منو
X

تصویر
محمد عزیزی فهلیانی
روانشناس بالینی و فردی
(180)
آمار این متخصص
(180) رای
96%

دقت

98%

مفید بودن

98%

دانش و مهارت

100%

رفتار بالینی

97%

وقت شناسی

78%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

محمد عزیزی فهلیانی هستم، فارغ التحصیل مدد کاری اجتماعی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در سال ۱۳۸۸، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “بررسی تأثیر الگوی سیستمی مداخلات مدد کاری اجتماعی بر کاهش دفعات بستری بیماران اسکیزوفرنی در مرکز آموزشی درمانی روانپزشکی رازی در سال ۸۷- ۱۳۸۸” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی

گروه مدد کاری اجتماعی

پایان نامه جهت دریافت کارشناسی ارشد مدد کاری اجتماعی

عنوان:

بررسی تأثیر الگوی سیستمی مداخلات مدد کاری اجتماعی بر کاهش دفعات بستری بیماران اسکیزوفرنی در مرکز آموزشی درمانی روانپزشکی رازی در سال ۸۷- ۱۳۸۸

استاد راهنما:

دکتر مصطفی اقلیما

استاد مشاور:

دکتر غنچه راهب

دکتر حمید رضا خانکه

استاد مشاور آمار:

دکتر مسعود صالحی

دانشجو:

محمد عزیزی فهلیانی

اردیبهشت ۱۳۸۸

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول

مقدمه

بیان مسأله

اهداف پژوهش

فرضیه پژوهش

تعریف واژه ها

فصل دوم

ادبیات پژوهشی

چهار چوب پنداشتی

مروری بر مطالعات انجام شده

فصل سوم روش شناسی پژوهش .=

مقدمه

روش پژوهش

جامعه پژوهش

نمونه پژوهش و روش نمونه گیری

ویژگی واحدهای پژوهش

ابزار پژوهش

روش اجرای پژوهش

روش تجزیه و تحلیل داده های پژوهش

فصل چهارم یافته های پژوهش

فصل پنجم

مقدمه

بررسی بافته های پژوهش

بحث

نتیجه گیری نهایی

کاربردها

پیشنهادات

محدودیت ها

ملاحظات اخلاقی

منابع و مآخذ

پیوست ها

چکیده

مقدمه: امروزه در رویکردهای ارائه خدمات به بیماران روانی به خصوص در زمینه مراقبت از بیماران اسکیزوفرنیا تغییرات عمده ای بوجود آمده است. عود و بستری های مکرر از خصوصیات بارز بیماران اسکیزوفرنیا می باشد. با توجه به این تغییرات و اینکه خانواده منبع اصلی و مهم حمایت و مراقبت از بیمار می باشد، توجه به نیازها و مشکلات خانواده از اهمیت و ضرورت ویژه ای برخوردار است.رفع مشکلات آموزشی و انجام پیگیریهای حمایتی برای این دسته از بیماران و خانواده هایشان می تواند از عود بیماری و دفعات بستری این بیماران بکاهد.

هدف: این پژوهش به منظور بررسی تأثیر الگوی سیستمی مداخلات مددکاری اجتماعی بر کاهش دفعات بستری بیماران اسکیزوفرنیا در مرکز آموزشی درمانی روانپزشکی رازی انجام گردیده است روش: این مطالعه یک تحقیق کاربردی از نوع مطالعات شبه آزمایشی است. نمونه گیری به روش تمام شماری انجام شده است. بدین منظور بخش های فعال مرکز آموزشی درمانی روانپزشکی رازی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند. مشخص گردید که در بخش های مورد مطالعه ۱۵۳ بیمار اسکیزوفرنیا بستری بودند که از میان آنها ۷۰ بیمار اسکیزوفرنیا شرایط ورود به پژوهش داشتند. سپس نمونه های دارای معیار ورود به پژوهش به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش ( ۳۵ نفر) و گروه کنترل( ۳۵ نفر) تقسیم شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل سه پرسشنامه بود. دو پرسشنامه محقق ساخته مربوط به اطلاعات اجتماعی – جمعیت شناختی بیمار و مراقب بیمار بوده و پرسشنامه دیگر مربوط به سنجش کار کرد خانواده ( FAD) بود. روایی این ابزار توسط محققان داخل کشور و خارج از کشور مورد تأیید قرار گرفته است و اعتبار خرده مقیاس های آن نیز از ۷۲/ ۰ تا ۹۲ / ۰ از همسانی درونی نسبتا خوبی برخوردار بوده که مورد تأیید محققان داخل کشور قرار گرفته است. در ابتدا هر دو گروه آزمایش و کنترل پرسشنامه های اطلاعات اجتماعی – جمعیت شناختی بیمار، مراقب بیمار و پرسشنامه سنجش کارکرد خانواده را تکمیل نموده و سپس برای گروه آزمایش مداخلات مددکاری شامل : آموزش روانی اجتماعی به خانواده و حمایتگری و پیگیری پس از ترخیص که در ۴ جلسه انجام گردید در حالیکه برای گروه کنترل هیچگونه مداخله ای ارائه نشد. پس از پایان مداخلات هر دو گروه آزمون و کنترل پرسشنامه های اطلاعات اجتماعی – جمعیت شناختی بیمار، مراقب بیمار و پرسشنامه سنجش کار کرد خانواده ( FAD ) را مجددا تکمیل نمودند.

نتایج : ابتدا با استفاده از آزمون کولمو گراف – اسمیرنوف نرمال بودن متغییرها مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از آزمون مجذور کای همسانی دو گروه آزمایش و کنترل بررسی شد. سپس به منظور مقایسه دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله قبل و بعد از مداخلات، از آزمون های مان ویتنی، ویل کاک سون وt استودنت مستقل و زوجی استفاده گردید. نتایج آزمون نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل پس از انجام مداخلات مددکاری اجتماعی در کاهش دفعات بستری بیماران اسکیزوفرنیا، بهبود عملکرد خانواده بیماران اسکیزوفرنیا و طول مدت بازگشت بیماران تفاوت معناداری وجود دارد( ۰۰۱/ ۰= p) در گروه آزمایش در مرحله قبل و بعد از مداخلات در کاهش دفعات بستری بیماران اسکیزوفرنیا و بهبود عملکرد خانواده بیماران اسکیزوفرنیا نیز تفاوت به صورت معناداری وجود داشت.( ۰۰۱ / ۰=p) در گروه آزمایش پس از اجرای مداخلات تنها ۶ بیمار عود علائم منجر به بستری داشتند در صورتیکه در گروه کنترل همه بیماران در طول چهار ماه ۱ تا ۲ بار در مراکز درمانی بستری شدند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که بکارگیری الگوی سیستمی مداخلات مددکاری اجتماعی بر کاهش دفعات بستری بیماران اسکیزوفرنیا، طول مدت بازگشت بیماران و بهبود کار کرد خانواده تأثیر گذار بوده و رابطه معناداری دارد.

واژگان کلیدی : مداخلات مددکاری اجتماعی، دفعات بستری، اسکیزوفرنیا.

مقدمه:

بیماری های روانی از زمان های قدیم وجود داشته، بطوریکه بقراط در حدود ۴۰۰ سال قبل از میلاد عقیده داشته که بیماری روانی را مانند بیماری جسمی باید درمان کرد. خوشبختانه نهضت بهداشت روانی در نیم قرن اخیر، افکار غلط و خرافات در مورد این بیماری ها را کنار گذاشته و نشان داده که اولا بیماری های روانی، قابل پیشگیری هستند و ثانیا در صورتی که مانند سایر بیماری ها به موقع تشخیص داده و تحت درمان قرار گیرند به همان نسبت از مزمن شدن و عوارض آنها کاسته خواهد شد. پیشرفت صنعت و تکنولوژی، قدرت و ثروت را افزایش داده است ولی امکان زندگی با آرامش، صلح و اطمینان را از انسان سلب کرده است. در حقیقت در این نوع زندگی “کیفیت فدای کمیت” شده است و اعتدال و تناسب کنار رفته است و بیماری های عصبی – روانی و روان تنی جانشین آن شده است، بطوریکه آمار نیز حکایت از افزایش شیوع بیماری های روانی دارد و علل مختلفی را برای این افزایش شیوع بر شمرده اند. بررسی ها نشان داده که در طول دو دهه آینده بیماری های روانی بعنوان اولویت عمده خطر آفرین در وضعیت بهداشتی کشورهای جهان خواهد بود. در کشور ایران از زمان محمدین زکریای رازی و بعد، ابو علی سینا به بیماران روانی که در آن زمان دیوانگان خوانده می شدند ) توجه داشتند و برای آنها از دستورات مختلف دارویی و روش های گوناگونی همچون تلقین استفاده می کردند و بطور رسمی در سال ۱۳۳۶ برنامه های روانشناسی و بهداشت روان از رادیوی ایران آغاز شد و در سال ۱۳۳۸ اداره بهداشت روانی در اداره کل بهداشت وزارت بهداری وقت، تشکیل گردید. اگرچه از سال ۱۳۱۹ تدریس روانپزشکی در دانشگاه تهران آغاز شده بود با قبول استراتژی P.H.C توسط جمهوری اسلامی ایران و ایجاد شبکه های بهداشتی درمانی در کشور، موضوع بهداشت روان به منزله جزء نهم خدمات اولیه بهداشتی شد و در حال حاضر نیز از موضوعات بسیار ضروری در کشور، مورد توجه پذیرفته قرار دارد.در ۳۰ سال اخیر مراقبت از بیماران روانی با تحولات عمیقی همراه بوده است. راهبردهای درمانی گسترش یافته و بر حمایت های اجتماعی تأکید بیشتری شده است. تلاش می شود از شمار بیماران بستری بیمارستانهای روانی کاسته و به شرایط نامساعد بسیاری از مرخص شدگان از بیمارستانها که در اجتماع زندگی کرده اند توجه فزاینده ای شود. در اکثر کشورهای توسعه یافته از خانواده به عنوان عضو ششم تیم درمان در مراکز روانپزشکی نام می برند و از آنجا که بیمار بیشترین زمان زندگی خود را با خانواده سپری می کند ، خانواده از اهمیت خاصی در نیم درمان بر خوددار است. در کشور ما خانواده نقش اساسی را در مراقبت و نگهداری بیمار اسکیزوفرنیا بر عهده دارد . در بسیاری از کشورها از خانواده به عنوان منبع اصلی برای حمایت و مراقبت از بیماران اسکیزوفرنیا یاد شده که می تواند در کنترل عود علائم بیماری و کاهش دفعات بستری بیمار بسیار مؤثر باشند. اما این خانواده ها نیازها و مشکلاتی برای مراقبت از فرد بیمار خود دارند که باید مورد توجه و اهمیت قرار گیرد.در این پژوهش سعی شده است ضمن توجه به نیازها و مشکلات خانواده های دارای بیمار اسکیزوفرن، با انجام و پیگیری مداخلات مددکاری به خانواده دارای بیمار اسکیزوفرن کمک شود تا از بیمار خود بهتر مراقبت نموده و سازگاری بیشتری با بیمار و مسائل آن داشته باشند. مداخلات به خانواده کمک می کند تا بصیرت و آگاهی بیشتری در مورد بیمار و نوع علائم بیماریش کسب نمایند، کار کرد خانواده بهبود پیدا کند و در نهایت میزان دفعات بستری بیمار کاهش یابد.

بیان مسئله:

بشر در طول زمان همیشه سعی کرده راهی برای درمان بیماریهای جسمانی پیدا کند ولی در مورد بیماری های روانی این طور نبوده و تنها در چند دهه اخیر بیماران مورد توجه و حمایت نسبی قرار گرفته اند و این بیماران اکثرا با طرد سازمانهای رفاهی و درمانی مواجه بوده اند. بیماری های روانی نیز مانند بیماری های جسمی، از عوامل مهم مختل کننده سلامتی انسان شناخته شده است و صدمات روانی و اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی را به همراه داشته است. امروزه در حالیکه میلیونها نفر از بیماری های روانی رنج می برند، تسهیلات بهداشت روانی که در دسترس آنها قرار دارد بسیار ناچیز است. بر حسب برآورد سازمان جهانی بهداشت امروزه  %۲۵ مردم جهان دچار یکی از انواع اختلالات روانی – عصبی – رفتاری هستند (به جز اعتیاد به مواد مخدر، الکل و سایر موارد ناتوانی و از کارافتادگی ناشی از بیماری های روانی، اغلب شد بد و طولانی است و بار سنگینی بر بیمار، خانواده و جامعه تحمیل می کند. بطور کلی ۶ / ۱۰ % بار کلی بیماری ها مربوط به بیماری های روانی است و با محاسبه سال های تقریبی ناتوانی در طول عمر این رقم به ۲۸% افزایش می یابد.قاسمی، ۱۳۷۹ ( به نقل از اسکلبرگ ،۱۹۹۳) می نویسد بیماری روانی به عنوان یکی از مهمترین علل از کار افتادگی بوده که عملکرد اجتماعی شخص مبتلا را در ابعاد خانوادگی، شغلی و تحصیلی تحت الشعاع قرار می دهد. میزان شیوع اختلالات روانی در ایران در مناطق مختلف از %۹ تا %۳۶ متغیر است. طبق مطالعات، % ۳ از بیماران روانی و ۶ / ۱% از جمعیت ۱۵ سال به بالا به نحو شدیدی، از لحاظ روانی بیمار بوده و به درمان جدی روانپزشکی نیاز داشته اند.۳/۱۵ % از این گروه سنی بیماری های خفیف روانی و ۶/۶۲٪ مسائل عاطفی مختلف داشته اند. مطابق نتایج تحقیقات وزارت بهداشت و درمان، ۶ درصد ایرانیان مبتلا به بیماری های روانی هستند.(۹) براساس آمارهای ارایه شده، بیماران روانی مزمن شناخته شده در ایران که نیازمند مراقبت های ویژه هستند حداقل بیش از ۵۰۰ هزار نفر هستند. (۱۰) اختلالات روانی از شایعترین بیماری های عصر حاضر بوده که در میان آنها اسکیزوفرنی از همه شایعتر و جدی ترین اثرات مخرب را دار است (۱۱) و در سراسر جهان درمان این دسته از بیماری ها از دشوارترین درمان ها بشمار می آید. (۷) مشخصه اسکیزوفرنی و اختلالات وابسته به آن، وجود علائم روانپریشی تقطیر هذیان ها و توهم ها است. در این اختلال، بیمار از علائم روانپریشی و اختلال عملکردی رنج می برد. اسکیزوفرنی یک بیماری بسیار ناتوان کننده است، چون علی رغم اینکه سیر آن تا حدودی متغییر است، ولی اکثر روند مزمن و عود کننده ای دارد. مراقبت از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، زحمات و مشکلات فراوانی را برای تمام مراقبین، از خانواده بیمار گرفته تا مراکز خدمات بهداشتی و اجتماعی ایجاد می کند. هر چند که ممکن است پزشکان عمومی فقط تعداد انگشت شماری از بیماران اسکیزوفرن مزمن را در فهرست بیماران خود داشته باشند، ولی شدت مشکلات این بیماران و احتیاجات خانواده آنها به قدری است که اهمیت این بیماران را بسیار زیاد می سازد. (همان منبع) در ایالات متحده شیوع اسکیزوفرنی در طول عمر بطور متفاوت بین ۱ تا ۵/ ۱ درصد گزارش شده است؛ هماهنگ با همین طیف، مطالعه همه گیری شناختی که توسط انستیتو ملی بهداشت روانی به عمل آمده شیوع اسکیزوفرنیا را در طول عمر ۶/ ۰ تا ۹ / ۱ درصد گزارش نمود . در هر سال ۰۲۵/ ۰ درصد تا ۰۵/ ۰ درصد جمعیت کل امریکا برای اسکیزوفرنی درمان می شود. دو سوم این بیماران درمان شده نیازمند بستری شدن هستند و علیرغم شدت این بیماران فقط نیمی از بیماران اسکیزوفرنیک درمان دریافت می کنند. اسکیزوفرنیا از شایعترین بیماری های روانی است و در اواخر نوجوانی و اوایل جوانی شروع می شود و حدود ۹۰ درصد مردان و ۷۰ درصد زنان را در بر می گیرد که معمولا شروع آن قبل از ۳۰ سالگی است.( ۱۴ ) تقریبا ۱٪ از مردم در زمان زندگی شان، به اسکیزوفرنیا مبتلا می شوند. بروز سالیانه این اختلال ۵/ ۰-۱ / ۰ در ۱۰۰۰ نفر است. تعداد کل بیماران اسکیزوفرن در جهان حدود ۴۵ میلیون نفر و در ایران حدود ۵۰۰ هزار نفر تخمین زده می شود. شیوع اسکیزوفرنیا در زنان و مردان یکسان است، حداکثر سن شروع در مردان در سنین ۲۵- ۱۵ سالگی و در زنان در سنین ۳۵- ۲۵ است. بطور کلی پیش آگهی بیماری در زنان بهتر از مردان است. مایکل گلدر و همکاران (۲۰۰۵) عقیده دارند، میزان بروز سالیانه اسکیزوفرنیا بین ۱۰ تا ۲۰ مورد از هر ۰۰۰, ۱۰۰ نفر است. طبق بررسی و تحلیل آماری اطلاعات، در ایران نیز مانند سایر نقاط جهان بیماری روانی عموما و اسکیزوفرنیا خصوصا و مشکلات آن رو به ازدیاد است. با توجه به میزان شیوع اسکیزوفرنیا که معادل ۵ / ۵ نفر در هزار جمعیت است، احتمالا در ایران در حدود ۳۳۰۰۰۰ بیمار اسکیزوفرنیا وجود دارد که مطابق آمار برای این تعداد حدود ۱۰ هزار تخت وجود دارد. با توجه به جمعیت ایران در سال ۱۳۸۵ که ۷۰ میلیون نفر می باشد و با حداقل میزان شیوع اسکیزوفرنیا ۵ / ۰ درصد، این تعداد به حداقل ۳۵۰۰۰۰ نفر می رسد. در ایران حدود ۱۹ بیمارستان روانپزشکی با ۶۰۰۰ تخت برای بیماران وجود دارد که ۵۰ درصد تخت های این بیمارستانها توسط بیماران اسکیزوفرنیا اشغال شده است.(۷) در کشورهای پیشرفته نسبت بالای تخت های روانپزشکی به منظور نگهداری بیماران مزمن روانی به کل تخت های بستری ، هزینه سنگینی را بر بودجه بهداشتی – درمانی آنها تحمیل می کند. با کشف داروهای روان گردان و کنترل نسبی علائم روانپزشکی، سیاستگزاران بهداشتی – درمانی را به کاهش تخت های روانپزشکی و انتقال بیماران به جامعه و در نهایت ایجاد و گسترش خدمات مبتنی بر جامعه وادار نمود. بر اساس آمارهای ارائه شده بیماریهای روانی، زیانهای زیادی برای خانواده، جامعه و دولت دارد که این زیانها می تواند در ابعاد زیر باشند : ۱) اقتصادی ۲) اجتماعی ۳) فرهنگی ۴) عاطفی ۵) سیاسی ۶) خانوادگی … .تخمین هزینه یک بیماری برای جامعه کار پیچیده ای است. حدود یک درصد درآمد ملی آمریکا صرف درمان بیماری روانی می گردد. اسکیزوفرنی ۵ / ۲ درصد تمام هزینه های بهداشتی را در بر می گیرد . هزینه درمان و سایر هزینه های غیر مستقیم برای جامعه سالیانه بالغ بر ۵۰ میلیارد دلار می گردد. حدود ۷۵ درصد مبتلایان به اسکیزوفرنی قادر به کار کردن نبوده و شغلی ندارند. (۱۳) مطابق آمارهای ارائه شده از سوی محققان، درمان، بستری و مراقبت از بیماران اسکیزوفرنیا بیشترین هزینه ها ( حدود ۵ / ۲ درصد تمام هزینه های بهداشتی ) را به خود اختصاص داده است بطوریکه بیشترین آمار اشغال تخت های بیمارستان های روانپزشکی به این بیماری اختصاص دارد.( ۱۳، ۳) لذا مراقبت از این دسته از بیماران برای دولت و خانواده ها بسیار پر هزینه می باشد که همراه با این موضوع عود علائم بیماری و تعداد دفعات بستری شدن بیمار در بیمارستان ها بسیار اهمیت دارد. اسکیزوفرنیا بیماری پر هزینه ای است که علاوه بر بستری در بیمارستان هزینه های عمده درمانی دیگری نیز دارد. بیماری اسکیزوفرن بطور نامتناسبی هزینه های مستقیم و غیر مستقیمی ایجاد می کند، چرا که در اثر ابتلا به این بیماری افراد در سطح بالایی ناتوان شده، عموما قادر به کار کردن و کسب در آمد نیستند و در ضمن در سنین پایین بروز می کند و مانع کارآیی آنها می شود.(۱۶) در طی چند سال اخیر خدمات گسترده ای برای درمان ، پیشگیری و توانبخشی این گروه از بیماران در بطن جامعه به کار گرفته شد. مطالعات اثر بخشی اینگونه از خدمات درمانی – مراقبتی را نسبت به درمان سنتی نگهداری طولانی ، به اثبات رسانیده است. گسترش این دسته از خدمات محیطی را میان خانواده ها از یک سو و بستری کوتاه مدت و میان مدت در مراکز روانپزشکی از سویی دیگر ایجاد نموده و ارتباط خانواده و بیمارستان را که از یکدیگر گسسته شده بود، پیوند می دهد. در کلیه خدمات بهداشتی ، درمانی و مراقبتی روانپزشکی ، نقش خانواده به عنوان مراقب اصلی بیمار انکار ناپذیر است. در جامعه ای که با کمبود سطح خدمات درمانی مراقبتی برای بیماران روانی دارد، خانواده در ارائه و تأمین چنین خدماتی به افراد مبتلا به بیمار روانی، نقش محوری ایفاء می کند. برای پر کردن فاصله میان مراکز روانپزشکی و خانواده ها، نیازمند ایجاد و گسترش خدمات روانپزشکی مبتنی بر جامعه در مناطق شهری می باشیم ، ایجاد و گسترش اینگونه خدمات نه به منظور کاهش تخت های روانی و بستن مراکز بزرگ نگهداری بیماران مزمن روانی، بلکه به علت کمبود تخت های لازم برای بستری کوتاه مدت، میان مدت و یا نگهداری بیماران است. در کشورهای صنعتی پیشرفته با وجود خدمات گسترده جامعه نگر، به خانواده به عنوان منبع مهم و اصلی برای حمایت، درمان و توانبخشی بیماران نگاه می شود. خانواده با برخورداری از حمایت های مالی، عاطفی و معنوی منبع بسیار خوبی برای حفظ و ارتقاء توانمندیهای روانی بیمار است. تقویت منابع علمی، مادی و عاطفی خانواده ها می تواند چتر مناسبی برای بیمار به منظور تحقق اهداف درمانی و توانبخشی فراهم سازد. آموزش خانواده در خصوص بیماری، انتقال مهارتهای لازم برای نحوه مدارا و مقابله با بیماری، توانائیهای بالقوه خانواده را افزایش می دهد و شاید بتواند تا حدودی کمبود خدمات سرپایی و بستری مراکز روانپزشکی موجود را جبران نماید. درمانهای مربوط به بیماری روانی طیف گسترده ای از مسئولیتها و نگرش های معطوف به اعضای خانواده را شامل می شود . اخیرا به عنوان جزئی از روند گسترده مشارکت جامعه در بهداشت روانی، خارج کردن بیماران از مراکز نگهداری، و رشد سیستم های درمانی وابسته به اجتماع، خانواده ها تشویق می شوند که به صورت فعال تری در مراقبت از عضو بیمار شان مشارکت داشته باشند . زمینه شغلی و روابط اجتماعی باعث مشکلات بیشتری برای بیمار می گردد. برای پیشگیری از انزوا و گوشه گیری، بازتوانی روانی برای بیمار ضروری است تا فعالیتهای عادی زندگی بیمار کمتر مختل گردد. خانواده با انجام اقداماتی می تواند در سازگاری با بیمارش و همچنین حفظ و ارتقاء توانمندی های روانی بیمار کمک کند. بسیاری از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی می توانند به خانه و نزد خانواده خود باز گردند، چرا که دوره بستری آنها بسیار کوتاه تر از گذشته است و از طرف دیگر نیاز آشکاری برای ایجاد تسهیلات بیشتر برای آنان در جامعه احساس می شود. در بسیاری از کشورهای اروپایی تلاش های قابل توجهی برای جلب همکاری خانواده در فرایند درمان، بازتوانی و توانبخشی بیماری های روانی صورت می گیرد. اما در کشور ما متأسفانه مشارکت خانواده ها در پیشگیری، درمان و بازتوانی بیماری های روانی بسیار ضعیف است. بی شک توجه به خانواده و پیگیری برای حل مشکلات آنان تأثیر بسیاری در کاهش علایم و میزان عود بیماری و در نتیجه کاهش دفعات بستری در مراکز درمانی خواهد شد. در طی زمانهای مختلف چگونگی ارایه خدمات حمایتی و روانپزشکی به بیماران روانی نیازمند، معمولا مشکلات و مسایل متعددی وجود داشته و هم اکنون نیز وجود دارند . البته این مشکلات در کشور های در حال توسعه از جمله ایران پیچیده تر است. در ۳۰ سال اخیر مراقبت از بیماران روانی با تحولات عمیقی همراه بوده است. راهبردهای درمانی گسترش یافته و بر حمایت های اجتماعی تأکید بیشتری شده است. تلاش می شود از شمار بیماران بستری بیمارستانهای روانی کاسته و به شرایط نامساعد بسیاری از مرخص شدگان از بیمارستانها که در اجتماع زندگی کرده اند توجه فزاینده ای شود.خانواده به عنوان واحد اساسی جامعه در رشد شخصیت و سلامت روانی و هم در پیدایش، سیر و پیش آگهی اختلالات روانی و نیز کمبود خدمات درمانی – مراقبتی اعم از تخت های روانپزشکی و خدمات سرپایی، خانواده نقش کلیدی در مراقبت و درمان بیماران روانی به عهده دارد و از این رو پیش بینی می شود که فشار_زیادی را متحمل گردد فشار بالا، کمبود منابع و امکانات ، عدم آگاهی و اطلاع از منابع حمایتی موجود در جامعه و مشکلات ناشی از وجود فرد معلول در خانواده ، سلامت روانی خانواده على الخصوص مراقبین اصلی بیمار روانی را به مخاطره انداخته و از توانایی آنها در مراقبت از بیمار کاسته و خطر افزایش میزان عود علایم بیماری ، رها شدن بیمار و افزایش تعداد بیماران روانی بی خانمان را افزایش می دهد (۷) که رها شدن بیمار در خیابانها خود موجب افزایش جرائم در سطح جامعه می گردد. جرم زایی علل مختلفی دارد و از مهمترین علل آن بیماریهای روانی است. بیماران روانی مذکر، بیماران مجرد، بیماران معتاد ، بیمارانی که سابقه خودکشی داشته اند، بیمارانی که وضعیت نامناسب اقتصادی دارند و نیز بیمارانی که دارای ناهنجاری های خانوادگی هستند، بیشتر در معرض ارتکاب جرم قرار دارند. (۲۱) مطالعات نشان داده اند که شدت جرائم در بیماران اسکیزوفرنیا بیشتر بوده و جرائم خشونت بار بیشتری مرتکب شده بودند. عواملی چون مجرد بودن، بیکاری و جنسیت از عوامل مساعد کننده بودند و عمده جرائم در آنها به صورت تکانشی و علیه بستگان درجه یک اتفاق افتاده بود. جهت گیری جرائم در بیماران اسکیزوفرنیک به سمت بستگان نزدیک، لزوم حمایت خانواده ها و عدم طرد آنها را گوشزد نموده و بالا بودن درصد بیکاری در آنان نیز می تواند تأکیدی بر لزوم باز توانی و تقویت توانایی های باقیمانده این بیماران برای کاهش جرم زایی مبتلایان باشد. از وقتی که بیمارستانهای روانپزشکی فرایند مؤسسه زدایی را طی کردند، درمانگران و پژوهشگران خانواده و توانایی های بالقوه آنان را کشف نمودند و سعی کردند الگوهای خانوادگی معیوب را شناسایی نموده و آن را تغییر دهند. گرچه رابطه سبب شناختی بین خانواده آشفته در کودکی و بروز اسکیزوفرنیا در بزرگسالی مشخص نشده است، اما به نظر می رسد میان پیش آگهی بیماری اسکیزوفرنیا و محیط خانوادگی به خصوص عود بیماری و نیاز به بستری شدن مجدد، رابطه ای وجود دارد. نگرش خانواده نقش تعیین کننده ای در عود بیماری دارد بخصوص آنچه که نگرشها و احساسات ابراز شده نسبت به بیمار و بیماری خوانده می شود، می تواند پیش بینی کننده عود بیماری باشد. ناظری، ۱۳۸۲( به نقل از بیگل و همکاران، ۱۹۹۴) بیان می کند که خانواده در مراقبت و حمایت از بیماران روانی نقش محوری و کلیدی دارد و توجه به نیازهای حمایتی خانواده بیماران بسیار مهم است. در کشور ما به دلیل فقدان یا کمبود خدمات مبتنی بر جامعه ، اینگونه وظایف بر عهده خانواده یا مراقبان آنها گذاشته شده است، لذا تأمین حمایتهای آموزشی ، مشاوره ای ، هیجانی و اجتماعی و نیز تشکیل شبکه های حمایتی از خانواده ها به صورت یک ضرورت مسلم و مهم مطرح می شود. تحقیقات نشان داده اند که تأمین حمایت های اجتماعی، آموزشی، مشاوره ای و هیجانی می تواند به کاهش دفعات و روزهای بستری، کاهش هزینه های درمان، کاهش فشار روانی خانواده، کاهش عود بیماری، حفظ سلامت روانی سایر اعضاء خانواده و ارتقاء کیفیت زندگی بیمار مبتلا به اسکیزو فرنیا و خانواده آنها منجر می شود. لذا میزان عود و بستری مجدد در بیمارانی که کمتر از حمایت خانواده برخوردار بوده اند، بسیار بیشتر بوده است. طولانی بودن مدت بیماری و دفعات عود بیماری، موجب فرسایش منابع مادی و معنوی خانواده شده و ضرورت آموزش به خانواده جهت مقابله و سازگاری طولانی مدت و نحوه مراقبت از بیمار را تأکید می کند. با تأمین اقدامات حمایتی نظیر آموزشی، مشاوره ای و اجتماعی، خانواده می تواند بهترین منبع برای درمان و مراقبت از بیمار روانی مزمن باشد و به ارتقاء کیفیت زندگی و سلامتی بیمار در جامعه کمک نماید. ناظری، ۱۳۸۲ ( به نقل از بیگل و همکاران، ۱۹۹۴) بیان می کند پذیرش بالای بیماران روانی در بیمارستانها ، عودهای مکرر علایم ، بالا بودن هزینه های درمانی آنها ، عدم وجود هماهنگی میان میزان ارایه خدمات بیمارستانی و میزان نیاز های جامعه ، شدت فشارهای بیمار روانی به خانواده و نارضایتی بیماران و خانواده آنها از کیفیت خدمات موجود ، ضرورت توجه بیشتر به این بیماران را الزامی می نماید. از آنجا که نگهداری بیماران روانی برای دولت بسیار هزینه بردار بوده اند و از طرف دیگر عدم توجه خانواده موجب رها شدن بیماران در جامعه می گردد، لذا توجه به نیازها و مشکلات بیماران و خانواده ها و حمایت آنها بسیار ضروری است. اکثر بیماران روانی از عهده پرداخت مخارج درمانی خود بر نمی آیند. گرچه ممکن است آنها در طی دوره ای از بیماری خود بیمه باشند اما معمولا با گذشت زمان دیگر حائز شرایط بیمه نخواهند بود. در برخی مواقع بیماران روانی که به منظور دریافت خدمات روانی و روانپزشکی به مراکز دولتی مراجعه می کنند، خدمات بهتری دریافت می کنند. بسیاری از بیماران روانی برای پشت سر گذاشتن پیچ و خم خدمات مداخله در بحران و به منظور دریافت حق از کار افتادگی و نیز فرصت های آموزش حرفه ای به خدمات مددکاری اجتماعی نیاز دارند . مددکاران اجتماعی در مراکز روانپزشکی به عنوان یک پل ارتباطی میان خانواده و تیم درمان ایفای نقش می کنند و علاوه بر اینکه زمینه پذیرش مددجو را در کانون خانواده فراهم می سازنند، سعی می کنند خانواده در تمام مراحل فرایند درمان مشارکت فعال داشته باشد. مددکاران اجتماعی روانپزشکی خدمات خود را هم بر اساس تخصص و تجارب خود و هم بر اساس نیاز بیماران و خانواده هایشان ارائه می کنند. امروزه مددکاران اجتماعی مداخلات خود را بر اساس نیاز بیماران و خانواده هایشان در طی فرایند طرح ترخیص ارائه می دهند. بررسی های انجام شده نشان داده است خانواده ها خیلی تمایل ندارند از بیماران خود مراقبت نمایند و تنها تعداد محدودی از آنها راغب به مراقبت از بیماران خود در خانواده هستند.  از آنجا که مددکاران اجتماعی یکی از اعضاء تیم درمان هستند ، نقش مهمی در ترخیص بیمار و فراهم کردن زمینه ترخیص مددجو از بیمارستان ایفا می کنند. بیشتر اوقات تأخیر در ترخیص بیماران روانپزشکی مربوط به عدم دسترسی به منابع جامعه یا در بیزاری از بیمار یا عدم پذیرش ترخیص از طرف خانواده اش است. در یک مطالعه ۱۳۸ بیمار روانپزشکی …

مشخصات
  • جنسیت مرد
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
  • رشته تحصیلی مدد کاری اجتماعی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی محمد عزیزی فهلیانی روانشناس، محمد عزیزی فهلیانی مشاور، محمد عزیزی فهلیانی روان درمانگر، محمد عزیزی فهلیانی روانپزشک، محمد عزیزی فهلیانی متخصص اعصاب و روان، محمد عزیزی فهلیانی روانسنج
تخصص ها
  • مددکاری‌اجتماعی
تصویر
محمد عزیزی فهلیانی
روانشناس بالینی و فردی
(180)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر