منو
X

تصویر
هدایت حسینی شهیدی
مشاور کودک
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
0%

دقت

80%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

0%

رفتار بالینی

60%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

هدایت حسینی شهیدی هستم، فارغ التحصیل مدیریت روان پرستاری در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در سال ۱۳۷۹-۱۳۸۰، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “بررسی تاثیر خدمات پرستاری در منزل بر مشکلات رفتاری کوکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی شهری و روستایی تربت حیدریه در سال ۸۰- ۱۳۷۹” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی

پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته مدیریت روان پرستاری

عنوان:

بررسی تاثیر خدمات پرستاری در منزل بر مشکلات رفتاری کوکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی شهری و روستایی تربت حیدریه در سال ۸۰- ۱۳۷۹

استاد راهنما:

دکتر مسعود فلاحی

استاد مآقای ابوالفضل رهگوی

استاد مشاور آمار:

جناب آقای دکتر کریملو

نگارش:

هدایت حسینی شهیدی

سال ۸۰-۱۳۷۹

فهرست مطالب

عنوان فصل اول :

معرفی پژوهش

بیان مسئله

عنوان پژوهش

اهداف پژوهش

فرضیه پژوهش

پیش فرض ها

تعریف واژه ها

فصل دوم :

دانستنی های موجود در رابطه با پژوهش

چهارچوب پنداشتی

مروری بر مطالعات انجام شده

فصل سوم :

روش اجرای پژوهش

نوع پژوهش

جامعه پژوهش

نمونه پژوهش

روش نمونه گیری

محیط پژوهش

متغیر های مورد مطالعه

ابزار پژوهش

روش اجرای پژوهش

روش تجزیه و تحلیل اطلاعات

ملاحظات اخلاقی

محدودیت های پژوهش

فصل چهارم :

ارائه و تحلیل داده ها

جداول و نمودارها

فصل پنجم :

یافته های پژوهش

بحث و نتیجه گیری

یافته های پژوهش

بحث و نتیجه گیری

کاربرد نتایج

پیشنهادات برای پژوهش های بعدی

فهرست منابع : منابع فارسی

منابع انگلیسی

پیوست ها

پرسشنامه مشخصات جمعیتی خانواده

پرسشنامه مشکلات رفتاری را تر فرم والدین

راهنما های آموزشی مورد استفاده جهت خانواده

چکیده

امروزه، کشورهای رو به رشد علیرغم افزایش امید به زندگی بر اثر گسترش برنامه های بهداشتی هم چنان شاهد افزایش بیماریهای روانی مزمن و معلولیتها در سطح جوامع خود می باشند. از طرفی با توجه به کمبودها و مشکلات اقتصادی و اجتماعی که این کشورها با آنها مواجه هستند. امکان دستیابی کلبه این مددجویان به خدمات بهداشتی درمانی و توانبخشی میسر نیست. استفاده از امکانات جامعه و مشارکت خانواده ها و خود افراد معلول در برنامه های توانبخشی و ارائه خدمات بهداشتی در محل زندگی راهی است که در حال حاضر در بسیاری از کشوها | در حال اجرا می باشد. نظر به اهمیت امر فوق و در زمینه رفع مشکلات مختلف معلولین بخصوص معلولین ذهنی پژوهشگر بر آن شد تا به بررسی تأثیر ارائه خدمات پرستاری در منزل بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی شهرستان تربت حیدریه بپردازد تا نتایج آن گامی هر چند ناچیز در زمینه رفع یکی از  چندین مشکل این قشر محروم و توانخواه جامعه بر دارد.

روش پژوهش:

این مطالعه یک تحقیق کاربردی از نوع نیمه تجربی و با استفاده از طرح پیش و پس آزمون بر روی ۴۰ نفر از کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی تحت پوشش بهزیستی شهرستان تربت حیدریه انجام گردیده است ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر فرم والدین و پرسشنامه مشخصات جمعنی خانواده بود که توسط پژوهشگر و از طریق مصاحبه با والدین و مشاهده مددجویان در جهت سنجش مشکلات رفتاری نمونه های پژوهش مورد استفاده قرار گرفت.

یافته ها و نتایج:

نتایج پژوهش فوق نشان داد که سنجش نمرات نمونه های پژوهش توسط پرسشنامه رفتاری راتر در بعد از مداخله اختلاف معنی داری نسبت به قبل از مداخله یافته بود. ( ۰۰۰۱/ ۰>p /و ۶۴۹۷/ =t) که با فرضیه پژوهش که بیان می کند : ارائه خدمات پرستاری در منزل منجر به کاهش مشکلات رفتاری نمونه های پژوهش می گردد موافق و سازگار بوده و فرضیه فوق را تأیید می نماید. هم چنین بین عواملی چون تحصیلات والدین ، وضعیت اقتصادی ، بهره هوش نمونه ها و جنسیت نمونه ها با کاهش مشکلات رفتاری رابطه معنی داری موجود نبود ولی بین محل سکونت نمونه ها با کاهش مشکلات رفتاری رابطه معنی داری مشاهده گردید که نشانگر این بود که نمونه هایشهری بیشتر از نمونه های روستائی از مداخلات بهره برده اند. نتایج حاصل از این پژوهش میتواند در ابعاد گوناگون خدمات پرستاری (پیشگیری، مراقبت و بازتوانی ) و بطور کلی در ارتقاء بهداشت و سلامتی افراد جامعه به کار گرفته شود هم چنین نتایج این پژوهش برای کلیه افراد شاغل در سیستم بهداشتی درمانی که در زمینه مراقبت از معلولین بخصوص معلولین ذهنی مشارکت دارند قابلیت کاربرد دارد.

فصل اول: کلیات پژوهش

بیان مسئله:

امروزه یکی از شاخص های بارز در امر تأمین اجتماعی و بهزیستی در هر جامعه چگونگی پرداختن به افراد استثنائی آن جامعه ، خصوصا در سالهای کودکیشان می باشد. این گونه از افراد که با توجه به خصوصیاتشان ، افراد با نیازهای ویژه نامیده می شوند، جایگاهی مهم در جوامع پیدا کرده اند. دلایل عمده توجه روزافزون ، افزایش رو به فزایند آنان در جوامع مختلف و عامل دوم پیشرفتهای علمی تکنولوژیکی در امر رفع نیازهای آنان ، از طریق تشخیص دقیق و به موقع و کاهش و رفع نیاز ها و سامان دهی شرایط زیستی ، اجتماعی و فرهنگی آنان است . به عنوان مهمترین مثال در زمینه این گونه افراد می توان از عقب ماندگان ذهنی نام برد. عقب ماندگی ذهنی یکی از پیچیده ترین و دشوار ترین مشکلات برای کودکان و نوجوانانی است که به آن مبتلا می باشند. ویلی و رانگ (۱۹۹۳) عقب ماندگی ذهنی را شایعترین ناتوانی رشد و تکامل دانسته اند که حدود ۳ درصد جمعیت ایالات متحده آمریکا را در بر گرفته است .در مقیاس وسیع طبق پیش بینی سازمان بهداشت جهانی درصد معلولیت های ناشی از عقب ماندگی ذهنی تا سال ۲۰۰۰ معادل ۷ / ۷ در صد و یا به عبارتی دیگر ۶۰ میلیون نفر در جهان خواهد بود. کاپلان (۱۹۹۸) شیوع عقب ماندگی ذهنی را بر اساس آخرین آمارهای جهانی ۱ درصد جمعیت عمومی ذکر می کند. مداح (۱۳۷۶) به نقل از سلیمانی اذعان داشته است که : بنا بر بر آوردهای آماری رایج در سطح بین المللی از مجموع کل هر جامعه به طور نسبی با ۳ / ۲ درصد عقب مانده ذهنی روبرو هستیم به این ترتیب می توان گفت که طبق سرشماری سال ۱۳۶۵ تعداد عقب مانده های ذهنی در جامعه ما حداقل یک میلیون و صد و پنجاه هزار نفر می باشند. صالحی (۱۳۷۶) نیز اذعان می دارد که در کشور ما با توجه به آمار معلولان ذهنی با رقمی معادل یک میلیون و دویست هزار نفر روبرو هستیم. در همین راستا املی (۱۳۷۶) نیز مطابق با آمار جمعیت گروههای سنی سال ۱۳۷۰ با مد نظر داشتن ۲ درصد جمعیت معلولین ذهنی تعداد آنان را تا سال ۱۳۷۵ ، هفتصد و سی و دو هزار و ششصد و پنجاه و چهار نفر تخمین زده بود. مداح (۱۳۷۶) به نقل از جلالی می نویسد: انتظار می رود تا سال ۲۰۰۰ جمعیت ایران از مرز ۸۰ میلیون نفر بگذرد، با احتساب ۳ درصد از این جمعیت به عنوان عقب مانده ذهنی ، در بیست سال آینده کشور ما با ۲ میلیون و چهارصد هزار نفر ، انسان درگیر با این مشکل روبرو خواهد بود.مطابق بر آمارهای دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی سالانه رقمی حدود ۲۴ هزار کودک در ایران با ناتوانی هوشی و عقب ماندگی ذهنی به جمعیت کشور افزوده می شود . بر همین اساس جمعیت آنان تا سال ۱۳۷۷ یک میلیون و دویست هزار نفر تخمین زده شده بود که از این تعداد ۶۰۰ هزار نفر در گروه سنی زیر ۱۸ سال ، که ۲۵ درصد آنان نیز از نظر توانمندی ذهنی در سطح متوسط عمیق و شدید قرار داشتند. اختلال هوشی با نقصان رشد در ابعاد مختلف جسمانی ، روانی ، اجتماعی و تربیتی همراه است. لذا می تواند مشکلات متعددی برای فرد بیمار و هم چنین خانواده وی در زمینه مراقبت و نگهداری از بیمار بوجود آورد، بروز هر نقیصه ذهنی ضایعات دشوار و جبران ناپذیری را برای فرد متبلا و خانواده و جامعه او بهمراه می آورد. فرد مبتلا بر حسب میزان نقیصه ایی که بر ذهن او وارد گردیده ، قادر به انجام امور محوله چه در بعد شخصی و چه در بعد اجتماعی و اقتصادی و بهداشتی، در هیچ مقطعی از سن و عمر خود مشابه سایر افراد عادی نبوده و خانواده این گونه افراد نیز دچار مشکلات شدید در وضعیت بهداشت روانی و اجتماعی می گردند. مایر (۱۹۸۲) در تحقیقات خود بر این عقیده است که کودک عقب مانده ذهنی اثرات شدیدی را بر روی رابطه تمامی افراد خانواده با یکدیگر و تعامل هر یک از افراد با کودک معلول ذهنی می گذارد. چنانچه این اثرات به طور منطقی حل نشود ، مشکلات جبران ناپذیری برای تمامی افراد خانواده باقی خواهد گذاشت واتسون (۱۹۹۲) می نویسد : وجود فرد معلول و توانخواه بخصوص معلولین ذهنی بر روی تمام جنبه های زندگی افراد خانواده تثیر دارد و بین مشکلات ناشی از وجود فرد معلول و متغیر های جنسی، سواد، شغل، تأهل، وضعیت اقتصادی و بهداشت خانواده و مسائل جسمانی وتوع و شدت معلولیت فرد توانخواه ارتباط معنی داری وجود دارد. میرخانی (۱۳۷۹) مهمترین مشکلاتی را که خانواده عقب ماندگان ذهنی با آنها روبرو هستند به قرار زیر می داند:

  1. مشکلات جسمانی ۲- مشکلات تغذیه ای ۳- مشکلات کنترل ادرار و مدفوع ۴. مشکلات رفتاری (پرخاشگری ، پر تحرکی ، خود آزاری و …)

۵- مشکلات مربوط به رعایت بهداشت فردی

بلاچر (۱۹۹۱) پس از مصاحبه با ۶۳ نفر از والدین کودکان عقب مانده ذهنی که به تازگی کودکان خود را به موسسات نگهداری سپرده بودند و اعلام نمودند که استرسهای روزمره اجتماعی والدین سطح این عملکرد کودک و مشکلات رفتاری کودک شدید در تصمیم گیری والدین در این خصوص مؤثر بوده است مسائل روانپزشکی افراد عقب مانده ذهنی خصوصا مشکلات رفتاری روانی به لحاظ تنوع و عوارض جبران ناپذیری که هم بر روی فرد بیمار و هم خانواده وی باقی می گذارد در سالهای اخیر مورد توجه فزاینده ایی قرار گرفته است.خوشابی (۱۳۷۸) می نویسد کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات نموی بیشتر در معرض ابتلا به اختلالات رفتاری و عاطفی هستند. وی شیوع اختلالات روانپزشکی در این کودکان را ۳۰ تا ۷۰ درصد بیان می کند. نیک نهاد (۱۳۷۰) به نقل از سلیمی اشکوری می نویسد: وقوع اختلال روانی، رفتاری در عقب ماندگان ذهنی پیشتر از کودکان عادی است ، هوش کمتر از ۷۰ اغلب با نارسایی عاطفی و مشکلات شخصیتی و رفتاری است، پ سی تا چهل درصد کودکان عقب مانده ذهنی مشکلات روانی رفتاری دارند. کاپلان (۱۹۹۸) بیان می دارد که در تحقیقات انجام شده دهه اخیر، ۴۰ درصد کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی ۴ تا ۱۸ ساله دارای حداقل یکی از مشکلات روانی رفتاری می باشند، که عوارض جبران ناپذیری را برای آنان به همراه خواهد داشت ، هم چنین ذکر می کند هر چه میزان عقب ماندگی در فرد افزایش یابد، میزان مشکلات روانی و رفتاری نیز در پی افزایش خواهد یافت .ریس ، لویتن ، سزیسکو (۱۹۸۳) اظهار می دارند که اختلالات روانپزشکی در بین افراد دارای کارکرد هوش زیر متوسط از شیوع بالاتری برخوردار می باشد، که در این بین مسائل مربوط به نقصان هوش و رفتارهای انطبائی مشکلات بیشتری را برای بیمار و خانواده وی در بر خواهد داشت. میرخانی (۱۳۷۹) یکی از مهمترین مشکلاتی را که خانواده های کودکان عقب مانده ذهنی با آن مواجه می باشند، | مشکلات رفتاری این افراد فکر می کند ، که کاهش آن را برای خانواده ها از اهم ضروریات می داند و در ادامه می فزاید اگر این معلولین در منزل نیز نگهداری شوند باید با مشاوره، بازدید و پیشگیری های دوره ایی کارشناسان  کلبه مشکلات آنان درباره مسائل بهداشتی ، درمانی و توانبخشی مورد بررسی قرار گیرد و رفع گردند مسائل و مشکلات افراد معلول بخصوص معلولین ذهنی و شرایط خاصی که دارند و از یک سو مشکلاتی که برای خانواده ها ایجاد می کنند و از سوی دیگر لوزم رسیدگی این خانواده ها و توانبخشی این افراد انجام پذیرد.متأسفانه این امر به جز در برخی کشورهای پیشرفته تحقق پیدا نکرده است و اکثر کشورهای در حال توسعه و جهان  سومی برای رسیدگی به وضع معلولین و توانبخشی آنان دچار مشکلات عدیده ایی می باشند، به صورتیکه از ۶۰  میلیون نفر نیازمند خدمات توانبخشی در کشورهای در حال توسعه فقط ۲ میلیون نفر می توانند از این خدمات بهره مند شوند که سهم معلولان ذهنی از این تعداد هم بسیار اندک است.در کشور ما به علت کمبود امکانات ۹۰ درصد معلولان ذهنی از خدمات توانبخشی محروم هستند. به بیان دیگر اگر آمار معلولان ذهنی کشور را طبق استانداردهای بین المللی حداقل ۲ درصد محاسبه نمائیم از تعداد حدود یک میلیون و دویست هزار نفر تنها یکصد و بیست هزار نفر می توانند از خدمات بهزیستی و توانبخشی استفاده کنند . انصاری (۱۳۷۶) اعلام نمود : امروزه کشورهای رو به رشد علیرغم افزایش امید به زندگی بر اثر گسترش برنامه های بهداشتی هم چنان شاهد افزایش بیماریهای روانی مزمن و معلولینها در سطح جوامع خود می باشند ، از طرفی با توجه به کمبود ها و مشکلات مختلف اقتصادی و اجتماعی که این کشور ها با آن ها مواجهه هستند، امکان دستبایی کلیه این مددجویان و خانواده هایشان به خدمات توانبخشی میسر نیست ، به طوریکه از حدود ۲ میلیون معلولی که در کشور وجود دارد ، سازمان بهزیستی با در نظر گرفتن امکانات موجود تنها قادر است به ۶ درصد از این تعداد خدماتی را ارائه نماید. ارشدی (۱۳۷۹) به نقل از دهستانی می نویسد: ۸۰ درصد معلولین در کشورهای جهان سوم زندگی می کنند، در حالیکه مخارجی که در این کشورها برای آنان صرف می شود ۲۰ درصد مخارج جهانی آن است. اگر تعداد خانواده هایی را که در زندگیشان به دلیل لزوم مراقبت از یک عضو ناتوان ، خانواده تحت تأثیر قرار گرفته به تعداد افراد ناتوان اضافه کنیم حدود ۲۵ درصد از جمعیت هر کشور تحت تأثیر مشکلات ناشی از ناتوانی قرار دارند. ضرابی (۱۳۶۶) به این نکته اشاره می کند که در کشور ما ایران با توجه به میزان افزایش جمعیت که در حدود ۶ درصد بر آورد می شود و فعلا سالیانه دو میلیون نفر به جمعیت کشور افزوده شده می توان انتظار داشت که در ۱۵ سال آینده جمعیت در برابر خواهد شد و مسئله عقب ماندگی ذهنی یک مشکل اجتماعی بزرگ خواهد بود . با این وجود امکان دستیابی این افراد به برنامه های خدماتی حمایتی ، درمانی و توانبخشی روز به روز رو به کاهش می رود.لذا باید از هم اکنون به فکر برنامه ریزی بود تا بتوان در جهت رفع هر چه سریعتر مشکلات این قشر اقدام نموده و وسایل و امکانات دستیابی این افراد را به خدمات مورد نیاز لازم مطابق با سن و کیفیت هوشی آنها فراهم نمود. پور مقیاسی (۱۳۷۹) به نقل از عباسی می نویسد : استفاده از امکانات جامعه و مشارکت و شرکت خانواده ها و خود افراد معلول در برنامه های توانبخشی و ارائه خدمات بهداشتی در محل زندگی راهی است که در حال حاضر در بسیاری از کشورها در حال اجرا می باشد حسینی (۱۳۷۹) می نویسد: سازمان بهداشت جهانی استراتژی بهداشت برای همه تا سال ۲۰۰۰ را عنوان می کند و این مطلب به عنوان یک هدف اجتماعی انتخاب می شود ، تا تمامی مردم جهان با رسیدن به سطح قابل قبول از نظر بهداشت بتوانند از یک زندگی سالم و سودمند از نظر اجتماعی و اقتصادی برخوردار شوند. از نظر سازمان بهداشت جهانی راه رسیدن به این هدف ارائه خدمات بهداشتی اولیه (PHC) می باشد و تاکید آن بر ارائه خدمات در نزدیکترین مدل موجود به بیماران و درگیر کردن خانواده ها در امر مراقبت و درمان از بیمارانشان می باشد. بر همین اساس سیاست اصلی بیشتر کشورهای جهان بر این است که (PHC) مورد نیاز برای برقراری بهداشت ، پیشگیری از بیماری ها و نهایتا خدمات توانبخشی را به خوبی برقرار سازد تا بیماران به نقش فعال خود در جامعه باز گردند و این خدمات برای همه قابل دسترسی باشد. دامنه خدمات بهداشتی اولیه در یک جامعه طیف گسترده ای دارد که از ارتقاء سطح بهداشت و خدمات محافظتی تا امکانات مراقبتی در مورد بیماران بستری و مراقبت و توانبخشی در منزل متغیر می باشد در واقع مراقبت در منزل جزیی از یک سیستم (PHC) می باشد که خدمات مراقبتی را در اختیار افراد و اعضای خانواده آن ها در محلهای مورد انتخاب خودشان قرار می دهد، که لزوما هدف آن حفظ یا اعاده سلامتی به حداکثر رساندن سطح استقلال و کاهش اثرات ناتوانی می باشد.هومن (۱۹۹۶) معتله، است و طیف وسیعی از حرفه های ارائه دهنده خدمات بهداشتی خدمات خود را در منزل ارائه می نمایند ، پرستاران ستون اصلی سیستم ارائه دهنده این خدمات را تشکیل می دهند و نقش عمده هماهنگی و ارائه خدمات بهداشتی در منزل را بازی می کنند.. ارائه مراقبتهای پرستاری در منزل که در حال حاضر در بسیاری از کشورها در حال اجرا می باشد می تواند با توجه به پیشرفت تکنولوژی ، رشد روز افزون جمعیت و افزایش هزینه های درمانی و توانبخشی به عنوان راه حلی مناسب به منظور کمک به آندسته از مددجویانی که نیاز به مراقبتهای ویژه خاصی دارند من جمله عقب ماندگان ذهنی و معلولین حرکتی در محیط خانه و تحت حمایت عاطفی خانواده انجام پذیرد پرستاران در ارائه خدمات پرستاری در منزل با شناخت همه جانبه ایی که از مشکلات و مسائل مددجویان دارند می توانند ضمن همراهی با بیمار و خانواده او در جهت گسترش برنامه های مراقبتی ، درمانی ، آموزشی و توانبخشی نقش مهمی را ایفا نمایند در همین راستا چان ، یک کنزی ، تین فونگ (۲۰۰۰) در تحقیقات خود نشان دادند ارائه موردی خدمات پرستاری در منزل جهت بیماران روانی مزمن میتواند در حل بسیاری از مشکلات این افراد بخصوص مشکلات روانی آنان مفید باشد. و افزایش سطح عملکرد های رفتاری، بهبود چشمگیر وضعیت سلامت روانی و رضایت این قبیل مددجویان و خانواده هایشان را به همراه داشته باشد. فرید ، رایس (۱۹۹۷) در مطالعات خود بیان می کنند: مراقبتهای روانی در منزل از بیماران روانی مزمن و عقب ماندگان ذهنی با مشکلات روان و رفتاری می تواند بهترین نوع ارائه خدمات به این قبیل مددجویان بوده و مهارت و حمایت های لازم جهت اداره زندگی ، کنترل بیماری و عوارض همراه را برای فرد مددجو و خانواده وی به همراه داشته باشد. بروز عقب ماندگی ذهنی در فرد مشکلات متعددی بخصوص در زمینهای بهداشت روانی را برای بیماران مبتلا به همراه دارد ، هم چنین خانواده هایشان نیز دچار مسائلی در زمینه نگهداری و مراقبت از آنان خواهند گردید . که لزوم ارائه خدمات وسیع بهداشتی به این گونه بیماران و خانواده هایشان را هر چه بیشتر آشکار می کند. این خدمات از تشخیص بموقع اختلال با ارائه روش هایی برای پیشگیری از روند رو به رشد معلولیت و یا خدمات درمانی و توانبخشی و حتی خدمات غیر مستقیم بهداشت روانی را در بر میگیرد از طرفی با توجه به شرایط موجود و در نظر گرفتن محدودیتهای مؤسسات ذیربط در امر ارائه خدمات به این قبیل از بیماران به نظر می رسد ، ارائه خدمات پرستاری در منزل می تواند راه حل مناسبی برای جبران این کمبودها و روش مناسب برای برقراری خدمات توانبخشی به معلولین ذهنی و آموزشی و مشاوره و درگیر کردن اعضاء خانواده در امر مراقبت از بیمارانشان باشد. اهمیت نقش پرستاران در زمینه ارائه خدمات به معلولین و توانایی پرستاران در زمینه رفع مشکلات مختلف آنان و از طرفی نیاز شدید این قبیل افراد به خدمات گوناگون و مورد نیازشان ، برای پژوهشگر ، انگیزه ایی شد تا طرح تحقیقات خویش را بر مبنای تأثیر ارائه خدمات پرستاری در منزل بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی شهرستان تربت حیدریه بیان نماید . بدان امید که نتایج حاصل از این مطالعه گامی هر چند ناچیز در جهت رفع یکی از چندین مشکل این عزیزان و کمک به بهبودی هر چه سریعتر آنان بردارد . و از طرفی نشاندهنده کارایی بالای پرستاران در زمینه ارائه خدمات بهداشتی با کمترین امکانات و ساده ترین روشها در محل زندگی به مددجویان نیز می باشد.

عنوان پژوهش:

بررسی تاثیر ارائه خدمات پرستاری در منزل بر مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی شهری و روستایی تربت حیدریه در سال ۸۰-۱۳۷۹

اهداف پژوهش :

هدف کلی :

تعیین تأثیر ارائه خدمات پرستاری در منزل بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی شهری و روستایی تربت حیدریه

اهداف ویژه :

۱- تعیین مشخصات فردی نمونه های پژوهش

۲- تعیین مشکلات رفتاری نمونه های پژوهش قبل از مداخله

  1. تعیین مشکلات رفتاری نمونه های پژوهشی بعد از مداخله

۴- مقایسه بین مشکلات رفتاری نمونه های پژوهش قبل و بعد از مداخله

۵- تعیین رابطه بین متغیرهای جمعیتی و مشکلات رفتاری نمونه های پژوهش

فرضیه پژوهش : ارائه خدمات پرستاری در منزل منجر به کاهش مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی شهری و روستایی تربت حیدریه می گردد.

پیش فرضها ۱- اختلال هوش با نفصان رشد مشکلات متعددی را در زمینه های مختلف جسمانی ، روائی ، اجتماعی برای فردا مبتلا و هم چنین خانواده وی بدنبال خواهد داشت

۲- میزان اختلالات روانی و رفتاری در کودکان و بزرگسالان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی چندین برابر بالاتر از میزان این اختلالات در نمونه های غیر عقب مانده ذهنی جامعه است

٣- اکثر کشورهای در حال توسعه و جهان سومی برای رسیدگی به وضع افراد معلول و توانبخشی آنها دچار مشکلات عدیده ایی بوده و با کمبود امکانات مواجهند.

مشخصات
  • جنسیت مرد
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
  • رشته تحصیلی مدیریت روان پرستاری
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی هدایت حسینی شهیدی روانشناس، هدایت حسینی شهیدی مشاور، هدایت حسینی شهیدی روان درمانگر، هدایت حسینی شهیدی روانپزشک، هدایت حسینی شهیدی متخصص اعصاب و روان، هدایت حسینی شهیدی روانسنج
تخصص ها
  • روانشناسی کودک
تصویر
هدایت حسینی شهیدی
مشاور کودک
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر