منو
X

تصویر
نفسیه آزاد فلاح
روانشناس بالینی و فردی
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
60%

دقت

0%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

60%

رفتار بالینی

0%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

من نفسیه آزاد فلاح هستم، فارغ التحصیل روانشناسی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی در سال ۱۳۹۰، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “اثر طول کلمه و نوع حروف چاپی (فونت) بر حرکات چشم (تثبیت، جهش، واپسگرد) در حین خواندن متن آشنا و نا آشنا” می باشد که در ادامه بخشی از کلیات پژوهشی آن را مطالعه می کنید:

تعریف و بیان مساله: خواندن از لحظه افتادن چشمها بر نوشته آغاز می شود و در لحظه ای پایان می یابد که چشمها پس از جذب مقداری اطلاعات بصری از آن نوشته دور می شود. بنابراین، نقطه آغاز این فرایند برقراری ارتباط میان چشم و خط است. حرکات چشم بخش مهمی از فرایند خواندن محسوب می شود. ضبط حرکات چشم مهمترین تکنیک معمول در مطالعه فرایندای شناختی در حین خواندن است. به منظور رسیدن به نتایجی در مورد فرایندهای لحظه به لحظه شناختی حین خواندن از داده های مربوط به حرکات چشم به طور گسترده ای استفاده می شود. محل نگاه کردن خوانندگان و مدت نگاه کردن آنان به آن محل، اطلاعات ارزشمندی درباره فرایندهای ذهنی مرتبط با طرز فهمیدنِ کلمه  یا مجموعه ای از کلات خاص به ما می دهد. هنگامی که چشمها از یک سو به سوی دیگر متن حرکت می کند نخست بازشناسی انجام می گیرد و سپس در قالب ساختارهای بزرگتری همچون گروه واژه ها، جملات و پاراگراف هایی به هم متصل می شوند. از این ساختارهای بزرگتر است که می توانیم متنی را که می خوانیم بفهمیم یا درک کنیم (رینر و پولاچک، ترجمه کیوانی، ۱۳۷۸). ضبط شیوه حرکت چشمها در اثنای خواندن متن، احتمالاً بهترین راه بررسی فرایند خواندن است. ردیابی چشم، تکنیکی است که امکان می دهد آزمایشگرها حرکت چشم و الگوی تثبیت چشم یک شخص را تعیین کنند. تکنیک ردیابی چشم در سه دهه گذشته مورد توجه خاصی قرار گرفته است. بعنوان مثال، محققان از تکنیک ردیابی چشم برای مطالعه رفتار در زمیه هایی از قبیل کاووش تصاویر، رانندگی، محاسبات، استدلال قیاسی و خواندن مور استفاده قرار داده اند. در این زمینه و سایر زمینه ها محققان حرکات چشم را بر حسب تثبیت ها (تقف بر نواحی مود توجه) و جهش (حرکت سریع بین تثبیت ها) تحلیل می کنند. چشم ها تقریباً به طور همزمان پا به پای هم در عرض صفحه حرکت می کنند، اما حرکت آنها پیوسته نیست، چشم ها برای پاره هایی از زمان که معمولاً میان ۱۵۰ تا ۵۰۰ هزارم ثانیه است از حرکت باز می ایستند، این پاره های زمانی که طی آنها چشم  تقریباً بی حرکت است، تثبیت خونده می شود. بنابراین حد متوسط مدت تثبیت در خواندن ۲۲۵ هزارم ثانیه است که شامل زمان رمزگردانی و زمان مورد نیاز برای برنامه ریزی و اجرای حرکت چشم به طرف کلمه بعدی است. کلماتی که چشم ها بر آن ها تثبیت می شوند تصادفی نیستند، بلکه کلماتی هستند که حاوی بیشترین اطلاعات یک متن هستند. اگر چه روی اکثر کلمات تثبیت رخ می دهد، اما همه کلمات را در بر نمی گیرد. خوانندگان روی بیش از ۸۰ درصداز کلمات محتوایی متن مکث می کنند، این کلمات شامل اسم ها، افعال و سایر کلماتی می شود که حامل حجمی از معنا هستند. فاصله ی تثبیت ها را دوره هایی پر می کنند که در خلال آن چشم به سرعت حرکت می کند، این حرکات چشم جهش نامیده می شود. جهش ها حرکتهایی پرتابی هستند به محض آنکه شروع شدند، نمی توان آنها را تغییر داد. جهش معمولی در حدود ۲۰ تا ۳۵ هزارم ثانیه وقت می گیرد. وجود جهش ها برای آن است که چشم را از تثبیتی به تثبیت دیگر برساند و علت شناخت جهش ها برای آن است ه بدانیم چگونه این جهش ها به کنترل جریان انتزاع اطلاعات کمک می کند. گرجه نمی توانیم با اطمینان بگوییم که مطلقاً هیچ گونه اطلاعات بصری در خلال جهش ها به هنگام خواندن گرفته نمی شود، بیشتر شواهد دلالت بر این دارد که اگر اطلاعات بصری در حین یک جهش فرصت بروز بیابد، ارزش علمی بسیار ناچیزی خواهد داشت. وولورتن و زولا (۱۹۸۳) در آزمایش نشان دادند در حالی که آزمایش شوندگان متنی را می خواندند، در حین هر جهش، پوشش بوجود آوردند ولی نه آزمایش شوندگان آن پوشش را ادراک می کردند و نه این پوشش به هیچ وجه تأثیری بر خواندن داشت. گرچه بیشتر جهش ها در خواندن رو به جلو پیش می روند، اما در حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد آنها به طرف عقب حرکت می کنند که جش های واپسگرد نامیده می شوند. اگر زمان تثبیت برای رمزگردانی کلمه به حد کافی باشد به واپسگردهای کمتری نیاز پیدا خواهیم کرد. خوانندگان در خوان عادی واپسگرهای زیادی انجام می دهند، اگر چه ممکن است تمام واپسگردها ضروری نباشد، اما خوانندگان در برخشرایط نیاز به واپس نگاه کردن دارند، به خصوص اگر بخشی از متن را اشتباهفهمیده باشند. وقتی آنان نتوانند واپس نگاه کنند به درک مطلب آسیب می رسد. چشم ها در یک ثانیه نزدیک به جهار تا پنج جهش انجام می دهند و حدوداً در هر دو ثانیه یک واپسگرد دارند. بدین جهت است که ما از اکثر واپسگردها بی خبریم. دشواری متن به میزان بسیار زیادی بر واپسگرد اثر می گذارد. خوانندگان به احتمال بیشتری بر یک کلمه در خط فعلی نسبت به کلمات خط قبلی، بازگشت می کنند. فریزیر و رینر در سال ۱۹۸۲ نشان دادند که وقتی خوانندگان با یک کلمه ای در متن مواجه شوند که نشان دهد تفسیر نادرستی از متن داشته اند، واپسگرد انجام می دهند و یا اگر با اطلاعات مبهمی در حین خواندن متن مواجه شوند، واپسگرد انجام می دهند. بسیاری از واپسگردها ممکن است از خطاهای حرکت چشم ناشی شود. طول مدت اکثر واپسگردها کوتاه است و فقط به اندازه چند حرف به عقب می رود.مک کانکی در سال ۱۹۷۹ الگویی برای کنترل حرکت چشم در حین خواندن ارائه داد، او بیان کرد که توجه به عرض صفحه نوشته حرت می کند تا وقتی که خواننده به هنگام رمزگردانی کلمات دچار مشکل می شود، این مشکل یا ناشی از اطلاعات بصری ناکافی ( به علت دور بودن از نقطه تثبیت یا عوامل دیگر) است یا (به علت آنکه احتمالا کم بسامد بوده) فهم آن دشوار بوده است. در نقطه ای که به مشکل برخورد می شود، علامتی به دستگاه حرکت چشم ارسال می شود که به نقطه مشکل حرکت کند. این الگو مقدار زیادی از ویژگی های اصلی کنترل چشم را پیش بینی می کند. به طور مثال این الگو علت جهش از روی کلمات پربسامد و کلمات قابل پیش بین را بیان می کند. اما این الگو با چن اشکال روبروست یکی این است که چگونه و چه موقع نقطه ی اشکال محاسبه می شود، به علاوه اگر قرار باشد که تا روی کلماتی که با مشکل مواجه ایم پیش از برنامه ریزی برای یک حرکت چشم، تصمیم صورت گیرد، به نظر می رسد که این طول مدت تثبیت ها را به طرز غیر قابل قبولی کند خواهد ساخت. این مسائل باعث شد که موریسن مدلی را در سال ۱۹۸۴ در رابطه با کنترل حرکت چشم ارائه دهد، که توجه چشم را هدایت می کند و پردازش موفقی آمیز، چشم­ها را به حلو سوق می دهد. فرض موریسن این بود که کلمات یکی یکی به وسیله مکانیسم توجه پردازش مش شوند. شناسایی موفقیت آمیز کلمه ی قبلی در حکم علامتی است برای مکانیسم توجه که به سوی کلمه ی بعدی حرکت کند. وقتی مکانیسم توجه به کلمه بعدی حرکت کرد، علامتی به طور اتوماتیک به دستگاه حرکت شم ارسال می شود که جهشی را به طرف محل جدید مورد توجه انجام دهد. الگوی موریسن نیز نقص بزرگی است اینکه با توجه به این الگو هر کلمه به نوبت تثبیت می شو و از روی هیچ یک پرشی صورت نمی گیرد و هیچ کدام مجدداً تثبیت نمی شوند. برای رفع این نقص موریسن بیان می کند که در هر زمان بیش از یک حرکت چشم می تواند برنامه ریزی شود، یعنی هر بار که مکانیسم توجه به سوی کلمه ی جدیدی حرکت می کند، فرمان جدیدی به حرکت دادن چشم ها صادر می شود، صرف نظر از اینکه فرمان پیشین به اجرا در آمده است یا نه. الگوی موریسن توصیف نسبتاً کاملی از طرز حرکت چشم بیان می کند و توضیح می دهد که توجه کلمه به کلمه پیش می رود، چشم ها به جایی حرکت می کند که قبلاً به آنجا توجه شده است، برنامه های بعدی حرکات چشم برنامه های قبلی را لغو می کند یا تغییر می هد، موضع یک جهش می تواند مستقل از تصمیم گیری درباره ی اجرای آن جهش محاسبه و تعیین گردد. در واقع این الگو با این فرضیه ها می تواند اثرات بسام کلمات و قابل پیش بینی بودن آنها را بر طول مدت تثبیتها و جهش از روی کلمات را تبیین کند. موریسن بیان می کند که اگر دو انتقال توجه نزدیک به هم صورت بگیرد، آنگاه نخستین حرک تچشم لغو خواهد شد و هنگامی که کلمه ای به سرعت رمزگردانی می شود، در انتقال توجه با فاصله وتاهی بین آنها باید صورت بگیرد، احتمالا به علت این است که آن کلمه کوتاه، کم بسامد و قابل پیش بینی است. بنابراین الگوی موریسن توضیح می دهد که جهش از روی کلماتی که کوتاه، پربسامد و قابل پیش بینی هستند، صورت می گیرد. همچنین این الگو توضیح می دهد که چرا زمان تثبیت ها روی کلماتی که طولانی تر، پربسامدتر  و کمتر قابل پیش بینی است، بیشتر است: فرمان اصلی که چشم را به حرکت در می آورد عبارت از رمزگردانی کلمه ی تثبیت شده است، بنابراین هر چه کلمه زودتر رمزگردانی شود چشم سریعتر حرکت خواهد کرد. مقیاس های خواندن از قبیل سرعت خواندن، میانگین تعداد تثبیت، میانین تعاد جهش و واپسگرد از متنی به متن دیگر تغییر می کند و عواملبسیاری بر این مقیاس ها تأثیر گذاراست. از جمله عواملی که بر حرکت چشم در حین خواند تأثیر می گذارد عبارت است از سطح دشواری متن، تفاوتهای رسم الخطی ، تفاوت متون، طول کلمه،نوع حروف چاپی کلمه و میزان آشنایی با متن در بسیاری از زبان ها از جمله انگلیسی، آلمانی، چینی ، ژاپنی و عبی حرکات چشم در حین خواندن مورد بررسی قرار گرفته است و عواملی که بر حرکات چشم در حین خواند تأثیر می گذارد، مورد پژوهش قرار گرفته ست. از بین عواملی که در فوق به آن اشاره گردید طول کلمه (تعداد حروف) یکی از مهمترین عواملی است که بر حرکات چشم در حین خواندن تأثیر می گذارد. بسیاریاز مطالعات ردیابی چشم نشان می دهد که کلمات بلند در مقایسه با کلمات کوتاه، در زمان طولانی تری تثبیت می شوند. در زبان انگلیسی ارتباط مستقیمی بین طول کلمه و تثبت بر کلمات وجود دارد: به طور مثال کلمات ۲ تا ۳ حرفی فقط در حدود ۲۵ درصد مواقع تثبیت می شوند، در حالی که کلمات ۸ حرفی یا طولانی تر تقریباً همیشه تثبیت می شوند و اغلب بیش از یکبار تثبیت می شوند. مطالعات ردیابی چسم در زبان انگلیسی و آلمانی نشان می دهد ه کلمات بلند تثبیت طولانی تری نسبت به کلمات کوتاه در یافت می کند. با افزایش طول کلمه، احتمال تثبیت شدن بر آن کلمه افزایش می یابد و به همان اندازه که طول کلمات افزایش پیدا می کند، مدت زمان خواندن آن کلمات افزایش پیدا می کند جاست و کاپنتر (۱۹۸۰) و رینر و دیگران (۱۹۹۶) نشان دادند رابطه مثبتی بین احتمال تثبیت بر کلمه معین و طول کلمه وجود دارد و کلمت بلند در مقایسه با کلمات کوتاه کمتر جهش می شوند همچنین طول کلمه یک عامل مهم در تعیین جهش بر روی کلمات است. رینر و مک کانکی (۱۹۷۶) یافتند که وقتی طول کلمه (تعداد حروف یک کلمه) افزایش می یابد احتمال تثبیت بر آن کلمه نیز افزایش پیدا می کند و همچنین آن ها کشف کردند که احتمال تثبیت شدن یک حرف در کلماتی به طول ۴ تا ۷ حرف بیشتر است تا احتمال تثبیت بر حرفی درکلمات کوتاهتر یا بلندتر. بنابراین حروف در کلمات کوتاه کمتر احتمال تثبیت شدن دارند، زیرا احتمال اینکه از روی کلمات کوتاه جهش صورت بگیرد، بیشتر است وایت، لیورساج در سال ۲۰۱۱ در مطالعه ای، چگونگی تأثیر ویژگی های دیداری از قبیل طول کلمه را بر رفتار حرکت چشم در طول خواندن جملات زبان ژاپنی بررسی کرده اند. آنها در این مطالعه آزمایشاتی متعددی را انجام دادند، آنها رفتار خواندن را در کلمات یک کاراکتری (نماد نوشتاری در مورد خط ژاپنی) و دو کاراکتری بررسی کردند و به این نتایج دست یافتن که به طور معناداری کلمات یک کاراکتری نسبت به کلمات دو کاراکتری، به احتمال خیلی کم تثبیت می شوند. طول مدت تثبیت ها و زمان خواند به طول کلی برای کلمات دو کاراکتری در مقایسه با کلمات یک کاراکتری طولانی تراست. نتایج آنها با نتایج مطالعات اثر طول کلمه بر جهش از کلمه و زمان خواندن در زبان لاتین همراستا است. همچنین روند تأثیر طول کلمه بر زمان تثبیت و زمان کلی خواندن (اما نه تأثیر معناداری بر روی مدت اولین تثبیت) مطابق با اثرات طول کلمه در مورد خواندن زبان چینی که توسط ونگ و دیگران (۲۰۱۰) نشان داده شده است. ایکدا و سایدا در سال ۱۹۷۸ بیان کردند که بر خلاف اینکه جهش ها در متن های اتین در حدود هشت حرف است، در زبان ژاپنی جهش ها در حدود ۲ تا ۵ کاراکتر است. مک دونالد در سال ۲۰۰۶ مطالعه ای در زمینه تأثیر تعداد حروف بر حرکات چشم در حین خواندن متن انگلیسی انجام داده است . تحقیقات او بر روی متن های که شامل کلمات ۲ تا ۹ حرفی بودند، انجام گرفته بود. نتایج تحقیقات مک دونالد تفاوت معناداری را بر زمان تثبیت، تعد جهش، طول مدت اولین تثبیت،طول مدت زمان خواند و تثبیت مجدد نشان داد. به طول کلی آزمایش او به این نتایج رسی که تعداد حروف (طول کلمه) بر تمامی متغیرهای ذکر شده در بالا تأثیر معناداری می گذارد. برایسبرت و ویتو (۱۹۹۸) در تحقیقاتی نشان دادند که عامل بسیار مهمی که بر جهش کلمات تأثیر دارد، طول کلمه است. آنها بیان کردند که کلمات کوتاه در مقایسه با کلمات بلند به احتمال بسیار بیشتری جهش می شوند بنابراین طول کلمه بر حرکات چشم تأثیر دارد و به نظر می رسد که چشم ها به کمک محاسبات مبتنی بر مرزهای کلمات ( که با فواصلی مشخص شده اند) هدایت می شوند. اینکه گرایش چشم ها به این است که از روی فضاهای خالی جهش انجام دهد نشانه آن است که این محاسبات مبتنی بر شکل و وضعیت ایجاد شده توسط مرز کلمات است. آشنایی با کلمات یک متن (متن آشنا) نقش مهمی در پردازش کلمات دارد و تحقیقات نشان می دهد که آشنایی با کلمات متن، طول مدت تثبیت و به ویژه جهش کلمات را تحت تأثیر قرار می دهد اگر چه دو کلمه ممکن است که به لحاظ بسامد مشابه باشند، اما ممکن است در میزان آشنا بودن متفاوت باشند. در حالی که بسامد کلمه اغلب، از طریق شمارش کلمه در مجموعه نوشته ها تعیین می شود، آشنایی کلمه از طریق میانگین چگونگی آشنایی شرکت کنندگان با یک کلمه معین تعیین می شود، بنابراین منظور از آشنا بودن یک متن این است که کلمات و جملات یک متن برای یک فرد کاربرد بیشتری داشته و از آنها بیشتر استفاده کرده است. چافین، موریس و سلی (۲۰۰۱) ردیاب چشم را به منظور مطالعه طیف آشنایی با کلمه در حین خواندن، مورد استفاده قرار دادند. آنها به این نتیجه رسیدند که کلماتی که میزان آشنایی کمتری نسبت به کلماتی که میزن آشنایی بالایی دارند، دوباره بازخوانی می شوند طول مدت تثبیت روی کلماتی که از بافت جملت قبلی قابل پیش بینی هستند، کوتاه تر از تثبیت روی کلماتی است که کمتر قابل پیش بین هستند. ونگ و دیگران (۲۰۱۰) اثر قابل پیش بودن کلمه را بر حرکات چشم در هنگام خواندن، در زبان چینی را بررسی کرده است. آنها یافتند که کلماتی که احتمال پیش بینی پذیری بیشتری داشتند، در مقایسه با کلماتی که قابلیت پیش بینی کمتری داشتند، طول مدت زمان خواندو میزان تثبی کمتری را دریافت می کردند. بیمر و دیگران (۲۰۰۸) نشان دادند که چگونه نوع فونت (نوع حروف چاپی) و اندازه آن بر سرعت خواندن کلمات در متن انگلیسی تأثیر می گذارد. آنها بهاین نتیجه رسیدند که فونت های بزرگ نسبت به فونت های کوچکبر سرعت خواند تأثیر کمتری دارد و این ممکن است به دلیل تثبیت ….

 

 

 

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه شهید بهشتی
  • رشته تحصیلی روانشناسی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی نفسیه آزاد فلاح روانشناس، نفسیه آزاد فلاح مشاور، نفسیه آزاد فلاح روان درمانگر، نفسیه آزاد فلاح متخصص اعصاب و روان، نفسیه آزاد فلاح روانپزشک
تخصص ها
  • روان‌شناسی بالینی
تصویر
نفسیه آزاد فلاح
روانشناس بالینی و فردی
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر