منو
X

تصویر
محمد علی هوشنگ
روانشناس بالینی و فردی
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
80%

دقت

80%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

80%

رفتار بالینی

0%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

محمد علی هوشنگ هستم، فارغ التحصیل روانشناسی تربیتی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه شیراز، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “بررسی اختلالات عاطفی-رفتاری کیان دانش آموزان مقطع ابتدائی دارای مادران شاغل و غیر شاغل در سطح شهرستان جهرم” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه شیراز

دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی

پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته وران شناسی تربیتی

عنوان:

بررسی اختلالات عاطفی- رفتاری کیان دانش آموزان مقطع ابتدائی دارای مادران شاغل و غیر شاغل در سطح شهرستان جهرم

نگارش:  محمد علی هوشنگ

استاد راهنما: دکتر اصغر رضویه

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول : مقدمه

بیان مسئله

اهمیت مسئله

تعریف موضوع تحقیق

زنان و اشتغال

آشفتگی عاطفی – رفتاری در کودکان

اهداف کلی و آرمانی تحقیق

سؤالات تحقیق

فصل دوم : مروری بر تحقیقات پیشین

اثر اشتغال مادر بر رشد اجتماعی کودک

اشتغال مادر و مراقبت گروهی

اثر اشتغال مادر بر رشد عاطفی – رفتاری کودک

اشتغال مادر و تعاملات مادر – کودک در خانه

اشتغال مادر و بزهکاری

فرضیه تحقیق

فصل سوم: روش تحقیق

آزمودنیها

ابزار تحقیق

نحوه اجرای آزمون

روش های آماری

تعریف متغیرها

فصل چهارم: نتایج

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

خلاصه و نتیجه گیری

محدودیت های تحقیق

پیشنهادات

منابع

چکیده:

هدف از این پژوهش ، شناخت میزان اختلالات عاطفی – رفتاری در بین دو گروه از دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی دارای مادران شاغل و غیر شاغل بود به منظور انجام این تحقیق ، ۱۶۰ آزمودنی دختر و پسر دوره ابتدایی از دبستان که بطور تصادفی از بین نهرست مدارس ابتدایی موجود در سطح شهرستان جهرم انتخاب گردیدند ، بوسیله پرسشنامه سی سئوالی را تر در رابطه با اختلالات عاطفی – رفتاری ، مورد سنجش قرار گرفتند . این آزمودنی ها به دو گروه دارای مادران شاغل و ، غیر شاغل تقسیم شدند و از نظر متغیرهای مؤثر و مرتبط ، همچون سطح هوشی ، بافت اجتماعی – اقتصادی ، تحصیلات مادر ، مسایل و مشکلات جسمی و فیزیکی در حد امکان کنترل و یکسان سازی شدند .نتایج تحقیق بدین قرار بود : ۱-تفاوت بین دو گروه آزمودنی دارای مادران شاغل و غیر شاغل از لحاظ میزان وجود اختلالات عاطفی – رفتاری معنی دار بود ۲- رابطه تعاملی بین دو متغیر اشتغال مادر و جنسیت کودک، در رابطه با میزان وجوداختلالات عاطفی – رفتاری ، معنی دار نبود. بطور کلی نتایج این پژوهش نشان دهنده ” این موضوع بود که اشتغال مادران دارای تاثیری مثبت در کاهش میزان بروز اختلالات عاطفی – رفتاری کودکان می باشد ، اما اشتغال مادران و جنسیت کودک ، از یک رابطه تعاملی معنی دار ، برخوردار نبود. همچنین تفاوت معنی دار بین دختر و پسر در این خصوص وجود نداشت.

فصل اول: مقدمه

بیان مسئله

در بررسی و جستجوی تأثیر اشتغال مادر روی کودکان ، بویژه عواطف و رفتار آنان ، جا دارد که نقش تاریخی زنان بررسی و تعیین گردد که این نقش در . طول زمان ، چگونه تغییر نموده است . توسعه اجتماعی – اقتصادی عموما به موقعیت و جایگاه زنان ، فشارهای عمده و اساسی در جهت تغییر وارد نموده و آنان را به سمت اشتغال توام با در آمد در بیرون از منزل ، سوق داده است . زن چنین احساس می کندکه اگر بتواند کار کند و در بیرون از منزل پذیرفته شود ، نقش بیشتری را در اجتماع ایفا می نماید . اگر زن توسط اجتماع و به خاطر کارش مورد ارزیابی قرار گیرد ، موجب می شود که عزت نفس او تقویت شود و اعتماد به نفس پیدا کند. در زمانیکه چنین تغییراتی بوقوع می پیوندد ، تحصیل زنان نیز از یک سطح ابتدایی که مختص انجام وظیفه در منزل است ، به سطحی که آنان را مستعد اشتغال در خارج از منزل می سازد ، تغییر می کند . به همان صورت که زنان از سطوح بالاتر تحصیل برخوردار می شوند ، احساس لیاقت و شایستگی نموده و به خاطر داشتن شغل هایی در بیرون از منزل ، راضی و خوشنود می گردند و زنان به دلیل وجود این تمایل و خواسته که نقش مثبتی را در اجتماع ایفا نمایند ، دارای انگیزه اشتغال و کار کردن می باشند . با این . وجود ، تعدادی از مادرانی که در بیرون از منزل اشتغال دارند ، به واسطه احتیاج و نیاز مادی بوده است، ، نه اینکه خودشان شخصا از روی تمایل و علاقه درونی ، کار کردن را انتخاب نموده باشند . همچنین در خانواده هایی که پدر در بدست آوردن در آمد کافی ، ناتوان است ، اشتغال مادر در جهت استقلال مالی خانواده ، اساسی و ضروری می باشد و همین موضوع ، دلیلی برای اشتغال مادر در بسیاری از خانواده هایی است که سطح در آمد آنان پایین است (هاول، ۱۹۷۳) از آنجا که امروزه گرایش به سمت اشتغال توأم با در آمد زنان می باشد و همینطور به دلیل افزایش روز افزون مادران شاغل در امور و مسایل مختلف اجتماعی ، ضروری است که پیامد ها و نتایج این امر مهم در فرهنگ ما بررسی شود . آنچه مسلم است این است که کودکی به دنیا می آید ، دارای عالیترین امکانات رشد و تکامل است. او در بهترین حالت خود آفریده می شود و آمادگی و ظرفیت آنرا دارد که به بهترین وجهی پرورش یابد و به برترین کمالات دست پیدا کند. اما زندگی خانوادگی، محیط بهداشتی و آموزشی ، اجتماع و فرهنگ بسیاری از افراد ، چنان است که دستیابی به چنین هدفی را دشوار و گاه امکان ناپذیر می سازد . برای اینکه کودک به اوج شکوفایی استعدادها و تواناییهای خود برسد، کافی است که سالم و عادی به دنیا بیاید و خانواده و محیطی مناسب در اختیارش باشد تا رشد و نمو کند و موقعیت با ارزش خویش را پیدا کند،. اما محدودیت های محیط زندگی گروهی از کودکان چنان زیاد است که حتی در مواقعی بقا و حیات آنان نیز غیر ممکن می شود . با توجه به مطالب فوق ، این دوران ، دورانی است که در آن مطالعات و فعالیتهای گسترده ای در باره کودکان و نوجوانان انجام می شود. وجود این تمایل و علاقه همگانی که وضعیت و کیفیت زندگی انسان ها به ویژه جوانان، نوجوانان و کودکان بهبود یابد و نگرانی هایی که عملا درباره نارسایی های کودکان وجود دارد، از میان برود موجب شده است تا اختلالات عاطفی- رفتاری کودکان مورد توجه قرار گیرد (نلسون و ایزرائیل ۱۹۸۴ به نقل از منشی طوسی ۱۳۶۹).

اهمیت مسئله

واقعیت های زندگی حاکی از آن است که بسیاری از والدین کودکان مبتلا به . اختلالات عاطفی – رفتاری ، آشنایی کافی در زمینه رشد و پرورش فرزندانشان را – ندارند. تعداد بسیاری از کودکان ، تحت سرپرستی ناقص یکی از والدین به سر می برند و نابسامانی های خانوادگی نظیر مناقشات پدر و مادر و اعتیاد یک یا هر دو سرپرست خانواده ، همچنین فقر فرهنگی و تربیتی اولیاء آنها دشواریهای بزرگی را در راه رشد شان ایجاد می کند . از آنجا که اختلال رفتاری غالبا غیر عادی ، عجیب با آزار دهنده است ، توجه ها را به خود جلب می نماید . واکنش افراد نسبت به اختلال رفتاری کودکان ، ممکن است که توأم با تأثر، خشم ، آشفتگی ، ترس یا سردر گمی باشد و همچنین امکان دارد که اطرافیان کودک ، در صدد تغییر رفتار مشکل را بر آیند، زیرا انطباق آن با اساس زندگی اجتماعی ، آسان نیست. آنچه که انسان را نسبت به اختلال رفتاری نگران می سازد و بر می انگیزد ، تداوم و بقاء آن در طول زمان می باشد (نلسون و ایزرائل ۱۹۸۴ به نقل از منشی طوسی ۱۳۶۹).متخصصان بهداشت روانی ، علت اصلی مشکلات رفتاری را به ارتباط هایی نسبت می دهند که بین والدین و فرزندان وجود دارد . به نظر آنان، پر واضح است که خانواده به صورت یک مجموعه اصلی شامل پدر ، مادر ، فرزند ، می تواند تاثیر عمیقی روی رفتار اولیه کودک داشته باشد. والدینی که در انضباط کودکان اهمال و سستی می نمایند ، خصمانه با آنان رفتار می کنند ، احتمال اینکه کودکشان پرخاشگر . و بزهکار گردد، بیشتر است . در چند سال اول زندگی کودک ، مادر محور اصلی و کانون توجه و انگیزش کودک است . کفیت رفتار ، میزان توجه و مراقبت و چگونگی ابراز آن ، همگی می تواند تأثیر عمیقی بر شکل گیری رفتار کودک داشته باشد. این تاثیر می تواند در جهت مثبت بامنفی باشد. در صورتیکه مثبت باشد ، کودک دارای رفتارهای اجتماعی و سالم و مطابق با هنجارها و معیارهای گروه همسن می باشد ، اما اگر این تاثیر منفی باشد، احتمال اینکه کودک به اختلالات عاطفی – رفتاری مبتلا گردد زیاد است (میلانی فر ، ۱۳۶۹ ).

زنان و اشتغال

یکی از موضوعات اساسی در برنامه ریزیهای خرد و کلان اقتصادی کشورهای  توجه به نیروی انسانی است ، چنانچه این نیروی انسانی ، ماهر و متخصص باشد، سهم زیادی را در رشد و توسعه خواهد داشت . زنان در حدود نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می دهند .نقش آنان عمدتا در برنامه های ملی و بین المللی ، در رابطه با نحوه برخورد با مقاطع بحران اقتصادی و توسعه سرمایه گذاری ، در مناطق در حال پیشرفت نادیده گرفته شده است ، اما زنان می توانند در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی سهیم بوده و با کسب آموزش در جهات مختلف ، از جمله حرفه ، در بالا بردن سهم تولید و بهره وری بیشتر از نظر اقتصادی و رشد و توسعه کشور ، سهم به سزایی داشته باشند . در این میان ، موانعی بر سر راه اشتغال زنان وجود دارد که به طور مختصر به آنها اشاره می گردد۱- موانع فیزیولوژیکی : در حالی که زنان از ابتدا در کنار مردان به کار و فعالیت کشاورزی ، دامداری و صنایع دستی به همراه پرورش نسل جدید می پرداختند ، چگونه است که آنان موقعیت پایین تری نسبت به مردان پیدا نمودند. این نظر که زنان موجودات ضعیفترند و مردان باید بر زندگی آنان مسلط باشند، نه تنها در اذهان مردان بلکه در ذهنیت بسیاری از زنان نیز مطرح است و همین تصور و پیشداوری نسبت به توانایی زنان و سوق دادن آنان به سوی تنها خانه داری و بچه داری ، بسیاری از امکانات آموزشی ، تفریحی ، اشتغال ، رشد و ترقی را از آنان سلب نموده است . دختران به هنگام تولد به طور متوسط کمی از پسران کم وزن ترند ، اما میزان مرگ و میر پسران در سال اول زندگی کمی بیش از دختران است و در پایان راه مردان زودتر از زنان می میرند و شاید بتوان گفت که زنان مقاومترند . اما این امر به هنگام توانایی کار زن و مرد در نظر گرفته نمی شود . مدتها تصور می شد که توانایی کار ، بستگی به قدرت بدنی دارد و چون زنان بار زیادی را نمی توانند حمل کنند، پس برای کار مناسب نیستند. با توجه به اینکه امروز دیگر این عضلات نیستند که دنیا را می چرخانند ، بلکه این ماده خاکستری (مغز) است که هدایت دنیا را عهده دار می باشد ، ضعیف بودن جسمی زنان دیگر مطرح نیست و هر چند شرایط جسمی و روحی زن ایجاب می کند فرزندش را از مرحله کودکی تا بزرگسالی حمایت کند و پرورش دهد ، لیکن این مسئله نمی تواند مانع جدی برای اشتغال آنان ایجاد نماید ، مگر زمانی که این شرایط با باورها و هنجارهای یک جامعه آمیخته شده و عملا از اشتغال مناسب زن جلوگیری نماید .۲- موانع فرهنگی : تمایزات فعلی میان زن و مرد می تواند محصول عواملی چون فقدان انگیزه و کمبود امکانات رشد و ترقی برای زنان باشد. فقدان انگیزه و جلوگیری از تحصیل در خانه پدری ، آنان را از مدرسه رفتن محروم می کند و همین امر در خانواده شوهر به خاطر وظایف مادری ، خانه داری و تسلط شوهران ادامه می یابد . فقدان انگیزه و تمایل نسبت به تحصیل با مشاهده عدم حضور زنان در . پستهای بالای مدیریتی و سایر پستهای مهم خصوصا در کشورهای در حال توسعه تشدید گردیده و آنان را در سطوح پایین تحصیلات و آموزش حرفه ای قرار می دهد . اعمال پیشداوریهایی که یک جنس را پایین تر از جنس دیگر می داند ، سبب می شود که جوامع از نیروی بالقره انسانی و فکری که تا به حال نفی شده است ، محروم بمانند.۳- موانع اجتماعی : «الف- آموزش : مهمترین مانع اجتماعی ، مسئله آموزش زنان است . زنان از ابتدا برای دستیابی به نقش خود ، به عنوان یک زن آموزش می بینند. تفکیک شغل ها در همان اول زندگی دختر، توسط خانواده و سپس مدرسه، به او آموخته می شود . خانواده ها آینده دختر را چنان نمی بینند که سرمایه گذاری بلند مدت برای او داشته باشند، لذا آموزش و تخصص در سطوح بالا را برای آنان مفید نمی بینند . پیشداوری منفی از آنجاست که همه بر این مسئله اذعان دارند که زنان به هر حال دارای نقش همسری و مادری می باشند، بنابراین در ترکیب هر دو نقش خود در خانه و در بیرون از خانه معمولا موفق نیستند .: ب – مسائل موفقیت : زنانی که از نظر اقتصادی موفق هستند باید خود را با دنیایی سازگار کنند که خود را کاملا متعلق به آن نمی دانند. برخی اوقات ، زنان به دلیل تصمیم مدیران از دخالت در کارهای مهم منع می شوند . مدیران فکر می کنند که زنان به خاطر گرفتاریهای خانوادگی، به اندازه مردان قابل اعتماد نیستند ، عدم انطباق نسبت مهارتهای فردی و تحصیلات رسمی به مشاغلی که زنان به دست می آورند ، در نظام دانشگاهی روشن تر نمایان می شود . نیمی از جمعیت دانشجویان را زنان تشکیل می دهند ولی ۳۵ درصد از آنان استاد بار و فقط ۹ درصد استادمی – شوند. بنابراین ، با توجه به مسایل فوق ، زنان خود را برای رسیدن به مشاغل بالا موفق نمی بینند. مجموعه مشکلاتی که در این رابطه وجود دارد ، انگیزه زنان را برای کسب موفقیت کاهش می دهد.ج- تفکیک شغلی : تقریبا در همه جا ، مکان کار با توجه به جنسیت جدا می شود ، در گروههای شغلی ، زنان تقریبا همیشه در مشاغل کم اعتبار مشغول به کارند . مثلا در مشاغل حرفه ای با دستمزد پایین نظیر تدریس ، زنان در مقایسه با ” مردان ، بیشتر فعالیت می کنند . بطور کلی ، مشکلات و موانع اشتغال برای زنان ، مربوط به همه کشورها اعم از صنعتی و در حال توسعه می باشد، با این تفاوت که شدت و ضعف در آنها وجود دارد (سفیری ، ۱۳۷۷).آمار اشتغال زنان در کشورهای به اصطلاح پیشرفته جهان ، مثل فرانسه، انگلیس و آمریکا ، بویژه در پستهای اداری و آموزش و پرورش ، خدمات اجتماعی و پزشکی و مشاغل هنری ، چشمگیر تر بوده است و آمار کشورهای مسلمان چون بنگلادش ، پاکستان و اردن ، نشان می دهد که تقریبا ۷۵ تا ۸۰ درصد از زنان که . دارای شوهر بوده و ازدواج کرده اند ، هیچگاه نه قبل از ازدواج و نه پس از آن ، کار نکرده اند. از سوی دیگر، حضور زنان مسلمان در مشاغل تخصصی ، قابل توجه است . به هر صورت ، واجب بودن حجاب در آیین اسلام ، خود دلیل کافی برای حضور زنان در جامعه است، زیرا اگر قرار بود که زنان در اجتماع حضور به هم نرسانند، نیازی برای رفع این قانون ، وجود نداشت. بنابراین آیا می توانیم جامعه را از نیروی تقریبا نیمی از انسانها محروم سازیم ؟ یا اینکه باید برای به صحنه آوردن و استفاده از تواناییها و استعداد زنان ، برنامه ریزی و سازمان دهی دقیق صورت گیرد ، برای روشن شدن این موضوع ، باید مطالعات جامع و علمی صورت پذیرد تا نتیجه آنها به برنامه ریزان :. در جهت تنظیم صحیح سیاستهای اشتغال ، کمک نماید ( زاهد زاهدانی و محبوب. ۱۳۷۱)آشفتگی عاطفی – رفتاری در کودکان در باب کودکان دارای مشکلات عاطفی – رفتاری (E1 D-B2D) تعریفی که قابل قبول همگان باشد، وجود ندارد . گروه های تخصصی و کارشناسانی که با این کودکان کار می کنند، خود را از جهت ابداع تعاریف کار آمدی که با اهداف حرفه ای شان منطبق باشد ، آزاد حس می کنند . به دلایل عملی ، می توان گفت که

مشخصات
  • جنسیت مرد
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه شیراز
  • رشته تحصیلی روانشناسی تربیتی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی محمد علی هوشنگ روانشناس، محمد علی هوشنگ مشاور، محمد علی هوشنگ روان درمانگر، محمد علی هوشنگ روانپزشک، محمد علی هوشنگ متخصص اعصاب و روان، محمد علی هوشنگ روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی تربیتی
تصویر
محمد علی هوشنگ
روانشناس بالینی و فردی
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر