شهناز صفایی جم
مشاور خانواده
آمار این متخصص
دقت
مفید بودن
دانش و مهارت
رفتار بالینی
وقت شناسی
هزینه اقتصادی
شهناز صفایی جم هستم، فارغ التحصیل روانشناسی خانواده درمانی در مقطع کارشناسی ارشد از پژوهشکده خانواده دانشگاه شهید بهشتی در سال ۱۳۹۵، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “رابطه بین ناهمخوانی خود و کمالگرایی زوجی در افراد متأهیل: نقش میانجیگری ویژگی های شخصیتی” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:
دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشکده خانواده
پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روان شناسی خانواده درمانی
عنوان:
رابطه بین ناهمخوانی خود و کمالگرایی زوجی در افراد متأهیل: نقش میانجیگری ویژگیهای شخصیتی
نگارش:
شهناز صفایی جم
استاد راهنما:
دکتر منصوره السادات صادقی
استاد مشاور:
دکتر لیلی جناغی
دی ۱۳۹۵
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین ناهمخوانی خود و کمالگرایی در افراد متأهل با توجه به نقش میانجیگری ویژگیهای شخصیتی انجام شد. روش مورد مطالعه، روش همبستگی بود. جامعه آماری شامل افراد متأهل (زنو مرد) ساکن شهر تهران بود. روش نمونهگیری در این پژوهش به شیوهی نمونهگیری در دسترس بوده است. به این صورت که پرسشنامها در مکانهایی که حضور افراد متأهل بیشتر بود مانند سرای محلهها، ورزشگاهها، فرهنگسراها و … پخش شدند. بعد از گردآوری دادههای حاصل از نمونهگیری، در مرحله بعد، از ۳۰۰ پرسشنامه جمعآوری شده ۳۴۱ پرسشنامه کامل انتخاب و وارد پژوهش شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس کمالگرایی زوجی (DAPS)، ناهمخوانی خود هاردین (ISDI) و فرم کوتاه پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO-FFJ-60) بود. دادهها با استفاده از روشهای همبستگی، رگرسیو و تحلیل مسیر، تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که بین میزان کمالگرایی زوجی با ویژگیهای شخصیتی برونگایی، وظیفه شناسی و روان آزرده خویی رابطه معنادار وجود دارد. این رابطهها به شکلی است که در افرادی که ویژگی روان آزرده خویی بیشتر است، کمال گرایی زوجی نیز بالاتر است؛ و این در حالی است که برونگرایی و وظیفهشناسی رابطه معکوس با کمالگرایی زوجی دارند. به عبارتی هر چه فرد برونگراتر و وظیفهشناستر باشد میازن کمالگراییاش کمتر است. علاوه بر این نتایج نشان داد که ناهمخوانی خود واقعی –ایده آل با کمالگرایی زوجی رابطه مستقیم دارد و این در حالی است که بین کمالگرایی زوجی با سایر ابعاد ناهمخوانی خود رابطهی مستقیم وجود ندارد. از دیگر یافتههای این پژوهش رابطهی معنادار ویژگیهای برونگرایی و وظیفهشناسی با تمام ابعاد ناهمخوانی خود بود. به طوریکه در افرادی با ناهمخوانی خود، میزان ویژگیهای برونگرایی و وظیفهشناسی کمتر مشاهده میشد. در نهایت، نتایج تحلیل مربوط به نقش میانجیگری ویژگیهای شخصیتی در رابطه ناهمخوانی خود با کمالگرایی زوجی، نشان داد که ناهمخوانی خود واقعی – ایده آل نمیتواند به طور مستقیم بر کمالگرایی در افراد متأهل تاثیر داشته باشد و خود واقعی- ایده آل از طریق برونگرایی و وظیفهشناسی به طور غیرمستقیم بر کمالگرایی افراد متأهل اثرگذار است.در تبیین یافتههای فوق پژوهشگران معتقدند افراد دارای کمالگرایی زوجی (رابطهای) نابهنجار از شریک زندگی خود انتظارات و توقعات بالایی دارند و از آنجاییکه برآورده کردن معیارهای افراد کمالگرا دشوار است همسر فرد کمالگرا بهتدریج از وی فاصله میگیرند. مروری بر یافتههای به دستآمده، نشانهندهی آشفتگی افراد دارای کمالگرایی زوجی نابهنجار در رابطه زناشویی است.
کلید واژه ها: کمالگرایی زوجی، ناهمخوانی خود واقعی – ایده آل، ناهمخوانی خود واقعی – بایدی، ویژگیهای شخصیتی
فهرست موضوعات شماره صفحه
فصل اول: کلیات پژوهش ۱
مقدمه ۲
- بیان مساله ۴
- اهمیت و ضرورت پژوهش ۱۳
- هدف کلی ۱۵
۱-۳-۱ اهداف ویژه ۱۵
- سؤالات پژوهش ۱۶
- تعاریف نظری و عملی متغیرهای پژوهش ۱۶
۱-۵-۱- تعریف نظری کمالگرایی ۱۶
۱-۵-۲- تعریف عملی کمالگرایی ۱۶
۱-۵-۳- تعریف نظری ناهمخوانی خود ۱۷
۱-۵-۴- تعریف عملی ناهمخوانی خود ۱۷
۱-۵-۵- تعریف نظری ویژگی های شخصیتی ۱۷
۱-۵-۶- تعریف عملی ویژگی های شخصیتی ۱۷
فصل دوم: پیشینه پژوهش ۱۸
۲-۱- خود ۱۹
۲-۱-۱- خود پنداره ۲۰
۲-۱-۲- خود پنداره و سیر تاریخی آن ۲۱
۲-۲- نظریههای خود ۲۲
۲-۳- شخصیت و ویژگیهای شخصیتی ۳۰
۲-۴- کمالگرایی ۳۹
۲-۴-۱- ابعاد کمالگرایی ۴۱
۲-۴-۲- کمالگرایی زوجی ۴۷
۲-۴-۳- خاستگاه کمالگرایی ۴۸
۲-۵- نظریههای کمالگرایی ۴۹
جمعبندی ۵۳
فصل سوم: روش پژوهش ۵۵
۳-۱- طرح پژوهش ۵۶
۳-۲- جامعه آماری ۵۶
۳-۳- نمونه و روش نمونهگیری ۵۶
۳-۴- ابزارهای گردآوری اطلاعات ۵۷
۳-۵- روش اجرای پژوهش ۶۰
۳-۶- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات ۶۱
۳-۷- ملاحظات اخلاقی ۶۱
فصل چهارم: یافتههای پژوهش ۶۲
۴-۱- یافتههای توصیفی پژوهش ۶۳
۴-۲- یافتههای استنباطی ۶۶
۴-۳- بررسی سؤالات پژوهش ۷۱
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری ۸۳
۵-۱- تبیین یافتههای پژوهش ۸۴
۵-۱-۱- سؤالهای پژوهش ۸۵
۵-۱-۱-۱- سؤال اصلی پژوهش ۸۵
۵-۱-۱-۲- سؤال اصلی دوم پژوهش ۸۸
۵-۱-۱-۳- سؤال اصلی سوم پژوهش ۸۹
۵-۱-۱-۴- سؤال اصلی چهارم پرسش ۹۱
۵-۲- محدودیتهای پژوهش ۹۳
۵-۳- پیشنهادهای پژوهش ۹۳
فهرست منابع ۹۵
فهرست منابع فارسی ۹۶
فهرست منابع لاتین ۹۸
پیوستها ۱۰۹
چکیده انگلیسی ۱۲۳
فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه
ازدواج یکی از مهمترین تصمیمها در زندگی هر فرد است و رضایت از ازدواج یکی از اصلیترین عوامل تعیینکننده کیفیت زندگی و سلامت روانی در خانواده است. ازاینرو روانشناسان خانواده غالباً معیار خود را در بررسی سلامتی وکیفیت روابط زوجین، سطح رضایتمنده زناشویی[۱] آنها قرار دادهاند.آنچه در رضایت همسران از رابطه تأثیرگذار است، نهتنها عواملی چون وضعیت اقتصادی، تحصیلات، حمایتهای اجتماعی و … است، بلکه مسائل و متغیرهای روانشناختی نیز سهم بسزایی دارند (عباسی، رسولزاده، طباطبایی، ۱۳۸۸). برداشتها و تصوراتی که انسان از خود، رابطهاش و دنیای پیرامون خود دارد و نیز ویژگیهای منحصربهفرد هرکدام از همسران در سطح رضایت آنها از رابطه مؤثر است؛ از جمله پیشینه تحولی، صفات شخصیتی و ترکیب عوامل زیستشناختی.خود[۲]، عنصر سازنده شخصیت انسان و موجب سازش شخصی فرد است که بر کیفیت روابط زوجین تأثیر میگذارد.بعضی از تحقیقت به این نتیجه رسیدهاند که زوجین زمانی که «خود» را بیشتر تصدیق میکنند، شادی بیشتری در ربطه دارند در مقایسه بازمانی که در وجودشان ناهمخوانی وجود داشته باشد (تیمرمن[۳]، ۱۹۹۱).از طرفی صفات شخصیتی نقش مهمی در نتایج منفی یا مثبت روابط زناشویی دارند. بهطوریکه نحوه پیشرفت زندگی زوجی و طرفین رابطه، به سازماندهی یا بیسازمانی شخصیتی دو طرف، تعادل بین آن دو و دلایل اولیه پیوند آنها بستگی دارد (محمدزاده، جهرمی و رجبعلی، ۱۳۸۶). و نیز دادههای بسیاری وجود دارد که نشان میدهد صفات شخصیتی و خود بر هم اثر متقابل و مستقیمی دارند. برای مثال وجود تفاوت زیاد در آنچه فرد اکنون خود را بهصورت واقعی و در حالت کلی ارزیابی میکند (خود واقعی) و آنچه علاقهمند است به صورت ایدهآل باشد (خود ایدهآل) میتوند بر عامل برونگرایی در شخصیت تأثیر گذاشته و شخص را به سمت افسردگی سوق دهد و همچنین اضطراب میتواند با عامل وجدانی بودن مرتبط بوده، درحالیکه این عامل نیز مستقیماً بر صفاتی که شخص به خود نسبت میدهد و آن صفاتی که علاقهمند بود به دست آورد، تأثیر گذاشته و فاصله خود بایدی شخصی و خود بایدی دیگران را افزایش میدهد (برندا[۴]، مک دانیل[۵] و جیمز[۶]، ۲۰۰۵).عوامل دیگری نیز وجود دارند که میتوانند اثربخشی یک ارتباط را ضعیف کرده و موجب عدم درک درست پیام فرستادهشده شوند. طبق یافتههای اپستین[۷] و باکوم[۸] (۱۹۹۷) استانداردها و پیشفرضهایی که افراد برای ازدواج دارند، عملکرد مثبتی در روابط صمیمی ایفا میکنند، زیرا یکسری راهبردهای اخلاقی برای زندگی روزمره به زوجین میدهند؛ اما سختی و دشواری کار از آنجایی آغاز میشود که این انتظارات و استانداردها برآورده نشوند یا زوجین استانداردهای بالا و غیرواقعبینانهای برای خود در نظر بگیرند (واندرد[۹]،۲۰۰۸). یکی از عواملکه نقش مهمی در زندگی زوج ها ایفا می کند، انتظارات زوج ها از یکدیگراست (ریوز، ۲۰۱۰). این انتظارات مجموعه ای از استانداردها، پیش فرض های ذهنی، قواعد از قبل مشخص شده و بایدها و نبایدهایی را شامل می شود که افراد درباره شریک زندگی زناشویی خوددارند (خمسه، ۱۳۸۲). انتظارات زناشویی بالا و غیرواقع بینانه و آرمانی می تواند کیفیت زندگی زوج ها را کاهش دهد. کمال گرایی یکی از خصوصیاتی است که با انتظارات و استانداردهای افراطی درباره رابطه همراه است. بررسی های هورنای (۱۹۳۷) نیز حاکی از آن است که توقعات غیرمنطقی افراد کمال گرا با کاهش عشق و علاقه در رابطه همراه است (فلت، هویت، شاپیرو وریمن ، ۲۰۰۱). حساس بودن نسبت به اشتباه و واکنش های هیجانی منفی و پرخاشگرانه از جمله مشکلاتی است که کمال گرایی در روابط نزدیک ایجاد می کند. این خصوصیات زمانی دوچندان می شوند که هردو طرف رابطه آن را داشته باشند (اشبی، رایس وکوتچینز، ۲۰۰۸).کمال گرایی نابهنجار[۱۰] هم از جمله این عوامل است که از طریق انتظاراتی که برای افراد به وجود می آید، روی ارزیابی شناختی آن ها از وقایع بین فردی اثر می گذارد (فریت[۱۱]، ۲۰۱۲) همچنین کمال گرایی روی همه جنبههای زندگی از جمله روابط زوجی اثرگذاراست (استوبر، ۲۰۱۲).بنابراین همان طور که شرح داده شد، در روابط همسران و رضایت آ ها از رابطه عوامل متعددی دخیل هستند. عواملی مانند عناصر اصلی سازنده شخصیت؛ از انواع خودها و ویژگیهای شخصیتی مختلف گرفته تا کمال گرایی، همگی میتوانند زندگی یک زوج را دگرگون سازند. ازاینرو بررسی رابطه این عوامل با یکدیگر و نحوه اثرگذاری این مؤلفه ها بر یکدیگر ضروری به نظر می رسد که هدف پژوهش حاضر نیز هست.
۱-۱- تعریف و بیان مسئله اصلی تحقیق
زوجها در طول زندگی مشترک خود فراز و نشیب های فراوانی را تجربه می کنند و با مشکلات متعددی روبهرو میشوند؛ مشکلاتی که از همان ابتدا میتواند رابطه زوجین را از خود متأثر سازد.مطالعات انجام شده هر یک اثر جنبه خاصی از ویژگیهای فردی و اجتماعی را در کیفیت زندگی مشترکمورد پژوهش قرار دادهاند. وجود هر نوع نابسامانی یا عدم رضایت در خانواده و میان زن و شوهر، نه فقط بر زندگی آنان، بلکه بر زندگی فرزندان و حتی والدینشان نیز تأثیرگذار است )مهدوی، ۱۳۷۵).عوامل متعددی رضایت زناشویی زوجین را تحت تأثیر قرار میدهد، یکی از این عوامل که از دیرباز در پژوهش ها مورد توجه بوده است، نقش «خود[۱۲]» یا «تصویر از خود[۱۳]» در این رابطه است )بارنت ونیتزل، ۱۹۷۹). هر انسانی برداشت و تصوری از وجود خویشتن دارد که آن را میتوان هویت شخصی یا خود نام نهاد. خود، عنصر سازنده شخصیت انسان و موجب سازش شخصی فرد است. خود، یک محصول اجتماعی است که در اثر تعامل فرد و محیط به وجود میآید و به تدریج پایدار می شود. ازنظر راجرز خود، یک نیاز اساسی مثبت است )چان، ۱۹۹۷). خود، مفهوم اساسی در نظریه راجرز است. راجرز دو اصطلاح را به طور متداول به کاربرده است: «خود واقعی[۱۴]» و خود ایدهآل[۱۵]. ویلیام جیمز(۱۹۸۰) میگوید خود واقعی آن خودی است که شخص بیواسطه احساس میکند، درحالیکه خود ایدهآل آن خودی است که شخص آرزوی داشتن آن را دارد.پژوهشگران دیگری که در این زمینه فعال بودهاند جنبههای دیگری از خود را گسترش داده و پژوهشهای زیادی در این زمینه انجام دادهاند. این پژوهشها بر تمایز بین خود واقعی، خود ایدهآل و خود بایدی[۱۶] تأکید داشتهاند )ویلسون،۱۹۲۰، گارتین، ریچاردسون، اسپیریتو، دونالدسون وبورگرز، ۲۰۰۱ ؛ هیگینز، ۱۹۸۷) از نظریههای مهم بعد از راجرز درباره وضعیت خود، نظریه «ناهمخوانی خود[۱۷]» هیگینز[۱۸] (۱۹۸۷) است. به باور هیگینز حداقل سه حیطه از باورهای مربوط به خود برای درک تجربه هیجانی اهمیت دارد؛ اول، خود واقعی که ادراک فرد نسبت به صفات و ویژگیهای خودش است. دوم، خود ایده آل که شامل آرزوها و تمایلات فرد برایدستیابی به صفات موردنظر است و در آخر، خود بایدی که بیانگر احساس اجبار و الزام فرد برای داشتن یکسریصفات و ویژگی های خاص است )هیگینز، ۱۹۸۷).نظریه ناهمخوانی خود هیگینز (۱۹۸۵) به فاصله موجود بین خود واقعی فرد با دو نوع خود آرمانی و خود بایدی اشاره دارد که بر این اساس دو نوع ناهمخوانی خود از یکدیگر متمایز می گردد؛ ۱- ناهمخوانی خود واقعی/ ایدهآل[۱۹] که نشانگر میزان فاصله بین خود واقعی فرد با خود آرمانی وی است. ۲- ناهمخوانی خود واقعی /بایدی[۲۰] که میزان فاصله بین خود واقعی فرد با خود بایدی را نشان میدهد. این نظریه دارای دو پیشبینی اساسی است: ۱- ناهمخوانی خود واقعی / ایدهآل با افسردگی همراه خواهد بود. ناهمخوانی زیاد بین خود واقعی و خود ایدهآل باعث میشود شخص دررسیدن به اهداف و آرمانهایش احساس شکست کند، این نوع ناهمخوانی خود، فرد را نسبت به احساسات ملالآوری چون افسردگی و ناامیدی آسیبپذیر میکند ۲- ناهمخوانی خود واقعی/ بایدی صرفاً اضطراب را به دنبال دارد؛ یعنی این نگرانی را در فرد باعث میشود که نتواند انتظارات را برآورده کند، احساس تخطی از وظیفه نیز آسیبپذیری فرد را در مقابل احساسات آشفته واری چون اضطراب و ترس از مجازات افزایش میدهد. افراد در تلاشاند که همواره بین خود واقعی و خود ایدهآل تناسب ایجاد کنند. زمانی که در فرد بین آنچه هست و آنچه دوست دارد باشد، فاصله زیادی ایجاد میگردد، وی دچار ناراحتیها و مشکلات روان شناختی از جمله اضطراب و افسردگی می شود )هیگینز، ۱۹۸۷ ؛ هیگینز و کلین[۲۱]، ۱۹۸۶).پژوهش ها به صورتی کاملاً شفاف نشان میدهند که مقایسه بین جنبههای دو حالت از خود، به صورت اساسی در جریان روابط بین افراد مؤثر است (هیگینز، ۱۹۸۹). هیگینز توضیح میدهد که مقایسه جنبههایی از خود بر پایه ارزیابی فاصله هرکدام از خود واقعی و فعلی فرد است. هریک از همسران بر اساس الگوهای خاصی از ناهمخوانی خودها، پیامدهای هیجانی متفاوتی را ادراک میکنند و این پیامدهای هیجانی، افراد درون رابطه را برای رفتار به روشهای متفاوتی برانگیخته میکند، به طوریکه در این نظریه عاطفه و احساسات و تعارضات خود و، ناهمگنیهایش، مسئله و مشکلات عاطفی تولید میکند. (آدلر[۲۲]، ۱۹۶۴؛ آلپورت[۲۳]، ۱۹۵۵؛ کولی[۲۴]، ۱۹۶۴؛ فروید[۲۵]، ۱۹۲۳؛ هورنای[۲۶]، ۱۹۴۶؛ لکی[۲۷]، ۱۹۶۱). بعضی از تحقیقات به این نتیجه رسیدهاند که زوجین زمانی که، «خود» را بیشتر تصدیق میکنند، شادی بیشتری در رابطه دارند در مقایسه بازمانی که در وجودشان ناهمخوانی وجود داشته باشد (دیویس واتوت، ۱۹۸۷). به صورتی که اگر شخصی دیدگاه مثبتی درباره خودش داشته باشد تعهد بیشتری برای رسیدگی به رابطهاش احساس میکند. همچنین عدم تصدیق خود میتواند روی رابطه همسران تأثیر عمیقی بگذارد (تیمرمن[۲۸]، ۱۹۹۱). برخی پژوهشگران دریافتند پاسخگویی همسران در رابطه بر اساس خود واقعی- ایدهآل شخصی و خود واقعی- ایده آل دیگران، نتایج مفید و چشمگیری در تداوم رابطه و خشنودی طرفین خواهد داشت (اوزگول و همکاران، ۲۰۰۳). دراینبین پژوهش ای یکپارچه زیادی برای سنجش ناهمخوانی خود با صفات شخصیتی صورت گرفته است.برای اولین بار هارت (۱۹۹۷) رابطه بین ناهمخوانی خود و نمرات به دست آمده از پنج عامل بزرگ شخصیتی را مورد بررسی قرارداد. وی در این بررسی به نزدیکی رابطه خود واقعی- ایده آل و خود واقعی- بایدی با صفاتی همچون تجربهپذیری، برونگرایی و اضطراب پی برد. هرچند این نتایج با نظریه ناهمخوانی همسان نبود، اما میتوانست راهگشایی برای مطالعه ناهمخوانی خود درزمینهی مدل نظریه صفات باشد (برندا، مک دانیل وجیمز، ۲۰۰۵). از طرفی برخی پژوهشگران خصوصیات شخصیتی را نیز به عنوان عامل مهمی در روابط زناشویی در نظر گرفتند (عطاری و امان اللهی، ۱۳۸۵). به طوری که نیوکمپ (۱۹۶۱) گزارش کرده ویژگیهای شخصیتی(لو، چن، یوو، زانگ، زویانگ وزوو، ۲۰۰۸) و نگرش به خود و دیگران) کلوروبیرن،۱۹۷۴) و نیز جذابیتهای بین فردی اهمیت فراوانی در رضایت همسران از رابطه دارند. آنها این طور مطرح میکنند که رابطه زناشویی درواقع پیوند دو شخصیت است که هریک از همسران با پیشینه تحولی، سبک شخصیتی، ترکیب عوامل زیستشناختی و تجربی گوناگون وارد زندگی مشترک می شوند (محمد زاده، جمهری و برجعلی، ۱۳۸۶) مفهوم شخصیت سالهاست که بین محققان مورد چالش قرار داشته و تعاریف زیادی از آن ارائه شده است.ریکمن (۲۰۰۴) شخصیت را این گونه تعریف می کند: «شخصیت سازهای روانشناختی است که چکیده پیچیدهای از پیشینه ژنتیکی، تاریخچه یادگیری و تأثیرات مختلف این عوامل بر پاسخهای فرد در محیط ها و موقعیتهای متنوع را شامل می شود.»اگرچه مدلهای زیادی برای تبیین شخصیت وجود دارد، اما از جمله مهمترین و بانفوذترین این مدلها در ادبیات پژوهشی مدل پنج عاملی شخصیت است که بیشترین پژوهشها در حوزه شخصیت را به خود اختصاص داده است (مک کری و کاستا، ۲۰۰۴). مک کری و کاستا با استفاده از روش تحلیل عاملی به این نتیجه رسیدهاند که میتوان در خصوصیات شخصیتی پنج بعد اصلی را در نظر گرفت:
- روان آزرده خویی (N):تجربه اضطراب و تنش بیش ازحد، ترحم جویی، خصومت، تکانش وری، افسردگی و حرمت نفس پایین از خصوصیات این رگه است.
- برونگرایی (E): مثبت بودن، جرات طلبی، پرانرژی بودن و صمیمیت از خصوصیات این رگه است.
- -تجربه پذیری (۰): از خصوصیات این رگه تمایل فرد برای کنجکاوی، عشق به هنر، هنرمندی، انعطاف پذیری و خردورزی است.
- توافق جویی (A): تمایل فرد برای بخشندگی، مهربانی، سخاوت، همدلی، همفکری، نوع دوستی و اعتماد ورزی مربوط به خصوصیات این رگه میشود.
- وجدانی بودن (C): به تمایل فرد برای منظم بودن، کارآمدی، قابلیت اعتماد و اتکا، خود نظم بخشی، پیشرفتمداری، منطقی و آرام بودن برمیگردد. پژوهشهای بسیاری نشان میدهند ویژگیهای شخصیتی همسران از مؤثرترین عوامل درزمینه رضایتمندی زناشویی است و در میزان تغییرات رضایت زناشویی از اهمیت بسیاری برخورداراست (دونلان، ۲۰۰۴ ؛ لاورنس، ۱۹۸۹ ؛ حسینیان، شعرباف، قاسمی و کج باف،۱۳۸۴).
به نظر میرسد با توجه به دادههای موجود تاکنون اطلاعات دقیق و یکپارچهای درباره رابطه بین خودهای ممکن اشخاص و نقش آنها در روابط بسیار نزدیک از جمله روابط زوجی در طول زندگی به دست نیامده و مورد مطالعه قرار نگرفته است.از طرفی طبق یافتههای اپستین، باکوم، دیتو، کارلز، رنکین وبارنت (۱۹۹۷) یکی دیگر از مواردی که روی روابط همسران اثرگذار است، استانداردها و پیشفرضهایی است که افراد برای ازدواج دارند. این استانداردها و باورها درصورتیکه درست عمل کنند، میتوانند عملکرد مثبتی در روابط صمیمی ایفا کنند؛ زیرا یکسری راهبردهای اخلاقی برای زندگی روزمره به زوجین میدهند؛ اما سختی و دشواری کار از آنجایی شروع میشود که این انتظارات و استانداردها برآورده نشوند یا زوجین استانداردهای بالا و غیرواقع بینانه در رابطه خود در نظر بگیرند. اپستین و باکوم و سایرز[۲۹](۱۹۸۹) معتقد هستند تعیین این استانداردهای بالا برای خود و دیگران با سطوح ناسازگاری در رابطه همراه است.این محققان توضیح میدهند استانداردها و انتظارات دو مقوله از پنج مقوله شناختی هستند که نقش مهمی در مشکلات زناشویی ایفا میکنند. اعتقاد آنها بر این است که اختلاف و تعارض زناشویی ناشی از تفاوتهای افراد در میزان تأکید آنها بر استانداردهای غیرواقع بینانهشان برای دیگران است (هویت[۳۰]، فلت و میکائیل[۳۱]، ۱۹۹۵). کمالگرایی نابهنجار[۳۲] هم از جمله این عوامل است که از طریق انتظاراتی که برای افراد به وجود میآورند، روی ارزیابی شناختی آنها از وقایع بین فردی اثر میگذارد (فریتس[۳۳]، ۲۰۱۲).سازه کمالگرایی به معنی تلاشی است که فرد برای بیعیب و نقص بودن انجام میدهد و در این مسیر استانداردهای بالایی برای عملکردش در نظر میگیرد. در این وضعیت فرد دائماً خودش را مورد ارزیابی نقادانه قرار میدهد و همواره نگران ارزیابی منفی دیگران است (فراست[۳۴] ، مارتن[۳۵] ، لاهارت[۳۶] و روزنبلت[۳۷]، ۱۹۹۰). کمالگرایی علاوهبر بعد نابهنجار، یک بعد هنجار نیز دارد، به این صورت که فرد تلاش زیادی برای موفقیت میکند، درحالیکه در حالت نابهنجار برعکس است. فردی که کمال گرایی بهنجار دارد، در برابر شکست دچار آشفتگی نمیشود و در صورت عدم موفقیت خود سرزنشگری ندارد (استولز و اشبی، ۲۰۰۷).علیرغم اینکه درگذشته تصور میشد که کمال گرایی مفهومی تکبعدی است، اما طبق مدل هویت و فلت (۱۹۹۱) کمالگرایی علاوه بر ماهیت درون فردی، دارای ابعاد بین فردی و اجتماعی هم هست. هویت و فلت با تهیه مقیاس چندبعدی کمال گرایی سه شکل از کمال گرایی را از هم متمایز کردند.کمال گرایی فرد محور[۳۸]، شخص اهمیت زیادی برای کامل بودن خودش قائل است و از خود انتظارات کمال گرایانِ دارد. برعکس این حالت کمالگرایی متمرکز بر دیگران[۳۹] است که فرد معتقد است اطرافیان باید مطابق استانداردهای وی عمل کنند. این افراد نسبت به دیگران بسیار خصومتآمیز و تنبیهی عمل میکنند.وجود این فرم از کمالگرایی در افراد منجر به میزان زیادی تعارض و استرس در روابط بین فردی آنها میشود.درنهایت نوع سوم، کمالگرایی تعیین شده از سوی اجتماع [۴۰]است که فرد معتقد است دیگران از او انتظارات بالایی دارند و این استانداردهای بالا را به او تحمیل میکنند ) استوبر[۴۱] و هاروی، المیدا و لیونز[۴۲]، ۲۰۱۳ ؛ فلت، هویت، شاپیرو[۴۳] و ریمن[۴۴]، ۲۰۰۱).همانگونه که گفته شد، کمال گرایی روی همه جنبههای زندگی از جمله روابط زوجی اثرگذار است (استوبر، ۲۰۱۲) . از همین رو بر اساس تحقیقات انجام شده )شی[۴۵] ، سالنی[۴۶] و رایس[۴۷]،۲۰۰۶؛ ویب[۴۸] و مکاب[۴۹]، ۲۰۰۲) دیدگاه تحمیل استانداردهای کمال گرایانه به دیگران گسترش دادهشد و اصطلاح کمالگرایی رابطهای ابداع شد. در کمالگرایی رابطهای فرد نسبت به شریک زندگیاش نگرشهای کمالگرایانه دارد. به همین جهت از کمالگرایی رابطهای تحت عنوان کمال گرایی زوجی (دوتایی)[۵۰] نیز یاد میشود. در این شکل از کمالگرایی یکی از همسران انتظارات بالایی از شریک زندگیاش دارد و این گونه ادراک میکند که همسرش نمیتواند انتظارات وی را برآورده سازد (فریتس، ۲۰۱۲). البته کمالگرایی در روابط صمیمی پنج حالت دارد:
– هردو زوج دارای کمالگرایی بهنجار هستند.
– هردو زوج دارای کمالگرایی نابهنجار هستند.
– یکی از زوجها کمالگرایی بهنجار و دیگری کمالگرایی نابهنجار دارد.
– یکی از زوجها کمالگرایی بهنجار و دیگری فاقد خصیصه کمالگرایی است.
– یکی از زوجها دارای کمالگرایی نابهنجار و دیگری فاقد کمالگرایی است (اشبی، رایس وکوتچینز، ۲۰۰۸).
در مدل هویت و فلت (۱۹۹۱) کمالگرایی زوجی به دو شکل وجود دارد؛ کمالگرایی تجویزشده از سوی همسر [۵۱]که فرد احساس میکند همسرش از وی انتظارات بالایی دارد و کمالگرایی متمرکز بر همسر [۵۲]که فرد استانداردهای بالایی را به همسرش تحمیل میکند. در این نوع از کمالگرایی تمرکز روی هر دو عضو رابطه است (استوبر، ۲۰۱۲). از جمله مشکلاتی که کمالگرایی رابطهای ایجاد میکند آشفتگی در روابط زناشویی و رفتارهای بین فردی خصومتآمیز است. افراد دارای نگرانیهای کمالگرایانه، برای نمونه کمالگرایی تعیین شده از سوی همسر، معتقدند که رابطه بین فردی نزدیک با شریک زندگیشان مشروط بر کامل بودن است و ازآنجایی که کمال واقعی غیرقابل دسترس است، دیر یا زود این افراد متوجه عدم امکان دستیابی به استانداردهای بالا میشوند و نتیجتاً احساس میکنند از جانب این استانداردها تحت فشار هستند و احساس شکست میکنند (مکی نان، شری[۵۳] ، آنتونی[۵۴] ، استوارت[۵۵] و هارتینگ[۵۶]، ۲۰۱۲). از سویی دیگر افراد با کمال گرایی زوجی امکان دارد رفتارهای منفی مانند انتقاد کردن، تحقیر، سرزنش و… را در رابطه بیشتر استفاده کنند که موجب ایجاد الگوهایارتباطی منفی مثل توقع- کنارهگیری و اجتناب متقابل میشود (ارکری، ۲۰۱۳). در پژوهش استوبر (۲۰۱۲) یافتهها نشان داده است افرادی که انتظارات کمالگرایانه از همسرشان دارند و همچنین افرادی که تصور میکنند همسرشان از آن ا انتظار دارد که کامل باشند، در مقایسه با افرادی که این انتظارات را از همسرشان نداشتند، سطح پایینتری از رضایت در رابطهشان را گزارش کردهاند.مروری بر یافتههای انجام شده نشان میدهند که کمالگرایی زوجی روی کیفیت رابطه زناشویی اثرات منفی دارد که این مسئله اهمیت بررسی این موضوع را روشن می سازد.اما مسئلهای که پیش میآید این است که اگرچه روی کمالگرایی زوجی و نتایج آن در روابط زناشویی بررسیهایی انجام شده، اما جز چند مطالعه معدود که البته برخی از آنها هم محدودیتهایی دارند (استوبر، ۲۰۱۲ ؛ مکی نان، ۲۰۱۲ ؛ سالنی، شی ورایس، ۲۰۰۶) توجه اندکی به بافت بین فردی که کمالگرایی در آن رخ میدهد شده است. درحالی که رابطه زناشویی مفهومی مشترک و زوجی دارد و چه بسا رفتارهای طرفین رابطه و تجربهاش از رابطه بسیار تحت تأثیر واکنشها و ویژگیهای همسرش قرار گیرد. از همین رو بررسی این سازه روی رابطه خود فرد با همسرش و همچنین اثری که این سازه روی شریک زندگیاش میگذارد اهمیت دارد.با توجه به نکات فوق و اهمیت رابطه زناشویی پایدار و حمایت کننده در بهزیستی همسران و تأثیر مخربی که عوامل ذکرشده بر کیفیت رابطه همسران دارند، در این پژوهش تلاش شده است که آیا کمالگرایی زوجی به عنوان یکی از سازههایی که کیفیت روابط زناشویی را تحت تأثیر قرار میدهد، رابطهای با ناهمخوانی خود با توجه به نقش ویژگیهای شخصیتی دارد؟
مشخصات
- جنسیت زن
- وابسته به کلینیک
- تجارب / مهارت ها
- دانشگاه دانشگاه شهید بهشتی
- رشته تحصیلی روانشناسی خانواده درمانی
- گواهینامه ها
- پست های مدیریتی
- مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
- کلمات کلیدی شهناز صفایی جم روانشناس، شهناز صفایی جم مشاور، شهناز صفایی جم روان درمانگر، شهناز صفایی جم روانپزشک، شهناز صفایی جم متخصص اعصاب و روان
تخصص ها
- روانشناسی خانواده