منو
X

تصویر
معصومه فتاحی بیات
روانشناس بالینی و فردی
(4)
آمار این متخصص
(4) رای
0%

دقت

80%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

0%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

40%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

معصومه فتاحی بیات هستم، فارغ التحصیل روانشناسی عمومی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه جامع پیام نور تهران در سال ۱۳۸۸، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “رابطه آسیب های ناشی از عوامل آموزشگاهی با فرایند یاددهی-یادگیری دانش آموزان دختر در مقاطع ابتدائی، راهنمائی و متوسطه ی شهر اصفهان” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه جامع پیام نور تهران

پایان نامه جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی

عنوان :

رابطه آسیب های ناشی از عوامل آموزشگاهی با فرایند یاددهی- یادگیری دانش آموزان دختر در مقاطع ابتدائی، راهنمائی و متوسطه ی شهر اصفهان

استاد راهنما:

دکتر حسین زارع

استاد مشاور:

دکتر فرهاد شقاقی

پژوهشگر:

معصومه فتاحی بیات

بهار ۱۳۸۸

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول

مقدمه

بیان مسئله

اهداف پژوهش

فرضیه های پژوهش

اهمیت و ضرورت پژوهش

تعاریف نظری و عملی متغیرهای پژوهش

فصل دوم

بخش اول

مقدمه

اهمیت آموزش و پرورش

نقش آموزش و پرورش در توسعه فرهنگی

نقش آموزش و پرورش در توسعه اجتماعی

نقش آموزش و پرورش در توسعه اقتصادی

عوامل مؤثر در نظام آموزش و پرورش

بخش دوم

فرایند یاددهی – یادگیری

زمینه و تاریخچه فرایند یاددهی – یادگیری

نقش مدارس در یادگیری

دیدگاه های مختلف در زمینه تعلیم و تربیت

نظریه های مهم یادگیری

بخش سوم

عوامل مؤثر در یادگیری

محیط مدرسه

رابطه مدرسه و اجتماع

مدرسه پیشرو

نقش عوامل آموزشگاهی در فرآیند یاددهی – یادگیری

نقش مدیر در فرایند یاددهی – یادگیری

نقش معلم در فرایند یاددهی – یادگیری

نقش دانش آموزان در فرایند یاددهی – یادگیری

تأثیر فضا و تجهیزات آموزشگاهی در فرایند یاددهی – یادگیری

نقش کتابهای درسی در فرایند یاددهی – یادگیری

نقش ارزشیابی در فرایند یاددهی – یادگیری

آسیب شناسی فرایند یاددهی – یادگیری

بخش چهارم

مروری بر تحقیقات انجام شده

فصل سوم

جامعه آماری تحقیق

برآورد حجم نمونه

روش نمونه گیری

ابزار سنجش

روایی پرسشنامه

پایایی پرسشنامه

روش گردآوری داده ها

طرح تحقیق

روش های آماری تجزیه و تحلیل داده ها

فصل چهارم

مقدمه

توصیف داده ها

تحلیل استنباطی

فصل پنجم

مقدمه

بحث و نتیجه گیری

نتیجه گیری کلی از یافته های تحقیق

خلاصه ای از نتایج تحقیق

محدودیت ها

پیشنهادات

منابع فارسی

منابع انگلیسی

ضمائم

چکیده :

هدف کلی پژوهش حاضر بررسی رابطه آسیب های ناشی از عوامل آموزشگاهی با فرایند یاددهی – یادگیری دانش آموزان دختر در شهر اصفهان است. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی است.جامعه آماری پژوهش شامل ۵۵۶ مدیر و ۷۶۳۹ معلم و ۱۴۰۷۷۸ دانش آموز می باشد. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای می باشد که از ۵ ناحیه آموزش و پرورش شهر اصفهان، دو ناحیه به صورت تصادفی (۳ و ۵) انتخاب شده است و در نهایت تعداد ۱۴ نفر مدبر و ۱۵۰ معلم و ۲۵۵ دانش آموز به عنوان نمونه آماری تعیین گردید. ابزار اصلی جمع آوری داده ها، پرسشنامه و عاملی شخصیت (NEO) و ۳ پرسشنامه محقق ساخته می باشد. از آنجا که معلمان و مدیران به عنوان مؤلفه های اساسی در نظام آموزش و پرورش محسوب می شوند، در این پژوهش از میان عوامل متعدد آسیب زای آموزشگاهی تأکید بیشتری بر رابطه ویژگی های شخصیتی و حرفه ای معلمان و مدیران با فرایند یاددهی – یادگیری و همچنین رابطه چگونگی ارزشیابی با این فرایند مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که بین مؤلفه های مذکور با فرایند یاددهی – یادگیری رابطه معنادار وجود دارد.

واژه های کلیدی: آموزش و پرورش، یاددهی – یادگیری، آسیب شناسی، ویژگی های شخصیتی، ویژگی های حرفه ای، ارزشیابی، آموزشگاه.

مقدمه:

موفقیت تحصیلی بخش قابل ملاحظه ای از تحقیقات را به خود اختصاص داده است به گوشه ای که با گذشت زمان بر میزان پژوهش های مربوط به موفقیت تحصیلی افزوده می شود. تولیدات علمی در زمینه موفقیت تحصیلی فقط به پژوهش و تحقیق منحصر نمی شود و صاحب نظران به ارائه نظریات و رویکردهای گوناگون در این زمینه می پردازند. تلاش های نظری و پژوهشی صاحب نظران متعدد علوم انسانی همچون جامعه شناسی و روان شناسی و علوم تربیتی موجب گسترش فزاینده ای در تحلیل و تبیین ماهیت و عوامل مؤثر بر موفقیت تحصیلی شده است. صاحب نظران علوم رفتاری به تأثیرات و الگوهای رفتاری شخصیتی در موفقیت تحصیلی توجه دارند و به متغیرهایی همچون ادراک، هوش، شخصیت، اضطراب، افسردگی، انگیزش، عزت نفس و مرتبط با موفقیت تحصیلی تمایل دارند. هم چنین به تأثیرات محیط آموزشی و الگوهای تربیتی همچون شیوه ها و سبک های مدیریت، رفتارهای معلمان، جو سازمانی، فرهنگ سازمانی، روش ها و شیوه های تدریس و یادگیری و مطالعه و … مرتبط با موفقیت تحصیلی علاقه مند بوده اند.صاحب نظران علوم اجتماعی به آزمون و بررسی تأثیرات و الگوهای اجتماعی همچون جنس، محل سکونت، ساختار طبقاتی، تمایزات فرهنگی – منطقه ای، ساختار آموزشی، نگرش های فرهنگی و اجتماعی و … می پردازند. آغاز هزاره سوم همچون آغاز تمدن جدیل بشر به توانایی تفکر، استدلال و تحلیل و تقد، خلاقیت و تصمیم گیری، انتخاب گری، سازماندهی داده های اطلاعات، برخورد منطقی و مبتنی بر فرد با پدیده ها و یادگیری مستمر برای برقراری ارتباط سازنده با جامعه محتاج است. آموزش و پرورش مهم ترین نهاد آموزشی برآمده از متن جامعه و در عین حال سازنده و تکمیل کننده آن است. تأثیر آن در پیشرفت جامعه، امری محسوس است به ویژه در کشورهای در حال پیشرفت که اثر آن زود نمایان می شود، چرا که این کشورها در رابطه با نیازهای اجتماعی جامعه خود همواره با مسائل حادی رو به رو هستند که از آن جمله مسائل اقتصادی است و چون موفقیت اقتصادی در گرو پیشرفت تحصیلی است، اگر نظام آموزش و پرورش مناسبی نداشته باشیم از قافله پیشرفت جهانی عقب می مانیم و این خود، دلیل بر ضرورت ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش است بیان مسئله : در هیچ مکتب و مذهبی به اندازه اسلام و قرآن به یادگیری و دانستن أهبت داده شده است. این اهمیت از آن جا بیشتر نمود پیدا می کند که اولین کلمه ای که بعد از نام خداوند بخشنده مهربان بر قلب پیامبر اعظم نازل می گردد کلمه «اقراء» به معنای و بخوان» است. و نیز در اولین سوره نازل شده، از آموختن به وسیله فلم باد می شود الذی علم بالقلم» و حتی در سوره قلم به خود قلم قسم باد می شود و اصولا بعثت انبیاء بر محور داتایی و یادگیری استوار است. انسان در تمام دوران زندگی خویش در حال یادگیری است و این آموختن گاه به خانواده و اجتماع و زمانی به برخی از نهادها، سازمان ها سپرده می شود. از میان نظام های مختلف اجتماعی امروز، نظام آموزش و پرورش به حق از بزرگترین و پیچیده ترین ابداعات بشری محسوب می گردد که بیشترین سهم را در آموختن بر عهده دارد (صافی، ۱۳۸۱). تربیت اجتماعی یکی از ابعاد مهم تربیت آدمی است که در طول تاریخ مورد توجه صاحب نظران تعلیم و تربیت و دست اندرکاران مسایل اجتماعی بوده است. تربیت اجتماعی نه تنها یکی از اهداف آموزش و پرورش است، بلکه یکی از اصول حاکم بر آن نیز می باشد(عسگریان، ۱۳۶۸) در چند دهه آخر قرن بیستم روانشناسان تربیتی تأکید زیادی بر جنبه های اجتماعی – هیجانی زندگی دانش آموزان کرده اند. برای مثال آن ها مدرسه را به عنوان یک زمینه اجتماعی مورد تحلیل قرار داده و نقش فرهنگ را در آموزش بررسی کرده اند. امروزه با پیشرفتهایی که در زمینه روانشناسی و بخصوص روانشناسی تربیتی صورت گرفته است می توان گامهای بزرگ و مؤثری در بهبود هر چه سریعتر امر آموزش و پرورش دانش آموزان برداشت. در جوامع پیچیده امروز، سرعت تحول نظامهای آموزشی آنچنان سریع است که هر چند سال یکبار الزاما باید در ساختار نظام آموزشی دگرگونی کلی ایجاد شود و این تحول به حدی است که گاهی کسانی سخن از جامعه بی مدرسه به میان می آورند و فعالیت در مدرسه را بخش عظیمی از زندگی انسانها تلقی می کند و بر آن تأکید دارند. نظام آموزش و پرورش هر کشوری مهمترین دستگاه طراحی راهبردی نیل به وضعیت مطلوب در آن جامعه است. هر نظام آموزشی خود دارای اجزاء و مؤلفه های گوناگونی است که هر یک به نوعی در نیل به این مقصود سهیم هستند. متخصصان تعلیم و تربیت بر این باورند که مهمترین مؤلفه در نظام آموزش و پرورش، «فرایند یاددهی- یادگیری است ( شعبانی ورکی ،۱۳۷۹، ص ۱۹). ترقی و تعالی تمام کشورها و جوامع در گرو تعلیم و تربیت دانش آموزان یک کشور است. بر اساس تربیت مناسب و مطلوب، سرنوشت یک جامعه و کشور و بلکه جهان تغییر می کند. البته تا پایه های آموزش و پرورش، قوی و استوار و از محتویات پر بار برخوردار نباشد راه های ترقی و توسعه در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و گشوده نخواهد شد. این اصل مورد توافق همگان است که تفاوت میان اتوبان به تفاوت در میزان و چگونگی د یادگیری آن ها بر می گردد . هنجارها، مشاغل، مهارت ها، ارزش ها، بینش ها، خلق و خوهای مختلف، همه و همه در گرو یادگیری است. و بدین سان می توان گفت که انسان، انسانیت خود را به مدد باد گیری باز می یابد. (فریار و درخشان، ۱۳۷۸، ص ۱). در تعلیم و تربیت کشور ما همیشه بین نظر و عمل شکافی وجود داشته است، در نتیجه تعلیم و تربیت ما از انسجام و یکپارچگی کافی برخوردار نبوده است. همچنین از کارایی کیفی برخوردار پست ، زیرا روی هم رفته صوٹری، تا حدودی سطحی و ابزاری است. صورت است از این رو که در آن امر مهم یاددهی – یادگیری بر محفوظات منگی است و هدف از یادگیری عمدتا اخذ نمره و امتیاز و کسب مدرک است. سطحی است برای آنکه محتوا و روش ها با نیازها، علایق ذاتی فراگیران پیوند کافی ندارد و با خلاقیت و توجوبی همراه نیست. گزارش پژوهش تیمز (Timss) نشان می دهد که دانش آموزان مقطع راهنمائی مدارس ایران در آزمون مفاهیم ریاضی در بین حدود ۴۰ کشور رتبه سی و هفتم را حائز شده اند ، که رتبه قابل قبولی نیست. بالاخره آموزش و پرورش ما جنبه ابزاری دارد، زر پرا به صورتی افراطی، وسیله کسب منزلت اجتماعی و امنیت شغلی است. پر تعلیم و تربیت جدید ایران همیشه این انتقاد وارد آمده است که از آن تقریبا منحصرا برای کار در بور و کراسی سنگین دولتی، بهره گیری شده است، چیزی که در این میان به دست فراموشی سپرده شده ، توسعه و شکوفایی استعدادها و پرورش خلاقیت ها در افراد است. امری که باید سر لوحه فعالیت های هر نظام آموزش و پرورش پویایی باشد (پاک سرشت، ۱۳۸۷). علی رغم گسترش دامنه علوم تربیتی و توسعه آن در بخش فناوری های آموزشی و تدریس، عمده روش های موجود در مدارس، از دیانه گاه ستی پیروی می کنند. اکثر معلمان به رغم دریافت آموزش هایی در زمینه های روش تدریس در دوره های تربیت معلم و برخی دوره های آموزشی کوتاه مدت، هم چنان بر شیوه های یاددهی- پادگیری پیشینیان تأکید مسی ورزند، بنابراین، بازده آموزش در بیشتر موارد چیزی به غیر از ارائه اطلاعاتی فهرست بندی شده به دانش آموزان در غالب سؤال ها، جزوات و تمرین ها نیست و تنها شیوه دست یسابی به میزان بازده آموزشی حاصل شده، چیزی جز ارزشیابی های ناقص نمی باشد. الگو های تدریس و راهبرد های یاددهی- یادگیری مورد استفاده در مدارس کشور ما به سبب عدم انعطاف و تأکید بیش از اندازه بر معلم محوری، فرصت هر گونه ابداع و خلاقیت را از معلم و دانش آموز می ستاند ( دانشگر، ۱۳۸۱، ص ۳۸)۔ با وجود تلاش هایی که در جهت بهبود کیفیت فرایند یاد دهی – یادگیری صورت گرفته، واقعیت های آشکار و شواهد غیر قابل انکار در جامعه وجود دارد که حکایت از وجود مشکلات با آسیب هایی در جریان یاد دهی – یادگیری می باشد. وجود مسائلی مانند افت تحصیلی، ترک تحصیلی بیکاری فارغ التحصیلان، بزهکاری های اجتماعی و همه نشان از وجود آسیب در جریان پاددهی – یادگیری است . مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که چه رابطه ای میان ویژگی های حرفه ای و شخصیتی معلمان و مدیران و نیز نوع ارزشیابی با فرآیند یاددهی – یادگیری دانش آموزان وجود دارد و به طور کلی این ویژگی ها چگونه روی این فرآیناد تأثیر می گذارد در پژوهش حاضر با توجه به گستردگی، پرداختن به تمام عوامل آسیب زای فراہنساء یاددهی-یادگیری مشکل است، بنابراین از پرداختن به عوامل خارج از آموزشگاه صرف نظر شده و فقط به عوامل آموزشگاهی که به نظر محقق مهم ترین عامل در آسیب پذیر بودن فرایند یاددهی – یادگیری است پرداخته می شود. در این پژوهش از نظرات دبیران، معلمان، مدیران محترم و نیز دانش آموزان دختر مقاطع ابتدایی، راهنمایی، متوسطه در شهر اصفهان استفاده می شود منظور از عوامل آموزشگاهی، کلیه امکانات، تجهیزات و شرایطی است که موجبات فراگیری مطالب را برای دانش آموزان فراهم می کند عواملی مانند ویژگی های حرفه ای و شخصیتی معلم، ویژگی های شخصیتی و حرفه ای مدیر، قضا و تجهیزات مدرسه، ویژگی های علمی و اخلاقی دانش آموزان، محتوای کتاب های درسی، نوع و نحوه ارزشیابی که هر یک از این عوامل از اجزای مختلفی تشکیل شده اند که نقش مهمی در فرایند یاددهی- یادگیری دارند.

اهداف پژوهش:

هدف اصلی این تحقیق رابطه اسیب های ناشی از عوامل اموزشگاهی با فرایند یاددهی – یادگیری دانش آموزان دختر مقاطع ابتدایی، راهنمایی، متوسطه شهر اصفهان می باشد که این هدف کلی را می توان به اهداف جزیی تر تقسیم نمود:

الف: رابطه آسیب های ناشی از عوامل انسانی با فرآیند یاددهی – یادگیری:

۱-بررسی رابطه آسیب های ناشی از عوامل آموزشگاهی ناشی از ویژگی های حرفه ای معلمان با فرایند یاددهی – یادگیری

۲- بررسی رابطه آسیب های ناشی از عوامل آموزشگاهی ناشی از ویژگی های شخصیتی معلمان با فرایند یاددهی – یاد گیری۔

۳- بررسی رابطه آسیب های ناشی از عوامل آموزشگاهی ناشی از ویژگی های حرفه ای مدیران با فرایند یاددهی – یادگیری

۴- بررسی رابطه آسیب های ناشی از عوامل آموزشگاهی ناشی از ویژگی های شخصیتی مدیران با فرایند یاددهی– یادگیری

ب: رابطه آسیب های ناشی از عوامل غیر انسانی با فرآیند یاددهی – یاددهی :

بررسی رابطه آسیب های ناشی از عوامل آموزشگاهی ناشی از نوع ارزشیابی با فرایند یاددهی – یاد گیری

فرضیه های پژوهش:

۱-آسیب های ناشی از ویژگی های حرفه ای معلمان با فرایند یاددهی یادگیری رابطه دارد.

۲-آسیب های ناشی از ویژگی های شخصیتی معلمان با فرایند یاددهی-یادگیری رابطه دارد.

۳- آسیب های ناشی از ویژگیهای حرفه ای مدیران با فرایند یاددهی-یادگیری رابطه دارد

۴- آسیب های ناشی از ویژگیهای شخصیتی مدیران با فرایند یاددهی-یادگیری رابطه دارد.

۵- آسیب های ناشی از نوع ارزشیابی با فرایند یاددهی- یادگیری رابطه دارد

اهمیت و ضرورت پژوهش :

«تربیت از اهم مسائل انسانی است. زیرا تحوه شکل گیری شخصیت انسان ها به نحوه تربیت آن ها وابسته است» (قائمی ۱۳۶۳). از آن جایی که دنیای کنونی سراسر مملو از چالش های فرهنگی، علمی، تربیتی، جتماعی و می باشد و یادگیری یکی از عوامل مؤثر پیروزی برای رویارویی با این چالش هاست ، اهمیت آموزش و پرورش بیش از پیش خود را نمایان می سازد.اما برای تحقق آرمان ها و نیز انجام اهداف بزرگ در کوتاه مدت، آموزش و پرورش تنها راه ممکن نیست، بلکه یکی از راه های اصولی برای شکوفایی توانایی های انسان است که به تدریج و در طول زمان باید محقق گردد.در بسیاری از کشورها این اعتقاد است که آن چه در جامعه می گذرد، اعم از رفتار مردم، تعاملات آن ها با یکدیگر و … ناشی از کیفیت آموزش و پرورش است (شعبانی ۱۳۸۲ ). الگوهای رفتاری دانش آموزان تا حدى، از مناسباتی که آنها در مدرسه دارند کسب می شود و همانطور که دیده ایم، موفقیت یا شکست بادگیر نده ادامه یادگیری او را تعیین می کند. موفقیت می تواند به عنوان یک نیروی انگیزشی قدرتمند عمل کند. انگیزش به رفتار انرژی و جهت می دهد منظور از انرژی، نیروی رفتار و منظور از جهت، هدف رفتار است (جان مارشال ریو، ۱۳۸۳)کاپلان و سادوک (به نقل از اکرمی، ۱۳۸۱) اظهار می دارند که: «تداوم مسائل تحصیلی می تواند منجر به شکست و در نتیجه ایجاد احساساتی همچون شرم، خشم، ناکامی و درماندگی و شود و موجب وارد آمدن لطمه به عزت نفس فرد می شود».مدرسه، نخستین جامعه ای است که کودک در آن گام می نهد و اگر درست عمل کند عامل مهمی در پرورش مهارت های زندگی محسوب می شود کودکان و نوجوانان در مدرسه زندگی می کنند، یاد می گیرند و ساخته می شوند. اولین تجربه های زندگی اجتماعی کودکان در محیط مدرسه فراهم می شود و بسیاری از برداشت های ذهنی، پیش فرض ها، باورها و بازخوردهای آنان نسبت به زندگی در مدرسه و در کلاس درس، مورد آزمون سنجش و تجربه فرار می گیرد (افروز، ۱۳۷۸).در آموزش و پرورش کنوئی زنگ مدرسه به جای ایجاد شور و نشاط روانی و شوق و اشتیاق اجتماعی، در اغلب موارد ناخوشایند و اضطراب آور است. بچه ها احساس می کنند آن چیزی که اغلب در مدرسه به انسان عرضه می شود با نیاز های سنی و زندگی واقعی آن ها ای ارتباط است. فرایند یاد دهی – یادگیری برانگیزاننده و شوق آور نبوده، مطالب درسی هم به زندگی روزمره و اکنون آن ها مرتبط نیست، در نتیجه دانش آموزان در این مدارس از محرک های بالنده و شوق های سازنده محروم شده، امید به زندگی، موفقیت، و کنجکاری، شادابی و طراوت تحصیلی، جای خود را به یأس و شکست، بی تفاوتی و پرخاشگری داده است (کریمی نقل از ماهنامه پیوند ۱۳۸۴). از آنجا که تاکنون پژوهشی که رابطه ویژگی های شخصیتی (۵ عامل بزرگ شخصیت) معلمان و مدیران با فرآیند یاددهی – یادگیری دانش آموزان را نشان داده باشد انجام نگرفته است و معلمان و مدیران مدارس به عنوان مهمترین و نزدیکترین عوامل به دانش آموزان محسوب می شوند و بیشترین تأثیر را می توانند بر آنان داشته باشند. لذا لازم است علاوه بر بررسی ویژگیهای حرفه ای مدیران و معلمان و نوع ارزشیابی، این ویژگی ها نیز مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به موارد یاد شده و نیز از آنجا که مدارس به عنوان پایه ای برای گام نهادن به مؤسسات آموزش عالی و بالندگی هرچه بیشتر و از همه مهمتر به عنوان جایگاهی برای سلامت و بهداشت روانی دانش آموزان نقش بنیادی را ایفاء می کنند و همچنین در صورت فراهم نکردن انگیزه و علاقه کافی در مدارس برای ادامه تحصیل و یا موفقیت و در نتیجه افت تحصیلی و به تبع آن مشکلات روانشناختی دانش آموزان و نیز صدمات جبران ناپذیری که در آینده نه چندان دور گریبان فرد و جامعه را خواهد گرفت و به دلیل صرف هزینه های زیاد (مخصوصا هزینه فرصتهای از دست رفته در امر فرایند یاددهی- یادگیری توسط جامعه، لازم است که یک بازنگری جدی تر و روانشناسانه تر در مورد امر یاددهی- یادگیری در هر سه مقطع انجام پذیرد تا شاهد اتلاف این همه سرمایه های انسانی مادی و مالی نباشیم .

تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهشی:

آموزش و پرورش :

جریان جامعه پذیری با اجتماعی کردن اعضای جام پاد جامعه است. (علاقه مند، ۱۳۷۱ ،ص ۷).

یاد دهی – یاد گیری :

الگوی مواجهه عمدی معلم با شاگرد در یک فضای آموزشی به منظور تحقق هدف های معین، ( شعبانی ورکی، ۱۳۷۹، ص ۵۷)

تدریس:

تعامل با ارتباط متقابل معلم با دانش آموز بر اساس طرح منظم و هدف دار به منظور تغییر در رفتار »(محسنی، ۱۳۸۲، ص ۸).

ارزشیابی:

روش منظم و سیستماتیک برای مشاهده رفتار شخصی و توصیف آن به کمک مقیاس های کمی و منطقی است. (دلاور، ۱۳۷۹، ص ۸۵).

آسیب شناسی فرایند یاددهی – یادگیری:

شناسایی موانع و مشکلاتی که فرایند یاددهی – یادگیری را دچار اختلال می کند.

شخصیت :

مجموعه خصوصیات فرد از نظر ساختمان بتنی، حالات، رفتار، علایق، بازخوردهای ظرفیت ها، توانایی ها و استعدادها که او را از افراد دیگر متمایز می کند. با کل حالات و خصوصیات فرد، آن طوری که دیگران او را می بیننده (ساعتچی، ۱۳۷۵، ص ۶۳) .

ویژگی های حرفه ای معلمان : منظور از ویژگی های حرفه ای معلمان، علم و معرفت معلم در خصوص رشته ای که تدریس می کند، روش های متعدد تدریس، کلاس داری، علوم مربوط به حرفه معلمی و قوانین و مقررات آموزشی مدرسه می باشد.

دوره ابتدایی:

دوره ای که مدت آن ۵ سال است و به عنوان اولین دوره آموزش عمومی می باشد که دانش آموزان رده سنی ۶ تا ۱۱ سال را در بر می گیرد (صافی، ۱۳۷۹، ص ۸۳).

دوره راهنمابی:

دوره ای که مدت آن ۳ سال است و بعد از دوره ابتدایی آغاز می شود و مرحله دوم تعلیمات عمومی محسوب می گردد و دانش آموزان رده ستی ۱۱ تا ۱۳ سال را در بر می گیرد (دهقاتی ، ۱۳۸۴، ص ۲۲).

دوره متوسطه :

دوره ای که مدت آن ۳ سال است و بعد از دوره راهنمایی آغاز و قبل از آموزش عالی پایان می پذیرد و دانش آموزان زده سنی ۱۴ تا ۱۷ سال را در برمیگیرد (دهقانی، ۱۳۸۴، ص ۲۳).

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه جامع پیام نور تهران
  • رشته تحصیلی روانشناسی عمومی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی معصومه فتاحی بیات روانشناس، معصومه فتاحی بیات مشاور، معصومه فتاحی بیات روان درمانگر، معصومه فتاحی بیات روانپزشک، معصومه فتاحی بیات متخصص اعصاب و روان، معصومه فتاحی بیات روانسنج
تخصص ها
  • روانشناسی عمومی
تصویر
معصومه فتاحی بیات
روانشناس بالینی و فردی
(4)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر