتماعی که مفهومی اساسی در نظریه دلبستگی و سلامت روان است تاکید شده است همچنین پرسشنامه سبک های یادگیری گراشا۔ ریجمن معتبر و پایا است (وگن، باتل، تیلو، دیرمن ،۲۰۰۹).باکر (۲۰۰۴) سبک های دلبستگی را در رابطه با متغیرهایی همچون شخصیته سازگاری روانی و سازگاری فرهنگی اجتماعی در ۸۴۷ مهاجر بررسی کرد. این تحقیق نشان داد سبک دلبستگی ایمن با سطوح بالایی از سازگاری روانی و سازگاری روانی اجتماعی رابطه دارد و سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با سطوح پایینی از سازگاری روانی و سازگاری فرهنگی – اجتماعی رابطه دارد. همچنین، سبک های دلبستگی هم با اختلالات روانی در ارتباط است (وگن ،بائل، تیلو، دیرمن، ۲۰۰۹). تحقیقاتی همسو نقش بر اهمیت سبک های دلبستگی را در وجود یا عدم وجود اختلالات روانی مشخص کرد وگن،بائل، تیلو، دیرمن، ۲۰۰۹) با توجه به مطالب فوق مسأله اساسی در پژوهش حاضر آن است که آیا بین سبکهای یادگیری و سبک های دلبستگی با سلامت روان در دانشجویان دختر رابطه وجود دارد؟ و کدامیک از این سبکها پیش بینی کننده سلامت روان در دانشجویان دختر است. از این رو، تناقض بین یافته های پژوهشی در زمینه ارتباط سیک های یادگیری و سبک های دلبستگی با سلامت روائی موجبات اجرای پژوهش حاضر را فراهم ساخته این وضعیت در زمینه سلامت روانی دختران دانشجو همچنان در هاله ای از ابهامات گوناگون وجود دارد. اجرای این گونه تحقیقات میتواند به شناسایی ارتباط بین سبک های یادگیری و سبک های دلبستگی با سلامت روانی دختران دانشجو منجر شود. بنابراین، در پژوهش حاضر یک مساله اصلی مطرح می گردد کدامیک از سبک های یادگیری و سبکهای دلبستگی پیش بینی کننده سلامت روان در دانشجویان است؟

اهمیت و ضرورت پژوهش

انسان به محض تولد و با دریافت نخستین احساس از طرف مادر، در ارتباط با دیگران قرار می گیرد. اما این دیگران در ابتدا محدودند و شامل گروه کوچک خانواده است و بعدا با گروه های بزرگ و بزرگتر مانند دوستان، همکلاسان، معلمان، کارکنان مدرسه و بالاخره کل جامعه بشری می شود. اگر فرضا انسان می توانست تنها و دور از اجتماع زندگی کند مجبور نبود که زبان بیاموزد، در آن صورت آموختن، نحوه صحبت کردن و گوش دادن هم ضرورتی نداشت اما در زندگی اجتماعی این مسئله خیلی مهم است و توجه نکردن به آن موجب بروز بسیاری از اختلالات و به خطر افتادن سلامت روانی می شود (مقدم، ۱۳۸۴).از این رو، سلامت روائی مناسب و درست به صورت طبیعی حاصل نمیشود، بلکه مثل بازی پینگ پنگ یا والیبال قواعدی دارد که باید آموخته شود و مرتبا تمرین و تکرار گردد و به وسیله افراد باتجربه تصحیح شود. نکته دیگری که بیانگر اهمیت سلامت روانی است این است که حقیقی وجود دارد و همه ما ناگزیرند با آن روبرو شده و آن را بپذیرند که این مهم، ابتدا از خانواده شروع شده و پایه های تشکیل سلامت روانی در خانواده و در ابتدای امر به ارتباط بین والد (به خصوص مادر و فرزند معطوف است. مادرانی که از دانش و شناخت بیشتری نسبت به فرزند خویش برخوردار بوده و در ارتباط با فرزند خود به گونه ای مطلوب رفتار نموده و سبک دلبستگی ایمن را برای فرزند خود به تصویر می کشت، براحتی میتواند تلاش های سودمندی را در راستای ارتقای سلامت روانی فرزندان انجام دهند. این وضعیت به اهمیت موضوع پژوهش حاضر در راستای ارتباط بین سبک های دلبستگی و سلامت روان معطوف است که از اهمیت فرایندهای برخوردار میباشد (کریستوفر ، ۲۰۰۱).بنابراین، وظیفه پدر و مادر در تربیت فرزندان فقط پرورش مسائل اخلاقی و دینی و آموزشی نیست بلکه وظیفه دیگری نیز بر عهده آنان می باشد و آن عبارت از ایجاد و پرورش سبک دلبستگی ایمن در راستای افزایش سلامت روانی است. به عبارت دیگر، هر پدر و مادری امید دارد که فرزندش در زندگی اجتماعی آینده فردی موفق و پیروز باشد. بدون تردید زندگی اجتماعی ارتباط با انسان های گوناگون است و به طور مسلم برخورد و سازش با چهرههای مختلف و حالات متفاوت مانند: حسود، خونخواه، پرتوقع، حساس، زودرنج و کرگذشت کاری بس دشوار است. از این رو، توانایی و سازش در محیط اجتماعی نیازمند خصوصیات روحی و أخلاقی و به خصوص سبک دلبستگی ایمن است که باید توسط مادر و پدر و معلمان بریزی گردد و این موضوع اهمیت سلامت روانی را به وضوح مشخص می کند (نوری، ۱۳۸۰).از سویی دیگر، با توجه به اینکه یادگیری نیز یکی دیگر از راهکارهای عمده سازگاری ارد با محیط و شکوفا شدن سلامت روانی است، بررسی أصول پادگیری کمک می کند تا علت رفتارها مشخص شود و گاهی اوقات در کسانی که باید این مطلب باد گرفته شود، از اهمیت فراوانی برخوردار است. زمانی که نیازمند کسب دانش جدید بوده و در شرایطی نیاز به تمرین کردن برای فهم اینکه چه چیزی در مرحله اطلاعات ارائه شده است و یا اینکه نیاز به بکار بندی انچه آموخته شده است در موقعیت های دیگر، احساس شود، بحث از سبک های یادگیری به وجود می آید. در نهایت، می توان گفت که مطالعه سبک های یادگیری و ارتباط آن با سلامت روانی میتواند بسیار مؤثر واقع شود و با بررسی ارتباط متغیرهای فوق تعیین نمود که به چه میزان سبک های یادگیری در سلامت روانی مؤثر واقع شوند. (سیف، ۱۳۸۶).امروزه کاملا مشخص شده است که تفاوت های افراد در پلاگیری فقط تا حدی به هوش و توانایی های آن ها بستگی دارد، بنابراین عوامل دیگری نظیر ویژگی های شخصیتی، دشواری تکلیفها و تفاوت سبکها نیز در این امر تخیل اند. سبک هوش با صفت شخصیتی نیست بلکه تعامل هوش با شخصیت است (امامی پور و اسفندآباد، ۱۳۸۶)فشارهای روانی از جمله عوامل لاینفک زندگی در قرن ۲۱ هستند و چگونگی رویارویی و کنار آمدن با این عوامل به خصوص در سنین نوجوانی : سلامت روانی افراد، بسیار مهم است (کارولین و همکاران، ۲۰۰۱؛ به نقل از محمدی، ۱۳۷۸)همچنین، شواهد مهمی وجود دارد که تأکید می کند نظام هیجانی در کودکی نقش الگوی اصلی را در بزرگسالی فرد ایفا می کند تا به تحقیقات، نوع دلبستگی میتواند در بسیاری از مسائل زندگی فرد، نقش چشمگیری را ایفا کند، از جمله تأثیر آن بر سبک مقابله با فشارهای روانی، پرخاشگری و حتی پیشرفت تحصیلی و با موفقیت های مختلف نام برد (وست ، شلدون و کلر ، ۱۹۹۴؛ به نقل از بشارت، ۱۳۸۵، رفیعی طاری، ۱۳۸۷).اینزورث و همکاران (۱۹۷۸) معتقدند که همه کودکان بهنجار احساس دلبستگی پیدا می کنند و دلبستگی شالوده رشد عاطفی و اجتماعی سالم در دوران بزرگسالی را پیریزی میکند. برای مثال، انتظار میرود که کودکانی که دلبستگی شدیدی به مادرانشان دارند، در آینده با مشکلاتی روبرو شوند (ماسن و همکاران، به نقل از یاسایی، ۱۳۷۵، محمدی، ۱۳۷۸).به نظر میرسد نوع سبک های دلبستگی و ویژگی های شخصیتی میتواند اثرات گوناگونی بر سبک زندگی، رابطه زناشویی و حتی سلامت روانی افراد داشته باشد. برای مثال، بسیاری از اختلالات در کودکان می تواند در ارتباط با دلبستگی باشد، چرا که تجربه های جدایی از چهرههای دلبستگی صرفنظر از کوتاه بودن یا طولانی بودن مدت جنایی می تواند عامل به وجود آورنده اختلالات در دوران کودکی باشد. نتایج چنین تحقیقاتی، اطلاعاتی درباره متغیرهای دخیل در فرایند یادگیری در اختیار مسئولین قرار میدهد و لذا حمایت های زود هنگام را برای برنامه های یادگیری در مدارس و سایر محیطهای یادگیری فراهم میکند (محمدی، ۱۳۷۸).همچنین، اطلاع از سبک یادگیری ترجیح یافته فرد می تواند به یادگیرنده کمک کند تا در هر موقعیت یادگیری در اخذ تصمیمات درونی و بیرونی محیط تحصیلی اش موفق تر باشد، زیرا بادگیرنده با شناسایی سبک خود می تواند با موقعیت یادگیری ارتباط موثرتری برقرار کند.در نهایت، مطرح می شود که سبک های دلبستگی و سبک های یادگیری از عوامل موثر بر سلامت روانی بوده و میتواند سلامت روانی دختران دانشجو را متاثر سازد. از این رو، از اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر میتوان به شناسایی سبک های دلبستگی دختران دانشجو و تعیین نوع سبک یادگیری آنها نائل آمد و تعیین نمود که کدام یک از سبک های دلبستگی و سبک های یادگیری میتواند پیش بینی کننده سلامت روانی باشند تا بتوان جهت ارتقاء سلامت روانی دختران دانشجو از سبک های دلبستگی مطلوب و سبک های یادگیری مؤثر بر سلامت روانی استفاده نمود.از این رو در راستای اهمیت فایده سلامت روانی دختران دانشجو مطرح می شود، با توجه به اینکه انسان موجودی اجتماعی است و ادامه زندگی به صورت انفرادی برای او تقریبا غیر ممکن است و محیط خانواده و اجتماع می تواند در سلامت روانی و حتی سازگاری اجتماعی، تحصیلی، خانوادگی و شغلی مؤثر باشد، تحقیق حاضر نیز با هدف بررسی انواع سبکهای دلبستگی و سبک های یادگیری و ارتباط آن با سلامت روانی انجام گرفته است.

اهداف پژوهش

پژوهش حاضر، با چهار هدف سروکار داشته که به ترتیب زیر می باشند :

– تعیین رابطه سبک های یادگیری با سلامت روان دانشجویان دختر

– تعیین رابطه سبک های دلبستگی با سلامت روان دانشجویان دختر

– تعیین رابطه سبک های یادگیری با سبک های دلبستگی دانشجویان دختر

-پیش بینی سلامت روان دانشجویان بر اساس سبک های یادگیری و سبک های دلبستگی دانشجویان دختر

فرضیه های پژوهش

با تاکید بر موضوع پژوهش حاضر و متغیرهای سبک های دلبستگی، سبک های یادگیری و سلامت روانی، سه فرضیه به شرح زیر تدوین می شوند:

– سبک های یادگیری با سلامت روان دانشجویان رابطه دارد.

-سبک های دلبستگی با سلامت روان دانشجویان رابطه دارد به سبک های یادگیری با سبک های دلبستگی دانشجویان رابطه دارد.

سوال . کدامیک از سبک های یادگیری و سبک های دلبستگی پیش بینی کننده سلامت روان است؟

تعریف متغیرهای تحقیق

در این تحقیق، با دو متغیر مستقل (ملاک) تحت عنوان سبک های دلبستگی و سبکهای یادگیری و یک متغیر وابسته پیش بین) تحت عنوان سلامت روانی سروکار داشته که هر سه متغیر کمی و پیوسته بوده و در مقیاس فاصله ای اندازه گیری می شوند. از این رو، به تعریف نظری و عملیاتی متغیرها پرداخته می شود.

سبک های دلبستگی

تعریف نظری: یک الگوی رفتاری خاص است که کیفیت تعامل بین فرد و موضوع دلبستگی را نشان میدهد. سبکهای مشابهی در روابط بزرگسالان با تاریخچه دلبستگی پیدا شده است (هازن و شیور ، ۱۹۸۷)

تعریف عملیاتی: سبک های دلبستگی در این تحقیق، با توجه به تعریف عملیاتی از نوع سنجشی، نعرهای است که از پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و رین RAAS به دست می آید.

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
  • رشته تحصیلی روانشناسی تربیتی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی شهرزاد سپه پور روانشناس، شهرزاد سپه پور مشاور، شهرزاد سپه پور روان درمانگر، شهرزاد سپه پور روانپزشک، شهرزاد سپه پور متخصص اعصاب و روان، شهرزاد سپه پور روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی تربیتی
تصویر
شهرزاد سپه پور
روانشناس بالینی و فردی
(4)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر