محمد مهدی بابایی منقاری هستم، فارغ التحصیل روانشناسی تربیتی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه محقق اردبیلی در سال ۱۳۹۳، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “رابطه بین راهبردهای انگیزش برای یادگیری با یادگیری ریاضی دانش آموزان متوسطه” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه محقق اردبیلی

دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی

پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد در رشته علوم تربیتی

عنوان:

رابطه بین راهبردهای انگیزش برای یادگیری با یادگیری ریاضی دانش آموزان متوسطه

اساتید راهنما:

دکتر عادل زاهد بابلان

دکتر مهدی معینی کیا

استاد مشاور:

دکتر حسین قمری گیوی

پژوهشگر:

محمد مهدی بابایی منقاری

تیر ماه ۱۳۹۳

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه

بیان مسئله

هدف (اهداف) پژوهش

فرضیه پژوهش

معرفی متغیرها بر اساس نقش آن ها در پژوهش

تعاریف نظری و عملیاتی

تعاریف نظری

تعاریف عملیاتی

ضرورت و اهمیت پژوهش

فصل دوم: مبانی نظری پژوهش

مقدمه

ادبیات تحقیق و گستره نظری

بررسی پیشینه و سوابق تحقیق

پیشینه پژوهشی در ایران

پیشینه پژوهشی در خارج از ایران

خلاصه مطالب

جمع بندی پژوهشی

فصل سوم: مواد و روش پژوهش

مقدمه

روش تحقیق

جامعه آماری

حجم نمونه آماری

روش نمونه گیری

روش جمع آوری دادهها

وسائل و ابزار مورد نیاز انجام پژوهش

روش تجزیه و تحلیل اطلاعات

فصل چهارم: نتایج و یافته های پژوهش

مقدمه

تجزیه و تحلیل یافته ها

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

مقدمه

بحث و نتیجه گیری

محدودیت ها

پیشنهاد برای پژوهشگران

پیشنهاد برای مسئولان

فهرست منابع و مآخذ

پیوست ها و ضمائم

چکیده:

هدف پژوهش حاضر شناسایی رابطه بین راهبردهای انگیزش برای یادگیری با یادگیری ریاضی دانش آموزان متوسطه می باشد. روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است، جامعه آماری پژوهش حاضر کل دانش آموزان رشته ریاضی و فیزیک مقطع متوسطه شهرستان آمل باحجم ۲۹۵۸ نفر می باشد. از بین جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران با لحاظ ۰۵/ ۰ = α و مقدار خطای قابل قبول ۰۵/ ۰ و ۵ / ۰= p = q تعداد ۳۳۹ نفر دانش آموز به روش نمونه گیری خوشهای چند مرحله ای انتخاب گردید که پرسشنامه برگشتی از تعداد ۳۳۱ نفر قابل تحلیل بود. فرضیه پژوهش عبارتند از: ۱- بین مؤلفه های راهبردهای انگیزشی با یادگیری ریاضی دانش آموزان متوسطه رابطه وجود دارد. ۲- بین مؤلفه های راهبردهای یادگیری با یادگیری ریاضی دانش آموزان متوسطه رابطه وجود دارد. ۳- بین مولفه های راهبردهای مدیریت منابع با یادگیری ریاضی دانش آموزان متوسطه رابطه وجود دارد. ۴- بین راهبردهای انگیزش برای یادگیری با یادگیری ریاضی دانش آموزان رابطه وجود دارد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ی راهبردهای انگیزش برای یادگیری جهت | بررسی میزان راهبردهای انگیزشی، راهبردهای یادگیری و راهبردهای مدیریت منابع یادگیری استفاده شد. این پرسشنامه، توسط (پینتریج و همکاران، ۱۹۹۳) ساخته شد و توسط دانکن و مک کیچی (۲۰۰۵) بازنویسی شد. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از رگرسیون چندگانه به روش گام به گام  بود. یافته های پژوهش نشان داد که بین راهبردهای انگیزشی شامل (ارزش تکلیف، باورهای کنترل یادگیری، اضطراب امتحان، خودکارآمدی، جهت گیری  درونی هدف و جهت گیری بیرونی هدف) با یادگیری ریاضی دانش آموزان در سطح اطمینان ۹۹ درصد رابطهی معنی داری وجود دارد. سهم ارزش تکلیف (۲۸۵/ ۰ = β) و جهت گیری بیرونی هدف ( ۱۹۵ / ۱۹۵= β)  م در پیش بینی میزان یادگیری ریاضی دانش آموزان معنی دار است. اما سهم بقیه متغیرها در پیش بینی یادگیری ریاضی دانش آموزان معنی دار نبود. بین راهبردهای یادگیری شامل (تکرار و مرور، سازمان دهی، بسط معنایی، تفکر انتقادی و خودتنظیمی) با یادگیری ریاضی دانش آموزان در سطح اطمینان ۹۹ درصد رابطه ی معنی داری وجود دارد. سهم تکرار و مرور ( ۳۰۸/ ۰ β)  ، در پیش بینی میزان یادگیری ریاضی دانش آموزان معنی دار است اما سهم بقیه متغیرها در پیش بینی یادگیری ریاضی دانش آموزان معنی دار نبود. بین راهبردهای مدیریت منابع یادگیری شامل (مدیریت زمان و مکان مطالعه، تنظیم تلاش، یادگیری از همدرسان و کمک طلبی) با یادگیری ریاضی دانش آموزان در سطح اطمینان ۹۹ درصد رابطهی معنی داری وجود دارد. سهم مدیریت زمان و مکان مطالعه ( ۲۹۷/ ۰= β ) در پیش بینی میزان یادگیری ریاضی دانش آموزان معنی دار است اما سهم بقیه متغیرها در پیش بینی یادگیری ریاضی دانش آموزان معنی دار نبود. بین راهبردهای انگیزش برای یادگیری شامل (راهبردهای انگیزشی، راهبردهای یادگیری و راهبردهای مدیریت منابع یادگیری با یادگیری ریاضی دانش آموزان در سطح اطمینان ۹۹ درصد رابطهی معنی داری وجود دارد. سهم راهبردهای انگیزشی ( ۴۰۷ / ۰ = β)  م در پیش بینی میزان یادگیری ریاضی دانش آموزان معنی دار است اما سهم بقیه متغیرها در پیش بینی یادگیری ریاضی دانش آموزان معنی دار نبود.

کلید واژدها : راهبردهای انگیزش برای یادگیری، ارزش تکلیف، جهت گیری هدف بیرونی، تکرار و مروره مدیریت زمان و مکان مطالعه، راهبردهای انگیزشی، یادگیری ریاضی، دانش آموزان متوسطه

مقدمه:

هدف از آموزش، کمک به ارتقای سطح یادگیری در دانش آموزان است، یادگیری موارد متعددی را شامل می گردد، تقریبا همه فعالیت هایی که ما در طول زندگی انجام می دهیم، از تجارب یادگیری ما سرچشمه می گیرد. ما موضوع های مختلف درسی و غیر درسی مانند ریاضیات، ادبیات، هنر، علوم دینی و نحوه مشارکت را می آموزیم. علاوه بر این، ما عواطق مختلف را تیز یاد می گیریم (پرویز، شریفی، ۱۳۹۰ ) در سال های اخیر متخصصان تعلیم و تربیت و روانشناسان، تحقیقات زیادی را در زمینه افت تحصیلی یادگیری و متغیرهای مرتبط با آنها انجام داده اند و درباره بهبود فرایند یاددهی- یادگیری نظریه های متعددی عرضه کردهاند (افروز، ملتفت، البرزی، لواسانی، حسین خانزاده، سادات ساداتی، ۱۳۸۶). بادگیری یکی از مهمترین زمینه ها در روانشناسی امروز و در عین حال یکی از مشکل ترین مفاهیم برای تعریف کردن است، کیمبل با دیدی وام گرفته از رویکرد رفتار گرایی، یادگیری را به صورت تغییر نسبتا پایدار در رفتار بالقوه (توان رفتاری که در نتیجه تمرین تقویت شده رخ می دهد تعریف کرده است (هرگنهان، السن ، ۲۰۰۵). نوع باورهای انگیزشی دانش آموزان بر میزان یادگیری و استفاده از راهبردهای شناختی أنها تأثیر عمده ای دارد و از جمله عوامل تعیین کننده در موفقیت تحصیلی محسوب میشود (هونگ، پنج، راول ، ۲۰۰۹).بر خلاف گذشته که تصور می شد توانایی یادگیری هر فرد تابعی از میزان هوش و استعدادهای اوست در چند سال اخیر این نظریه در میان روانشناسان قوت گرفته است که با وجود نقش تعیین کننده عوامل دانی هوش و استعداد در یادگیری، عوامل غیر ذاتی دیگری نیز در این رابطه مهم قلمداد می شوند. یکی از این موارد راهبردهای یادگیری و یا به اصطلاح فنی تر راهبردهای شناختی و فراشناختی» است که در چند سال اخیر شاهد پیشرفت زیاد روانشناسی تربیتی در کشف این راهبردها بوده ایم. بنابر تعریف راهبردهای شناختی به هرگونه رفتار، اندیشه یا عمل یادگیرنده گفته میشود که او در ضمن پادگیری مورد استفاده قرار می دهد و هدف آن کمک به فراگیری، سازماندهی و ذخیره سازی دانش ها و مهارتها و تیز سهولت بهره برداری از آن ها در آینده است (واینستاین و هیوم ، ۱۹۹۸؛ به نقل از ملکی، ۱۳۸۴). در مورد متغیر انگیزش، انگیزش در آموزش و پرورش و نقش آن در پیشرفت تحصیلی از دیر زمان مورد توجه روانشناسان پرورشی قرار دارد. اما علیرغم اهمیت انگیزش تحصیلی و تاثیر آن در جنبه های مختلف فردی و اجتماعی، پژوهش های این حوزه با کاستی های زیادی همراه است (عبدخدایی، سیف، کریمی، بیابانگرد، ۱۳۸۶). یکی از حوزه هایی که یادگیری آن نیازمند راهبرهای انگیزشی و پادگیری بوده و موضوعی بسیار مهم تلقی می شود یادگیری ریاضی است. زیرا که صاحبنظران در حیطه آموزش ریاضی بر این عقیده اند که زندگی در جهان پیچیده و پیشرفته امروز مستلزم برخورداری از تفکر خلاق و اندیشه پویاست و فراگیری مؤثر دانش ریاضی می تواند در فرایند نضج، تطور و تحول این تفکر نقش تعیین کننده ایفا نماید (شونفلد ، ۱۹۸۹؛ مک لود ، ۱۹۹۲، به نقل از رضویه، لطیفیان، سیف، ۱۳۸۵) شونفلد (۱۹۹۲) عنوان می کند که انسان از دیرباز در پی کشف الگوها و قوانین بوده است تا بدین وسیله پدیده طبیعی، رفتار انسان و نظام های اجتماعی را تبیین نماید و ریاضی بعنوان علم الگوها امکان دستیابی به این خواست دیرین را فراهم ساخته است (به نقل از رضویه ، لطیفیان، سیف، ۱۳۸۵)

بیان مسئله

جوامع گوناگون، بر اساس نیازها و ارزش های حاکم بر آنها در مقاطع زمانی متفاوت از زاو بای گوناگون به مطالعه ربای پرداختند. در عصر کنونی که رشد روز افزون فناوری موجب تحولاتی شگرف در زندگی انسان شده و زندگی ساده جای خود را به زندگی پیچیده داده است. ریاضیات پیش از پیش جای خود را در همه زمینه های اجتماعی و صنعتی باز کرده و انسان ناگریز برای دستیابی به پاسخهای لازم و مناسب به پرسش های پیچیده به ریاضیات روی آورده است (دانش نارویی، ۱۳۶۸؛ به نقل از محسن پور، حجازی، کیامنش، ۱۳۸۶). پیچیدگی عمل تفکر و یادگیری انسان و طبیعت نسبتا دشوار و مجرد مقولات ریاضی، یادگیری ریاضی را با دشواری بیشتری نسبت به علوم نظری و تجربی مواجه کرده است. تجربه نشان داده است که با ایجاد شرایط و محیط مناسب، پادگیری ریاضیات برای بسیاری از افراد می تواند لذت بخش باشد (علم الهدایی، ۱۳۸۱؛ به نقل از شاهورانی، تلخ آبی علیشاه، تلخ آبی علیشاه، ۱۳۸۸).مشکل پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی یکی از رایج ترین مشکلات موجود در نظام آموزشی کشور است که در تمام مقاطع تحصیلی مشاهده می شود. بر این اساس پیشرفت ریاضی تحت تأثیر متغیرهای به هم وابسته ای مانند نگرش ها و برداشت های متغیرهای اقتصادی، تأثیر همسالان و والدین، متغیرهای مربوط به مدرسه و از این قبیل هستند. بسیاری از این متغیرها مربوط به خانواده و محیط خانه هستند و از این رو تغییر آنها مشکل و خارج از کنترل محیط آموزشی است. بسیاری از افراد به ویژه نوجوانان به رغم تلاش زیاد در درس ریاضی، باز هم دچار بدفهمی با تاقمی مطالب هستند و از بازده خوبی در کار ریاضی بهره مند می باشند. با آنچه که گذشت واضح است که عوامل متعددی بر پیشرفت درس ریاضی تأثیر می گذارد. به راستی چه تفاوت هایی آموزش ریاضی را از فراگیری سایر علوم متمایز می سازد؟ و چه تمهیدانی را باید برای رفع مشکلات یادگیری ریاضی اندیشید؟ (هیند، ۲۰۰۴ شرمن ، ۲۰۰۱ شاهورانی و همکاران ۱۳۸۸). عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان همیشه در نظر محققین و دست – اندر کاران آموزش و پرورش بسیار مهم بوده است (کدیور، ۱۳۸۰). بدیهی است نهاد آموزش و پرورش بدون رشد آموزشی دچار رکود و عقب ماندگی خواهد شد و رشد و ترقی دستگاه دولتی و غیر دولتی را کند خواهد کرد زیرا هدف نهایی آموزش و پرورش فراهم کردن شرایط مساعدی است که به وسیلهی برنامه های منظم و مؤثره یادگیری را راحت تر و سریع تر سازد.با توجه به اهمیت ریاضیات، نظام های آموزشی می کوشند تا با گنجاندن مباحث ریاضیات در برنامه های تحصیلی به پرورش توانایی های ذهنی و قدرت استدلال دانش آموزان خود کمک کنند و آنان را برای تحولات علمی و پیشرفت های فناوری در زندگی آینده مهیا سازند. بدیهی است که آموزش مناسب و پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی، مستلزم شناسایی مشکلاتی است که بر سر راه یادگیری دانش آموزان در این درس وجود دارد. نظر بر این است که مشکلات تحمیل شده بر دانش آموزان در یادگیری ریاضی یا منشأ درونی ریاضی دارند یا برون ریاضی مشکلات درونی ریاضی دانش آموزان در پردازش های ذهنی ، یادگیری، انگیزش ها و نگرش ها سرچشمه می گیرند. در حالی که مشکلات برون فردی از عوامل فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و چگونگی تدریس و برخورد معلمان و اثر می پذیرد (علم الهدی، ۱۳۸۱).از جمله عوامل درون فردی مؤثر بر پیشرفت ریاضی عوامل انگیزشی و شناختی را می توان نام برد. روانشناسان و متخصصان تعلیم و تربیت از دیر باز به بررسی تأثیر عوامل انگیزشی در یادگیری و عملکرد دانش آموزان در حوزه های گوناگون درسی توجه داشته اند (لینن پرینک، پینتریج ، ۲۰۰۲). بسیاری از تحقیقات اولیه در زمینه یادگیری و پیشرفت دانش آموزان، عوامل شناختی و انگیزشی را از هم جدا کرده و مسیری متمایز را پیگیری کرده اند. حداقل از دهه ۱۹۸۰ میلادی تحقیقات متمرکز شده است بر چگونگی تعامل عوامل انگیزشی و شناختی، که مشترکا روی پادگیری و پیشرفت دانش آموزان اثر می گذارد، اکنون این اتفاق نظر وجود دارد که دانش آموزان برای موفقیت در مدرسه به مهارتهای شناختی و تمایلات انگیزشی نیاز دارند (پینتریچ، شاتک ۲۰۰۲، به نقل از لپتن پرینک و پینتریچ، ۲۰۰۲).فیلیپس (۲۰۰۴)، گزارش می دهد که درس ریاضی پیش از سایر دروس در معرض باور های قالبی و سوء تعبیرهایی است که منجر به نگرش منفی و کاهش انگیزش فراگیران نسبت به آن می گردد و حصول موفقیت را در این درس، یا مانع مواجه و فرصتهای تحصیلی و شغلی آنان را محدود می سازد.انگیزش و شناخت، همواره به عنوان مهمترین عناصر اساسی در یادگیری مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت و پژوهشگران حوزه های مرتبط با یادگیری دانش آموزان بوده است (پینتریچ، دی گروت ، ۲۰۰۲) در این راستا نظریه یادگیری خود تنظیمی به عنوان یکی از نظریه هایی که عوامل انگیزشی و شناختی تعیین کننده یادگیری در آن مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرند، مورد استفاده و استناد متخصصان و پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت بوده است (کورنو ، ۱۹۸۷؛ به نقل از برومند و شیخی فینی ۱۳۹۰). مطابق با این نظریه، عوامل انگیزشی و عوامل شناختی و فراشناختی، در ارتباط با یکدیگره تعیین کننده عملکرد فراگیران در یادگیری می باشد. پیتتریج (۱۹۸۹) الگوی عمومی اجتماعی- شناختی برای انگیزش را پیشنهاد نمود.بررسی رابطه عوامل انگیزشی و شناختی با یادگیری درس های مختلف از حوزه های موردنظر متخصصان تعلیم و تربیت و روانشناسی بوده است. از لحاظ نظری برخورداری از انگیزه درونی برای یادگیری، استفاده کارآمد از راهبردهای شناختی و خودتنظیمی از مهمترین عوامل موفقیت تحصیلی به شمار می آیند وولفک ، ۱۹۳۳؛ شانگ، ۱۹۹۶) پینتریچ و دیگروت (۱۹۹۰) نشان دادند که الگوی انگیزش عمومی یادگیری باید با اجزای شناختی و فراشناختی پادگیری تکمیل گردد که شامل سه جزء است: ۱) شناخت، ۲) فراشناخت، ۳) مدیریت منابع و نظارت با عنایت به اینکه، برنامه ریزان آموزشی با توجه پر تحقیقاتی که در کشورهای توسعه یافته صورت گرفته معتقدند که امروزه ریاضیات موضوع اصلی برنامه درسی دوره آموزش عمومی قلمداد می شود و سهم بسزایی در یادگیری سایر دروس ایفا می کند.بدین لحاظ محقق در نظر دارد رابطه ی راهبردهای انگیزش برای یادگیری دانش آموزان متوسطه شهرستان آمل را با یادگیری ریاضی آنان بررسی نماید.لذا در طرح مسئله بالا محقق در نظر دارد به سوال اساسی زیر پاسخ دهد: آیا بین راهبردهای انگیزش برای یادگیری با یادگیری ریاضی دانش آموزان متوسطه رابطه وجود دارد؟

اهداف پژوهش

اهداف کلی

تعیین رابطه راهبردهای انگیزش برای یادگیری با یادگیری ریاضی دانش آموزان متوسطه

اهداف اختصاصی

تعیین رابطه مؤلفه های راهبردهای انگیزشی با یادگیری ریاضی دانش آموزان متوسطه

تعیین رابطه مؤلفه های راهبردهای یادگیری با یادگیری ریاضی دانش آموزان متوسطه

تعیین رابطه مؤلفه های راهبردهای مدیریت منابع با یادگیری ریاضی دانش آموزان متوسطه

فرضیه پژوهش

١-بین مؤلفه های راهبردهای انگیزشی با یادگیری ریاضی دانش آموزان متوسطه رابطه وجود دارد.

۲- بین مؤلفه های راهبردهای یادگیری با یادگیری ریاضی دانش آموزان متوسطه رابطه وجود دارد.

-۳ بین مؤلفه های راهبردهای مدیریت منابع با پادگیری ریاضی دانش آموزان متوسطه رابطه وجود دارد.

۴- بین راهبردهای انگیزش برای یادگیری با یادگیری ریاضی دانش آموزان متوسطه رابطه وجود دارد.

معرفی متغیرها بر اساس نقش آنها در پژوهش:

متغیرهای پیش بین: مؤلفه های راهبردهای انگیزشی، مؤلفه های راهبردهای یادگیری و مؤلفه های راهبردهای مدیریت منابع

متغیر ملاک: یادگیری ریاضی

متغیر کنترل دوره متوسطه دوم

تعاریف نظری و عملیاتی

تعاریف نظری

راهبردهای انگیزشی راهبردهای انگیزشی در واقع متبعت از یک الگوی عمومی شناختی- اجتماعی از انگیزش است که شش سازه عمومی مربوط به راهبردهای انگیزشی را مطرح می کنند: جهت گیری درونی هدف، جهت گیری بیرونی هدف، ارزش تکلیف، باورهای کنترل یادگیری، خودکار آمدی یادگیری و عملکرد اضطراب امتحان (پنتریج و همکاران، ۱۹۹۳).راهبردهای یادگیری راهبردهای یادگیری را با دو اصطلاح راهبردهای شناختی و راهبردهای فراشناختی معرفی می کنند. از آنجا که شناخت و فراشناخت هم شامل یادگیری، هم یادآوری و هم تفکر است، راهبردهای شناختی و فراشناختی روش های یادگیری و تفکر نیز هستند (سیف، ۱۳۸۸، ص ۲۸۴).راهبردهای مدیریت منابع یادگیری راهبردهای مدیریت منابع یادگیری بیانگر این مطلب است که یادگیرنده به طور بهینه از زمان اختصاص داده شده برای مطالعه استفاده کند. در واقع، بادگیرنده با مدیریت زمان می تواند بر زندگی خود کنترل داشته باشد (دمبو، آتن، ۲۰۰۰)

تعاریف عملیاتی

راهبردهای انگیزشی: راهبردهای انگیزشی عبارتند از: ۳۱ گویه در قالب ۶ زیر مؤلفه؛ جهت گیری درونی هدف، جهت گیری بیرونی هدف، ارزش تکلیف، باورهای کنترل پادگیری، خود کار آمدی یادگیری و عملکرد، اضطراب امتحان را شامل می شود. در این پژوهش، نمره هر آزمودنی در مقیاس راهبردهای یادگیری از پرسشنامه پینتریج و همکاران (۱۹۹۳) ساخته شده توسط دانکن و مک کیچی (۲۰۰۵) بازنویسی شد.راهبردهای یادگیری راهبردهای یادگیری عبارتند از: ۳۱ گویه در قالب ۵ زیر مؤلفه؛ راهبردهای فراشناختی که شامل خود تنظیمی فراشناختی و راهبردهای شناختی شامل تکرار و مرور – بسط معناییسازماندهی – تفکر انتقادی می باشد. در این پژوهش، نصره هر آزمودنی در مقیاس راهبردهای یادگیری از پرسشنامه پینشریچ و همکاران (۱۹۹۳) باز نویسی شده توسط دانکن و مک کیچی (۲۰۰۵) استفاده شد.راهبردهای مدیریت منابع یادگیری راهبردهای مدیریت منابع یادگیری عبارتند از: ۱۹ گویه در قالب ۴ زیر مؤلفه؛ مدیریت زمان و محیط مطالعه – تنظیم تلاش – یادگیری از همدرسان – کمک طلبی راشامل می شود. در این پژوهش، تصرف هر آزمودنی در مقیاس راهبردهای یادگیری از پرسشنامه پینتریج و همکاران (۱۹۹۳) باز نویسی شده توسط دانکن و مک کیچی (۲۰۰۵) استفاده شد.

ضرورت و اهمیت پژوهش

ورود به عرصه آموزش و پرورش یا مدرسه بعنوان دومین جایگاه اجتماعی و آموزشی برای انسان است و آموزش و پرورش هم که خود بعنوان بزرگترین مراکز تعلیم و تربیت در کشور بشمار می رود. بسیاری از تحقیقات اولیه در زمینه یادگیری و پیشرفت دانش آموزان، عوامل شناختی و انگیزشی را از هم جدا کرده، مسیر متمایزی را پیگیری کرده اند. حداقل از دهه ۱۹۸۰ میلادی تحقیقات متمرکز شده است بر چگونگی تعامل انگیزشی و شناختی، که مشترکا روی یادگیری و پیشرفت دانش آموزان اثر می گذارد. اکنون این اتفاق نظر وجود دارد که دانش آموزان برای موفقیت در مدرسه به مهارت های شناختی و تمایلات انگیزشی نیاز دارد (محسن پور و همکاران ، ۱۳۸۶).مشاهدات نشان میدهد که بسیاری از دانش آموزان در درس ریاضی مشکل دارند، این مشکل تا حدی است که برخی از دانش آموزان اقرار می کنند که از این درس می ترسند و حتی برای فرار از آن به رشته های غیر ریاضی روی می آورند. ضعف در ریاضی و گریز از آن همیشه به خاطر بی استعدادی و با سخت بودن ریاضیات نیست. عواملی مانند طرز تلقی دانش آموز از درس ریاضی، برداشت والدین از ریاضیات، برداشت دوستان از ریاضیات، سایقه شکست و بسیاری از عوامل دیگر می تواند در میزان پیشرفت درس ریاضیات تأثیر بگذارد (کریم زاده، ۱۳۸۰؛ به نقل از دلاور، قربانی، ۱۳۸۹).بهبود آموزش ریاضیات نیازمند توسعه مجموعه ای از مفاهیم و معیارهاست که در آموزش و یادگیری ریاضیات مهم است. دو دسته اصلی این معیارها، تفکر ریاضی و محتوای ریاضی است. تمرکز معیارهای تفکر ریاضی روی ماهیت استدلال ریاضیات است و محتوای ریاضی نیز به موضوعات خاص ریاضی مربوط میشوند (انجمن ملی معلمان ریاضی،۱۹۹۹). عوامل و راهبردهای زیادی وجود دارند که با یادگیری در ریاضیات مرتبط هستند، می توان به انگیزش، عادت مطالعه، نگرش نسبت به معلم، نگرش نسبت به سابقه آموزش، مدرسه و خانه، تمرکز، تعارضات ذهنی، سطح اشتیاق، اعتماد به نفس، ترس از امتحان و … اشاره  کرد که مهمترین این عوامل، راهبردهای یادگیری و انگیزش در پادگیری است. فراگیرانی که توان بکار گیری راهبردهای انگیزشی و یادگیری مناسب تر و متناوب تر را داشته باشند در کسب مهارت های یادگیری موفق تر خواهد بود (باتلر و وین ،۱۹۹۵)همچنین نگاهی به درصد عدم قبولی و عدم رضایت دانش آموزان از درس ریاضیات و دیگر مشکلاتی که دانش آموزان را در این درس به دردسر مواجه ساخته است، بعلاوه عدم وجود ذهنیت روشن و منطق والدین از این درس، پژوهشهایی را می طلبد، که استراتژی حل مسئله در ریاضی نیز یکی از پژوهشهاست و در پژوهش حاضر مورد توجه است. اکنون زمان آن فرا رسیده است تا این کمبودها را جبران کرده و نظامهای کاربردی برای آموزش حل مسئله ایجاد نمائیم و آموزش و پرورش ما به پژوهشهای متعدد و گسترده ای نیاز دارد تا ابتدا اصول حاکم بر این آموزش و سپس شیوه های کاربردی آن را کشف نموده و نهایتا جایگاه این شیوه ها را در یک برنامه درسی آموزشگاهی مشخص کن …