منو
X

تصویر
معصومه شکراله زاده
مشاور خانواده
(7)
آمار این متخصص
(7) رای
70%

دقت

60%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

60%

رفتار بالینی

20%

وقت شناسی

40%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

من معصومه شکراله زاده هستم، فارغ التحصیل روانشناسی خانواده درمانی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه شهید بهشتی در سال ۱۳۹۴، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “رابطه دلبستگی به والدین و همسالان با بلوغ عاطفی و اجتماعی در نوجوان” می باشد که در ادامه بخشی از کلیات پژوهشی آن را مطالعه می کنید:

بیان مساله:
نوجوانی ۱ یکی از دوره های زندگی هر انسان در طول تکامل رشدی او است. این دوره بر اساس مطالعات
دانشمندان مختلف دوره ی مهم و حساسی از تحول و دوره انتقالی بین کودکی و بزرگسالی است که با بلوغ آغاز می شود. با ورود به این دوره تحولات بسیار عمیقی از نظر زیست – روانی و اجتماعی در افراد به وجود
.( می آید که موجب به هم خوردن تعادل و توازن جسمانی و روانی آنان می شود (شهرآرای، ۱۳۸۴
مانند هر دوره از تکامل آدمی، نوجوانی نیز دارای دست آوردهایی است که افراد به آن نائل می گردند. دو
تکلیف مهم این دوره دستیابی به بلوغ اجتماعی و عاطفی است. بلوغ عاطفی و اجتماعی هریک دارای
مولفه هایی هستند که موجب می شود نتوان آنها را در یک تعریف کوتاه و دقیق جای داد. برجسته ترین
علامت بلوغ عاطفی توانایی تحمل تنش می باشد و همچنین رشد عاطفی قابلیت انطباق بالای فرد می باشد.
به طور خلاصه می توان گفت بلوغ عاطفی دارای این خصوصیات است: تمایل به غیر همجنس، درک نگرش و
، رفتار دیگران، میل به پذیرش نگرش ها و عادات دیگران و قابلیت تاخیر پاسخ های خود (سینگ و بهارگاوا ۱
.(۱۹۷۴
بلوغ اجتماعی پایه و اساس زندگی هر فرد را تشکیل می دهد و به نوبه خود سبب اعتلای رشد عقلانی و
سایر جنبه های رشد فردی می گردد. بدون تردید از نظر اجتماعی، مهمترین بعد شخصیت افراد بعد
اجتماعی شخصیت ایشان است. منظور از بلوغ اجتماعی تاثیر متقابل فرد با دیگران و پذیرش نقش های
اجتماعی است که خود دربرگیرنده مهارتها و جنبه های گوناگونی از جمله رفتار مسوولانه اجتماعی، کیفیت
رابطه با همسالان، خودتنظیمی، خودآگاهی، همدلی، مقابله با هیجانات و تصمیم گیری می باشد (نلسون و
۱۹۹۴ ؛ به نقل از نادری و شکوهی، ۱۳۸۸ ). بلوغ اجتماعی طی فرایندی به دست می آید که در آن ، ایزراییل ۲
نوجوانان باورها، هنجارها، مهارت ها، انگیزه ها و رفتارهایی را کسب می کنند که توسط دیگر اعضای جامعه
، تعریف شده است تا توانایی مواجهه با محیط اجتماعی در حال توسعه را کسب کنند (رابینسون و رابینسون ۳
.(۲۰۰۸
مفهوم بلوغ در پژوهش ها غالبا به عنوان یک تغییر جسمی مورد توجه قرار گرفته است، در حالی که این
دوره، مرحله مهمی از نظر شناخت خصایص روانی و اجتماعی افراد است. با ورود کودک به دنیای نوجوانی و بلوغ، مرحله ای ویژه و مستقل از دوره های قبل و بعد پدید می آید که آن را مرحله انتقال ۱ می نامند. در
این دوران والدین نقش مهمی در شکل گیری شخصیت و پختگی عاطفی و اجتماعی فرزندان ایفا می کنند و
نحوه ارتباط با کودک و چگونگی شکل گیری ابعاد رشدی او که در بروز رفتارهایش انعکاس می یابد، بدون
شک تحت تاثیر والدین خواهد بود که صد البته نقش محیط نیز با این نقش خانواده درهم تنیده و
.( جدا نشدنی است (ایمانی و محب، ۱۳۸۸
برخی نظریه پردازان پیشنهاد می کنند که یک الگوی مناسب برای سازگاری نوجوان الگویی است که در
آن نوجوان در حین احساس خودمختاری و استقلال عاطفی و اجتماعی، بتواند دلبستگی خویش را در نظام
روابط حفظ کند و والدینی که بتوانند در بافت حمایت عاطفی و حفظ روابط متقابل، خودمختاری نوجوان را
نیز تشویق کنند، بهترین محیط را برای رشد مهارتهای اجتماعی، روانی و عاطفی نوجوان فراهم می آورند
.(۲۰۱۰ ، (سانتراک ۲
وقتی صحبت از روابط والد- کودک می شود، نخستین چیزی که به ذهن می رسد پیوند دلبستگی
والد- کودک است. در تعریف جدید رابطه دلبستگی در فرایند تحولی، دلبستگی نوجوانان حاصل
ظرفیت های نوجوان و والدین و شامل تغییرات تحولی در سطوح اجتماعی، شناختی و عاطفی است. این
تغییرات تحولی دلبستگی غالباً به صورت مبادله ای بین فرزند- والدین می باشد. به صورتی که می توان
گفت دلبستگی ایمن ۳ دوره نوجوانی، یک سازه مشترک ۴ می باشد که توسط تعاملات میان والد- نوجوان
شکل می گیرد. علاوه بر اینکه دلبستگی تحت تاثیر کیفیت ارتباطات والد- فرزند است، دلبستگی نوجوانان از
تغییرات رشدی، شناختی، اجتماعی و عاطفی که در این دوره اتفاق می افتد، تاثیر می پذیرد (تبمن و فاس ۵
۲۰۰۲ ). با توجه به نظریه دلبستگی، کیفیت روابط دلبستگی با پدر و مادر و همچنین مهارت های به دست ،
آمده در رابطه دلبستگی ایمن از دوران کودکی، از ویژگی های مهم در حل مشکلات تحولی دوره نوجوانی
است. این نظریه بر روند تکامل فردی و ارتباطی، متمرکز بوده و چارچوب مناسبی برای شناخت عملکرد بهنجار و ناهنجار نوجوانان و مدل مداخله ای برای مهارت های رشد نیافته که در روابط ناکارآمد والد- فرزند
به وجود می آیند، ارائه می دهند (تبمن و فاس، ۲۰۰۲ ). روابط اجتماعی صمیمی با همسالان و شرکای
عاطفی ۱ به عنوان روابط جدید دلبستگی برای نوجوانان می تواند موقعیتی استرس زا و یا تجربه ای بحرانی
باشد.
ویژگیهای بهنجار و نابهنجار روابط بین فردی و صمیمیت در روابط به گونهای عمیق با سبک دلبستگی ۲
اشخاص رابطه دارد. دلبستگی ایمن اشاره به ظرفیت افراد در جستجوی آرامش از چهره های معنادار
دلبستگی درمان تنیدگی به منظور دریافت آسایش خاطر، دسترس پذیری برای کشف محیط و کسب تجارب
یادگیری جدید دارد. در طول تحول، روابط دلبستگی حمایت فردی و هیجانی لازم برای فرد را فراهم نموده
و در مواقع بحرانی مانند انتقال به دوران نوجوانی و بزرگسالی، منبع آرامش فرد را مهیا می سازد. بنا به نتایج
پژوهشها، دلبستگی ایمن با ویژگیهای ارتباطی مثبت شامل صمیمیت و خرسندی، دلبستگی اجتنابی ۳ با
سطوح پایینتری از صمیمیت و تعهد و سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا ۴ با شور و هیجان و دلمشغولی در
روابط بین فردی توأم با خرسندی کم مرتبط است (فینی و نولر ۱۹۹۱،۵ ). تأثیر سبکهای مختلف دلبستگی
۱۹۸۷ ) و همچنین کولینز و ) بر روی روابط بین فردی و اجتماعی در دوران بزرگسالی توسط هازان و شیور ۶
۱۹۹۰ ؛ به نقل از ایمانی و محب، ۱۳۸۸ ) در پژوهشهای مختلفشان مورد بررسی قرار گرفته است. ) رید ۷
آنان دریافتند که بزرگسالان با سبک دلبستگی ایمن با صمیمیت و وابستگی عاطفی احساس راحتی
می کنند، به پاسخهای دیگران اطمینان دارند و دیدگاهشان دربارهی دوست داشتن مثبت و واقعی است. اما
براساس پژوهش های (تبمن و فاس ، ۲۰۰۲ ) با وجود مطالعات تجربی و نظری مختلفی که روی دلبستگی
کودکان و اهمیت آن در سازگاری هیجانی- اجتماعی آنها انجام شده است؛ داده های کمی درباره کاربردهای
بالینی دلبستگی در نمونه نوجوانان وجود دارد. هرچند تعاملات والدین در سلامت روانی و سبک دلبستگی کودکان و نوجوانان محرز به نظر میرسد و
نوع ارتباط میان مادر وکودک در طول سالهای رشد نایافتگی تعیین کننده اصلی مسیر تحول عاطفی و
۱۹۹۵ ). اما تنها متغیر ارتباطی مهم در ، روانشناسی فرد محسوب میشود (استونسون، هیند و شولدیس ۱
زندگی بین فردی و عاطفی نوجوان نمی باشد. برای تعیین سلامت روانی یک نوجوان باید رابطه صمیمانه با
دوستان و والدین را در نظر گرفت. چون این دو ارتباط به دو صورت جداگانه و ترکیبی در روند رشدی
نوجوان تاثیر دارند و هر یک به تنهایی نمی تواند درک دقیقی از روند سلامت روانی نوجوان ارائه دهد (والر و
۲۰۱۲ ) تاکید دارند که ) ۲۰۱۳ ). حتی پژوهشگرانی مانند میلینگ، باک، مونتگومری، اسپراز و استلارد ۳ ، رز ۲
میزان دلبستگی ایمن افراد در نوجوانی به دلیل ظهور روابط دلبستگی جدید با همسالان و دیگر افراد
دستخوش تغییر می شود و از دوره نوجوانی به بعد دلبستگی به همسالان و دیگر افراد گسترش می یابد.
۲۰۰۳ ) و انگلس، ) در مورد چگونگی تاثیر این دو نوع دلبستگی بر هم می توان به مطالعات ویتلاک ۴
۲۰۰۱ ) اشاره کرد. این محققان معتقد بودند دلبستگی به مادر و دلبستگی به ) فینکینور، مییوس و دکویچ ۵
پدر عامل مهمی در پایه ریزی ارتباط با همسالان است و سال های اولیه زندگی و مراقبتهای اولیه منبع
مهمی برای ایجاد حمایت است. نوجوانانی که دارای دلبستگی ناایمن با والدین هستند، در دوران مدرسه
ارتباط مثبت کمتری با همسالان خود در مدرسه داشته اند (ویتلاک، ۲۰۰۳ ). همچنین دلبستگی به مادر و
دلبستگی به پدر از این طریق نقش مهمی را در سازگاری اجتماعی و هیجانی نوجوانان ایفا می کند (انگلس
.( و همکاران، ۲۰۰۱
از سوی دیگر رشد روانی- اجتماعی نوجوانان تحت تاثیر ارتباط با همسالان قرار دارد. فورلانگ، ویپل،
۲۰۰۳ ) نشان دادند که ویژگیهای اجتماعی و روانی همسالان بر پیامدهای ) سیمنتال، سولیز و پانتانا ۶
تحصیلی و سلامت روانی نوجوان تاثیر می گذارند. داشتن شبکه حمایت گر و باثباتی از همسالان، می تواند
نوجوانان را از خطرات و تهدیدهای اجتماعی حمایت کند. همچنین میلینگ و همکاران ( ۲۰۱۲ ) نیز نشان دادند که دلبستگی ایمن با همسالان می تواند منجر به سلامت روانی در نوجوانان شود و علت این امر را این
می دانستند که در دوره نوجوانی نیاز نوجوان به همسالان بیشتر از گذشته می شود و حضور همسالان
حمایت گر می تواند به نوجوان در سازگاری بهتر کمک کند. همچنین روابط با همسالان، نقش مهمی در
شکل گیری هویت نوجوان دارد. شیوه زندگی نوجوانان تا حد زیادی تحت تاثیر کسانی است که با آنها
۲۰۰۹ ؛ به نقل از حجازی، اژه ای و رنجبر، ۱۳۹۲ ). بنابراین با توجه به شواهد به ، دوست هستند (الیسون ۱
نظر می رسد دلبستگی به همسالان به عنوان یک متغیر واسطه ای می تواند در رابطه میان دلبستگی به مادر
و دلبستگی به پدر و پیامدهای عاطفی و اجتماعی در نوجوانان نقش داشته باشد، هر چند مطالعه ای به
صورت خاص روی این موضوع تمرکز نبوده است.
حالات هیجانی و پر تنش دوران نوجوانی به راحتی می تواند نظام دلبستگی فرد را فعال ساخته و بر
مبنای نوع دلبستگی فرد، منجر به احساس توانمندی هیجانی یا احساس عدم توانایی در مقابله با مشکلات
۲۰۰۶ ). توانایی هیجانی نوجوانان، در ترکیب با نیازهای شخصی، ظرفیت وی را ، شود (روزن بلوم و لویس ۲
برای جستجوی والدین در موقعیت های تنش زا به چالش کشیده و نقش مهم والدین در فراهم نمودن
۲۰۰۶ ). از سوی دیگر، روابط ، فرصت مناسب ارتباطی را پر رنگ تر می سازد (آکارد، نیومارک و استوری ۳
اجتماعی نوجوان با همسالان شبکه جدیدی از روابط دلبستگی را ایجاد می کند که منبع نوینی برای
۲۰۰۷ ؛ به نقل از باربر و اسکلاترمن ۵ ، موقعیت های تنیدگی زا و لحظات دشوار فراهم می سازد (آلن ۴
۲۰۰۸ ). این چهره های جدید دلبستگی می توانند پاسخگوی نیازهایی باشند که چهره های قبلی ،
۲۰۰۶ ) نشان دادند که نوجوانان در بیشتر ) نتوانسته اند برآورده سازند. مارکیویز ،لاوفورد، دویل و هاگارت ۶
موارد برای ارضای نیازهای اکتشافی خود بر مادر تکیه می کنند، اما در موقعیتهای تنیدگی زا بیشتر به سراغ
همسالان رفته و برای کسب آرامش به دنبال شریک عاطفی می گردند. اخیراً یافته های یک پژوهش داخلی (حجازی و همکاران ، ۱۳۹۲ ) نشان داد که مولفه های ارتباط با
همسالان (حمایت، پذیرش و راهنمایی شدن از طرف همسال) بهترین پیش بینی کننده ارتباطات دیگر
نوجوانان است. همچنین داشتن یک رابطه ناایمن با والدین و همسالان تاثیر خود را در بافت رابطه های دیگر
نوجوان می گذارد و دلبستگی ایمن مبنای ارتباطات نوجوان با دیگران است. در مورد بلوغ اجتماعی هم
می توان به مطالعه طاهری، تجریشی، موللی، رهگذر و عرشی ( ۱۳۸۹ ) اشاره کرد که بر روی کودکان ناتوان
ذهنی نشان دادند بین سبک دلبستگی ناایمن و سطح بلوغ اجتماعی همبستگی منفی وجود دارد و هر چه
سبک دلبستگی مادران ایمن تر باشد، میانگین نمرات بلوغ اجتماعی فرزندان بالاتر و هر چه سبک دلبستگی
مادران ناایمن تر (اجتنابی و دوسوگرا) باشد، میانگین نمرات بلوغ اجتماعی فرزندان آنها کمتر می باشد.
این موضوع که دوره نوجوانی، دوره ای بحرانی و مهم در تحول شخصیت فرد می باشد بر کسی پوشیده
نیست و محققان این حیطه همگی بر اهمیت بلوغ عاطفی و اجتماعی دوران نوجوانی برای دستیابی به روابط
عاطفی و اجتماعی سازش یافته در بزرگسالی تاکید دارند. با توجه به اهمیت نظام دلبستگی در رشد هیجانی
و اجتماعی نوجوانان و از آنجایی که پژوهشهای موجود به دلیل تمرکز روی دوران کودکی، ارزیابی انحصاری
رابطه با مادر و یا توجه به گروه های خاص مانند کودکان ناتوان ذهنی، کمبود های جدی دارند، هدف این
پژوهش تعیین نقش کیفیت دلبستگی ارتباط با مادر، پدر و همسالان، در بلوغ عاطفی و اجتماعی نوجوانان و
بررسی تفاوت های جنسی در این حیطه بود.

اهمیت و ضرورت مساله:
از آنجایی که دوره نوجوانی با تغییرات زیستی- روانی زیادی همراه است این تغییرات برای نوجوانان
می تواند استرس زا و باعث حالت های روانی نا خوشایندی در آنها شود (والر و رز، ۲۰۱۳ ). بی شک یکی از
جنبه های ارزشمند رشد انسان، فرایند اجتماعی شدن (بلوغ اجتماعی) و بلوغ عاطفی اوست. ذاتی بودن
زندگی جمعی در انسان، ضرورت تماس با دیگران را به عنوان امری گریز ناپذیر جلوه گر می سازد. زیربنای
زندگی بزرگسالی فرد را می توان در چگونگی بلوغ او یافت. ممکن است مشکلات مختلف جسمی، روانی و
اجتماعی ریشه در این دوران داشته باشند.

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه شهید بهشتی
  • رشته تحصیلی روانشناسی خانواده درمانی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی معصومه شکراله زاده روانشناس، معصومه شکراله زاده مشاور، معصومه شکراله زاده روان درمانگر، معصومه شکراله زاده متخصص اعصاب و روان، معصومه شکراله زاده روانپزشک
تخصص ها
  • روان‌شناسی خانواده
تصویر
معصومه شکراله زاده
مشاور خانواده
(7)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر