منو
X

تصویر
مهسا پوستچی
مشاور کودک
(32)
آمار این متخصص
(32) رای
90%

دقت

93%

مفید بودن

91%

دانش و مهارت

80%

رفتار بالینی

80%

وقت شناسی

100%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

مهسا پوستچی هستم، فارغ التحصیل روانشناسی و آموزش و پرورش کودکان استثنایی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه علامه طباطبائی در سال ۱۳۸۹، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “بررسی و مقایسه رفتار خوردن در کودکان با و بدون اختلال نا فرمانی مقابله ای ۵ تا ۷ ساله شهر تهران” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه علامه طباطبایی

دانشکده عولم تربیتی و روان شناسی

پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی و آموزش و پرورش کودکان استثنایی

عنوان:

بررسی و مقایسه رفتار خوردن در کودکان با و بدون اختلال نا فرمانی مقابله ای ۵ تا ۷ ساله شهر تهران

استادر اهنما:

دکتر پرویز شریفی درآمدی

استاد مشاور:

دکتر شیوا دولت آبادی

دانشجو:

مهسا پوستچی

دی ماه ۱۳۸۹

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه

بیان مسأله

اهمیت و ضرورت پژوهش

اهداف پژوهش

فرضیه های پژوهش

تعریف مفاهیم پژوهش

تعاریف نظری

تعاریف عملیاتی

فصل دوم : مبانی نظری و تجربی

مقدمه

مفهوم اختلال رفتاری

طبقه بندی اختلال های رفتاری

*اختلال نا فرمانی مقابله ای

تعریف اختلال نا فرمانی مقابله ای

شیوع اختلال نا فرمانی مقابله ای

تفاوت های جنسیتی

همبودی اختلال های دیگر با اختلال نا فرمانی مقابله ای

سبب شناسی

عوامل زیستی – عصبی

عوامل ژنتیکی

عوامل بیولوژیکی

عوامل خانوادگی

آسیب شناسی روانی والدین دارای فرزند با اختلال نا فرمانی مقابله ای

مشکلات زناشوئی والدین کودکان با اختلال نا فرمانی مقابله ای

تعامل والد – کودک با اختلال نا فرمانی مقابله ای

عوامل محیطی

فرایند های شناختی – اجتماعی در کودکان با اختلال نا فرمانی مقابله ای

عوامل خطر چند بعدی خانواده کودکان با اختلال نا فرمانی مقابله ای

درمان اختلال نا فرمانی مقابله ای

جلسات مشاوره و آموزش والدین

برنامه مدیریت شرطی

آموزش مهارت های شناختی – رفتاری

دارو درمانی

رفتار خوردن در کودکان

رفتار خوردن کودکان از دیدگاه آرشر، روزنبام و استینر

سلایق غذایی

مهارت های حرکتی

تمکین رفتاری

مشکلات خوردن تأثیر گذار بر رفتار خوردن

انتخابی خوردن

محدود خوردن

هراس از غذا

پرخوری بی اختیار

اختلال عاطفی اجتناب از غذا

سبب شناسی

عوامل زمینه ساز

ژنتیک

شخصیت

عوامل زیست شناختی

محیط خانوادگی

عوامل تسریع کننده

عوامل تداوم بخش

فصل سوم : روش شناسی

مقدمه

روش پژوهش

جامعه آماری

نمونه آماری و روش نمونه گیری

روش گرد آوری داده ها

ابزار گرد آوری داده ها

پرسشنامه علائم مرضی کودکان (۴-CSI)

پرسشنامه رفتار خوردن کودکان( CEBI )

روش اجرای پژوهش

روش تجزیه و تحلیل آماری

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته ها

مقدمه

آمار های توصیفی

آمار های استنباطی

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری

خلاصه پژوهش

بحث و نتیجه گیری

محدودیت های پژوهش

محدودیت های در اختیار پژوهشگر

محدودیت های خارج از اختیار پژوهشگر

پیشنهاد های پژوهش

پیشنهاد های کاربردی

پیشنهاد هایی برای پژوهش های آینده

منابع فارسی

منابع لاتین

پیوست ها

پیوست ۱) پرسشنامه علائم مرضی کودکان (۴-CSI (فرم ویژه معلمان)

پیوست ۲) پرسشنامه علائم مرضی کودکان (۴-CSI (فرم ویژه والدین)

پیوست ۳) پرسشنامه رفتار خوردن کودکان (CEBI)

چکیده:

هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه رفتار خوردن در کودکان با و بدون اختلال نا فرمانی مقابله ای ۵ تا ۷ ساله شهر تهران است. نوع پژوهش کاربردی و روش انجام آن توصیفی از نوع زمینه یابی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان ۵ تا ۷ ساله شهر تهران است که در سال ۱۳۸۹ در مهد کودک ها و مراکز پیش دبستانی این شهر تحت آموزش بودند. نمونه پژوهش شامل ۶۴ کودک(۳۱ کودک با اختلال نا فرمانی مقابله ای و ۳۳ کودک بدون اختلال نا فرمانی مقابله ای) می باشد که با استفاده از روش خوشه ای تصادفی از میان کودکان مهد کودک و پیش دبستانی شهر تهران انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه علائم مرضی کودکان (۴-(CSI و پرسشنامه رفتار خوردن کودکان (CEBI) است. در ابتدا از مربیان خواسته شد که کودکان مخرب، نا فرمان، مجادله گر و منفی باف ۵ تا ۷ ساله را معرفی نمایند.سپس از پرسشنامه علائم مرضی کودکان (قرم والدین و مربیان) جهت تشخیص کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای در بین این کودکان، استفاده شد. بعد از آن از مادران هر دو گروه خواسته شد که پرسشنامه رفتار خوردن کودکان را تکمیل نمایند. پس از جمع آوری داده های حاصل از تکمیل پرسشنامه ها برای توصیف آن ها از شاخص های گرایش مرکزی، پراکندگی و توزیع و برای تحلیل آن ها از مدل آماری دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین رفتار خوردن و هریک از زیر مقیاس های آن اسلایق غذایی، مهارت های حرکتی و تمکین رفتاری در کودکان با و بدون اختلال نا فرمانی مقابله ای تفاوت معنی داری وجود دارد، به نحوی که مشکلات انواع رفتار های خوردن در کودکان دارای اختلال نا فرمانی مقابله ای بیشتر از کودکان بدون این اختلال است. با توجه به نتایج تحقیق می توان نتیجه گرفت که گستره رفتار خوردن که یکی از کنش های رشدی بزرگ در فرایند تحول است. در کودکان دارای اختلال نا فرمانی مقابله ای، با مشکلات بیشتری نسبت به کودکان بدون این اختلال همراه است. از آن جا که تغذیه یکی از پایه های اساسی سلامت جسم، روان و یادگیری های اجتماعی است. یافته های این پژوهش ضرورت توجه به اختلال نا فرمانی مقابله ای، پیامد های آن و رفتار خوردن در کودکان را آشکار می سازد.

کلید واژه ها: اختلال نا فرمانی مقابله ای، دورۀ میانی کودکی، رفتار خوردن.

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه:

اصطلاح «ختلال های رفتاری » که نتیجه بارز آشفتگی هیجانی است معمولا بیشتر برای کودکانی که دچار تضاد هستند، به کار می رود. این اصطلاح بدون آنکه تعریف شود، تقریبا از حدود ۸۵ سال پیش، در فرهنگ ادبیات روانشناسی وارد شده است (سیف نراقی و نادری ، ۱۳۹۶). اختلال های رفتاری کودکان ، اختلال های شایع و ناتوان کننده ای هستند که برای معلمان ، خانواده و خود کودک مشکلات بسیاری ایجاد می کنند. محققین دریافته اند که اختلال های رفتاری معمولا نخستین بار در سال های آغازین دوره ابتدایی مشاهده می شود و بین سنین ۸ تا ۱۵ سالگی به اوج خود می رسد(شکوهی و پرند ، ۱۳۸۴). کودکان مبتلا به اختلال های رفتاری چالش های فراوانی را برای والدینشان به وجود می آورند. این کودکان رفتار هایی از خود نشان می دهند که تأثیر منفی بر اطرافیان می گذارند و واکنش های نا خوشایند این افراد در پاسخ به رفتار آن ها نیز متقابلا به خودشان باز می گردد(بلوم کوئیست ، ترجمه علاقمند راد ، ۱۳۸۳). اغلب کودکان و نوجوانان با اختلال های رفتاری، احساسات منفی دارند و با دیگران بدرفتاری می کنند. در بیشتر موارد، معلمان و همکلاسی ها، آن ها را طرد می کنند و در نتیجه فرصت های آموزشی آنان، کاهش می یابد (یراون و پرسی ، ۲۰۰۷ به نقل از غباری بناب و همکاران، ۱۳۸۸). از جمله اختلال های رفتاری، اختلال نا فرمانی مقابله ای است (تجفی ، فولاد چنگ ، علیزاده و محمدی فر۱۳۸۸)اختلال نا فرمانی مقابله ای نوعی اختلال شایع روان پزشکی است که حد اکثر تا اوایل نوجوانی با الگوی رفتاری مکرر منفی گرایانه خصومت و لجبازی در برابر مظاهر قدرت، مشخص می شود و دست کم باید ۶ ماه ادامه داشته باشد (محمد اسماعیل ، ۱۳۸۰ ). این اختلال الگوی پایدار رفتار های منفی کاراته، خصومت آمیز و گستاخانه در غیاب تقص جدی موازین اجتماعی با حقوق دیگران است (سادوک و سادوک ، ۲۰۰۳ ، گرین ، آبلون و گورینگ ،۲۰۰۳ به نقل از هاشمی و همکاران ،۱۳۸۸) اختلال نا فرمانی مقابله ای در ویراست چهارم راهنمای آماری و تشخیص اختلال های روانی به عنوان رفتار های متعارضانه، ستیزه جویانه و نا مناسب متعدد در مقابل افرادی که از لحاظ سنی یا مقامی از فرد بالاتر می باشند، تعریف می گردد ( هامیلتون و آرماندو ، ۲۰۰۸). از جمله زمینه هایی که کودک می تواند در برابر مظاهر قدرت لجبازی کنند و رفتار های خصومت آمیز و نا مناسب متعدد نشان دهد ، هنگام صرف غذا می باشد؛ بنابراین ممکن است کودکان دارای اختلال نا فرمانی مقابله ای از موقعیت غذا خوردن به عنوان نوعی لجبازی و عدم همکاری با قوانین مرجع (والدین) استفاده کنند. تقریبا اکثر والدین با فضیه غذا خوردن فرزندشان مشکل پیدا می کنند. به این دلیل بین والدین و کودکان بر سر غذا خوردن اختلاف نظر پیش می آید که والدین سخت نگران آسایش و سلامتی فرزند خود هستند و می خواهند مطمئن شوند فرزندشان رژیم غذایی درستی دارد. در عین حال، کودکان در جنگ با پدر و مادرشان نمی خواهند اجازه بدهند پدر و مادر پیروز شونده به همین دلیل، هنگام غذا خوردن می خواهند استقلال خود را نشان بدهند. بنابراین در امر تغذیه، والدین و کودکان هر دو می خواهند کنترل را در دست داشته باشند (لینشاید، باد و راستیک ، ۱۹۹۵). والدین نوع و زمان غذا را تعیین می کنند و کودکان مقدار و نحوه خوردن آن را با توجه به این که غذا خوردن تا حدی تحت کنترل کودکان است، تعجبی ندارد که در دوران کودکی مشکلاتی در این رابطه پیدا کنند (شرودر و گوردون ، ۲۰۰۲ ترجمه فیروزبخت ، ۱۳۸۵). معمولا مشکلات رفتاری کودکان هنگام صرف غذا عبارتند از رفتارهای نادرست سر میز غذا غذا نخوردن یا آرام غذا نخوردن، بلند شدن بی موقع از سر میز غذاء رعایت افراطی آداب غذا خوردن، ایراد گرفتن از غذا و قشقرق راه انداختن و گریه کردن هنگام غذا خوردن به این ترتیب زمانی که کودکان باید بتوانند از زندگی خانوادگی خود لذت ببرند و مهارت های تعاملی مختلف را بیاموزند، به زمان جنگ و ستیز تبدیل می شود (به ویژه برای کودکان پیش دبستانی) (هربرت ، ۱۹۹۸ ترجمه فیروزبخت ،۱۳۸۷). از آنجا که این مشکلات رفتاری کودکان هنگام صرف غذا را می توان نوعی لجبازی و عدم همکاری با قوانین مرجع محسوب کرد ، پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه رفتار خوردن در کودکان با و بدون اختلال نا فرمانی مقابله ای می پردازد.

بیان مساله

یکی از اختلال های رفتاری ، اختلال نا فرمانی مقابله ای است. در واقع دفاع از امیال خود و مقابله با خواسته های دیگران برای رشد طبیعی اهمیت اساسی دارد. این کار با خودمختاری ، ایجاد هویت ، تنظیم معیار ها و کنترل های درونی مربوط است. بارزترین نمونه رفتار مقابله ای بین ۱۸ تا ۲۴ ماهگی ظاهر می گردد ، وقتی کودک نوپا به عنوان تظاهری از خودمختاری رو به رشد ، رفتار منفی کاراته پیشه می کند. آسیب شناسی زمانی شروع می شود که این مرحله مربوط به رشد ، دوام غیر عادی پیدا کند. کودک به صاحبان قدرت واکنش شدید نشان می دهد با رفتار مقابله ای بسیار بیشتر از آن چه در کودکان با سن عقلی مشابه دیده می شود ، ظاهر می گردد(سادوک و سادوک، ۲۰۰۳؛ ترجمه پورافکاری ، ۱۳۸۶). این اختلال عبارتست از الگوی پایدار رفتار های منفی کاراته ، خصومت آمیز و گستاخانه در غیاب نقض جدی موازین اجتماعی با حقوق دیگران که با مرحله رشد کودک تاهمخوان است و منجر به تخریب معنا دار در عملکرد می گردد( نیکخو و آوادیس ، ۱۳۸۶). کودکان مبتلا به این اختلال، به آسانی خشمگین می شوند، زود از کوره در می روند، با دیگران ستیز دارند، نسبت به خواست و مقررات بزرگسالان بی اعتنایی با عدم همکاری، نشان می دهند و از طرفی کینه توزی می کنند و به عمل کار های مزاحمت برانگیز انجام می دهند (لطفی انسانی و وزیری، ۱۳۸۰). این رفتار ها عموما در سال های پیش از مدرسه بروز می کند. البته شناسایی و تشخیص آن از مشکلات رفتاری مربوط به دوره رشد کمی دشوار است. چنانچه کودکان الگو های رفتاری خشونت انگیز ثابتی در دوران پیش دبستانی از خود بروز دهند، احتمال ابتلای آن ها به عارضه اختلال نا فرمانی مقابله ای طی سال های دوران دبستان وجود خواهد داشت (هامیلتون و آرماندو ،۲۰۰۸). کودکان با اختلال نا فرمانی مقابله ای دارای نقص هایی در مهارت هایشان می باشند که منجر به رفتار مقابله ای می شود(هامیلتون ، آرماندو ، ۲۰۰۸). به نظر جانز و همکاران (۲۰۰۵) این تواقص می توانند در در مهارت های اجتماعی بروز پیدا کنند. ماتور و روتورد (۱۹۹۶) این مهارت های اجتماعی را به عنوان الگو هایی از رفتار های قابل قبول اجتماعی می دانند که به افراد اجازه می دهد تقویت و پذیرش اجتماعی را به دست آورند و از موقعیت های اجتماعی آزارنده اجتناب کنند(به نقل از جانز ، کرولی و گوتزلو ، ۲۰۰۵). استفنز (۱۹۸۷)، در برنامه ای که برای آموزش مهارت های اجتماعی منتشر کرده بود، مهارت های اجتماعی را به چهار دسته اصلی رفتار های محیطی، رفتار های بین فردی، رفتار های مربوط به خود و رفتار های مربوط به کار تقسیم نمود. در این برنامه رفتار هنگام صرف ناهار جزو رفتار های محیطی قرار داشت (به نقل از خانزاده، ۱۳۸۹). لازم به ذکر است، چون این دسته بندی مربوط به یک برنامه آموزشی در مدرسه بود، از عبارت “رفتار هنگام صرف ناهار” استفاده شده بود.ظاهرا نا فرمانی کودک که به خواسته های والدین گسترش می یابد ، ممکن است ناشی از فقدان مهارت های اجتماعی ، هیجانی با شناختی مورد نیاز برای موافقت با خواسته بزرگسالان ، باشد که برهم کنش والدین، کودک، محیط و شرایط بروز رفتار را مورد تاکید قرار می دهد. یکی از مهم ترین ویژگی های این نظریه، پیش بینی پذیری نسبی زمینه بروز (برای مثال زمان حمام با ناهار و رفتار های والدین و کودک که سبب عصبانیت و فروپاشی درونی کودک می شود، است( هامیلتون و آرماندو ، ۲۰۰۸).بنابر نظرات فوق الذکر یکی از زمینه های بروز رفتار های ناشی از اختلال نا فرمانی مقابله ای، رفتار کودک هنگام صرف غذا می باشد. رفتار های مخل هنگام صرف غذا عبارت از دزدیدن غذای دیگران، خوردن غذا هایی که روی زمین ریخته شده، پرخاشگری نسبت به سایر کسانی که سر میز غذا نشسته اند، انجام اعمال مخربی همچون پرت کردن غذا ها، کارد و چنگال، بشقاب ها، نوشیدنی ها و جیغ زدن و قشقرق راه انداختن می باشد(هربرت ، ۱۹۹۸ ترجمه فیروزبخت ، ۱۳۸۷).از طرفی در مورد همبودی مشکلات خوردن با مشکلات رفتاری دیگر می توان به موارد زیر اشاره نمود تحقیقات نشان داده اند کودکانی که مشکلات خوردن دارند ، آمیزه ای از اختلال های رفتاری درونی و بیرونی دارند ؛ همچنین کودکانی که مشکلات خوردن آن ها زودتر شروع شده ، اختلال های رفتاری شدید تری دارند (رایدل ، داهل و ساندلین ، ۱۹۹۵ ). بنا بر تحقیقات انجام شده توسط باد و چوگ (۱۹۹۸)، بسیاری از کودکانی که به خاطر غذا نخوردن به مراکز درمانی ارجاع داده می شوند، تا فرمان و لجباز هستند. شرودر و گوردون ، ۲۰۰۲ ترجمه فیروریخت ، ۱۳۸۵). چاتور و همکاران (۲۰۰۰) طی برخی از تحقیقات خود متوجه ارتباط میان زود به خشم آمدن کودکان و عدم علاقه آن ها به غذا خوردن شدند. چاتور متوجه شد که مادران کودکانی که در دوران نوزادی مبتلا به اختلال بی اشتهایی نوزادان بودند در مقایسه با مادران کودکان سالم و طبیعی ، کودک خود را مشکل ساز تر، بی قرار تر ، تامنظم تر در تغذیه ، و غیر قابل کنترل تر توصیف نموده اند.بنا بر رویکرد آرشر، روزنیام و استراینر (۱۹۹۱) ، رفتار خوردن کودک شامل سلایق غذایی ، مهارت های حرکتی و تمکین رفتاری می باشد. بنا بر طبقه بندی لسک و برایانت از مشکلات خوردن در کودکان و با استفاده از سه خرده مقیاس تعریف شده برای رفتار خوردن کودکان توسط آرشر، روزنیام و استراینر (۱۹۹۱) می توان این گونه استنباط نمود که کودک ممکن است با انتخابی غذا خوردن (سلایق غذایی محدود) : استفاده نادرست از قاشق و چنگال (عدم داشتن مهارت های حرکتی هنگام صرف غذا آن گونه که از سن کودک انتظار می رود)؛ امتناع از خوردنف رفتار های مخل غذایی و انجام حرکات مخرب ( عدم تمکین رفتاری) به جنگ و جدال با بزرگتر ها پرداخته، در برابر خواست آن ها مقاومت کند. با توجه به تحقیقات انجام شده در زمینه ضعف مهارت های اجتماعی در کودکان با اختلال نا فرمانی مقابله ای و در نظر گرفتن این که رفتار کودک هنگام صرف غذا نوعی مهارت اجتماعی محسوب می شود، همچنین با توجه به تحقیقات صورت گرفته در زمینه کودکانی که مشکلات خوردن دارند و یافتن نشانه های نا فرمانی و الجبازی در آن ها که در زمره نشانه های کودکان با اختلال نا فرمانی مقابله ای است؛ مساله اصلی در تحقیق حاضر بررسی و مقایسه رفتار خوردن در کودکان با و بدون اختلال نا فرمانی مقابله ای می باشد. به عبارت دیگر در این تحقیق این سوال کلی مطرح است که آیا بین سلایق غذایی ، مهارت های حرکتی (هنگام صرف غذا) و تمکین رفتاری (هنگام صرف غذا) در کودکان با و بدون اختلال نا فرمانی مقابله ای تفاوت وجود دارد یا خیر؟

اهمیت و ضرورت پژوهش

بسیاری از مشکلات رفتاری دوره میانی کودکی تا سال های بعدی زندگی ادامه می یابند. از آنجا که در دوره میانی کودکی ، فرد هنوز در مراحل شکل گیری نقش و شخصیت و یادگیری است ، مداخله درمانی در این موارد برای ارتقاء سلامت روان فرد و جامعه در حال و آینده لازم و ضروری است (فروع الدین عدل ، ۱۳۷۲).اختلال های رفتاری به طور چشمگیری بر عملکرد تحصیلی – اجتماعی کودکان، تأثیر منفی می گذارند و احتمال ابتلا به بیماری های روانی در دوره بزرگسالی را افزایش می دهند(فروع الدین عدل، ۱۳۷۲).کافمن (۲۰۰۱) اشاره دارد که انزوای اجتماعی این کودکان ، موجبات پرخاشگری هر چه بیشتر آنان را فراهم می آورد. کودکان و نوجوانان با اختلالات رفتاری معمولا محبوبیت ندارند. مجموعه این عوامل ، این کودکان را در معرض خطر بروز رفتار های ضد اجتماعی قرار می دهند به نقل از عیاری بناب ، پرند ، خانزاده فیروز جاه، موللی و نعمتی، ۱۳۸۸).

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه علامه طباطبائی
  • رشته تحصیلی روانشناسی و آموزش و پرورش کودکان استثنایی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی مهسا پوستچی روانشناس، مهسا پوستچی مشاور، مهسا پوستچی روان درمانگر، مهسا پوستچی روانپزشک، مهسا پوستچی متخصص اعصاب و روان، مهسا پوستچی روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی کودکان استثنایی
تصویر
مهسا پوستچی
مشاور کودک
(32)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر