منو
X

تصویر
مریم سادات مومن واقفی
روانشناس بالینی و فردی
(4)
آمار این متخصص
(4) رای
60%

دقت

80%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

80%

رفتار بالینی

0%

وقت شناسی

40%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

مریم سادات مومن واقفی هستم، فارغ التحصیل روانشناسی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در سال ۱۳۸۸، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “بررسی و مقایسه مهارت های پردازش واجی در ککودکان ۶ ساله نابینا و بینای استان تهران” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی

گروه آموزشی گفتار درمانی

پایان نامه جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد

عنوان:

بررسی و مقایسه مهارت های پردازش واجی در ککودکان ۶ ساله نابینا و بینای استان تهران

نگارنده:

مریم سادات مومن واقفی

استاد راهنما:

دکتر لعیا غلامی تهرانی

استاد مشاور:

طاهره سیما شیرازی

زمستان ۱۳۸۸

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: کلیات

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت موضوع

انتظارات کاربردی

اهداف پژوهش

سوالات پژوهش

تعریف واژه ها و اصطلاحات

فصل دوم: پیشینه تحقیق

تعریف آسیب بینایی

شیوع نابینایی

سیب شناسی

خطاهای انکساری

نقص در عملکرد ماهیچه چشم

ضایعات مادرزادی

سایر ناهنجاریها

رشد گفتار و زبان در کودکان نابینا

اکتساب واج شناختی

تولید

رشد واژگان

پردازش واجی چیست؟

اجزای پردازش واجی

آگاهی واجی چیست؟

تمییز شنیداری

نامیدن

حافظه کلامی کوتاه مدت

مروری بر تحقیقات

مروری بر تحقیقات خارجی

مروری بر تحقیقات داخلی

فصل سوم: روش شناسی

مقدمه

نوع مطالعه

جامعه مورد بررسی

معیار های ورود و خروج

معیار های ورود افراد به مطالعه

معیار های خروج افراد از مطالعه

روش نمونه گیری و حجم نمونه

مکان و زمان انجام مطالعه

متغیرها و نحوه سنجش آن ها

روش و ابزار گردآوری داده ها

شیوه اجرای پژوهش

روش تجزیه و تحلیل داده ها

ملاحظات اخلاقی

فصل چهارم: توصیف و تحلیل داده ها

مقدمه

ارزیابی همسانی دو گروه در متغیر های زمینه ای

بررسی توزیع جنسیتی دو گروه بینا و نابینا

بررسی توزیع سنی دو گروه بینا و نابینا

مقایسه وضعیت تحصیلی والدین

بررسی متغیر های پژوهش بررسی

خرده آزمون تمییز شنیداری

خرده آزمون های آگاهی واجی

بررسی خرده آزمون های حافظه شنیداری

بررسی خرده آزمون های نامیدن

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

مقدمه

بررسی سوالات پژوهش

تمییز شنیداری

آگاهی واجی

حافظه شنیداری

نامیدن

محدودیت های پژوهش

پیشنهادات

چکیده:

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه مهارتهای پردازش و اجی در کودکان ۶ ساله نابینا و بینای استان تهران صورت گرفته است.

روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی از نوع مقایسه ای – تحلیلی است. آزمودنی های آن شامل ۲۴ کودک نابینا و ۲۴ کودک بینای ۶ ساله است که دارای شنوایی طبیعی، تولید طبیعی و هوش عادی بودند و همگی از نظر جسمی و فیزیکی نیز سالم بودند. ابزار پژوهش عبارت از تست ارزیابی اختلالات خواندن و نوشتن در دانش آموزان دبستانی ( مهارت های زبانی و شناختی تهرانی، ۱۳۸۰) و تست ارزیابی آفازی (نیلی پور، ۱۳۷۱) بود. کلیه داده ها بر اساس SPSS15 مورد تحلیل قرار گرفت. آزمون های آماری مورد استفاده عبارت بودند از: آزمون مستقل، آزمون خی، آزمون یو – من ویسی و آزمون کولموگروف اسمیرنوف.

یافته ها: مهمترین یافته های این پژوهش عبارتند از: در خرده آزمون بازشناسی صدا در نا کلمه، کودکان بینا عملکرد بهتری (۰۰.=p) را نسبت به گروه نابینا داشتند. در خرده ازمونهای آگاهی واجی بین کودکان بینا و نابینا تفاوتی مشاهده نشد، در حافظه کلمات ( ۰۰=p) و جملات (۰۰=p) کودکان نابینا عملکرد بهتری را داشتند. در نامیدن گلها کودکان بینا(p =01 ) عملکرد بهتری را نسبت به نابینایان داشتند

نتیجه گیری: به نظر می رسد که کودکان نابینا در آیتم های مربوط به حافظه عملکرد بهتری را داشتند که دلیل آن هم می تواند آن باشد که روی درون دادهای شنیداری بیشتر از بقیه حس ها تاکید می کنند. اما در مواردی که سایر حواس نظیر بینایی دخالت بیشتری دارد (نظیر نامیدن گل ها ) کودک نابینا تفاوت مشخصی را با بیتا نشان می دهد. در مهارت های آگاهی و اجی هم به نظر می رسد که چون خرده آزمون های آن با مهارت های خواندن و نوشتن مرتبط است از آنجا که هر دو گروه آموزش رسمی را دریافت نکرده بودند. لذا عملکرد یکسانی داشتند و این مسئله نشان دهنده این است که هر دو گروه از حداقل مهارت های لازم برخوردارند. اما با توجه به درصد پاسخ های پایین هر دو گروه به نظر می رسد این آزمون برای هر دو گروه از دشواری یکسانی بر خوردار بوده است. در خرده آزمون بازشناسی صدا در کلمه تفاوت مشاهده شده بین دو گروه مربوط به بازشناسی در نا کلمه بود که گروه بینا عملکرد بهتری را داشتند که شاید بتوان دلیل آن را این گونه توجیح کرد که کودکان بینا نسبت به نابینا به جزییات کلمات بیشتر توجه دارند و تصورات بینایی که مشخصات ممیزه اشیا را به همراه دارد به طور غیر مستقیم در پردازش شنیداری کلمات و نا کلمات موثر می باشد.

کلید واژه ها: نا بینایی/ پردازش واجی/ حافظه شنیداری/ آگاهی واجی/ نامیدن/ تمییز شنیداری.

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه:

انسان توسط محرک های متفاوت و فراوانی احاطه شده است، اما هر لحظه از زمان تنها به بخش کوچکی از این محرکها توجه می کند و به واحد کوچکتری از آن پاسخ می دهد ( نادری و سیف نراقی، ۱۳۸۰). حواس مختلف انسان به سبب اهمیتی که در امر احساس، ادراک و شناخت امور دارند در حقیقت به عنوان ” دروازه های دانش و دانایی” انسان تلقی می شوند. یکی از مهمترین این حواس، بینایی است. فعالیت های آموزشی مختلفی به حس بینایی بستگی دارد. برای مثال: یادگیری رنگها، درک مفاهیم از حالتهای چهره و سایر اندام ها، خواندن و نوشتن، احساس و ادراک مسافت با چشم همگی با این حس مرتبط هستند. در رشد مهارت های دیگر از جمله شناخت، حرکت، گفتار و زبان و نیز، دیدن نقش بسیار مهمی را ایفا می کند (هیندلی ، ۲۰۰۵). بعلاوه نقص در بینایی بیش از هر معلولیت دیگری ناتوانی به بار می آورد که این مسئله دلایل متفاوتی دارد. از جمله: ۱- نابینایی نمایان تر از سایر معلولیت ها ست، مثلا تا زمانی که با یک فرد ناشنوا صحبت نکنیم، نمی توانیم بفهمیم که او نا شنواست یا اینکه خیلی از افراد عقب مانده هستند که چهره عادی دارند. ۲- به دلیل نقشی که چشمها در روابط اجتماعی بازی می کنند. از آنجا که بسیاری از احساسات و بیانهای ما به صورت غیر شفاهی و از طریق بیان چهره ای منتقل می شود لذا فقدان تماس چشمی مناسب روی گوینده و شنونده تاثیر بسزایی دارد. ۳- دیگر اینکه از قدیم الایام حس بینایی با کلمه زیبایی همراه بوده است. ما از دیدن تصویر خود لذت فراوان می بریم. این حس در یادگیری و شناخت پیرامون ما بسیار مهم است به طوری که بسیاری از شناخت هایی که ما از محیط کسب می کنیم نیاز به سیستم بینایی سالم و کارآمدی دارد(هالاهان، ۱۳۷۸). با وجود این همه مزایایی که برشمرده شد، افرادی در اطراف ما هستند که از این نعمت بی نصیب هستند. این افراد مجبور هستند تا از روش های دیگری جهت جایگزینی حس بینایی شان استفاده کنند. از مهمترین حواسی که در جایگزینی حس بینایی نقش دارد، حس شنیداری و لامسه است. این حواس هم در زمان کودکی و هم در دوران رشد به کودک تابیتا جهت شناسایی محیط اطراف کمک می کنند تا از این طریق بتواند نقص حسی خود را جبران کند. این دو حس در آموزش و پرورش دانش آموزان نابینا هم نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند. کودک نابینا اغلب پس از ورود به مدارس خاص تحت آموزش و استفاده از این حواس جهت یادگیری بیشتر قرار می گیرد (هالاهان، ۱۳۷۸). از آنجا که برای آموزش کودکان نابینا از روش های متفاوتی استفاده می شود، به نظر می رسد گسترش این وسایل جهت کمک به این کودکان اهمیت ویژه ای داشته باشد. در بسیاری از کشورها، از وسایل سمعی و لمسی در پیش از ورود به مدرسه جهت کمک به این کودکان استفاده می گردد، که این امر نقش بسزایی در پیشرفت بعدی کودک دارد(سنیدر ،۲۰۰۶). بررسی های انجام شده در کشورمان تحقیقی مینی بر میزان استفاده از این وسایل کمک آموزشی به نابینایان یافت نشد. اما به نظر می رسد که یکی از مهمترین حس ها در آموزش، بویژه آموزش خواندن و نوشتن، استفاده از حس شنیداری و تقویت این حس می باشد. در برخی از تحقیقات نظیر تحقیق انجام شده توسط هو گدال و همکاران (۲۰۰۳) از شواهدی مبنی بر جایگزینی حس شنیداری به جای بینایی و استفاده از این مسیر به جای بینایی اشاره شده است.از جمله مهارت های شنیداری مورد نیاز برای آموزش خواندن و نوشتن پردازش واجی است (سلیمانی، ۱۳۸۲). در کودکان بینا ثابت شده است که مهارت های پردازش واجی می تواند یکی از فاکتورهای پیش بینی کننده سطح خواندن و نوشتن در سالهای بعدی باشد. در این پژوهش نیز سعی بر این شده است تا پردازش و اجی در پیش از ورود به مدرسه مورد بررسی قرار بگیرد.

بیان مسئله

واقعیت انکار ناپذیر این است که نابینایی نوعی معلولیت است. کودک تابیتا دائما باید تحریک و ترغیب شود که کارهایی مانند نشستن، چرخاندن سر و دستان و … را انجام بدهد. بچه هایی که از نعمت بینایی برخوردار هستند از ۳ یا ۴ ماهگی با انگشتان خود بازی و از آنها برای گرفتن و رها کردن اشیاء استفاده می کنند. این امر ثابت شده است که نوزادان بدون نقص بینایی یا هر گونه تقای همراه، از بینایی به عنوان مسیر حسی اولیه جهت بسادگیری در مورد خودشان و محیط پیرامونشان استفاده می کنند (پریز – پریرا و کونتی-راسدن ،۱۹۹۹). هیت (۱۹۸۰)، دریافت که نوزادان به صورت بینایی به اشیاء جهت دیدن و دنبال کردن آن توجه می کنند. وی اظهار داشت که نوزادان از حس بینایی جهت هماهنگی بین سایر حس ها هم بهره می گیرند. برای مثال با شنیدن صدا، نوزاد به جستجوی منبع آن بر انگیخته می شود و سعی می کند تا با لمس و دستکاری محیط، آن شبی را وارسی کند. همچنین مشخص شده است که نوزادان تازه متولد شده با محیط اطرافشان تعامل دارند و به رفتارهای انسانی پیش از رفتارهای دیگر علاقه نشان می دهند. نوزادان کوچک، سیگنال های اکوستیکی را که شبیه صدای انسان است ترجیح می دهند و به شکل های بینایی شبیه چهره انسان علاقه دارند و قادر به تقلید حالتهای چهره ای انسان هستند (به نقل از ملتزوف و موور ،۱۹۹۳). نوزادان همچنین می توانند از تماس چشمی، خندیدن، گریه کردن که توسط بزرگسالان به عنوان سیگنال های اجتماعی به کار می رود استفاده کنند. نابینایی باعث محروم شدن برخی از کودکان از برخی فرصت ها نظیر تماس چشمی، نگاه ثابت (چشم دوختن) و رشد ارتباطی اولیه بین مرافب و کودک می شود. چشم ها و ارتباط چهره به چهره نقش بسیار مهمی را در ارتباط بازی می کنند. بسیاری از افراد به ارتباط چهره به چهره اهمیت بسیار می دهند، به طوری که حتی ترجیح می دهند به جای صحبت کردن با تلفن به صورت حضوری کار خود را انجام بدهند، (هالاهان، ۱۳۸۷). همان طور که مشاهده می کنید بینابی نقش مهمی را در زندگی بازی می کند و بر اساس مواردی که در بالا ذکر شد نقش مهمی در رشد شناختی، زبان، بازی و حرکت وایفا می کند.با توجه به نقص حسی که در افراد نابینا وجود دارد، دیده شده که این افراد از حس های مختلفی جهت جبران این نقص خود استفاده می کنند. از جمله مهمترین این حس ها حس شنیداری و لامسه است که تمرکز افراد نابینا برای شناسایی به جای حس بینایی بر روی این دو حس است. همان طور که در مقدمه ذکر شد از مهمترین کمک کننده های خواندن و نوشتن، مهارت شنیداری است. ویلیس (۱۹۸۲) در یک تحقیق وسیع که روی ۲۶۴۳۳ دانش آموز نابینا انجام داد دریافت که ۵۲ درصد این دانش آموزان از کتابهایی در سطح ابتدایی استفاده می کنند که دارای خطوط درشت است.۳ درصد از کتابهای درشت و الفبای بریل، ۲۱ درصد تنها از بریل و ۲۴ درصد هم از روش های سمعی (نظیر توار، با صفحات صوتی) استفاده می کنند. وی همچنین گزارش کرد که قرار دادن کودک چه گروه تایتا به معنای آن نیست که او قادر به خواندن خطوط چاپی نباشد. لذا استفاده از خطوط چاپی و وسایل سمعی بیش از الفبای بریل معمول است. (بریل سیستمی است که در آن فرد نابینا یک سری نقطه های برجسته را با استفاده از لمس انگشتان خود می تواند بخواند. این سیستم شامل تعدادی سلول چهار گوش است که در هر کدام بین یک تا شش نقطه وجود دارد، و ترتیب نقاط به صورتی است که هر یک نشانه حرف یا علامت بخصوصی است) (نقل شده از هالاهان، ۱۳۷۸). همانطور که مشاهده می شود مهارت های شنیداری نقش بسیار مهمی را در رشد کودک و آموزش خواندن و نوشتن وی ایفا می کنند، از جمله مهارت های شنیداری که نقش مهمی در خواندن و نوشتن دارد، پردازش واجی است. واگنر و تورگسون (۱۹۸۷)، به نقل از سلیمانی (۱۳۸۲) پردازش واجی را چنین تعریف نموده اند: پردازش واجی به دسته ای از مهارتها اطلاق می شود که این مهارت ها به کودک کمک می کند تا اطلاعات لازم را در زمینه ساختار صدا های زبان شفاهی (جهت یادگیری چگونگی خواندن و نوشتن) بدست آورد.سه بخش از مهارت پردازش واجی دارای بیشترین نقش در جلوگیری از اختلالات خاص خواندن و موفقیت بعدی در تحصیلات است، این سه بخش عبارتند از: ۱) آگاهی و اجی، ۲) حافظه فعال کلامی، ۳) سرعت نامیدن (اسنولینگ ،۱۹۹۶). در زمینه اهمیت این مهارت ها در افراد با هم در داخل و هم در خارج از کشور تحقیقات فراوانی صورت گرفته است، اما روی نابینایان با وجود اهمیت این مهارت ها در خواندن و نوشتن شان، تحقیق چندائی صورت نگرفته و تحقیقات انجام شده نیز دارای نتایج متناقضی هستند. بر اساس تحقیقات، مشخص شده است که مهارت آگاهی واجی بک پیش بینی کننده قوی برای پیشرفت بعدی کودک در خواندن و نوشتن است (شیرازی، ۱۳۷۵). طبق برخی از این پژوهش ها مشخص شده است که آموزش آگاهی واجی می تواند به پیشرفت بعدی فرد در خواندن و نوشتن کمک کند. بر روی افراد بینا در مورد اینکه آیا آگاهی واجی پیش نیاز خواندن است با اینکه در نتیجه خواندن الفبایی ایجاد می گردد تحقیقات فراوانی صورت گرفته است، اما در مورد افراد نابینا تحقیقات بسیار اندر کی صورت گرفته است، که از جمله آنها می توان به تحقیق پرینگ (۱۹۹۴) و بارلو (۲۰۰۰) اشاره کرد که نتایج منتافضی نسبت به اثر نابینایی روی مهارت های آگاهی واجی و اینکه آیا قبل از آموزش این افراد نسبت به افراد عادی مهارت های بهتری دارند بدست آورده اند، در ایران تحقیقی توسط خاموشی (۱۳۷۸) انجام شده است که تمییز شنیداری دانش آموزان بینا و نابینا را در کلاس اول با هم مقایسه کرده است، که نشان می دهد تمییز شنیداری کودکان نابینا از کودکان بینا بهتر بوده است. از جمله مهارت های دیگر مرتبط با پردازش و اجی، حافظه کلامی است که روی نقش این مهارت در افراد عادی تحقیقات فراوانی صورت گرفته و مشخص شده افرادی که از حافظه کلامی ضعیف تری برخوردارند، مشکلاتی در تحصیل خواهند داشت ( اشتری، ۱۳۸۳). اما روی افراد نابینا نتایج بسیار متناقض بوده است. در تحقیق انجام شده توسط محمدی (۱۳۸۰) به ضعیف تر بودن این مهارت در افراد نابینا اشاره شده است. در زمینه نامیدن هم تحقیقات مختلف، نقش مهمی را برای آن در خواندن و نوشتن نشان داده است. اما روی افراد نابینا تحقیقات اندکی صورت گرفته است از جمله می توان به پژوهش گریلر ایی ویکفیلد ، جودی هو موود و آلن جی تیلور (۲۰۰۶) اشاره کرد. این محققان به این نتیجه رسیدند که نابینایان در تکالیف روانی واجی عملکرد بهتری دارند. با توجه به مطالبی که در بالا آمد، مشخص می شود که مهارت های پردازش واجی نقش مهمی بر فراگیری خواندن و نوشتن دارند، اما در مورد افراد نابینا که به نظر می رسد روی این حس بیش از حواس دیگر متمرکز هستند کار چندانی در مورد بررسی مهارت های پردازش و اجی صورت نگرفته و اطلاعات چشمگیری در مورد نقش آن به عنوان یک پیش نیاز در دسترس نیست. طبق مشاهدات انجام شده بسیاری از افراد نابینا مشکل خاصی در هنگام بزرگسالی ندارند و حتی به سطوح خوبی از نظر اجتماعی و تحصیلی دسترسی پیدا می کنند، با این وجود این سوال بدون پاسخ است که آیا آنها در سطوح مختلف پردازش واجی چه وضعیتی نسبت به همسالان بینای خود دارند و از حس شنیداری شان چه استفاده هایی برای یادگیری می کنند؟با توجه به توضیحاتی که در بالا ذکر شد محقق قصد دارد تا پردازش و اجی را بین دو گروه بینا و نابینا قبل از آموزش خواندن (پیش از دبستان) مقایسه کنند به این هدف که مشخص کند، آیا تفاوتی بین این دو گروه از لحاظ مهارت های پردازش و اجی وجود دارد یا خیر؟ و اینکه آیا به دلیل تفاوت در مسیر درون داد، این دو گروه مهارت های پردازشی متفاوتی را نشان می دهند؟

اهمیت موضوع

نابینائی عارضه و پدیده ای است ناخواسته، که برای هر فردی در هر زمانی و در هر مکانی ممکن است عارض گردد. لکن نابینائی نمی تواند علت بازدارنده جهت حضور فرد در صحنه های گوناگون اجتماعی باشد، چرا که بسیاری از این افراد از دیر باز با تلاش و کوشش خستگی ناپذیر خود توانسته اند در زمره افراد برجسته و شایسته اجتماع ظاهر شوند. بر اساس آمار منتشر شده توسط سازمان بهداشت جهانی در حال حاضر، در حدود ۱۸۰ میلیون نفر در سطح جهان دچار اختلالات بینایی هستند. از این رقم تعداد ۴۵ میلیون نفر بعطور مطلق نابینا هستند. طبق آمار ارائه شده ۸/ ۰ تا ۲ / ۱ جمعیت کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته از اختلالات بینائی رنج می برند. این نسبت در کشورهای پیشرفته نظیر ایالات متحده در حدود ۵/۰ در صد گزارش گردیده است (انجمن نابینایی آمریکا، ۱۹۹۹).طبق آمار منتشر شده در هشتم نوامبر، ۱۹۹۹ حدود ۵/۱ میلیون کودک نابینا به جمعیت نابینایان جهان در طی ۱۰ سال اخیر افزوده شده است (انجمن نابینایی آمریکا، ۱۹۹۹). در خصوص کشورمان ایران علیرغم تلاش های بعمل آمده به آمار قابل استنادی یافته نشد. چنانچه متوسط معیار بین المللی برای کشورهای در حال توسعه را یک درصد جمعیت در نظر بگیریم، می توان چنین نتیجه گیری نمود که حدود ۰۰۰ / ۷۵۰ نفر در کشور ایران دچار اختلالات بینائی هستند که افراد نابینا و کم بینا را در برمی گیرد. در تحقیق انجام شده توسط حمید سوری (۱۳۸۴) شیوع نابینایی در استان تهران حدود ۱۲۴۱۶۵ نفر تخمین زده شده که این افراد دچار نابینایی دو طرفه هستند (البته لازم به ذکر است که سوری میزان نابینایی مادرزادی را مشخص نکرده است. خوشبختانه اختلال بینایی نسبت به بقیه اختلالات دارای شیوع نسبتا کمی است. اما متاسفانه این کودکان مورد بی توجهی قرار گرفته و مشخصات مختلف زبانی آنها به طور کامل بررسی نشده است. با توجه به مطالبی که در بالا آمد، به نظر می رسد که در حوزه گفتار و زبان و بویژه مهارت های شنیداری این دسته از کودکان بتوان کارهای زیادی انجام داد و به آنها در صورتی که دچار مشکل در مهارت شنیداری شدند، کمک کرد. لذا این نکته حائز اهمیت است که آیا عدم دریافت درون داد بینایی باعث تقویت مهارتهای شنیداری می گردد و اینکه آیا این گروه از کودکان در این زمینه بهتر از کودکان بینا هستند؟ آیا پیش نیاز های خواندن و نوشتن در این گروه بهتر از گروه بینا است؟ آیا افراد نابینا به دلیل اینکه از حس شنیداری بیشتر برای به خاطر سپاری وقایع استفاده می کنند دارای حافظه قوی تری در این زمینه هستند یا خیر؟با توجه به مروری که روی منابع در این زمینه انجام گرفت محقق به این نتیجه رسید که پژوهش بسیار کمی در مور مهارت های مختلف شنیداری و حافظه کلامی این افراد در مقایسه با افراد عادی انجام شده است و

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
  • رشته تحصیلی روانشناسی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی مریم سادات مومن واقفی روانشناس، مریم سادات مومن واقفی مشاور، مریم سادات مومن واقفی روان درمانگر، مریم سادات مومن واقفی روانپزشک، مریم سادات مومن واقفی متخصص اعصاب و روان، مریم سادات مومن واقفی روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی بالینی
تصویر
مریم سادات مومن واقفی
روانشناس بالینی و فردی
(4)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر