منو
X

تصویر
فاطمه شاکر
روانشناس بالینی و فردی
(4)
آمار این متخصص
(4) رای
60%

دقت

0%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

60%

رفتار بالینی

0%

وقت شناسی

40%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

فاطمه شاکر هستم، فارغ التحصیل روانشناسی بالینی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “اثر بخشی درمانم متمرکز بر دلبستگی (برنامه ارتباط) ویژه والدین بر کاهش مشکلات درون سازی شده، برون سازی شده و بهبود نظم جویی هیجانی نوجوانان” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه فردوسی مشهد

دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی

پایان نامه کارشناسی ارشد در  رشته روان شناسی بالینی

عنوان:

اثر بخشی درمانم متمرکز بر دلبستگی (برنامه ارتباط) ویژه والدین بر کاهش مشکلات درون سازی شده، برون سازی شده و بهبود نظم جویی هیجانی نوجوانان

استاد راهنما:

دکتر علی مشهدی

استاد مشاور:

دکتر زهره سپهری شاملو

پژوهشگر:

فاطمه شاکر

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: مقدمه پژوهش

بیان مسئله

اهداف و ضرورت پژوهش

فرضیه های پژوهش

تعریف عملیاتی متغیرها

فصل دوم: گستره نظری و ادبیات پژوهش

نوجوانی و اهمیت مطالعه دوران بلوغ

دلبستگی

خاستگاه های نظریه دلبستگی

میانی روان پویشی

نظریه یادگیری

دیدگاه رفتار شناسی طبیعی

نظریه دلبستگی بالبی

الگوی کاری درونی

سبک های دلبستگی

دلبستگی ایمن

دلبستگی ناایمن

دلبستگی ناایمن اضطرابی

دالیستگی ناایمن اجتنایی

دلبستگی ناایمن آشفته

دلبستگی و نظم جویی هیجان

دلبستگی و آسیب روانی

دلبستگی، نظم جویی هیجان و آسیب شناسی روانی

نقش میانجی نظم جویی هیجان

ارزیابی مجدد

بازداری

راهبردهای پیشایند محور

انتخاب موقعیت

تغییر موقعیت

استقرار توجه

تغییر شناختی

راهبردهای پاسخ محور

اصلاح پاسخ

سن شروع نظم جویی هیجان

جنسیت و نظم جویی هیجان

اختلال های رفتاری و هیجانی

مشکلات درون سازی شده

افسردگی

اضطراب

مشکلات برون سازی شده

مشکلات سلوک

پرخاشگری

درمان متمرکز بر دلبستگی

برنامه ارتباط

فصل سوم: روش پژوهش

طرح کلی پژوهش

جامعه آماری

ابزارهای پژوهش

سیاهه رفتاری کودک CBCL

پرسشنامه نظم جویی هیجان گراس ERQ

روش اجرای پژوهش

روش تجزیه و تحلیل داده های پژوهش

فصل چهارم: یافته های پژوهش

بررسی ویژگی های جمعیت شناختی متغیرهای پژوهش

– نتایج مربوط به فرضیه اول

نتایج مربوط به فرضیه دوم

نتایج مربوط به فرضیه سوم

نتایج مربط به فرضیه چهارم

پنجم: بحث و نتیجه گیری

فرضیه اول

فرضیه دوم

فرضیه سوم

فرضیه چهارم

نتیجه گیری نهایی

محدودیت های پژوهش

پیشنهادهای پژوهش

منابع فارسی

منابع انگلیسی

پیوست

چکیده:

مقدمه: نوجوانی دوره ای است که فرد در تلاش برای حفظ استقلال از والدین و دستیابی به نظم جویی هیجان است. به همین خاطر تعارض و درگیری والدین و نوجوان در این دوره ستی تا حدی افزایش می یاین پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان متمرکز بر دلبستگی ویژه والدین برنامه ارتباط بر کاهش مشکلات درون سازی شده و برون سازی شده و بهبود نظم جوبی هیجان دختران نوجوان انجام شد. روش این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد که در سال ۹۲ انجام شده است. نمونه هدف شامل ۲۰ نفر بودند که از بین دختران ۱۷-۱۵ سال مراجعه کننده به فرهنگ سراهای شهر مشهد که بیشترین نمره را در زمینه مشکلات درون سازی شده و برون سازی شده کسب نمودند. انتخاب شدند. ارزیابی با استفاده از سیاهه رفتاری کودک (CBCL) و پرسشنامه نظم جویی هیجان گراس و جان (FRQ) انجام شد. مادران گروه آزمایش در ۱۰ جلسه ۵ / ۱ ساعته گروه درمانی متمرکز بر دلبستگی شرکت نمودند. در حالیکه گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از نرم افزار ۱۸-SPSS و به کمک آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و به روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره تحلیل گردید. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نمایان ساخت که میانگین نمرات کلی مشکلات درون سازی شده، همچنین نمرات اضطراب و افسردگی گروه آزمایش در مرحله پس آزمون نسبت به گروه کنترل به طور معناداری پایین بود ( ۰۰۱ / P<0 ). در ادامه بررسی ها مشخص شد که آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، نمرات مشکلات برون سازی شده، مشکلات سلوک و رفتار پرخاشگرانه کمتری را گزارش دادند ( ۰۰۱ / P<0 ). در مقیاس نظم جوبی هیجان نیز، نوجوانان گروه آزمایش در استفاده از فرونشانی هیجانی، کاهش معناداری را گزارش نمودند. همچنین نوجوانان گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل در مقیاس ارزیابی مجدد، افزایش معناداری را نشان دادند( ۰۰۱ / P<0 ).  نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که درمان متمرکز بر دلبستگی در کاهش مشکلات درون سازی شده و برون سازی شده و بهبود نظم جویی هیجانی موثر می باشد. یافته های این پژوهش می تواند کاربردهای بالینی در پیگیری و درمان مشکلات درون سازی شده و پرون سازی شده نوجوانان داشته باشد.

کلیدواژه ها: نوجوان، درمان متمرکز بر دالیستگی، درون سازی شسته، برون سازی شده، نظم جویی هیجان.

فصل اول:

نوجوانی دوره افزایش استقلال و کسب تجربه است؛ زمانی که رابطه با همسالان به طور فزایندهای مهم شده، و خطر درگیر شدن در رفتارهای آسیب رسانی به یک نگرانی عمده والدین تبدیل می شود. تغییرات بیولوژیکی متعدد و قابل توجه ای در دوران بلوغ در حال وقوع است که باید هنگام بررسی رفتارهای مخاطره آمیز در این مرحله تحولی مورد توجه قرار گیرد (یانگ ، ۲۰۱۳). مطالعات جامعه نوجوان نشان داده است که میزان خطر ابتلا به اختلال های همبود در نوجوانان بیشتر از بزرگسالان است (چان ، دنیس و فانک ، ۲۰۰۸، بویست ، دکوبس ، میوس و ون اکن ،۲۰۰۴)، از طرف دیگر، پژوهش های متعدد نشان داده است دلبستگی ایمن ، رفتار مناسب اجتماعی را ارتقاء داده و آگاهی عاطفی، همدلی و بیانگری مثبت را افزایش می دهد (لیبل ، کارلو و روسچ ،۲۰۰۴) و نوجوانان دلبسنه ایمن شاخص های کمتری در مشکلات درون سازی شده و برون سازی شده نشان می دهند (لارا ، گارسیا ، دکویس، ۲۰۱۳). از طرف دیگر، هزینه های اجتماعی و اقتصادی مشکلات رفتاری نوجوانان، نگرانی قابل توجه و رو به رشد جهانی می باشد و روانشناسان بالینی به خوبی در این مسئله اتفاق نظر دارند که مداخلات مبتنی بر دلبستگی در جلوگیری و کاهش مشکلات بهداشت روان نوجوانان، از جمله اضطراب و افسردگی ، پرخاشگری و خشونت نقش عمده ای ایفا می کنند (لارستون و مورتی ،۲۰۱۳).

بیان مسئله

نوجوانی بعد از اهمیت تحول دوران کودکی، به عنوان دومین پنجره اصلی فرصت و خطر، شناخته می شود. ویژگی ناب نوجوانی تغییر است. میزان بزرگی و سرعت تغییرات بیولوژیکی، شناختی و اجتماعی این دوره آنقدر زیاد است که جای تعجب نیست در ارتباط با شروع و تشدید بسیاری از مشکلات مرتبط با سلامتی از جمله افسردگی (آلن و همکاران، ۲۰۰۷)، اختلال خوردن (پاتون – سلزر ، کوفی و کارلین ، ۱۹۹۹، نیومارک – تاینر و تایتر و همکاران، ۲۰۰۶)، اختلال های مصرف مواد (شدلر و بلاک ،۱۹۹۰)، رفتار پرخطر جنسی (ترتر و همکاران، ۱۹۹۸)، فعالیت ضد اجتماعی (کرنبرگ و پیترز ، ۲۰۱۱)، بزهکاری (آلن، پورتر ، مک فارلند ، مارش و مکلهانی ، ۲۰۰۵) و ترک تحصیل (أولند ،۲۰۰۶) باشد، در میان این تغییرات سریع، یک چالش کلیدی نوجوانی دستیابی به استقلال است؛ به عبارت دیگر، حفظ ارتباط با والدین و در همان حال، کشف استقلال در نقش های جدید اجتماعی به دور از خانواده و تحول روابط دلبستگی با همسالان در این دوره از اهمیت بسزایی برخوردار است (آلن و همکاران، ۲۰۰۳).به طور کلی مشکلات دوران بلوغ را می توان در دو گروه درون سازی شده و برون سازی شده طبقه بندی کرد. این رویکرد حمایت های تجربی زیادی دریافت کرده است (اولند، ۲۰۰۶ چان، دنیس و فانک، ۲۰۰۸ آخنباخ ، هاول ، کوایل و کانرز ،۱۹۹۹ به نقل از هسیه ، ۲۰۱۰). در حالیکه طبقه مشکلات درون سازی شده رفتارهای بیش از حد مهار شده ای مانند خلق آشفته، کناره گیری، اضطراب یا افسردگی که معطوف به درون اند، را پوشش می دهد. مشکلات برونی سازی شده به رفتارهایی مانند رفتارهای آشفته ، پرخاشگری، بزهکاری با پرتحرکی ، که معطوف به بیرون بوده و در تعارض با دیگران و محیط قرار می گیرند، اطلاق می شوند (دروری ، ۲۰۰۶). هرچند هریک از این اختلال ها در مقایسه با اختلال های دیگر منحصر به فرد هستند. اما در سبب شناسی نتایج درمانی و پیامدها، اشتراک زیادی با هم دارند (چان، دنیس و فانک، ۲۰۰۸) و همودی قابل توجهی بین اختلال های درون سازی شده و اختلال های برون سازی شده وجود دارد (زن وکسلر و همکاران، ۲۰۰۰ گارنفسگی ، کرایج ، ون اتن ، ۲۰۰۵). شواهد قوی نشان می دهد دلبستگی تایمن خطر ابتلا به مشکلات درون سازی شده و برون سازی شده را در کودکان افزایش می دهد. برعکس، دلبستگی ایمن توانایی خود نظارتی و عملکرد سازگار را در کودکان و نوجوانان ارتقا می دهد (تراکسل و همکاران، ۲۰۱۳).اگرچه در سال های اخیر، نقش نقود والدین در سازگاری نوجوانان به طور جدی زیر سوال رفته و برخی از پژوهشگران با اشاره به داده هایی که نشان می دهند تاثیر همسالان در این دوره غالب است، استدلال می کنند والدین نقش کمی در چگونگی حرکت کودکان به دوره نوجوانی داشته و یا هیچ نقشی ندارند، شواهد در حال گسترشی وجود دارد که نشان می دهند، والدین با همسالان تفاوت دارند، و این تفاوت را از طریق ماهیت پیوند دلبستگی خود با فرزندان شان مورد بهره برداری قرار می دهند (مورتی، هالند ، مور ومک کی ۲۰۰۴) بالیی ( ۱۹۶۹ / ۱۹۸۲ ، به نقل از میکولینسر ، شاور و پرگ، ۲۰۰۳) دلبستگی را سیستم رفتاری تکامل یافته تعریف می کند که انگیزه نوزادان برای جستجوی نزدیکی به مراقب هنگام پریشانی توضیح می دهد. طرفداران نظریه دلبستگی، استدلال می کنند افرادی که موفق به ایجاد رفتار دلبستگی نشوند، مستعد ابتلا به اختلال های روان شناختی هستند (اینورث ، بلهر ، واترز و وال ، ۱۹۷۸؛ راجا ، مک گی و استنتون ، ۱۹۹۲ ون ایجزندورن و باکرمن-کرتنبرگ ، ۱۹۹۶؛ تتی ، ساکین ، کوکرا ، کورنز و ایدن ، ۱۹۹۶ء آلن، مور، کوپرمینک و بل ، ۱۹۹۸؛ شاو و دالاس ، ۲۰۰۵ء ون زیج و همکاران، ۲۰۰۶، لى وهانکین ،۲۰۰۹ بوریس و زیناه ، ۲۰۱۱؛ مورتی، ابسوت ، مایسلس و اسکارف ، ۲۰۱۲).سبک دلبستگی یک کودک، بیانگر تحول هیجانی و چگونگی تنظیم هیجان های او نیز هست (کن . ۲۰۰۹). راهبردهای کودکان برای مدیریت هیجان ها، حل و فصل اختلافات، و تعامل با دیگران، از تجربیات آموخته شده آن ها بدست می آید. برای کودکان کوچک تر، یعنی در سنین پیش از مدرسه، منبع اصلی این تجربه، رابطه والد- کودک و محیط خانواده می باشد (أکانر و همکاران، ۲۰۱۲). هم دلبستگی و هم راهبردهای نظم جوبی هیجان با توجه به چگونگی رابطه والد- کودک ایجاد شده و شکل می گیرند. با توجه به کیفیت این روابط و تعاملات، کودکان با دلبستگی ایمن و با نایمن و راهبردهای نظم جویی هیجان سازگارانه با ناسازگارانه رشد می کنند (آلینگ ، سیچتی ، کیم ، و رگوش ،۲۰۰۹). بنابراین، فرزند پروری و روابط دلبستگی در تحول نظم جوبی هیجان تاثیر زیادی دارند (ایگلند و باسکوت، ۲۰۰۲: ایزنبرگ ، چامپیون و ما، ۲۰۰۴، ایزنبرگ و همکاران،۲۰۰۵). در دوران کودکی، والدین به فرزندان خود در نظم جویی هیجان کمک می کنند. این نوع تعاملات منجر به درونی کردن تکنیک های نظم جویی هیجان والدین می شود. به نوبه خود، تنظیم سازگار هیجان، کیفیت رابطه والد کودک را افزایش داده و دلبستگی ایمن با دیگران را موجب می شود (تامپسون ، ۱۹۹۳). نارسایی در نظم جویی هیجان ، مولفه کلیدی در سبب شناسی بسیاری از اختلال های روانی کودکان و نوجوانان به شمار می رود (ریدل ، برلین و بوهلین ، ۲۰۰۳؛ سیلک ، استینبرگ و موریس ، ۲۰۰۳؛ سیلک، شاو، فوربس لین و کواکس ، ۲۰۰۶، گارنفسکی، رایف ، جلسما ، تروجت و کرایج، ۲۰۰۷؛ گارنفسگی، کوپمن، کرایج و کیت ، ۲۰۰۹ آبلر و همکاران، ۲۰۱۰ هسیه، ۲۰۱۰ آلدائو ، نولن هاکسما وشوایزر ۲۰۱۰). هرچند، پیشگیری و مداخله در سنین کودکی ترجیح داده شده می شود، با این حال، پژوهش ها نشان می دهند بین ۷۰ تا ۹۰ درصد کودکانی که نیاز به درمان مشکلات رفتاری دارند، آن را دریافت نمی کنند و تقریبا نیمی از مشکلات رفتاری جدی برای اولین بار در دوران نوجوانی مشاهده می شوند (مورتی و ابسوت، ۲۰۰۹). تخمین دقیق میزان شیوع مشکلات رفتاری و هیجانی، غیر ممکن است با این حال، بررسی های همه گیر شناختی موجود نشان می دهند که حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد نوجوانان در جمعیت عمومی از اختلال های هیجانی با رفتاری رنج می برند (گارنفسکی، کرایج و اتن، ۲۰۰۵). بررسی های انجام شده در خصوص اختلال های رفتاری کودکان و نوجوانان در ایران بیشتر به صورت منطقه ای و محدود بوده است. برای مثال در پژوهش اسلامیه (۱۳۸۷) میزان شیوع اختلال های رفتاری در کودکان و نوجوانان ۱/۳۶، غباری بناب، پرند، حسین خانزاده فیروزچاه، موللی و نعمتی (۱۳۸۸)، ۲۰۱۳، شجاعی، همتی علمدار لو، مرادی و دهشیری، (۱۳۸۷) ۲۲ / ۴ ، تجفی، فولادجنگ، علیزاده و محمدی فر (۱۳۸۸)، ۵/۱۷ گزارش شده است. شواهد حاکی از آن است مداخلاتی که مهارت های فرزندپروری و کیفیت رابطه والد – نوجوان را بهبود می می بخشند، با کاهش رفتار مشکل آفرین و بهبود سلامت روان و نتایج آموزشی در ارتباط است. با این حال، برنامه هایی که برای کاهش مشکلات رفتاری در نوجوانان به کار برده می شوند، به طور کلی نسبت به آنهایی که برای کودکان خردسال استفاده می شوند، کمتر موثرند (لوکاس ، پاتولاس و رابینسون ، ۲۰۰۵: اسروف، ۲۰۰۵ مورتی و مورتی و ابسوت، ۲۰۰۹؛ برنشتاین – بر کویتس ، بنجامین ، آیسر ولیو ، ۲۰۱۲). کشورهای آسیایی و بخصوص ایران ایران، در حال حاضر شرایط تاریخی و اجتماعی متفاوتی نسبت به افرادی که در کشورهای غربی زندگی می کنند دارند. شرایطی که ممکن است اجرای برنامه های خانواده و یا فرزند پروری را تحت تاثیر قرار دهد. در طول تاریخ، مناطق آسیایی و مدیترانه ای، در مقایسه با مناطقی مانند آمریکا، کانادا، اسکاندیناوی، آلمان، و بریتانیا، که به عنوان مناطق با “خانواده ضعیف” مشخص می شوند، با عنوان مناطق دارای خانواده قوی” شناخته می شوند کشورهای دارای خانواده قوی، با روابط خانوادگی نزدیک و شدید و پیوندهای فوی عاطفی مشخص می شوند. کودکان در این کشورها به طور معمول تا اوایل بزرگسالی و بعضی بعد از ازدواج با خانواده های خود، زندگی می کنند، نرخ پایین روابط جنسی قبل از ازدواج و مشکلاتی در پیدا کردن کار دارند. این عوامل، انتقال به بزرگسالی را به تاخیر می اندازد (جیانونا ، اورتگا و استاتین ،۲۰۱۲). از آنجا که ایران نیز در زمره کشورهایی محسوب می شود که نظام خانواده از اهمیت بالایی برخوردار است و دوره طولانی حضور در محیط خانواده، در ایران نیز هست احتمال اینکه شیوه های فرزند پروری موثر تر باشد، وجود دارد.یکی از شیوه های درمانی که به تازگی برای کمک به نوجوانان و والدین شان مورد استفاده قرار می گیرد برنامه ارتباط (مورتی، برییر و ایسوت، ۲۰۰۹) است. ارتباط یک برنامه ۱۰ هفته ای مبتنی بر دستورالعمل درمانی است و از سایر برنامه های فرزند پروری به دلیل تمرکز ویژه بر مسائل مربوط به دوران نوجوانی، مانند تشویق والدین به افزایش آگاهی و حساسیت در بیان نیازهای دلبستگی نوجوانی: نقش تعارض والد۔ نوجوان در تحول، همچنین توجه به نیاز در حال ظهور استقلال نوجوان، متفاوت است (کرونبرگ، ۲۰۱۱). این برنامه برای والدین و مراقبین دارای نوجوانان پرخاشگر، ضد اجتماعی و بزهکار طراحی شده و در حیطه دلبستگی والد کودک و تحول نوجوان، شیوه های فرزند پروری موثر را یکپارچه کرده و بر بازسازی دلبستگی ایمن یعنی حساسیت والدینی ، همکاری ، ظرفیت بازیابی (ورود به دنیای روانشناختی نوجوان و نظم جویی هیجان اثربخش تاکید می کند و به والدین، برای برای افزایش توانایی درک نیازهای دلبستگی نوجوان، دادن پاسخ همدلانه به او و روشن ساختن محدوده وظایف و قوانین کمک می کند (مورتی و ایسوت، ۲۰۰۹). با این حال شواهد نشان می دهد که این برنامه برای مشکلات درون سازی شده نیز به همان نسبت کارایی دارد (مرکز درمان نوجوانان میلز ، ۲۰۱۰).با توجه به شیوع نسبتا بالای اختلال های درون سازی شده و برون سازی شده در کودکان و نوجوانان و در نظر گرفتن این مسئله که در بسیاری از موارد، این اختلال ها با نشانه ها و علائم خطرساز و مشکل آفرینی مانند اضطراب، افسردگی، کناره گیری ، انزوا ، پرخاشگری، رفتارهای ضد اجتماعی، نافرمانی ، پرتحرکی و همچنین پیامدهای رفتاری و اجتماعی این اختلال ها در دوران بلوغ و بزرگسالی، ماند افت تحصیلی، سوء مصرف مواد، فعالیت مجرمانه، والدگری زودهنگام و نامناسب و بیکاری همراه است، تلاش برای شناسایی علل و عوامل مؤثر در این مشکلات، اهمیت ویژه ای دارد. از سوی دیگر با توجه به اهمیت دوره نوجوانی در فرایند تحول و اینکه چگونگی برخورد خانواده با این فرزندان اهمیت زیادی دارد؛ از این رو گروه درمانی که ویژه نوجوانان بوده و بر اهمیت این دوره تحول تاکید کند، می تواند اثر بخش باشد.

اهداف و ضرورت پژوهش

مشکلات روانی، اثر عمیقی بر جامعه به صورت درد و رنج برای انسان و هزینه های مرتبط با کار و درمان می گذارند. تغییرات زیستی، شناختی و اجتماعی دوران بلوغ، برای نوجوانان، از لحاظ هیجانی شرایط سختی را از این جهت که باید هیجان های خود را برای عملکرد سازگار در اجتماع مدیریت کنند فراهم می کند. این تغییرات متعدد منجر به افزایش استرس و رنج روزانه، افزایش هیجان های منفی و بی تیانی هیجانی می شود (اشفورد ، لایر ، تیمرمنس ، کوییجیرس و کوت ،۲۰۰۸). تغییرات تحولی که در دوران بلوغ در فراشناخت و ظرفیت نمایشگر و بازنمایی کننده رخ می دهد، باعث شکل گیری دیدگاهی بسیار متفاوت و پیچیده از خود و دیگران می شود (شوارتز، استونز و لیدرمن ، ۲۰۱۲). از طرف دیگر رابطه والد فرزند نیز در دوران بلوغ دستخوش تغییرات مهمی می شود که شامل کاهش مدت زمان گذرانده شده با والدین و تغییر وابستگی روابط متقابل دو جانبه است والدین نقش مهمی در حمایت از دلبستگی ایمن نوجوانان در حین این انتقال دارند. حمایت والدین از نوجوان در دوره های پر نقش گذار (به عنوان مثال، ورود به دبیرستان) پیش بینی کننده مثبت سازگاری نوجوان است(مورتی هالند، مور و مک کی، ۲۰۰۴)هرچند، به نظر می رسد دلبستگی بخش جدایی ناپذیر رفتار انسان در سراسر طول عمرش است، اما پژوهش های کمی بر اهمیت دلبستگی در نوجوانی متمرکز شده است (راجا نادا، مک گی، استنتون، ۱۹۹۲). داشتن یک کودک یا نوجوان با مشکلات دلبستگی، که به نوبه خود با مشکل نظم جویی هیجان نیز روبرو است، می تواند باعث دلسرد شدن والدین شود. یک گروه حمایتی می تواند محیطی برای تخلیه هیجان ها و ارائه کمک به پدر و مادر با درک این نکته که آنها در تلاش برای تربیت فرزند خود تنها نیستند، فراهم کند. این گروه می تواند برای رابطه والد-کودک سودمند باشد (کن، ۲۰۰۹). والدین و نوجوانانی که برای مدیریت تغییرات سریع تحول همراه با نوجوانی، به خوبی مجهز نشده باشند و یا تاریخچه تعاملات منفی والد- فرزند و دلبستگی ناایمن، وارد این دوره شوند، به احتمال زیاد هنگام بروز تعارض به مشکل می خورند. در واقع فرایند تعاملات بین رفتار بد کودک و فرزند پروری بی عاطفه و خشن، ممکن است تا حدی بوسیله رابطه دلبستگی تعدیل شود. همچنان که تحقیقات نشان می دهد، فرزند پروری و سبک دلبستگی هر کدام به طور جداگانه، سازگاری کودک را پیش بینی می کنند (مورتی، ادگار، ربپوسی و کائرین ، ۲۰۱۱)، دلبستگی ایمن در دوران بلوغ با مشکلات کمتر در زمینه بهداشت روانی، از جمله سطوح پایین تر افسردگی، اضطراب و احساس بی کفایتی شخصی همراه است. نوجوانان دلبسته ایمن، کمتر احتمال دارد در سوء مصرف مواد، رفتار ضداجتماعی و پرخاشگرانه و فعالیت های جنسی مخاطره آمیز درگیر شوند. همچنین این افراد، انتقال به دبیرستان را با موفقیت مدیریت می کنند، و از روابط مثبت بیشتر با خانواده و همسالان لذت می برند. آنها نسبت به نوجوانان دالیسته ایمن، نگرانی کمتری در مورد تنهایی و طرد اجتماعی دارند و راهبردهای مقابله ای سازگارتری نشان می دهند (پاترستون ، پریر و فید ،۱۹۹۵). در مقابل، دلبستگی ناایمن در در نوجوانی با طیف وسیعی از مشکلات سلامت روان ارتباط دارد (آلن و لند ،۱۹۹۹). با توجه به این که رفتارهای درون سازی شده و برون سازی شده ، نه تنها به نوجوان، بلکه به میزان وسیع تری به جامعه نیز لطمه وارد می نماید، انجام پژوهشی که به بررسی دلبستگی و رابطه آن با فرزند پروری و نظم جویی هیجان بپردازد در جامعه ایرانی نیازمند توجه فوری است. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر تعیین اثر بخشی درمان مبتنی بر دلبستگی ویژه والدین، بر کاهش مشکلات درون سازی شده و برون سازی شده و بهبود نظم جوبی هیجانی نوجوانان است.

فرضیه ها

درمان متمرکز بر دلبستگی ویژه والدین برنامه ارتباط) منجر به کاهش رفتارهای درون سازی شده (اضطراب و افسردگی) نوجوانان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل می گردد در میان متمرکز بر دلبستگی ویژه والدین برنامه ارتباط) منجر به کاهش رفتارهای برون سازی شده مشکلات سلوک و رفتار پرخاشگرانه نوجوانان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل می گردد. درمان متمرکز بر دلبستگی ویژه والدین (برنامه ارتباط) منجر به کاهش میزان استفاده از فرونشانی هیجان در نوجوانان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل می گردد. درمان متمرکز بر دلبستگی ویژه والدین (برنامه ارتباط ) منجر به افزایش استفاده از ارزیابی مجدد در نوجوانان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل می گردد.

تعریف عملیاتی متغیرهای پژوهش

مشکلات درون سازی شده: نمره ای که فرد در سیاهه رفتاری کودک (CBCL) بدست آورده است.

مشکلات برون سازی شده: نمره ای که فرد در سیاهه رفتاری کودک (CBCL) بدست آورده است.

فرونشانی هیجان: نمره ای که فرد در مقیاس فرونشانی آزمون نظم جویی هیجان گراس (ERQ) بدست آورده است.

ارزیابی مجدد: نمره ای که فرد در مقیاس ارزیابی مجدد آزمون نظم جویی هیجان گراس (ERQ) بدست آورده است.درمان مبتنی بر دلبستگی؛ این برنامه برای والدین و مراقبین دارای نوجوانان پرخاشگر، ضد اجتماعی و بزهکار طراحی شده و در حیطه دلبستگی والد کودک و تحول نوجوان، شیوه های فرزند پروری موثر را یکپارچه نموده است.

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه فردوسی مشهد
  • رشته تحصیلی روانشناسی بالینی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی فاطمه شاکر روانشناس، فاطمه شاکر مشاور، فاطمه شاکر روان درمانگر، فاطمه شاکر روانپزشک، فاطمه شاکر متخصص اعصاب و روان، فاطمه شاکر روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی بالینی
تصویر
فاطمه شاکر
روانشناس بالینی و فردی
(4)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر