منو
X

تصویر
مرضیه عباسی
روانشناس بالینی و فردی
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
0%

دقت

80%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

80%

رفتار بالینی

0%

وقت شناسی

40%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

مرضیه عباسی هستم، فارغ التحصیل روانشناسی بالینی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان در سال ۱۳۸۹، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “بررسی اثر بخشی آموزش تعامل والد-کودک بر کاهش نشانه های اختلال اضطراب جدایی کودکان ۷-۴ ساله شهر مشهد” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه اصفهان

دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی

رساله جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی بالینی

عنوان:

بررسی اثر بخشی آموزش تعامل والد- کودک بر کاهش نشانه های اختلال اضطراب جدایی کودکان ۷-۴ ساله شهر مشهد

استاد راهنما:

دکتر حمید طاهر نشاط دوست

استاد مشاور:

دکتر حمید رضا آقا محمدیان شعرباف

پژوهشگر:

مرضیه عباسی

۱۳۸۹

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه

شرح و بیان مسئله پژوهشی

اهمیت و ارزش تحقیق

اهداف تحقیق

فرضیه ها

تعاریف نظری و عملیاتی

کاربرد نتایج تحقیق

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش

تعریف اضطراب

علل اختلالات اضطرابی یا نظریه های اضطراب

دیدگاه زیست شناختی

دیدگاه روان پویایی

دیدگاه رفتارگرایی

دیدگاه شناختی

اضطراب جدایی

رویکردهای مربوط به اضطراب جدایی

نظریه جان بالبی

نظریه ماهلر

صورت بندی روان تحلیل گری

نشانه های همراه

عوامل خطر

تأثیرات خانوادگی- ژنتیکی

تأثیرات عصب زیست شناختی

تأثیرات شناختی

تأثیرات روانی- اجتماعی

عوامل حمایتی

امراض تؤام

سیر و پیش آگهی

درمان

سبک والدینی و اضطراب اولیه کودکی

درمان تعامل والد-کودک

درمان تعامل والد- کودک برای کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی

یکپارچه کردن آموزش اضطراب برای والدین در PIT طراحی مرحله تعامل با جهت گیری شجاعت” مرحله BDI ”

پیشینه و تاریخچه موضوع تحقیق

مروری بر تحقیقات خارجی

مروری بر تحقیقات داخلی

نتیجه گیری و جمع بندی

فصل سوم: روش پژوهش

نوع پژوهش

جامعه آماری

حجم نمونه، روش و طرح نمونه برداری

ابزار گرد آوری داده ها

پرسشنامه علائم مرضی کودکان (۴-CSI )

بررسی اعتبار و روایی پرسشنامه( ۴-CSI)

بررسی فرم والد از نظر حساسیت، ویژگی و نقطه برش برای اختلال اضطراب جدایی

فهرست شدت علائم اضطرابی کودکان

نمره گذاری پرسشنامه علائم مرضی کودکان (۴-CSI)

فصل چهارم: نتایج پژوهش

مقدمه

یافته های توصیفی

بررسی پیش فرض ها

بررسی پیش فرض نرمال بودن توزیع نمرات

بررسی پیش فرض تساوی واریانس

چکیده:

موضوع پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد-کودک روی والدین، در کاهش علائم اضطراب جدایی کودکان بود. فرضیه اصلی پژوهش، این بود که درمان تعامل والد- کودک می تواند نشانه های اضطراب جدایی کودکان را کاهش دهد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان ۷-۴ ساله تحت آموزش در مهد کودکهای خصوصی زیر نظر سازمان بهزیستی مناطق ۱۲ گانه شهر مشهد در پاییز ۱۳۸۸ بود. این طرح پژوهشی به صورت نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه کنترل، انجام شد. آزمودنیهای پژوهش، شامل ۲۴ زوج مادر و کودک بودند که کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی بودند و به طور تصادفی از میان مادران و کودکان مراجعه کننده به مهدهای کودک مناطق ۱، ۲ و ۶ مشهد به وسیله ابزار غربالگری مسائل هیجانی کودکان، انتخاب شدند. ۱۲ نفر از مادران، به طور تصادفی در گروه آزمایشی قرار گرفتند و جلسات مداخله که بر اساس برنامه درمان مبتنی بر تعامل والد کودک تدوین شده بود، بر روی والدین انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله مبتنی بر تعامل والد کودک، توانسته در شدت علائم اضطرابی در گروه آزمایش از نظر آماری کاهش معناداری پدید آورد (p=0/001). میزان تأثیر ۵۴ درصد بود که نشان می دهد ۵۴ درصد کل واریانس یا تفاوت های فردی در نشانه های اضطرابی، مربوط به تفاوت های این دو گروه آزمایش و کنترل و ناشی از اعمال متغیر مستقل است. آزمون پیگیری حدود ۲ ماه پس از آغاز پژوهش انجام شد نتایج تحلیل کوواریانس در مرحله پیگیری، حاکی از این است که درمان تعامل والد کودک، توانسته است نشانه های اضطراب جدایی در کودکان در مرحله پیگیری را نیز کاهش دهد و این کاهش معنی دار است . . . . . میزان تأثیر ۷۸ / ۰ درصد است که نشان می دهد ۷۸ / ۰ درصد کل واریانس ها با تفاوت های فردی در نشانه های اضطراب جدایی مربوط به تفاوت های بین دو گروه و ناشی از اعمال متغیر مستقل می باشد در نهایت می توان نتیجه گرفت که درمان تعامل والد- کودک روی والدین، می تواند علائم اضطراب جدایی کودک را کاهش دهد.

کلید واژه ها: اختلال اضطراب جدایی، درمان تعامل والد- کودک

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه

اختلال اضطرابی معمول دوران کودکی، اختلال اضطراب جدایی (SAD) است. پریشانی در هنگام جدایی از مراقبت کننده، علامتی از رشد طبیعی است و در همه کودکان دیده می شود، اما هنگامی که پریشانی شد. پد است و با تا دوران بعدی گودگی باقی می ماند، تشخیص اختلال اضطراب جدایی داده میشود (انجمن روانپزشکی آمریکا ، ۱۹۹۴).اضطراب جدایی از دیرباز مورد توجه محققان و درمانگران بوده است و به عنوان فرایند سلامتی و وضعیت نسبتا نرمال در نظر گرفته می شده است. این اصطلاح، به نگرانی های کودک با والد در مورد فقدان افراد مهم در . زندگی، مربوط می شود (حاتمی، ۱۳۸۲). گاهی اوقات اضطراب جدایی طبیعی، ممکن است در زندگی کودک شدید و مخرب شود؛ در این شرایط به عنوان اختلال اضطراب جدایی در نظر گرفته می شود که به صورت اضطراب مفرط و نامتناسب هنگام جدایی از خانه با متیع دلبستگی است (مفرد ، روحانی ، بهامن ، ماریانی و مزناه ، ۲۰۰۹).در میان اختلالات گزارش شده در بین کودکان، اضطراب جدایی شایع تر است (بل دولان، ۱۹۹۵). على رغم شیوع اضطراب جدایی در کودکی اولیه و اینکه ممکن است به آسیب شناسی بعدی مرتبط باشد، مطالعات تجربی اندکی کار آمدی مداخلات درمانی در اضطراب جدایی را در کودکی بررسی کرده اند. مطالعات درمانی عموما کودکان بالای هفت سال را در بر می گیرند و در نتیجه، بررسی های درمانی روی کودکان زیر هفت سال دارای اختلالات اضطرابی، محدود به گزارش های موردی است که آن هم دارای محدودیت های روش شناختی است (اولندیک ، هاگوپیان و هانت زینگر، ۱۹۹۱). بررسی های درمانی و مطالعات موردی که بر روی کودکان دارای اضطراب جدایی انجام شده است، عموما کودکان پیش دبستانی و کودکان رده سنی ۴تا ۷ سال (کودکی اولیه) را در بر ندارند؛ علی رغم شیوع بیشتر اضطراب در این سن، این امر ممکن است به دلیل این واقعیت باشد که ارزیابی کودکان کوچکتر با استفاده از پرسشنامه های خودسنجی بسیار دشوارتر است و یا به این دلیل که بسیاری از راهبردهای درمانی رایج که در مورد کودکان بزرگتر به کار برده می شوند، دارای اجزاء شناختی سطح بالایی بوده که احتمالا از لحاظ تحولی، متناسب با ظرفیت های شناختی کودکان کوچکتر و پیش دبستانی دارای اضطراب جدایی، نمی باشد. به علاوه کودکان پیش دبستانی، از لحاظ شناختی و اجتماعی، هنوز توانایی کلامی کردن ترمها و یا درگیر شدن در فرایند خود کنترلی را کسب نکرده اند. (آیزن و کیرنی ، ۱۹۹۵)، مطالعات متعددی از میان چندین مرکز مطالعات اضطرابی، نشان داده اند که والدین کودکان مضطرب به طور ناخواسته پاسخ های مضطربانه را در کودکان تسهیل می کنند و این امر را از طریق الگوی ترس یا اجتناب قرار گرفتن تلاش برای کنترل رفتار کودک به طوری که خودمختاری کودک محدود می شود حمایت بیش از حد کودک با تسهیل پاسخهای اجشاہی وی، انجام می دهند (پینکاس ، آییرگ ، گوت، ۲۰۰۵). تحقیقاتی که در زمینه روانشناسی تحولی صورت گرفته، مبین آن است که عوامل والدینی در درمان اضطراب جدایی کودک مهم است (بالبی ، ۱۹۷۳). برای مثال رایس و همکاران پیشنهاد کردند که سازگاری سالم کودک، مرتبط با گرمی، پذیرش و تشویق والدین به خودمختاری روانشناختی است. مشکلات سازگاری کودک مانند اضطراب، احتمالا با گرمی پایین والدین و تشویق اندک آنها به خودمختاری کودک مربوط است. ( ایسائو و پیترمن، ۱۳۸۴)درمان تعامل والد کودک (PCIT)، یک رویکرد درمانی است که تکنیک های رفتاری وستی را در درمان مشکلات رفتاری کودکان یکپارچه می کند. این درمانه از لحاظ تجربی مورد حمایت بوده و برای درمان اختلالات رفتاری در کودکان و خانواده هایشان طراحی شده است. درمان تعامل والد کودکی به والدین کمکی می کند تا با کود کانشان، روابطی گرم و پاسخگرانه برقرار سازند و رفتارهای کودک را به طور مؤثرتری مدیریت نمایند. درمان تعامل والد کودک بر این فرض استوار است که بهبود تعامل والد-کودکی، منجر به بهبود عملکرد خانواده و کودک خواهد شد (فوت ، اسچومن، آییرگ ، ۱۹۹۸). محققان، اثربخشی PCIT را برای درمان رفتارهای مخرب در کودکان ثابت کرده اند (نیکسون ، ۲۰۰۳). PCIT مستقیما رفتارهای پیش از حد کنترل کننده والدین را هدف قرار می دهد که مشخص شده این رفتارها عامل مهمی در ایجاد اضطراب هستند (کورپیتا ، براون و بارلو ، ۱۹۹۸).

شرح و بیان مسئله پژوهشی

ویژگی اصلی اختلال اضطراب جدایی (SAD)، اضطراب غیر واقعی و افراطی از جدایی با پیش بینی جدایی از نمادهای دلبستگی اصلی است (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۱۹۹۴). کودکانی که دچار این اختلال هستند هنگام جدا شدن از کسانی که به آنها دلبستگی دارند — معمولا والدین – آشفتگی زیادی را تجربه کرده و به هر قیمتی سعی می کنند از این جنایی اجتناب کند (کوت، پیتکاس، آیبرگ و بارلو، ۲۰۰۵). آنچه این رفتار را از رفتارهای عادی متمایز می سازد، نگرانی پایدار و غیر واقعی فرد مبتلا است کودک، بسیار نگران آن است که ممکن است در هنگام دور شدن از افرادی که به آنها دلی است، آب بیند (کندال، ۱۳۸۲). کودک ممکن است از موقعیت هایی که به جدایی از مراقبین اصلی می انجامد، مانند مدرسه رفتن، تنها خوابیدن درشب با ملاقات با یک دوست، اجتناب ورزد. ممکن است کودکان، زمانی که اجتناب غیر ممکن می شود، به رفتارهای عنادورزی متوسل شوند (مانند فشفرف راه انداختن، جیغ زدانه بهانه آوردن و تهدید کردن). شکایات جسمانی نیز رایج هستند مانند: دل درد، تهوع و استفراغ؛ که بیشتر این نشانه ها پاسخی به پیش بینی جدایی هستند و با رفع تهدید جدایی کاهش می یابند (آیزن و کیرنی، ۱۹۹۵).و نحوه بروز اختلال اضطراب جدایی، متناسب با سن کودک تغییر می کند (لاست ، اشتراوس ، فرانسیس ، ۱۹۸۷)، نشانه های کودکان کم سن مبتلا به اختلال اضطراب جدایی از نشانه های کودکان بزرگتر مبتلا به این اختلال، بیشتر است. کودکان ۵ تا ۸ ساله، بیشتر از بچه های دیگر، نگران صدمه دیدن کسانی که به آنها دلبستگی دارند، هستند و بیشتر از مدرسه رفتن امتناع می کنند. سابه به سایه تعقیب کردن (یعنی پشت سر والدین حرکت کردن و وارسی نمودن دائمی آنها در طول روز)، یکی از ویژگی های خردسالان مبتلا به عارضه اختلال اضطراب جدایی است. این کودکان از دیگران توقع دارند تا وقت خواب کنار آنها بمانند و با اصرار دارند که کنار پدر و مادر و خواهر و برادر خود بخوابند. خردسالان دچار اضطراب جدایی، ترسهایی مانند کابوس مجد ابی هم دارند… کودکانی که هنوز به مرحله بلوغ نرسیده اند (یعنی ۹ تا ۱۲ ساله)، وقتی از والدین خود جدا می شوند؛ گوشه گیر، بی تفاوت، غمگین و دچار افت تمرکز حواس می شوند. وقتی قرار است مدرسه پرونده در قالب مریض بودن یا قشقرق، از مدرسه رفتن امتناع می ورزند و گاهی مدرسه را به قصد خانه ترک می کنند. نوجوانان ۱۳ تا ۱۶ سال های که اختلال اضطراب جدایی دارنده بر اثر جدایی، شکایت جسمی بیشتری پیدا می کنند و امتناع از مدرسه رفتن در بین آنها شایع است؛ در فعالیتهایی که مستلزم جدایی طولانی از والدین است نیز شرکت نمی کنند، فعالیتهایی مثل اردو رفتن، تا دیر وقت با دوستان بیرون ماتشان با بیرون رفتن با همسالان در طول روز به طور کلی سه چهارم کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی، از رفتن به مدرسه امتناع می کند (گوردن و شرودر، ۱۳۸۵).عواملی که منجر به اختلال اضطراب جدایی می شوند، هنوز به طور کامل شناخته نشده اند. نظریه های رایج بیان می دارند که اضطراب جدایی از تعامل عواملی چون: آمادگی ژنتیکی برای تجربه اضطراب، آمادگی زیستی و طبیعی، رویدادهای انتقالی استرس آمیز (مانند شروع مدرسه)، روابط دلبستگی ناامن و تجارب متقی خانوادگی ایجاد می شود (کورپیتا، ۲۰۰۱، تونگ، ۱۹۹۴).درمان های رایج اختلال اضطراب جدایی، عمدتا بر شیوههای شناختی رفتاری تمرکز می کند (فیشر ، هیمل و تییر ، ۱۹۹۹). فنون شناختی مانند مقابله از طریق با خود صحبت کردن و راهبردهای آموزش رفتاری مانند: الگو سازی ، مواجهه سازی عملی ، نقش گزاری ، آموزش آرمیدگی و تقویت مشروط به کار گرفته شده اند ایسائو و پیترمن، ۱۳۸۴)، درمان های دیگر اختلال اضطراب جدایی شامل خانواده درمانی، درمان مبتنی بر دلبستگی و درمان دارویی بوده است که در مطالعات جداگانه ای اثر بخشی این درمان ها به به اثبات رسیده است.از آنجایی که ریشه بسیاری از اختلالات کودکی در تعاملات منفی والدین و کودک است، درمانی برای اختلال اضطراب جدایی در کودک، که هدفش باز سازی تعاملات والدین کودک باشد، می تواند در اختلالات کودکی مفید باشد، تحقیقات نشان می دهد که بهبود عملکرد اعضای خانواده و افزایش تعاملات مثبت والدین و کودک، می توانید در پیشگیری یا رشد اختلال اضطراب جدایی در کودکان مفید باشد (کوت و همکاران، ۲۰۰۵). آموزش تعامل والد کودک به والدین کمک می کند تا روابط گرم و پاسخگرانه ای با کودکان برقرار سازند و رفتار کودک را به طور مؤثری مدیریت نمایند. این مدل بر این فرض استوار است که بهبود تعاملات والد کودک، منجر به بهبود عملکرد کودک و خانواده خواهد شد (فوت و همکاران، ۱۹۹۸) این آموزش، مستقیما رفتارهای بیش از حد کنترل کننده ی والدین که مشخص شده نقش زیادی در ایجاد اضطراب کودکان دارد – را هدف قرار می دهد (کورپیتا و همکاران، ۱۹۹۸).بر این اساس، موضوع پژوهش حاضر عبارتست از: اثربخشی آموزش تعامل والد- کودک روی مادران بر کاهش علائم اختلال اضطراب جدایی کودکان. به این صورت که کودکان وأجد ملاکهای اختلال اضطراب جدایی به دو گروه تقسیم می شوند. یک گروه از مادران آنها تحت آموزش تعامل والد-کودک قرار می گیرند و نتایج مطالعه با گروه دیگر مقایسه می شود. به عبارت دیگر مسئله این است که آیا آموزش تعامل والد-کودک روی مادران، تأثیری در کاهش علائم اختلال اضطراب جدایی کودکان دارد؟

اهمیت و ارزش تحقیق

اختلال اضطراب جدایی، رایج ترین اختلال اضطرابی دوران کودکی است (لاست و همکاران، ۱۹۸۷). بر آوردهای صورت گرفته از شیوع آن در نمونه های جامعه از ۳% تا ۵% برای کودکان بوده است (آندرسون ، ویلیامز، مک گی و سیلوا، ۱۹۸۷، بیرد ، کانینو و روبیو اسنیپس ، ۱۹۸۸). در واقع، اختلالات اضطرابی کودکی به نظر می رسد با اختلالات اضطرابی در بزرگسالی ارتباط داشته باشد. بیماران بزرگسال دارای اختلال پانیک، میزان بالایی از اختلال اضطراب جدایی در کودکی را گزارش کرده اند. (کلین ، ۱۹۸۱)اختلالات اضطرابی مانند اضطراب جدایی، به نظر می رسد چنانچه درمان نشوند دارای سپری مزمن خواهند بود. (کلر ، لاوری ، واندر، بیردسلی ، اسچوارتز ورون ، ۱۹۹۲).اگر چه اختلال اضطراب جدایی نسبتا رایج است، اما بازتابی جدی در زندگی کودک دارد. برای مثال کودک از ترس اینکه هنگام جدایی از والدین دچار پیامدهای منفی و مخاطره آمیز شود، ممکن است از شرکت در فعالیت های دسته جمعی و بازی با دیگر بچه ها یا حتی از رفتن به مدرسه امتناع کند. این اختلال، همچنین بر زندگی خانواده و استرس والدین تأثیر می گذارد، زیرا اضطراب کودک، فعالیتهای خواهر و برادرها و والدین را محدود می کند (فیشر و همکاران ۱۹۹۹). آموزش والدین، مخصوصا برای والدینی که دارای کودکان زیر هفت سال دچار اختلال اضطراب جدایی هستند ضروری است؛ چرا که این کودکان عمومآ زمان بیشتری با والدین خود می گذرانند. از آنجا که درمان های رایج مانند درمان شناختی- رفتاری، اختصاص تعامل والد و کودک را هدف قرار نمی دهد، از این رو درمانی که کانون توجهش بهبود تعاملات والد-کودک باشد، می تواند در بهبود این اختلال مفید باشد.در نظر گرفتن سیستم خانوادگی به عنوان عامل سهیم در اختلالات اضطرابی کودکان، حیله ای است که جدید مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. کارهای اولیه، حاکی از آن است که کودکان مبتلا به اختلال اضطرابی، والدینی دارند که نسبت به استقلال و خودمختاری آنها بی میل بوده و تا حدودی کنترل کننده می باشند (سیکوئلند و اشتاینبرگ و کندال ، ۱۹۹۵). مطالعات دیگر، حاکی از آن است که والدین در گرایش کودک به اجتاب هم دارند و این کار را از طریق تشویق آنها به حل مسائل به شیوه ای اجتنابی انجام میدهند؛ یعنی کودک مضطرب، ممکن است قدری میل به اجتناب داشته باشد، اما پس از بحث راجع به حل مسائل با والدین اجتناب وی افزایش می یابد. به نظر می رسد تبادلات والد-کودک در توسعه مشکلات اضطرابی کودک سهیم باشد (گمپل و هالند، ۱۳۸۳).

اهداف تحقیق

اهداف تحقیق عبارتند از: ”

۱-تعیین اثر بخشی آموزش تعامل والد-کودک روی مادران، بر کاهش علائم اختلال اضطراب جدایی کودکان در مرحله پس آزمون

۲-تعیین اثر بخشی آموزش تعامل والد- کودک روی مادران، بر کاهش علائم اختلال اضطراب جدایی . کودکان در مرحله پیگیری

فرضیه ها

۱- آموزش تعامل والد-کودک روی مادران، موجب کاهش علائم اختلال اضطراب جدایی کودکان در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون خواهد شد.

۲-آموزش تعامل والد-کودک روی مادران، موجب کاهش علائم اختلال اضطراب جدایی کودکان در گروه آزمایش در مرحله پیگیری می شود.

تعاریف نظری و عملیاتی

اختلال اضطراب جدایی: اضطراب غیر واقعی و افراطی از جدایی با پیش بینی جدایی از نمادهای دلبستگی است (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۱۹۹۴). در این پژوهش، برای سنجش اختلال اضطراب جدایی از پرسشنامه علائم مرضی کودک (CSI) که توسط اسپیرافکین و گادو ساخته شده، استفاده شده است.

آموزش تعامل والد-کودک: آموزش تعامل والد کودک، بر این فرضی استوار است که بهبوه تعاملات والد کودک منجر به بهبود عملکرد کودک و خانواده می شود. این آموزشی به والدین کمک می کند تا روابط گرم و پاسخگرانه ای با کودک برقرار سازند. در این پژوهش با استفاده از الگوی درمان تعامل والد- کودک (پیکاس و همکاران، ۲۰۰۵)، اهداف آموزشی ڈیل پیگیری می شود:

۱) کاهش نشانه های اضطراب جدایی کودک (مانند درماندگی شدید هیجانی، خشم و عصبانیت شکایت های جسمی مربوط به جدایی و کابوس های شبانه) .

۲) ارتقاء سطح آگاهی مادران در مورد ماهیت اضطراب، چرخه اضطراب و رفتارهای والدینی که سبب حفظ و نگهداری اضطراب می شود.

۳) افزایش خود مختاری و استقلال کودک .

۴) افزایش آگاهی و دانش مادران در مورد تکنیکهای رفتاری بر اساس اصول تغییر رفتار (مانند تقویت، شکل دهی، تقویت متمایز، نادیده گرفتن و غیره) و موارد استفاده از آن ها.

۵) افزایش گرمی، پذیرش و تعامل مثبت بین مادر و کودک

۶)افزایش دلبستگی ایمن بین مادر و کودک کاربرد نتایج تحقیق

چنانچه اثربخشی آموزش تعامل والد کودک در کاهش علائم اختلال اضطراب جدایی در کودکان در این بررسی تأیید شود، می توان از آن به عنوان یک راهکار درمانی برای آموزش والدین به کار برد، مخصوصا در مورد کودکان زیر ۷ سال که کودک زمان بیشتری را با والدین سپری می کند.

فصل دوم

بافته های نظری و پیشینه پژوهش

تعریف اضطراب

اضطراب، پک اساس منتشر بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسی است که با یک یا چند احساس اجسمی همراه می گردد، مثل احساس خالی شدن سر دل، تنگی قفسه سینه و… (کاپلان و سادو کی، ۱۳۸۷).

هر موقعیتی که بهزیستی جاندار را تهدید کند، حالت اضطرابی به وجود می آورد. منظور از اضطراب، هیجان ناخوشایندی است که با اصطلاحاتی مانند نگرانی، دلشوره، وخشت و ترین بیان می شود (اتکینسون و هیلگارد ۱۳۸۱ ).

و اختلالات اضطرابی، به عنوان شایع ترین طبقه اختلالات روانی شناخته شده اند که کودکان و نوجوانان را تحت تأثیر قرار می دهند. اگر چه ترسها و اضطرابهای گذرا، جزئی از رشد طبیعی در نظر گرفته می شوند؛ تجربه اضطراب، تاثیر منفی پایداری در زندگی عده زیادی از کودکان دارد، اضطراب، به از کار افتادگی شدید کودکی منجر می شود که در بدترین حالت، به شکل دوری گزینی کودک از فعالیت هایی نظیر مدرسه رفتن، برقراری تماس و رابطه با همسالان و فعالیت های مستقل بروز می کند (ماش و بار کلی، ۱۳۸۳).

علل اختلالات اضطرابی یا نظریه های اضطراب:

علل اختلالات اضطرابی را می توان با توجه به دیدگاههای مختلف، مورد بررسی قرار داد که در زیر چند دیدگاه به اختصار تشریح می شود.

دیدگاه زیست شناختی

اگرچه هیچ علت مشخصی برای اختلالات اضطرابی شناخته نشده است، اما به نظر میرسد که علل زیستی در ایجاد آنها نقش داشته باشد. مثلا آشکار شده است که داروهای آرامبخش در کاهش اضطراب مؤثرند موضوع دیگری که به اهمیت عوامل زیستی اشاره دارد، وجود شواهدی است که نقشی ورائت را در اختلالات اضطرابی تایید می کند؛ مثلا هماهنگی بالایی که بین دوقلوهای یک تخمکی از نظر ابتلا به این اختلالات ملاحظه می شود. همچنین دستگاه عصبی افراد مبتلا به اختلالات اضطرایی، نسبت به محرکها حساستر است

دیدگاه روان پویایی

در دیدگاه روان پویایی، علت اختلالات اضطرابی به تعارضهای درونی و تکانه های ناخودآگاه نسبت داده می شود ( آزاد، ۱۳۷۲).

در مکتب فروید اضطراب یک ترس درونی شده است. ترس از اینکه مبادا تجربه های درد آور گذشته، یادآوری شوند. از نظر فروید اضطراب سه دسته می باشد:

۱- اضطراب عینی ۱: منشأ خطر در دنیای خارج می باشد.

۲- اضطراب روان نژند ۲؛ منشأ آن ادراک خطری است که از غرایز ناشی می شود و ناشی از کشمکش بین نهاد (id) و خود (ego) است.

٣. اضطراب اخلاقی ۳ : منشأ آن، تهدید وجدان اخلاقی فراخود (super ego) است و به صورت گناه و شرمساری بروز می کند

فروید معتقد است در موقعیت هایی که اضطراب و ناکامی پیش می آید، به عللی ارزش و کفایت و به طور کلی تمامیت شخصیت فرد مورد تهدید قرار می گیرد؛ خود، به کمک مکانیزم های دفاعی وارد عمل می شود و از آنان به عنوان سلاحی برای حفظ شخصیت استفاده می کند (شفیع آبادی، ۱۳۷۸).

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه اصفهان
  • رشته تحصیلی روانشناسی بالینی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی مرضیه عباسی روانشناس، مرضیه عباسی مشاور، مرضیه عباسی روان درمانگر، مرضیه عباسی روانپزشک، مرضیه عباسی متخصص اعصاب و روان، مرضیه عباسی روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی بالینی
تصویر
مرضیه عباسی
روانشناس بالینی و فردی
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر