منو
X

تصویر
صابر صاحبی فر
روانشناس بالینی و فردی
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
0%

دقت

80%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

80%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

صابر صاحبی فر هستم، فارغ التحصیل روانشناسی عمومی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم انسانی و ادبیات دانشگاه محقق اردبیلی در سال ۱۳۸۸، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “بررسی رابطه بین استرس فرزندپروری، پذیرش والدینی با مشکلات سازگاری شخصیتی در دانش آموزان” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه محقق اردبیلی

دانشکده ادبیات و علوم انسانی

پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی

عنوان:

بررسی رابطه بین استرس فرزندپروری، پذیرش والدینی با مشکلات سازگاری شخصیتی در دانش آموزان

استاد راهنما:

دکتر اوشا برهمند

نگارش:

صابر صاحبی فر

۱۳۸۸

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه

بیان مساله

اهمیت و ضرورت تحقیق

اهداف تحقیق

تعاریف متغیرها

فصل دوم: ادبیات و پیشینه تحقیق

مقدمه

استرس

آثار فیزیولوژیک استرس و دستگاه ایمنی

علت های استرس

گرفتاری های زندگی

حوزه های عمده استرس مزمن در خانواده

انواع رفتارهای والدین (شیوه های فرزند پروری)

والدین سهل گیر و بی بند و بار

اعتقادات، انتظارات و ارزش های والدین

عوامل تعیین کننده روشهای فرزند پروری

والدین تنببه گروالدین طرد کننده

والدین تحمیل گر

حمایتگر افراطی

والدین سلطه پذیر افراطی

والدین سهل انگار

والدین کمال گرا

خشم شدید و غیر قابل فروکش

افسردگی نوجوان در اثر درگیری های والدین

رفتار های نادرست والدین و اختلال های نوجوانی

پذیرش و کنترل والدین

محبت و پذیرش

محبت و صمیمیت با کودک

تعریف شخصیت

اختلال های عاطفی

الگو های رفتار پرخاشگرانه

عوامل تعیین کننده پرخاشگری

عوامل زیست شناسی

نفوذ خانواده

افسردگی نوجوانی

انواع اختلال های عاطفی

انزوای اجتماعی

نشانگان های بیرونی

دریافت های شناختی ناکارآمد نوجوان

عزت نفس

نگرش های منفی

اختلال جسمانی شکل نوجوان

تغییر در نگرش فرزندان در مورد والدین

پژوهش های انجام شده در داخل کشور

پژوهش های انجام شده در خارج کشور

فصل سوم: روش پژوهش

جامعه آماری

اندازه نمونه و روش نمونه گیری

روش اجرای طرح

ابزار آماری

وسایل و ابزار های مورد نیاز جهت انجام طرح

فرم کوتاه شاخص استرس فرزند پروری ابیدین

پرسشنامه پذیرش – طرد والدین

پرسشنامه اندازه گیری شخصیت کودک

فصل چهار: یافته های پژوهش

مقدمه

جدول ۴-۱ ویژگی های جمعیت شناختی دانش آموزان

جدول ۴-۲ ویژگی های جمعیت شناختی والدین دانش آموزان

جدول ۴-۳ میانگین و انحراف معیار متغیر پذیرش والدینی و مولفه های آن

جدول ۲-۴ میانگین و انحراف معیار متغیر استرس و الدینی و مولفه های آن

جدول ۴-۰ میانگین و انحراف معیار متغیر مشکلات سازگاری شخصیتی و مولفه های آن

جدول ۴-۱ میانگین و انحراف معیار دختر و پسر در پذیرش والدینی و مولفه های آن

جدول ۴-۷ میانگین و انحراف معیار دو جنس دختر و پسر در استرس والدینی و خرده  مقیاس های آن

جدول ۴-M میانگین و انحراف معیار دو جنس دختر و پسر در مشکلات سازگاری و مولفه های آن یافته های استباطی

جدول ۴-۴ ضرایب همبستگی بین استرس والدینی، پذیرش والدینی و مشکلات سازگاری شخصیتی

جدول – ۱۰ ضرایب همبستگی استرس فرزناد پر وزری و مولفه های آن با پذیرش والدینی و مولفه هایش

جدول ۴-۱۱ ضرایب همبستگی بین استرس فرزند پروری و مولفه های آن با مشکلات سازگاری و خرده مقیاس های آن

جدول ۴-۱۲ ضرایب همبستگی بین پذیرش والدینی و مولفه های آن با مشکلات سازگاری و خرده مقیاس ها

جدول ۴-۱۳ نتایج آزمون های چندگانه

جدول ۴-۴ ( تفاوت دو جنس دختر و پسر از لحاظ مشکلات سازگاری شخصیتی

جدول ۴-۱۵ خلاصه نتایج رگرسیون گام به گام جهت پیش بینی مشکلات سازگاری با استفاده از مولفه های استرس فرزندپروری و پذیرش والدینی

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

تبیین یافته های مربوط به فرضیه های پژوهش

نتیجه گیری

محدودیت های تحقیق

پیشنهاد های تحقیق

فهرست منابع

چکیده:

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استرس فرزندپروری، پذیرش والدینی و مشکلات سازگاری شخصیتی دانش آموزان دوره راهنمایی بوده است. روش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای چند مرحله ای یک نمونه تصادفی از ۲۴۶ دختر و ۳۴۹ پسر در دامنه سنی ۱۱ تا ۱۶ سال برای شرکت در این مطالعه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از شاخص استرس فرزند پروری، پرسشنامه پذیرش طرد والدینی و پرسشنامه ساز گاری شخصیتی کودکان جمع آوری شد.

نتایج: یافته ها آشکار کرد که از میان متغیرها استرس فرزند پروری با مشکلات سازگاری شخصیتی کودکان همبستگی معنی دار نداشت. در حالی که ادراک پذیرش – طرد از سوی مادر با شاخص های سازگاری شخصیتی کودکان رابطه معنی دار داشت. به عبارت دیگر کودکان هر اندازه مادران خود را خصمانه، طرد کننده و پر غفلت تلقی کردند، همان قدر تمایل به مشکلات رفتاری داشتند. به نظر می رسد ادراک منفی مادر و کودک متقابل بوده و بیانگر یک چرخه معیوب از حالت منفی باشد که توسط هر دو مادر و کودک ایران و تجربه می شود. تفاوتهای جنسی در ارتباط با شاخص های سازگاری حاصل شد. طوری که دختران وابستگی، عزت نفس منفی و ناپایداری هیجانی بیشتری را گزارش کردند. تحلیل رگرسیون گام به گام آشکار کرد که از میان شاخص های استرس فرزند پروری تنها ادراک مادر از تعاملات مختل کودک – والدین، ۷/ ۲ درصد از واریانس در سازگاری شخصیتی کودکان را تبیین کرد، در حالی که ۴۱ درصد از واریانس به  وسیله شاخص های ادراک پذیرش – طرد مادر تبیین شد.

نتیجه گیری: ادراک کودکان در مورد نگرش ها و پاسخگویی رفتاری مادران نسبت به آن ها ممکن است تاثیر نیرومندی بر درجه ساز گاری – ناسازگاری شخصیتی، که آن ها نشان می دهند، داشته باشند.

واژه های کلیدی: استرس، فرزند پروری، سازگاری ، دانش آموز.

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه:

روابط بین کودکان و والدین و سایر اعضای خانواده را می توان به عنوان نظام با شبکه ای از بخش هایی دانست که در کنش متقابل با یکدیگر هستند. نظام خانواده در مجموعه ای از نظام بزرگتر قرار گرفته است. این نظام به طور مستقیم یا غیر مستقیم از طریق روشهای مختلف تربیت در کودکان تاثیر می گذارد. تاثیر خانواده بر فرایند و تحوله چنان بارز است که با وجود اختلافات موجود بین صاحب نظران روانشناسی، در زمینه اهمیت خانواده و تاثیر آن بر تحول نقطه نظر مشترک وجود دارد. اکثر روانشناسان صرف نظر از مکتبی که به آن معتقدند، کنش های متقابل میان والدین و فرزندانشان را اساس تحول عاطفی تلقی می کنند. پژوهشهای وسیعی که در زمینه چگونگی برخورد والدین با کودکانشان و روشهای تربیتی انجام شده است، نشان می دهد که روشهای تربیتی والدین اثرات طولانی بر رفتار، عملکرد، انتظارات و در نهایت بر شخصیت افراد در آینده دارند. در یک بررسی پارکر (۱۹۹۲، به نقل از محرابی زاده، ۱۳۷۹) نشان داد افرادی که نیاز های دوره کودکی شان به گونه ای مناسب ارضا نشده باشد، به هنگام وقوع فقدانها احتمال بیشتری وجود دارد که دچار افسردگی شوند و در این افراد، سبک والدین آن ها به صورت یک شیوه مهار فاقد احساس، یعنی ملغمه ای از کم توجهی و بیش حمایتگری بوده است. بر اساس بررسی ها تداوم پرخاشگری در کودکان ناشی از تعامل های آنان با والدینشان است ( محرابی زاده و همکاران، ۱۳۷۹). تعارض بین والدین و فرزندان در حوزه های مختلف بروز می کند. بر اساس مدل حوزه های اختصاصی ، نگاه والدین و فرزندان به هر یک از حوزه ها متفاوت است؛ مثلا والدین با فرزندان در بعضی حوزه ها حق دخالت و تصمیم گیری بیشتری برای خود قائل اند با تعارض بیشتری در بعضی حوزه ها دارند (اسعدی و همکاران، ۱۳۴۸) پژوهش هایی که اخیرا درباره دگر گوئی کیفی و عملکردی روابط والد- کودک، از پیش از بلوغ تا پایان نوجوانی انجام شده است، تغییراتی در دیدگاه های روانشناسان در مورد چگونگی این روابط و ارتباط آن با آسیب شناسی روانی نوجوانان به وجود آورده است. بر اساس تئوری های جلد باشد که بر پایه نظریات بالبی بنا شده است، روابط والد – نوجوان در خانواده هایی که به خوبی عمل نمی کنتنا، فضای باز بیشتری برای ظهور استقلال و هویت فردی نوجوان ایجاد کرده است. و در عین حال حمایت مداوم و تایید لازم را برای وی فراهم می آورد و زمینه ساز سلامت روانی او خواهد بود. طبق شواهد بیشترین اختلاف های والدین و فرزندان در دوره نوجوانی فرزند پیش می آید و یکی از مسائل عمده این دوره مشکل مناسبات و روابط آن ها با والدین است. الگو های ارتباطی نامناسب بین والدین و عدم توجه کافی آن ها به فرزندان و پدیده هایی از این قبیل می تواند منجر به پیدایش ہی۔ اعتمادی، اضطراب، تنش و سر انجام افسردگی در فرزندان شود. به طور مثال از بین عوامل خطر ساز روانی اجتماعی ایجاد کننده پرخاشگری نوجوانان، شرایط خانوادگی نقش فوق العاده ای را بازی می کند که می توان به عواملی نظیر تنبیه بیش از حد از جانب والدین، رابطه عاطفی آشفته والدین نسبت به کودک، ناهماهنگی خانوادگی، پایین بودن سطح استاندارد زندگی، جدایی زودرس از والدین، تجارب سوء نظیر خشونت فیزیکی و سوء رفتار جنسی نسبت به نوجوانان اشاره نمود (بروجنی و همکاران، ۱۳۸۰). عدم توجه والدین به سالم سازی محیط روانی و عاطفی کودکان و نوجوانان و فقدان روابط مناسب، در بیشتر موارد آنان را با کمبود های عاطفی، انگیزشی و مشکلات سازگاری و رفتاری روبرو می سازد. تحقیقات نشان داده است، تجارب خانوادگی تاثیر عمده ای بر تعامل فرد در طول دوره نوجوانی و بعد از آن دارد و ارتباط خانوادگی سایر جنبه های زندگی نوجوان را تحت تاثیر خود قرار می دهد. شیوه تربیتی والدین به طور قابل ملاحظه ای پیامد های مهمی را به عنوان مثال برای شایستگی تحصیلی نوجوانان به دنبال دارد و بر اساس ترکیب پاسخ دهی و توقعات والدین به انواع استبدادی، سهل گیر و بی کفایتی تقسیم می شود ( رحمانی و همکاران، ۱۳۸۵). بی شک در تعیین رفتار بارز و آشکار کودک، واکنش های عاطفی، ادراک، نگرش ها و ارزش های او، خانواده از اهمیت خاصی برخوردار است. خود پنداره و احساس ارزشمنادی کودک از نگرش اعضای خانواده نسبت به او تشات می گیرد. بنابر این آثار و نفوذ خانواده در رشد کودک بیشمار است. جو خانوادگی که شامل روابط والدین نسبت به فرزندان، فرزندان نسبت به یکدیگر و والدین نسبت به هم است، می تواند در ایجاد سازش کودک تسهیل کننده و یا بازدارنده باشد (احدی و همکاران، ۱۳۸۳). نتایج پژوهش های متعدد نشان می دهد که ابراز هیجان والدین به عنوان یکی از متغیر های مهم با کیفیت روابط والد کودک و مشکلات رفتاری کودکان ارتباط دارد (ایزنبرگ و همکاران ۲۰۰۱، لینداهل ، ۱۹۹۸، به نقل از احدی، ۱۳۸۳). برای نمونه یافته های پژوهشی دان و براون (۱۹۹۱) و هالیرشتا و همکاران (۱۹۹۵، به نقل از احدی، ۱۳۸۳) حاکی از آن است که چنانچه والدین در تعامل با فرزندان خود، هیجانات مثبت بسیار و هیجانات منفی اندک نشان دهند، میزان صلاحیت اجتماعی کودکان افزایش یافته، مشکلات رفتاری برونگرایی و درونگرایی در آن ها کاهش می یابد. به عبارت دیگر ایر از هیجانات مثبت والدین در خانه با حرمت خود، دلبستگی ایمن و رفتارهای جامعه طلبی در کودکان همبستگی دارد (احدی و همکاران، ۱۳۸۳). با توجه به کثرت تحقات موجود در زمینه کیفیت روابط والد- کودک چه در قلمرو روابط مثبت و منفی یکسویه از طرف والدین و با در قالب تاثیر شیوه های فرزند پروری مختلف بر سازگاری رفتاری و شخصیتی کودکان و نوجوانان، تا کنون پژوهش های اندکی در زمینه ادراک کودک از پذیرش و طرد والدین ، گرفتاری های روزمره توام با فرزندپروری والدین و ارتباط این مقوله ها با مشکلات سازگاری شخصیتی فرزندان انجام شده است. بنابر این هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استرس فرزند پروری، پذیرش والدینی با مشکلات سازگاری شخصیتی در دانش آموزان است.

بیان مساله

عوامل بسیاری وجود دارند که باعث مشکلاتی در سازگاری و همچنین اختلالات رفتاری در کودکان می شوند. اینکه آیا یک رفتار کار کردی و سازگارانه است یعنی تا چه اندازه ای فرد را قادر می سازد تا به هدفهایش برسد(سلیگمن و روزنهان ،۱۹۹۶). یا به عبارتی شیوه پاسخدهی هر فرد به ناکامی و فشار روانی تا حدود زیادی نشان می دهد که سازگاری وی با زندگی بستاده است یا نه ( هیلگارد ،۱۹۹۶). بیش از نیمی از اختلالات و مشکلات نوجوانان به صورت اختلالات سازگاری ( اختلالات موقعیتی گذرا نیز گفته می شوند) و اختلالات شخصیتی است، که شایعترین عوامل تشخیصی برای جامعه نوجوانان به حساب می آید. اختلالات سازگاری علایمی هستند که به صورت واکنش های موقتی نسبت به یک تجربه استرس شدید، در یک فرد بدون هیچ گونه مشکل جدی و واقعی نمایان می شود. مشکلات شخصیتی، الگو های رفتاری ناسازگارانه ای هستند که اغلب ماهیت ضد اجتماعی، نظیر بزهکاری مزمن، بی بند و باری و گریز از مدرسه دارند، اما به صورت نوروتیک یا سایکوتیک در نظر گرفته نمی شوند. چنین نوجوانانی گاهی اوقات ناکامی ها و تعارضات درونی خویش را به صورت رفتاری که از نظر اجتماعی غیر قابل قبول است، برون ریزی با ابراز می کنند (بیابانگرد، ۱۳۸۹). از میان عواملی که سازگاری کودکان را به خطر می اندازد ، استرس فرزند پروری است که به شیوه های مختلف تعریف شده است، مدل استرس فرزند پروری ابیدین (۱۹۹۰) بر پریشانی والدین و مشکلات کودک متمرکز شده است، کرینیک و کرینبرک (۱۹۹۰) مالی از گرفتاری های روزمره فرزند پروری را ارائه دادند که در آن استرس فرزند پروری به عنوان یک رویداد جزئی و روزمره که شامل نا کامی ها و تحریکات مرتبط با فرزند پروری است ، تلقی می شود. بنابرین تجربیات فرزند برگزاری مرتبط با گرفتاری های جزئی و روزمره ممکن است شاخه استرسی باشد که مادران تجربه می کنند و در کودک تاثیر بگذارد. عامل مهم دیگر مرتبط با مشکلات سازگاری در کودکان، پذیرش والدین می باشد . در نظریه پژوهشی راهنر (راهنر ۲۰۰۴: راهنر و همکاران ۲۰۰۵) پذیرش والدین به عنوان سبک صمیمیت ، محبت ، مراقبت و حمایتی که کودکان از والدین خود تجربه می کنند تعریف شده است . در این نظریه به اهمیت کنترل روانشناختی والدین تاکید شده است . کنترل روانشناختی والدین اصطلاحی است که به انواع رفتار های والدین نظیر ایجاد احساس گناه ، ایجاد احساس شرم و حذف محبت ، و دستکاری پیوند دلبستگی اشاره می کنند. در نتیجه این رفتارهای کنترل کننده از لحاظ روانشناختی ، کودکان از درون برای تبعیت از درخواست ها و انتظارات و الدین احساس فشار را تجربه می کنند . پژوهش های اخیر نشان داده است که کنترل روانشناختی در سازگاری کودکان و نوجوانان تاثیر می گذارد . کنترل روانشناختی سلامتی روانی کودکان و نوجوانان را تضعیف می کند و مطالعات طولی و عرضی رابطه بین کنترل روانشناختی والدین و مشکلات درون سازی نظیر افسردگی ، اضطراب و اختلالات خوردن را نشان داده اند.(باربر و هارمون ، ۲۰۰۲)، اثرات مضر کنترل روانشناختی به عملکرد انفرادی کودک محدود نیست ، کنترل روانشناختی همچنین با اختلال در زمینه بین فردی نیز ارتباط دارد که بوسیله احساس تنهایی ، انزوای اجتماعی ، کاهش روابط با همسالان و پرخاشگری ارتباطی بیان می شود (سوئنز و همکاران، ۲۰۰۶). با توجه به این پیامد های منفی مختلف مرتبط با کنترل روانشناختی این سوال پیش می آید که چگونه این بعد فرزند پروری پر کیفیت رابطه بین کودک و والدین نیز تاثیر می گذارد به ویژه در سطح پذیرش بین فردی مربوط به آن رابطه . انتظار می رود که کنترل روانشناختی پذیرش بین والدین و کودک را تضعیف کند و در نتیجه ادراک طرد والدین را به وجود آورد. در مطالعات زیادی ارتباط بین استرس فرزند پروری و نگرش های منفی والدین در مورد فرزند پروری و سلامت روانی والدین ، و رفتار متقی فرزند پروری نشان داده شده است (تتی و اکائل، ۱۹۹۶ ؛ اسمیت و همکاران ۲۰۰۱). والدینی که سطوح بالا از استرس فرزند پروری را نشان می دهند بیشتر از سبک فرزند پروری استبدادی استفاده می کنند و صمیمیت کمتری با فرزندان خود دارند(بلیشکی و همکاران ۱۹۹۶). با توجه به یافته های تحقیقاتی در مورد ارتباط استرس فرزند پروری با شیوه های فرزند پروری و سازگاری رفتاری در کودکان پژوهش حاضر در صادده پاسخگویی به سوالات زیر است:

۱-استرس فرزندپروری میان مادران به چه میزان است؟

۲- پذیرش والدینی دانش آموزان به چه میزان است؟

۳- مشکلات سازگاری شخصیتی در بین دانش آموزان دختر و پسر به چه میزان است ؟

۴- آیا استرس فرزند پروری می تواند مشکلات سازگاری در کودکان را پیش بینی کند ؟

۵- آیا پذیرش والدینی می تواند مشکلات سازگاری در کودکان را پیش بینی کند؟

ضرورت و اهمیت تحقیق

اگر چه برای رابطه بین استرس فرزند پروری و مشکلات مرتبط با رشد کودک شواهد زیادی وجود دارد ، یک موضوع مهم این است که آیا تاثیر آن مستقیم است یا غیر مستقیم. علی رغم اتفاق نظر در مورد ارتباط بین استرس و پیامد منفی در والدین و کودکان ، سوالات زیادی در مورد شرایط استرس تجمعی با مزمن ، ماهیت عوامل مرتبط با کودک که تحت تاثیر قرار می گیرد و قرایندهایی که بوسیله آن استرس تاثیر خود را ایجاد می کنند، باقی مانده است. مطالعات استرس فرزند پروری یا بر عوامل پیش بینی کننده استرس فرزند پروری متمرکز شده اند با بر پیامد های رفتاری و روان شناختی استرس فرزند پروری۔ اگر چه بیشتر این پژوهش ها فرض می کنند که رفتار فرزند پروری به طور غیر مستقیم استرس فرزند پروازی و سازگاری کودک را مرتبط می کند مطالعات زیادی به طور مستقیم این فرایند میانجیگری را مورد توجه قرار نداده است. (کرینیک و گرینبرگ، ۲۰۰۲). تاکنون هیچ مطالعه ای در مورد ثبات گرفتاری های روزمره فرزند پروری گزارش نشده است. در پژوهش حاضر استرس تجمعی در دو حیطه رویداد های زندگی و گرفتاری های روزمره فرزندپروری مورد بررسی قرار گرفت و حداقل این فایده را خواهد داشت که با آگاهی از میزان استرس فرزند پروری والدین و میزان پذیرش والدینی دانش آموزان و معلوم شدن مشکلات سازگاری در دانش آموزان ارتباط بین این سه مفهوم را بهتر درک کرده و با معلوم شدن منابع استرس فرزند پروری و ارتباط این متاع با مولفه های پذیرش والدینی دانش آموزان و انواع مشکلات سازگاری شخصیتی دانش آموزان توصیه هایی جهت بهینه کردن این ارتباط با کاهش استرس و افزایش سازگاری دانش آموزان و کاهش مشکلات ارائه دهیم.

اهداف تحقیق

پژوهش حاضر در صدد دستیابی به اهداف زیر است :

-تعیین میزان استرس فرزند پروری والدین.

– تعیین میزان پذیرش والدینی دانش آموزان

– تعیین میزان مشکلات سازگاری شخصیتی در دانش آموزان دختر و پسر

– مقایسه دختر و پسر در مشکلات سازگاری شخصیتی

– تعیین ارتباط استرس فرزند پروری و رفتار پذیرش والدینی با مشکلات سازگاری شخصیتی دانش آموزان

– پیش بینی مشکلات سازگاری شخصیتی دانش آموزان به وسیله استرس فرزند پروری والدین و پذیرش والدینی دانش آموزان

فرضیات :

۱-­بین استرس فرزند پروری و مشکلات سازگاری در کودکان رابطه وجود دارد

۱ – ۱ – بین مولفه های استرس فرزند پروری و مشکلات سازگاری کودکان را بعله معنی دار وجود دارد. ۲- بین مولفه های استرس فرزند پروری و مولفه های پذیرش والدینی رابطه معنی دار وجود دارد.

۳- بین پذیرش والدین (مادر) و مشکلات سازگاری شخصیتی کودکان رابطه منفی معنی دار وجود دارد .

۱ – ۳ – بین مولفه های پذیرش والدینی (مادر) و مولفه های مشکلات سازگاری شخصیتی کودکان رابطه معنی دار وجود دارد.

۴- بین دانش آموزان دختر و پسر از لحاظ مشکلات سازگاری شخصیتی تفاوت وجود دارد.

۵- آیا استرس فرزندپروری والدین و پذیرش و الدیتی می تواند مشکلات سازگاری شخصیتی در کودکان را پیش بینی کنند .

تعاریف متغیرها:

استرس فرزند پروری

تعریف نظری

استرس فرزند پروری اشاره می کند به فشارهایی که والدین به هنگام بزرگ کردن فرزندان خود تحمل می کنند (ابیدین، ۱۹۹۷). منابع استرس فرزندپروری می تواند متنوع باشد: تقاضاهای شغلی، گرفتار بهای مرتبط با روابط زناشویی، مشکلات مرتبط با خلق و خو و رفتار فرزندان، مشکلات مالی و غیره. نگرانی های مرتبط با همه این زمینه ها می تواند فشارهایی بر والدین تحمیل بکند.

تعریف عملیاتی: در این پژوهش فشار فرزند پروری نمره ای است که والدین دانش آموزان مورد مطالعه در پرسشنامه شاخص استرس فرزند پروری اخذ می کنند. مولفه های شاخص استرس فرزندپروری عبارتند از : پریشانی والدین، کودک دشوار و تعامل مختل کودک – والدین.

پذیرش والدینی

تعریف نظری

پذیرش والدینی به عنوان تعبیر و تفسیرهایی که کودکان از رفتارهای اساسی والدین می کنند ، تعریف شده است. به عبارت دیگر کودکان رفتارهای فرزندپروری والدین را به طور خصوصی تفسیر می کنند و برداشت های خود را به صورت ادراکات پذیرش و طرد سازمان می دهند. در نظریه پذیرش – طرد والدینی (راهنر ۱۹۹۹) ادراکات آن ها شامل صمیمیت، قادان صمیمیت، خصومت، پرخاشگری، بی تفاوتی و غفلت و طرد می باشد. تعریف عملیاتی در مطالعه حاضر پذیرش والدین شهر های است که در پرسشنامه پذیرش – طرد والدینی می گیرند. مولفه های پذیرش- طرد والدینی عبارتند از: ادراک صمیمیت، خصومت و پرخاشگری مادر، غفلتف بی تفاوتی.

مشکلات سازگاری شخصیتی کودکان

تعریف نظری

مشکلات سازگاری شخصیتی کودکان اصطلاحی است که برای توصیف علایم هیجانی و رفتاری مختلف استفاده می شود. این مشکلات ممکن است خفیف باشد و به صورت رویداد هایی که معمولا در زندگی اکثر کودکان رخ می دهد، ظاهر شود و یا به عنوان اختلالات سلوکی با هیجانی نیاز به مشاوره و درمان ویژه مطرح شوند و یا ممکن است مرتبط با استرس های گوناگون نظیر جدایی والدین تولد خواهر یا برادر، مشکلات مدرسه، تعارض خانوادگی و غیره مرتبط باشد (راهنر، ۲۰۰۴).تعریف عملیاتی در مطالعه حاضر منظور از مشکلات سازگاری نمره ای است که دانش آموزان در خرده مقباس های مختلف پرسشنامه مشکلات سازگاری شخصیتی می گیرند. مولفه های مشکلات سازگاری شخصیتی عبارتند از: خصومت و پرخاشگری، و ایستگی، عزت نفس منفی، بی کفایتی متقی، عدم واکنش هیجانی، بی ثباتی هیجانی و نگرش منفی در مورد جهان.

مقدمه:

بی شک در تعیین رفتار بارز و آشکار کودک، واکنش های عاطفی، ادراک، نگرش ها و ارزش های او، خانه و خانواده از اهمیت خاص برخوردار است. خودپنداره و احساس ارزشمندی کودک از نگرش اعضای خانواده نسبت به او، نشات می گیرد. بنابر این آثار و نفوذ خانواده در رشد کودک بیشمار است. جو خانوادگی که شامل روابط والدین نسبت به فرزندان، فرزندان نسبت به یکدیگر و والدین نسبت به هم است، می تواند در ایجاد سازش کودک تسهیل کننده و یا بازدارنده باشد ( احدی و همکاران، ۱۳۸۳). استرس پژوهشگرانی که استرس و رابطه آن با بهداشت روانی را مطالعه کرده اند از استرس تعاریف زیادی ارائه داده اند. در اینجا تعریف هانس سلیه (۱۹۷۴، به نقل از گنجی، ۱۳۸۲) فیزیولوژیک کانادایی آورده می شود. سلیه که تحقیقات و نوشته های او درباره استرس ، از اهمیت ویژه ای برخوردار است، استرس را چنین تعریف می کند: مجموعه واکنش های غیر اختصاصی ارگانیسم در مقابل هر نوع تقاضای ساز گاری از آن. مثال زبر مطلب را روشتر می کند . اگر در چله تابستان فوتبال بازی کنیم، بدن ما با سرعت بخشیدن به ضربان قلب و تنفس و با تحریک غدد مولد عرق، واکنش نشان خواهد داد گر ده دقیقه مانده به شروع کلاس مطلع شویم که باید گزارش تحقیقی خود را همین امروز تحویل دهیم، تعداد ضربانهای قلب و آهنگ تنفس افزایش خواهد یافت و عرق سرد سر تا پای وجود ما را خواهد گرفت. به این ترتیب می توان گفت: استرس عبارت از یک واکنش جسمی است که به دنبال یک تحریک درونی (شناختی یا بیرونی محیطی به وجود می آید و محرکی که استرس به وجود می آورد، عامل استرس را نامیده می شود.استرسور ها با شرایط استرس زا به تجربه رویداد های منفی و فشار های مزمن زندگی اطلاق می شوند. رویداد های منفی زندگی از نظر فرهنگی و شخصی، تغییرات نامطلوب در فعالیت های معمول فرد هستند که نیازمند سازگاری های مجدد رفتاری قابل توجه است (گنجی، ۱۳۸۲). استرس های مزمن شرایط پایداری هستند که سازگاری مجدد روزانه را نیاز دارند. این ها شرایطی هستند که به طور مستمر با عملکرد کافی فعالیتهای متداول وابسته به نقش، تداخل پیدا می کنند. استرس ها با شرایط استرس را به شرایط نامطلوبی اطلاق می گردند که فعالیت های معمول را به طور حاد یا مزمن آشفته می سازند. (همان منبع).نباید این چنین تصور کرد که استرس همیشه منتفی است و باید از آن اجتناب کرد اگر خوب توجه کنیم، خواهیم دید که تعریف سلیه ، هر نوع تقاضای سازگاری از ارگانیسم را استرس آور می داند . بنابر این می توان گفت که تقریبا همه محرک های بیرونی می توانند استرس ایجاد کنند چون همه آن ها از ارگانیسم می خواهند که ساز گار شود. مثلا وقتی صدابی می شنویم به طرف آن بر می گردیم و وقتی غذایی در دهان می گذاریم بزاف ترشح می شود و همه این اعمال برای سازگاری با موقعیت است و به این ترتیب می توان گفت که در مواقع زبادی ، استرس خوشا بناد و مفید خواهد بود. مثلا ورزش، عامل استرس زای خوشایند و مفیدی است، زیرا اثر بخشی دستگاه قلبی عروقی را افزایش می دهد . سلیه (۱۹۷۴) بین استرس خوشایند یا مثبت ، مثل ورزش ملایم و استرس ناخوشایند یا منفی، مانند بیماری بلند مدت، تفاوت قائل می شود . می توان گفت که ارگانیسم همیشه در حال استرس است، خواه این استرس خوشایند باشد یا نا خوشایند خواه ملایم باشد یا ناملایم، نبود کامل استرس هرگز امکان پذیر نخواهد بود، مگر اینکه تحریک بیرونی وجود نداشته باشد و آن زمانی است که فرد زیر خروارها خاک خوابیده است. بنابراین وجود استرس برای بقا ضرورت دارد (گنجی، ۱۳۸۲).

آثار فیزیولوژیک استرس

در استرس های ضعیف ، دستگاه پاراسمپاتیک سرعت ضربان قلب را کاهش می دهد و فشار خون را پایین میآورد ، در حالی که حرکات ماهیچه ای معده و روده را افزایش می دهد و به این ترتیب و ارگانیسم می تواند انرژی لازم را نگهدارد، مواد غذایی را جذب کند، عملکرد طبیعی داشته باشد و در نهایت از نظر بهداشت روانی در حالت بهنجار به سر برد. در شرایط استرس زا ، دستگاه سمپاتیک فعال می شود . به این صورت که تعداد ضربان های قلب و تعداد نفس کشیدن ها را افزایش می دهد، فشار خون و ماهیچه ای را بالا می برد، حرکات ماهیچه ای معده را کند و رگ های خونی را منقبض می کند و برخی هورمون ها از جمله آدرنالین و کورتیزول را آزاد می سازد . این هورمون ها چربی ها را به جریان خون وارد می کنند و در نتیجه برای ارگانیسم انرژی فراهم می آورند . در سال ۱۹۶۳ سالیه، به نقل از گنجی، ۱۳۸۲) اعلام کرد که عوامل استرس زای شدید، واکنش فیزیولوژیک تعمیم یافته ای ایجاد می کنند و او این واکنش را سندرم کلی سازگاری نامید. این واکنش ۳ مرحله دارد. مرحله ی اول اعلام خطر یا هشداری است، یعنی ارگانیسم از طریق فعال کردن دستگاه عصبی سمپاتیک ( سرعت بخشیدن به ضربان های قلب، بالا بردن فشار خون و افزایش ترشح هورمونها و … در مقابل عوامل استرس زا واکنش نشان می دهد. بنابراین، ارگانیسم مقدار زیادی انرژی در اختیار می گیرد. بیشتر دقت می کند و آماده می شود که با عوامل استرس زا مبارزه کند، اما مقاومت او در مقابل بیماری تضعیف می شود. اگر عامل استرس زا همچنان حضور داشته باشد ، ارگانیسم به مرحله مقاومت وارد می شود . در این مرحله ، هشداری با اعلام خطر از بین می رود و ارگانیسم خود را با عامل استرس زا انطباق می دهد، میزان مقاومت او در برابر بیماری به بالاتر از حد طبیعی افزایش می یابد. این مرحله برای ارگانیسم مرحله پرزحمتی است ادامه طولانی عامل استرس زا دیر یا زود، مرحله فرسودگی را به همراه می آورد. در جریان این مرحله پایانی، نشانه های آشکار کننده هشداری دوباره ظاهر می شود، مقاومت در مقابل بیماری کاهش می یابد، انرژی لازم برای ساز گاری از بین می رود و بالاخره مرگ از راه می رساند و به کل ماجرا خاتم می دهد و از نظر سلیه ، دوام بلند مدث عاملهای استرس زا ، نه تنها بهداشت روانی و جسمی را تحت تثیر قرار می دهد بلکه کل زندگی را با خطر نابودی مواجه می کند گنجی، ۱۳۸۲)

استرس و دستگاه ایمنی

تغییرات فیزیولوژیک ناشی از استرس می توانند فعالیت دستگاه ایمنی بدن را مختل کنند . اگر دستگاه ایمنی به طور طبیعی به فعالیت خود ادامه دهد، بیماریها را ردیابی خواهد کرد و ارگانیسم را سالم نگه خواهد داشت. برعکس، تضعیف دستگاه ایمنی، بلدان را برای ابتلا به تعداد زیادی از بیماریهای جسمی و روانی آماده خواهد کرد. مطالعات نشان می دهد که استرس های شدید در دستگاه ایمنی بدن تغییر شکل هایی به وجود می آورند.

مشخصات
  • جنسیت مرد
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه محقق اردبیلی
  • رشته تحصیلی روانشناسی عمومی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی صابر صاحبی فر روانشناس، صابر صاحبی فر مشاور، صابر صاحبی فر روان درمانگر، صابر صاحبی فر روانپزشک، صابر صاحبی فر متخصص اعصاب و روان، صابر صاحبی فر روانسنج
تخصص ها
  • روانشناسی عمومی
تصویر
صابر صاحبی فر
روانشناس بالینی و فردی
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر