فهیمه رنجبر هستم، فارغ التحصیل روانشناسی کودکان با نیازهای خاص در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی در سال ۱۳۹۱، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “اثر بخشی آموزش مبتنی بر هوش های چند گانه گاردنر بر میزان خطاهای دیکته دانش آموزان با ناتوانی یادگیری پایه سوم ابتدایی شهر اصفهان” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه علامه طباطبایی

دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی

پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی کودکان با نیازهای خاص

عنوان:

اثر بخشی آموزش مبتنی بر هوش های چند گانه گاردنر بر میزان خطاهای دیکته دانش آموزان با ناتوانی یادگیری پایه سوم ابتدایی شهر اصفهان

استاد راهنما:

دکتر مختار ملک پور

استاد مشاور:

دکتر سالار فرامرزی

پزوهشگر:

فهیمه رنجبر

مهر ماه ۱۳۹۱

فهرست مطالب

عنوان

اهمیت و ضرورت پژوهش

اهداف پژوهش

هدف اصلی

اهداف فرعی

فرضیه های پژوهش

فرضیه اصلی

فرضیه های فرعی

تعریف مفاهیم و اصطلاحات

تعاریف مفهومی

تعاریف عملیاتی متغیرهای پژوهش

متغیر مستقل

متغیر وابسته

متغیر کنترل

فصل دوم: پیشینه و ادبیات پژوهش

بخش اول: ناتوانی های یادگیری

تعاریف ناتوانی یادگیری

انواع ناتوانی های یادگیری

ناتوانی یادگیری تحولی

ناتوانی اولیه

ناتوانی ثانویه

ناتوانی یادگیری تحصیلی

شیوع ناتوانی های یادگیری

تفاوت های جنسیتی در ناتوانی های یادگیری

میزان شیوع اختلال در بیان نوشتاری

اختلالات همراه با تاتوانی های یادگیری

سیب شناسی ناتوانی های یادگیری

اختلال جزئی در سیستم اعصاب مرکزی

عوامل ژنتیکی

عوامل محیطی

املا

مهارت املا

سیب شناسی ناتوانی یادگیری املا

راهبردهای تدریس املا

بخش دوم؛ هوش های چندگانه

هوش های چندگانه گاردنر

ملاک های پذیرش هوش های چندگانه

قابلیت رمزگردانی در یک سیستم نمادین

تایید به وسیله یافته های روانسنجی

تاریخچه تکامل و توجیه پذیری تکاملی

تاریخچه رشد متمایز و مجموعه تعریف پذیری از عملکرد متبحرانه

وجود دانشمندان، نوابغ و دیگر افراد استثنایی

عملیات مرکزی قابل شناسایی با سری عملیات ها

تأیید به وسیله کارهای روانشناسی تجربی

توانایی جداسازی توسط آسیب دیدگی نظری

مناطق مغزی مرتبط با جوش های چندگانه

تأثیر نظریه هوش های چندگانه بر یادگیری

هوش های چندگانه و مهارتهای شناختی

کاربردهای نظریه گاردنر در برنامه درسی مدارس

هوش های چندگانه و املا

پژوهش داخلی

پژوهش های خارجی

جمع بندی

فصل سوم: روش پژوهش

مقدمه

طرح کلی پژوهش

جامعه آماری

نمونه آماری و روش نمونه گیری

متغیرهای پژوهش

متغیر مستقل

متغیر وابسته

متغیر کنترل

ابزارهای پژوهش

آزمون ماتریس های پیشروندهای ریون

مقیاس شناسایی دانش آموزان با ناتوانی در املا

مقیاس سنجش و برآورد هوش های چندگانه

شیوه اجرای پژوهش

تجزیه تحلیل داده ها

فصل چهارم: نتایج پژوهش

مقدمه

یافته های توصیفی

پیش فرض های آماری

پیش فرض تساوی واریانس ها

پیش فرض نرمال بودن توزیع نمرات

یافته های استباطی: آزمون فرضیه های پژوهش

فرضیه اصلی

فرضیه های فرعی

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

تبیین یافته های پژوهش

بحث در یافته اصلی

بحث در یافته فرعی اول

بحث در بافتهای فرعی دوم |

بحث در یافته های فرعی سوم

محدودیت ها

پیشنهادها |

پیشنهادهای پژوهشی

پیشنهادهای کاربردی

پیوست

منابع

چکیده :

هدف از مطالعه حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش های چندگانه گاردنر بر میزان خطاهای دیکته دانش آموزان با ناتوانی یادگیری بود. روش این پژوهش آزمایشی بود. بدین منظور ۳۰ دانش آموز با ناتوانی یادگیری املا با بهی سوم ابتدایی به شیوهی نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، انتخاب و به روش تصادفی در گروههای آزمایشی و کنترل گمارده شدند (۱۵ کودک در گروه آزمایش و ۱۵ کودک در گروه کنترل). ابزارهای مورد استفاده به منظور جمع آوری داده ها شامل آزمون هوش ریون، پرسشنامه هوش های گاردنر و آزمون دیکته می باشد. آموزش بر روی گروه آزمایش در ۱۲ جلسه ارائه گردید. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مبتنی بر هوش های چندگانه گاردنر پر میزان خطاهای دیکته دانش آموزان با ناتوانی یادگیری املا موثر است. این در بهبود اشکالات املا در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری اصلا مورد استفا

واژه های کلیدی: هوش های گاردنر، دانش آموز، ناتوانی یادگیری املا

فصل اول

کلیات پژوهش

مقدمه

در طی دهه های اخیر روان شناسی افق های نوینی را جهت برخورد با مشکلات پیش روی انسان گشوده است. دستاوردهای این علم زمینه های اجتماعی متعددی را تحت تأثیر قرار داده است. بررسی ویژگی های شناختی، عاطفی و اجتماعی کودکان سنین مختلف از جمله این دستاوردهای می باشد. در پرتو این دستاوردها دگرگونی های عظیمی در آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت روی داده است.شناخت ویژگی های کودکان به ویژه توان یادگیری آنها و روش های خاص پادگیری برای هر یک از گروههای سنی، به غنای روزافزون امر یادگیری منجر شده است. گروهی از کودکان به دلیل پاره ای ویژگی که آنها را از سایر کودکان عادی متفاوت می سازد، کمتر قادر به استفاده بهینه از نظام آموزش و پرورش عادی هستند بنابراین آنها نیازمند آموزش ویژه می باشند. کودکان با ناتوانی های یادگیری در این گروه جای می گیرند این کودکان علیرغم داشتن هوش طبیعی در مدرسه دچار مشکل می باشند. آنها در یک یا چند زمینه ی یادگیری مانند خواندن، نوشتن و حساب دچار مشکل هستند و برای پیشرفت تحصیلی به آموزش های ویژه نیاز دارند .بر طبق قانون عمومی ۱۴۲-۹۴ در آمریکا، یکی از ناتوانی های یادگیری، تا توانی در بیان نوشتاری است افراد مبتلا به این نوع از ناتوانی یادگیری مشکلاتی در یک یا چند حیطه ی زیر دارند: دست خط، هجی کردن (املا) و ترکیب (انشاء) (هالاهان، گافمن و لیود ، ۱۹۹۵). برای نوشتن به طور صحیح و روشن، ثبات هیجانی، کاربرد مفاهیم سازمان یافته و روان، در قوانین تلفظ، هجی کردن، دستور زبان و جمله سازی، سازمان بینایی و قضایی و هماهنگی بین این ویژگی ها مورد نیاز است (سوسا، ترجمه ی یار محمدیان و کجباف، ۱۳۸۸).توانایی در املا به مهارت هایی از جمله مهارتهای واج شناسی و مهارت های حرکتی به ویژه یکپارچگی بینایی – حرکتی بستگی دارد (برتینگر، ۲۰۰۴؛ به نقل از فلچر، لیون، فوکس و بارنت ، ۲۰۰۷).عمل نوشتن املا به دلیل انتزاعی بودن آن برای کودک فعالیتی دشوار است، به ویژه با توجه به خودمداری کودکان نوشتن مطالبی که دیگران بیان می کنند برای آنها مشکل می باشد. به همین جهت زبان نوشتاری در سلسله مراتب توانایی های زیانی گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن) بعد از سایر اشکال زبان یاد گرفته می شود و لذا هر گونه مشکلی در سایر زمینه ها مانند گوش دادن، سخن گفتن و خواندن می تواند بر پادگیری زبان نوشتاری تأثیر منفی داشته باشد، احتمالا بهره گیری از حافظه برای نوشتن یک کلمه از خواندن آن دشوار تر است زیرا در خواندن یک کلمه، بازشناسی یا عمل تبدیل یک نماد یا یک نشانه مطرح است و متن موجود نیز این عمل را تسهیل می کند؛ در حالیکه نوشتن املای یک کلمه، عمل تبدیل، صرفا از طریقی حافظه می باشد و نشانه های جالبی وجود ندارد. بنابراین، ممکن است برخی از کودکانی که در نوشتن املا دچار دشواری هستند در مهارت خواندن مشکل نداشته باشند، البته در مواردی هر دو مشکل با هم دیده می شود (سیف نراقی، نادری، ۱۳۸۴).کودکانی که در آملا دارای ضعف هستند مشکلاتی در حافظه شنوایی دارند و نمی توانند، صداها و سیلابها را در ذهن شان نگه دارند. همچنین حافظهی حرکتی یکی از عوامل مهم در نوشتن املاء است و کودکانی که در املاء مشکل دارند ممکن است در این حافظه دچار مشکل باشند (لرنر، ۲۰۰۳)

بیان مسئله

شاید در هیچ بخشی از قلمرو آموزش و پرورش کودکان با نیازهای خاص، حوزه دیگری همچون ناتوانی های یادگیری تا این حدود تحقیقات چند رشته ای نبوده و تا این اندازه جنجال برانگیز بوده باشد. تقریبا نیمی از کودکانی که در برنامهی آموزش های ویژه از آنها ثبت نام به عمل می آید دارای اختلال می باشند (کرک و گالاگر، ترجمه ی جوادیان، ۱۳۸۲). این دسته از کودکان با اینکه هوششان پایین تر از همکلاسانشان نیست اما در فعالیت هایی چون، خواندن نوشتن و فهم ریاضی دچار مشکل بوده و در انجام تکالیف مدرسه دچار اشکال جدی هستند (داکرل و مک شین، ترجمه ی احمدی و اسدی، ۱۳۷۹)، طبقه بندی ناتوانی های یادگیری از دیدگاه های مختلف مورد توجه خاص می باشد، اکثر صاحبنظران در زمینهی ناتوانی های یادگیری، دو دیدگاه زیر را در نظر گرفته اند: ۱. ناتوانی های یادگیری عصب روان شناختی، تحولی و ۲. ناتوانی های یادگیری تحصیلی پیشرفت و ناتوانی های یادگیری تحصیلی و پیشرفت را شامل ناتوانی در موضوعات مدرسه ای از قبیل خواندن، نوشتن، هجی کردن، ناتوانی در ریاضیات تعریف می کنند، در آخرین طبقه بندی که از ناتوانی های یادگیری به عمل آمده است، طبقه بندی جدیدی به دو طبقه ی قبلی افزوده شده است. عنوان این طبقهی جدید، ناتوانی های اجتماعی می باشد. این طبقه خود نیز دارای سه زیر گروه متمایز است که عبارتند از خودپنداردی ضعیف، رفتارهای همراه با نافرمانی و علاقه و انگیزش پایین (کرک و گالاگر، آناستازیو و کلمن ۲۰۰۶).در چرخه یادگیری زبان نوشتاری در کار تیان شفاهی اهمیت فوق العاده ای دارد و چون زبان توشتاری شامل دست خط، املا و انشا است و از طرفی املاء مستلزم هماهنگی ادراک شنیداری، ادراک دیداری و تبدیل علایم صوتی به علایم دیداری است بنابراین تقویت این عوامل می تواند در رشد زبان نوشتاری به ویژه املا نقش کلیدی داشته باشد. عواملی نظیر تمرکز و دقت، آموزش ویژه، ادراک شنیداری، حافظه دیداری و شنیداری، تشخیص جهات فضایی و غیره بر مهارت املا تاثیر می گذارند که در این پژوهش به نقش و تاثیر آموزش بر روی حافظه دیداری و شنیداری و دقت در املا توجه شده است.با توجه به پیامدهایی که اختلالات یادگیری از جمله اشکال در املا میتواند برای کودک داشته باشد لذا لزوم توجه به آن و اتخاذ یک راه حل مناسب جهت مقابله با آن ضروری می باشد. جهت مقابله با این مشکل راه حل های متفاوتی نظیر آموزش چند حسی اور نون و قرتالف وجود دارد. از جمله دیگر روش ها می توان به روش آموزش مبتنی بر هوش های چندگانه گاردنر اشاره نمود. در قرن حاضر در نظریه ی مهم به منظور توضیح تفاوت های فردی به وجود آمده که محیط های یادگیری را بر اساس این تفاوت ها دسته بندی می کند اولین نظریه به سبک های یادگیری است و دومین نظریه، هوش های چندگانه می باشد. این تئوری رویکرد جدیدی را در آموزش و حوزه پیشرفت شخصیت پیشنهاد می کند (سایان، ۲۰۰۱).هر شخص می تواند سطوح هوشی خود را بهبود بخشد تا زمانی که از آموزش کافی برخوردار باشد گاردنر، ۱۹۸۳)، شناسایی و پرورش ابعاد هوش های چندگانه و کلیدی ترکیبات آن، از همیت بسیار زیادی برخوردار است (ینسی، آکنامیش، ۲۰۱۰). تنوری MI معلمان ابتدایی را به برخی رویکردهای عملی مجهز می کند که به آنها امکان شناسایی تفاوت های بالقوه هر دانش آموز را می دهد و آنها را در بسیاری از جنبه های یادگیری توانمند می سازد. بسیاری از مدل های آموزشی رایج اساس پر پایه ی نظام موش های چندگانه استوارند، اما از اصطلاحات متفاوتی استفاده می کنند ( آرمسترانگ، ۲۰۰۱، ترجمه مهشید صفری، ۱۳۸۷). با توجه به اهمیت اختلال یادگیری و پیامدهای منفی آن لذا هدف این تحقیق بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش های چندگانه بر کاهش خطاهای املایی در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری مقطع سوم دبستان در شهر اصفهان می باشد.

اهمیت و ضرورت پژوهش

چنانچه مشکلات خواندن و نوشتن درمان گردد به فراگیری کودک لطمه زده و تکرار تجربه ی شکست را به کودک تحمیل می کند و ممکن است به طور کلی باعث کاهش سطح انگیزش یادگیری گردد. چنین پیامدهایی می تواند اثرات بلندمدنی بر وضعیت تحصیلی، کسب مهارت ها و در نهایت وضعیت شغلی فرد داشته باشد. برای تعداد زیادی از کودکان فراگیری خواندن و نوشتن (هجی کردن) به عنوان چالش بزرگی مطرح است (لای تینن، هنکل و ارسکین جین، ۲۰۰۶؛ به نقل از حسین پور و علی نژادی، ۱۳۸۸). چرا که ناتوانی در املا، با دیسگرافی یک ناتوانی در نوشتن است (گراهام، ۲۰۰۰)معلمان برخی از راهبرد ها را به منظور تسهیل فرآیند یادگیری و مؤثرتر ساختن تدریس به کار می گیرند. معلمانی که روش درستی را انتخاب نمی کنند با آنها را به طرفی موثر در فرآیند تدریس و یادگیری به کار نمی گیرند، وقت آنها به بطالت می رود، تئوری هوش های چندگانه (MI معلمان ابتدایی را به برخی رویکردهای عملی مجهز می کند که به آنها امکان شناسایی تفاوت های بالقوهی هر دانش آموز را می دهد. و آنها را در بسیاری از جنبه های یادگیری توانمند می سازد. تنوری MI نه تنها به همکاری معلمان برای برنامه ریزی دروس، تدریس مواد آموزشی کمک می کند بلکه احتمال همکاری با معلمان در زمینه های دیگر را فراهم می سازد (سرین، سرین، یاووز، ۲۰۰۹).تئوری هوش های چندگانه مدل مناسبی برای بررسی توان آموزشی و توانایی های ارتقا پذیر افراد به شمار می آید. استفاده از هوش های چندگانه باعث خلاق تر شدن آموزش معلم در کلاس می شود. تئوری MI روشی را برای بروز هوش های فردی پیشنهاد می دهد که به دانش آموزان کمک می کند تا به میزان و نحوهى تأثیر این مقولات هوشی به شیوه های آموزشی کلاس های درس پی ببرند (ایشی ساغ، کورکوت بو، ۲۰۰۸). از آنجا که ضعف در نوشتن می تواند با بی میلی یا امتناع دانش آموز از رفتن به مدرسه، احساس بی کفایتی و شکست، خشم و ناکامی در دانش آموز همراه باشد و از طرفی مشکلات یادگیری به عنوان عاملی در ایجاد اضطراب معلمان و والدین محسوب می شود انجام اقدامات به موقع در زمینه ی رقع چنین مشکلاتی تا حد زیادی به عهدهی نظام آموزشی است.لذا با توجه به این مشکلات و میزان شیوع تار ساتویی و لزوم توجه به این مسئله و با توجه به اینکه نظریه هوش های چندگانه در زمینه آموزش از تمامی کانال های حسی بهره می گیرد می توان گفت که پژوهش در زمینه بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر هوشی های چندگانه بر عملکرد املا، می تواند راهگشای نوآوری های آموزشی در زمینه ی ترمیم نارسانویسی باشد.

اهداف پژوهش

هدف اصلی

تعیین میزان اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش های چندگانه بر کاهش خطاهای اسلامی دانش آموزان مبتلا به ناتوانی باد گبری پایه سوم ابتدایی شهر اصفهان

اهداف فرعی

۱-تعیین میزان اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش های گاردنر بر کاهش خطاهای توجهی دانش آموزان با اختلال در عملکرد دیکته پایه سوم ابتدایی شهر اصفهان

۲- تعیین میزان اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش های گاردتر بر کاهش خطاهای ناشی از اشکال در حافله دیداری دانش آموزان با اختلال در عملکرد دیکه مؤثر است.

٣- تعیین میزان اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش های گاردتر پر کاهش خطاهای ناشی از اشکال در حافله شنیداری دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری پایه سوم ابتدایی شهر اصفهان

فرضیه های پژوهش

فرضیه اصلی

آموزش مبتنی بر هوش های چندگانه گاردنر بر کاهش خطاهای املایی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری

موثر است.

فرضیه های فرعی

۱-آموزش مبتنی بر هوش های چندگانه گاردنر بر کاهش خطاهای املایی ناشی از نقص در توجه در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری املا موثر است.

۲- آموزش مبتنی بر هوش های چندگانه کابردتر بر کاهش خطاهای املایی ناشی از نقص در حافظه دیداری در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری املا موثر است.

۳- آموزش مبتنی بر هوش های چندگانه گاردتر بر کاهش خطاهای املایی ناشی از نقص در حافظه شنیداری در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری املا موثر است

تعریف مفاهیم و اصطلاحات

تعاریف مفهومی ناتوانی های یادگیری

ناتوانی های یادگیری یک واژه کلی است که به گروهی ناهمگن از اختلالات اطلاق می شود که مشکلات جدی در فراگیری و کاربرد گوش دادن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، استدلال و محاسبه نشان می دهند. این اختلالات امری درونی است و به یدکاری سیستم اعصاب مرکزی نسبت داده می شود. مشکلات در رفتارهای خودتنظیمی، ادراک اجتماعی و تعاملات اجتماعی ممکن است با ناتوانی های یادگیری وجود داشته باشد. ناتوانی های یادگیری امکان دارد همراه با دیگر شرایط معلولیت (مانند آسیب های حسی، عقب ماندگی ذهنی و مشکلات هیجانی و اجتماعی) یا تأثیرات محیطی (از قبل تفاوت های فرهنگی، آموزش نامناسب و ناکافی و عوامل روان زاد) رخ دهد اما نتیجه ی مستقیم این شرایط با تأثیرات محسوب نمی شود (لرنر، ۲۰۰۳) .

ناتوانی یادگیری املاء

ناتوانی یادگیری املاه عبارت است از وجود مشکلاتی در نوشتن توالی مناسب حروف الفبا برای کلمه گفته شده که ممکن است ناشی از نواقص حس بینایی و شنوایی، عوامل محیطی و انگیزشی، وجود کاستی هایی در انواع حافظه، کاستی های ادراکی و اشتباهات تلفظی باشد (کرک و چلفانت، ترجمه رونقی، خانجانی و وثوقی رهبری، ۱۳۷۷).

هوش های چندگانه

نظریه هوش های چندگانه اولین بار در سال ۱۹۸۳ توسط هوارد گاردتر متخصص تعلیم و تربیت دانشگاه هاروارد به وجود آمد، الگوی چند وجهی هوش از دیدگاه گاردنر هوش را فرایند پیچیده ای معرفی می کند که مجموعه ای از توانایی های مختلف است.

تعاریف عملیاتی

ناتوانی های یادگیری

در این پژوهش منظور از کودکان با ناتوانی های یادگیری دانش آموزانی هستند که دارای هوش طبیعی بوده و به جز در یک یا دو مورد از مواد درسی، مشکل خاص دیگری ندارند. در این پژوهش دانش آموزانی انتخاب گردیدند که در درس املاء با مشکل رو به رو بودند و در سایر موارد مشکل خاصی نداشتند.

ناتوانی یادگیری املاء

ناتوانی در املا بر طبق عملکرد دانش آموزان در آزمون تشخیصی املاء سنجیده می شود. در این پژوهش، ملاک مشکل املانویسی دانش آموز، تشخیص معلمان این دانش آموزان، نمرات درسی املاء آن ها و آزمون تشخیصی املا بود، آموزش مبتنی بر هوش های چندگانه منظور از آن در این پژوهش برنامه ریزی ۱۲ جلسه ای است که در آن مطرح درس املا بر اساس هوش های چندگانه طراحی شده و به دانش آموزان داده شده است.

متغیرهای پژوهش

متغیر مستقل در این پژوهش متغیر مستقل آموزش دیکته مبتنی بر هوش چندگانه در نظر گرفته شده است.

متغیر وابسته

در این پژوهش متغیر وابسته خطاهای دیکته می باشد.

متغیر کنترل

در این پژوهش نمرات پیش آزمون دانش آموزان متغیر کنترل می باشد.

فصل دوم

پیشینه و ادبیات پژوهش

بخش اول: ناتوانی های بادگیری

تعاریف ناتوانی یادگیری تعریف های موجود در مورد ناتوانی های یادگیری از تنوع بسیاری برخوردار هستند، این گوناگونی به خاطر ویژگی های منحصر به فرد، سرعت رشد و ماهیت بین رشته ای ناتوانی های یادگیری است. در اینجا به دو تعریف می پردازیم.

تعریف کمیته مشترک ملی ناتوانی های یادگیری

بنابر این تعریف، ناتوانی های یادگیری یک واژه کلی است که به گروهی ناهمگن از اختلالات اطلاق می شود که مشکلات جدی در فراگیری و کاربرد گوش دادن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، استدلال و محاسبه نشان می دهند. این اختلالات امری درونی است و به باد کاری سیستم اعصاب مرکزی نسبت داده میشود. ناتوانی های یادگیری امکان دارد همراه با دیگر شرایط معلولیت (مانند آسیب های حی، عقب ماندگی ذهنی و مشکلات هیجانی و اجتماعی) با تأثیرات محیطی از قبیل تفاوت های فرهنگی، آموزش نامناسب و ناکافی و عوامل روان زاد) رخ دهد اما نتیجه ی مستقیم این شرایط با تأثیرات محسوب نمی شود «لرنر، ۲۰۰۳).