منو
X

تصویر
مریم سادات کیافر
روانشناس بالینی و فردی
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
80%

دقت

0%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

100%

رفتار بالینی

0%

وقت شناسی

40%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

مریم سادات کیافر هستم، فارغ التحصیل روانشناسی تربیتی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۹۲، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “مقایسه اثر بخشی مداخلات فلورتایم و آموزش نظریه ذهن در کاهش پرخاشگری، بهبود رابطه ی مادر-کودک و بهبود نظریه ی ذهن در کودکان پرخاشگر پیش دبستانی” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه فردوسی مشهد

دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی

پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی تربیتی

عنوان:

مقایسه اثر بخشی مداخلات فلورتایم و آموزش نظریه ذهن در کاهش پرخاشگری، بهبود رابطه ی مادر- کودک و بهبود نظریه ی ذهن در کودکان پرخاشگر پیش دبستانی

استاد راهنما:

دکتر سیر امیر امین یزدی

استاد مشاور:

دکتر حسین کارشکی

پژوهشگر:

مریم سادات کیافر

۱۳۹۲

فهرست مطالب

عنوان:

فصل اول: مقدمه پژوهش

بیان مسئله

اهمیت وضرورت

هدف پژوهش

فرضیه های پژوهش

متغیرهای پژوهش

تعریف مفهومی متغیرها

تعریف عملیاتی متغیرها

فصل دوم: پیشینه پژوهش

مقدمه

تعریف پرخاشگری

انواع پرخاشگری

پرخاشگری فیزیکی

پرخاشگری رابطهای اجتماعی و غیرمستقیم

پرخاشگری نافعال

عوامل اتر گذار پرخاشگری

فقدان همدلی

عدم مهارتهای زبانی

سبک فرزندپروری

کمبود اعتمادبه نفس

حل مسئله اجتماعی

نظریه های پرخاشگری

نظریه بیولوژیکی و زیستش یمیایی

نظریه روان کاوی

نظریه ناکامی

نظریه تنظیم هیجانی

نظریه پردازش اطلاعات

نظریه یادگیری اجتماعی

نظریه دلبستگی

رویکرد تحولی تفاوتها یفردی مبتنی بر ارتباط

تاریخچه

نقش هیجان در دیدگاه رشدیکپارچ هانسان

سه مفهوم اساسی این رویکرد

پرخاشگری از دیدگاه سفال تحولی تفاوتهای فردی مبتنی بر ارتباط

تفاوتهای فردی و پرخاشگری

رشد هجانی کارکردی

فلور تایم

مداخلات درارتباط با پرخاشگری

نظریه ذهن

تعریف نظریه ذهن

نظریه های تبیینی نظریه ذهن

نظریه – نظریه

پیمانه ای

شبیه سازی

عوامل اثر گذار بر ظهور و رشد نظریه ذهن

توجه مشترک، تقلیدجاری وانمودسازی

کارکردها یا اجرایی

زبان

هوش کلامی کودکان شاخص های اقتصادی و تجربه های اجتماعی

دپامینرژیک

سبک دلبستگی

پرخاشگری از دیدگاه نظریه ذهن

پیشینه مطالعاتی

پژوهشهای داخلی

پژوهشهای خارجی

فصل سوم: روش پژوهش

مقدمه

طرح پژوهش

جامعه نمونه وروش نمونه گیری

ابزارهای تحقیق

پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی

پرسشنامه رابطه مادر – کودک

آزمون نظریه ذهن

روش اجرای پژوهش

روش تجزیه و تحلیل داده ها

فصل چهارم: یافته ها

مقدمه

تجزیه و تحلیل داده ها

تجزیه و تحلیل استنباطی فرضیه های تحقیق

فرضیه اول

فرضیه دوم

فرضیه سوم

فرضیه چهارم

فرضیه پنجم

فرضیه ششم

فرضیه هفتم

فرضیه هشتم

فرضیه نهم

فرضیه دهم

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

بررسی فرضیه های پژوهش

محدودیتهای پژوهش

پیشنهادات پژوهش

منابع

پیوست

(۱) پرسشنامه پرخاشگری

(۲) پرسشنامه رابطه مادر – کودک

(۳) آزمون نظریه ذهن

(۴) برنامه مداخله فتور تایم

(۵) برنامه مداخله نظریه ذهن

چکیده :

با توجه به نقش مهم ارتباط والد – کودک و نیز مهارت های تئوری ذهن و رشد هیجانی بر بهداشت روان دوران کودکی، این پژوهش با هدف بررسی مقایسه اثربخشی مداخلات فلور تایم با آموزش تنظریه ذهن در کاهش پرخاشگری، بهبود رابطه مادر – کودک و نظریه ذهن انجام شد. آزمودنی ها شامل ۴۴ کودک پیش دبستانی با نشانه های پرخاشگری بودند، که با نمونه گیری در دسترس از میان جامعه کودکان پیش دبستانی شهر مشهد انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۰ مادر – کودک در گروه فلور تابم و ۱۷ کودک در گروه نظر به ذهن) و یک گروه کنترل (۱۷ کودک) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش مداخلات مرتبط با فلور تایم و نظر به ذهن را در بافت کردند و گروه کنترل مداخله نما آموزش ایمنی در خیابان را دریافت کرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه پرخاشگری ، پرسشنامه رابطه مادر – کودک و آزمون پاور کاذب برای آزمون نظر به ذهن کودکان بود که در پیش آزمون و پس آزمون مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها نشان داد که مداخله فلورتایم در مقایسه با مداخله گروه تظر به ذهن و کنترل توانست پرخاشگری را به طور معناداری کاهش بیشتر و رابطه مادر – کودک را بهبود بیشتری دهد. به علاوه، در آزمون باور کاذب بین عملکرد دو گروه آزمایشی تفاوت معناداری دیده نشد. اما مداخله در هر دو گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل موجب بهبود نظریه ذهن کودکان شده بود. رویکرد رشد یکپارچه انسان فلور تایم رویکردی موثر در کاهش مشکلات و ارتقاء ارتباطات والد- کودک و نظر به ذهن کودکان می باشد. رویکرد تلوری ذهن فقط توانست باعث ارتقاء نظریه ذهن کودکان گردد. به همین دلیل برای رشد جامعه باید بر آموزش رویکرد رشد یکپارچه انسان به خانواده ها تاکید شود.

کلید واژه ها: دی آی آر فلور تایم، نظریه ذهن، آموزش، کودک، پرخاشگری، تعاملات.

بیان مسئله

سال های اولیه ی زندگی یکی از بحرانی ترین مراحل رشد و تحول به شمار می رود و رشد کودک محصول عوامل بیولوژیکی، ژنتیک و ویژگی های محیطی است. یکی از مهم ترین عوامل محیطی موثر بر رشد روانی اجتماعی، رابطه والدین با کودکان می باشد به طوری که کیفیت این روابط در سال های اولیه ی کودکی اساس رشد شناختی، هیجانی و اجتماعی آینده را پایه گذاری می کند (ابارشی، ۱۳۸۹).از آنجایی که کودکان زمان زیادی را با خانواده می گذرانند در این مکان مهم دو عامل باید رعایت شود یکی ارتباطات صمیمی و وقت گذاشتن اعضای خانواده برای هم به ویژه زمانی که استرس و فشار وجود دارد ودیگری ارتباط مناسب بین زن و شوهر تا امنیت کامل برای خانواده فراهم شود (گرینسین، ۲۰۱۱)از بین تعاملات میان اعضای خانواده می توان به اهمیت زیاد تعامل مادر – کودک اشاره کرد اگر این تعامل به صورت مناسب برقرار نشود رشد کودک در معرض خطر است. از جمله عواملی هم که، بر کیفیت تعامل مادر – کودک اثر می گذارد سلامت روان مادر است نوزادان به لحن هیجاتی تعامل و حالات مادر حساس هستند بنابراین از عواطف خصمانه مادر مثل طرد، فقدان گرما و غیره آگاه هستند این عواطف روی کودک تاثیر می گذارد و منجر به مشکلات هیجانی و رفتاری از جمله پرخاشگری می شود (مانتیما ۲۰۰۴).به اعتقاد گرینسین هم، این تعاملات نامناسب باعث ایجاد پرخاشگری می شود به طور مثال در مرحله اول رشد هیجاتی کار کردی به میزانی که کودک بی نظمی، فشار و خارج از کنترل بودن را احساس کند بیشتر مستعد ابتلا به الگوهای رفتاری پرخاشگرانه و تکانشی می شوند (گرینسین، ۲۰۰۷). پس می توان نتیجه گرفت که سلامت روان و رشد کودک حاصل عملکرد درست خانواده و کاهش مشکلات زیستی است حال اگر در این فرایندها مشکل پیش بیاید کودک دچار مشکلات هیجانی رفتاری می شود دامنه این مشکلات زیاد است شامل پرخاشگری، لکنت زبان، ناخون جویدن و… (انله، ۱۳۸۲). در چند دهه گذشته پرخاشگری کودکان یکی از گسترده ترین موضوعات مطالعاتی در رشد کودک و از دلایل مهم ارجاع به مراکز مشاوره است (دوه، ۲۰۱۲). طبق تحقیقی شیوع پرخاشگری کودکان ۳ تا ۶ ساله مهدها و آمادگی های تحت نظارت سازمان بهزیستی شهر همدان ۵ / ۱۵ % اعلام شد (ساجدی و همکاران، ۱۳۸۹). به دلیل اهمیت پرخاشگری کودکان و اثر آن بر آینده زندگی کودک، صاحب نظران در مورد عوامل اثر گذار بر آن به مواردی اشاره کرده اند.فروید معتقد به غریزه مرگ و زندگی بود و علت پرخاشگری را غریزه مرگ مطرح کرد (شولتز، ۱۳۸۷). از طرف دیگر نظریه ی زیست شیمیایی معتقد است پرخاشگری به دلیل ناهنجاری در مواد شیمیایی در بدن مثل سطح غیرطبیعی آهن، منگنز، روی، سدیم، پتاسیم، مس و پایین بودن سطح گلوکز خون و تستوسترون است (فرتز، ۲۰۰۷). سطح بالای تستوسترون و کاهش کورتیزول و سروتونین نیز موجب خشم و پرخاشگری می شود (جی چی تازد و همکاران ۲۰۰۹ ).نظریه ناکامی توسط دارد و همکاران مطرح شد آنها مطرح کردند که تاکامی همیشه منجر به پرخاشگری می شود و پرخاشگری همیشه پیامد ناکامی است، شاکامی منجر به خشم می شود و فرد را آماده رفتار پرخاشگرانه می کند (برکویتز ۱۹۸۹).کریک و داگ در نظریه پردازش اطلاعات اجتماعی خود معتقدند که کودکان پرخاشگر اغلب نشانه های مهم را به صورت منفی تفسیر می کشند و سوگیری استادی خصمانه دارند و این می تواند ناشی از شیوه های تربیتی والدین آنها باشد در راستای نظریه ی یادگیری اجتماعی، بندورا ارتباط بین رفتار والدین و پرخاشگری رابطه ای را با الگوسازی و تقویت توضیح داد. این کودکان از طریق الگوبرداری از رفتار والدینشان یاد می گیرند که تنبیه و خصومت روش موثری است. از این رو بسته به موقعیت خاص در ارتباط با همسالانشان راهبردهای پرخاشگرانه را اتخاذ می کنند. آنها ممکن است برای استفاده از پرخاشگری رابطه ای تقویت شوند و یا تقویت دیگران را مشاهده کنند (کاواباتا” و همکاران، ۲۰۱۱) همچنین مدل نقص در مهارت های اجتماعی بر این فرض مبتنی است که رفتار های منفی مانند پرخاشگری اغلب به خاطر فقدان مهارت های مورد نیاز برای غالب آمدن بر تعارضات و نفوذ مناسب بر همسالان است (نانگل ۲۰۰۲). یکی از رویکردهای جامع به چالش های رشدی از جمله پرخاشگری رویکرد تحولی تفاوت های فردی مبتنی بر ارتباط است این رویکرد توسط گریشسپن و وایدر در سال (۱۹۹۷) مطرح شد که شامل سه جزء است Dسطح رشد هیجانی کار کردی کودک است و خود شامل شش مرحله می باشد، تفاوت های فردی در پردازش حسی و طرح ریزی حرکنی و R ارتباط و تعامل با مراقبین و اعضای خانواده و دیگران است (گرینسین، ۲۰۰۳). پردازش حسی شامل ثبت و تعدیل اطلاعات حسی و سازمان دهی درون دادهای حسی به منظور اجرای پاسخ های انطباقی موفقیت آمیز به تقاضاهای محیطی و جلب شدن در موقعیت های زندگی روزانه است. اختلال در این سیستم می تواند خود را به صورت پیش واکنشی، کم واکنشی و حس جوبی نشان دهد. افراد بیش واکنش موقعیت های غیر مضر (غیر زبان آور) را به عنوان موقعیت های دردناک ناخوشایند تحریک برانگیز و خشمانه تجربه می کنند و بنابراین ممکن است پاسخ های منفی، پرخاشگرانه ، تکانشی و و اجتناب از موقعیت ها را نشان دهند. اختلال در پردازش حسی با طیف وسیعی از مشکلات رفتاری مانند انزوای اجتماعی، کمبود توجه و عصبانیت مرتبط می شود (انگل و زیون ، ۲۰۱۱). رابطه مادر- کوک بر پردازش اطلاعات حسی، خود تنطیمی و حالت هیجانی تاثیر می گذارد. این کودکان در معرض خطر هستند و برای مداخلات حتما باید به رفتار والدین این کودکان توجه شود (کلین” و همکاران، ۲۰۰۷). در نتیجه از نظر این دیدگاه پرخاشگری متاثر از مشکلاتی در پردازش حسی (شامل پیش واکنشی، کم واکنشی، حس جویی که پردازش حسی- عاطفی و همچنین مشکلاتی در ارتباطات هیجاتی می باشد.طرح درمانی رویکرد DIR برای هموار کردن چالش های رشدی و کمک به مراقب برای روابط سالم با کودک فلورتایم” نام دارد. فلورنا بم باری مبنی بر مداخلات تعاملی است که اجزاء اصلی آن ارتباطات تعاملی و هیجان است و بر تفاوت های فردی، علائق کودک و تعامل های هیجانی بین کودک و مراقب تاکید می کند استیتواید، ۲۰۰۹). یک دوره بدون ساختار، بازی و گفت و گوی خودجوش است که در آن بزرگسال میل کودک را دنبال می کنند و با کودک جهان مشترکی را شکل می دهد و فرایند فعال نعامل رفت و برگشتی متناسب با سطح تحولی کودک است و هدف آن نیرومند کردن هر یک از ظرفیت های تحولی و عملکردی است که بر روی هم توانایی های سطح بالاتر را پی ریزی می کنند، وظیفه ی مشاور این است که والدین را به انجام فلور ٹایم منظم با کودکانشان ترغیب کند و باید از تعارضات خود و والدین آگاه باشند و برای والدین روشن کنند که چگونه این هیجانات و تعارضات در ارتباط با کودکشان اثر می گذارد (گرینسین و وایدر، ۲۰۰۳ و ۲۰۰۶). والدین به عنوان عوامل درمانی در جلسات درمانی می آموزند که چگونه تعاملات رفت و برگشتی با کودک خود داشته باشند تا به رشد فیزیکی، رشد زبان، رشد هیجانی اجتماعی، رشد ریاضی و نوزادان و کودکان خود کمک کنند. در هر فعالیت فلورتایم انتظار می رود که والد با کودک خود در یک سطح زمین بنشینند به طوری که بتوانند با هم بازی کنند، لذت ببرند و تماس چشمی برقرار کنند طی این فرایند لذت بخش احساسات آسیب دیده برطرف می شود. فعالیت های فلور تا ہم برای کودکان ۰ تا ۱۷ ماه، دانشگاه می سی سی پی، ۲۰۱۰)، انتظار می رود که با این آگاه سازی والدین و با این تکنیک های نظریه ی DIR ارتباط والد کودک تقویت شود و روابط صمیمانه، مثبت و موثر افزایش یابد تا مشکلات رفتاری – هیجانی کاهش یابد.علاوه بر رویکرد DIR که رویکردی جامع به چالش های رشتی است. رویکردهای دیگری هم، از جمله رویکرد نظریه ذهن وجود دارد. این رویکرد نیز با آموزش های خود به دنبال ارتقاء سطوح ذهن و کاهش مشکلات افراد است و می توان گفت از جدیدترین دلالت ها از علت شناسی پرخاشگری توسط نظریه پردازان مدل های شناختی اجتماعی به نام نظر به ذهن ارائه شده است. نقص کودکان پرخاشگر در نظریه ذهن بر مدل شناختی اجتماعی قابل توجیه است. نظریه پردازان شناختی اجتماعی معتقدند که باورها و انتظارات در مورد دیگران در تعیین هیجانات و رفتار ما نقش دارند و افرادی که شناختی تحریف شده، نادرست و ناسازگار درباره خودشان به دیگران و حوادث محیطی دارند مشکلات هیجانی رفتاری از جمله پرخاشگری نشان می دهند (غفاری و همکاران، ۲۰۱۱). همچنین نظریه ذهن یکی از مهارت های شناختی اجتماعی است که می تواند به سیک خصمانه یا دوستانه باشد (رئوف”. ۲۰۱۰) .مطالعات نشان داده است که کودکان پرخاشگر نسبت به همسالان غیر پرخاشگر به احتمال بیشتری نشانه های مهم را به عنوان نشانه های منفی و از روی عمد (منظوردار) تعبیر و تفسیر می کنند به عبارت دیگر سو گیری اسنادی خصمانه دارند که یافته ها مطرح می کنند که سوگیری استادی خصمانه پیش بینی کننده رفتار تلافی جویانه است و این سوگیری ممکن است نقش علی در رشد پرخاشگری در کودکی و نوجوانی داشته باشد (کانیماتسو ۲۰۱۰). همچنین طبق دیدگاه فلاول و همکاران (۱۹۹۳)، کودکان در سطح اولیه نظر به ذهن توانایی بازشناسی عواطف و هیجانات را درک می کنند، هیجانات به عنوان عامل و عنصر اساسی رفتار سازشی فرد در ارتباط با محیط انسانی و اجتماعی پیرامون او محسوب می شود (انصاری نژاد، ۱۳۸۹). قابلیت تشخیص و درک نشانه های هیجانی و توانایی درک پیامدهای هیجانی بسیار مهم و مرکزی برای شکل گیری روابط اجتماعی مناسب است و نقص در این توانایی موجب نقص در روابط می شود (ماریسیاکس ۲۰۰۸). بر اساس تحقیقات کودکان پرخاشگر کمبودهای کلی و ویژه ای در بازشناسی هیجان، خواندن نشانه های هیجانی، در دیدگاه طرف مقابل و مدیریت خشم دارند (جانثار، ۱۳۹۰، بنابراین همین عامل می تواند بر مسائل سازشی و اجتماعی آن ها تاثیر بگذارد.احساس ها امیال و دیگر حالت های ذهنی است، حضور خواهر و برادرها، مهارت های زبانی قوی و همچنین مادرانی که به طور مکرر حالت های ذهنی را در صحبت هایشان می آورند (والکر ۲۰۰۵، پترسون و همکارش، ۲۰۰۹).این پژوهش سعی دارد اثربخشی دو روش با دو مبنای نظری متفاوت را مورد مقایسه قرار دهد. مدل تحولی تفاوت های فردی مبنی بر ارتباط / فلور تایم رویکردی زیستی روانی، اجتماعی از تحول استان ارائه می دهد. در این دیدگاه اعتقاد بر این است که کیفیت تعامل، ویژگی های زیستی خاص هر کودک و یک تربیتی والدین تعین کننده سلامت و اختلال تحولی است (المین یزدی، ۱۳۹۱). به اعتقاد این رویکرد می توان با اصلاح این اط هیجانی و توجه به تفاوت های فردی در این روابط باعث کاهش مشکلات و اختلالاتی مثل پرخاشگری شد. نظریه ذهن توانایی فرد برای درک حالت های ذهنی دیگران است. این توانایی به فرد کمک می کند تا با نگرش به احساس ها باورها و نیات دیگران تبیین درستی از رفتارشان داشته باشیم (عبدالله زاده راقی و همکاران، ۱۳۸۹). با توجه به اینکه کودکان پرخاشگر کمبودهای ویژه ای در بازشناسی هیجان، خواندن نشانه های هیجانی و درک دیدگاه طرف مقابل دارند (جانثار، ۱۳۹۰). به اعتقاد این رویکرد ما می توانیم با آموزش هیجانات (غب ختم. شادی، ترس) میل و باور به کودک باعث ارتقاء سطوح نظریه ذهن کودک و کاهش برخاشگری او شویم.علت انتخاب این دو روش برای مقایسه این بوده است که رویکرد قلور تایم یک رویکرد هیجانی و رابطه مدار است که نگاهی کل نگر و یکپارچه به زندگی کودک دارد و معتقد به اهمیت محیط طبیعی در رشد و درمان مشکلات کودکان می باشد، اما رویکرد نظریه ذهن یک رویکرد شناختی و مهارت محور است که تنها به یک حیطه اختصاصی توجه دارد. مسئله پژوهش در این تحقیق بررسی اثربخشی این دو رویکرد درمانی آموزشی «رابطه مدار یا انفرادی برای کاهش پرخاشگری، بهبود رابطه مادر – کودک و توانایی نظریه ذهنمی باشد.همان طور که ذکر شد مسائل ارتباطی، تربیتی و خانوادگی تاثیر زیادی بر نحوه ی ارتباط کودک، حالت های هیجانی رفتاری و نحوه ی شکل گیری نظریه ذهن او دارد و از آن جایی که اکثر تحقیقات انجام شده در زمینه پرخاشگری مبتنی بر روش های قصه درمانی، کتاب درمانی، نمایش عروسکی، موسیقی درمانی و غیره بوده است ( پریرخ و ناصری، ۱۳۹۰، هاشمی و همکاران، ۱۳۸۹، بقرآبادی و همکاران، ۱۳۸۹ و پول و میلر ۲۰۱۱). این پژوهش قصد دارد از دو روش جدید (فلور تا ہم و نظر به ذهن) برای کاهش پرخاشگری کودکان استفاده کنند. شایان ذکر است که از این دو روش در تحقیقات گذشته بیشتر برای درمان انیسم استفاده شده است (گرینسین و پایدر، ۱۹۹۷: هیلتون و همکارش، ۲۰۰۷، سلومن و همکاران، ۱۲۰۰۷ دابن و مارتینی ۲۰۱۱ و فیشر وهب ،۲۰۰۵).بنابر این مساله پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مداخلات قلور تایم و آموزش نظریه ذهن در کاهش پرخاشگری، بهبود رابطه مادر کودک و تئوری ذهن کودکان پیش دبستانی است. همچنین این پژوهش به دنبال این است که کدامیک از این دو رویکرد در کاهش مشکلات کودکان موثرتر می باشد؟ کودکی که به دنیا می آید در بهترین حالت و شکل آفریده می شود و از قابلیت های کافی برای رشد برخوردار است تا به شایسته ترین وجه پرورش، رشد و تعالی یابد. شکوفایی، رشد هماهنگ و متعالی او پس از آن که به صورت یک کودک عادی متولد شد در گرو والدین، مربیان و معلمان آگاه. خانواده و محیطی مناسب است تا توانایی های بالقوه او شکوفا شود و با حداکثر بهره گیری از هوش و توان مندی های خویش جایگاه واقعی اش را در جامعه بیاید. شخصیت سالم و رشد بافته در جریان تربیت صحیح و پرورش افکار، عواطف و رفتار سالم به وجود می آید. بنابراین باید برای بهبود رشد و تعلیم و تربیت کودکان و کاهش مشکلات و موانع رشد از هیچ تلاشی فروگذار نکرد (نوابی نژاد. ۱۳۷۲).به منظور ارتقا سلامت روان و رشد اعضای یک جامعه باید به دنبال بهبود عملکرد خانواده ها بالاخص روابط سالم میان مادر – کودک باشیم. اکثر پژوهشگران نیز به این نتیجه رسیده اند که کیفیت رابطه ی مراقب کودک یکی از مهمترین عوامل موثر در گسترش مشکلات رفتاری کودکان محسوب می شود، هرقدر خصومت، طرد، بی توجهی، منفی گرایی و فقدان عاطفی والدین در سنین اولیه صورت گیرد احتمال افزایش پرخاشگری بیشتر می شود روزانه و لندی، ۱۳۸۹). از پیامدهای پرخاشگری ته می توان به موارد زیر اشاره کرد: پرورش تصاویر منفی میان همسالان و معلمان، طرد از طرف همسالان، افزایش تنهایی در دوران کودکی، عملکرد تحصیلی ضعیف همچنین احتمال زیاد برای ترک تحصیل، مصرف الکل و استفاده از مواد مخدر و بزهکاری در نوجوانی و جرم جنایت در بزرگسالی (ناگل، ۲۰۰۲).و از آنجایی که مشکلات هیجانی و رفتاری در سن پیش از دبستان ممکن است در سن پیش نوجوانی با نوجوانی ادامه پیدا کند شناسایی این قبیل مشکلات برای تشخیص اولیه و مداخله ضروری است (وو، ۲۰۱۲). به دلیل وجود پیامدهای منفی در زمینه ی پرخاشگری و ادامه و اثرگذاری آن در مراحل بعدی زندگی به دنبال رویکردی برای کاهش این مشکل هستیم. فقدان پژوهش در آن زمینه ما را بر آن کرد تا اثربخشی مداخلات فلور تایم و آموزش نظریه ذهن را بر کاهش پرخاشگری کودکان مورد بررسی قرار دهیم، و ما در این پژوهش در قسمت آموزش ارتباط موثر مادر کودک قصد داریم نشان دهیم که از طریق تعاملات عاطفی متقابل کودک رام کردن هیجاناتی مانند ترس، خشم و تنظیم و تعدیل کردن خلق و رفتارش را یاد می گیرد (گرینسین، ۲۰۰۳). استیونزمعتقد است که کاهش رابطه مثبت مادر – کودک از آگاهی کم مادران در زمینه مهارت برقرار کردن با کودک ناشی می گردد و برنامه های آموزشی را از این لحاظ که سبب افزایش آگاهی می شود می توان به عنوان روشی موثر در بهبود مراقبت از کودک و افزایش تعامل با کودکان در نظر گرفت (ابارشی و همکاارن، ۱۳۸۹). همچنین این پزوهش قصد دارد با آموزش نظریه ذهن به کودک موجب ارتقا سطح نظریه دهن و کاهش مشکلات آن ها شود. بیشتر تحقیقات گذشته از تکنیک فلور تایم و نظریه ذهن در ارتباط با کودکان اتیسم استفاده کرده اند اما تا به امروز در زمینه پرخاشگری کودکان تحقیقی انجام نشده است. به نظر می رسد. یافته های این تحقیق میزان اثرگذاری این رویکردهای مداخله ای را بر کاهش پرخاشگری مورد بررسی قرار دهد و بتواند موجب تعمیم یافته ها به این بافت جدید شود. در صورت اثربخشی این مداخلات می توان این مهارت ها را در درجه اول به والدین و معلمان آموزش داد تا مشکلات هیجانی رفتاری کودکان کاهش یابد و هزینه های کمتری در جامعه صرف درمان مشکلات شود و در مقابل این مبالغ صرف ارتقاء و رشد همه جانبه کودکانمان گردد. و در درجه بعدی استفاده از این رویکرد می تواند مورد توجه متخصصان حیطه کودک و درمان از جمله روانشناسان، کاردرمانگران، روانپزشکان و غیره قرار گیرد. علاوه بر مسائل ذکر شده، رویکرد تحولی تفاوت های فردی مبتنی بر ارتباط نگاهی جدید و همه جانبه به کودک دارد که بر اهمیت روابط هیجانی در رشد و درمان تاکید دارد لذا با تایید احتمالی نتایج تحقیق فراتر از اثربخشی فلور تایم می توان به رویکرد رشد یکپارچه انسان و نگاهی که به پدیدآیی اختلال و درمان اختلال دارد نگاهی عمیق تر داشت و از آن برای کمک به سایر اختلالات دوران کودکی نیز استفاده کرد

هدف پژوهش

مقایسه اثر بخشی مداخلات فلور تایم و آموزش نظریه ذهن بر کاهش پرخاشگری، بهبود رابطه مادر – کودک و نظر به ذهن کودکان پیش دبستانی

فرضیه های پژوهش

و میزان پرخاشگری گروه آموزش فلور تایم در مقایسه با گروه آموزش نظریه ذهن مقدار کاهش بیشتری را نشان می دهد.

۲- میزان پرخاشگری گروه آزمایش فلورتایم در مقایسه با گروه کنترل مقدار کاهش بیشتری را نشان می دهد.

۳- میزان پرخاشگری گروه آموزش نظریه ذهن در مقایسه با گروه کنترل مقدار کاهش بیشتری را نشان می دهد.

۴- میزان بهبود رابطه مادر- کودک گروه آموزش فلورتایم در مقایسه با گروه آموزش نظریه ذهن افزایش بیشتری را نشان می دهد.

۵- میزان بهبود رابطه مادر- کودک گروه آموزش فلورتایم در مقایسه با گروه کنترل افزایش بیشتری را نشان می دهد.

۶- میزان بهبود رابطه مادر – کودک گروه آموزش نظریه ذهن در مقایسه با گروه کنترل افزایش بیشتری را نشان می دهد.

۷- میزان نظریه ذهن گروه آموزش فلورتایم در مقایسه با گروه آموزش نظریه ذهن افزایش بیشتری را نشان می دهد

۸- میزان نظریه ذهن گروه آزمایش فلور تایم در مقایسه با گروه کنترل افزایش بیشتری را نشان می دهد

۹- میران نظریه ذهنگروه آموزش نظریه دهن در مقایسه با گروه کنترل افزایش بیشتری را نشان می دهد.

۱۰- میزان شناسایی هیجانات در گروه نظریه ذهن بعد از آموزش افزایش پیدا خواهد کرد

متغیرهای پژوهش

تعریف مفهومی متغیرها پرخاشگری

پرخاشگری رفتاری با هدف آسیب رساندن به دیگران است که ممکن است به صورت کلامی و فیزیکی با در روابط ظاهر شود مثل غیبیت، طرد، دروغ، شایعه پراکنی) (أسترو ۲۰۰۶)

مداخله فلور تایم

درمان مبتنی بر ارتباط یک به یک است که شامل جلسات بازی تعاملی روزانه بین والدا معلم / درمانگر و کودک است. هدف تغیر فرایندهای رشدی شامل تمرکز، توجه و جذب و علاقه مند شدن ارتباط هدفمند با دیگران با استفاده از ژست ها (اشارات بدنی)، سمیل ها و ایده ها برای شکل دادن به حسی از خود به عنوان فردی هدفمند و تعاملی است (گریتسین، ۲۰۰۳). |

نظریه ذهن

توانایی فرد برای درک حالت های ذهنی دیگران می باشد این توانایی به فرد کمک می نماید تا با در نظر گرفتن احساسات، عقاید و نیات دیگران توصیف و تبیین صحیحی از رفتارشان داشته باشد (عبدالله زاده رافی و همکاران، ۱۳۸۹).

رابطه مادر- کودک

رابطه والد- کودک به تعامل رفتاری اشاره دارد که بین والد و کوک برای تبادل باور ها، احساسات، امیال و دیگر اطلاعات …

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه فردوسی مشهد
  • رشته تحصیلی روانشناسی تربیتی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی مریم سادات کیافر روانشناس، مریم سادات کیافر مشاور، مریم سادات کیافر روان درمانگر، مریم سادات کیافر روانپزشک، مریم سادات کیافر متخصص اعصاب و روان، مریم سادات کیافر روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی تربیتی
تصویر
مریم سادات کیافر
روانشناس بالینی و فردی
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر