منو
X

تصویر
فروزان عبداللهی پور
روانشناس بالینی و فردی
(4)
آمار این متخصص
(4) رای
0%

دقت

80%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

80%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

40%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

فروزان عبداللهی پور هستم، فارغ التحصیل روانشناسی تربیتی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه سمنان در سال ۱۳۹۶، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر افزایش کفایت اجتماعی و کاهش اختلالات رفتاری دانش آموزان دارای مشکلات هیجانی و رفتاری” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه سمنان

دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی

پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی تربیتی

عنوان:

تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر افزایش کفایت اجتماعی و کاهش اختلالات رفتاری دانش آموزان دارای مشکلات هیجانی و رفتاری

استاد راهنما:

دکتر علی محمد رضایی

استاد مشاور:

دکتر محمد علی محمدی فر

پژوهشگر:

فروزان عبداللهی پور

بهمن ۱۳۹۶

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه

بیان مساله

ضرورت و اهمیت پژوهش

اهداف پژوهش

هدف کلی

اهداف جزئی

فرضیه ها پژوهش

تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

تعاریف مفهومی

تعاریف عملیاتی

فصل دوم ادبیات پژوهش

مشکلات رفتاری-هیجانی

مروری بر مشکلات پیش روی نوجوانان

تأثیرات طلاق بر روی فرزندان

اثرات طلاق بر نوجوانان

کفایت اجتماعی

کفایت اجتماعی، تمرکز بر رفتارهای فرا اجتماعی

کفایت اجتماعی و بهداشت روانی مثبت

آموزش مهارت های اجتماعی

مهارت های اجتماعی

عوامل مؤثر در رشد مهارتهای اجتماعی

آموزش مهارت های اجتماعی

مراحل آموزش مهارتهای اجتماعی

مدل آموزش مهارت های اجتماعی

پیشینه مطالعاتی

خارج کشور

داخل کشور

جمع بندی

فصل سوم روش پژوهش

روش پژوهش

جامعه آماری

نمونه آماری و روش نمونه گیری

ابزارهای پژوهش

مقیاس کفایت اجتماعی

ارزیابی مشکلات رفتاری کودک و نوجوان آخنباخ

روش تجزیه و تحلیل داده ها

پروتکل ۱۰ جلسه ای مهارت های اجتماعی

شیوه اجرا

فصل چهارم بافته های پژوهش

یافته های توصیفی

یافته های استنباطی

جدول ۴-۷: نتایج آزمون مانوا برای ارزیابی فرضیه پژوهش در پس آزمون (اختلالات رفتاری)

فصل پنجم بحث و نتیجه گیری

بحث نتیجه گیری

محدودیت های پژوهش

پیشنهاد های پژوهش

پیشنهاد های کاربردی

پیشنهاد های پژوهشی

منابع

پیوست الف

پیوست ب

چکیده:

پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر افزایش کفایت اجتماعی و کاهش اختلالات رفتاری دانش آموزان با مشکلات هیجانی رفتاری اجرا شد. روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی که در آن طرح پیش آموزان، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. ابتدا در مدرسه به طور تصادفی انتخاب شدند ، سپس دانش آموزان به دو گروه ۱۵ نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند، گروهی در معرض آزمایش و به گروه دیگر هیچ آموزشی داده نشد. گروه آزمایش در طی یک دوره یک ماه و نیم، هفته ای دو جلسه و بمدت یک و نیم ساعت در معرض آموزش مهارتها قرار گرفتند. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه و چک لیست رفتاری اخنباخ (CBCL) و آزمون کفایت اجتماعی فلتر ( با چهار مولفه هیجانی ، شناختی ، عاطفی و رفتاری ) گردآوری و با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (مانو) تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد و اختلالات رفتاری در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافته است. نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی راهکار موثری برای کاهش اختلالات رفتاری کودکان مثل افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، بیش فعالی و افزایش کفایت اجتماعی می باشد. و لذا توصیه می شود از این روش برای بهبود و اصلاح اختلالات رفتاری و افزایش کفایت اجتماعی استفاده شود.

واژه های کلیدی: مهارت های اجتماعی، اختلالات رفتاری، کفایت اجتماعی

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه:

نوجوانی دوره ای از تحول است که با تغییرات سریع فیزیولوژی ،شناختی هیجانی و رفتاری همراه است و به عنوان دوره آمادگی و کسب مهارت ها برای زندگی در بزرگسالی تعریف می شود (یاراحمدی ,۱۳۹۱). نوجوانانی که نمی توانند روابط موفقیت آمیزی با همسالان خود برقرار کنند، منبع مهمی از خشونت و فرصت های قطعی برای اکتساب مهارتهای ذهنی، جسمی و اجتماعی را نیز از دست میدهند (فیندلر ویسنر ،۲۰۰۵). آموزش مهارت های اجتماعی در اوایل دهه ۱۹۷۰ رواج یافت. مهارت های اجتماعی در پوشش مجموعه رفتارهای آموخته شده ای مورد توجه قرار گرفته شده است (یگانه و همکاران ،۲۰۱۳) که برای حفظ و توسعه روابط اجتماعی سازنده ضروری هستند (وارکهیز پول و همکاران ،۲۰۱۴) و فرد را قادر می سازد با دیگران رابطه تاثیر گذاری داشته باشد و از رفتارهای اجتماعی نامعقول خود داری نماید (یگانه و همکاران ۲۰۱۳). در نوجوانان مبتلا به اختلالات رفتاری که رفتار نابهنجار از خود به نمایش می گذارند، بعلت تحولاتی که در جنبه روانی برای آنها بوجود می آید. در مواردی امکان دارد حادثه جویی هایی ایجاد کنند. در همین رابطه است که اعمال خرابکارانه ای از نوجوانان با رفتارهای آشفته و نابهنجار دیده می شود. در اکثر موارد نوجوانان مبتلا به اختلالات رفتاری مشکلات اجتماعی گسترده ای دارند که به میزان قابل چشمگیری با اختلالات همراه روانپزشکی و نیز مشکلات رفتاری با همسالان در مدرسه و با اعضای خانواده همراه می شود (فونتنل ۲۰۰۸، ترجمه حاجی زاده و قیطاسی، ۱۳۸۹ : قائمی، ۱۳۸۵).مشکلات هیجانی و رفتاری شامل دامنه گسترده ای از علائم آسیب شناسی کودک می باشد، که این مشکلات برحسب جنسیت و سن کودکان از تنوع بسیاری برخوردار می باشد و شامل مشکلاتی مانند خود کنترلی خشم، انزوا، افسردگی، اضطراب و نقص توجه می باشد ( به نقل از مارس ۲۰۰۹). یک پژوهش فراتحلیل نشان میدهد، دو سوم از نوجوانانی که در معرض خطر اختلالات رفتاری و هیجانی بودند و تحت آموزش مهارتهای اجتماعی قرار گرفتند، در مقایسه با گروه گواه بهبود نشان دادند ( کوک و همکاران، ۲۰۰۸ گرشام و همکاران، ۲۰۰۴) از مشکلات عمده ای که تاثیر بازدارنده برپویایی و کارامدی کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال هیجانی رفتاری دارد و از شکل گیری هویت سالم و نیز شکوفایی استعدادها و قوای عاطفی و فکری آنها جلوگیری میکند، مشکل تارسایی مهارت اجتماعی است. به منظور اینکه دانش اموزان دارای مشکلات هیجانی رفتاری در تمامی مراحل زندگی موفق باشند، باید مهارت های اجتماعی ضروری را دارا باشند (کامینگ و یگران ، ۲۰۰۸) مهارت های اجتماعی بر رفتار های اکتسابی مطلوبی اشاره دارد که فرد را قادر می سازد از واکنش های نا معقول اجتماعی خودداری کند و با دیگران رابطه معقولی داشته باشد و از واکنش های نامعقول اجتماعی خوداری کند. هرچند فراگیری مهارت های اجتماعی و ایجاد رابطه اثربخش با دیگران یکی از مهم ترین دستاورد های دوران کودکی است، متاسفانه همه کودکان موفق به اکتساب این مهارت ها نمی شوند. نارسایی در مهارت های اجتماعی با دامنه گسترده ای از اختلال ها و مشکلات روان شناختی بطور مثال: اضطراب، افسردگی، اختلال شخصیت و حتی بیماری های روانی شدیدتر درگیر است ( داج ، ۱۹۹۳ نفل از یحیی محمودی، ناصح، صالحی و تیزدست، ۱۳۹۲؛ ویسکوسی لاوا و پراسکو، ۲۰۱۳).دانش آموزان در دوره نوجوانی با مسائل عمده ای نظیر انحرافات اجتماعی، انحرافات جنسی، اختلالات عاطفی (افسردگی) بحران هویت، پرخاشگری، بزهکاری، اعتیاد، خود کشی مشکلات خانوادگی و شغل مواجه هستند. بنابراین برای جلوگیری از افزایش شیوع این عوامل در نوجوانان و افزایش توانایی آن ها لازم است که نوجوانان در این دوران دارای کفایت اجتماعی لازم باشند(معتمد، حاج بابایی، بیگلریان، و فلاح،۲۰۱۲) رشد کفایت اجتماعی بعنوان یکی از مهمترین پیش بینی کننده های موفقعیت های اجتماعی و تحصیلی وانجام رفتار در زمان حال و آینده مورد توجه قرار می گیرد (رانتانن، اریکسون و نایمنن، ۲۰۱۱). نقص در کفایت اجتماعی نقش برجسته ای در سبب شناسی مسائل نوجوانان داشته و باعث می شود تا حد زیادی نسبت به فشارهای درونی و بیرونی آسیب پذیر تر شوند و مشکلات رفتاری، اجتماعی و روانی برای آنها پدید آید (بوتوین و گریفین و ویلیامز ، ۲۰۱۵، بوتوین و گریفین ، ۲۰۱۲). از طرفی نقص کفایت اجتماعی به شکل مشکلات رفتاری در نوجوانان بروز می کند. کفایت اجتماعی، دانش آموزان را قادر به انتخاب رفتارهای مناسب در زمینه های متفاوت برای تفسیر مناسب این نشانه های اجتماعی در زمینه های مختلف و پیش بینی پیامد رفتارها برای دیگران و خود میباشد و همین طور مجال شرکت در اجتماع و احساس مفید بودن را به فرد میدهد و محیط های اجتماعی ، مدرسه، خانواده، جامعه و مدرسه را شامل میشوند (وستلینگ، اندروس، هامپسن و پتروسن، ۲۰۰۸؛ وستلینگ و اندرون و پترسون، ۲۰۱۲). از طرفی دیگر کمبود کفایت اجتماعی به شکل مشکلات رفتاری در نوجوانان رخ میدهد( کیم، گو، کاه و کائن، ۲۰۱۰). نتایج کارول و همکاران نشان داد بین سطوح پایین کفایت اجتماعی و مشکلات رفتاری و و افسردگی یک رابطه رمداوم و قوی وجود دارد (روکیل، واندر استوپ، مک کالی و کاتن ۲۰۰۹). نتایج پژوهش منفی اثر و واحدی نشان داد که میزان رفتارهای پرخاشگرانه کودکان بعد از شرکت در دوره های آموزش کفایت اجتماعی بشدت کاستی یافته و مهارت های کسب شده از طریق این کودکان به طور کامل به موقعیت های مهد کودک و خانه تعمیم یافته است (واحدی و فتحی آذر، ۲۰۰۶). کمبود مهارت های اجتماعی، در روابط بین فردی و در حوزه های رفتاری- عاطفی باعث بروز مشکلات فراوانی می شود (رندی و مایکل ،۲۰۰۸). اختلالات رفتاری- عاطفی به شرایطی اطلاق میشود که در آن پاسخ های رفتاری و عاطفی در مدرسه با هنجارهای قومی، سنی و فرهنگی تفاوت داشته باشد. به طوری که بر مراقبت از خود، عملکرد تحصیلی فرد سازگاری فردی، روابط اجتماعی، رفتار در کلاس و سازگاری در محیط کار نیز تاثیر منفی بگذارد. اغلب کودکان و نوجوانان با اختلالات رفتاری، با دیگران خوب رفتار نمی کنند و احساسات منفی دارند. در بیشتر موارد معلمان و همکلاسی ها آنان را طرد میکنند و در نتیجه فرصت های اموزشی اتان ، کاهش می یابد. (براون و پرسی ،۲۰۰۷). یک پژوهش فراتحلیل نشان داد دو سوم از نوجوانانی که در معرض خطر اختلالات هیجانی و فشاری بودند و تحت آموزش مهارت های اجتماعی قرار گرفتند، در مقایسه با گروه گواه بهبود نشان دادند (کوک و همکارن، ۲۰۰۸؛ گرشام و همکاران، ۲۰۰۴) پریس وملور (۲۰۰۹) در مطاله ای با ارائه ۱۴ جلسه آموزش مهارت های اجتماعی در پسران مبتلا به مشکلات رفتاری نشان دادند اموزش برنامه مهارت های اجتماعی برای کودکان واجد اختلال رفتاری مخرب مانند نارسایی اختلال رفتاری هنجاری، نارسایی توجه فزون کنشی و تضاد ورزی موثر است بنابراین با مرور اجمالی بر پژوهش های انجام شده، در یک جمع بندی کلی بنظر می رسد، جهت کاهش نشانه های اختلال هیجانی- رفتاری، پیشگیری از مزمن شدن و بروز احتمالی انواع اختلال های همبود، افزایش کفایت اجتماعی ، کاهش اختلالات و بهبود تعاملات اموزش مهارت های اجتماعی به افراد دارای مشکلات هیجانی- رفتاری بعنوان یک ضرورت همچنان مطرح است در سبب شناسی مشکلات رفتاری در نوجوانان، زمینه ها و عللی همچون استعداد ارثی و ژنتیکی، خانواده های نابسامان و اشفنه، والدین ضد اجتماعی و متخلف و یا با سلامت روانی نامناسب، رابطه با همسالان بزهکاره زندگی در محله ای جرم خیز و با جمعیت زیاد، نداشتن اعتقادات مذهبی، از جمله مواردی هستند که در شکل گیری این گونه رفتارها از جمله پرخاشگری و سلوک موثر دانسته شده اند (بزرگ نژاد و حسن زاده اصفهانی، ۱۳۸۹).بدین ترتیب انجام دادن پژوهش های از این دست به عنوان یک ضرورت همچنان مطرح است. توجه به این مطلب که تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر افزایش کفایت اجتماعی و کاهش اختلالات رفتاری دانش آموزان مشکلات هیجانی- رفتاری طی دوره پیگیری بندرت ارزشیابی شده است؛ از این رو، تحقیق حاضر با هدف بررسی آموزش مهارت های اجتماعی بر افزایش کفایت اجتماعی و کاهش اختلالات رفتاری طی دوره پیگیری بندرت ارزشیابی شده است. بدین ترتیب ، تحقیق حاضر با هدف بررسی اموزش مهارت های اجتماعی بر افزایش کفایت اجتماعی و کاهش اختلالات رفتاری دانش آموزان دارای مشکلات هیجانی رفتاری طی مراحل پس ازمون و پیگیری، در صدد پاسخگویی به این مسئله است که آیا اموزش مهارت های اجتماعی بر افزایش کفایت اجتماعی و کاهش اختلات رفتاری دانش آموزان دارای مشکلات هیجاتی – رفتاری دانش آموزان موثر است؟

بیان مسأله

در تمامی جوامع سلامت کودکان و نوجوانان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و تأمین بهداشت روانی به آنان کمک می کند تا نقش اجتماعی خود را به خوبی ایفا نمایند (ماش و بارکلی ، ۲۰۰۲). وجود مشکلات رفتاری و هیجانی در دوره کودکی از اهمیت به سزایی برخوردار است، زیرا که تجربه های نخستین زندگی، بنیان سلامت افراد را در بزرگسالی پی ریزی می کنند (کاپلان و سادوک ، ۲۰۱۵: ترجمه رضاعی، ۱۳۹۴).به طوری که بسیاری از نظریه پردازان تحولی، دوران کودکی و نوجوانی را از مهم ترین مراحل زندگی دانسته که در آن شاکله شخصیت افراد پایه ریزی می شود (شولتز و شولتز ۲۰۰۵؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۹۱) و اغلب اختلالات و ناسازگاری های رفتاری در بزرگسالی تیز ناشی از کمبود توجه به دوران حساس کودکی و عدم هدایت صحیح در روند رشد و تکامل است (کیکرمن، هاوس و دادس : ۲۰۱۶). این بی توجهی منجر به عدم سازش و انطباق با محیط و بروز انحرافات گوناگون در ابعاد مختلف رفتاری در کودکان و نوجوان می شود. مطابق بر این اختلالات هیجانی رفتاری در این دوران به شرایطی اطلاق می شود که در آن پاسخ های هیجانی و رفتاری در مدرسه با هنجارهای فرهنگی، سنی و قومی مطابقت داشته باشد، به طوری که بر عملکرد تحصیلی فرد، مراقبت از خود، روابط اجتماعی، رفتار در کلاس و سازگاری در زندگی نیز تأثیر منفی بگذارد. اغلب کودکان و نوجوانان با اختلالات رفتاری، از احساسات منفی برخوردار بوده که به موجب آن با دیگران بدرفتاری می کنند که در بسیاری از موارد با واکنش طرد از طرف معلمان و همکلاسی ها همراه می شود و در نتیجه فرصتهای آموزشی آن ها نیز کاهش می یابد (براون و پرسی ، ۲۰۰۷)در واقع می توان این گونه بیان کرد که دانش آموز مبتلا به اختلال رفتاری و هیجانی به دانش آموزی گفته میشود که علی رغم هوش متوسط یا بالاتر، رفتار اجتماعی و عاطفی وی از نظر فراوانی، شدت، مداومت و شرایط ظهور، تفاوت معناداری با دیگر همسالان خود دارد که این امر زندگی آن ها را تحت تأثیر قرار داده است (گیفر، ۲۰۰۳). پژوهشگران اختلالات رفتاری در دوران کودکی را به دو دسته بزرگ تقسیم می کنند. اختلالات رفتاری درونی سازی که شامل مواردی مانند افسردگی و اضطراب هستند که با دنیای درونی فرد سرو کار داشته و با تعارض های روانی و هیجانی همراه است، دوم اختلالات رفتار پروتی سازی که شامل مشکلات فرد با دیگران میشود (آخن باخ و همکاران، ۱۹۹۱). پژوهش های مختلف نشان می دهد که تقریبا ۳۰ درصد کودکان و نوجوانان در طول زندگی خود یک اختلال روان پزشکی قابل تشخیص را تجربه خواهند کرد، اما ۷۰ تا ۸۰ درصد آن ها مداخله مناسبی را در بافت نمی کنند. این اختلال ها به نقص عملکرد در زمینه های مختلف، از جمله زمینه های خانوادگی و تحصیلی منجر می شود که در نهایت، افت تحصیلی یا رفتار های بزهکارانه را موجب می گردد (ابوانز، مولست و وست ،۲۰۰۵). همچنین پژوهش های متعددی نشان داده اند که مشکلات رفتاری در سنین مدرسه با اختلالات روان پریشی و خلقی در بزرگسالی در ارتباط است (لینسل و همکاران، ۲۰۱۶، آمینگر ، ۱۹۹۹). در پژوهشی طولی که توسط کلینیک روان پزشکی بر روی کودکان ۵ ساله که تحت پیگیری قرار گرفته بودند، نشان داد که بعد از سه تا شش سال، عده قابل توجهی از این کودکان هنوز درگیر مسئله خود بودند و دوسوم آنان که دچار ترس و شب ادراری بودند هنوز این مشکلات را داشتند (جیل ، ۱۹۹۱، به نقل از صریحی، پور نسایی و نیک اخلاق، ۱۳۹۴). با این حال با وجود مشکلات بسیاری که این افراد با آن مواجه اند، بیشتر آنان تا سال ها پس از ورود به مدرسه شناسایی نمی شوند و تحت آموزش ویژه قرار نمی گیرند، مگر اینکه اختلال رفتاری و مشکلات تحصیلی آنان شدید شود (غباری، پرند، حسین خانزاده، موللی و نعمتی، ۱۳۸۸). اهمیت این مسئله سبب شده است که بسیاری از متخصصان در سطح روانی و اجتماعی به تبیین این موضوع پرداخته و بر این موضوع تأکید نمایند که کودکان دارای اختلالات هیجانی و رفتاری فاقد ظرفیت ها و توانایی هایی لازم در برخورد با مشکلات روزمره خود می باشند (چانگ ولی ، ۲۰۱۰ )؛ هم چنین گستره مشکلات این افراد را در ضعف روابط بین فردی، ناتوانی در استفاده از مهارت های اجتماعی، پایین بودن سطح خود کنترلی و ابراز وجود به روش صحیح، ناتوانی در بیان احساسات و حل مسئله جست وجو نمایند. این نقص در مهارت های اجتماعی با بروز رفتارهای پرخاشگرایانه شدت یافته و نظام رفتاری و اجتماعی دانش آموزان را به سطح گسیختگی می کشاند (یگانه، ۱۳۹۳) که سبب طردشدگی از طرف همسالان و خانواده شده و کفایت اجتماعی افراد را تحت تأثیر خود قرار می دهد. کفایت اجتماعی در واقع توانایی عملکرد انسان در اجرای استقلال شخصی و مسئولیت پذیری اجتماعی است. کفایت اجتماعی در بر گیرنده عواملی هم چون خودآگاهی، آگاهی اجتماعی، مدیریت خود، مهارت های ارتباطی و مسئولیت تصمیم گیری است. هسته مرکزی کفایت اجتماعی مهارت های ارتباطی است، زیرا از طریق مهارت های ارتباطی مؤلفه های دیگر نیز کسب میشود (بانی و باقری، ۲۰۱۱).در کفایت اجتماعی سه جنبه مهم وجود دارند: توانایی ایجاد روابط بین فردی سالم و مثبت و حل تعارضات، توسعه هویت خود در جمع یا هویت جمعی (شامل هویت ملی و گرایش به سوی شهروندی مسئول و دلسوز (ما ، ۲۰۱۲). افزون بر این کفایت اجتماعی پایه و بنیانی برای گسترش طیفی از پیامد های مطلوب از فیبل اعتماد به نفس، رفاه اجتماعی، کیفیت دوستی، مسئولیت پذیری جنسی، پذیرش توسط همسالان و شایستگی های کاری است (چانگ ولی، ۲۰۱۰) کفایت اجتماعی به عنوان یکی از بهترین پیش بینی کننده های موفقیت تحصیلی و اجتماعی و انجام رفتار در حال حاضر و آینده در نظر گرفته می شود (رانتان، اریکسون و نیمینن ، ۲۰۱۲) کفایت اجتماعی، دانش آموزان را قادر به انتخاب رفتار های مناسب در زمینه های مختلف برای تفسیر موثرانه این نشانه های اجتماعی در موقعیت های مختلف و پیش بینی پیامد رفتار ها برای خود و دیگران می کند و همچنین احساس با ارزش بودن و فرصت شرکت در اجتماع را به فرد می دهد (وسلینگ، آندرز و پترسون ، ۲۰۱۲). پژوهش ها نشان می دهد که نقص در کفایت اجتماعی نقش عمده ای در سیب شناسی اختلالات رفتاری و هیجانی نوجوانان داشته و سبب می شود تا حد زیادی نسبت به فشارهای بیرونی و درونی آسیب پذیر تر شوند (بوتوین و گریفن و نیکولاس ، ۲۰۰۶). کفایت اجتماعی از دو مسیر به بروز اختلالات رفتاری و هیجانی در دانش آموزان می شود، در مسیر اول، فقدان قابلیت اجتماعی می تواند با طرد و گوشه گیری منجر به آشفتگی های روان شناختی شود و در مسیر دوم، آشفتگی روان شناختی می تواند به دامنه ای از اختلالات رفتاری و بی کفایتی اجتماعی میدل شود (نا کومورا و همکاران، ۲۰۰۸). در همین راستا کیم، گو، کاه و کائن (۲۰۱۰)، در پژوهشی به این موضوع اشاره کردند که کمبود کفایت اجتماعی به صورت مشکلات رفتاری در نوجوانان بروز خواهد کرد (کیم، گو، کاه و کائن ، ۲۰۱۰). هم چنین ژانگ (۲۰۱۳) در مطالعه ای نشان داد که پایین بودن سطوح کفایت اجتماعی می تواند درگیری و کشمکش بین پدر و فرزند را در دوران تحصیل پیش بینی کند و این درگیری ها احتمالا در سال های بعدی نیز ادامه می یابد. همچنین بین کفایت اجتماعی با کشمکش فرزند با پدر همبستگی وجود داشت و از لحاظ آماری هم معنادار بود (ژانگ ،۲۰۱۳) در جریان دشواری هایی که دانش آموزان در محیط اجتماعی با آن ها مواجه اند، در اختیار داشتن منابع و مهارت هایی که به افراد کمک کند تا به بهترین شکل ممکن از عهده حل مشکلات خود برآیند، مفید و ضروری است (کلینکه، ۱۳۸۱). امروزه جهت پیشگیری و کاهش مشکلات رفتاری در نخستین مراحل سعی می شود به پرورش یک سری از مهارت ها در دانش آموزان پرداخته شود، زیرا که به نظر می رسد دانش آموزان با مشکلات رفتاری و هیجانی از فقدان یک سری از مهارت های اساسی که لازمه برخورد با دیگران است رنج می برند. از مشکلات عمده ای که تأثیر بازدارنده بر کار آمدی و پویایی کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات هیجانی دارد و از شکل گیری سالم هویت و نیز شکوفایی استعداد ها و قوای فکری و عاطفی آن ها جلوگیری می کند، مشکل نارسایی در مهارت های اجتماعی است (یگانه، ۱۳۹۳).

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه سمنان
  • رشته تحصیلی روانشناسی تربیتی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی فروزان عبداللهی پور روانشناس، فروزان عبداللهی پور مشاور، فروزان عبداللهی پور روان درمانگر، فروزان عبداللهی پور روانپزشک، فروزان عبداللهی پور متخصص اعصاب و روان، فروزان عبداللهی پور روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی تربیتی
تصویر
فروزان عبداللهی پور
روانشناس بالینی و فردی
(4)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر