منو
X

تصویر
فرنگیس سالاری
روانشناس بالینی و فردی
(4)
آمار این متخصص
(4) رای
80%

دقت

0%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

0%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

40%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

فرنگیس سالاری هستم، فارغ التحصیل تحقیقات آموزشی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندر لنگه در سال ۱۳۹۶، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “مقایسه رضایت جنسی، سازگاری اجتماعی، کیفیت زندگی در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی و عادی شهر بندر لنگه” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد بندر لنگه

پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته تحقیقات آموزشی

عنوان:

مقایسه رضایت جنسی، سازگاری اجتماعی، کیفیت زندگی در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی و عادی شهر بندر لنگه

استاد راهنما:

دکتر عبدالمجید موسوی

نگارش:

فرنگیس سالاری

زمستان ۱۳۹۶

فهرست مطالب

عنوان

چکیده

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت

اهداف پژوهش

فرضیه های پژوهش

تعاریف نظری متغیرها

تعاریف عملیاتی متغیرها

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش

مقدمه

مبانی نظری تمایلات جنسی

رضایت جنسی

مراحل فعالیت جنسی

شناخت نقاط حساس به تحریک در بدن دو جنس

پاسخ اندام های آمیزشی به تحریک جنسی

رفتار جنسی در دوره های مختلف زندگی

گل رضایت جنسی در زندگی زناشویی

رضایت جنسی

رضایت جنسی و آمیزش از دیدگاه اسلام

تعهد و رضایت جنسی

عوامل مؤثر بر نارضایتی جنسی در زندگی زناشویی

مبانی نظری سازگاری اجتماعی

تعریف سازگاری

تعریف ناسازگاری

تعریف سازگاری اجتماعی

سازگاری از دیدگاه تئوری انطباق فرد و محیط

مبانی نظری کیفیت زندگی

تاریخچه کیفیت زندگی

ابعاد کیفیت زندگی

حیطه ها و شاخص های کیفیت زندگی

مفاهیم مرتبط با کیفیت زندگی

نظریه ریف

نظریه یکپارچه کیفیت زندگی

نیازهای ویژه

ار مشکلات و الدین

ابعاد کیفیت زندگی

عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی

نظریه هایی در مورد کیفیت زندگی

نظریه مزلو در مورد کیفیت زندگی

نظریه لی

نظریه زان

نظریه ادراکی فرانس

نظریه جهان

پیشینه پژوهش

تحقیقات داخلی

تحقیقات خارجی

فصل سوم: روش شناسی پژوهش

روش تحقیق

جامعه آماری

نمونه، روش و روش نمونه گیری

ابزار گردآوری اطلاعات

روش تجزیه و تحلیل داده ها

فصل چهارم: یافته های پژوهش

مقدمه

داده های توصیفی

یافته های استنباطی

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

خلاصه پژوهش

بحث و نتیجه گیری

محدودیت های پژوهشی

پیشنهادهای پژوهش

پیشنهادهای پژوهشی

پیشنهادهای کاربردی

فهرست منابع

الف) منابع فارسی

ب) منابع لاتین

پیوست ها

چکیده

عقب ماندگی ذهنی یکی از عمده ترین، پیچیده ترین و دشوارترین مسائل و مشکلات کودکان و نوجوانان در جوامع بشری امروزی است. تولد کودک عقب مانده ذهنی به عنوان یک بحران، می تواند به شکل عمیق بر ارتباط ها و کنش های خانواده، به ویژه مادران که بیشترین ارتباط را با کودکان دارند، اثر بگذارد و آنها را با بحران هایی مواجه سازد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف مقایسه رضایت جنسی، سازگاری اجتماعی و کیفیت زندگی در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی و عادی شهر بندر لنگه انجام شده است.جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی و عادی شهر بندر لنگه می باشد که تعداد ۱۳۰ مادر (۶۰ زن دارای کودک عقب مانده ذهنی و ۷۰ زن دارای کودک عادی) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به سه پرسشنامه هادسون – هریسون، سازگاری اجتماعی کالیفرنیا، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی پاسخ دادند.تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (محاسبه ی فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی فروش مستقل و تحلیل واریانس) انجام شد. یافته ها حاکی از آن است که بین مادران دارای فرزند عادی و عقب مانده ذهنی از لحاظ رضایت جنسی، سازگاری اجتماعی و کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود دارد؛ کیفیت زندگی و رضایت جنسی و سازگاری اجتماعی در زنان دارای کودکان عادی در مقایسه با زنان دارای کودکان عقب مانده بیشتر می باشد.بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده مشخص شد که رضایت جنسی، سازگاری اجتماعی و کیفیت زندگی مادران کودکان عقب مانده ذهنی نسبت به مادران کودکان عادی در سطح پایین تری قرار دارد؛ بنابراین لازم است برای بهبود این سه متغیر برنامه ریزی های مناسب در ابعاد مختلف به وسیله برگزاری کارگاههای آموزشی و همچنین پکیج ها آموزشی صورت گیرد.

کلیدواژه: عقب مانده ذهنی، رضایت جنسی، سازگاری اجتماعی و کیفیت زندگی۔

فصل اول:  کلیات پژوهش

مقدمه:

خانواده اصلی ترین هسته هر جامعه و کانون حفظ سلامت و بهداشت روانی است و نقش مهمی در شکل گیری شخصیت فرزندان یعنی پدران و مادران آینده جامعه دارد و هیچ نهاد و مرجعی نمی تواند جایگزین خانواده به ویژه مادر شود. خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی مهم ترین و عمده ترین نقش را در تربیت کودک ایفا می نماید. یکی از طبیعی ترین گروه هایی که می تواند نیازهای انسان را ارضا کند خانواده است. وظیفه خانواده مراقبت از فرزندان و تربیت آن ها، برقراری ارتباطات سالم اعضا با هم و کمک به استقلال کودکان است، حتی اگر کودک کم توان ذهنی، نابینا، یا ناشنوا باشد. کم توان ذهنی یک وضعیت و حالت خاص ذهنی است که در اثر شرایط مختلف قبل از تولد و یا پس از تولد کودک پدید می آید. کم توانان افرادی از جامعه هستند که در مراحل پایین رشد هوشی متوقف می شوند و در آنها کنش های نهاد قوی و زیاد است، مهم ترین مسئله و شاید از مشکل آفرین ترین مسائل مربوط به یک کودک کم توان ذهنی و در خود مانده در خانواده، بعد تربیتی آن می باشد، که بیشترین بار تربیتی این مسئله بر عهده مادر است. وجود کودک معلول از هر نمونه می تواند موجب سنگینی این بار تربیتی بر دوش مادر باشد، به خصوص در فرهنگ ما که ما در وقت بیشتری را در خانه سپری می کند (هاشم زاده و امیری مجد، ۱۳۹۴). بنابراین این بار تربیتی و ناکامی های پی در پی مادر در تربیت فرزند ممکن است به نارضایتی جنسی، ناسازگاری اجتماعی و افت کیفیت زندگی منجر گرددروابط جنسی صحیح به صورت داشتن روابطی سالم، مسئولانه و لذت بخش تعریف می شود. روابط جنسی سالم رو ابعلی است که در آن زوجین یکدیگر را در معرض خطر ابتلا به بیماری ها به ویژه بیماری های مقاربتی قرار ندهند؛ روابط جنسی مسئولانه عبارت است از روابطی که در آن ارضای روحی و جسمی همسر نیز مد نظر باشد و روابط جنسی لذت بخش عبارت است از روابطی که طرفین در طی آن به اوج لذت جنسی دست یابند. (کندریک، ۲۰۰۰ به نقل از آذر و همکاران، ۱۳۸۶) رضایت جنسی برای بیشتر زوجین مهم بوده و یک موضوع فردی تلقی می گردد. ارتباط جنسی همسران فرایندی دو طرفه است که هر گونه اختلال در آن می تواند زمینه ای جهت بروز مشکلات و متزلزل شدن کانون خانواده باشد (شاه سیاه و همکاران، ۱۳۸۹). کارشناسان ایرانی معتقادند ۵۰ تا ۶۰ درصد طلاق های صورت گرفته به علت مشکلات و اختلالات جنسی است (فروتن، ۱۳۸۹؛ به نقل از شفیع آبادی و همکاران، ۱۳۸۹). به نظر می رسد بسیاری از زوج های ایرانی از نارضایتمندی جنسی رنج می برند اما از مطرح نمودن و صحبت کردن درباره ی آن احساس شرم و گناه می نمایند و از تأثیر آن بر عدم رضایت زناشویی و در نتیجه عدم رضایتمندی از زندگی خود غافل اند (شفیع آبادی، ۱۳۸۹). نتایج پژوهشی در تهران که روی ۵۰ زوج انجام شد حاکی از آن است که بین رضایت جنسی و رضایت زناشویی همبستگی مثبت برقرار است (بخشایش و مرتضوی، ۱۳۸۸).سازگاری اجتماعی به معنی سازش شخص با محیط اجتماعی است که این سازگاری ممکن است به وسیله وفق دادن خود با محیط یا تغییر محیط اطراف جهت ارضای نیازها و انگیزش هایی ایجاد شود. هنگامی که والدین با عقب ماندگی فرزند خود روبرو می شوند، در صدد به دست آوردن منابعی هستند که آنان را در چگونگی برخورد و سازگاری با این پایانه راهنمایی نمایند. کمک به والدین در جهت سازگاری با شرایط و از طرفی کمک در جهت یافتن علت به منظور رهایی از احساس گناه و همچنین رفع اختلالات ارتباط خانوادگی و غیره از وظایف مهم مراکز آموزشی، پژوهشی، درمانی و توانبخشی و نهادهای اجتماعی است (علی اکبر زاده آرانی و همکاران، ۱۳۹۱)مفهوم کیفیت زندگی ابتدا به حوزه های بهداشتی و بیماری های روانی محدود می شد، اما در طی دو دهه گذشته، این مفهوم از زمینه های بهداشتی، زیست محیطی و روان شناختی صرف به مفهومی چند بعدی ارتقاء یافته و مورد توجه تعداد زیادی از حوزه های مطالعاتی قرار گرفته است. از این روست که بر اساس پایگاه داده های موسسه اطلاعات علمی، از ۱۹۸۲ تا ۲۰۰۵ بیش از ۵۵ هزار تحقیق در مورد کیفیت زندگی صورت گرفته است. امروزه کیفیت زندگی را به عنوان عنصری کلیدی در سیاسات گذاری و بررسی سیاست های حوزه عمومی مورد بحث قرار داده و از آن به عنوان شاخص توسعه نام می برند. این سازه بعد از طرح اولیه در دهه ۱۹۳۰ تا کنون تحولات بسیاری یافته و برای اندازه گیری میزان پیشرفت و ترقی جوامع از آن استفاده روز افزونی می شود. از اواخر دهه ۱۹۷۰ علاقه به مفهوم کیفیت زندگی به شکل معناداری افزایش یافت. از این تاریخ به بعد بحث های کیفیت زندگی بیشتر در سه حوزه پزشکی، روانشناسی و علوم اجتماعی متمرکز شد (غفاری و همکاران، ۱۳۹۱)

بیان مسئله

عقب ماندگی ذهنی یکی از عمده ترین، پیچیده ترین و دشوار ترین مسائل و مشکلات کودکان و نوجوانان در جوامع بشری امروزی است و به کنش هوش عمومی که به طور معنی دار با قابل ملاحظه ای کمتر از حد متوسط عمل کرده و با نقص هایی در رفتار سازشی توأم بوده و در دوران رشد پدیدار شده است گفته می شود (علی اکبر زاده آرانی و همکاران، ۱۳۹۱). تولد کودک عقب مانده ذهنی به عنوان یک بحران، می تواند به شکل عمیق بر ارتباط ها و کنش های خانواده اثر بگذارد (کوهسالی و همکاران، ۱۳۸۶: ۱۶۶). شیوع کم توان ذهنی در حوزه آسیب شناسی روانی و اجتماعی خانواده همواره از مسائل قابل توجه و بحث انگیز بوده است، زیرا ارجمندنیا و همکاران، ۱۳۹۲: ۱۱۶) وجود کودک استثنایی ممکن است آثار جبران ناپذیری بر وضعیت بهداشت روانی خانواده داشته باشند. در واقع مادر و پدر ممکن است از داشتن فرزند آسیب دیده به شدت رنج ببرند و حالاتی همچون افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس و خجالت از خود نشان دهند یا حتی آرزوی مرگ داشته باشند. به طور کلی خانواده کودک آسیب دیده به لحاظ داشتن کودکی متفاوت از سایر کودکان، با مشکلات فراوانی در زمینه نگهداری، آموزش و تربیت آنها رو به رو است و این مسائل همگی بر والدین فشارهایی وارد می کنند که سیب بر هم خوردن آرامش و یکپارچگی خانواده می شود و در نتیجه انطباق و سازگاری آنها را تحت تأثیر قرار می دهند (کارگر و اصغری ابراهیم آباد، ۱۳۹۴: ۳۸). به واقع تولد و حضور کودک با ناتوانی هوشی در خانواده و ظهور نیازهای ویژه همواره از مسائل قابل توجه و بحث انگیز بوده است، زیرا با تأثیر گذاری بر کمیت و کیفیت روابط اعضای خانواده و ایجاد دگرگونی در شرایط معمول خانوادگی و چگونگی تعامل اعضای خانواده می تواند موجب آشفتگی و افزایش میزان استرس در والدین شود و در نتیجه به عملکرد خانواده آسیب رساند (به پژوه و رمضانی، ۱۳۸۴). در این بین بعضی از اعضا مانند مادران بیشترین آسیب را می بیننا؛ از آنجا که مادران در امر تربیت داری ارتباط بیشتری با فرزندان هستند لذا وجود کودک استثنایی می تواند آثاری سوء بر متغیر سلامت جسمی و روانی آنان بگذارد. بنابراین مادران با توجه به ساختار شخصیتی خود بیشتر احساس مسئولیت و یا گاهی احساس گناه می کند که این مکانیزم، باعث کسب اطلاعات بیشتر در زمینه ناتوانی و معلولیت فرزند و حمایت افراطی از کودک معلول می شود. از طرفی چون مادران بیشتر وقت و انرژی خود را صرف کودک می کنند، بیشتر از پدران با همسایگان، اطرافیان و فامیل ارتباط دارند و در معرض توضیح دادن وضعیت کودک قرار می گیرند (کوهسالی و همکاران، ۱۳۸۷) و از آثار سوء آن در امان نخواهند ماند. نیاز های مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی برخاسته از مشکلاتی است که از لحظه تولد کودک و یا تشخبص عقب ماندگی ذهنی با آن ها رو به رو می شوند. آنها ممکن است حالات مختلفی چون افسردگی، اضطراب و استرس را تجربه کرده باشند و به دنبال آن واکنش های نامطلوبی از خود نشان دهند (اکبر زاده آرانی و همکاران، ۱۳۹۱).یکی از متغیرهایی که می تواند به شکل منفی تحت تأثیر حضور کودکان آسیب دیده در خانواده قرار گیرد رضایت جنسی است. به واقع یکی از شاخص های مهم رضایت مندی زوج ها از یکدیگر، رضایت جنسی است (برزنیاک و ویسمن ، ۲۰۰۴). رضایت جنسی، به احساس خوشایند شخص از روابط جنسی خود اطلاق می شود (یانگ، دنی، بانگ و لوکوایس، ۲۰۰۰؛ به نقل از طلایی زاده و بختیارپور، ۱۳۹۵). در خانواده هایی که فعالیت جنسی رضایت بخش وجود ندارد، انواع مشکلات جنسی بروز می کند. متأسفانه امروزه مشکلات جنسی بسیار شایع هستند و می توانند به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر بسیاری از جنبه های زندگی زوجین تأثیر بگذارند، تخمین زده شده است که ۸۰ درصد اختلافات و ناسازگاری های زناشویی، ناشی از عدم رضایت جنسی زن و شوهر است. همچنین ثابت شده است که عدم رضایت جنسی، دلیل بسیاری از آشفتگی های روانی، افزایش آمار خیانت و طلاق می باشد؛ به عبارتی، رضایت جنسی به عنوان یکی از نیاز های فیزیولوژیک، باعث سلامت انسان می شود و در صورت نبود آن، فشارهای جسمانی و روانی ناشی از آن باعث اختلال در سلامت فرد شده، توانمندی ها و خلاقیت وی را کاهش می دهد و استحکام روابط زناشویی را به خطر می اندازد. بر اساس نتایج گزارش ها در ایران، بسیاری از زوجین از عدم رضایت در روابط جنسی رنج می برند و ۵۰ تا ۶۰ درصد طلاق ها و ۴۰ درصد از خیانت ها و معاشرت های پنهانی نیز به همین دلیل است. علی رغم بروز چنین مشکلات ناگواری، بسیاری از زوجین از مطرح نمودن و صحبت کردن درباره مسائل و مشکلات جنسی خود احساس شرم و گناه کرده، لذا مشکلات خود را در قالب اضطراب، افسردگی، اختلال خواب و یا مشکلات و بیماری های دستگاه تناسلی نمایان می سازند. به علاوه، بسیاری از زوجین از تأثیر آن بر عدم رضایت زناشویی و نیز عدم رضایت از زندگی خود غافل اند (کریمی و همکاران، ۱۳۹۱: ۲۴). برخی عقیده دارند که علت اصلی ۸۰ درصد اختلافات زناشویی، نارضایتی جنسی زن و شوهر است. گرچه ۴۰ درصد از زوج های راضی از زندگی زناشویی نیز دچار اختلالاتی در روابط جنسی یا نارضایتی نسبی از این گونه روابط می باشتال. هونگ و گو (۲۰۰۵) ضمن بررسی رضایت جنسی و زناشویی در خانواده های چینی، عنوان کردند که رضایت جنسی تأثیر قابل توجهی بر خشنودی زناشویی دارد (سعد الدین و همکارن، ۱۳۸۷). پژوهش های مختلفی به تأثیر وجود کودک آسیب دیده بر رضایت جنسی پی برده اند. نتایج پژوهش های هاشم زاده و امیری مجد (۱۳۹۴) نشان می دهد تفاوت معنی داری بین رضایت جنسی والدین کودکان آسیب دیده و عادی وجود دارد و کودک آسیب دیده بر رضایت جنسی والدین اثر می گذارد.متغیر دیگری که احتمالا تحت تأثیر وجود کودک استثنایی در خانواده فرار می گیرد سازگاری اجتماعی است، اساس سازگاری اجتماعی به وجود آوردن تعادل بین خواسته های خود و انتظارات اجتماع است که می تواند بر تمام ابعاد زندگی فرد تأثیر گذارد (پارسامهر و حدت، ۱۳۹۵). به واقع سازگاری اجتماعی به معنی سازش شخص با محیط اجتماعی است که این سازگاری ممکن است به وسیله وفق دادن خود با محیط با تغییر محیط اطراف جهت ارضای نیازها و انگیزش هایش ایجاد شود (کمپل، ۲۰۰۹). ایواتا و همکاران (۲۰۰۰) در مروری جامع عوامل مؤثر در سازگاری اجتماعی را به شش دستهای عمده تقسیم می کنند که هر یک از آنها نیز به عوامل جزئی تری تقسیم شده اند، این عوامل عبارت اند از: الف) محرومیت های جسمانی ناشی از نقص عضو، تغذیه ی نادرست و بد، محرومیت از خواب و خستگی روانی، فرایندهای عاطفی آسیب زا و آسیب های مغزی ب) عوامل اجتماعی، محیطی نظیر تغییرات سریع و مهم اجتماعی نظیر بیکاری، جنگ، بلایای طبیعی، از هم پاشیدگی کانون خانواده، فقر و اعتیاد، ج) عوامل تربیتی نظیر الگوهای نادرست خانوادگی، فقدان رابعلهی والد کودک، طرد کردن فرزندان، حمایت افراطی، محرومیت های عاطفی، خود مختاری بیش از حد کودک، انتظارات و خواسته های غیر واقع گرایانهی والدین و کمبود ارتباط، د) ساختار خانوادگی ناسازگار از جمله خانواده های بی کفایت، از هم پاشیده، ضداجتماعی و آسیب روانی اولیه و عدم ثبات عاطفی و روانی والدین بخصوص مادر، د) فشارهای ناشی از زندگی جدید صنعتی مانند رقابت های ناسالم، تقاضاهای شغلی و تحصیلی و پیچیدگی های زندگی چادیان و عوامل ژنتیکی و ارثی نظیر اختلالات جسمی، روانی و عاطفی ارثی که زمینه را برای رفتارهای بزهکارانه و ناسازگاری اجتماعی فراهم می کنند.هنگامی که والدین با عقب ماندگی فرزند خود روبرو می شوند، در صدد به دست آوردن منابعی هستند که آنان را در چگونگی برخورد و سازگاری با این پیاده راهنمایی نمایند (اکبر زاده آرانی و همکاران، ۱۳۹۱)، به طوری که هر گونه محرومیت از این راهنمایی ها و روابط منطقی و مطلوب با دیگران و دور ماندن از زندگی پویای اجتماعی، زمینه اضطراب، افسردگی و عقب ماندگی فرهنگی را هموار می نماید (احمد خانی و همکاران، ۱۳۹۴) سلترز و همکاران (۱۹۹۷) بر اساس یک مطالعه طولی در مورد سازگاری مادران دارای کودک کم توان ذهنی در یافتند؛ مادرانی که از کودک کم توان ذهنی مراقبت می کردند و مسئولیت بیشتری در فبال کودک داشتند، از سازگاری کمتری برخوردار بودند و افسردگی آنها به طور مستقیم با میزان مراقبت از کودک کم توان ذهنی، ارتباط داشت، نگرانی هایی مانند مدیریت کردن کودک، وضعیت سلامت کودک، آگاهی و شناخت داشتن از وضعیت کنونی کودک و نگرانی در خصوص آینده، همگی روی عملکرد و سازگاری والدین تأثیر می گذارد (ترابی و همکاران، ۱۳۹۴)از جمله متغیر های مورد بررسی دیگر در پژوهش که ممکن است تحت تأثیر داشتن کودک استثنایی فرار بگیرد کیفیت زندگی است. زان (۱۹۹۹) کیفیت زندگی را در جه رضایت در تجارب زندگی فرد دانسته و گفته است: کیفیت زندگی شامل رضایت از زندگی، رضایت در تصور از خود، سلامت و فاکتورهای اقتصادی و اجتماعی است. اغلب دانشمندان توافق دارند که مفهوم کیفیت زندگی همواره پنج بعد دارد. از بعد سلامت جسمانی: مفاهیمی مانند قدرت، انرژی، توانایی انجام فعالیت های روزمره و مراقبت از خود ۲. بعد سلامت روان شناختی، اضطراب، افسردگی و ترس ۳- بعد روابط اجتماعی: این بعد درباره رابطه فرد با خانواده، دوستان و همکاران و رد نهایت جامعه است ۴ بعد محیط زندگی این بعد اشاره دارد به اینکه کیفیت محیط پیرامون زندگی بشر برای زیست چگونه است و اینکه آیا اقراد پر محیط زندگی اثرات مثبت خارجی می گذارند یا نه؟ و یا اینکه تا چه حد سعی می کشتند تا اثرات خارجی متقی تعاملات خود را کاهش دهند؟ که شامل احساس امنیت، کیفیت بهداشت، در آمد، دسترسی به اطلاعات، فرصت اوقات فراغت، کیفیت محل سکونت، دسترسی به خدمات پزشکی و رضایت از مسافرت های شخصی است (تقی زاده و اسدی، ۱۳۹۳).در بسیاری از موارد، مراقبت از کودک کم توان ذهنی باعث بهبود کیفیت زندگی او می شود، ولی ممکن است کیفیت زندگی سایر اعضای خانواده به ویژه عضو مراقب را به خطر بیندازد. کیفیت زندگی با بیماری و شرایطی که سلامت را به خطر می اندازد در ارتباط است. میزان شیوع افسردگی در مادران کودکان مبتلا به اختلالات رشدی در مقایسه با مادران کودکان سالم بیشتر است. میزان آسیب کیفیت زندگی در خانواده کم توان ذهنی به عوامل محیطی و متغیرهایی مانند وضعیت اقتصادی، اجتماعی، حمایت اجتماعی، مشخصات کودکان و والدین و راهبردهای کنار آمدن با مشکل بستگی دارد (همان)با توجه به این مقدمه از آنجا که تعداد قابل توجهی از خانواده ها در جامعه ایرانی از اثرات منفی داشتن کودک معلول و فشارهای روانی، اجتماعی و مالی ناشی از داشتن چنین کودکی رنج می برند؛ بنابراین مسئله پژوهش حاضر بدین شرح است که با رضایت جنسی، سازگاری اجتماعی، کیفیت زندگی در بین مادران دارای فرزند کم توان ذهنی و عادی شهر بندر لنگه متفاوت می باشد؟”_

اهمیت و ضرورت

وجود یک جامعه سالم از نظر بهداشت روان، وابسته به سلامت اجزا کوچک تر آن جامعه مانند اجتماعها، گروه ها و خانواده های موجود در آن جامعه است. وجود خانواده های سالم و دارای سلامت روان می تواند تأثیر بسزایی در سلامت روانی موجود و ایجاد بازداشت روانی در آن جامعه داشته باشد، زیرا نهاد خانواده به خودی خود یک جامعه کوچک است و هر گونه تغییر مثبت یا منفی در آن، در جامعه بزرگ انسان ها تأثیر مستقیم و مؤثر دارد و ثبات و بی ثباتی خانواده به طور مستقیم بر ثبات یابی ثباتی جامعه تأثیر دارد. به طور کلی، خانواده نخستین و مهم ترین بستر رشد همه جانبه انسان محسوب می شود و از دیرباز کفش ها و کارکردهای خانواده مورد توجه روان شناسان، جامعه شناسان و متخصصان تعلیم و تربیت بوده است (ارجمند، نیا و همکاران، ۱۳۹۲)کودک عامل گسترش نسل است و تولد هر کودک می تواند بر پویایی خانواده اثر بگذارد، والدین و دیگر اعضای خانواده باید تغییرات متعددی را جهت سازگاری با عضو جدید تحمل کنند. تولد یک کودک ناتوان پر خانواده می تواند اثرات عمیقی داشته باشد، زیرا خصوصیات کودکان و نوزادان معلول حدود التهابی رفتار است و از آنجایی که معلولیت و رفتارهای ناشی از آن امری ثابت و پایدار می باشد، این امر بر تعاملاتی که کودک با والدین و خواهران و برادران خود دارد، تأثیر می گذارد (هالاهان و کافمن ، ۱۹۹۸).نقش اساسی در حفظ تعادل روانی – اجتماعی خانواده بر عهده مادر است و ایجاد تنش و فشار در مادر بر سایر اعضای خانواده اثر می گذارد و با توجه به اینکه ما در نقش مهمی در سلامت روان اعضای خانواده دارد پرداختن به وضعیت مادران این کودکان و مقایسه وضعیت آنان با مادران کودکان عادی اهمیت زیادی دارد با توجه به این موارد بررسی در این زمینه ضروری به نظر می رسد (کوهسالی و همکاران، ۱۳۸۶). آنچه که در حوزه بررسی مسائل مادران این کودکان حائز اهمیت می باشد میزان رضایت جنسی آنان است. که در اهمیت این نیاز باید اذعان نمود غریزه جنسی از نیازهای ذاتی انسان است. به طوری مزلو این نیاز را در رده نیازهای جسمانی با نیازهای حیائی اولیه قرار داده است. رابطه جنسی یک الزام زیستی برای هر موجود زنده و بالغ است. به گفته سازمان جهانی بهداشت، رابطه جنسی بین زوجین، مترادف با مقاربت جنسی نیست و هدف آن صرفا تجربه یا عدم تجربه ارگاسم نیست. رابطه جنسی و اهمیت آن در زندگی زناشویی بالاتر از یک رابطه فیزیکی و جسمی است و نوعی انرژی است که افراد را بر می انگیزد تا عشق و عاطفه و صمیمیت را در بین خود به وجود بیاورند. این روابط در زندگی مشترک به همان میزانی که جنسی و جسمی است، حسی می باشد (حجت پناه و رنجبر کهن، ۱۳۹۲). رضایت جنسی، در حوزه های خانواده و مسایل زناشویی اهمیت ویژه ای دارد. وجود رابطه ی جنسی مطلوب به نحوی که بتواند باعث تأمین رضایت طرفین شود نقشی بسیار مهم و اساسی در پایداری کانون خانواده دارد (طلایی زاده و بختیار پور، ۱۳۹۵). به واقع لذت جنسی از مهم ترین لذت هایی است که یک فرد در طول عمر خود از آن بهره مند می شود و این لذت است که سختی های زندگی و مشکلات بین زوجین را قابل تحمل می نماید. به این خاطر است که محققین معتقدند که رضایت از رابطه زناشویی همواره در گرو رضایت از رابطه جنسی است. محققین معتقدند که عملکرد جنسی رضایت بخش می تواند در به دست آوردن یک فرهنگ استوار نقش مهمی داشته باشد (توکل و همکاران، ۱۳۹۰). در اهمیت این بار در خانواده بارینتوس (۲۰۰۶) بیان می دارد که از میزان رضایت جنسی زوجین به قدری دارای اهمیت است که می توان به عنوان وسیله اندازه گیری تعاملات آنان استفاده نمود. برخی از پژوهش ها نشان داده اند که مسائل جنسی از لحاظ اهمیت در ردیف مسائل درجه اول یک زندگی زناشویی به قرار می گیرند (حجت پناه و رنجبر کهن، ۱۳۹۲). با توجه به این که رضایت جنسی زنان در تداوم زندگی زناشویی بسیار مؤثر بوده و اکثرا در پژوهش های مربوط به کودکان استثنایی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اهمیت نظری پژوهش حاضر آشکار می گردد.از جمله متغیرهای دیگری که بررسی آن دارای اهمیت می باشد و احتمالا می تواند متأثر از وجود کودک استثنایی در منزل باشد سازگاری اجتماعی است. سازگار شدن با محیط، مهم ترین غایت و منظور همه فعالیت های ارگانیزم است. ما در همه دوران زندگی خود در هر روز و هر ساعت، سرگرم آن هستیم که خود دگرگون شده و دگرگون شده را با محیط دگرگون شده و دگرگون نشده سازگار کنیم زندگی کردن در حقیقت چیزی جز عمل سازگاری نیست. سازگاری اجتماعی به عنوان مهم ترین نشانه سلامت روان، از مباحثی است که در سال های اخیر توجه بسیاری از جامعه شناسان، روانشناسان و به ویژه مربیان را به خود جلب نموده است. معیار اندازه گیری رشد اجتماعی هر فرد، میزان سازگاری او با دیگران (دوستان، اعضای خانواده، بستگان، همسایگان و ) می باشد. رشد اجتماعی نه تنها در سازگاری فرد با کسانی که هم اکنون با آنها در ارتباط است، مؤثر می باشد بلکه در میزان موفقیت شغلی و پیشرفت اجتماعی وی در آینده هم اثر گذار است (احمد خانی و همکاران، ۱۳۹۴). اساس سازگاری اجتماعی به وجود آوردن تعادل بین خواسته های خود و انتظارات اجتماع است که می تواند بر تمام ابعاد زندگی فرد تأثیر گذارد. علاوه بر این، رشد اجتماعی مهم ترین جنبه ی رشد وجود هر شخصی است و معیار اندازه گیری رشد اجتماعی هر کس سازگاری او با دیگران است (پارسامهر و حدت، ۱۳۹۵).متغیر دیگری که بررسی آن اهمیت شایان توجهی دارد متغیر کیفیت زندگی است. کیفیت زندگی در حقیقت حاصلی است از مجموع ذوقیات، احساسات، عواطف و ارزش های معنوی که عالم درونی ما را می – سازند، کیفیت زندگی ماحصل همه چیزهایی است که از ماست و مربوط به ماست و از خصوصیات ماست. در سال های اخیر اندازه گیری کیفیت تالگی به عنوان یک بحث علمی توجه افراد زیادی را به خود معطوف نموده است. این واقعیت، همواره به عنوان یک پی اعمال تنهایی در مطالعات بالینی، مداخلات و مراقبت های بهداشتی مد نظر بوده است (رحمانی و همکاران، ۱۳۹۶). از طرفی دیگر کیفیت زندگی، در افراد از جنبه های مختلف زندگی خود مانند ابعاد فرهنگی، ارزشی، اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویت هایی است که کاملا فردی بوده و برای دیگران قابل مشاهده نمی باشد. به همین جهت کیفیت زندگی شاخصی است که می تواند به عنوان معیار ارزیابی تمامی حیطه های زندگی افراد به کار گرفته شود (کامینز ، ۲۰۰۷). تا به حال در ایران هیچ گونه تحقیقی صورت نگرفته است و چنین پژوهشی برای تعیین میزان آسیب ها و حیطه های آسیب دیده احتمالی لازم به نظر می رساند تا با توجه به اطلاعات به دست آمده بتوان برنامه ریزی مناسبی برای این گروه از افراد به عمل آورد.اهمیت عملی پژوهش حاضر در این است که نتایج این تحقیق می تواند برای خانواده ها، مراکز مشاوره، مراکز پژوهشی، درمانی، توانبخشی، بهزیستی و … مفید باشد. این مراکز می توانند با حمایت از این مادران آنان را به طرق مختلف (از مشاوره رایگان تا …) باری نمایند .

اهداف پژوهش

اهداف اصلی

-­مقایسه رضایت جنسی در زنان دارای فرزند کم توان ذهنی و عادی

– مقایسه سازگاری اجتماعی در زنان دارای فرزند کم توان ذهنی و عادی

– مقایسه کیفیت زندگی در زنان دارای فرزند کم توان ذهنی و عادی

اهداف فرعی

– مقایسه ابعاد سازگاری اجتماعی در زنان دارای فرزند کم توان ذهنی و عادی

– مقایسه ابعاد کیفیت زندگی در زنان دارای فرزاد کم توان ذهنی و عادی

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندر لنگه
  • رشته تحصیلی تحقیقات آموزشی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی فرنگیس سالاری روانشناس، فرنگیس سالاری مشاور، فرنگیس سالاری روان درمانگر، فرنگیس سالاری روانپزشک، فرنگیس سالاری متخصص اعصاب و روان، فرنگیس سالاری روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی بالینی
تصویر
فرنگیس سالاری
روانشناس بالینی و فردی
(4)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر