مهدیه حیدر زاده هستم، فارغ التحصیل روانشناسی تربیتی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم اجتماعی و روانشناسی دانشگاه الزهرا در سال ۱۳۹۱، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “مقایسه هوش های چندگانه در دانش آموزان با نارسایی های ویژه یادگیری و دانش آموزان عادی” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه الزهرا

دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی

پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی تربیتی

عنوان:

مقایسه هوش های چندگانه در دانش آموزان با نارسایی های ویژه یادگیری و دانش آموزان عادی

استاد راهنما:

دکتر مهناز اخوان تفتی

استاد مشاور:

دکتر ملوک خادمی

پژوهشگر:

مهدیه حیدر زاده

دی ماه ۱۳۹۱

فهرست مطالب

منابع

مقدمه

بیان مسئله

ضرورت انجام پژوهش

اهداف پژوهش

پرسش های پژوهش

تعریف مفاهیم پژوهش

فصل دو: مروری بر پیشینه ی نظری و پژوهشی

مقدمه

نارسایی های ویژه ی بادگیری: یک نمای کلی

تعاریف نارسایی های ویژه ی بادگیری

کرک و معرفی اصطلاح ناتوانی های یادگیری

تعریف ICLD از نارسایی های ویژه ی یادگیری

تعریف IDEA از نارسایی های ویژه ی بادگیری

تعریف NICLD از نارسایی های ویژه ی یادگیری

تعریف وزارت آموزش و پرورش آمریکا از نارسایی های ویژه ی یادگیری

تعریف ADA از نارسایی های ویژه ی یادگیری

مفاهیم اساسی در تعریف نارسایی های ویژه ی یادگیری

سبب شناسی نارسایی های ویژه ی یادگیری

نظریه ی برتری نیمکره ای

نظریه ی پردازش اطلاعات

نظریه ی کوتاهی دامنه ی توجه

نظریه ی تأخیر در رشد

نظریه دیویس

انواع نارسایی های ویژه ی بادگیری

نارساگویی

نارساخوانی

نارسانویسی

نارسایی حساب

هوش

سیر تحولی مطالعه پیرامون هوش

نظریه های هوش: هوش عمومی و موش های چندگانه

طرفداران رویکرد هوش عمومی

اسپیرمن

اسپیرمن

کتل _

طرفداران رویکرد هوش های چندگانه

ترستون

گیلفورد

استرنبرگ

نظریه هوش های چندگانه گاردنر

مبانی نظری نظریه ی هوش های چندگانه گاردنر

هوش کلامی

هوش موسیقایی

هوش منطقی/ ریاضی

هوش فضایی

هوش جنبشی / بدنی

هوش میان فردی

هوش درون فردی

هوش طبیعت گرا

مروری بر پژوهش های انجام شده

فصل سه: روش پژوهش

مقدمه

روش پژوهش

جامعه و نمونه پژوهش _

ابزار پژوهش

روش جمع آوری داده های پژوهش

روش پردازش داده ها

فصل چهار: تجزیه و تحلیل داده ها

مقدمه

بخش توصیفی

بخش استنباطی

فصل پنج: نتیجه گیری

مقدمه

بحث و نتیجه گیری

محدودیت های پژوهشی پیشنهاد های پژوهش

فهرست منابع

پیوست

چکیده

چکیده:

هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ی نیم رخ موش های چندگانه ی گاردنر در کودکان با نارسایی های ویژه ی یادگیری و کودکان عادی بود. برای این منظور از میان دانش آموزان چهارم، پنجم و ششم دبستان ۳۰ دانش آموز با نارسایی های ویژه ی یادگیری به شیوه ی نمونه گیری در دسترس، و ۳۰ دانش آموز عادی به شیوه ی نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. دو گروه از نظر جنس و پا به ی تحصیلی هه تا بودند. روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. ابزار پژوهش، مقیاس ارزیابی رشد هوش های چندگانه ( MIDAS)، مخصوص کودکان بود. نتایج حاصل از پردازش داده ها نشان داد که بین میانگین هوش های موسیقایی، جنبشی /بدنی، درون فردی، و طبیعت گرای دو گروه هیچ تفاوت معناداری وجود ندارد، اما میانگین هوش های کلامی، منطقی / ریاضی، و میان فردی دانش آموزان عادی به طور معناداری بالاتر از گروه دانش آموزان با نارسایی های ویژه ی یادگیری است، در صورتی که میانگین هوش فضایی افراد با نارسایی های ویژه ی یادگیری بالاتر از افراد عادی است.

کلید واژه ها: نارسایی های ویژه ی یادگیری، هوش، هوش های چندگانه ی گاردنر، MIDAS

مقدمه

آرمسترانگ :

“مدارس باعث میشوند که بسیاری از کودکان خلاق ناشناخته بمانند، و استعدادهای آن ها ب کر باقی بماند، تنها به این دلیل که آموزشیاران تمرکز بیش از اندازه ای بر اعداد، واژه ها و مفاهیم دارند و به تصاویر عکس ها و استعاره ها توجهی کافی ندارند، بسیاری از این کودکان در مدارس عادی ممکن است سرانجام در گروه کودکان دارای نارسایی های ویژه ی یادگیری قرار گیرند، تنها به این دلیل که منبع کس قادر به درک چگونه گی استفاده از استعدادهای این کودکان در محیط مدرسه نبوده است” (تا پر، ۲۰۱۰).بسیاری از ما افراد دارای نارسایی های ویژه که یادگیری را میشناسیم که صرف نظر از آن چه در پژوهش های موجود در مجله های علمی آمده است ، دارای توانمندی های باورنکردنی ای هستند که عموما در برنامه های درسی ما ارزش گذاری نشده اند و یا حتی اصلا توجهی به آن ها نشده است. در برنامه های در سی موجود، ما برای دستیابی به دهه و با دتی بخشی از دانش نیازمند هوش کلامی هستیم. بنابراین مثلا اگر دانش آموزی نسبت به سایر دانش آموزان و یا حتی خود معلم اطلاعات بیشتری پیرامون مورچه ها داشته باشد، ممکن است در امتحان علوم پایه ی دوم درباره ی مورچه ها شکست بخورد و یا حتی نوجوانی که اطلاعات زیادی پیرامون سیاست دارد، ممکن است در امتحان علوم سیاسی ناکام بماند، تنها به این دلیل که این آزمون ها کاملا وابسته به زبان و موش زبانی اند (هارت و استون، ۱۹۹۵).از زمان نشر کتاب ” چارچوب های ذهن” هاوارد گاردنر، نظریه ی موش های چندگانه تاثیر بسیار زیادی بر روی مدارس و مهمان داشته است. در پک مطالعه بر روی ۴۱ مدرسه که از نظر به موش های چند گانه استفاده می کردند، پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که کاربرد نظریه هوش های چندگانه با پیامدهای مثبت برا دانش آموزان با نارسایی های بادگیری در ارتباط بوده است (دارلینگ هاموند، آستین ، لبت، و مارتین، ۲۰۰۷)به گفته ی گاردنر، ما باید به همه ی افراد که انواع مختلفی از هوش ها را نشان می دهند، مانند هنرمندان، معماران، موسیقی دانان، طبیعت گرابان ، طراحان، رقاصان، و درمانگران که میگی موجب توسعه و رشد جهانی که در آن هستیم می شوند، توجه بکسائی را اختصاص دهیم، اما متاسفانه بسیاری از کودکانی که این هوش ها را دارند، به خوبی در مدارس تشویق نمی شوند ( الصباح ، الصباح، و آبود، ۲۰۱۱). در واقع بنا بر نظریه ی هوش های چندگانه، کودکی که مثلا در ریاضی و یا خواندن عملکرد ضعیفی دارد، می تواند مانند هر کس دی گری شانس زیادی در موفقیت در موسیقی، هنر، تربیت بدنی، و یا حتی جغرافی داشته باشد؛ در واقع هر کسی میتواند به گونه ای با استعداد باشد ( ویزر، اشتون، و ورنون، ۲۰۰۶).

بیان مسئله

نارسایی های ویژه ی یادگیری یکی از انواع ویژگی های متفاوت افراد جامعه ی حاضر است (هالاهان، لوید، کافمن، ویسه مارتینز، ۱۳۹۰)، اما تعریفی که از آن ارائه شده است همواره به کاستی هایی در این افراد اشاره داشته است. برای نمونه می توان به تعریف راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) اشاره کرد که در ادامه آمده است:”نارسایی های ویژه ی یادگیری از وجود اختلال در یک با چند فرآیند روانشناختی که در فهم و استفاده از زبان گفتاری یا نوشتاری نقش دارند ناشی می شوند و ممکن است به صورت نارسایی در کارکرد هایی مانند گوش دادن، تفکر، صحبت کردن، خواندن و نوشتن، هجی کردن، و محاسبات ریاضی بروز کند. این دشواری شامل شرایطی مانند نقش های ادراکی، آسیب ها با کزکاری خفیف مغزی، نارساخوانی و زیان پریشی رشدی می شود، اما دشواری های یادگیری ناشی از معلولیت های دیداری، شنیداری و حرکتی، معلولیت ذهنی، اختلالات عاطفی، و محرومیت های محیطی، فرهنگی و اقتصادی را دربر نمی گیرد (سادوک و سادوک، ۱۳۸۶).در واقع تعاریف موجود از نارسایی های ویژه ی یادگیری دارای مفاهیم عده ی زیراند: الف-اختلال در یک فرآیند روانشناختی پایه، ب) اشکال در یادگیری به خصوص در صحبت کردن، گوش کردن، نوشتن، خواندن، ریاضیات، پ) نبود معلولیت های جسمی و ذهنی با هیجانی، د) و هم چنین وجود اختلاف مشهود بین استعداد و سطح پیشرفت کودک (لرنر، ۱۳۸۴).غالب پژوهش های انجام گرفته در حوزه ی نارسایی های ویژه ی یادگیری هم، همواره در پی یافتن کاستی ها و کم توانی هایی در این گونه افراد بوده اند، مثلا در زمینه ی ادراک، حافظه، توجه، و با آگاهی واچ شناختی در این افراد پژوهش های فراوانی وجود دارد که هدگی به وجود کاستی هایی در این افراد اشاره دارند. این پژوهش ها اشاره با این پیش فرض که این افراد نسبت به افراد عادی در زمینه هایی ضعیف ترند، پیش رفته اند و کم تر در پی یافتن توانمندی های این افراد و با دست کم تفاوت های آنان بوده اند.هم چنین نظریه های مختلف هم تببین های متفاوتی از این پدیده دارند که بیش تر آن ها به وجود کاستی هایی در این افراد تاکید دارند. در ابتدا، محققان چنین تصور می کردند که افراد نارساخوان دارای نوعی آسیب گزگاری مادرزادی هستند که با فرآیند ذهنی مورد نیاز برای عمل خواندن تداخل دارد. ابتدا اورتون تعریفی از نارساخوانی ارائه داد و آن را به عنوان برتری جانبی متقاطع مغز” معرفی کرد، بدین معنی که سمت چپ مغز، کار سمت راست مغز و سمت راست ز ، کار سمت چپ مغز را انجام می دهد. اما او در اظهارات بعدی خود عنوان کرد که نارساخوانی “غلبه ی نیمکره ای آمیخته” است، بدین معنی که گاهی وقت ها قید کره ی راست مغز، آن چه را که برای تیم کره چپ قرق شده بود انجام می دهد و برعکس ( دیویس و پراون، ۱۳۸۴).نظریه ی پردازش اطلاعات هم نارساخوانی را ناشی از وجود مشکل در یکی از مراحل پردازش اطلاعات می داند (بابا پور خیر الدین و صبحی قراملکی، ۱۳۸۰). طرفداران نظریه ی کونامی دامنه ی توجه هم معتقدند که کودکان با نارسایی های ویژه ی یادگیری دچار اشکال در تمرکز و توجه هستند. هم چنین طبق نظریه ی تاخیر در رشد و تحول، کودکان با نارسایی های و بزه ی بادگیری کندتر از همسالان خود آگاهی ها و محرک های محیطی را در زمینه های خاص جذب می کنند ( سیف نراقی و نادری، ۱۳۸۹). طرفداران نظریه ی آسیب خفیف مغزی هم عقیده دارند که کودکان آسیب دیده ی مغزی کودکانی اند که قبل، در حین، و پا پس از تولد آسیبی به مغز آن ها وارد شده و با دچار عفونت شده اند، که در نتیجه ی چنین آسیبی مد کن است نارسایی در دستگاه عصبی- حرکتی ایجاد شود با نشود، و این کودک ممکن است دچار اختلالاتی در ادراک، تفکر، و رفتارهای هیجانی به صورت تنها و یا به صورت ترکیبی شود (گریفی، ۱۳۸۷)، همان طور که می بینیم همه ی این نظریه ها بر وجود کاستی های در این افراد اشاره داشتند، اما نظریه های جدیدتر بر وجود ویژگی های متفاوت در این افراد تاکید دارند؛ یکی از این نظریه ها، نظریه ی دیوید است.دیویس معتقد است که کارکرد زد تی ای که موجب نارساخوانی می شود، موهبتی است در واقعی تربن معنای کلمه: یک توانایی فطری، یک استعداد، و آن