منو
X

تصویر
فهیمه آدم زاده
مشاور کودک
(4)
آمار این متخصص
(4) رای
60%

دقت

80%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

80%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

فهیمه آدم زاده هستم، فارغ التحصیل روانشناسی کودکان با نیاز های خاص در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه اصفهان در سال ۱۳۹۰، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “اثر بخشی قصه گویی بر میزان سازگاری اجتماعی، حافظه و ادراک دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر کلاس اول ابتدایی” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه اصفهان

دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی

پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی کودکان با نیاز های خاص

عنوان:

اثر بخشی قصه گویی بر میزان سازگاری اجتماعی، حافظه و ادراک دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر کلاس اول ابتدایی

استاد راهنما:

دکتر حسین مولوی

استاد مشاور:

دکتر شعله امیری

پژوهشگر:

فهیمه آدم زاده

خرداد ماه ۱۳۹۰

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت پژوهش

اهداف پژوهش

اهداف اصلی

اهداف فرعی

فرضیه های پژوهش

فرضیه های اصلی

فرضیه های فرعی

تعریف اصطلاحات

تعاریف نظری (مفهومی)۔

تعاریف عملیاتی

فصل دوم: پیشینه پژوهش

مقدمه

تاریخچه و تعریف عقب ماندگی ذهنی

انواع عقب ماندگی ذهنی

رشد اجتماعی (سازگاری اجتماعی)

تعریف رشد اجتماعی

ضرورت رشد اجتماعی

مراحل اجتماعی شدن

مشکلات سازگاری در عقب ماندگان ذهنی

حافظه در عقب ماندگان ذهنی

ادراک

مفهوم ادراک

عوامل موثر بر ادراک

ارتباط احساس با ادراک

فرایندهای ادراکی

بازشناسی

مکان یابی

ثبات ادراک

ارتباط توجه به ادراک

فیزیولوژی ادراک

رشد ادراک

ادراک اجتماعی

قصه چیست؟

تاریخچه ی قصه و قصه گویی

اصول و روشهای قصه گویی

ضرورت قصه گویی

قصه گویی در انواع گوناگون

هدفهای قصه گویی

مروری بر تحقیقات انجام شده در خارج کشور

مروری بر تحقیقات انجام شده در داخل کشور

فصل سوم: روش پژوهش مقدمه

طرح کلی پژوهش

جامعه و نمونه آماری

نمونه و روش نمونه گیری

متغیرهای پژوهش

ابزار پژوهش

ابزار گردآوری پژوهش

شیوه اجرای پژوهش

روش های آماری

فصل چهارم: نتایج پژوهش

مقدمه

تحلیل استنباطی مقدماتی

آمار استنباطی

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

مقدمه

تبیین یافته های پژوهش

بحث و نتیجه گیری در خصوص فرضیه های اصلی پژوهش

بحث و نتیجه گیری در خصوص فرضیه های فرعی پژوهش

محدودیت های پژوهش

پیشنهادات

پیشنهادات پژوهشی

پیشنهادات کاربردی

پیوست ۱خرده آزمون حافظه ارقام مقیاس هوش وکسلر کودکان

پیوست ۲ خرده آزمون ادراک عمقیاس هوش وکسلر کودکان

پیوست ۳ مقیاس رشد اجتماعی و اینلند

پیوست ۴ متن کامل قصه ها

منابع و ماخذ

چکیده:

پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی قصه گویی بر سازگاری اجتماعی، حافظه و ادراک در دانش آموزان دختر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر انجام شده است. روش پژوهش آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل و اجرای پیش آزمون و پس آزمون بود. نمونه تحقیق ۲۰ کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر کلاس اول دبستان بود (۱۰ نفر گروه آزمایش و ۱۰ نفر گروه کنترل) که از یک مدرسه استثنایی شهر اصفهان در سال ۸۹ به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت ۱۰جلسه تحت تأثیر متغیر مستقل (قصه گویی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان مداخله از هر دو گروه آزمون به عمل آمد تا تأثیر متغیر مستقل مشخص شود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رشد اجتماعی واینلند، پرسشنامه ادراک و حافظه عددی وکسلر و پرسشنامه دموگرافیک بود. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که قصه گویی، سازگاری اجتماعی و حافظه کودکان عقب مانده ذهنی را افزایش می دهد (P= 0/001) همچنین نتایج نشان داد که قصه گویی، رشد اجتماعی کودکان عقب مانده ذهنی را افزایش می دهد(P= 0/0001) و قصه گویی، خودکفایی کودکان عقب مانده ذهنی را افزایش می دهد (P= 0/002). همچنین نتایج متغیرهای دموگرافیک نشان داد که سن پدر با نمرات پیش آزمون حافظه همبستگی مثبت معنی دار دارد (P= 0/03) ، سن کودک با نمرات پیش آزمون حافظه همبستگی مثبت معنی دار دارد (P= 0/001) و سن کودک با پس آزمون حافظه همبستگی مثبت معنی دار دارد (P= 0/001) و شغل مادر (خانه دار) با نمرات پیش آزمون ادراک همبستگی مثبت معنی دار دارد(P= 0/03) و سن کودک با نمرات پیش آزمون ادراک همبستگی مثبت معنی دار دارد (P= 0/007). این نتایج قابلیت کاربرد قصه و ساختار آن را در امر آموزش کودکان عقب مانده ذهنی و افزایش توانمندی ها و حل مشکلات آن ها نشان می دهد.

کلید واژه ها: قصه گویی، سازگاری اجتماعی، حافظه، ادراک، دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر

فصل اول کلیات پژوهش

مقدمه

تاکنون تلاش زیادی برای تعریف کودک استثنایی صورت گرفته است. برخی این واژه را برای کودکان سر آمد و برخی دیگر برای کودکان با استعداد، اما غیر معمول بکار می برند. گروهی از این وازه زمانی استفاده می کنند که می خواهند به توصیف یک کودک غیر معمول بپردازند. به عبارت بهتر، این واژه هم در اشاره به کودکان با ناتوانی های رشدی و هم کودکان با توانایی استثنایی بکار برده می شود (کاکاوند، ۱۳۸۵)اصطلاح کودکان استثنایی هم در بر گیرنده کسانی است که پایین تر از حد طبیعی عمل می کنند و هم شامل کسانی می شود که عملکردشان بالاتر از حد طبیعی است. از آنجا که اصطلاح کودکان استثنایی، در بر گیرنده هر دو دسته ی این کودکان می باشد، امروزه برای تعریف کودکانی که دارای عملکرد پایین تر از حد طبیعی هستند از اصطلاح کودکان با نیازهای خاص، استفاده می شود. این دسته از کودکان در یک یا چند مهارت اساسی رشد از جمله مهارتهای حسی- حرکتی گفتاری، بینایی، شنوایی، شناختی رفتاری- عاطفی و اجتماعی پایین تر از طبیعی، عمل می کنند. به آن دسته از کودکان با نیازهای خاص که عملکردشان از حد طبیعی و بهنجار پایین تر است و دارای مشکلات شناختی و هوشی می باشند عقب مانده ذهنی گفته میشود شریفی در آمدی، ۱۳۸۵)در میان کودکان با نیازهای خاص، کودکان و دانش آموزان عقب مانده ذهنی جایگاه قابل ملاحظه ای دارند. به رغم آنکه تاکنون صدها علت برای عقب ماندگی ذهنی عنوان گردیده، مع هذا هنوز بسیاری از علل آن _ناشناخته مانده است (افروز، ۱۳۷۹). در واقع عقب ماندگی ذهنی حالتی است که با اختلال در کنش هوشی و کار کردهای سازشی مشخص می شود. علت این مشکل ممکن است ناشی از اختلالات ژنتیکی، آسیب های مغزی و عوامل محیطی باشد. برخی از متخصصان عقیده دارند که محدودیت های انگیزشی در کودکی یکی از عوامل مؤثر در پیدایش آن است (اکوسلیا ، به نقل از کاکاوند، ۱۳۸۵) مطابق آمارهای مختلف بین المللی که مبتنی بر تحقیقات و مطالعات فراوان می باشند، حدود ۲/ ۵ درصد از کل کودکان و دانش آموزان سنین مدرسه (۱۷-۶ یا ۱۸-۷ سال) به طور قابل ملاحظه ای دچار اختلال در رشد ذهنی بوده و قادر به استفاده از برنامه های عادی آموزش و پرورش نیستند. از این رو لزوم شناخت هرچه سریع تر این قبیل کودکان و اتخاذ تدابیر و روش های مناسب برای تعلیم و تربیت و توان بخشی آنها کاملا واجب و اجتناب ناپذیر است (افروز، ۱۳۷۹)بر اساس طبقه بندی آموزش و پرورش، کودکان عقب مانده ذهنی به کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیره تربیت پذیر و حمایت پذیر تقسیم می شوند. یک کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر به دلیل اینکه رشد و تحول ذهنی او کمتر از حد طبیعی است در استفاده از برنامه های مدارس عادی ناتوان است. چنین کودکی درطی دوران کودکی به آسانی قابل تشخیص نیست و در اکثر زمان های اولیه رشد، تا حدودی طبیعی به نظر می رسد و عقب ماندگی او آشکار نمی گردد مگر اینکه در مدرسه از نظر پادگیری مهارتهای تحصیلی از خود ضعف نشان دهد. چنین کودکی دارای سازش یافتگی اجتماعی و قابلیت های حرفه ای اندکی بوده و با تمرین و تکرار، کارهای عملی و نیمه ماهر را تا حدودی می تواند انجام دهد. یک کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با کمک و راهنمایی های نظام بافته، شاید بتواند تحصیلات بعد از دوره ابتدایی را پشت سر بگذارد أشریفی درآمدی، ۱۳۸۵). در این میان باید به تعلیم و تربیت این دسته از دانش آموزان توجه ویژه داشت، از این رو نظام آموزشی هر جامعه در کنار خانواده از بنیادی ترین ساختارهایی است که مسئولیت آماده کردن و مجهز کردن اعضای خود را برای مقابله با ضرورت های مربوط به زندگی فردی و اجتماعی به عهده دارد. اگر این نظام آموزشی نتواند امکانات آموزشی مناسب را برای همگان فراهم کند آنگاه مسئلهی عدم وجود فرصت های برای به طور بارزی جلوه گر می شود. یک نظام آموزشی باید بتواند برای هر گروه از اعضای جامعه مطابق با نیازهایشان امکانات آموزشی مطلوب را فراهم کند تا تمامی افراد بتوانند به بالاترین سطح رشدی که ظرفیتش را دارند برسند، در غیر این صورت آن نظام آموزشی دارای نقصان خواهد بود (افروز، ۱۳۷۹). _هدفها و برنامه های آموزشی عقب ماندگان ذهنی آموزش پذیر عموما مانند افراد عادی است. عقب ماندگان آموزش پذیر عموما مانند سایر همسالان خود باید به حد اعلا و به نحوی مطلوب از برنامه های آموزش و پرورش بهره مند شوند. باید از حداکثر توانایی های خود استفاده کنند و در جهت تامین نیازهای خود و انتظارات جامعهبه کفایت لازم برسند. برنامه های آموزشی باید به نحوی باشد که این قبیل دانش آموزان به سهولت خود را تطبیق نموده و از روابط مفید و موثر انسانی و اجتماعی برخوردار شوند. برنامه آموزشی آنها باید سازگاری شخصی و سازگاری اجتماعی و سازگاری و کفایت اقتصادی را در بر گیرد و هدف نهایی از سازگاری اجتماعی در عقب ماندگان ذهنی داشتن کفایت و توان زندگی اجتماعی در جامعه است. (افروز، ۱۳۸۳)|لازمه یک زندگی جمعی، داشتن رشد و سازگاری اجتماعی است (أوبراین و همکاران ، ۱۹۸۲). بنابراین، یکی از ارزشمندترین خدمات برای کودکان عقب مانده ذهنی، آموزش سازگاری اجتماعی به آنان می باشدسازگار شدن با خود و با محیط پیرامون خود برای هر موجود زنده یک ضرورت حیانی است. تلاش روزمره همه آدمیان نیز عموما بر محور همین سازگاری دور می زند، از طرفی سازگاری امری نسبی است و انسانها به درجات مختلف به حصول سازگاری توفیق می یابند، تسلسل پیدایش نیاز وارضاء آن فرایند سازگاری را تشکیل می دهد، سازگاری دو جنبه دارد: سازگاری انسان با خویشتن و محیط درون و سازگاری با دیگران و پیرامون، که این دو جنبه سازگاری با هم روابط بسیار نزدیکی دارند. انسان موجودی اجتماعی است که علاوه_بر ارضاء نیازهای اولیه زیستی خود که عموما ذاتی وناموخته اند، یک رشته نیازهای اکتسابی را که زاییده زندگی دسته جمعی است باید تامین کند که این دسته از نیازهای اجتماعی هستند که بر رفتار او مسلط شده اندر انسان برای ادامه حیات باید به زندگی گروهی تن دهد، پس در چنین شرایطی باید به نوعی سازگاری رضایت بخش دست یابد. انسان محصول اجتماع است پس مفهوم سازگاری از نظر انسان یعنی سازگاری اجتماعی چرا که رابطه فرد و جامعه در تمام عرصه های زندگی انسان مطرح است. (والی پور)از طرفی در نظام آموزشی موجود، اکثر روش های تدریس پر حفظ مطالب گنجانده شده در کتاب ها تأکید دارند. نقش حافظه در هر نوع آموزش کتمان ناپذیر است، ولی باید افزود که حفظ کردن در مقابل تفکر یک وظیفه ی فرعی برای مغز محسوب می شود. بنابراین می بایست مطالب را جهت ایجاد تفکر و حل مسئله حفظ کرد، در غیر این صورت حفظ کردن به تنهایی، ارزش آموزشی ندارد. در واقع می توان گفت فهمیدن یک مطلب بیش از حفظ کردن آن دارای اهمیت می باشد. عصر حاضر زمان انفجار دانش و اطلاعات است و لازم است که برنامه ریزان آموزشی و درسی در مقابل این حجم زیاد دانش که هر لحظه مقدار زیادی از آن منسوخ و کهنه می شود، توجه به کیفیت را در مقابل کمیت قرار دهند و آموزش آن بخش از دانش را توصیه کنند که قابل تفسیر و تعمیم بوده و در عین حال در مقابل زمان و تغییرات، مقاوم باشد (فارور ، ۲۰۰۶)کودکان عقب مانده ذهنی از نظر حفظ و بخاطر سپردن دریافت های سمعی و بصری، با محدودیتهایی مواجهند. بیشترین مشکل این دانش آموزان در حافظه کوتاه مدت می باشد و هر قدر اطلاعات دریافتی و یادگیری های آموزشگاهی انتزاعی تر باشد، مشکل ایشان بیشتر مشهود می گردد (افروز، ۱۳۷۹). به همین دلیل _باید به جای حفظ کردن طوطی وار مطالب با استفاده از شیوه های مناسب تدریس، یادگیری و ارزشیابی، به مطالب درسی معنی و مفهوم بخشید. این امر سبب می شود که مطالب مدت بیشتری در ذهن بمانند و به صورت کاربردی تر در آیند. یکی از شیوه های تدریس که به نظر می رسد می تواند در این باب مفید باشد آموزش از راه قصه گویی استدر این راستا در پژوهش حاضر به منظور افزایش سازگاری، درک و فهم و نگهداری حفظی مطالب یعنی باقی ماندن مطالب به مدت زمان بیشتری در حافظه دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر از قصه گویی استفاده شده است. به همین دلیل می توان از این قصه ها برای آموزش مطالب درسی به شیودای جذاب و ماندگار به دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر استفاده کرد

بیان مسئله

عقب ماندگی ذهنی می تواند به معنی سطح پایینی از توانایی شناختی همراه با نقص در رفتار سازشی تفسیر شود. آزمون های هوشی، اندازه هایی کلی از توانایی شناختی را تهیه می کنند و افراد عقب مانده ذهنی بر اساس نفس در توانایی شناختی از جمله حافظه، دامنه ی توجه و یادگیری شناخته میشوند (کاکاوند، ۱۳۸۵) عقب ماندگان ذهنی نسبت به افراد بهنجار قدرت یادگیری محدودتری دارند و یادگیری آنها در مقایسه با کودکان عادی، چه از نظر کیفی و چه از نظر کمی دچار محدودیت است. محدودیت این افراد در اشکال ساده یادگیری کمتر است، ولی به همان اندازه که یادگیری ها پیچیده تر می شوند فاصله بین افراد عقب مانده و افراد بهنجار زیادتر می شود (افروز، ۱۳۷۹)مسئله اجتماعی شدن و توانایی تعامل با دیگران به شیوه ای شایسته و ثمربخش در همه مراحل زندگی اهمیت دارد. آنچه که امروز هستیم و آنچه که در آینده خواهیم بود، هر دو معلول روابط ما با دیگران است. روابط ما رفتارها را به صورت یک انسان اجتماعی شکل می دهند. رشد انسان در زمینه های روانی، اجتماعی، جنسی، شغلی، شناختی، اخلاقی و عاطفی صورت می گیرد. هریک از این زمینه ها نیازها، مهارت و توانایی می باشد. در واقع می توان گفت، تکامل مراحل رشدی وابسته به مهارت و برتری در سازگاری اجتماعی است الیوت، ۲۰۰۳). شاید بتوان رشد اجتماعی را مهمترین جنبه رشد هر شخصی تلقی نمود. یکی از معیارهای _مهم اندازه گیری رشد اجتماعی هر کس، میزان سازگاری او با دیگران از قبیل دوستان، معلمان، خانواده است. رشد اجتماعی نه تنها در سازگاری با اطرافیانی که هم اکنون قرد با آنان سر و کار دارد، مؤثر است؛ بلکه بعدها در میزان موفقیت شغلی و پیشرفت اجتماعی وی تیز تأثیر دارد. رشد اجتماعی مثل رشد جسمی و ذهنی یک کمیت پیوسته است و به تدریج به کمال می رسد.برای بیشتر مردم، رشد اجتماعی به تدریج در طول زندگی به طور طبیعی و در برخورد با تجربه ها حاصل می شود و همان کیفیتی است که به اصطلاح کمال یا پختگی تامیده میشود (وایزمن، ۱۳۶۷). در جریان انطباق و اجتماعی شدن، پارهای از محدودیت ها بر ارگانیسم آدمی تحمیل می شود. اگر تحمیلات زندگی اجتماعی و روابط انسانی، شدید یا ناگهانی باشد بیم آن می رود که ارگانیسم آدمی از روال طبیعی خود خارج گشته و دستخوش اختلال رفتاری گردد. مشکلات رفتاری، یکی از شایع ترین مسائل دوران کودکی است که رابطه بین کودک و محیط را خدشه دار می سازد. این مشکلات، اطلاعات مهمی را در خصوص نیازهای کودک، تکالیف مربوطه، بافت اجتماعی و جهت گیری درمان ارائه میدهد. یک رفتار، هنگامی مشکل آفرین تلقی می گردد که برای فرد و دیگران مزاحمت ایجاد کرده و زندگی عادی آنان را دچار اختلال کند (گلدشتاین ، ۱۹۹۵) و یا مشکل رفتاری هنگامی به وجود می آید که الگوهای رفتار، به محیط و فرصت های یادگیری خلل وارد سازند (ساندرز و همکاران ، ۲۰۰۰) در میان گروه های مختلف کودکان با نیازهای ویژه کودکان عقب_مانده ذهنی دسته ای از کودکان هستند که هم در زمینه شناختی و هم در زمینه های سازگاری و حافظه مشکلات فراوانی دارند.افراد بر مبنای مجموعه ای از قصه ها عملکردشان در جهان و روابط خود با دیگران را تنظیم می کنند قصه، بازنمایی هایی از خود، جهان و نقش های مختلف را در مقابل دیگران در بر می گیرند. در درون قصه، منش های متفاوت و معانی رویدادها به بحث گذاشته می شود (دیماجیو و همکاران ، ۲۰۰۳؛ به نقل از بوسفی،(۱۳۸۵قصه هایی که مبین واقعیت زندگی شخصیت های جالب توجه و مقبول باشند، در آموزش نحوه پاسخ به موقعیت های اجتماعی مختلف به کودکان مؤثرند. قصه و کتاب به طور اخص ابزارهای موثری برای افزایش سازگاری به شمار می آیند. زیرا الگوهای آنها دارای بعد و عمق بیشتر است (کار تلج و میلبرن، ترجمه نظری نژاد، ۱۳۷۵)، قصه گویی صرفا برای بهبود گوش دادن کودکان نیست، بلکه تلاشی برای گسترش و ایجاد علاقه برای ورود و کشف دنیاهای جدید است (تا عمی، ۱۳۸۵)در روش قصه گویی، کودکان خود را با شخصیت و موقعیت قصه سازگار می سازند و می توانند داستان را ادراک کنند و از آن به عنوان سرمشق و الگو در زندگی شان بهره ببرندیکی از مشکلاتی که در سال های اخیر به آن توجه شده است این است که نمی توان به سادگی دقت افراد عقب مانده را به علائم و نشانه ها جلب نمود. علت این است که احتمالا حافظه در کودکان و افراد عقب مانده ذهنی، دچار اشکال است. بیشتر دانش آموزان مبتلا به مشکلات یادگیری از جمله عقب ماندگان ذهنی مشکلاتی در حوزه فراشناخت و حافظه به ویژه حافظه کوتاه مدت دارند. فراشناخت به توانایی شناسایی این که _فرد چطور یاد بگیرد و نیز ارزیابی، نظارت و تطابق با فرایندهای یادگیری اشاره دارد. بنابراین وجود چنین مشکلاتی در حافظه و فراشناخت منجر به مشکلاتی در طرح ریزی، ارزیابی و سازماندهی اطلاعات میشود (کاکاوند، ۱۳۸۵). بنابراین به منظور افزایش توان یادگیری در دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر باید از شیوه های مناسب و کارآمد استفاده کرددر این زمینه شیوه های آموزشی ای وجود دارند که می توان از طریق آنها مدت نگهداری مطالب را در حافظه افزایش داد. یعنی می توان بر میزان یادداری مطالب در حافظه افزود. از میان این شیوه های آموزشی می توان به آموزش از طریق قصه گویی اشاره نمودیادداری با توانایی نگهداری اطلاعات در حافظه، یکی از جنبه های یادگیری است. در واقع، یادداری یکی از زیر مجموعه های یادگیری می باشد. در تعریف یاد گیری می توان گفت: پادگیری، ایجاد تغییرات نسبتا پایدار در رفتار بالقوه یادگیرنده است، مشروط بر اینکه این تغییرات بر اثر تجربه روی دهد (اتکینسون و همکاران، ترجمه براهنی و همکاران، ۱۳۷۲)میزان یادداری مطالب در کودکان عقب مانده ذهنی و کودکان دارای کم توانی یادگیری به مراتب کمتر از افراد بهنجار می باشد. کودکان مبتلا به اختلال در رفتار هیجانی و کودکان دارای کم توانی یادگیری، به طبقاتی تقسیم می شوند و هر کدام از این طبقات برنامه ها و ویژگیهای خاص خود را دارا می باشند. به همین دلیل در حیطه آموزش دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر باید راهبردهای آموزشی خاصی به کار گرفته شود تا باعث تسهیل سازگاری و حافظه وادراک در مدرسه و خانه برای برآوردن نیازهای آنان شود. اگرچه راهبردهای آموزشی مورد استفاده ممکن است شبیه راهبردهایی باشند که در کلاس های منظم در پیش گرفته میشوند، تا حدودی با سرعت و سطح توانایی یادگیرنده سازگار و منطبق می شوند. کلاس های آموزشی خاص، شاگردان کمتری دارند و در مقایسه با کلاس های منظم و باقاعده، تسیت معلم شاگرد بالاتر است (کندال، ترجمه کلانتری، ۱۳۸۲)برای آموزش کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر، معلمان باید بر بیش آموزی و تکرار و تمرین مطالب تکرار ورزند تا اطمینان حاصل نمایند که دانش آموزان بر آن مطالب کاملا مسلط شده اند. اصطلاح سرمشق دهی با تمرین کردن ممکن است برای معلمین کلاس های عادی، پیغام منفی در بر داشته باشد، ولی باید گفت که در آموزش کودکان عقب مانده ذهنی ضروری است و می تواند اساس یادگیری را تحکیم بخشد (شریفی درآمدی، ۱۳۸۵).پژوهش حاضر با توجه به ضرورت تقویت رشد اجتماعی و قدرت درک و حافظه در کودکان عقب مانده ذهنی انجام گرفته است و از آن جایی که تا کنون در زمینه تأثیر قصه گویی بر افزایش سازگاری و رشد اجتماعی و حافظه و درک کودکان عقب مانده آموزش پذیر پژوهشی در ایران صورت نگرفته است، لازم است که در

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه اصفهان
  • رشته تحصیلی روانشناسی کودکان با نیاز های خاص
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی فهیمه آدم زاده روانشناس، فهیمه آدم زاده مشاور، فهیمه آدم زاده روان درمانگر، فهیمه آدم زاده روانپزشک، فهیمه آدم زاده متخصص اعصاب و روان، فهیمه آدم زاده روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی کودکان استثنایی
تصویر
فهیمه آدم زاده
مشاور کودک
(4)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر