منو
X

تصویر
ملیکا خاندی
روانشناس بالینی و فردی
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
0%

دقت

0%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

0%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

40%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

ملیکا خاندی هستم، فارغ التحصیل روانشناسی بالینی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات شاهرود در سال ۱۳۹۵، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “مقایسه بین سلامت روان، رضایت زناشویی، کارکرد خانواده، مادران دارای کودک دختر عقب مانده ذهنی، اختلال سلوک و عادی ۱۱-۱۵ سال” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد علوم تحقیقات شاهرود

دانشکده علوم انسانی، گروه روان شناسی

پایان نامه جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد گرایش بالینی

عنوان:

مقایسه بین سلامت روان، رضایت زناشویی، کارکرد خانواده، مادران دارای کودک دختر عقب مانده ذهنی، اختلال سلوک و عادی ۱۱-۱۵ سال

استاد راهنما:

دکتر سید ابوالقاسم مهری نژاد

نگارش:

ملیکا خاندی

پاییز ۱۳۹۵

فهرست مطالب

عنوان

چکیده:

فصل اول

کلیات پژوهش

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت پژوهش

اهداف پژوهش

فرضیههای پژوهشی

تعاریف نظری متغیرها

تعاریف

عملیاتی متغیرها

فصل دوم

ادبیات پژوهش

مقاله به

تعریف

خانواده

خانواده و اهمیت آن در دوره کودکی

اهمیت خانواده در دوران نوجوانی

مشکلات خانواده های دارای فرزند معلول ذهنی –

عقب ماندگی ذهنی تعریف ۱۹۸۳ عقب ماندگی ذهنی

سبب شناسی و انواع عقب ماندگی ذهنی

سندرم داون

انواع سندرم داون

مسافرم X شکننده

مستلزم پرادر_ ویلی

سندرم فریاد گربه(du – chat – Cri-)

نشانگان روبرت

نشانگان آرسکو-گاسکات

کرتینیسم

هیدروسفال

ماکروسفال

هرلر (گاریگولیسم)

بیماری گلاکتوزومی

بیماری تای ساکس

بیماری نیمین پیک

بیماری فنیل کتونوریا ( p. k. u )

علل اختلال سلوک

علائم خاص اختلال سلوک

پرخاشگری نسبت به مردم و حیوانات

تخریب اموال دیگران

دزدی یا تقلب

علل اختلال سلوک

پردازش شناختی

عوامل وراثتی

نقش خانواده

سیر اختلال سلوک

اختلال سلوک آغاز شده از نوجوانی

درمان اختلال سلوک

سلامت روان

تاریخچه

مفهوم سلامت روان در نظریه های روانکاوی

مفهوم سلامت روان در نظریه روانی اجتماعی و زیستی آدلر

نظریه اریکسون در ارتباط با سلامت

نظریه کورت لوین در ارتباط با سلامت روان

نظریه کارل راجرز در ارتباط با سلامت روان

سلامت روان چیست و چگونه حاصل می شود

عوامل موثر بر بهداشت روان

سلامت روان و خانواده

نقش خانواده در سلامت روان

رضایت زناشویی

معیارهایی برای داشتن رضایت زناشویی

تعاریف رضایتمندی زناشویی

اجزای تشکیل دهنده رضایتمندی زناشویی

کار کرد زیستی و تولید مثل خانواده

کار کردهای تربیتی و آموزشی خانواده

ارضاه و اقناع نیازهای جنسی به عنوان کار کرد خانواده

کار کرد خانواده به عنوان تأمین کننده سلامت جسمی و روانی اعضاء

کارکردهای اقتصادی و اجتماعی خانواده

پیشینه پژوهش

پژوهش های داخلی

پژوهش های خارجی

فصل سوم

روش پژوهش

روش تحقیق

جامعه

نمونه

روش نمونه گیری

روش جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها

ابزار پژوهش

فصل چهارم

تجزیه و تحلیل داده های پژوهش

بخش اول: آمارهای توصیفی

بخش دوم: آمار ههای استنباطی

بررسی مفروض ها

فصل پنجم

بحث و نتیجه گیری

تبیین فرضیه ها

محدودیت های پژوهش

پیشنهادهای پژوهشی

پیشنهادهای کاربردی

منابع فارسی

منابع خارجی

پیوست ها

نمره گذاری

پرسشنامه رضایت زناشویی

چکیده:

مقدمه: از آنجایی که رشد فرهنگی هر جامعه ای به یونانی و شکوفایی استعدادهای جوانان آن جامعه بستگی دارد و رشد جوانان به داشتن خانواده ای امن و آرامش بخش بستگی دارد بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف مقایسه بین سلامت روان ، رضایت زناشویی ، کارکرد خانواده، مادران دارای کودک دختر عقب مانده ذهنی، اختلال سلوک و عادی ۱۱-۱۵ سال صورت گرفت و فرضیه اصلی این پژوهش این است که آیا بین سلامت روان ، رضایت زناشویی و کار کرد خانواده در بین مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی، اختلال سلوک و عادی تفاوت وجود دارد یا خیر.

روش: طرح این تحقیق توصیفی و به روش على – مقایسهای اجرا شده است ، جامعه پژوهش حاضر را مادران کودکان دختر مبتلا به عقب ماندگی ذهنی و مادران کودکان مبتلا به اختلال سلوک و مادران کودکان عادی با دامنه سنی ۱۱-۱۵ سال ساکن در شهرستان شاهرود تشکیل میدهند، نمونه پژوهش حاضر، شامل ۳۳ نفر از مادران کودکان عقب مانده ذهنی که این گروه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای تعبین شدند، ۳۳ نفر از مادران کودکان مبتلا به اختلال سلوک که به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس و ۳۳ نفر از مادران کودکان عادی که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعیین گردیدند. در این پژوهش از پرسشنامه سلامت روان، پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ و پرسشنامه عملکرد خانواده استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده از این پرسشنامه ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی) تحلیل واریانس ، آزمون شفه ( استفاده شده است .

نتایج: باتوجه به نتایج بدست آمده در این پژوهش مشخص گردید در مقیاس سلامت روان بین سه گروه تفاوت معناداری مشاهده نشده است، در مقیاس رضایت زناشویی بین مادران فرزند عادی و مادران دارای فرزند اختلال سلوک تفاوت معناداری مشاهده گردیده است و در مقیاس عملکرد خانواده بین مادران کودکان دارای اختلال سلوک و مادران دارای فرزند عادی تفاوت معناداری مشاهده گردیده است.

کلیدواژه ها: سلامت روان – عملکرد خانواده – رضایت زناشویی – اختلال سلوک – عقب ماندگی ذهنی۔

مقدمه:

تأثیر رفتار و طرز فکر والدین در شکل گیری و چگونگی رفتار کودکان از اهمیت اساسی برخوردار است. والدینی که رابطه مطلوب و درستی با فرزندان خویش دارند، موجب شادمانی، مسئولیت پذیری و تکامل شخصیتی فرزندان خود می شوند. از سوی دیگر، والدینی که رفتاری مطلوب و درستی با فرزندان خود ندارند باعث بروز انواع مشکلات رفتاری در آنان می شوند . از سوی دیگر ویژگی های کودکان اختلال سلوک ، عبارت است از رفتاری که حقوق اساسی دیگران و هنجارهای اجتماعی متناسب با سن را نقض می کند، پرخاشگری ، ویرانی و تخریب اموال ، سرقت و تقلب ، دروغگویی و…. در میان کودکان مبتلا به اختلال سلوک مشاهده می شود و کودکان با مشکلات عقب ماندگی ذهنی که مشکلات جسمی یا ذهنی آنها می تواند به شکل موثری سلامت روان شناختی والدین را تحت تأثیر قرار دهد ، در عصر حاضر مشکل اختلالات سلوک و معلولیت ها از جمله عقب ماندگی ذهنی از حاد ترین مسائل اقراد جوامع بشری است. خانواده های بسیاری به دلیل داشتن چنین فرزندانی بار عاطفی سنگینی را بر دوش می کشند. هزینه های زباد پزشکی ، آموزشی ، تربیتی ، تشدید اختلافات زناشویی، ترس از بچه دار شدن مجدد، احساس گناه و انزوا طلبی از جمله مسائلی است که والدین با آنها روبرو هستند. از آنجا که این کودکان با کودکان عادی تفاوت دارند تعامل آنها با خانواده هایشان نیز با تعامل یک کودک عادی و خانواده اش فرق دارد و این کودکان میتوانند تأثیراتی بر روی سلامت روان و عملکرد خانوادهای خود بگذارند ( شعاری نژاد، ۷۹).مفهوم سلامت عمومی با سلامت روانشناختی ۲ جنبه ای از مفهوم کلی سلامت جسمی روانی و اجتماعی است که البته با توجه به شرایط و موقعیت های اجتماعی و فرهنگی تعاریف گوناگونی از آن به عمل آمده است. سلامت عمومی علاوه بر بدن سالم به محیط و شرایط زندگی سالم نیز نیاز دارد( عبدی نصیری ۱۳۸۶)یکی از زمینه های گسترش خودآگاهی و تقویت خود برقراری رابطه عمیق با دیگران است. در این میان رابطه زناشویی می تواند عمیق ترین و صمیمی ترین روایط هر انسانی باشد. بدین ترتیب رضایت مندی از زندگی زناشویی یعنی رضایت مندی از روابط با همسر که توان مقابله با مشکلات و فشارهای روانی را افزایش می دهد و سبب ارتقای سطح بهداشت روانی و جسمانی زوجین و در نهایت افراد جامعه خواهد گردید (شمایی، ۱۳۸۴). در طرح اصلی برنامه کشوری بهداشت روان استراتژی ها برای ارتقای بهداشت روان در یک سطح عمومی منظور شده ولی در حال حاضر به طرح های اختصاصی جهت ارتقای بهداشت روان نیاز می باشد. خانواده به لحاظ قدمت ابتدایی ترین و از نظر گستردگی جهان شمول ترین سازمان و با نهاد اجتماعی است. وجود یک جامعه سالم از نظر بهداشت روانی منوط به سلامت اجرای کوچک تر آن مانند گروه ها و خانواده های موجود در آن جامعه است. در این میان خانواده هسته مرکزی هر جامعه و یکی از پایه های اساسی آن محسوب می گردد. وجود خانواده های سالم و دارای سلامت روانی می تواند تأثیر بسزایی در سلامت روانی و ایجاد بهداشت روان در آن جامعه داشته باشد زیرا نهاد خانواده به خودی خود یک جامعه کوچک است و هر گونه تغییر مثبت یا منفی در آن در جامعه بزرگ انسان ها تاثیر مستقیم و مؤثر دارد و ثبات وہی ثباتی خانواده به طور موثر بر ثبات با بی ثباتی جامعه تأثیر گذار است ( افروز ۱۳۷۳). این امر خود نشان می دهد که خانواده یکی از اساسی ترین و طبیعی ترین نیازهای انسان محسوب شده و واجد ارزش بقای بسیار مهمی برای فرد و نوع انسان می باشد. کودک عامل گسترش نسل است و تولد هر کودک می تواند بر پویایی خانواده اثر بگذارد والدین و دیگر اعضای خانواده باید تغییرات متعددی را جهت سازگاری با حضور یک عضو جدید تحمل کنند. اثرات تولد یک کودک عقب مانده ذهنی بر خانواده می تواند حتی عمیق تر باشد و از آنجا که معلولیت و رفتارهای ناشی از آن امری ثابت و پایداری می باشد این امر بر تعاملاتی که کودک با والدین و خواهران و برادران خود دارد و خواهد داشت تأثیر می گذارد. در میان کودکان استثنایی کودکان با عقب ماندگی ذهنی به علت ویژگی های خاص خود نیاز شدید به مراقبت در دراز مدت و همچنین وجود اختلالات دیگری از جمله اختلالات یادگیری اختلال در زبان و صحبت کردن اختلال در مهارت های خودیاری همواره سلامت روانی و جسمانی والدین خود را به مخاطره می انداز د( افروز، ۱۳۷۳). عوامل غیر قابل اجتنابی که در برابر فعالیت ها و اهداف خانواده موانعی به وجود می آورند شامل مشکلات عمومی هستند که با فعالیت های تفریحی فرصت های شغلی و فعالیت های مربوط به سازمان خانواده مرتبط هستند و عوامل فشارزایی که ناشی از زندگی اجتماعی خانواده می باشند. بیش از دو درصد جمعیت هر جامعه ای را کودکان و افراد عقب مانده ذهنی تشکیل دبی هتبد . کودکان عقب مانده ذهنی تفاوت های شناختی گوناگونی مانند محدودیت در داستبه توجیه حافظیه و مشکلات عاطفی و رفتاری قابل ملاحظه ای در مقایسه با همسالان خود در رفتار خودشان می دهند و از سوی دیگر محیط های تربیتی خانواده مدرسه و موقعیت های اجتماعی می توانند به کم تر یا بیش نبر شدن این گونه تفاوت ها منجر شوند. کودکان عقب مانده ذهنی در یادگیری بسیار گنبد و ضبعبف هستند؛ از این رو سعی و تلاش والدین برای آموزش مهارت های جدید و مهار رفتارهای نامناسب در این گونه کودکان تا حدی به نتایج مطلوب منتهی نمی شود. لذا سازگاری در این وضعیت پذیرش این واقعیت برای والدین کودکان عقیب مانده ذهنی مشکل ساز و استرس زا است. از سوی دیگر ضرورت رسیدگی مضاعف به این قبیل کودکان ممکن است موجب بروز یا وخیم تر شدن مشکلات زناشویی شود ( فلوید ۱و همکاران ۲۰۱۳). کودکان کم توان ذهنی می توانند بهترین زندگی را در خانه خودشان داشته باشید. اما برخی والدین نمی توانند به اندازه کافی از آن ها مراقبت نمایند به خصوص آن هایی که کم توانی ذهنی شدید با ترکیبی دارند( هاجان ۱و موریس ۳، ۲۰۱۳) بافته ها نشان می دهد که تمام والدین دارای کودک کم توان ذهنی دارای مشکلات روانی هستند که این منفی و زیاد اختلالات روانی را از ابتدای تولد فرزند از آنها در احساس شدید غم و اندوه و احساس ناامیدی از گذشته دور درگیر بوده اند؛ همچنین والدین این کودکان سر در گمی فقدان و سختی های زیادی را تجربه می کنند ( فست و سبور ، ۲۰۰۸) با توجه به مطالب بالا پژوهش حاضر به دنبال مقایسه والدینی که کودک عقب مانده ذهنی دارند با والدین دارای کودک سالم در زمینه رضایت زناشویی و سلامت روان می باشد.

بیان مساله

هیج جامعه ای هرگز به سلامت روانی دست پیدا نمی کنند مگر آن که از خانواده های سالم برخوردار باشد . زیرا وقتی کشمکش های خانواده اوج می گیرد نظام خانواده را دچار تشویش و نگرانی کرد. و تأثیرات سویی بر فرزندان در سنین نوجوانی بر جای گذاشته و سبب می شود آنها به دور از والدین در ورطه های اعتیاد و بزهکاری گرفتار شوند ( سارو خانی ، ۱۳۷۲).زندگی کردن با کودک دارای اختلال یا ناتوانی ، اغلب به صورت عاملی استرس زا برای خانواده در ک شدهو می تواند همه جنبه های خانواده را تحت تأثیر قرار دهد. در این میان از آنجایی که مادر در تعامل بیشتر با این کودکان می باشد، احتمالا بیشترین تأثیر را خواهد پذیرفت . گر چه رفتارهای والدینی ناکارآمد ، شاید بهعنوان واکنشی در مقابل مشکلات رفتاری کودک مبتلا به مشکلات ذهنی یا مشکلات رفتاری مثل اختلال سلوک باشد ، اما این امر می تواند یک نقش سبب شناسی در ظهور اختلال رفتاری همزمان در بین این کودکان نیز داشته باشد ( جانستون ، ماش ، ۲۰۰۱).سلامت روانی عبارت است از رفتار موزون و هماهنگ با جامعه ، شناخت و پذیرش واقعیت های اجتماعیو قدرن سازگاری با آن و شکوفایی استعانهادهای ذاتی ( کیقبادی، ۱۳۸۵). که این سلامت روانی میتواند بهعطور موثری بر روی تمامی جنبه های زندگی تأثیراتی مثبت بگذارد از جمله این تأثیرات میتوان به شیوهزندگی و راه و روشی که افراد برای زندگیشان انتخاب میکنند اشاره کرد و به طور کلی رضایت زناشوییافراد را تحت تأثیر قرار دهد.رضایت زناشویی فرایندی است که زن و شوهر در تبادل احساسات نسبت به همدیگر ، رضایت از ازدواج ، رضایت از زندگی خانوادگی و رضایت کلی از زندگی تفاهم داشته باشند. عقب ماندگی ذهنی عبارت استاز عملکرد عقلانی کلی که به طور قابل ملاحظه ای زیر سطح متوسط همراه با محدودیت های قابل ملاحظهای در عملکر ساز گارانه در مهارت های مثل مراقبت شخصی ، کار ، سلامت و ایمنی همراه است . این مشکلات باید قبل از ۱۸ سالگی شروع شده باشد (محمدی، ۱۳۸۹). کودک عامل گسترش نسل است و به دنیا آمدن کودک جدید باعث دگرگونی در ابعاد روانی ، اقتصادی، اجتماعی در خانواده می گردد و والدین دیگر اعضای خانواده باید تغییرات متعددی را جهت سازگاری با عضو جدید تحمل کنند.تولد یک کودک تائوان یا عقب مانتاده ذهنی می تواند اثرات ناگوار و غیر قابل پیش بینی بر خانواده داشته باشد. آسیب پذیری خانواده گاه به حدی است که سیستم خانواده را به طور کلی دچار دگرگونی کرده و وضعیت بهداشت روانی خانواده و بستگن نزدیک را با چالش هایی مواجه می کند و آنها را پریشان می نماید، بعضی اوقات والدین همدیگر را در متولد شدن کودک مقصر می دانند و این خود باعث تنش و به هم خوردن سلامت روانی و نارضایتی زناشویی می گردد.حضور کودک با مشکلات رفتاری با ذهنی در هر خانواده ساختار آن خانواده را تحت تأثیر خود قرار میدهد و سلامت روانی خانواده و بستگان و به خصوص والدین را تحت الشعاع قرار می دهد؛ کودکانی کهدارای مشکل احتلال سلوک می باشند مکررا با والدین شان در زمینه رفتار های مختلف جرو بحث می کنند به ویژه هنگامی که اختلال سلوک و نافرمانی مقابله ای را به طور همزمان داشته باشند، کمتر مطیع بوده و اغلب کمتر قادر به انجام خواسته های والدین می باشند. ( دوپوال ، ۲۰۰۱). پژوهش ها نشان داده اند که کودک کم توان ذهنی تعارض های شدید میان اعضای خانواده ایجاد می کند کل خانواده را در بحران فرو می برد و تأثیر منفی وجود کودک با عقب ماندگی ذهنی بر روی والدین آنها را نیازمند کمک و راهنمایی و مشاوره از سوی متخصصان از جمله روانشناسان و مشاوران می کند. شواهد متعدد حاکی از آن است که والدین کودکان دارای مشکلات هوشی و مشکلات رفتاری به احتمال بیشتری با مشکلات اجتماعی، اقتصادی و هیجانی که غالبا ماهیت محدود کننده، مخرب و فراگیر دارند، مواجه می شوند. در چنین موقعیتی گرچه همه اعضای خانواده و کارکرد آن، آسیب می بیند فرض بر این است که مشکلات مربوط به مراقبت از فرزند مشکل داره والدین ، به ویژه مادر را در معرض خطر ابتلا به مشکلات مربوط به سلامت روانی قرار می دهد. بررسی ها نشان داده اند که والدین دارای فرزند دارای اختلال سلوک در مقایسه با والدین کودکان عادی سطح سلامت عمومی پایینتر و اضطراب بیشتر، احساس شرم و خجالت بیشتر و سطح بهزیستی روانشناختی پا بیشتری دارند. (میکائیلی ، ۱۳۸۸).با توجه به مطالب فوق و اهمیت موضوع سلامت روان رضایت زناشویی و کارکرد خانواده دارای کودکانمبتلا به اختلال سلوک و نیز عدم وجود پژوهشی منسجم در خصوص موضوع، محقق بر آن شده است تا بهسؤال اساسی زیر پاسخ دهد کهآیا بین سلامت روان، رضایت زناشویی و کار کرد خانواده در والدین دارای کودکان عقب مانده و کودکانعادی تفات وجود دارد؟

اهمیت و ضرورت پژوهش

واژه بهداشت و سلامتی همیشه انسان را در طول تاریخ به خود مشغول کرده است. تدوین برنامه های تربیتی و بهداشتی و انجام تحقیقات برای حفظ سلامتی و ارتقای آن از اهمیت زیادی بر خوردار است. یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف سلامت روان آن جامعه است و سلامت روان نقش مهمی در تضمین پویایی و کار امدی هر جامعه ایفا می کنند. والدینی که از سلامت روانی و اجتماعی برخوردار نیستند نمی توانند با چالش های ناشی از ایفای نقش های اجتماعی کنار آمده و خود را با هنجارهای اجتماعی تطبیق دهند ( روان نژاد و صادقی ، ۱۳۹۰).

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات شاهرود
  • رشته تحصیلی روانشناسی بالینی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی ملیکا خاندی روانشناس، ملیکا خاندی مشاور، ملیکا خاندی روان درمانگر، ملیکا خاندی روانپزشک، ملیکا خاندی متخصص اعصاب و روان، ملیکا خاندی روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی بالینی
تصویر
ملیکا خاندی
روانشناس بالینی و فردی
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر