منو
X

تصویر
نسیم محمدی
روانشناس بالینی و فردی
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
60%

دقت

0%

مفید بودن

0%

دانش و مهارت

80%

رفتار بالینی

40%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

من نسیم محمدی هستم، فارغ التحصیل روانشناسی عمومی از دانشگاه شهید بهشتی در سال ۱۳۹۵٫ پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “تأثیر قضاوت اخلاقی بر همدلی مثبت آشکار و تظاهرات فیزیولوژیک آن: نقش جنس” می باشد که در ادامه بخشی از کلیات پژوهشی آن را مشاهده می کنید:

مقدمه و بیان مسأله پژوهش: افراد از لحاظ پاسخ دادن به پریشانی هیجانی دیگران، تفاوت دارند. در یک سو کسانی هستند که زندگی خود را به خطر میاندازند تا به دیگران کمک کنند و در دیگر سو افرادی قرار دارند که از ایجاد درد در دیگران و تحقیر ۱۹۶۱ به نقل از مشتاق، ۱۳۹۲ (. به نظر میرسد از عوامل مهم و ، کردن یک قربانی بیگناه لذت میبرند )آلپورت ۴ (. همدلی ظرفیت ، موثر در این نوع از تفاوتهای رفتار، میزان همدلی ۱ افراد نسبت به دیگران است )هافمن ۲
بنیادین افراد در تنظیم روابط، حمایت از فعالیتهای مشترک و همکاری گروهی است. این توانایی نقش اساسی
در زندگی اجتماعی دارد)ریف ۳، کتلر ۰، ویفرینک ۲۴۱۴،۵ ( ونیرویی برانگیزنده رفتارهای اجتماعی و رفتارهایی
.)۲۴۴۶ ، است که همکاری گروهی را در پی دارد )جولیف ۶، فارینگتون ۱
همدلی با رویکردهای متفاوتی مورد مطالعه قرار گرفته است و هر کدام از پژوهشگران با تکیه بر ملاکهای
خاصی به مطالعه ی همدلی پرداخته اند.
یکی از این رویکردها، رویکرد عاطفی – هیجانی در مقابل رویکرد شناختی به همدلی است. به طور مثال دیموند ۸
۲۴۴۴ ( همدلی را فرآیندی هوشمندانه و یا یک توانایی شناختی برای درک صحیح از رفتار ( ۱۹۹۰ ( و بار- آن ۹ (
دیگران، پیش بینی رفتارهای آنها و ظرفیتی برای قرارگیری در جایگاه دیگری تعریف میکنند؛ در حالی که دسته
۱۹۱۲ ؛ به نقل از رنگریز، ۱۳۸۸ (، همدلی را یک پاسخدهی دیگری از روانشناسان مانند )مهرابیان ۱۴ و اپستین ۱۱
جانشینی به تجربیات دیگران تعریف نمودهاند. براساس این دو بحث میتوان استدلال کرد که همدلی هر دو جزء
شناختی و عاطفی- هیجانی را شامل میشود. کی دیگر از این تقسیمبندیها، تمایز بین همدلی خصیصهای ۱ یا همدلی به عنوان یک صفت شخصیتی در مقابل
۱۹۸۳ (. در همدلی خصیصهای، میزان همدل بودن افراد به صورت ۲۴۴۰ ، بستون ۰ همدلی موقعیتی ۲ است )دیویس ۳
یک صفت شخصیتی مورد توجه است اما همدلی موقعیتی، میزان همدل بودن افراد به اقتضای موقعیت و شرایط
محیطی را مد نظر قرار میدهد.
در سالهای اخیر تمایز میان همدلی مثبت ۵ و همدلی منفی ۶ بهعنوان تقسیمبندی دیگری از همدلی نیز مورد
توجه قرار گرفته است. همدلی مثبت، درک و سهیم شدن همدلانه با هیجانات مثبت دیگران است. تجسم،
یادآوری، مشاهده و یا یادگیری نتایج مثبت دیگران، میتواند موجب همدلی مثبت گردد. افراد ممکن است همدلی
مثبت را به عنوان یک مشاهدهکنندهی غیردرگیر )دیدن فردیدر تلویزیون که در مسابقه برنده میشود(، یا در
تعامل با دیگران )شنیدن خبر خوبی برای شخص دیگر(، یا زمانی که تجربهی مثبتی برای دیگری خلق میکنند
)به عنوان مثال دادن هدیه به یک نفر(، تجربه کنند در حالی که همدلی به شکل وسیعی برای واکنش فرد به همهی
انواع حالات هیجانی مورد استفاده قرار میگیرد، مطالعه دربارهی این موضوع تا به امروز بر مسئلهی همدلی در
۲۴۱۱ (. در سطح منحصرأ ، ۲۴۴۰ ؛ لام ۸ ، پاسخ به وقایعی منفی همچون درد و اضطراب متمرکز بوده است )سینگر ۱
زبانی نیز، در اکثر زبانها، نسبت به میزان اصطلاحات موجود برای توضیح پاسخ عاطفی افراد به لذت دیگران،
اصطلاحات بسیار بیشتری برای اشارهی اختصاصی به یک پاسخ عاطفی همدلانه به رنج و اندوه )تأسف، همدردی، رحم، شفقت( دیگران وجود دارد. بسیاری از مطالعات علمی عصبشناختی در زمینهی همدلی نیز بر مطالعاتی
؛)۲۴۴۱ ، مبتنی هستند که همدلی را در ارتباط با وقایع منفی بررسی میکنند، نه وقایع مثبت )روزین ۱ و رویزمن ۲
بنابراین مطالعه فیزیولوژیکی همدلی مثبت حوزه نسبتاً بکر و دستنخوردهای در مطالعات همدلی بهشمار می-
آید.اکثر پژوهشهای پیشین پارادایمهایی را مورد استفاده قرار دادند که در آنها آزمودنیها دیگران را در موقعیت-
های دردناک مشاهده میکردند و متوجه شدند که بخش اینسولای ۳ مغز به شدت در همدلی برای درد و رنج
درگیر است)سینگر و لام، ۲۴۴۹ (. همچنین مطالعات صورتگرفته نشان میدهند که میان میزان همدلی و تغییرات
فیزیولوژیک ارتباط وجود دارد و از آنجا که ارتباط میان همدلی و برخی عوامل اثرگذار بر همدلی، در سطح
۲۴۱۱ (، لذا مقیاسهای فیزیولوژیک میتوانند ، ضمنی و ناآشکار صورت میپذیرد )فورجیارینی، گالوچی، ماراویتا ۰
.) چیزی بیش از مقیاسهای خودگزارشدهی در اختیار ما قرار دهند )نئومن ۵ و وستبری، ۲۴۱۱
همدلی پدیدهای خودبخودی و واکنشی نیست بلکه یک توانایی انعطافپذیر است و فاکتورهای زیادی در ظهور
۲۴۴۲ (. چندین عامل درونفردی و بینفردی شناسایی شدهاند ، و شدت آن دخالت دارند )پرستون ۶ و دی وال ۱
که وقوع و شدت پاسخهای همدلانه را تسهیل یا بازداری میکنند. از جمله عوامل درون فردی میتوان به شخصیت، ۲۴۴۸ ( و مهم ترین عوامل بینفردی عبارتند از :ارزیابی موقعیتی ۲ ، جنس، سن، عوامل ژنتیکی اشاره کرد )گورمن ۱
.) روابط بینفردی میان همدلیکننده و هدف، شباهت بین خود ۳ و دیگری ۰ )سینگر و لام، ۲۴۴۹
مطالعات نشان میدهد که زنان در مقایسه با مردان، به دلیل برخورداری از ویژگیهایی نظیر دلسوزی، حساسیت
۲۴۴۰ (، اما ، ۲۴۴۲ ؛ استرایر ۶ و رابرتز ۱ ، و عطوفت نسبت به دیگران از سطح همدلی بالاتری برخوردارند )بروم ۵
اینکه بالا بودن نمره زنان در همدلی یک یافته پایدار است یا اینکه تنها در چند پژوهش مشاهده شده است، چندان
مشخص نیست. همچنین نقش جنس عامل در میزان همدلی ناظر، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است ) صادقیه
و حاتمی، ۱۳۹۴ (. به نظر میرسد میتوان این مسأله را براساس مفهوم گروه خودی-غیرخودی بر مبنای شباهت
و تفاوت جنسیتی بررسی کرد. هر چند همدلی یک فرآیند طبیعی است که هنگام مشاهده احساسات مختلف در
دیگران فعال میشود اما مواردی نیز وجود دارد که این احساس بطور طبیعی فعال نمیشود. یکی از این موارد
وقتی است که هدف همدلی غیرخودی ارزیابی میشود، یکی از فراگیرترین اشکال طبقهبندی در میان انسانها
تمایز بین “ما” ۸ در برابر “آنها” ۹ است. افراد اغلب اعضای درونگروهی )ما( را مثبتتر از اعضای برونگروهی
)آنها( ارزیابی میکنند، و نیز پاداش بیشتری به افراد درونگروهی نسبت به افراد برونگروهی اختصاص میدهند. .)۲۴۱۱ ، مطالعات تجربی اندکی به بررسی تأثیر متغیرهای بین فردی بر پاسخهای همدلانه پرداخته است )پیلای ۱
یکی از متغیرهای بینفردی موثر بر میزان همدلی، ارزیابی موقعیتی است و قضاوت اخلاقی نیز نوعی ارزیابی
موقعیتی محسوب میشود.
همدلی و اخلاق یک رابطهی مهم و در عین حال بسیار پیچیده دارند، این پیچیدگی تا حدی به این دلایل است:
.)۲۴۱۳ ، ۱( طبیعت چندوجهی همدلی و ۲( دانش ناکافی ما در مورد اخلاق )یوگازیو ۲، ماجداندزیک ۳، لام ۰
شواهد نشان میدهند که رفتار فرد قربانی بر قضاوت ناظران، ودر نتیجه همدلی با آنان تأثیرگذار است، بدین معنا
که چنانچه قربانی به دلیل رفتار خوب خود آسیب دیده باشد، همدلی بیشتری در دیگران نسبت به فردی که
.) آسیبی ناشی از رفتار بد خود دیده است برمیانگیزد )مستن ۵ و همکاران، ۲۴۱۱
از طرف دیگر موقعیتهای مختلف، شهود اخلاقی ۶ را در سطح خودکار به راه میاندازند، که عبارت است از
احساس بد یا خوب نسبت به یک عمل که به سرعت و به طور ناگهانی در هشیاری ما ظاهر میشود )هایت ۱ و
۲۴۴۸ (، اما پس از شکلگیری این شهود اولیه، پدیدهای به نام “اصلاح انگیزهمند ۹” که در زمرهی ، بیورکلند ۸
شناخت اجتماعی انگیزهمند است وارد عمل میشود.این فرآیند در صورت لزوم ) وقتی قضاوت حاصل از شهود
، اولیه با باورها و انگیزههای ما تناقض داشته باشد به تصحیح شهود اخلاقی اولیه میپردازد. ۴۲ (. فرآیند تصحیح انگیزهمند متأثر از عوامل اجتماعی مختلفی است. یکی ، گریفین ۱، هاچینسن ۲ و چیمبرلین ۳
از این عوامل، تعلق گروهی )خودی یا غیرخودی بودن( فردی است که عمل را مرتکب شده است. لیدنر ۰ و
۲۴۱۱ ( نیز این اثر را تحت عنوان “جابجایی اخلاقی” ۶ مورد مطالعه قرار دادهاند. در این حالت افراد ( کاستانو ۵
عمل غیر اخلاقی فرد خودی را نسبت به عمل غیراخلاقی فرد غیر خودی کمتر منفی ارزیابی میکنند؛ این در
حالی است که افراد در مورد گروه خودی نیز آن شهود اولیه، یعنی احساس بد نسبت به عمل فرد را پیدا کرده
اند، اما از آنجاییکه این فرد خودی است و عمل غیراخلاقی فرد خودی تهدیدی برای تصویر آنها از هویت
گروهیشان است، سعی میکنند با تغییر بنیادی که قضاوت را بر طبق آن انجام میدهند، قضاوت اخلاقی خود را
تعدیل نمایند.
با توجه به آنچه که گفته شد، این پژوهش برآن است تا تأثیر قضاوت اخلاقی بر میزان همدلی مثبت آشکار و
فیزیولوژیک در تعامل با جنس را بررسی کند. سوال اصلی در این پژوهش این است که آیا نوع قضاوت اخلاقی
آزمودنیها در مورد سناریوهای ارائه شده )گناهکار یا بیگناه بودن( بر روی میزان همدلی موقعیتی آنان اثرگذار
است ؛ و آیا توجیه اخلاقی در این مورد براساس جنس هدف همدلی و آزمودنی و شباهت و تفاوت بین آنها بر
مبنای خودی با غیرخودی بودن )زنان در مقابل مردان(، بر روی میزان همدلی مثبت آنها به صورت آشکار و
فیزیولوژیک تأثیر میگذارد.

ضرورت و اهمیت انجام پژوهش: یکی از مولفههای مهم در رشد اخلاقی، همدلی میباشد؛ زیرا همدلی نقش مهمی در تعهدات بینشخصی و
تعاملات اجتماعی )فونتنلی ۱، سرس ۲ و میلی ۲۴۴۹،۳ ، به نقل از خدابخش، ۱۳۹۱ (، ایجاد دوستی و حفظ آن )دل
باریو ۰ و همکاران ، ۲۴۴۰ ، به نقل از رنگریز(، و ایجاد رفتارهای اجتماعی و حفظ روابط بینشخصی )
مشتاق، ۱۳۹۲ ( دارد. در نبود همدلی جامعهای تجزیهشده خواهیم داشت که در آن بیاعتمادی حاکم است و دلیلی
برای پرهیز از آزار و فریب دیگران وجود ندارد. بنابراین با توجه به آنچه گفته شد از طرفی بروز رفتارهای
جامعهپسند تا حد زیادی ناشی از سطوح بالای همدلی و از طرف دیگر بسیاری از معضلات کنونی جامعهی
بشری مانند تبعیض نژادی و خشونت، از فقدان رفتار همدلی سرچشمه میگیرد. با توجه به اهمیت مفهوم همدلی
و اندک بودن پژوهشهای آزمایشی انجام شده در ایران از یکسو، و وجود ابهام در مورد چگونگی تأثیرگذاری
قضاوت اخلاقی و گروهبندی خودی و غیرخودی برمبنای جنسیت از سوی دیگر، انجام این پژوهش ضرورت
مییابد.

اهداف انجام پژوهش، هدف کلی و هدفهای ویژه: هدف اصلی؛ تبیین نقش قضاوت اخلاقی در همدلی و تظاهرات فیزیولوژیک آن با توجه به نقش جنس ، اهداف ویژه؛ تعیین نقش جنس در همدلی خصیصهای، تعیین نقش جنس در همدلی موقعیتی، تعیین نقش جنس در تظاهرات فیزیولوژیک همدلی، مقایسه بین همدلی موقعیتی و تظاهرات فیزیولوژیک همدلی، اثر تعاملی جنس افراد ناظر و عامل در همدلی، اثر تعاملی جنس و قضاوت اخلاقی بر همدلی.

سوال های پژوهش: سوال اصلی؛ آیا قضاوت اخلاقی مبنی بر خطاکار یا بیگناه بودن بر روی میزان همدلی مثبت آزمودنیها و تظاهرات فیزیولوژیکی حاصل از همدلی اثر میگذارد؟ سوالهای ویژه پژوهش؛ آیا در میزان همدلی خصیصه ای در مردان و زنان تفاوتی وجود دارد؟

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه شهید بهشتی
  • رشته تحصیلی روانشناسی عمومی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی نسیم محمدی روانشناس، انسیم محمدی مشاور، نسیم محمدی روان درمانگر، نسیم محمدی متخصص اعصاب و روان، نسیم محمدی روانپزشک
تخصص ها
  • روانشناسی عمومی
تصویر
نسیم محمدی
روانشناس بالینی و فردی
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر