منو
X

تصویر
قادر نعیمی
مشاور خانواده
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
0%

دقت

80%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

80%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

قادر نعیمی هستم، فارغ التحصیل مشاوره خانواده در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه خوارزمی در سال ۱۳۹۲، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “اثر بخشی برنامه ی توانمد سازی روانی-اجتماعی بر کاهش استرس والدینی و ارتقای بهزیستی روانشناختی والدین دارای کودک کم توان ذهنی” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه خوارزمی

دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی

پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته مشاوره خاتواده

عنوان:

اثر بخشی برنامه ی توانمد سازی روانی- اجتماعی بر کاهش استرس والدینی و ارتقای بهزیستی روانشناختی والدین دارای کودک کم توان ذهنی

استاد راهنما:

دکتر کیانوش زهراکار

استاد مشاور:

دکتر فرشاد محسن زاده

دانجشو:

قادر نعیمی

زمستان ۱۳۹۲

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول : کلیات پژوهش

مقدمه

بیان مسأله

ضرورت انجام پژوهش

اهداف پژوهش

فرضیه های پژوهش

تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش

گفتار اول: استرس

ماهیت و مفهوم استرس

علائم و نشانه های استرس

انواع استرس

منابع استرس

الف) استرسورهای محیطی

ب) استرسورهای فردی

ج) استرسورهای شغلی

عوامل استرس

ناکامی

تعارض

تغییر

استرس والدینی

نظریه های استرس و الدینی

استرس والد فرزند رابطه (PCR)

نظریه خستگی روزانه (DH)

گفتار دوم: بهزیستی روانشناختی

بهزیستی روانشناختی

ابعاد بهزیستی روانشناختی

مبانی و تعاریف ابعاد بهزیستی روانشناختی

پذیرش خود

روابط مثبت با دیگران

رشد فردی

هدفمندی در زندگی

تسلط محیطی

استقلال

گفتار سوم: برنامه ی توانمندسازی روانی – اجتماعی و مهارتهای زندگی

برنامه ی توانمندسازی روانی اجتماعی و مهارت های زندگی

تاریخچه مهارت های زندگی

فرضیه های بنیادین آموزش مهارتهای زندگی

عناصر اصلی مهارتهای زندگی

الف) مهارتهای مرتبط با تفکر نقاد یا تصمیم گیری

ب) مهارت های بین فردی و ارتباطی

پ) مهارت های مقابله ای و مدیریت فردی۔

انواع مهارتهای زندگی

مهارت تصمیم گیری

مهارت حل مسئله

مهارت تفکر خلاق

مهارت تفکر نقاد

توانایی برقراری ارتباط مؤثر

مهارت ایجاد و حفظ روابط بین فردی

خودآگاهی

مهارت همدلی کردن دس دس

مهارت مقابله با هیجان ها

مهارت مقابله با استرس

ابعاد مهارت های زندگی از دیدگاه دیگران

زیر ساخت نظری آموزش مهارت های زندگی

نظریه عقلانی- هیجانی الیس

نظریه تاثیر اجتماعی

نظریه شناختی حل مساله

نظریه هوش چندگانه (هوش هیجانی)

نظریه ریسک و انعطاف

گفتار چهارم: پژوهش های انجام شده

پژوهش های انجام شده در داخل کشور

پژوهش های انجام شده در خارج از کشور

فصل سوم: روش پژوهش

مقدمه

طرح پژوهش

جامعه آماری

حجم نمونه و روش نمونه گیری ابزارهای اندازه گیری

الف) پرسشنامه استرس و منابع

ب) پرسشنامه بهزیستی روانشناختی

روش اجرای پژوهش

روش تجزیه و تحلیل داده ها

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها

یافته های توصیفی

یافته های استنباطی

یافته های استنباطی فرضیه اول

یافته های استنباطی فرضیه دوم

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

خلاصه پژوهش

تبیین یافته های پژوهش

فرضیه اول

فرضیه دوش

محدودیت های پژوهش

پیشنهادهای پژوهشی

پیشنهادهای کاربردی

منابع

فارسی

لاتین

پیوست

چکیده

حضور کودک کم توان ذهنی همواره باعث بروز مشکلات روانشناختی در خانواده ها می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامهی توانمندسازی روانی- اجتماعی بر کاهش استرس والدینی و ارتقای بهزیستی روانشناختی والدین دارای کودک کم توان ذهنی انجام شد. روش این پژوهش از نوع آزمایشی به شیوه پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل ۶۴۸ نفر از والدین دارای کودک کم توان ذهنی بود که ۴۰ نفر از آنها به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و ۲۰ والدی که در هر دو مقیاس استرس والدینی و بهزیستی روانشناختی، شعرهای کمتر از میانگین گرفته بودند غربال شده و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای در جلسات برنامه توانمندسازی روانی- اجتماعی حضور یافتند ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. برای جمع آوری دادهها از پرشسنامهی منابع و استرس فردریک و پرسشنامهی بهزیستی روانشناختی ریف استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری( MANCOVA) نشان داد برنامه توانمندسازی روانی- اجتماعی در مورد متغیر استرس والدینی اثر معناداری بر کاهش مؤلفه های مسائل والدین و خانواده هار ۰۰۱/۰=p)، بررسی بدبینی والدین ( ۰۰۴ / ۰=p)، بررسی خصوصیات کودک ( ۰۱۵ / ۰=p) داشته و مولفه ناتوانی و محدودیت جسمانی کودک معنادار نشده است و در مورد متغیر بهزیستی روانشناختی اثر معناداری بر ارتقای مؤلفه های ارتباط با دیگران ( ۰۰۲ / ۰=p)، استقلال ( ۰۱۸ / ۰=p)، تسلط محیطی ( ۰۰۱/ ۰=p، رشد فردی ( ۰۰۱/۰=p)، هدفمندی در زندگی (۰۰۱/۰=p)، پذیرش خود( ۰۰۱ / ۰=p) والدین کودکان کم توان ذهنی دارد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه توانمند سازی روانی اجتماعی می تواند بعنوان مداخله ای مناسب در کاهش مشکلات روانشناختی خانواده های دارای کودک کم توان ذهنی بکار رود.

واژگان کلیدی: توانمندسازی روانی اجتماعی، استرس والدینی، بهزیستی روانشناختی، والدین کودکان کم توان ذهنی

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه:

خانواده یکی از طبیعی ترین گروه های اجتماعی است که می تواند نیازهای انسان را ارضا کند. نهاد خانواده وظیفه خطیری بر عهده دارد، وظیفه خانواده مراقبت از فرزندان و تربیت آنها، برقراری ارتباط سالم بین اعضا با یکدیگر و کمک به استقلال آنهاست، حتی اگر کودک کم توان ذهنی باشد( علیزاده، ۱۳۸۱). بی تردید تولد و حضور کودکی با کم توانی ذهنی در هر خانواده ای می تواند به مثابه ی رویدادی نامطلوب و چالش زا موجب ایجاد تنیدگی، سرخوردگی و ناامیدی شود ( مکائیلی منیع، ۱۳۸۸) مینوچین (۱۹۷۴) عنوان می کند که خانواده، یک کل ساختاری است، یک واحد گل که عناصر درون، یک واحد بهم وابسته اند و عملکرد هر فرد درون سیستم خانواده بر تداوم و تغییر رفتار های سایر اعضای خانواده تاثیر می گذارد. کودکان کم توان ذهنی نه تنها بر والدین تاثیر دارند، بلکه سایر اعضای خانواده یعنی دیگر فرزندان را هم تحت تاثیر قرار می دهند. بنابراین اختلال یکی از اعضای خانواده بر کار کرد سایر اعضا تاثیر گذاشته و در نتیجه می تواند موجب اختلال در کار کرد خانواده شود. کودک کم توان ذهنی نیز به دلیل ویژگی ها و نیازهای مراقبتی خاص و مشکلات مربوط به آن، باعث برهم زدن تعادل خانواده می شود. وجود کودک کم توان ذهنی اغلب ضایعات جبران ناپذیری را بر پیکر خانواده وارد می کند. میزان آسیب پذیری خانواده در مقابل این ضایعه گاه به حدی است که وضعیت سلامت روانی خانواده دچار آسیب شد بدی می شود. در این زمان، آرامش خانواده به هم خورده و تمام نگاهها به سوی کودک معلول متوجه میشود(احمدپناه، ۱۳۸۰؛ به نقل از معتمدین و همکاران، ۱۳۸۷). شواهد متعددی وجود دارد که نشان میدهد والدین کودکان کم توان ذهنی به احتمال بیشتری با مشکلات اجتماعی، اقتصادی و هیجانی که غالبا ماهیت محدود کننده، مخرب و فراگیر دارند، مواجه میشوند (هستینگز، ۲۰۰۲؛ خمیس ، ۲۰۰۷ به نقل از نادری و همکاران، ۱۳۹۰)گستره ی وسیعی از ادبیات پژوهشی حکایت از این واقعیت دارد که والدین کودکان کم توان ذهنی نسبت به سایر والدین، استرس بیشتری را تحمل می کنند (سینگر، اتریج و آلاد، ۲۰۰۷ مک کنوکی، تروسدال-کندی، چنج، جارا، شوکری ، ۲۰۰۸، به نقل از کاوه و همکاران، ۱۳۹۰). این استرس ممکن است ناشی از نگرانی در مورد چگونگی کنار آمدن کودک با مشکلات آینده، مشکلات رفتاری و سطح ناتوانی، تغییر در روابط خانوادگی، هزینه – های سنگین اقتصادی، رویاهای بر باد رفته، رفتارهای ترحم آمیز دیگران، نگرش منفی دیگران، کمبود اطلاعات، محدودیت دسترسی به خدمات و امکانات و تعارضات مربوط به داشتن فرزندی دیگر باشد (وایتر، ۲۰۰۳، بلو، مک نیلز، شور و اوستین ، ۲۰۰۶) یکی از موضوعات قابل توجه دیگر در خانواده هایی که از کودکان کم توان ذهنی یا دارای ناتوانی مراقبت می کنند، بهزیستی روانشناختی والدین و دیگر اعضای خانواده است. حوادث نامطبوع زندگی قادرند بهزیستی روانشناختی را تحت تاثیر قرار داده و مختل کنند و به ایجاد مشکلات روانی مانند افسردگی و اضطراب منجر شوند(سگرستروم و میلر ،۲۰۰۴؛ به نقل از جناآبادی، ۱۳۹۰، میکائیلی منبع، ۱۳۸۶). و بر این اساس تولد فرزند کم توان ذهنی که ماهیتی تقریبا ثابت و تنش زا دارد، می تواند با ایجاد استرس به کاهش بهزیستی روانشناختی منجر شود. لازم به ذکر است که مفهوم بهزیستی به تجارب و عملکرد بهینه روانشناختی اشاره دارد. طبق دیدگاه راین و دسی (۲۰۰۱، به نقل از گلبار یزدی و همکاران، ۱۳۹۰) دو رویکرد عمده در تعریف بهزیستی وجود دارد: لذت گرایی و فضیلت گرایی بر اساس رویکرد لذت گرایی، بهزیستی شامل شادکامی ذهنی، لذت و اجتناب از درد است. در مقابل، رویکرد فضیلت گرایی بیان می کند واژه بهزیستی هنگامی ارزشمند است که با شاد گامی صرف فاصله داشته باشد. روانشناسان پیرو این رویکرد معتقدند مفهوم اصلی بهزیستی، بالفعل شدن توان بالقوهی فرد در فرایند ادراک خود است.بنابراین والدین کودکان کم توان، به علت مشکلاتی که کودک آنها به بار می آورد، استرس بیشتری را نسبت به والدین کودکان با رشد طبیعی، گزارش می دهند. نتایج تحقیقات شیو، بلومبرگ، ریس، وایسر، بوپل (۲۰۰۷)، نشان داده است که استرس در والدینی که از کودکان با نیازهای ویژه مراقبت می کنند، ۴۴ درصد در مقایسه با ۱۱ درصد برای کودکان طبیعی است. نتایج تحقیق ها، هونگ، سلتزر، گرینبرگ (۲۰۰۸)، مبین آن است که والدین کودکان ناتوان در مقایسه با والدین بدون کودک ناتوان، عاطفه منفی بیشتر و بهزیستی روانشناختی کمتری را تجربه می کنند.

بیان مسأله

عوامل و منابع مختلفی می توانند باعث استرس و فشار در خانواده ها شوند. که یکی از این عوامل تولد فرزندی با کم توانی ذهنی است. طبق تعریف کم توانی ذهنی، عبارت است از رشد ناقص ذهن که فرد را در تطابق یا سازش با محیط خود ناتوان می کند؛ بطوری که بدون نظارت و و کمک دیگری قادر به زندگی نیست (ترد گلد ، ۲۰۰۰). بر اساس تحقیقات، در هر جامعه حدود ۱ تا ۳ درصد جمعیت را افراد کم توان ذهنی، تشکیل می دهند (سادوک ، ۲۰۰۳؛ به نقل از رستمی، ۱۳۸۸). والدین این کودکان، با مسائل زیادی همچون مشکل پذیرش ناتوانی فرزند، خستگی ناشی از پرستاری و مراقبت، مسائل مربوط به اوقات فراغت، مشکلات مالی، مسائل پزشکی، آموزشی و توانبخشی مواجه هستند (وایتر، ۲۰۰۳)بنابراین توجه به مسائل و مشکلات خانواده ها و والدین دارای کودک کم توان ذهنی به برنامه ای منسجم و جامع نیازمند است تا والدین و خانواده ها را در قایق آمدن بر مشکلات روانشناختی یاری کند.در این زمینه، پژوهش های متعددی انجام شده است که می توان به موارد زیر اشاره کرد: شکوهی یکتا و همکاران (۱۳۸۷) تأثیر آموزش مهارتهای مدیریت خشم بر کنترل خشم مادران دانش آموزان کم توان ذهنی و دیر آموز را بررسی کردند و گزارش دادند که آموزش مدیریت خشم بر کاهش خشم و افزایش استفاده از راهبردهای کنترل خشم در مادران کودکان کم توان ذهنی و دیرآموز تأثیر مثبت دارد. ولی زاده و همکاران (۱۳۸۹) اثربخشی آموزش مهارتهای مقابله ای را بر سطح استرس و ناامیدی مادران کودکان کم توان ذهنی مورد مطالعه قرار دادند و گزارش دادند استفاده از آموزش مهارتهای مقابله، سطح استرس و نامبدی مادران کودکان کم توان ذهنی را کاهش می دهد. شقاقی و همکاران (۱۳۸۹) تأثیر آموزش خانواده بر سلامت روانی والدین دارای کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر را بررسی کردند و نشان دادند که آموزش خانواده تاثیر مثبتی در سلامت روانی والدین این کودکان دارد. عابدین و مولایی(۲۰۱۰) در مطالعه خود که تاثیر فیلم درمانی گروهی را در کاهش استرس والدینی مادران کودکان عقب مانده خفیف مورد بررسی قرار دادند، اثربخش بودن این شیوه بر استرس والدینی مادران را گزارش نمودند. ملک پور و همکاران (۱۳۸۵) در مطالعه خود اثربخش آموزش مهارتهای زندگی را در کاهش فشار روانی والدین کودکان کم توان گزارش کردند. جناآبادی (۱۳۹۰) اثربخش بودن مشاوره زناشویی را در کاهش تعارضات والدین کودکان کم توان ذهنی مورد بررسی قرار داد و نتیجه گرفت که والدین آموزش دیده در مقایسه با والدین آموزش ندیده از نظر تعارضات زناشویی در سطح مطلوب تری قرار دارند. در زمینه استرس و الدبتی و بهزیستی روانشناختی و نقش آنها در ایجاد و ابقاء مشکلات روانشناختی خانواده های دارای کودک کم توان تحقیقات ناچیزی صورت گرفته است، همچنین قابل ذکر است که تا کنون در کشور تحقیقی مبنی بر تأثیر برنامه توانمندسازی روانی- اجتماعی بر این دو مسئله صورت نگرفته است یا لااقل در جستجوهایی که محقق داشته چنین به نظر می رسد. پژوهش حاضر نیز به بررسی اثربخشی برنامه ی توانمندسازی روانی اجتماعی در کاهش استرس والدینی و بهزیستی روانشناختی والدین کودکان کم توان ذهنی پرداختته است. رویکرد توانمندسازی روانی- اجتماعی، یکی از رویکردهایی است که اخیرا در روانشناسی برای پیشگیری از مشکلات روانی و اجتماعی در حوزه های مختلف بکار برده می شود که بر آموزش مهارتهای فردی و اجتماعی عمومی تاکید می کند. آموزش مهارتهای زندگی یک برنامه ی پیشگیری مبتنی بر رویکرد توانمندسازی روانیاجتماعی است که از طرف بسیاری از موسسه های علمی و پژوهشی از جمله انجمن روان شناسی آمریکاء مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها، انجمن طب آمریکا، موسسه ی ملی سوء مصرف مواد، موسسه ی ملی سرطان، مرکز پیشگیری از سوء مصرف مواد، و دفتر پیشگیری از جرایم و بزهکاری نوجوانان، به عنوان مؤثرترین رویکرد پیشگیری شناخته شده و مورد تمجید قرار گرفته است (بوتوین و گربفن ،۲۰۰۴ به نقل از محمدخانی، (۱۳۸۹).برنامه ی آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر رویکرد روانی- اجتماعی یکی از مؤثرترین برنامه های پیشگیرانه است که بیشتر از همه برنامه های پیشگیری، ارزیابی شده و در سال های اخیر به طور وسیع تری گسترش یافته است، به طور کلی، مهارتهای زندگی عبارت اند از توانایی هایی که منجر به ارتقای بهداشت روانی افراد جامعه، غنای روابط انسانی، افزایش سلامت و رفتار های سلامتی در سطح جامعه می شوند. مهارتهای زندگی، هم به صورت یک راهکار ارتقای سلامت روانی و هم به صورت ابزاری در پیش گیری از آسیب های روانی- اجتماعی برای حوزه هایی نظیر اعتباد، خشونت های خانگی و اجتماعی، آزار کودکان، خود کشی، ایدز، و موارد مشابه قابل استفاده است، به طور کلی، مهارت های زندگی ابزاری قوی در دست متولیان صحت روانی جامعه در جهت توانمندسازی جوانان در ابعاد روانی – اجتماعی است. این مهارتها به افراد کمک می کنند تا مثبت عمل کرده و هم خودشان و هم جامعه را از آسیب های روانی – اجتماعی حفظ کرده و سطح سلامت روانی خویش و جامعه را ارتقاء بخشند( محمدخانی، ۱۳۸۹)میرچانا و همکاران (۲۰۰۴) در پژوهشی که به منظور تاثیر توانمندسازی مبتنی بر مداخله روانیاجتماعی بر کیفیت زندگی و کنترل متابولیکی ۳۷ بیمار دیابتی نوع ۲ انجام دادند، به این نتیجه دست یافتند که توانمندسازی مبنی بر مداخله روانی- اجتماعی باعث ارتقا کیفیت زندگی و افزایش کنترل متابولیکی آنها شده و همچنین گزارش دادند که این مداخلات باعث پیشرفت آنها در جنبه های روانشناختی و اجتماعی نیز شده است. زمان زاده، سید رسولی و جبارزاده تبریزی (۱۳۸۷) که به بررسی تأثیر آموزش برنامه توانمندسازی بر اداره ابعاد روانی اجتماعی بیماران دیایتی پرداختند، گزارش دادند که آموزش برنامه توانمندسازی می تواند سبب افزایش تلاش بیماران برای کسب حمایت های اجتماعیف افزایش انگیزه، افزایش قدرت تصمیم گیری و اداره ی مناسب استرس های همراه با بیماری دیابت شود. بنابراین بطور مشخص، سوال پژوهش حاضر این است که آیا برنامه توانمندسازی روانی- اجتماعی می تواند در کاهش استرس والدینی و ارتقای بهزیستی روانشناختی والدین کودکان کم توان ذهنی موثر واقع شود؟

ضرورت انجام پژوهش

استرس ناشی از حضور کودک کم توان ذهنی در خانواده باعث بروز مشکلات روانشناختی در والدین بطور خاص و کل خانواده بطور عام می شود. از دست دادن عزت نفس (احمدی، ۱۳۷۷، روس ، ۲۰۰۵ گلدبرگ و همکاران، ۱۹۸۶؛ به نقل از جنابادی، ۱۳۹۰)، ، افسردگی (خواجه پور، ۱۳۷۷؛ لاجوردی، ۱۳۷۰ به نقل از معتمدین و همکاران، ۱۳۸۷؛ بیات و همکاران، ۲۰۱۱)، پرخاشگری (شکوهی یکتا و همکاران، ۲۰۱۱؛ بیات و همکاران، ۲۰۱۱)، داشتن احساسات متضاد و دوگانه، احساس حقارت بهداشت روانی پایین (روس، ۱۲۰۰۵ گلدبرگ و همکاران، ۱۹۸۶، به نقل از جناآبادی، ۱۳۹۰؛ افروز، ۱۳۷۵؛ البرزی و ہشاش، ۱۳۷۵)، احساس۔ گناه (ولفنسبرگر ،۱۹۶۵)، ایجاد جو روانی مسموم در خانواده فاربر ،۱۹۷۵؛ به نقل از جناآبادی، ۱۳۹۰)، اضطراب اجتماعی (نادری و همکاران، ۱۳۹۰)، وجود سطح سازگاری و پذیرش کمتر پلچات و همکاران، ۱۹۹۹ء به نقل از جناآبادی، ۱۳۹۰)، غم و اندوه مزمن (دامروش و پری ، ۱۹۸۹؛ اولشانسکی ، ۱۹۶۲؛ به نقل از نریمانی و همکاران، ۱۳۸۶)، داشتن افکار بیمار گونه (آرون و کلیانوف ، ۱۹۵۹؛ به نقل از جناآبادی، ۱۳۹۰، نادری و همکاران، ۱۳۹۰)، ابراز وجود پایین (زیگلر ،۱۹۸۶؛ بلاجر ، ۱۹۸۴؛ ریسی و هوداپ ،۲۰۰۳؛ احمدپناه، ۱۳۸۰ محمداسماعیل و سادات موسوی، ۱۳۸۲؛ به نقل از معتمدین و همکاران، ۱۳۸۷)، انسجام پایین خانواده (حسینخانزاده و همکاران، ۲۰۱۳) و رضایت زناشویی پایین (کلیاتوف ، ۱۹۹۵: گات و گوملی ، ۱۹۸۶، فیسمن و همکاران ، ۱۱۹۸۹ علیزاده، ۱۳۸۱) از این موارد است که همه این عوامل می تواند به صورت مستقیم و غیر مستقیم باعث کاهش بهزیستی روانشناختی والدین و دیگر اعضای خانواده شود. با توجه به مطالعات و پژوهش – های انجام شده در حوزه خانواده های دارای فرزند کم توان می توان نتیجه گرفت که تقریبا بیشتر مشکلات در دو حوزه روانی از قبیل افسردگی، اضطراب، احساس حقارت، عزت نفس پایین و غم و اندوه مزمن، و در حوزهی اجتماعی مانند اضطراب اجتماعی، ابراز وجود است. با توجه به مسائل مطرح شده، اهمیت حمایت ها و مداخلات روانشناختی در کاهش استرس والدین این کودکان و ارتقا روانشناختی بهزیستی و توانمند کردن این والدین پر علیه کردن به مشکلات روانی و اجتماعی پیش رویشان بیشتر درک می شود.فیس من و ولف (۱۹۹۷، به نقل از ملک پور و همکاران، ۱۳۸۵) معتقدند یکی از مهم ترین نظام های بشری نظام خانواده است و خانواده ای که کودک مبتلا به عقب ماندگی ذهنی دارد، خرده نظام های والدینی، زناشویی خواهر و برادری و حتی نظام های برون خانوادگی مثل دوستان، همسایه ها، مدرسه و موسسات خدماتی را تحت تاثیر قرار می دهد و موجب فشار بیشتری در درون نظام می شود، قوام و سازگاری درون نظام را به ویژه در خانواده های هسته ای به خطر می اندازد و احتمال بوجود آمدن اختلال در نظام را بالا می برد و موجب تنش در خرده نظام های خانواده می شود، این تاثیرات منفی متقابلا کودک کم توان ذهنی را نیز در بر خواهد گرفت. وقتی والدین کودک کم توان ذهنی را به دنیا می آورند کار کردهای روانشناختی خانواده بهم میخورد که در سطح کلان، سلامت روان، پویایی و هدفمندی خانواده را تحت الشعاع قرار داده و در سطح خرد نیز مهم ترین کار کردهای روانشناختی خانواده همچون ابراز کردن، حل تعارض، استقلال، پیشرفت، تفریح و سرگرمی، ارزشهای اخلاقی و مذهبی، ساختار و سازمان، رفت و آمد با اطرافیان، اتحاد، کنترل و حل مسئله تحت تاثیر خود قرار می دهد (الیری و همکاران ، ۲۰۰۱؛ به نقل از کیمیایی و همکاران، ۱۳۸۹). پژوهش های متعددی (نریمانی و همکاران، ۱۳۸۶؛ معتمدین و همکاران، ۱۳۸۷؛ مکانیلی منبع، ۱۳۸۷؛ کیمیایی و همکاران، ۱۳۸۸؛ نادری و همکاران، ۱۳۹۰، جناآبادی، ۱۳۹۰؛ حق رنجبر و همکاران، ۱۳۹۰) وجود مشکلات روانشناختی مضاعفی را در خانواده ها بخصوص والدین کودکان کم توان ذهنی گزارش کرده اند .طبق آمار اعلام شده از سوی معاونت توانبخشی سازمان بهزیستی کشور در سال ۱۳۸۹ در حدود سه میلیون نفر فرد دارای معلولیت گزارش شده است. بنابر این تعداد قابل ملاحظه ای از خانواده های ایرانی، از اثرات منفی داشتن یک کودک معلول، همچنین فشارهای روانی، اجتماعی و مالی ناشی از داشتن چنین کودکانی در امان نیستند و این عوامل می تواند آسیب ها و آثار منفی در وضعیت بهداشت روانی خانواده ها بر جای گذارده، ثبات و کیفیت زندگی خانوادگی و فردی آنها را برهم زند ( کهسالی و همکاران، ۲۰۰۷؛ به نقل از طاهری و همکاران، ۱۳۹۱). لذا با توجه به اینکه برنامه توانمندسازی روانی اجتماعی می تواند این خانواده ها را بر فایق آمدن بر فشارهای روانی و اجتماعی که از حضور کودک کم توان در خانواده تاشی می شود، کمک شایانی کند، ضرورت انجام پژوهش حاضر روشن تر می گردد.

اهداف پژوهش

١.­تعیین اثربخشی برنامه ی توانمندسازی روانی اجتماعی در کاهش مولفه های استرس والدینی والدین کودکان کم توان ذهنی.

۲- تعیین اثربخشی برنامهی توانمندسازی روانی- اجتماعی در ارتقاء مولفه های بهزیستی روانشناختی والدین کودکان کم توان ذهنی

فرضیه های پژوهش

۱-اجرای برنامه توانمندسازی روانی- اجتماعی در کاهش مولفه های استرس والدینی والدین کودکان کم – توان ذهنی موثر است.

۲، اجرای برنامه توانمندسازی روانی- اجتماعی در ارتقاء مولفه های بهزیستی روانشناختی والدین کودکان کم توان ذهنی موثر است.

تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

برنامه ی توانمندسازی روانی – اجتماعی

تعریف مفهومی: یکی از موثرترین برنامه های پیشگیری از رفتارهای پرخطر در دانش آموزان در معرض خطر است که به منظور افزایش توانمندی های فردی و اجتماعی این گروه از دانش آموزان طراحی شده است و بیشتر معطوف به آموزش مهارتهای زندگی، برای ارتقای سطح بهداشت روانی بدون تاکید بر مشکل خاص است (محمدخانی، ۱۳۸۹).

تعریف عملیاتی: منظور روش ها و فنون برنامه توانمندسازی روانی اجتماعی می باشد که در این پژوهش در جلسات مشاوره گروهی برای والدین گروه آزمایش در طی ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای ارائه شد.

استرس والدینی

تعریف مفهومی: استرس والدینی مجموعه فرآیندهایی است که از تلاش برای انطباق با تقاضاهای مربوط به نقش والدینی ناشی می شود و منجر به واکنش های فیزیولوزیکی و روانی ناخوشایند می گردد(دکارد، ۲۰۰۴) تعریف عملیانی: استرس والدینی عبارت است از نمره ای که آزمودنی ها از پرسشنامه منابع و استرس، که توسط فردریک در سال ۱۹۹۳ ساخته شده است، کسب می کنند.

بهزیستی روانشناختی

تعریف مفهومی: بهزیستی روانشناختی را می توان چنین تعریف کرد؛ تلاش برای کمال در جهت تحقق توانایی – های بالقوه واقعی فرد(ریف، ۱۹۹۵) تعریف عملیاتی: مجموع نمراتی که هریک از آزمودنی ها در زیر مقیاس های بهزیستی روان شناختی ۸۴ سوالی ریف (۱۹۸۹) کسب می کنند.

مشخصات
  • جنسیت مرد
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه خوارزمی
  • رشته تحصیلی مشاوره خانواده
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی قادر نعیمی روانشناس، قادر نعیمی مشاور، قادر نعیمی روان درمانگر، قادر نعیمی روانپزشک، قادر نعیمی متخصص اعصاب و روان، قادر نعیمی روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی خانواده
تصویر
قادر نعیمی
مشاور خانواده
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر