منو
X

تصویر
فاطمه شفیعی علویجه
مشاور کودک
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
80%

دقت

80%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

80%

رفتار بالینی

0%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

فاطمه شفیعی علویجه هستم، فارغ التحصیل روانشناسی کودکان استثنایی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم اجتماعی و روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در سال ۱۳۹۰، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “بررسی اثر بخشی آموزش روانی- حرکتی در بهبود مهارت های روانی-حرکتی، اجتماعی و شناختی دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی دختر شهر اصفهان” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد تهران مرکزی

دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی، گروه علوم اجتماعی

پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی کودکان استثنایی

عنوان:

بررسی اثر بخشی آموزش روانی- حرکتی در بهبود مهارت های روانی- حرکتی، اجتماعی و شناختی دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی دختر شهر اصفهان

استاد راهنما:

دکتر احمد یار محمدیان

استاد مشاور:

دکتر فریبا حسنی

پژوهشگر:

فاطمه شفیعی علویجه

تابستان ۱۳۹۰

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: کلیات پژوهش

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت پژوهش

اهداف اصلی

اهداف فرعی

فرضیه های پژوهش

فرضیه های اصلی

تعریف اصطلاحات ومفاهیم

فصل دوم: پیشینه پژوهش

عقب مانده ذهنی آموزش پذیر

ویژگی های رشدی کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر

مهارت های روانی- حرکتی

سازگاری اجتماعی

توانایی های شناختی

اختلالات روانی حرکتی در کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر

آموزش روانی حرکتی عقب ماندگان ذهنی

نظریه های اساسی در زمینه تحول ادراکی حرکتی

نظریه گتمن

نظریه پارت

نظریه بارش

پیشینه پژوهش

پژوهش های انجام شده در خارج از کشور

پژوهش های انجام شده در داخل کشور

خلاصه و جمع بندی

فصل سوم: روش پژوهش

مقدمه

طرح پژوهش

جامعه آماری

نمونه آماری و شیوه نمونه گیری

ابزار پژوهش

آزمون روانی حرکتی اوزرتسکی

مقیاس بلوغ اجتماعی وایلند

آزمون هوشی ریون

روش اجرا

روش تجزیه و تحلیل داده ها

فصل چهارم:نتایج پژوهش

مقدمه

نتایج آمار توصیفی داده های پژوهش

فصل پنجم:بحث و نتیجه گیری

بحث و نتیجه گیری

محدودیت های پژوهش

پیشنهادات پژوهشی

پیوست ها

چکیده:

پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثر بخشی آموزش روانی حرکتی بر بهبود مهارتهای حرکتی ،شناختی و سازگاری اجتماعی عقب ماندگان ذهنی آموزش پذیر انجام گرفت. جامعه ی آماری این پژوهش را دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی شهر اصفهان تشکیل داده اند که از میان آنان ۳۰ نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند (۱۵ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل ) طرح پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده که در آن مداخلات آموزشی طی ۱۶ جلسه آموزش روانی – حرکتی برای گروه آزمایش اجرا شد و تاثیر آن بر روی نمرات پس آزمون مورد بررسی قرار گرفت . به منظور جمع آوری اطلاعات از سه آزمون حرکتی لینکلن اوزرتسکی ، آزمون هوش ریون کودکان و آزمون بلوغ اجتماعی و اپلند استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل نتایج در سطح توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده نشان داد که آموزش روانی، حرکتی موجب بهبود مهارتهای روانی حرکتی در گروه آزمایش شد(۰۰۱/۰ >p) همچنین این آموزشها بر سازگاری اجتماعی و توانایی های شناختی موثر بود اماتاثیر آن اندک بوده است. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان نتیجه گرفت که انجام فعالیتهای روانی – حرکتی به عنوان بخش اصلی و ضروری برنامه روزانه این کودکان، می تواند نتایج پرثمر فراوانی را برای آنان به همراه داشته باشد. به عنوان نمونه می توان گفت که انجام این حرکات به صورت بازی باعث جلب توجه این کودکان می شود و باعث می شود کودک به تدریج به استفاده از مهارتهای روانی – حرکتی خود بپردازد و در طی انجام این فعالیتها روابط اجتماعی وی با دیگران تسهیل شود.

فصل اول:

مقدمه

حرکت کلید زندگی است و در تمام جنبه های زندگی بشر وجود دارد. وقتی انسان فعالیت حرکتی هافاری را انجام می دهد، در واقع حیطه های سگانه شناختی، عاطفی و روانی حرکتی را باهم هماهنگ می سازد. حرکت، ذاتا به طور مداوم انجام می گیرد وحرکات ظاهری با بیرونی بشر به وسیله تجارب گذشته، محیط پیرامون و موقعیت موجود تغییر می پایند. از این رو برای شناخت و استفاده موثر از تمامی اجرای یک حرکت فرد باید از نظر عضلانی، فیزیولوژیکی، اجتماعی، روان شناختی و عصبی آمادگی فهم و اجرای آن حرکت را به طور موثر داشته باشد. به نظر می رسد که تمایل به درک و فهم عمیق کودک و همچنین پی بردن به قلمرو حیطه روانی – حرکتی در حال افزایش است. گاه همبستگی بین رشد ادراکی – حرکتی و پیشرفت تحصیلی توسط متخصصان و مربیان مورد بررسی و پژوهش قرار می گیرد. همچنین در مورد فعالیت حرکتی و تجارب بازی گونه که باعث رشد مفهوم فضا و کنترل خود می شود به طور غیر قابل اجتنابی نیاز به نظریه آموزشی و شیوه یادگیری مناسب جهت این حوزه را افزایش داده است. نظریه ها و شیوه هایی که با أن بتوان رشد فرد در حوزه رفتارهای حرکتی را تا حد نهایی ممکن ساخت. امروزه آموزش و پرورش با فراهم ساختن فعالیت های حرکتی معنادار که به طور متوالی سازمان داده میشود، جهت کمک به فراگیر در گسترش جریان یادگیری ، نیروهای بالقوه زیادی را دارا می باشد (هارو، ۱۳۶۸ به نقل از قاسم زاده). چیزی که در نگاه اول دررشد کودکان بیشتر از همه به چشم می آید ، تغییرات سریع در حوزه حرکتی کودکان است. نوزاد در بدو تولد یک موجود تقریبا بی حرکت است ، پس از گذشت چند سال توانایی حرکت، ایستادن و دویدن را پیدا می کند .توجه به جنبه های حرکتی کودکان از مهم ترین حوزه های رشتی است که از همان ابتدا توجه بسیاری از نظریه پردازان رشد کودک را به خود جلب کرده است اهمیت رشد حرکتی به گونه ای است که پیاژه شناخت شناس معروف و نظریه پرداز در حوزه رشد شناختی کودکان ، بر این اصل وفادار مانده است که زیر بنای ساخت ذهنی کودک فعالیت حرکتی است که در دو سال اول زندگی انجام می دهد. رفتارهای حرکتی کودکان ممکن است در ابتدا تاپخته به نظر برسد، اما بر اثر رشد مغزی و بازخوردهای محیطی به تدریج کودک به سمت انجام رفتارهای حرکتی پیچیده و ماهرانه حرکت می کند. امروزه ، تنها به رشد خود به خودی مهارتهای حرکتی کودکان توجه نمی کنند، بلکه بر اثر مشاهدات طبیعی که بر روی کودکان زیادی صورت گرفت است متخصصان به این نتیجه دست یافته اند که برای رشد بهتر رفتار حرکتی کودکان که زیر بنای ادراک و شناخت آنها است باید برنامه ریزی صورت گیرد تا بهتر بتوانند مهارتهای حرکتی را یاد بگیرند و در موقعیت های طبیعی بکار ببرند (دو پیراو دو پیرا، ۱۹۹۳ به نقل از قاسم زاده ). ویگوتسکی (به نقل از لوریا، ۱۳۶۸) این اندیشه را مطرح کرد که منشا ءحرکت و عمل ارادی ، نه در درون موجود زنده و نه تحت تاثیر مستقیم تجربه گذشته است ، بلکه منشاء حرکتی ارادی در تاریخ اجتماعی انسان قرار دارد. در کار ، در اجتماعی که سرآغاز تاریخ انسان را مشخص می کند و در ارتباط بین کودک و بزرگسال که مبنای حرکت ارادی و عمل هدفمند است رفتارهای ارادی خودخواسته رشد می یابند(کراین ، ۲۰۰۰، لوریا و یودووییچ ، ۱۹۷۸ ، کوزوولینف”، ۱۳۸۱ ، لوریا ،، قاسم زاده ،، به نقل از افروز).

بیان مسئله

در حوزه آموزش کودکان استثنایی، بعد از ارزیابی، تشخیص و شناخت ویژگیهای روان شناختی این کودکان ، مطالعه و پژوهش در زمینه بهترین و موثرترین شیوه های آموزش مداخله و توان بخشی از اولویت برخوردار است تاخیر یا نقیصه ی ذهنی در کودکان عقب مانده ی ذهنی ، جنبه های مختلف رشد این کودکان را تحت تاثیر قرار می دهد. از جمله این جنبه ها توانایی های شناختی، سازگاری اجتماعی و مهارتهای روانی – حرکتی است. منظور از مهارت های روانی – حرکتی فعالیتهایی است که شامل هماهنگی روانی – عضلانی ، مهارتهای دستکاری ومهارتهای حرکتی است واژه روانی – حرکتی دربرگیرنده حرکاتی هستند که دارای دو خصوصیت کلی است ، اولا همگی اعمال ارادی و قابل مشاهده با الگوهای عملی بوده که بوسیله بادگیرنده به مرحله اجرا در می آیند و ثانیا مربی آنها را به عنوان بخش اصلی هدفهای آموزشی برنامه هایی که برای دانش آموزان خود تعیین می کنند، انتخاب می نمایند (هارو، ۱۹۴۸، به نقل از افروز) منظور از توانایی های شناختی فرآیند های درونی ذهنی با راههایی است که در آنها اطلاعات پردازش می شوند، یعنی راه هایی که ما بوسیله آنها اطلاعات را مورد توجه قرار می دهیم، تشخیص می دهیم و به رمز در می آوریم و در حافظه ذخیره می سازیم (بایلر و اسنومن ،۱۹۹۳، به نقل از سیف) منظور از سازگاری اجتماعی داشتن روابط گرمی و صمیمانه با دیگران است ( الپورت، ۱۹۶۰، به نقل از پژوهش آتشی). پیشرفت در ادراک از خودمان، روابط با دیگران ،رفتار ها، افکار و احساساتی که برای رشد ذهنی فرد لازم است (الن، ۱۹۹۰). از نخستین و ساده ترین واکنش های کودک ، و اکتش حرکتی است و چنین واکنش هابی ارتباط عمیقی با تواناییهای ذهنی کودک دارد. بنابراین در دوره کودکی آموزش و یادگیری مهارت های حرکتی و سایر مهارت ها مقدمه است. عملکرد های حرکتی که کودکان یاد می گیرند مقاصد مشخص آینده نگرانه دارند. کودکان نیازمندند که اجرای اعمال حرکتی را بیاموزند که در موقعیت های آتی بارها به آنان کمک می کند (گاتری”، ۱۳۶۸، به نقل از پژوهش حیدری)، توانایی حرکتی در سازگاری اجتماعی و ایجاد خودکفائی در کودکان عقب مانده ی ذهنی نقش ویژه ای دارد، تابتوانند به عنوان افرادی که در زندگی توانایی انجام فعالیتهای مربوط به امور شخصی خود را دارند مطرح شوند. توانایی های ادراکی، حرکتی با نسبت های متفاوت زاییده ی وراثت وتجارب فرد در دوره های حساس زندگی می باشد. تاکنون شیوه های گوناگونی برای جبران تاخیرات حرکتی در کودکان عقب مانده ی ذهنی مورد بررسی قرار گرفته است. هابرن و هاوز (۱۹۹۶، به نقل از منصور) معتقدند که پژوهش های گوناگون نشان داده است که برنامه های کودکی اولیه با کیفیت بالا شامل پیش۔ دبستانی، حرکات ورزشی و فعالیت های بتنی در تحول شناختی، اجتماعی و زبانی کودکان تاثیر بسزایی دارد. نتایج پژوهش آدم زاده (۱۳۸۳) نشان داد که فعالیت بدنی در بهبود وضعیت کودکان عقب مانده ی ذهنی آموزش پذیری که مبتلا به اختلال لالی انتخابی بودند ، تاثیر بسزایی داشته است. نتایج پژوهش حیدری (۱۳۸۸) نشان داد انجام حرکات ریتمیک همراه با موسیقی یک عامل تاثیر گذار مثبت بر مهارتهای ادراکی، هوشی و حرکتی کودکان کم توان ذهنی می باشد. ماژورک و همکاران (۲۰۰۴) در پژوهشی نشان دادند که انجام فعالیتهای بدنی منظم باعث بهبود عملکرد این کودکان و همچنین افزایش تمرکز، سرعت، هماهنگی و چابکی آنها می شود. اما با توجه به رشد توانمندیهای روانی – حرکتی در دوران ابتدایی شبه نظر می رسد آموزش روانی – حرکتی در توانبخشی رشد این کودکان به ویژه در جنبه های سه گانه ی مهارتهای شناختی، روانی – حرکتی و سازگاری اجتماعی ، بسیار تاثیرگذار باشد. از آنجا که این حوزه روانشناسی و توان بخشی بسیار علم جوانی است، پژوهشهای کافی و مناسب در زمینه کارایی آموزشهای روانی – حرکتی بر ابعاد رشد کودکان استثنایی صورت نگرفته است. بنابر این مسئله اصلی این پژوهش بررسی تاثیر آموزش روانی – حرکتی بر بهبود مهارتهای روانی – حرکتی، توانایی های شناختی و سازگاری اجتماعی کودکان عقب مانده ی آموزش پذیر است.

اهمیت و ضرورت پژوهش

مطالعات و نظریه های موجود در باره حرکت و یادگیری بیان می کنند که مهارتهای حرکتی و روانی – حرکتی موجب تسهیل یادگیری و رشد کودک در جنبه های مختلف رشد می شوند ( پیاژه، ۱۹۵۹) از آنجا که این تاثیرات نقش مهمی در سرعت بخشی به رشد توانایی شناختی ، اجتماعی وادراکی – حرکتی کودکان عقب مانده ی ذهنی ایفا می کنند ( یارمحمدیان، ۱۳۹۰)، انجام بررسیهای تجربی بیشتر در این زمینه نه تنها برای شناسایی میزان این تاثیر سودمند است بلکه می تواند از راههای عملی و کاربردی موثری را جهت بهبودبخشی مهارتهای رشدی و یادگیری این کودکان فراهم نماید. به طور مشخص ، باتوجه به اینکه آموزش روانی حرکتی به عنوان یک عامل مداخله ای سودمند، نقش مهمی را در زمینه سازگاری اجتماعی ، ادراکی شناختی و مهارتهای روانی – حرکتی ایفا می کند، بررسی آن از لحاظ نظری و کاربرد بالیتی – آموزشی حائز اهمیت است تا جایی که نظریه های موجود در مورد این تاثیر گذاری ، فرضیه هایی را در مورد اثربخشی مداخلات حرکتی بر ابعاد رشد کودکان عقب مانده ارائه می دهند.لذا نتایج حاصل از این پژوهش و پژوهشهای مشابه، علاوه بر این که ، پیش بینی های برآمده از این نظریه ها را مورد بررسی و آزمون قرار می دهد در شناسایی و در جهت کارایی این شیوه ی آموزش به عنوان یک فرایند مداخله موثر نقش بسزایی ایفا کرده و زمینه را برای ایجاد الگو های نظری جشید که تبیین دقیق تری از اثر بخشی این روش ها ارائه می دهند، فراهم می آورد.شناخت و سنجش مهارت های حرکتی به لحاظ نقشی که در زندگی انسان از دوران طفولیت تا بزرگسالی دارد مورد علاقه ی بسیاری از متخصصین بوده است. به همین خاطر ارتباط مهارتهای حرکتی با سایر جنبه های شخصیتی فرد لزوم پرداختن به مهارتها و فعالیت های حرکتی را به عنوان یک ضرورت مطرح می کند، که در واقع اولین قدم برای بهزیستی وکسب مهارت برای فردا به منظور داشتن یک زندگی مستقل است (جلالی سودرودی، ۱۳۷۵). بنابراین در صورتی که نتایج این پژوهش اثربخشی موثر این نوع مداخله را تایید نماید، احتمالا می توان نتایج بهتری در آموزش ویژه کودکان عقب مانده ذهنی به دست آورد و در اختیار مربیان و والدین قرار داد.

هدفهای تحقیق

اهداف اصلی

۱-تعیین میزان اثر بخشی آموزش روانی – حرکتی بر بهبود مهارتهای روانی حرکتی کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پنیر دختر مقطع دبستان .

۲- تعیین میزان اثر بخشی آموزش روانی – حرکتی پر بهبود سازگاری اجتماعی _کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر مقطع دبستان .

٣. تعیین میزان اثر بخشی آموزش روانی ، حرکتی بر بهبود توانایی های شناختی کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر مقطع دبستان .

اهداف فرعی

۱-تعیین میزان اثر بخشی آموزش روانی- حرکتی بر بهبود مهارت راه رفتن عقب عقب در کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پزیر تختر مقطع دبستان .

۲- تعیین میزان اثر بخشی آموزش روانی – حرکتی بر بهبود مهارت دولا شدن روی پنجه پا در کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر مقطع دبستان.

۳- تعیین میزان اثر بخشی آموزش روانی – حرکتی بر بهبود مهارت ایستادن روی یک پا در کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر مقطع دبستان .

۴- تعیین میزان اثر بخشی آموزش روانی – حرکتی بر بهبود مهارت لمس کردن در کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر مقطع دبستان۔

  1. تعیین میزان اثر بخشی آموزش روانی – حرکتی بر بهبود مهارت ضربه زدن هماهنگ پاها و حرکات دست در کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر مقطع دبستان .

۶- تعیین میزان اثر بخشی آموزش روانی – حرکتی بر بهبود مهارت های ظریف انگشتان در کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر مقطع دبستان.

  1. تعیین میزان اثر بخشی آموزش روانی ، حرکتی بر بهبود مهارت پریدن در کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر مقطع دبستان .
  2. تعیین میزان اثر بخشی آموزش روانی – حرکتی بر بهبود مهارت خود یاری عمومی در کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر مقطع دبستان

۹- تعیین میزان اثر بخشی آموزش روانی – حرکتی بر بهبود مهارت خودیاری در لباس پوشیدن در کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر مقطع دبستان.

۱۰- تعیین میزان اثر بخشی آموزش روانی – حرکتی بر بهبود مهارت خودداری در غذا خوردن در کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر مقطع دبستان.

۱۱. تعیین میزان اثر بخشی آموزش روانی – حرکتی بر بهبود مهارت خود رهبری در کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر مقطع دبستان.

۱۲- تعیین میزان اثر بخشی آموزش روانی – حرکتی بر بهبود مهارت ارتباط کلامی در کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر مقطع دبستان.

۱۳- تعیین میزان اثر بخشی آموزش روانی – حرکتی بر بهبود مهارت جابه جایی در محیط در کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر مقطع دبستان .

۱۴. تعیین میزان اثر بخشی آموزش روانی – حرکتی بر بهبود مهارت اجتماعی شدن در کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر تختر مقطع دبستان .

فرضیه های تحقیق

فرضیه های اصلی

١.­بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل در مهارت های روانی – حرکتی به علت آموزش های روانی – حرکتی انجام شده برای گروه آزمایش تفاوت وجود دارد.

٢. بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل در توانایی های شناختی به علت آموزش های روانی – حرکتی انجام شده برای گروه آزمایش تفاوت وجود دارد.

٣. بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل در سازگاری اجتماعی به علت آموزش های روانی – حرکتی انجام شده برای گروه آزمایش تفاوت وجود دارد.

فرضیه های فرعی

١.­بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل در مهارت راه رفتن عقب عقب به علت آموزش های روانی – حرکتی انجام شده برای گروه آزمایش تفاوت وجود دارد.

۲. بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل در مهارت دولا شدن روی پنجه پا به علت آموزش های روانی – حرکتی انجام شده برای گروه آزمایش تفاوت وجود دارد

٣. بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل در مهارت ایستادن روی یک پا به علت آموزش های روانی – حرکتی انجام شده برای گروه آزمایش تفاوت وجود دارد

۴. بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل در مهارت لمس کردن به علت آموزش های روانی – حرکتی انجام شده برای گروه آزمایش تفاوت وجود دارد..

  1. بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل در مهارت ضربه زدن هماهنگ پاها با حرکات دستها به علت آموزش های روانی – حرکتی انجام شده برای گروه آزمایش تفاوت وجود دارد.

۶. بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل در مهارت های ظریف انگشتان به علت آموزش های روانی – حرکتی انجام شده برای گروه آزمایش تفاوت وجود دارد.

۷. بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل در مهارت پریدن به علت آموزش های روانی – حرکتی انجام شده برای گروه آزمایش تفاوت وجود دارد.

۸ . بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل در مهارت خودیاری عمومی به علت آموزش های روانی – حرکتی انجام شده برای گروه آزمایش تفاوت وجوددارد.

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
  • رشته تحصیلی روانشناسی کودکان استثنایی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی فاطمه شفیعی علویجه روانشناس، فاطمه شفیعی علویجه مشاور، فاطمه شفیعی علویجه روان درمانگر، فاطمه شفیعی علویجه روانپزشک، فاطمه شفیعی علویجه متخصص اعصاب و روان، فاطمه شفیعی علویجه روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی کودکان استثنایی
تصویر
فاطمه شفیعی علویجه
مشاور کودک
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر