منو
X

تصویر
طیبه میرزاخانلو
مشاور کودک
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
0%

دقت

80%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

80%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

طیبه میرزاخانلو هستم، فارغ التحصیل روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در سال ۱۳۹۱، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “اصلاح نوک پنجه راه رفتن با تحریک حسی کف پا در کودکان اتیسم” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد تهران مرکزی

دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی، گروه روان شناسی

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی گرایش آموزش کودکان استثنایی

عنوان:

اصلاح نوک پنجه راه رفتن با تحریک حسی کف پا در کودکان اتیسم

استاد راهنما:

دکتر حسن عشایری

استاد مشاور:

دکتر مهناز استکی

پژوهشگر:

طیبه میرزاخانلو

زمستان ۱۳۹۱

فهرست مطالب

عنوان

فصل یکم: کلیات پژوهش

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت پژوهش

هدف اصلی پژوهش

اهداف فرعی پژوهش

سوال پژوهش

فرضیه های پژوهش

تعاریف عملیاتی و مفهومی متغیرها

فصل دوم: بررسی پیشینه پژوهش

مقدمه

بخش یکم

اختلالات فراگیر رشد

تاریخچه اتیسم

اتیسم

شیوع

نسبت و میزان شیوع در دو جنس

انواع دیگر طیف اختلالات نافذ رشد

نشانه شناسی

بیماری های همراه با اختلال

سبب شناسی

درمان

بخش دوم

درک مجموعه حواس

تاریخچه یکپارچگی حسی

درمان اختلال یکپارچگی حسی

تاریخچه بازتاب شناسی

بازتاب شناسی پاها

موارد استفاده از رفلکسولوژی برای درمان با بهبودی چیست؟

نوک پنجه راه رفتن

دلایل راه رفتن روی نوک پنجه

نوک پنجه راه رفتن در کودکان اتیسم

درمان راه رفتن با نوک پنجه

مروری بر مطالعات مربوط به پژوهش حاضر در خارج و داخل ایران

فصل سوم: روش پژوهش

مقدمه

روش پژوهش

حجم نمونه و روش نمونه گیری

روش اجرا

روش گردآوری اطلاعات

روش تجزیه و تحلیل داده ها

فصل چهارم: نتایج پژوهش

توصیف داده ها تحلیل داده ها

فصل پنجم: بحث و تفسیر مقدمه

بحث و نتیجه گیری

نتیجه گیری

محدویت های پژوهش

پیشنهادهای پژوهش

منابع

چکیده:

زمینه و هدف : نوک پنجه راه رفتن از جمله شایعترین مشکلات حسی کودکان اتیسم به شمار می رود . لذا هدف مطالعه حاضر بررسی اثر بخشی تحریک حسی کف پا بر اصلاح نوک پنجه راه رفتن در کودکان اتیسم است .

روش بررسی : بدین منظور با استفاده از روش های نمونه گیری در دسترس ۱۳ کودک در بازه سنی ۳ تا ۷ سال مبتلا به اختلال طیف اتیسم با نوک پنجه راه رفتن از مرکز آموزش و توانبخشی کودکان اتیستیک به آرا انتخاب شدند . ۳ نفر به دلیل مشکلات پزشکی از فرایند مطالعه خارج و به صورت تصادفی و کودک به گروه مداخله و ۵ کودک به گروه کنترل اختصاص داده شد . آزمودنی های گروه آزمایش به مدت ۶۲ جلسه و در هر جلسه ۲۰ دقیقه تحریک حسی با کفش طراحی شده را دریافت کردند و در حالیکه گروه کنترل این درمان را دریافت نکردند و به منظور بررسی میزان تحریک حسی کف پا از چک لیست ارزیابی راه رفتن با نوک پنجه به عنوان پیش و پس آزمون استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون کوواریانس یک راهه استفاده شد.

یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که شیوه تحریک حسی کف پا تاثیر مثبت و معناداری بر بهبود نوک پنجه راه رفتن کودکان اتیسم گروه آزمایش نسبت به کودکان اتیسم گروه کنترل دارد(p<01 %  )

نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه پیشنهاد می شود در مداخلات درمانی جهت بهبود توک پنجه راه رفتن در کودکان اتیسم از شیوه رفلکسولوژی استفاده شود.

واژه های کلیدی: یکپارچگی حسی ، رفلکسولوژی ، اتیسم

فصل اول:

مقدمه

اختلالات فراگیر رشد (D . D. P) به طور رسمی برای نخستین بار در DSM III در سال ۱۹۸۰ به عنوان یک گروه اختلالی مشخص روانپزشکی کودکان شناخته شد (آزاد، ۱۳۸۰). اختلالات فراگیر رشد عبارتی است که در حال حاضر برای اشاره به اختلالات شدید روان شناختی در دوران کودکی به کار می رود که مشخصات آنها عبارتند از: اختلال در تعامل های اجتماعی دور طرفه، رشد نابهنجار زبان، محدودیت دخاثر رفتاری که علاوه بر نقص در این عوامل الگوهای کلیشه ای رفتار، نشانگان شبیه اختلالات بیش فعالی، کاهش توجه نشانه های اضطرابی بویژه اشکال وسواس جبری، محدودیت های شناختی و عقب ماندگی ذهنی از درجه ضعیف تا شدید آن در میان این گروه مشاهده می شود. کودکان مبتلا به اختلالات فراگیر رشد اغلب علاقه شد بدی و منحصر به فردی نسبت به طیف محدودی از فعالیتها نشان می دهند، مقاومت می کنند حساسیت و پاسخ دهی مناسب به حرکات اجتماعی یا فیزیکی از خود نشان نمی دهند (کاپلان و سادوک ۲۰۰۳).این طبقه شامل ۵ اختلال است که عبارتند ازاختلال اتیسم ، اختلال آسپرگر، اختلال عدم تمرکز دوران کودکی ، اختلال رت و اختلالات نافذ رشد مشخص نشده ، که هر کدام از این بیماریها دارای معیارهای شناخت خاص خود هستند و توسط انجمن روان شناسی آمریکا شناخته شده اند (فولادگر و همکاران، ۱۳۸۸). در این بین اختلال اتیسم از وخیم ترین و ناشناخته ترین اختلالات کودکی است و در قلمرو این اختلال ابهامات بسیاری وجود دارد (دادستان، ۱۳۷۸).طبق IV – TR  DSM  وجوه مشخص اختلال عبارتند از : تخریب پایدار در تعامل اجتماعی متقابل، انحراف ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای محدود مشخص است (کاپلان و سادو ک، ۲۰۰۷). این اختلال در بیماران مبتلا به باعث می شود که مغر نتواند در زمینه رفتارهای اجتماعی و مهارتهای ارتباطی به درستی عمل کند و مزاحم کودک برای یادگیری و چگونگی ارتباط و تعامل با دیگران به طور اجتماعی می شود (فومبون ، ۲۰۰۳).حواس نقش مهمی در زندگی انسانها دارد. به طوری که کودکان از طریق آنچه می بیند، می شنوند و احساس می کنند، یاد می گیرند. حال اگر فردی دچار مشکل حسی باشد بدون شک تجارب حسی وی از جهان اطرافش محدود می شود و در یادگیری دچار اختلال می شود (فریتز، ۲۰۰۳). حس لامسه با بساوایی، اولین خاستگاه اطلاعات و اولین سیستمی است که کار کرد خود را در جنین شروع می کند و تجارب از محیط را فراهم می سازد. این حس به عنوان مادر حس ها و ابتدایی ترین حسی است که موجب برانگیختگی سیستم های دیگری شود. ما در ابتدا از طریق لمس مورد تغذیه قرار می گیریم، آرام گرفته و با دیگران ارتباط پیدا می کنیم. حس لامسه در برنامه ریزی حرکتی، تشخیص محیط و ابزارهای متناسب، دخالت دارد (اشترن، ۱۹۹۳ء درویش قدیمی، ۱۳۸۱). یکی از فرایندهای مهم عصبی که در تسهیل رشد ارتباط گیری و یادگیری کودکان اتیستیک نقش حیاتی ایفا می کند تکامل حسی با یکپارچگی حسی می باشد (دهقان و جعفری صیادی، ۱۳۸۵). یکپارچگی حسی یک فرایند عصب شناختی است که به ارتباط فرایند عصبی و رفتار اشاره دارد. یکپارچگی حسی، توانایی سازمان دهی اطلاعات جهت استفاده از آن تعریف شده است که طی آن، درون دادهای حسی که شخص از محیط و بدن خود دریافت می کند، سازمان دهی و یکپارچه شده و استفاده موثر از بدن در محیط، ممکن می شود (آیرز، ۱۹۸۹، نقل از پارنهایم و مایلوکس، ۲۰۰۵، باندی ، لین و موری ، ۲۰۰۲).کودکان اتیستیک در ورودیهای حسی و یکپارچه سازی حواس دچار مشکل هستند و تواقق گسترده ای وجود دارد که یکی از علت های در خودماندگی اشکال در دریافت اطلاعات حسی است (عابدی، ۱۳۹۰).اختلال پردازش حسی، یک اختلال عصب شناختی است که علت آن مشکل در پردازش اطلاعات از پنج مجرای حسی (بینایی، شنوایی، لامسه، بو بابی و چشایی)، حس حرکت (سیستم دهلیزی) و حس وضعی است. در اختلال یکپارچگی حسی اطلاعات حسی بطور طبیعی در بافت می شود ولی ادراک آن، غیر طبیعی است زیرا در مسیری غیر معمول، تجزیه و تحلیل می گردند که باعث اغتشاش می گردد. این مشکل می تواند همراه دیگر اختلالها به عنوان یک اختلال عصبی وجود داشته باشد (مانند نارساخوانی، اختلال های ناقد رشدی، بیماری MS تاخیر در رشد زبان و مشکلات زبانی (آیرز، ۱۹۸۹، به نقل از کورتز، ۲۰۰۸).کانر مشکلات حسی کودکان مبتلا به را به تفصیل شرح داده است. وی اظهار می دارد که این کودکان مشکلات حسی زیادی دارند که به دو شکل نمودار می شود که عبارتند از: داشتن حساسیت شدید به محرک و یا داشتن حساسیت کمتر از حد متوسط نسبت به انواع محرکات بینایی، شنیداری، بویایی، چشایی و لامسه (فریتر، ۲۰۰۳). یادگیری در کودکان بر اساس درکی که از دیده ها و شنیده ها ایجاد می شود، به وجود می آید. حال اگر مشکلات حسی کودک کودک مانع از درک صحیح او شوند، میان کودک و دانش او از دنیای پیرامونش تضاد و سر در کمی به وجود می آید (رافعی، ۱۳۸۵).یکی از روشهای موثری که می توان برای کودکان اتیستیک مورد استفاده قرار داد استفاده از لمس می باشد. لمس پیشرفته ترین حس در هنگام تولد و معنای اولیه ارتباط است. این درمان برای کودکان اتیستیک با اهدافی چون ایجاد آرامش، افزایش توجه و تمرکز، کمک به تولید گفتار هدفمند، کاهش اکولالیا، کاهش آواساز بهای بی هدف و جیغ و داد و تقویت حرکات در اندام های گوناگون انجام می شود (رافعی، ۱۳۸۵).مشکلات حسی این کودکان اغلب مورد غفلت قرار گرفته است (گراندین ، ۱۹۹۲، به نقل از قهرمانی، ۱۳۸۸). چون این کودکان قادر به تعدیل دریافت های حسی از محیط نیستند به علت مشکلات در یکپارچگی حسی آنها و همچنین به علت حساسیت بیش از اندازه کودکان اتیستیک به لمس و فشار و مقاومت کردن و همکاری نکردن این کودکان هنگام ماساژ، از روشی بنام بازتاب شناسی (رفلکسولوژی) می توان استفاده کرد.رفلکسولوژی (بازتاب شناسی) نوعی عملکرد جانشین پزشکی است که با بکار گیری فشار پر نقاط مشخصی از سطوح پا، دستان و گوش ها که به آن (نواحی رفلکس) گفته می شود تاثیرات مفیدی بر بدن ایجاد می کند. هر ناحیه رفلکس با بخشهای مختلفی از بدن با اندامهای انسان هماهنگ است و این نواحی روی دستان، گوشها و کف پاها قرار دارد. علم رفلکسولوژی (باز تاب شناسی) در کاهش یا از بین بردن استرس، بهبود گردش خون و بازیابی تعادل قیزیولوژیکی بدان موثر واقع می شود. همچنین درباره روابط روان شناسی بین نواحی رفلکس و بخشها و اندام های بادان نیز مطالعات قابل توجهی صورت گرفته است (استیونسون، دالتون ۲۰۰۳). یکی از مشکلات کودکان مبتلا به راه رفتن روی نوک پنجه است. راه رفتن روی نوک پنجه عبارت است از برداشتن قدم های کوتاه روی نوک پنجه پاها به طریقی که پاشنه پا با زمین تماس نداشته باشد (باب و کارلسون ، ۲۰۰۸). راه رفتن طبیعی به راه رفتن پاشنه پنجه گفته می شود و این بدان معنی است که زمانی که پا به سمت جلو در حرکت است در ابتدا پاشنه آن به زمین برسد، سپس در مرحله ایستادن بدن از روی اندام می گذرد و سرانجام پا روی نوک انگشت شروع به بلند شدن می کند. زمانی که با روی نوک انگشت است پای دیگر روی پاشنه است. بنابر این درراه رفتن طبیعی هیچگاه کودک نباید روی انگشت دو پا بایستد. علت اصلی و رایج راه رفتن روی نوک پنجه ناشناخته است. به همین خاطر راه رفتن روی پنجه عادتی نیز نامیده می شود. راه رفتن روی نوک پنجه ها بین ۱۰ تا ۱۸ ماهگی هنگامی که کودک راه رفتن را می آموزد، کاملا عادی است. اما در بیماریهای اسکیزوفرنی، این طرز راه رفتن (نوک پنجه راه رفتن) دیده می شود ( کوین ، باربارا ، ۲۰۰۷). بلند کردن نرمال پا و انتقال وزن بدن در راه رفتن روی نوک پنجه انجام نمی شود (کلارک ، ۲۰۱۰).هر چند، انسان ها از حواس خود که شامل بویایی، چشایی، شنوایی و بینایی آگاهی دارند ولی از حس تعادل خود به این میزان آگاهی ندارند حس تعادل یک درمان رفتاری مهم و ضروری برای راه رفتن روی نوک پنجه می باشد که توجه نسیت اندکی را دریافت کرده است (کوشینگ ، آدامز ، (۱۹۸۳)با توجه به اینکه کودکان اتیستیک ضعف و نارسایی قابل ملاحظه ای در تنظیم و یکپارچه کردن دریافت ها و داده های حسی دارند و پیامد این نارسایی منجر به حساسیت بیش از اندازه طبیعی با کمتر از حد طبیعی و باعث اختلال در توازن حسی می شود تحریک نقاط مختلف بدن از جمله کف پا بوسیله علم رفلکسولوژی (بازتاب شناسی) می تواند آنها را در رفع این ضعف یاری کنند و باعث برگشتن تعادل بادان به حالت طبیعی گردد.با در نظر گرفتن نتایج مثبت کاربرد ماساژ که توسط اورات (۲۰۰۲) بر روی کودکان با اختلال کمبود توجه بیش فعالی و همچنین نتایج مثبت تحریکات لمسی در تحقیقات فراهانی و محمودی (۱۳۷۶) و نیز تخقیقات بازتاب شناسی تسی و همکارانش در سال (۲۰۰۸) و کواین و همکارانش در سال (۲۰۰۶) و تاثیر تحریکات لمسی بر روی کودکان حق گو (۱۳۷۶) و قهرمانی (۱۳۸۸) نشان می دهد که رفتار اتیستیکی ناشی از عدم یکپارچگی حواس در نواحی خاصی از مغز از ساقه مغز گرفته تا فشر مخ می باشد، که با علائم متفاوت رفتاری، شناختی، حرکتی خود را منجلی می سازد (زائر، ۱۳۸۶).با توجه به تحقیقات گذشته که ناحیه در ماتی پا را به عنوان پایه نظری خود پذیرفته اند و چون نقاط بازتاب بیشتری در ناحیه پا وجود دارد و بازتاب شناسی پا دارای قدمتی همانند طب سوزنی و فشاری است بنابراین تحقیق در این رابطه است که با طراحی ابزاری مناسب با بازتاب شناسی بر روی کف پا و انجام فرایند حسی به کودک اتیستیک کمک کند که بتواند به درستی حسها را تفسیر و سازماندهی کند و همچنین باعث اصلاح در نوک پنجه راه رفتن شان شود (کراس ، ۱۹۶۷؛ ترجمه یادیاری، ۱۳۸۷)با توجه به اینکه شیوع اتیسم افزایش یافته است و نیز درمانهای گوناگونی برای این اختلال مطرح شده است بنابراین این تحقیق به این مسئله می پردازد که تحریکات حسی در کف پاها برای اصلاح نوک پنجه راه رفتن در کودکان اتیسم چه تاثیری دارد.

بیان مسئله

در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم مشکلات حسی از جمله ویژگی های رایجی هستند که شناسایی و برنامه ریزی برای مدیریت آنها بسیار حائز اهمیت است. کودکان اتیستیک اغلب از نظر حس های بدن خود دارای مشکلاتی می باشند و ممکن است آستانه تحریک بالا و پائین داشته باشند و یا اینکه مغز قادر نیست از اطلاعات بدست آمده توسط حواس پنجگانه درک درستی از شرایط موجود بدست آورد. پردازش حسی در تکامل مراحل مختلف حرکتی و ایجاد عملکرد های آتی مغز نقش دارد و کودک طی دو سال ابتدای زندگی عمدتا درون داده های حسی مختلف به ویژه حس دهلیزی، عمقی و لامسه را از محیط دریافت و یکپارچه می کند و پردازش و یکپارچگی در و ندادهای حسی فوق و تعامل این حواس با حواس بینائی و شنوائی موجب ایجاد سطوح اولیه ای از مهارتهای حرکتی می شود (کیم بال ، ۱۹۹۹؛ چو ، ۲۰۰۳). آیزر عقیده دارد که این رشد طی ۷ سال نخست زندگی به سرعت روی می دهد و تا بزرگسالی ادامه می یابد (پرهام و مایلوکس ، ۲۰۰۵).برای اینکه فرد بتواند به درخواست ها و دستورات محیطی پاسخ و واکنش انطبافی مناسب بدهد باید در فرایند یکپارچگی حسی بدون نقص باشد. وجود مشکل در این فرایند باعث تقع در انتخاب، مقایسه، تفسیر و تحلیل درو سالادهای حسی و یکپارچه نمودن آنها به منظور تطابق بیشتر با محیط می شود (کاکاوند، ۱۳۸۸). بر اساس فرضیه یکپارچگی حسی تحریکات لمسی و دهلیزی می تواند به رشد و بهبود سیستم اعصاب مرکزی کمک کند (فیشر ، ۱۹۹۱). حس لامسه حس بسیار مهمی است عملکرد حواس مدت زیادی است که در اتیسم مورد توجه زیادی قرار گرفته است و تحقیقات بسیار زیادی بر جمعیت کودکان و بزرگسالان مبتلا به انجام شده است و …

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
  • رشته تحصیلی روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی طیبه میرزاخانلو روانشناس، طیبه میرزاخانلو مشاور، طیبه میرزاخانلو روان درمانگر، طیبه میرزاخانلو روانپزشک، طیبه میرزاخانلو متخصص اعصاب و روان، طیبه میرزاخانلو روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی کودکان استثنایی
تصویر
طیبه میرزاخانلو
مشاور کودک
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر