منو
X

تصویر
ماندانا ساجدی
مشاور کودک
(6)
آمار این متخصص
(6) رای
60%

دقت

60%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

60%

رفتار بالینی

20%

وقت شناسی

40%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

من ماندانا ساجدی هستم، فارغ التحصیل روانشناسی بالینی کودک و نوجوان در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه شهید بهشتی در سال ۱۳۹۴، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “شناسایی عواطف چهرهای در دختران نوجوان دارای مشکلات سلوک” می باشد که در ادامه بخشی از کلیات پژوهشی آن را مطالعه می کنید:

بیان مساله: ر دوران مدرسه کودکان و نوجوانان بهنجار با قرار گرفتن در موقعیتی که تعاملات اجتماعی و به طبع
آن ابراز و ادراک هیجانات بیشتر و متنوعتری مشاهده میشود، درک خود را از هیجانات تصحیح و
گستردهتر میکنند. اظهارات چهرهای یک کانال مهم ارتباط اجتماعی هستند، بدین سبب که آنها
اطلاعات درباره حالات هیجانی دیگران را منتقل میکنند.کاستیها در بازشناخت و یادگیری هیجانی
در سببشناسی رفتار ضداجتماعی نقش دارند )بلیر و همکاران، ۳۰۰۳ ؛ آیزنک، ۱۵۷۷ ؛لیکن، ۱۵۵۹ ؛ ون
گوزن و همکاران، ۳۰۰۷ (. طبق تئوریهای مهم پرخاشگری، فقدان شناسایی هیجان میتواند مسئول
بازداری کاهشیافته در رفتارهای پرخاشگری باشد )بلیر، ۱۵۵۹ ؛ بلیر و همکاران، ۳۰۰۱ ( و واکنش پرخاشگرانه در شرایط اجتماعی مبهم را تسهیل کند )هبارد ۱ وهمکاران، ۳۰۰۳ ؛ گدلسکی و
استرو ۳۰۱۰،۳ ؛ هال، ۳۰۰۳ (. رفتار ضداجتماعی با اختلال در شناسایی عاطفه در اظهارات چهرهای
ترسناک مرتبط است )مارش و بلیر، ۳۰۰۸ (. همچنین بررسی پاسخهای عصبی به تصاویر دیگران در
درد )با بدون درد(، در گروه دارای مشکلات سلوک در مقایسه با گروه عادی، کاهش سطح اکسیژن
خون در مناطق مغزی مرتبط با همدلی در رابطه با درد دیگران را نشان میدهد از اوایل دهه ۸۰ میلادی تا کنون مطالعات متعددی به بررسی شناسایی عواطف چهره ای و رفتار
ضداجتماعی در نوجوانان مبتلا به سلوک پرداختهاند. صفات بیاعتنایی- غیرهیجانی ۳ در ابتدا فقط به
عنوان یکی از عوامل خطر برای رفتار ضداجتماعی و پرخاشگری مطرح شده بود )برای مطالعه بیشتر
به مقاله مروری فریک ۷ و استوارت، ۳۰۰۸ مراجعه شود( و از آن برای تقسیمبندی زیرگروههای رفتار
ضداجتماعی نوجوانان استفاده شده است. صفات بیاعتنایی– غیرهیجانی در اکثر مفهوم سازیهای
جامعهستیزی در بزرگسالان نقش اساسی دارند )کلکلی ۱۵۷۳،۸ (. حتی برخی مطالعات مطرح کردهاند
که این صفات به طورکلی نسبت به ابعاد تکانشی و خودشیفتگی جامعه ستیزی ارتباط کمتری با
۳۰۰۰ (. اما تنها اخیرا a ، شدت مشکلات سلوک دارند )کورادو ۵ و همکاران، ۳۰۰۹ ؛ فریک و همکاران
بیاعتنایی- غیرهیجانی بالا و بیاعتنایی – غیرهیجانی پایین که برخی معادل داشتن صفات
ضداجتماعی بالا و پایین قلمداد میکنند، به عنوان متمایز کننده دو زیرگروه اختلال سلوک بکار می-
برند. مطالعات در حیطه اختلال سلوک در سالهای اخیر به سمت نشان دادن اهمیت تفاوت ویژگی- های بین کودکان با بیاعتنایی- غیرهیجانی بالا و پایین هدایت شده است. مفهوم ضداجتماعی و
ویژگیهای بیاعتنایی- غیرهیجانی به هم خیلی مرتبطاند. راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های
روانی ویرایش پنجم، این ویژگیها را به عنوان زیر شاخهای از اختلال سلوک در نظر گرفته است.
ویژگیهای بیاعتنایی- غیرهیجانی یک الگویی از ویژگیهای شخصیتی را در بر میگیرد که شامل:
فقدان عذاب وجدان و پشیمانی، فقدان همدلی هیجانی، نادیده گرفتن دیگران و عاطفه کم است
)فریک و استوارت ، ۳۰۰۸ (. با توجه به صفات و ویژگیهای بیاعتنایی- غیرهیجانی، تفاوتهای قابل
ملاحظهای از نظر عملکرد شناختی و هیجانی بین گروهها دیده میشود و بنابراین مکانیزمهای
متفاوتی زمینهساز رفتارهای پرخاشگرانه در زیرگروههای فرعی مختلف میشود )فریک و
همکاران، ۳۰۰۶ (. اگرچه مطالعات زیادی در حیطه شناسایی هیجان در کودکان و نوجوانان دارای
مشکلات سلوک صورت گرفته، اما نتایج پژوهشهای مختلف متناقض هستند )هربا ۱ و
فیلیپس، ۳۰۰۹ (. برخی مطالعات بین کودکان دارای مشکلات سلوک ۳ و گروه کنترل عادی تفاوت
قائل میشوند )برای مثال فایرچیلد و همکاران، ۳۰۱۰ ؛ بوون ۶ و همکاران، ۳۰۱۰ ( و پژوهشهایی نیز
بین این دو گروه تفاوت قابل ملاحظهای را مشاهده نکردهاند )برای مثال والکر، ۱۵۸۱ ؛ گویر ۹ و
.) همکاران، ۳۰۰۷ ؛ اسچپمن و همکاران، ۳۰۱۱
طبق آنچه که گفته شد، مطالعات معدودی ویژگیهای بیاعتنایی- غیرهیجانی را در ارتباط با
اختلال سلوک مورد بررسی قرار دادهاند. بعلاوه، اگرچه شواهد تائیدکننده در مورد تفاوت درشناسایی
و یادگیری هیجانی در نوجوانان پسر با مشکلات سلوک وجود دارد. ، اما تنها اخیرا پژوهشها در مورد
شناسایی هیجانها در دختران دارای مشکلات سلوک موردتوجه قرارگرفته است و طبق دانش ما تنها ۶
پژوهش در زمینه بررسی شناسایی هیجانها در دختران با مدنظر قراردادن ویژگیهای بیاعتنایی- غیرهیجانی بالاو پایین منتشرشده است )مارش و همکاران، ۳۰۰۸ ؛ وودورث ۱ و همکاران، ۳۰۰۸
اسچونک ۳ و همکاران، ۳۰۱۹ (. پژوهش اسچونک و همکاران ) ۳۰۱۹ ( نشان داد که دختران دارای
مشکلات سلوک با بیاعتنایی – غیرهیجانی پایین در مقایسه با گروه دختران عادی در تشخیص غم،
شادی و ترس تفاوتی نداشتند، اما مدت زمان بیشتری را برای تشخیص هیجانها صرف کردند و
برخلاف انتظار در شناسایی چهره های ترس و نفرت انگیز نسبت به گروه کنترل عملکرد بهتری
داشتند. دختران دارای مشکلات سلوک با صفات بیاعتنایی- غیرهیجانی بالا نیز در شناسایی
اظهارات چهره ای ترس نسبت به هر دو گروه دیگر عملکرد بهتری داشتند )در حالی که مطالعات روی
پسران نشان می دهد که جامعه ستیزان با صفات بیاعتنایی- غیرهیجانی بالا در زمینه شناسایی
چهره های ترس آور دچار مشکل می شوند(.
در مورد الگوهای آزمایشی برای اندازهگیری شناسایی چهره از ابزارهای متفاوتی استفاده شده است
که شامل چهرههای واحد، چهرههای چند بعدی، تکلیف تغییر شکل ۶ از هیجان خنثی به هیجان دیگر
است. حتی در مورد تعداد چهرههای استفاده شده توافق کلی وجود ندارد و مدت زمان نمایش آنها نیز
از ۳ ثانیه تا بدون محدودیت زمانی در پژوهشهای مختلف متغیر بوده است. این تفاوتها، در تفسیر
دادهها مهماند، زیرا نوع تکلیف و مدت زمان ارائه محرک، در اینکه کدام مناطق از مغز فعال شوند،
موثر است )آدولفز، ۳۰۰۳ ؛ آدولفز و همکاران، ۳۰۰۶ ؛ گدای ۹ و همکاران، ۳۰۰۷ (. عوامل دیگری که
۱۵۵۹ ( و ، ممکن است در شناسایی چهره عاطفی تاثیرگذار باشد، میتوان به سن )بروسگول و ویزمن ۹
۳۰۰۱ ( اشاره کرد. البته واضح است که با درنظر گرفتن ، ضریب هوشی )آدامز و مارکهام، ۱۵۵۱ ؛ مور ۳
سن و ضریب هوشی به عنوان متغیرهای کنترل میتوان اثر آنها را کنترل کرد. در اینجا لازم است توضیحات مختصری در رابطه با هیجانهای چهرهای و انواع اصلی آن بیان شود.
هیجانها دارای چندین بعد هستند. آنها به صورت پدیده های ذهنی، زیستی، هدفمند، واجتماعی
وجود دارند )ایزارد، ۱۵۵۶ (. به عبارت دیگر هیجانها پدیده های احساسی- انگیختگی- هدفمند-
اجتماعی و بیانگر کم دوام هستند که به انسان کمک می کنند تا با فرصتها و چالش هایی که هنگام
رویدادهای مهم زندگی مواجه میشود، خود را سازگارکند. بنابر این هیجان نوعی ساختار روان-
شناختی است که چهار بعد تجربه را در یک الگوی همزمان، هماهنگ مینماید. بین نظریههای
مختلف در مورد تعداد هیجانها توافق کامل وجود ندارد، اما یکی از رایجترین دیدگاهها در این زمینه،
۱۵۵۹ ( شش هیجان مجزای ترس، خشم، غم، نفرت، شادی و تعجب ، نظریه اکمن است. اکمن ) ۱۵۵۳
را به عنوان هیجانهای اصلی مطرح میکند، بدین دلیل که این هیجانها با جلوه صورت همگانی
)میان فرهنگی( مطابق با آن، ارتباط دارند.
بر اساس مطالب ذکر شده، واضح است که ابهامات زیادی در مورد عملکرد دختران دارای
مشکلات سلوک در شناسایی هیجانها وجود دارد. همچنین بررسی تفاوتهای میان دختران دارای
مشکلات سلوک با صفات بیاعتنایی- غیرهیجانی بالا و دختران دارای مشکلات سلوک با بیاعتنایی-
غیرهیجانی پایین در شناسایی هیجانها کمتر مورد توجه قرارگرفته است. همانطوری که مطرح شد
قبلا ویژگیهای بیاعتنایی و غیرهیجانی را از ویژگیهای افراد دارای مشکلات ضداجتماعی تصور می-
کردند و تنها اخیرا مطرح شده که احتمالا این ویژگیها بیانگر گروههای متفاوت دارای مشکلات
سلوک میباشند که این دیدگاه در راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی ویرایش پنجم هم
قابل مشاهده است. بنابراین بررسی و مطالعات بیشتر در زمینه تفاوتهای بین دو گروه دارای
مشکلات سلوک با ویژگیهای بیاعتنایی- غیرهیجانی بالا و پایین حائز اهمیت است. در نهایت می-
توان گفت که پژوهش حاضر در وهله اول به بررسی شناسایی عواطف چهرهای در دختران نوجوان دارای مشکلات سلوک با گروه دختران عادی میپردازد و همچنین تفاوتهای بین شرکتکنندگان
دارای مشکلات سلوک با بیاعتنایی- غیرهیجانی بالا و پایین را نیز مورد ارزیابی قرار میدهد.

اهمیت و ضرورت پژوهش: پژوهشها نشان میدهد اختلالهای رفتاری عمدهترین اختلالهای روانی دوران کودکی هستند
که منجر به مراجعه به متخصصان بهداشت روانی میشوند. در این میان یکی ازشایعترین نوع اختلال-
۳۰۰۳ (. اگرچه شیوع اختلال سلوک در ، های رفتاری اختلال سلوک است )ریچاردسون و جاگین ۱
دختران کمتر از پسران است )مافیت و همکاران، ۳۰۰۱ ؛ راتر و همکاران، ۱۵۵۸ (. با این وجود، دومین
اختلال از نظر فراوانی در دختران نوجوان میباشد )فرگوسن و همکاران، ۱۵۵۶ ؛ مک گی ۳و همکاران،
۱۵۵۰ (. اختلال سلوک در نوجوانان دختر با پیامدهای روانی اجتماعی منفی شامل حاملگی زودرس،
افزایش ابتلا به بیماریهای مقاربتی، وابستگی مواد، ارتکاب جرم و اختلالات روانپزشکی در دوران
.) بزرگسالی مرتبط است اختلال سلوک با تخریب کارکردهای اجتماعی مرتبط است که شاید ریشه مشکلات در درک
کردن احساسهای دیگران باشد، برای سنجش این فرضیه میبایست توانایی نوجوانان مبتلا به اختلال
سلوک برای شناسایی اظهارات چهرهای را مورد سنجش قرار داد. یافتههای پیشین در حیطه پسران،
نشان میدهد که اختلال سلوک منجر به کاستیهایی در شناسایی تنفر و خشم می شود )فایر چیلد
وهمکاران، ۳۰۰۵ (. همچنین صفات ضد اجتماعی شناسایی ترس و غم را تحت تاثیر قرار میدهند
)بلیر و همکاران، ۳۰۰۱ ؛ فایرچیلد و همکاران، ۳۰۰۵ (. طبق دانش ما در حیطه دختران دارای مشکلات سلوک فقط ۶ پژوهش در زمینه بررسی شناسایی هیجانها با مدنظر قراردادن ویژگیهای
بیاعتنایی- غیرهیجانی بالا و پایین منتشرشده است که نتایج آنها نیز همسو نمیباشند. درک علل اختلال سلوک امری پیچیده است، زیرا سازوکار ابتلا به این بیماری در همه کودکان و
نوجوانان یکسان نیست. بنابراین، فهم رویه سببشناسی و اساسی اختلال سلوک ضروری است.
مداخله موثر برای اختلال سلوک همانند همه اختلالات دیگر روانشناختی باید بر پایه درک واضح و
روشنی از عوامل بروز آن صورت گیرد. در ضمن درمانهای متداول برای اختلال سلوک با مشکلاتی از
قبیل اثرات جانبی دارو در درمانهای دارویی، اثربخشی کوتاه مدت و عدم تعمیم آموختهها در درمان-
های شناختی-رفتاری روبرو هستند. موفقترین درمان برای اختلال سلوک مبتنی بر آموزش خانواده و
درمانهای چند سیستمی هستند که مستلزم صرف هزینههای زیاد و همکاری مداوم خانوادهها و سایر
نظامهای درگیر در فرآیند درمان مثل مدرسه و دوستان میباشند. بنابراین میتوان با شناخت بهتر و
بررسی دقیق مشکلات این نوجوانان در شناسایی هیجانهای مختلف، به تنظیم درمانهای عصب-
روانشناختی و پروتکلهای مبتنی بر تنظیم هیجان کارآمدتر اقدام نمود.

اهداف پژوهش: هدف کلی؛ تعیین تفاوت شناسایی عواطف چهرهای در دختران نوجوان مبتلا به مشکلات سلوک و عادی، اهداف فرعی؛ تعیین تفاوتهای بین دو گروه دختران دارای مشکلات سلوک و دختران عادی در شناسایی هیجانها تعیین تفاوتهای دختران دارای مشکلات سلوک با صفات بیاعتنایی- غیرهیجانی بالا و بیاعتنایی-
غیرهیجانی پایین در تشخیص هیجانها.

سوال های پژوهش: ۱- آیا دختران مبتلا به سلوک در مقایسه با دختران عادی در شناسایی هیجانها تفاوت وجود دارد؟
۲- آیا بین دختران مبتلا به سلوک با صفات بی اعتنایی – غیرهیجانی بالا و دختران با صفات بی
اعتنایی – غیر هیجانی پایین در شناسایی هیجانها تفاوت وجود دارد؟

تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها:

اختلال سلوک:اختلال سلوک، الگوی رفتاری پایدار و تکرار شونده مبنی بر نادیده گرفتن هنجارهای
اجتماعی و حقوق دیگران، و بروز رفتارهایی از قبیل پرخاشگری در مقابل دیگران،دروغگویی، دزدی یا
. ) تخریب اموال دیگران است )انجمن روانپزشکی آمریکا، ۳۰۱۶
عواطف چهرهای: جلوههای چهرهای هیجانها یکی از تظاهرات بیرونی حالات هیجانی درونی است
که برای ارتباطات میان افراد کارآمد است )بلیر، ۳۰۰۶ (. شناسایی هیجان، توانایی شناسایی حالات
هیجانی مختلف در چهره، وضعیت بدنی و عبارات کلامی در خود یا دیگران و درک معنای اجتماعی-
.) بافتی آنها میباشد )بامینگر، ۳۰۰۰
بیاعتنایی-غیرهیجانی: ویژگی های بیاعتنایی- غیرهیجانی یک الگویی از ویژگیهای شخصیتی را
در بر می گیرد که شامل: فقدان عذاب وجدان و پشیمانی، فقدان همدلی هیجانی،نادیده گرفتن
.) دیگران و عاطفه کم است.

اختلال سلوک: در پژوهش حاضر اختلال سلوک با استفاده از پرسشنامه آخنباخ فرم خودگزارش-
دهی نوجوان تشخیص داده میشود.
عواطف چهرهای: در پژوهش حاضر نمرهای است که فرد در مجموعه محرک چهرهای نیماستیم ۱
کسب میکند.
بیاعتنایی-غیرهیجانی: در پژوهش حاضر، نمرهای است که فرد در پرسشنامه بیاعتنایی-
غیرهیجانی بدست میآورد.

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه شهید بهشتی
  • رشته تحصیلی روانشناسی بالینی کودک و نوجوان
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی ماندانا ساجدی روانشناس، ماندانا ساجدی مشاور، ماندانا ساجدی روان درمانگر، ماندانا ساجدی متخصص اعصاب و روان، ماندانا ساجدی روانپزشک
تخصص ها
  • روانشناسی کودک
تصویر
ماندانا ساجدی
مشاور کودک
(6)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر