منو
X

تصویر
فخریه صدقه
مشاور کودک
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
60%

دقت

0%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

80%

رفتار بالینی

0%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

فخریه صدقه هستم، فارغ التحصیل برنامه ریزی درسی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه تبریز در سال ۱۳۹۱، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “بررسی تطبیقی نیاز های آموزشی کودکان عقب مانده ذهنی و درخود مانده شهرستان تبریز ۹۱-۱۳۹۰” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه تبریز

دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی

پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته برنامه ریزی درسی

عنوان:

بررسی تطبیقی نیاز های آموزشی کودکان عقب مانده ذهنی و درخود مانده شهرستان تبریز ۹۱-۱۳۹۰

استاد راهنما:

دکتر اسکندر فتحی آذر

دکتر محمود میر نسب

پژوهشگر:

فخریه صدقه

تابستان ۱۳۹۱

فهرست مطالب

عنوان

مقدمه

بیان مسأله

اهمیت و ضرورت تحقیق

اهداف تحقیق

سوالات تحقیق

معرفی متغییرهای پژوهش و تعاریف عملیاتی آن

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق

تعریف نیاز

نیاز به عنوان فاصله بین وضع موجود و مطلوب

نیاز به عنوان یک خواست و ترجیح

نیاز به عنوان یک عیب و کاستی

برداشت ترکیبی

تعریف نیاز آموزشی

تعریف نیاز سنجی آموزشی

سیر تحول نیاز سنجی در حوزه برنامه درسی و ارتباط آن

دوران غیر رسمی نیاز سنجی برنامه درسی

دوران رسمی نیاز سنجی برنامه درسی

رویکرد مختلف نسبت به جایگاه نیاز سنجی در فرایند برنامه ریزی درسی

رویکرد منطقی

-الف – دیدگاه کلاسیک

الف- ۱- برداشت فراکنشی

الف-۲- برداشت واکنشی

الف -۳- برداشت ترکیبی

دیدگاه آموزشی

دیدگاه قضاوتی

دیدگاه جامع

رویکرد تعاملی

رویکرد انتقادی

بحث و نتیجه گیری

کودکان درخودمانده و نیاز آموزشی آنها

کودکان عقب مانده و نیاز آموزشی آنها

چگونگی برنامه ریزی درسی برای کودکان درخودمانده و عقب مانده ذهنی با توجه به نیازهای آن ها

تکنیک ها و روش های نیاز سنجی

پیشینه تجربی

جمع

فصل سوم: روش تحقیق

روش تحقیق

جامعه آماری و نمونه

روش اجراء

۳– ابزار و روش جمع آوری اطلاعات

مصاحبه نیمه سازمان یافته و عمیق

پرسشنامه

۳- روش تجزیه و تحلیل داده ها

جمع بندی

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل

روند تجزیه و تحلیل داده ها ناشی از تکنیک رویداد مهم

روند تجزیه و تحلیل داده ها ناشی از تکنیک دلفی

جمع بندی

فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات

نتیجه گیری

پیشنهاد ها

فهرست منابع مورد استفاده

چکیده:

یکی از مهمترین دل مشغولی های برنامه ریزان در سی این است که چه چیزی باید آموخته شود؟ کدام موضوع یا محتوا ارزشمند است؟ چه ملاک هایی باید برای گزینش موضوعات جهت گنجاندن در برنامه های درسی مورد استفاده قرار گیرد و چه کسانی در این فرایند مشارکت داشته باشند؟ تمام سوالات فوق حول یک محور اساسی دور می زند و آن عبارت از سنجش نیازها و استفاده از آن در برنامه درسی است. برنامه درسی نیز فرایندی است که توسط معلمان به اجرا در می آید و اگر معلمان به روش – های آموزشی تسلط نداشته باشند ماهیت برنامه ریزی درسی زیر سوال خواهد رفت. این مقوله در مورد کودکان با شرایط خاص، مانند کودکان عقب مانده ذهنی و درخودمانده اهمیتی دو چندان دارد. بنابراین، بررسی نیازهای آموزشی کودکان عقب مانده ذهنی و در خود مانده امری ضروری و اساسی است. در این تحقیق طبق تکنیک رویداد مهم از طریق اجرای مصاحبه جهت شناسایی نیازهای آموزشی، از ۲۰ معلم در مدرسه پویش ( درخودمانده) و ۲۰ معلم در مدرسه گلستان ( عقب مانده ذهنی ) استفاده می شود. سپس برای اجرای پرسشنامه بسته پاسخ جهت اولویت بندی نیازهای آموزشی از دید معلمان استفاده شد.بر اساس سوالات تحقیق و بررسی های انجام شده نتایج ذیل حاصل شد. نیازهای آموزشی کودکان عقب مانده ذهنی بر اساس اولویت بندی به قرار ذیل است:توجه به مشکلات یادگیری، توجه به پایین بودن حافظه، توجه به مشکلات ادراکی، مشکلات پردازش شناختی، مشکلات تکلمی، مهارتهای فردی و اجتماعی، عدم ابتکار و خلاقیت، توجه به احساسات درونی، مشکلات حسی- حرکتی ، مهارتهای خودیاری، مشکلات جسمانی، مشکلات ارتباطینیازهای آموزشی کودکان درخودمانده بر اساس اولویت به قرار ذیل است:مهارتهای خود یاری، مشکل تشخیص مفاهیم، مهارتهای فردی و اجتماعی، مشکلات برقراری روابط اجتماعی، مهارتهای رفتاری کلامی و غیر کلامی، نقص در مهارتهای ادراکی ، حسی و زبانی ، عدم توجه به ارتباط کلامی و غیر کلامی، آموزش سلامت جسمانی، تقویت حرکات مختلف، توجه به احساسات درونی، بهداشت فردی و اجتماعی، نگهداری و درمان.

کلید واژه ها: نیازسنجی آموزشی، عقب مانده ذهنی، درخودمانده

فصل اول: کلیات تحقیق

مقدمه:

دنیای کنونی، سرشار از تغییرات است که به تبع خواسته های افراد پدید می آید. خواسته هایی که ازنیازهای متفاوت و گسترهی تهاد پیچیدهی انسان ها سرچشمه می گیرد. لذا برنامه ریزی درسی نیز میبایستی از حالت سکون توسط کل اعضای جامعهی آموزش و پرورش به جریان فعال تبدیل کرد. فرایندبرنامه ریزی درسی شامل سازماندهی فعالیت ها و ارزشیابی می باشد و هدف آن ایجاد تغییرات مطلوب و محور آن یادگیرنده است ( یارمحمدیان، ۱۳۸۰). یکی از عوامل برای مطلوبیت برنامه ریزی درسی استفاده از نیاز سنجی آموزشی است. نیاز سنجی آموزشی فرایندی است که انجام آن مستلزم بکار گیری و استفاده از مدل ها، الگوها و ابزارهای عملی و کار است. تا بتوان به نتایجی حاصل از این فرایند تکیه کرد و آن را بهعنوان مبنایی برای پی ریزی سایر مراحل برنامه ریزی درسی به کار گرفت. طرح ریزی و اجرای پروژه – های نیاز سنجی آموزشی در هر سطحی مستلزم پیروی از یک طرح و مدل مشخص است. انتخاب با طراحی و تدوین مدل نیاز سنجی می تواند باعث تسهیل و افزایش دقت و اعتبار فرایند نیاز سنجی شود. به همین دلیل در این پژوهش ابتدا از تکنیک رویدادهای مهم جهت تعیین نیازهای آموزشی و سپس ازتکنیک دلفی برای اولویت دادن به این نیازها استفاده خواهد شد (فتحی واجارگاه، ۱۳۸۱).اکثر اوقات ما عادت کرده ایم که بدون شناخت کافی از نیازها و مشکلات موجود برنامه هایی راتدارک ببینیم و در اجرای برنامه ها نیز به شکل دستوری، آمرانه و پدرمآبانه عمل کنیم، در نتیجه، برنامه ها موفقیت مورد انتظار را نخواهند داشت. نیاز سنجی، روشی است که در آن وضع موجود و وضع مطلوب شناسایی شده و سپس اقدام مناسب در جهت کاهش شکاف بین آن دو به عمل می آید( گوپتا، ترجمهآقازاده تورانی، ۱۳۸۶). یکی از عرصه های برنامه درسی که به نیاز سنجی نیاز وافری دارد، آموزش کودکاندارای نیازهای ویژه است. این کودکان را باید به عنوان عضوی از اجتماع پذیرفت و فضاهای فیزیکی وآموزشی را برای آنان متناسب سازی کرد و با ارائه دلایل منطقی و مستدل و آسیب شناسی درست، همبه والدین و هم به دست اندر کاران آموزش و پرورش در خصوصانتخاب راه صحیح برای آموزشکودکان دارای نیازهای ویژه کمک کرد. از جمله این کودکان با نیازهای ویژه کودکان عقب مانده ذهنیهستند. قبول عقب ماندگی ذهنی کودک، کندی رشد، نیاز به امکانات ویژه اعم از مراقبت جسمی و آموزشی او، سرخوردگی ها و آرزوها و امیدها و رویاهای بر باد رفته و تعدیلی که والدین باید در انتظارات خود برای آینده کودک ایجاد کنند، تحمل صحبت های دیگران، احساس خجالت و پنهان کردن دیگران، خدشه دار شدن رابطه در ارتباط با خواهران و برادران، مشکلات آموزشی، وابستگی دراز مدت عاطفی و اقتصادی فرزند عقب مانده، مشکلاتی هستند که می بایست در برنامه ریزی درسی جهت کاهش و رفع این مشکلات مورد توجه قرار گیرد (آرمان، فیروزکوهی، ۱۳۸۱).اختلالات اوتیسم نوع دیگری از اختلال رشدی است که با تعاملات و ارتباطات اجتماعی مختلف، همراه با رفتارهای تکراری و تمایلات محدود تعریف می شود. این اختلالات در تمام عمر تداوم می یابد و تقریبا ۶٪ از جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد و شیوع آن در پسران سه برابر دختران است. برنامه ریزی و طراحی انجام یک کار، عملکردی است پویا و پیچیده که در آن روند طراحی شده باید همواره کنترل، ارزشیابی و متناسب با زمان شود. عملکرد کودکان مبتلا به اوتیسم، و آزمونهای مربوط به برنامه ریزی، ضعف در انعطاف پذیری تفکر، رفتارهای قالبی و اشکال در متعادل سازی و تنظیم اعمال حرکتی بیانگر وجود مشکلاتی در توانایی تغییر مسیر تفکر با افکار یا اعمال مختلف وابسته به تغییر شرابط بیرونی است (صادقی، ۱۳۸۳).هیچ نظام آموزشی در سطح جهان بدون نقص نیست و هر برنامه ای نیازمند اصلاح و بازنگری است. به منظور بهینه سازی نظام آموزشی یکی از راهکارهای اساسی، ارزیابی های مکرر در نظام آموزشی و ارائه بازخورد مناسب به منظور رفع معایب و افزایش کارایی آنها است. بررسی محتوای آموزشی و میزان کاربردپذیری این محتوا در زندگی مستقل و کاهش هزینه های خانوادگی و اجتماعی، بررسی محتوای آموزشی را پیش از پیش ضرورت می بخشد بهراد، ۱۳۸۶).این تحقیق به دنبال آن است تا با شناسایی دوره های آموزشی مناسب شکاف بین وضع موجود و وضع مطلوب نیازهای آموزشی را به حداقل برساند. و از آنجایی که نیازهای آموزشی یکی از درونتدادهای اصلی سیستم آموزشی محسوب می گردد، لذا این تحقیق می تواند بسترهای لازم جهت توسعه فعالیت های آموزشی کودکان را در مدارس فراهم سازد.

بیان مسئله

علی رغم پیشرفت علوم و فناوری و تلاش های اصولی در جهت کاهش معلولیت، متاسفانه حدود ده درصد از کودکان سنین مدرسه رو در هر جامعه ای استثنایی هستند و از نظر جسمی، ذهنی و روانی با همسالان خود تفاوت چشمگیری دارند. در کشور ما نیز با توجه به درصد جمعیت پایین تر از حدود دو میلیون، کودک استثنایی وجود دارد که خانواده های آنان در پذیرش معلولیت کودک به کمک و حمایت نیاز دارند (حسینی و رضازاده، ۱۳۸۱).هر چند در عمل هنوز در بسیاری از نقاط جهان و از جمله در کشور ما آموزش و پرورش کودکان استثنایی، همانند سایر جوانب تعلیم و تربیت با محدودیت و کاستی های کمی و کیفی بسیاری روبه رو است. این گروه بزرگ کودکان که طبق تضمین سازمان یونسکو حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد از تمام کودکان را تشکیل می دهند. دچار نوعی ناتوانی هستند و هر دسته از آنان محدودیت های مختلفی دارند که متفاوت از وضعیت گروه های دیگر است و به این جهت به یک رشته برنامه های متنوع آموزشی و پرورشی حرفهای شغلی برای کمک به این افراد نیاز داریم (والاس و مک لافلین ، ۱۳۷۴)با توجه به مطالب بیان شده این کودکان که نیاز وافری به آموزش و برنامه ریزی در این زمینه دارنده کودکان در خود مانده می باشند. تاریخچه اوتیسم به سال ۱۹۱۱ باز می گردد که او گن بلولر ، روان پزشک سویسی برای اولین بار این اصطلاح را عنوان کرد. اوتیسم اختلالی تکاملی است که فرد با آن به دنیا می آبد، سه مشخصه اصلی آن عبارتند از اختلال در تعامل اجتماعی و اشکال در رشد زبان و بروز رفتارهای قالبی و تکراری، این سه مشخصه اصلی تا پیش از سن سه سالگی بروز می کند ( داد ,۲۰۰۵، به نقل از رفیعی، ۱۳۸۸).بیشتر مطالعاتی که اخیرا منتشر شده است شیوع اوتیسم را ۱ تا ۲ مورد در هر ۱۰۰۰۰ نفر و شبوع اختلال طیف اوتیسم را نزدیک به ۶ در هزار تخمین زده اند (نیوشافر و کروہن و دانیالیز ۲۰۰۷). اتیسم عملکرد مغز و برقراری ارتباط و تعامل با دیگران را تحت تاثیر قرار می دهد به طوری که فردی که به این عارضه مبتلا است در تکامل گفتاری چند سال از سن واقعی اش عقب تر است. از جمله ابن مشکلات ناسازگاری و رفتار های ضد اجتماعی، خود آسیب رسانی، حرکات کلیشه ای فشارهای روانی ناشی از دشواری در برقراری اجتماعی و با حضور در اماکن عمومی و در کل هزینه های زیاد خدمات آموزشی و درمانی می باشد (دوگان ۲۰۰۳، به نقل از رجبی دماوندی؛ پوشنه؛ غباری بناب، ۱۳۸۸). از سوی دیگر در بین کودکان استثنایی، یعنی افرادی که به لحاظ ویژگی های خاص ذهنی، جسمی، عاطفی و روانی در برخورداری مطلوب از تسهیلات و امکانات مختلف جامعه ی آموزش و پرورش و غیره نیازمند توجه و حمایت فوق العاده می باشند، کودکان عقب مانده ذهنی می باشند در جامعه ی ما اعتقاد بر این است که حمایت از نظام اجتماعی، باید حمایت از همه ی اعضای جامعه را در بر گیرد. قابل ذکر است که افراد عقب مانده ذهنی حدود ۲/ ۳ درصد در جامعه برآورد شده است و با توجه به حضور چند نفر در خانواده هر یک از آنها، درصد قابل ملاحظه ای از جمعیت کشور با مشکلات کودکان عقب مانده ذهنی درگیر بوده و لذا نباید مورد غفلت قرار گیرند (لو کاسون ۲۰۰۱۰، به نقل از محمد خان کرمانشاهی، ۱۳۸۹). عقب مانده ذهنی ناظر است بر کارگزاری هوش عمومی که به طور معنی دار پایین تر از میانگین است. یا به نقایصی از رفتار سازشی منجر شده یا با آن همراه است و در طول دوره ی رشد بروز می کند (گروسمن ،۱۳۹۰).پژوهش های متعددی، بر اطلاع رسانی و آموزش به عنوان اولین اولویت خدمات رسانی تاکید دارد(هوبر ؛ دیتریچ ؛ گوگینی ؛ بروک ، ۲۰۰۵). این موضوعات شامل: شناخت بهتر خصوصیات کودک عقب مانده آموزش پذیر، آگاهی از ناتوانی خاص کودک، شناخت خصوصیات والدین و عکس العمل – های شایع، چگونگی رفتار با کودک، چگونگی آموزش به کودک و غیره هستند.با توجه به تعاریف ارائه شده و وجود مشکلاتی که بیان شد شاید مهمترین عنصری که در اینجا از اهمیت و افری در زمینه آموزش این کودکان به چشم می خورد، نیاز سنجی آموزشی و شناخت مسائل و مشکلاتی است که به طور کلی با آن روبه رو هستیم. نیاز سنجی آموزشی عبارت است از فراینادی نظام یافته و اصولی برای تعیین اولویت ها و تصمیم گیری درباره چگونگی برنامه ریزی، تدوین و اجرای عملیات برنامه است. در فرایند برنامه ریزی، شناسایی هدف ها با نقاط مطلوب است. هدف ها عموما ریشه در نیازها دارند. از این رو برای طراحی و اجرای برنامه های واقع بینانه و اثربخش، ضرورت دارد تا نیازها دقیقا سنجیده شوند و بر اساس نیازهاء اهداف ویژه برنامه تعبین شوند و سپس مجموعه اقدامات و وسایلی که به بهترین وجه نیازها را محقق می سازد، پیش بینی گردند ( فتحی واجارگاه، ۱۳۸۴). نیاز سنجی اساس برنامه ریزی آموزشی بوده و یک فرایند نظام دار برای تعیین هدف ها، تشخیص تفاوت ها به منظور برنامه ریزی است (سوانسون ۲۰۰۱، به نقل از عطا مرادی، ۱۳۸۵).نظر بر اینکه نیاز سنجی آموزشی کودکان در خود مانده و عقب ماندهی ذهنی به خوبی روشن نشده است، لذا در این پژوهش سعی می شود تا نیازهای آموزشی این گروه از کودکان بررسی و اولویت بندی شود تا اینکه راهگشای برنامه ریزی جامع در جهت کاهش مشکلات و یادگیری آن ها باشد. اهمیت و ضرورت موضوع: اختلال های طیف اوتیسم با اختلال های فراگیر رشدی با آسیب شدید و فراگیر در زمینه های گوناگون رشدی مانند اختلال در مهارتهای تعامل اجتماعی متقابل و مهارتهای ارتباطی و با وجود رفتار و علایق و فعالیت های کلیشه ای مشخص می شود. این اختلال ها معمولا تا پیش از سه سالگی تشخیص داده می شوند، ولی با بررسی رفتار کودک می توان سن تشخیص کودک را تا زیر ۲ سال تقلیل داد (رجبی دماوندی؛ پوشنه؛ غباری بناب، ۱۳۸۸). در جریان تشخیص این اختلال ها، فشارهای روانی فزاینده ای بر والدین وارد می شوند که می تواند به واکنش هایی مانند ضربهی روانی، نا امیدی، خشم، افسردگی و غیره منجر شود. برای بیشتر خانواده ها، این تشخیص تکان دهنده و غیر منتظره است؛ به طوری که والدین یا رد تشخیص و انجام آزمایش ها و بررسی های دیگر، وجود اختلال در کودک خود را انکار می کنند. اختلال های گسترده در خودماندگی، به همراه طیف گوناگونی از ناهنجاری های زبانی، ارتباطی، رفتاری، اجتماعی و نیز دشواری در تشخیص، بروز علائم پس از رشد طبیعی کودک، فقدان درمان های قطعی و موثر و پیش آگاهی نامطلوب، می تواند زمینه ساز بسیاری از فشارهای روانی و اجتماعی خانواده و نزدیکان کودک باشد (رافعی، ۱۳۸۶). در واقع استرس زائرین فاکتوری که والدین اتیسم آن را تجربه می کنند پذیرش کم جامعه نسبت به رفتارهای اتیستیک و شکست در گرفتن حمایت اجتماعی است. عامل استرس زای دیگری که وجود دارد وظیفهمراقبت از کودکی است که یک سری ناتوانی های ویژه مانند برچسب خوردن و کمبود حمایت های اجتماعی دارند (رجبی دماوندی؛ پوشتنه غباری بناب ، ۱۳۸۸).از سوی دیگر عقب ماندگی ذهنی یکی از عمده ترین مسائل جوامع بشری و از پیچیده ترین و دشوار ترین مشکلات در کودکان و نوجوانان می باشد که تا سن بزرگسالی نیز باقی می ماند و یک اختلال نسبتا شایع است که حدود ۳% جمعیت را مبتلا می کند. عقب ماندگی ذهنی در تعریف عبارت است از عملکرد پایین تر از متوسط در کلیه امور ذهنی که همزمان با مشکلات و کاستی در رفتار مانند ارتباط با دیگران، مراقبت از خود، مهارتهای اجتماعی استفاده از امکانات اجتماعی، مهارتهای عملی و شغلی، ایمنی و بهداشت باشد ( محمد خان کرمانشاهی، ۱۳۸۶).باتوجه به این مساله که والدین کودکان عقب مانال ذهنی خصوصا مادران آن ها به علت وجود کودک عقب مانده ذهنی، از مشکلات متعدد روانی، جسمانی، اجتماعی و رنج می برند، این مشکلات بر رفتار والدین با یکدیگر و تعامل والد و فرزند تاثیر می گذارد. با توجه به مطالب بیان شده، نیازسنجی هایی که در جامعه صورت گرفته است نشان می دهد آموزش این والدین و معلمین به شیوهای مدرن در ایران مورد بی توجهی قرار گرفته است. بر این اساس پژوهش های متعددی، بر اطلاع رسانی و آموزش به عنوان اولین اولویت خدمات رسانی تاکید دارد (هویر؛ دیتریچ؛ گوگینی؛ بروک، ۲۰۰۵)بدیهی است که آموزش بهینه برای کودکان در خودمانده و عقب مانده مستلزم شناخت نیازهای آموزشی این گروه از کودکان است. نیاز سنجی آموزشی به ما کمک می کند تا با شناخت بهتر نیازهای آموزشی این گروه، تسهیلات آموزشی را با توانمندی های آنان هماهنگ کنیم. لذا ضرورت دارد تا به نیازسنجی به عنوان فرایند جمع آوری و تحلیل اطلاعات در امر برنامه ریزی، آگاهی و تعیین اهداف و ارائه خدمات مورد نیاز توجه شود (حسینی، ۱۳۸۱). نیاز سنجی در واقع فرایند جمع آوری و تحلیل اطلاعات است و گام آغازین در فرایند برنامه ریزی، آگاهی و تعیین اهداف می باشد. اهداف عموما ریشه در نیازها دارند لذا ضرورت دارد تا نیازها دقیقا مشخص و تعریف و برای آنها اهداف تعیین شوند سپس مجموعه اقدامات و وسایلی که به بهترین وجه نیازها را محقق می سازد پیش بینی گردند (فتحی واجارگاه، ۱۳۷۵).اما با توجه به وضعیت موجود و مسائل و مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد، و با توجه به تحقیقات انجام گرفته مشاهده می شود که هر کدام تنها به یک بعد از این مسائل توجه کرده، اما در تحقیق حاضر سعی شده است با نگاهی کلی به این مشکلات توجه شود و با توجه به آن نیازسنجی جامع و مانعی انجام شود تا از این طریق مشکلات و اولویت هر کدام از آنها شناسایی کرده و راهکارهای موثری ارائه دهد

اهداف تحقیق

اهداف کلی تحقبق:

بررسی تطبیقی نیازهای آموزشی کودکان در خود ما نداده و عقب مانده ذهنی.

اهداف جزیی تحقیق:

– تعیین نیازهای آموزشی کودکان درخودمانده از دیدگاه معلمان

– تعیین نیازهای آموزشی کودکان عقب مانده ذهنی از دیال گاه معلمان

– اولویت بندی نیازهای آموزشی این دو گروه از کودکان از دیدگاه معلمان۔

– مقایسه نیازهای آموزشی کودکان در خود ما ناله و عقب ماناده ذهنی۔

سوال تحقیق:

١-­نیازهای آموزشی کودکان در خود مانده از نظر معلمان کدامتاد؟

۲- نیازهای آموزشی کودکان عقب مانده ذهنی از نظر معلمان کدامند؟

۳-آیا نیازهای آموزشی کودکان در خودمانده و عقب مانده ذهنی متفاوت هستند؟

۴ – کدام یک از نیاز های مطرح شده در این نیاز سنجی از اهمیت و اولویت بیشتری برخوردار است

معرفی متغییرهای پژوهش و تعاریف عملیاتی آن ها:

نیازسنجی

تعریف مفهومی متغییر: نیاز سنجی در واقع فرایند جمع آوری و تحلیل اطلاعات است که بر اساس آن نیازهای افراد، گروه ها، سازمان ها و جوامع مورد شناسایی قرار می گیرد ( فتحی واجارگاه، ۱۳۸۴). از سوی دیگر نیاز سنجی به شناخت ماهیت فرد و رشته ی علمی به قصد تشخیص ضرورت های تربیتی می پردازد. در مجموع نیاز سنجی، به مثابه فرایند کاشف واقعیت، با تاثیر پذیری از باورهای عمیق اعتقادی و فلسفی در خصوص مولفه های گوناگون نیاز کامل می شود (ملکی، ۱۳۸۶).

تعریف عملیاتی متغییر: تعیین نیازهای آموزشی اولین گام برنامه ریزی آموزشی کارکنان و در واقع نخستین عامل ایجاد و تضمین اثربخش کار کرد آموزش و بهسازی است که اگر به درستی انجام پذیرد،مبنای عینی تری برای برنامه ریزی به عنوان نقشه اثر بخش قراهم خواهد شد. در این پژوهش از دو روش نیاز سنجی که شامل تکنیک رویداد مهم که به صورت مصاحبه از معلمان عقب مانده ذهنی و درخودمانده استفاده می شود و به دنبال آن از روش دلفی و به وسیله پرسشنامه برای اولویت بندی نیازهای آموزشی کودکان درخودمانده و عقب مانده ذهنی استفاده خواهد شد.این تکنیک به نحوی طراحی شده است که با به کار گیری آن می توان قضاوتها و نگرش های افراد و گروه های مختلف را به طور منسجم و هماهنگ جمع آوری کرد. از آنجا که این تکنیک در واقع قضاوت افراد را در خصوص نیاز های موسسه ها، صنایع وغیره مشخص می سازد، شواهدی عینی از نیازها ارائه نمی کند. با این حال در طرح ها و پروژه هایی که ضرورت دارد تا دیدگاه های افراد مطلع و آگاه جمع آوری و میان آنها توافق و همخوانی ایجا شود، تکنیک دلفی کاربرد زیادی دارد. به طور خلاصه، دلفی تکنیکی است که در آن نظرها، قضاوت ها و نگرش های افراد در مورد نیاز های اهداف و مقاصد سازمان ها با مشاغل موجود بررسی و سپس سعی می شود تا به توافق معینی دست یافته شود؛ آنچه به طور عمده به توافق همه می رساند نیازها را تشکیل می دهد. این تکنیک با استفاده از مجموعه ای از سوالات که تدریجی و مرحله به مرحله به افراد ارائه می شوند انجام می پذیرد. این سوالات به مجموعه ای از کارشناسان نا آشنا با یکدیگر ارائه می شوند، پاسخ کارشناسان به هر سوال را گروه نیاز سنجی تجزیه و تحلیل می کند و در طول سوال بعدی مورد استفاده قرار می دهد این شرح شفاها با کتبا به صورت اهداف و نیازها) برای اظهار نظر به افراد دارای قدرت تشخیص ارائه می شود و بر اساس نتایج حاصل، تغییرات لازم در آن اعمال می شود. واقعیت این است که تکنیک دلفی نوعی نگرش سنجی است و فقط قضاوت های افراد را در خصوص نیازها و اهداف یک سیستم با موسسه نشان می دهد و نمی تواند نیازها را عینی و ملموس مشخص کند. مراحل تکنیک دلفی به شرح ذیل است:

۱- مشخص

شدن اولین سوال مهم و اساسی برای مثال نیازهای آموزشی کودکان عقب مانده و درخودمانده چیست؟

۲- شناسایی کارشناسان و صاحب نظران دارای قدرت تشیص و توافق با آنها برای شرکت در طرح نیاز سنجی

٣- ارسال سوال اولیه با آغازین برای جامعه کارشناسان و دریافت پاسخ های آن ها

۴- تجزیه و تحلیل پاسخ های کارشناسان و گنجاندن پاسخ ها در سوال دیگری برای دوره بعد؛ منظور این است که وقتی جواب های کارشناسان در بافت شد، باید آنها را تحلیل و سوال جدیدی از داخل آنها طرح کرد.

۵- تجزیه و تحلیل دوباره پاسخ های کارشناسان و گنجاندن اطلاعات حاصل در سوال دیگری؟

۶- تجزیه و تحلیل دیگر باره پاسخ های کارشناسان و طرح سوالی دیگر؛

۷- ادامه ی مرحله ششم، تا زمانی که در مورد اولویت و رتبه بندی نیازها و اهداف توافق کامل به دست نیامده است

نتیجه کار مجموعه ای از اهداف و نیازها خواهد بود که بر اساس آنها می توان برنامه ای موثر و کارآمد برای این کودکان طراحی نمود. واقعیت این است که ما به عنوان “نیاز سنج” از تمام نیاز ها اطلاع کافی نداریم، از این رو با استفاده از تکنیک دلفی می توانیم نیاز های برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت را

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه تبریز
  • رشته تحصیلی برنامه ریزی درسی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی فخریه صدقه روانشناس، فخریه صدقه مشاور، فخریه صدقه روان درمانگر، فخریه صدقه روانپزشک، فخریه صدقه متخصص اعصاب و روان، فخریه صدقه روانسنج
تخصص ها
  • روانشناسی تحصیلی
  • روانشناسی کودک
تصویر
فخریه صدقه
مشاور کودک
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر